تاریخ

تاریخ روابط ایران و روسیه(قسمت بیست و دوم)

از پیمان انگلستان و جنگلی ها تا قطع روابط ایران و شوروی

قسمت بیست و دوم و پایانی

پیمان انگلیسی ها و نهضت جنگل

به محض حرکت نیروهای دانتسرویل به سمت باکو اوضاع گیلان دوباره شکننده شد. کنسول فرانسه در گیلان پیشنهاد میانجی گری داد که دو طرف پذیرفتند. مذاکره دو طرف از 22 خرداد  در صفه سر رشت آغاز شد. در نهایت یک معاهده هشت ماده ای بین نهضت جنگل و ارتش انگلستان امضا گردید.

موارد معاهده:

جنگلی ها قول دادند نیروی مسلح در مسیر قزوین –انزلی مستقر نکنند.

آنها قول دادند همه افسران خارجی که با انگلستان در جنگ هستند را از بین نیروهای خود اخراج کنند در نتیجه تمامی افسران اتریشی ، آلمانی و عثمانی از جمع نیروهای نهضت جنگل خارج شدند.جنگلی ها قول دادند آذوقه نیروهای انگلیسی مستقر در گیلان را تامین کنند.

همچنین قرار شد هر دو طرف اسرای خود را با یکدیگر مبادله کنند و هیچ کدام نیز در رشت نیروی مسلحی مستقر نکنند. همچنین دولت انگلستان قول داد با آن دسته از اهداف نهضت جنگل که با منافع انگلستان ضدیتی ندارد مخالفتی نداشته باشد.اگر چه اعضای نهضت جنگل به تمامی تعهدات خود عمل کردند اما دولت انگلستان چند ماه بعد آنها را زیر پا گذاشت و همین مسئله باعث آغاز اختلافات میرزا کوچک خان و حاجی احمد کسمایی گردید.

افسران آلمانی و اتریشی نهضت جنگل
افسران آلمانی و اتریشی نهضت جنگل

شکست در باکو

در روز 20 شهریور آخرین عملیات گسترده ارتش عثمانی در جنگ جهانی اول برای تصرف باکو آغاز شد. ارتش انگلیس در 23 شهریور تخلیه شهر را آغاز کرد. در نهایت ده هزار نفر از ارامنه ساکن در باکو به همراه دانسترویل به بندر انزلی گریختند. این افراد به 70 هزار مهاجری که در آغاز بهار 1297 به ایران گریخته بودند ملحق شدند. بسیاری از آنها در حدفاصل رشت – انزلی مستقر شدند. تنها شهر انزلی 15 هزار ارمنی داشت. اما حضور این حجم از مهاجران باعث شیوع بیماری های مختلفی گردید. از نکات جالب توجه بدرفتاری ارتش انگلستان با آنها بود. انگلیسی ها بسیاری از کودکان یتیم و بیماران را به باکوی تحت اشغال عثمانی بازگرداندند.

پایان ناگهانی جنگ جهانی اول

در حالی که سران کشورهای متفقین و ژنرال های ارتش انگلستان تصور می کردند جنگ تا تابستان 1920 ادامه خواهد یافت اما جنگ در پاییز 1297 مصادف با 1918 به طور ناگهانی به پایان رسید. در مهر1297 بلغارستان که متحد آلمان و عثمانی بود در نتیجه حمله ناگهانی ژنرال لویی فریکس دسپره فرمانده فرانسوی نیروهای متفقین به خاک این کشور تسلیم متفقین شد. با تسلیم بلغارستان مسیر تدارکاتی آلمان با عثمانی ازبین رفت.  با تسلیم بلغارها مارشال لوندورف رییس ستاد ارتش آلمان از امپراتور این کشور تقاضا کرد پیشنهاد آتش بس را بپذیرد. در نهایت این اتفاقات سیاسی منجر به سقوط  سریع انور پاشاو همفکرانش در عثمانی گردید. در روز 7 آبان مذاکرات تسلیم عثمانی در کشتی آگاممنون آغازشد و در 10 آبان ماه، رئووف بیگ پیمان تسلیم عثمانی را امضاکرد. در نهایت در 17 آبان ماه امپراتوری آلمان نیز فروپاشید و جنگ جهانی اول تقریبا غیر منتظره و ناگهانی به اتمام رسید.

با پایان جنگ اکنون ارتش های متجاوز باید خاک ایران را ترک می کردند. در 19 آذرماه دولت انگلیس طی اعلامیه ای استقلال ایران را به رسمیت شناخت و قول داد علاوه بر لغو پیمان 1907 پلیس جنوب را نیز به دولت ایران واگذار کند. تغییر سیاست های دولت انگلستان به دلیل شرایط به وجود آمده از جنگ جهانی اول بود. انگلیسی ها علی رغم پیروزی در جنگ بشدت ازنظر اقتصادی لطمه دیده بودند و افکار عمومی این کشور نیزخواهان بازگرداندن هر چه سریعتر سربازان انگلیسی به خانه بودند. در نتیجه دولت انگلستان تصمیم گرفت به پیشنهادات لرد کرزن که در مورد حفظ تمامیت ارضی ایران بود احترام بگذارد. کرزن به دنبال تشکیل یک حکومت جدید در ایران بود و سعی داشت طرح خود را در قالب یک قرار داد به دولت ایران بقبولاند. اما دولت مرکزی وقت بشدت ضعیف بود و نیاز به تغییرات فراوانی احساس می شد.با وجود پایان جنگ جهانی اول کشور همچنان درگیر تبعات هولناک آن بود. در اولین ماه زمستان 1297 بیماری های طاعون و آنفولانزای اسپانیایی در جنوب ایران شیوع پیدا کرد و سپس به سرعت به کل کشور گسترش یافت.

کنفرانس صلح پاریس

در ماه پایانی پاییز 1297 مسئله برگزاری یک کنفرانس صلح برای تعیین تکلیف کشورهای درگیر و خسارت دیده جنگ جهانی اول مطرح شد.علی رغم اینکه ایران خسارات مالی و جانی فراوانی را در جریان جنگ جنگ متحمل شده بود، توسط قدرت های پیروز جنگ دعوت نامه رسمی برای شرکت در این کنفرانس دریافت نکرد. در نتیجه دولت وثوق الدوله بدون دریافت دعوت نامه رسمی یک هیئت بلند پایه دیپلماتیک را روانه پاریس کرد که آنها در دی ماه 1297 به این شهر رسیدند.  دولت انگلستان از سفر هیئت ایرانی به پاریس بشدت خشمگین شد.

پیش از اعزام این هیئت دیپلماتیک دولت سعی کرد نظر ابرقدرت های جهانی را به حقوق ایران در این کنفرانس جلب کند. دولت وثوق الدوله ابتدا دست به دامن انگلیسی ها شد که آنها ضمن مخالفت شدید مدعی شدند کلیه مسائل خاورمیانه به هیچ وجه قابلیت طرح در کنفرانس پاریس را ندارند. در نتیجه دولت سراغ جان کالدول وزیر مختار وقت آمریکا در تهران رفت. او نیز بلافاصله گزارش مفصلی برای رابرت لنسینگ وزیر امور خارجه وقت آمریکا فرستاد. در گزارش کالدول آمده بود ایران در جریان جنگ جهانی اول حدود 436 میلیون تومان خسارت مالی دیده و 300 هزار نفر نیز کشته داده است.کالدول مدعی بود ایران از تمامی کشورهای بی طرف خسارات بیشتری دیده و اکنون خواهان جبران خسارات و احترام به استقلال و تمام ارضی خودش است.

علی قلی خان مسعود انصاری. وزیر امورخارجه و سرپرست وقت هیئت دیپلماتیک ایران در کنفرانس صلح پاریس
علی قلی خان مسعود انصاری. وزیر امورخارجه و سرپرست وقت هیئت دیپلماتیک ایران در کنفرانس صلح پاریس

این گزارش نظر لنسینگ را به خود جلب کرد و او در پاریس  موضوع را با لرد بالفور وزیر امورخارجه انگلستان مطرح کرد.  اما بالفور با دخالت آمریکا در این موضوع کاملا مخالفت کرد. در واقع بعد از میدان به در شدن روسها در خاورمیانه امپراتوری بریتانیا هیچ علاقه ای به پیدا شدن یک رقیب جدید در خاورمیانه سرشار ازنفت را نداشت.

میرزا حسین خان معین الوزرا(علا)، ابوالقاسم انتظام الملک(عمید) ،امان الله خان جهانبانی ، مسیو پرنی، میرزا محمد  علی خان ذکاالملک(فروغی) و عبدالحسین انصاری پسر مشاور الملک اعضای این گروه دیپلماتیک را تشکیل می دادند. ریاست این هیئت دیپلماتیک  نیز به عهده میرزا علی قلی  خان مشاورالملک(انصاری)بود. او با سمت وزیر امور خارجه سرپرستی هیئت را به عهده داشت.

اعزام خودسرانه این گروه به پاریس باعث خشم شدید انگلیسی ها شد. از بین اعضا بعد از مشاور الملک ، فروغی پرکارترین و مشهورترین عضو گروه بود. کنفرانس صلح پاریس به طور رسمی در تاریخ 18 ژانویه 1919 مصادف با 17 دی ماه 1297 آغازشد. انتخاب تاریخ 18 ژانویه از سوی فرانسوی ها کاملا عمدی بود . چرا که در جریان جنگ 1871 آلمان و فرانسه دقیقا در همین روز دولت فرانسه به امپراتور ویلهلم اول تسلیم شد. یکی از نکات جالب توجه عدم حضور نمایندگان آلمان و شوروی بود. همچنین حضور دو هیئت نمایندگی از ارامنه باعث اعتراض دولت عثمانی گردید. به دلیل نداشتن دعوت نامه رسمی اعضای این هیئت اجازه حضور در جلسات کنفرانس صلح پاریس را پیدا نکردند . اما مشاور الملک و فروغی سعی کردند با دیدار با شخصیت های مهم سیاسی و مصاحبه با مطبوعات نظر دنیا را به هیئت ایرانی جلب کنند.

هیئت ایرانی 5 درخواست  بسیار مهم داشت:

1.لغو کامل قرار داد 1907

2.لغو کاپیتولاسیون حقوقی اتباع خارجی در ایران

3.جبران تمام خسارت های وارده به ایران

4.لغو تمام قرارداد های اقتصادی و سیاسی غیر منصفانه خارجی

5.استرداد سرزمین های از دست رفته مخصوصا سرزمین های شمالی رود ارس به ایران

اولین بار نماینده ایتالیا در 30 بهمن ماه 1297 مصادف با 18 فوریه 1919 پیشنهاد رسیدگی به درخواست های ایران را در شورای ده نفر(این شورا با حضور نمایندگان انگلیس، آمریکا، فرانسه، ژاپن و ایتالیا تشکیل شده بود) کنفرانس صلح پاریس مطرح کرد، اما لرد بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلستان بشدت با این درخواست مخالفت نمود. در نهایت تلاش های دیپلماتیک گروه ایرانی به سال جدید شمسی یعنی 1298 موکول گردید.

اعضای هیئت اعضای ایران به کنفرانس صلح پاریس. عکس در سفارت ایران در استامبول گرفته شده است
اعضای هیئت اعضای ایران به کنفرانس صلح پاریس. عکس در سفارت ایران در استامبول گرفته شده است

حضور موفق قوام السلطنه در خراسان

یکی از اقدامات مهم دولت مستوفی الممالک قبل از برکناری انتصاب میرزا احمد خان قوام السلطنه به عنوان حاکم ایالت خراسان با اختیارات کامل بود. قوام در فروردین 1297  در مشهد مستقر شد. این ایالت پهناور به دلیل نزدیکی به مرزهای روسیه منطقه بسیار مناسبی برای یاغیان کوچک و بزرگ محلی بود. بسیاری ازآنها به راحتی از مرز عبور کرده و در خاک  روسیه اسلحه خریده و دوباره برای غارت به خراسان باز می گشتند. قوام بلافاصله شروع به ایجاد و سازماندهی دو نیروی نظمیه و ژاندارمری کرد. حضور برادرش وثوق الدوله در سمت نخست وزیر جایگاه قوام را مستحکم تر کرد. او یاور محمد حسین میرزا را به عنوان فرمانده ژاندرمری و سرگرد سولبرگ سوئدی را به عنوان فرمانده نظمیه خراسان انتخاب کرد . بعد از ایجاد این دو نیرو واحد قره سوار نیز برای حفظ امنیت راهها تاسیس شد. قوام در ماه های پایانی جنگ جهانی اول سراغ مارلینگ وزیر مختار انگلستان در تهران رفت  با اشاره به احتمال حمله ناگهانی بلشویکها به خراسان  ویاد آوری خطر موجود برای رسیدن آنها به هند، دولت انگلستان را به فروش 5 هزار قبضه تفنگ و 5 توپ به ایالت خراسان راضی نمود. با اصرار های قوام دوهزار قبضه از این سلاح ها به سرعت از طریق بلوچستان به دست نیروهای نظمیه و ژاندارمری خراسان رسید.

قوام بعد از افزایش و تجهیز نیروها یاور محمد حسین میرزا و نیروهای ژاندارمری را روانه سرکوب یاغیان محلی کرد. فرمانده ژاندارمری خراسان توانست یاغیانی مانند سلطان بیک، شاه محمد ، شجاع الدوله قوچانی و ولی خان قهرمانلو را دستگیرکند. اما یکی از خطرناکترین یاغیان خراسان خداوردی معروف به خدو سردار از طوایف کرد شیروان بود. خدو سردار از سوی روسها تجهیز شده و مدتها منطقه شیروان و نواحی اطراف آن را نا امن کرده بود. قوام بلافاصله محمد ابراهیم خان سردار نصرت(امیر تیمور کلالی ) رییس ایل تیموری را به حکومت قوچان گمارد . سردار نصرت سعی کرد با فرستادن امان نامه و سپردن حفاظت از مسیر  قوچان تا بجنورد او را مهارکند. اما خدو سردار مدتی بعد به فکر تصرف شهر مشهد افتاد. از آنجا که تعداد نیروهای ژاندارمری برای مقابله با او کافی نبود قوام از خوانین قوچان، درگز وبجنورد تقاضای کمک کرد. در نهایت این نیروهای محلی با کمک 500 سوار ژاندارمری حدود 6 ماه مشغول تعقیب و گریز با خدو سردار بودند تا اینکه در نهایت او را در بجنورد محاصره کرده و دستگیر کردند. خدو سردار و افرادش به مشهد فرستاده شده و بعد از محاکمه اعدام شدند.

زبردست خان رییس ایل درگز نیز بعد از خرید مقداری سلاح از روسیه دست بهشورش زد که بازهم نیروهای ژاندارمری خراسان او را سرکوب کردند. قوام در عرض یک سال یعنی تا فروردین 1298 همه شورش های کوچک و بزرگی که در خواف،طبس ، تربت جام و بسیاری از مناطق دیگر خراسان آغازشده بود را را سرکوب و یاغیان را دستگیر کرد. یکس سال بعد از حضور قوام در سمت حاکم خراسان احمد شاه به فکر برکناری قوام از حکومت خراسان و جایگزینی او با حسین علی میرزا نصرت السلطنه گرفت. وثوق الدوله بلافاصله با این پیشنهاد مخالفت کرد و با اشاره به اقدامات گسترده قوام در یک سال اخیر سعی کرد شاه را از برکناری برادرش منصرف کند. اما شاه کوتاه نیامد. در نتیجه  با اشاره نخست وزیربرخی از روزنامه ها به شاه حمله کردند. در تهران گروه بزرگی از طرفداران حزب دموکرات در مدرسه تدین تجمع کردند. سید محمد بیرجندی مدیر روزنامه صدای تهران در این تجمع سخنرانی کرد و به شاه هشدار داد اگر نمی خواهد دست از دخالت های خود در امور سیاسی بردارد بهتر است هرچه زودتر راهی تبعید نزد پدرش شود. در همان حال حزب دموکرات خراسان نیز به حمایت از قوام دست به فعالیت هایی زد در نتیجه احمد شاه از مواضع خود عقب نشینی کرد.با این که قوام در سمت خود باقی ماند کینه شاه را به دل گرفت و دستور داد عکس شاه را از اتاق او بردارند و در مراسم رژه نظامی نیروها نیز از گذاشتن عکس شاه خودداری نمود

احمد قوام السلطنه. حاکم مقتدر خراسان
احمد قوام السلطنه. حاکم مقتدر خراسان

ادامه تلاش های دیپلماتیک ایران
مشاور الملک تا فروردین 1298 دوبار درخواست های دولت ایران را به دبیرخانه کنفرانس تسلیم کرد. مشاور الملک و اعضای گروهش جلساتی با نمایندگان فرانسه و آمریکا برگزار کردند. بعد از مشاور الملک فروغی فعال ترین فرد این گروه بود.
در 22 آوریل 1919 مصادف با اول اردیبهشت 1298 وودور ویلسون دوباره درخواست رسیدگی به ادعاهای ایران را مطرح نمود. اما لوید جرج بشدت با آن مخالفت کرد. جرج و بالفور مدعی شدند که هنوز تکلیف امپراتوری شکست خورده عثمانی و وضعیت هند مشخص نیست و نمی توان ایران را در اولویت قرار داد. هارولد نیکلسون یکی از اعضای هیئت نمایندگی انگلستان در پاریس مدعی بود دولت انگلستان به این دلیل با رسیدگی به درخواست های ایران مخالفت می کرد که از احتمال مطرح شدن درخواست های مشابه کشورهای بی طرفی نظیر لوکزامبورگ و هلند وحشت داشت. از طرف دیگر 2 نفر از اعضای گروه دیپلماتیک آمریکا به نام های دیوید هانتر میلر و جیمز اسکات یک طرح صلح تهیه کرده بودند که در آن به صراحت ذکر شده بود که ایران باید یکی از امضا کنندگان عهدنامه صلح جنگ جهانی اول باشد.

میلر معتقد بود حقوق هر دو کشور ایران و لوکزامبورگ که در جریان جنگ مورد هجوم قرار گرفته بودند باید مورد توجه و حمایت قرار گیرد. لانسینگ در خاطرات خود می گوید: سه بار از لرد بالفور تقاضا کردم فرصتی به نمایندگان ایران برای ارائه درخواست های شان داده شود اما بالفور مخالفت کرد. بعدها متوجه شدم در تمام آن مدت دولت بریتانیا مخفیانه به دنبال مذاکره با ایران بود تا بتواند کنترل این کشور را در دست بگیرد.

ادامه سرکوبی یاغیان

وثوق الدوله در سال جدید تلاش های وسیعی برای تقویت نیروهای نظامی مخصوصا ژاندارمری انجام داد. او برای بودجه سال جدید مبلغ مورد نیاز برای استخدام 11 هزار ژاندارم را پیش بینی کرده بود و به دولت پیشنهاد کرد با منحل کردن واحد قره سواران وظایف مربوط به تامین امنیت راه های کشور را نیز به ژاندارمری بسپارد. در واقع دستگیری نایب حسین کاشانی یکی از اولین اقدامات ژاندارمری بعد از تحولات جدید بود.در آغاز سال 1298 وثوق الدوله بازهم به سرکوب یاغیان محلی ادامه داد. او امیر اکرم بختیاری را به همراه نیرهای ژاندارمری اصفهان مامور دستگیری رضا جوزانی یکی از یاغیان معروف اصفهان کرد که در نهایت او نیز به دست نیروهای دولتی دستگیر و اعدام گردید.

وثوق الدوله از اوضاع گیلان و نهضت جنگل نیز غافل نبود. او در سال جدید تعداد زیادی نیرو روانه گیلان کرد. وثوق علاوه بر اعزام نیروی نظامی توانست با مذاکره مخفیانه افراد مهم نهضت جنگل مانند اسکندر خان و حاجی احمد کسمایی را به سمت خود بکشاند. تا خرداد 1298 دستگیری گسترده جنگلی ها آغازشد و حدود 1000 نفر از آنها دستگیر شدند. افرادی مثل دکتر حشمت، میرزا ابراهیم طالقانی معز السلطنه، و علی اکبر خان  دستگیرشده و افراد مهمی مثل دکتر حشمت اعدام شدند. با این اتفاقات میرزا کوچک خان  و نهضت جنگل تا حد زیادی قدرت خود را از دست دادند و میرزا به همراه احسان الله خان به جنگل گریختند. بعد از این اتفاق نیروهای دولتی نیز رشت و لاهیجان را تصرف کردند. همچنین در بهار 1298 وثوق الدوله سپهسالار تنکابنی را به عنوان حاکم جدید روانه آذربایجان کرد. وظیفه او مهار یاغیان قدرتمندی نظیر اسماعیل آقا سمیتقو بود.

همچنین دولت از نیمه تیرماه مقدمات انتخابات مجلس چهارم  شورای ملی را بعد از یک تعطیلی 5 ساله مجلس  آغاز کرد.  (اگرچه در عمل مجلس چهارم بعد از کودتای 1299 افتتاح گردید)در سال  1298  نیز وثوق الدوله همچنان به دستگیری یاغیان محلی کوچک و بزرگ ادامه داد. یکی  او امیر اکرم بختیاری  را مامور دستگیری رضا جوزانی یکی از یاغیان مرعوف استان اصفهان نمود. امیر اکرم نیز با کمک ژاندارمری بعد از مدتها تعقیب و گریز جوزانی را دستگیر و اعدام کرد.  اما یکی از بزرگ ترین دستاوردهای دولت وثوق الدوله دستگیری ماشالله خان و پدرش نایب حسین کاشانی  در تابستان 1298 بود.

دستگیری نایب حسین و پسرش

وثوق الدوله در اوایل دوران نخست وزیری اش احترام ظاهری نایب حسین و پسرش ماشالله خان را حفظ کرد. تا جایی که نظام الدوله حاکم وقت کاشان تنها اسم حاکم را حاکم را یدک می کشید و بدون اجازه نایب حسین حتی اجازه نشستن بر روی صندلی را نیز نداشت. قدرت نایب حسین در کاشان و مناطق اطراف آن به حدی رسیده بود که او مهری برای خود ساخت

که بر روی آن این عبارت درج شده بود:

سکه به زر زند به آسانی   شاه سلطان حسین کاشانی

اما این احترام ظاهری وثوق الدوله به زودی پایان یافت. او در اولین اقدام برای تضعیف نایب حسین حسن اعظام الوزاره قدسی را به عنوان حاکم نطنز روانه کرد. تا پیش از آمداعظام الوزاره همه حکام اصفهان به باغ سرداری نایب رفته و بعد از تایید او راهی مقر حکومت خود می شدند. اما  حسن اعظام مستقیما راهی نطنز شد و حتی هدایای نایب را رد کرد. در طی تمام سال های یاغی گری نایب حسین سواران او عادت کرده بودند هر کالایی نیاز دارند به رایگان از روستاییان بگیرند. اعظام الوزاره در اولین اقدام از نایب حسین خواست به این کار سواران خود پایان دهد. نایب با بی میلی موافقت کرد . در نهایت بعد از مدتی نایب حسین که حضور اعظام الوزاره را برای خود خطرناک می دانست نقشه قتل او را کشید. ماشالله خان  یکی ازراهزنان معروف نطنز به نام رجبعلی خان لر را مامور قتل حاکم نطنز کرد. یک قرارداد 5 ماده ای نیز بین آنها امضا شد. برای اینکه رجبعلی خان به این قتل راضی شود ماشالله خان مدعی شد حاکم نطنز به دلیل تراشیدن ریش خود و ساخت مدرسه جدید در نطنز بابی شده است.

رجبعلی خان به مقر اعظام الوزاره حمله کرد اما با مشاهده ریش انبوه حاکم از کار خود منصرف شد. او بعد از صحبت با اعظام متوجه شد نایب حسین و پسرش او را گول زده اند. او به نشانه صلح یک قرآن به حاکم نطنز داد غافل از آن که قراردادش با نایب حسین داخل قرآن قرار دارد. اعظام الوزاره با اینکه می دانست نایب حسین نقشه قتل او را کشیده راهی کاشان شد و مورد استقبال او قرار گرفت. او در واقع قصد داشت  با کمک مجلل الدوله حاکم وقت کاشان راهی تهران شده و نامه را به وثوق الدوله برساند. از طرفی ماشالله خان پسر نایب نیز قرار بود با دختر مجلل الدوله ازدواج کند به همین خاطر نتوانست دستور حمله به اعظام الوزاره را صادر کند. در نهایت نایب فردی به نام غریب خان را مامور کرد به محض پیاده شدن اعظام الوزاره از کالسکه در راه تهران او را بکشد. اما حاکم نطنز زرنگتر بود و تا خود تهران از کالسکه خارج نشد. او به سرعت نزد نخست وزیر رفت و آن سند مهم را در اختیارش گذاشت.

وثوق نیز شادمان از این سند آن را به سفارت انگلستان فرستاد و مجوز دستگیری و اعدام نایب حسین و پسرش را از انگلیسی ها گرفت( آنها بعد از جنگ تحت حمایت انگلستان بودند)

نایب حسین کاشی یاغی معروف(در نشسته درمرکز عکس) در کنار یارانش
نایب حسین کاشی یاغی معروف(در نشسته درمرکز عکس) در کنار یارانش

علاوه بر این موارد نایب حسین یکی ازاعضای قدیمی کمیته مجازات نیز بود  او 2 هزار سوار مسلح در اختیار داشت و با دریافت سالانه 50 هزار تومان بودجه دولتی در نزدیکی پایتخت یک خطر عمده برای دولت محسوب می شد. این سند در روزنامه ایران منتشر شد تا افکار عمومی نیز برای این اتفاق آماده شود. در همان حال ماشالله خان قصد داشت با  استفاده از پول های کلانی که از آلمانی ها گرفته و در جریان غارت های خود به دست آورده بود در تهران یک زندگی اشرافی برای خود ترتیب دهد.در واقع دختر مجلل الدوله برای او شرط گذاشته بود باید در تهران زندگی کند. وثوق الدوله نیز از فرصت استفاده کرد و ماشالله خان را به بهانه مشکل در برگزاری انتخابات مجلس سوم کاشان به پایتخت احضار نمود. وثوق الدوله به او وعده داد در صورتی که سلاح به زمین گذاشته و راهی تهران شود تمام جرائم گذشته او نیز عفو خواهد شد.ماشالله خان پیش از سفر به تهران یک آشوب ساختگی در کاشان به راه انداخت و عده ای را به عنوان طرفداران بلشویک ها دستگیر کرد و خبر را به تهران تلگراف نمود.  در واقع ماشالله خان قصد داشت با این کار از کنسول انگلستان امان نامه برای خود بگیرد که دولت انگلستان نیز ظاهرا موافقت کرد. در نهایت سردار اسلام(لقب ماشالله خان) با 200 سوار خود راهی تهران شد. نایب با رفتن پسرش مخالف بود و مدعی بود این یک تله است. ماشالله خان در اوایل شهریور به تهران رسید و چند بار با نخست وزیر ملاقات کرد . سواران او تمامی سلاح های خود را به ژاندارمری تحویل دادند. از طرف دیگر وثوق الدوله به تازگی قرار داد 1919 را امضا کرده بود و ماشالله خان هر روز با مخالفان قرارداد از ممتازالدوله تا بهار و مدرس دیدار می کرد و اخبار این دیدارها به نخست وزیر رسید. در نهایت وثوق الدوله او را به خانه اش دعوت کرد و بعد از صرف شام ناگهان کلنل گلروب سوئدی و افرادش به خانه نخست وزیر ریخته و ماشالله خان و افرادش را دستگیر کردند.باقی مانده نیروهای ماشالله خان که در گوشه و کنار شهر مشغول خوش گذرانی بودند نیز دستگیر شدند. در باغشاه از سردار اسلام بازجویی شد و سرانجام دادگاه دیوان حرب حکم اعدام ماشالله خان و یار نزدیک او پهلوان رضا را صادر کرد. حکم اعدام ماشالله خان در روز شنبه 7 شهریور 1298 در میدان توپخانه تهران در حضور تعداد زیادی از مردم اعدام شد. در هنگام اعدام او تعداد زیادی ازقربانیان کاشانی  او به شادی پرداختند.

قبل از اعدام ماشالله خان  طرفداران او و نایب حسین سعی کردند حکم عفو او را از احمد شاه بگیرند اما شاه قاجار به تازگی راهی اولین سفر اروپایی خود شده بود و تلگراف آنها دیر به دست شاه رسید. بعد از اعدام ماشالله خان نیروهای ژاندارمری به فرماندهی فضل الله خان میرسپاهی راهی کاشان شدند. وقتی نیروهای دولتی به شهر  رسیدند تمام افراد نایب و پسرانش به کوهها گریخته بودند. نیروهای دولتی ابتدا به قلعه کهرشاهی حمله کردند اما نایب آنجا نبود. در نهایت تعقیب و گریز آغاز شد و دو هفته طول کشید. تا اینکه دولت با وعده عفو، اطرافیان نزدیک نایب  آنها را برای دستگیری او وسوسه کرد. نایب و دو پسرش به دست آنها زخمی و تحویل نیروهای ژاندارمری شدند. به دستور وثوق الدوله ابتدا 19 نفر از افراد او  را در کاشان اعدام کردند . دو پسر نایب به دلیل زخمی بودن از اعدام رهایی یافتند. در نهایت در روز 25 شهریور نایب حسین در میدان توپخانه اعدام شد و شورش 13ساله او پایان یافت.

اوضاع رابطه با شوروی

در آغاز سال    1919 مصادف با زمستان 1297  دولت شوروی  توانسته بود تا حدی بر ژنرالهای ضد‌انقلابی پیروز شود. به همین خاطر روسها  یکبار دیگر به فکر تجدید روابط با ایران افتادند. به همین خاطر دولت شوروی  طی اعلامیه‌ی 16 ژوئن 1919 مصادف با 25 خرداد 1298  مواضع قبلی خود در مورد ایران را تکرار نمود  و چند هفته بعد دوباره  ایوان کولومیتسف را به ایران فرستاد.کولومیتسف به سختی از بین خطوط نیروهای ارتش انگلستان عبور کرده و از طریق شبه جزیره آشوراده وارد ایران شد. او  این بار وی دارای استوارنامه‌ی معتبر و همچنین طرح قراردادی بود که در آن تمام وعده‌های لنین در مورد الغای امتیازات روسیه  تزاری ، کاپیتولاسیون و بخشودن بدهی ها  و تحویل راهها و خطوط آهن و تأسیسات بندری ذکر شده بود.همچنین دولت شوروی وعده داده بود آزادی کشتیرانی در دریاچه کاسپین را برای ایران به رسمیت خواهد شناخت.  این طرح  دو سال بعد پایه اصلی قرارداد 1921 ایران و شوروی را تشکیل داد.

کولومیتسف به محض ورود به تهران طرح قرارداد را به وزارت امور خارجه تسلیم و آمادگی خود را برای مذاکره اعلام نمود. اما وثوق‌الدوله به طور محرمانه مشغول مشغول مذاکره با انگلیسی‌ها درباره‌ی قرارداد 1919 بود . به همین خاطر  حاضر به مذاکره با او نشد . کولیتسف در تهران مشکل دیگری هم داشت.   فون اتروزیر مختار دولت روسیه تزاری  بر علیه او  بیانیه‌ای صادر کرد و خود را تنها نماینده‌ی قانونی دولت روسیه خواند.  کولومیتسف در جواب، نمایندگان رژیم سابق را خائن و فون اتر  را فاقد صلاحیت دانست.

از آنجا که وثوق الدوله علاقه چندانی به گسترش رابطه با دولت شوروی نداشت  دست قزاق های ضد انقلاب بلشویکی را برای دستگیری کولومیتسف باز گذاشت. کولومیتسف چه در تابستان 1297 که وارد ایران شد و چه در سال 1298 نتوانست با وثوق الدوله دیداری داشته باشد.  با موافقت ضمنی وثوق‌الدوله، کولومیتسف  در ساری به دست قزاقهای ضد انقلاب که در خدمت دولت ایران بودند دستگیر و تیرباران شد.  جواهراتی که او برای احمد شاه آورده بود به دست قزاق های ضد انقلاب غارت شد.  بعد از این واقعه سران دولت شوروی بشدت عصبانی شده و در شهریور 1298  اسد‌بهادر دیپلمات ایران در خاک شوروی  را مدتی بازداشت و سپس از خاک این کشور اخراج کردند. بعد از اعدام کولومیتسف دولت وثوق الدوله فون اتر را همچنان به عنوان سفیر روسیه در ایران به رسمیت شناخت در نتیجه روابط دو کشور تا زمان کودتای 1299 قطع گردید.

(توضیح در مورد مقاله: مقاله طولانی  تاریخ روابط ایران روسیه بالاخره در 22 قسمت به پایان رسید. وقایع این مقاله با توجه قطع روابط ایران و شوروی  در تابستان 1298  به اتمام رسید، در صورت استقبال دوستان و مخاطبان عزیز   در آینده ای نزدیک وقایع مربوط به یک سال و نیم باقی مانده  کودتای 1299 طی مقاله جداگانه ای در سایت  قرار خواهد گرفت)

پایان

نویسنده: زهرا صادقیان

منابع

تاریخ اجتماعی سیاسی ایران در دوره معاصر ، سعید نفیسی

شرح زندگانی من،عبدالله مستوفی

حیات یحیی،یحیی دولت آبادی

اندیشه ترقی و حکومت قانون در ایران ، فریدون آدمیت

میرزا احمدخان قوام السلطنه، باقر عاقلی

تاریخ ژاندارمری ایران از قدیمی ترین ایام تا عصر حاضر ،جهانگیر قائم مقامی

واقعه نایب حسین کاشی، ایرج افشار

نایبان کاشان براساس اسناد،دکتر عبدالحسین نوایی،محمد بقایی شیرجینی

ایران در جنگ بزرگ، مورخ الدوله سپهر

ایران و جنگ جهانی اول،تورج اتابکی

گاهشمار ایران در جنگ جهانی اول، تورج اتابکی

سردار جنگل،ابراهیم فخرایی

جنگلی ها، میشل لوی

صلحی که همه صلح ها را برباد باد، دیوید فرامکین

مقالات داخلی

چگونگی شکست نمایندگان ایران در کنفرانس صلح پاریس،ایرج ذوقی

سیرحوادث طغیان نایبی مبتنی بر اسناد ملی،محمد سادات

کنفرانس صلح ورسای و ادعای ارضی ایران درباره مناطق از دست رفته ایرانی، دهقان نیری، مرتضی نورایی، فرهاد پوریا نژاد

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن