سلاح های غیر متعارف

شناخت و مقایسه عوامل شیمیایی و بیولوژیک

شناخت و مقایسه عوامل شیمیایی و بیولوژیک

نگارنده: مسعود رضائی

مقدمه
در این مقاله سعی شده تا با پرداختن کامل به هرکدام از عوامل شیمیایی و بیولوژیک ، در انتها نتیجه گیری گردد که کدامیک از عوامل در جنگهای امروزی کاربردی تر میباشند.
این مقاله برای اولین بار و فقط توسط سایت جنگاوران درج شده است. لذا کپی کردن آن بدون ذکر نام جنگاوران صحیح نمیباشد

عوامل شیمیایی (Chemical warfare)

symbol-stock-vector

جنگ‌افزارهای شیمیایی به ترکیباتی گفته میشود که انسان و دیگر موجودات زنده در اثر تماس مستقیم با این مواد ، دچار انواع آسیب ها و ضایعات (ریوی ، خونی ، پوستی و غیره) دائمی یا موقتی در ساختار اندامی و در نهایت مرگ میشوند.

تاریخچه:
استفاده از مواد شیمیایی در جنگها؛ به هزاران سال قبل برمیگردد زمانی که رومیان و مصریان با استفاده از قیر دشمنان خود را می سوزاندند و یا اینکه شبانه در منابع آب سرزمین دشمن خود آهک و آرسنیک میریختند. این موارد ، ابتدایی ترین بکارگیری مواد شیمیایی برعلیه یکدیگر در منازعات بود.
انقلاب اصلی و جهش بزرگ و درحقیقت دروازه ورود بکارگیری جنگ افزارهای شیمیایی ، جنگ جهانی اول و در ادامه جنگ جهانی دوم توسط آلمان های نازی کلید خورد. جنگ شيميايي نخستين بار، زماني كه آلماني ها در اكتبر 1914  گلوله هاي حاوي گاز اشك آور به سوي فرانسوي ها پرتاب كردند، آغاز شد.
در آوريل 1915 آلمانها در نزديكي شهر یپرس؛ عليه متفقين گاز كلرين را بكار بردند كه نخستين حمله وسيع گازي در تاريخ دنيا محسوب مي شود. در اين حمله 180 تن کلر خالص با سيلندرهای پخش افشانه آزاد شد. چون متفقين هيچگونه آمادگي نداشتند، شديدا آسيب ديدند و تلفاتشان به 5000 كشته و 15000 مصدوم رسيد.
کمی بعد ارتش آلمان تركيب جديدتري را به نام فسژن تولید و در دسامبر 1915 بکار برد.
در فوریه 1916 ارتش فرانسه نيز استفاده از گاز شيميايي را شروع كرد و گازفسژن را عليه آلمانها استفاده کرد.
با سنتز ماده شیمیایی تاول زا موسوم به خردل توسط آلمانها و بدلیل خواص پایدار و وحشتناک این ماده؛ تلفات بسیاری از نیروهای متفق گرفتند. در نهایت سال 1918 فرانسه و انگليس نيز ماده شيميايي خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند. که مصادف با پایان یافتن جنگ جهانی اول بود.

جنگ جهاني دوم و توليد گازهاي اعصاب
بطور خلاصه این عوامل در سال 1937 توسط دکتر شرایدر که در آزمایشگاه خود مشغول تحقیق بر روی حشره کش های ارگانوفسفره بود ، اتفاقی به سنتز ماده تابون دست پیدا نمود. در ادامه به سارین و در نهایت به سومان دست پیدا کرد.
آلمانها با وجود انبارهای مملو از مواد ارگانوفسفره ، هیچگاه از این مواد (عامل اعصاب) استفاده نکردند. برخی دلیل اینکار را ترس نازی ها از دست پیدا کردن نیروهای متفق به این ماده و استفاده بر علیه شهرهای المان عنوان میکنند.

طبقه بندی عوامل شیمیایی

عوامل خفه کننده
عوامل تاول زا
عوامل خون
عوامل عصبی

(عوامل اشک اور و ناتوان کننده در زمره مواد شیمیایی کشنده قرار نمیگیرند بنابراین به انها نمیپردازیم)

عوامل خفه کننده (Choking agent)

این عوامل مستقیما بر روی دستگاه تنفسی(ریه ها و نای و نایژه) اثر میگذارند و پس تماس با مایع درون دستگاه گوارش؛ موجب اسیدی شدن آن وتخریب وسیع این قسمت از بدن جانداران میگردد. در موارد خفیف برخورد با این عوامل؛ سوختگی جزئی مسیر دستگاه تنفسی و سوزش شدید در این نواحی پدیدار میشود. در موارد شدید برخورد با این عوامل، تمام مسیر تنفس (از بینی تا نای) سوختگی گاها توام با تورم؛ بندرت زخم و خونریزی را ایجاد میکنند. در بخش شش ها (ریه) دیواره و نایژه ها ادم کرده(متورم میشود) بگونه ای که ریه ها جایی برای باز و بسته شدن ندارند و قربانی در این مرحله خفه میشود.
مرگ و میرازاین نوع به نام “غرق شدن زمین خشک” معروف است
ماده اصلی که این اثرات را بر روی ریه میگذارد و در حقیقت ماده تشکیل دهنده این عوامل میباشد ، کلر میباشد . همه ما در زندگی حداقل برای یکبار با این عنصر بطور بسیار خفیف برخورد داشته ایم. سوزش بینی و گلو در هنگام مواجه شدن با بخارات مواد شوینده وایتکس همین کلر میباشد. منتها در عوامل شیمیایی خفه کننده ، نزدیک به صد برابر قوی تر میباشد.

نمونه های مشهور این عامل عبارتند از:
گاز کلر خاص (CL)
فسژن (CG)
دی فسژن (DP)
فسژن پرکاربردترین عامل این گروه در تاریخ جنگها میباشد که در جنگ جهانی اول بیشترین کشته های مربوط به گازهای شیمیایی متعلق به این گاز است( صرفا بدلیل استفاده در حجم بسیار بالا؛ نه بدلیل کارامدی نسبت به بقیه عوامل شیمیایی)

ریه ادم کرده توسط عامل خفه کننده
ریه ادم کرده توسط عامل خفه کننده

زمان اولین استفاده از یک عامل خفه کننده توسط انگلیسی ها در جنگ کریمه و در جنگ های داخلی آمریکا ،با استفاده از پوسته های پر شده با گاز کلر بود

ساخت و تولید آن بسیار ساده ولی خطرناک است (بدلیل فرار بودن گاز). ترکیب کلر مایع با مونوکسید کربن خشک در دمای 40 درجه زیر صفر (40 -)؛ در حضور کربن ذغال فعال. روش غیرآزمایشگاهی تولید آن؛ با قراردادن پودر کلروفرم جامد در معرض نور خورشید و یا گرما میباشد تا تولید گاز فسژن کند.

مشخصات فسژن

th-jpeg

رنج اثر: 1 تا 10

اثر در مجاری تنفسی: 10
ماندگاری (در منطقه آزاد): 6
ماندگاری(درفضای سربسته): 9
پایداری برای نگهداری: 8
مجموع اثربخشی (در تنفسی): 7
رتبه سمیت (درمیان تمام عوامل شیمیای جنگی): 5

مشخصات ظاهری
بی رنگ
در غلظت کم بوی علف تازه در غلظت بالا بوی زننده
بشدت فرار
تحت فشار براحتی به مایع تبدیل میشود
اثر پوستی و غشایی ندارد و تنها از راه تنفس جذب میشود به همین دلیل با یک ماسک ضدگاز میتوان انرا بی اثر کرد

عوامل خون (Blood agent)

این عوامل موادی هستند مستقیما بر روی گلبول قرمز که وظیفه اکسیژن رسانی به بافتها و اندامهای حیاتی را برعهده میدارند اثر میگذارند. سیانیدها به دو صورت اکسیژن رسانی به بافت را مختل میکنند؛ اول با جلوگیری از جدا شدن اکسیژن از روی هموگلوبینها  و رسیدن این عنصر حیاتی به بافت های بدن. ثانیا؛ قدرت ترکیب شدن این مواد با آهن گلبول قرمز و هموگلوبین درون خون بیشتر از اکسیژن میباشد. بدینگونه با آهن خون ترکیب شده و بر روی گلبول قرمز سوار میشوند و دیگر جایی برای عنصر اکسیژن بر روی گلبول قرمز که وظیفه اکسیژن رسانی دارد ، نمیماند. در نتیجه اکسیژن رسانی به اندامها مخصوصا قلب و مغز متوقف میشود و یک خفگی درونی رخ داده و فرد بسرعت اغما رفته و میمیرد.
نمونه غیر جنگی این دسته از موادها که سالیانه جان صدها تن از هموطنان ما را در زمستان میگیرد، گاز مونواکسیدکربن میباشد که از احتراق ناقص وسایل گازسوز مانند بخاری و ابگرمکن ها و عمل نکردن درست دودکش اتفاق می افتد.افراد را به خواب عمیق و مسمومیت  در انتها به کام مرگ میبرد.
مواد پایه این عوامل جنگی را سیانید ها تشکیل میدهند. سیانوژن ها رقیب اصلی اکسیژن در ترکیب شدن با گلبول قرمز میباشند. جدای از این حتی جدا شدن اکسیژن از روی سلول ها را هم با مشکل روبرو میکند و عملا در برخورد این عوامل با انسان ، نقل و انتقال اکسیژن در بدن متوقف میگردد.

نمونه های مشهور جنگی این عوامل عبارتند از:
سیانید هیدروژن (AC)
سیانوژن کلراید (CK)

سیانیدها با چند سازوکار باعث هیپوکسی (کم اکسیژنی) بافتی میگردند:
مرکز تنفس را مهار و عمق تنفس را کم می‌کند
با سرکوب میوکارد برون ده قلبی را کاهش میدهند
جدا شدن اکسیژن از هموگلوبین را مشکل میکنند
سیانیدها برای اتصال به آهن هموگلوبین با اکسیژن رقابت می‌کنند
تنفس سلول را مختل می‌کند
مرگ سریع اتفاق می افتد

آثار کبودی درون بدن و خفگی اندامی توسط هیدروژن سیانید
آثار کبودی درون بدن و خفگی اندامی توسط هیدروژن سیانید

علايم مسموميت:
 اولين علامت عوامل خون ، كمبود اكسيژن در بافتها و در مركز دستگاه تنفسي است .
عموماً نخستين علامت قابل توجه ، تغيير در سرعت تنفس و ضربان قلب و به دنبال آن سردرد ، سرگيجه و تهوع مي باشد .
سوزش شديد چشمها و دستگاه تنفسی و نیز توقف غير ارادي تنفس ، از علائم دیگر است .
بر اثر زياد شدن اكسيژن در خون ، لبها و پوست متمايل به رنگ قرمز ، صورتي می شوند و كمبود اكسيژن در بافتها نیز موجب سردرد ، سرگيجه و دوران سر خواهد شد .
مرحله نهايي این علائم ، تشنج ، اغما و مرگ است

سیانید هیدروژن (HCN)

512px-hydrogen-cyanide-2d-svg

قدرتمندترین عضو این خانواده میباشد.

مشخصات
اثر گذاری بعنوان عامل خون: 10
ماندگاری (در منطقه سر باز): 2
ماندگاری (در فضای سربسته): 9
سمیت خونی: 10
رتبه (در میان تمام عوامل شیمیایی): 7

مشخصات ظاهری

بی رنگ
بوی بادام تلخ (زیرا در بادام تلخ مقدار بسیار کمی سیانید وجود دارد بهمین دلیل تلخ میباشد)
نقطه جوش 25 درجه که همین امر موجب شده در دمای براحتی به گاز باشد تبدیل گردد

همانگونه که در بالا مشاهده فرمودید بدلیل فرار بود و ناپایداری در مناطق سر باز ، این عامل گاز کاربردی برای مصارف جنگی نمیباشد برای همین در جنگ ها هم زیاد استفاده نشد و فقط در تک های ضربتی و سریع از ان استفاده شده.

دو روش ساده برای ساخت این ماده وجود دارد . مواد اولیه آن سدیم سیانید و پتاسیم سیانید بهمراه سولفوریک اسید 98%
روش دیگر با پتاسیم فروسیانید و اسید سولفوریک

سیانوژن کلراید (CK)

cyanogen-chloride

از دیگر عوامل خون میباشد که در همانند سیانید هیدروژن قدرتمند؛ سریع العمل و فرار میباشد. بدلیل داشتن عنصر کلر در ترکیب شیمیایی خود ، دارای بوی زننده و سوزاننده میباشد. دمای تبخیر آن 13 درجه سانتیگراد میباشد که در دمای محیط بسرعت به بخار تبدیل میگردد.
در مناطق سردسیر که این ماده پایدارتر و بصورت مایع باقی میماند ؛ نباید این ماده (و دیگر سیانوژن ها) را برای پاکسازی ، با آب شست. زیرا تماس سیانوژن ها با آب؛ تولید گاز سمی هیدروژن سیانید میکند.
روشهای بسیاری برای سنتز آن موجود است ولی مطمئن ترین روش ؛اضافه شدن مقدار متناسب کربن تتراکلراید و پتاسیم سیانید بهمراه مقدار کمی گلاسیال استیک اسید (در حال همزده شدن) به درون راکتور واکنش؛ و کاهش دمای محلول به صفر درجه
سپس مقدار متناسب گاز کلرین خشک(عاری از رطوبت) به ارامی در حالی که بشدت محلول همزده میگردد ؛ اضافه شده و پس از اتمام اینکار؛ در همان دما بمدت 1 ساعت بشدت همزده میشود.
مرحله آخر ، رفلاکس (تقطیر) این محلول میباشد. یعنی با حرارت دادن محلول در دمای 50 درجه و بخار شدن آن ؛ با عبور گاز کلرید سیانوژن از میان آب سرد ، بصورت قطره قطره در ظرف واکنش جمع اوری میگردد.
نکته: رفلاکس یا تقطیر که در تمام کتاب ها و جزوات از آن نام برده میشود؛ در شیمی بمعنای گرم کردن محلول و بخار شدن آن و دوباره سرد کردن بخارات میباشد. این عمل برای جداسازی محصول اصلی واکنش از مواد زائد همراه در واکنش صورت میگیرد. مانند تصویر زیر:

http://s9.picofile.com/file/8272801492/ck.JPG

عوامل تاول زا (BLISTER agent)

دلیل نامگذاری تاولزا برای این گروه، ایجاد سوختگی شدید و تاول های بزرگ و کوچک در بدن پس از دو ساعت از تماس این مواد با بدن میباشد.
به جرات میتوان گفت غیرانسانی ترین ماده کشف شده برای زجرکش کردن موجودات زنده این ماده میباشد. در حقیقت باید آنرا خون شیطان نامید. زمانی که سوت اغاز جنگی زده میشود هرگونه جنایتی (هرچند جایز نمیباشد) ولی میتوان با توجیه اینکه چهره زشت جنگ میباشد؛ از آن گذشت. اما پس از بصدا درامدن سوت پایان جنگ ، دیگر جنگ تمام شده است اما این ماده کثیف ؛ جنگ را حتی پس از اتمام آن ادامه میدهد و خاکریز نبرد را در بدن سربازان مجروح جنگ بنا میسازد و روزی هزاران بار مرگ زجراور را برایشان رقم میزند. این دسته از مواد که به مواد آلکیله کننده مشهورند ، مستقیما بر روی DNA موجودات اثر میگذار و رونوشت انها را با اختلال مواجه میسازد.
آسیب دیدگی با این مواد ، درمان قطعی ندارد و فرد قربانی و تیم پزشکی هر روز با یک مشکل غیر قابل پیش بینی مواجه میشود. این موضوع برای کشور ما کاملا قابل ملموس میباشد و تقریبا گهگاه خبر شهادت یک به یک افراد جانباز توسط این ماده را میشنویم.  یک روز سربراوردن سرطان ؛ یک روز از دست دادن ریه و عفونت سراسر بدن و غیره …. از مشکلات جانبازان میباشد.
همانگونه که گفته شد این ماده بمانند دیگر عوامل شیمیایی در غلظت های کم و اولیه انسان را نمیکشد و نسبت به سایر عوامل کمتر خاصیت کشندگی در ابتدای کار دارد (مگر در دوز کشنده) اما در ادامه با روند کند و زجراور ، مشکلات جدی برای فرد قربانی بوجود می اورد. سرطان های مختلف یکی از دستاوردهای این ماده میباشد.
خردل به دو شكل گوگردي و نيتروژني وجود دارد. آنچه به عنوان گاز خردل مطرح و در جنگ‌هاي شيميايي كاربرد دارد، فرم گوگردي خردل (sulfure mustard) است. بيش از يك قرن از توليد اين عامل مي گذرد و براي اولين بار در جنگ جهاني اول مورد استفاده قرار گرفته است.آمار مصدومین در جنگ جهانی اول را تا 400 هزار نفر گزارش كرده‌اند

ویژگیهای کاربردی (خردل گوگرد)

2000px-sulfur_mustard-svg

اثرگذاری (در بین خردل ها): 10
ماندگاری (در فضای سر باز): 8
ماندگاری(در فضای سربسته): 9
پایداری: 8
میزان کاربردی بودن: 8
سمیت و کشندگی (در برابر سایر عوامل شیمیایی): 3

همانگونه که مشاهده کردید؛ سمیت و کشندگی آن در مقابل عوامل دیگر چون اعصاب و خون و غیره …؛ 3 میباشد و کمتر از عوامل دیگر، کشنده میباشد.

سه عضو اصلی خانواده این گروه عبارتند از:
خردل گوگرد (HD)
خردل نیتروژن (HN)
لویزایت(خردل آرسنیک) L

ويژگي‌هاي فيزيكي و شيميايي (خردل گوگرد)

برخلاف تصور عامیانه و اشتباه؛ رنگ خردل گوگرد زرد و مانند سس خردل نمیباشد. این ماده سمی در حین واکنش؛ بیرنگ است و پس از رفلاکس ، به رنگ قهوه ای تیره در میآید. هر خردل بغیر از این رنگ باشد ، دارای ناخالصی است
برخلاف تصور عامیانه و اشتباه؛ رنگ خردل گوگرد زرد و مانند سس خردل نمیباشد. این ماده سمی در حین واکنش؛ بیرنگ است و پس از رفلاکس ، به رنگ قهوه ای تیره در میآید. هر خردل بغیر از این رنگ باشد ، دارای ناخالصی است

حالت: مایع روغنی
رنگ: قهوه ای تیره
نقطه جوش: 217
نقطه ذوب: 14
راهای اثر: جذب پوستی – چشمی – تنفسی
همانگونه که از خصوصیات فیزیکی مشاهده کردید بدلیل روغنی بودن این ماده در اب حل نمیشود و تا مدتها بصورت لکه روغنی در عمق اب فرو میرود(مانند کف برکه یا استخرها)
نقطه جوش بالای این ماده سبب شده تا ماندگاری بسیار بالایی در خاک و زمین داشته باشد. بدلیل نقطه ذوب پایین این ماده در دمای معمولی و حتی سردسیر و کوهستانی بصورت مایع میماند و به قتل عام خود ادامه میدهد.
گاز آن از کاموا یا هر لباس ضخیم دیگر براحتی عبور میکند.

مكانيسم عمل و اثرات سمي

گاز خردل يك عامل آلكيله كننده قوي مي باشد و پس از اتصال به عوامل نوكلئوفيل، DNA و پروتئين‌ها و ديگر اجزاء سلولي؛ موجبات مرگ سلول را فراهم آورده و آثار كوتاه مدت و دراز مدتي را بر روي بافت‌ها و ارگان‌هاي مختلف بدن به جاي مي گذارد.
جذب گاز خردل از طريق پوستي و استنشاقي به راحتي انجام مي‌شود

عوارض پوستی

ضايعات پوستي ناشي از خردل بمانند ضايعات حاصل از سوختگي مي‌باشد که معمولا 2 ساعت و نهایت تا 18 ساعت پس از آلوده شدن سوختگیهای شدید همراه با تاول های کوچک و بزرگ  ظاهر میگردد. نکروز (مرگ غیربرگشت پذیر بافت و سلولها) پوستی پیشرونده رخ میدهد. در این حالت بدلیل تخریب شدید پوست، خطر عفونت و حمله قارچ ها بالاست. همچنین غده های تولید چربی زیر پوست را از بین برده و پوست لایه لایه خشکه میزند.

2
62
mustard

عوارض چشمی

ضايعات چشمي بستگي به ميزان تماس و فرم خردل (بخار يا مايع) دارد. بخار خردل تغييرات دائمي كمتري را نسبت به مايع خردل به‌جاي مي‌گذارد و بندرت و به تنهايي سبب نكروز قرنیه مي‌شود. ملتحمه چشم در تماس با خردل دچار نكروز، پوسته پوسته شدن و ادم(تورم) مي‌گردد. عنبيه و اجسام مژگاني دچار التهاب مي‌شوند. يكي از اثرات ديررس آن كوري كامل چشم است كه با كراتيت قرنيه همراه است. درد چشم در این مرحله بسیار زیاد است.

11b35c3141

عوارض ریوی

تورم و التهاب بهمراه زخم و خونریزی در ریه ها از اثرات ناگوار خردل میباشد که با تنگی نفس شدید و غلط های خونی همراه میباشد.

از آثار ديگر گاز خردل، تضعيف مغز استخوان مي‌باشد. سيستم ايمني بدن دچار نقص گرديده و شخص در معرض عفونت‌هاي مختلف قرار مي‌گيرد.

اثرات بلند مدت خردل

اثراتي چون سرطانزايي ، كوري دائمي، برونشيت مزمن، فيبروز ريوي، تنگي مجاري تنفسي و اختلالات رواني از عوارض بلند خردل مي‌باشند.

ساخت این ماده در صورت وجود تجهیزات ازمایشگاهی کامل زیاد سخت نمیباشد و دو مرحله ای میباشد. در مرحله اول تولید تیودی گلیکول از کلرواتانول و سدیم سولفید(یا پتاسیم سولفید) و مرحله دوم تبدیل تیودی گلیکول به خردل گوگرد

یک روش ساده تر هم وجود دارد که به احتمال زیاد تروریستهای داعش از این شیوه ساخت استفاده میکنند. ترکیب متیلن کلراید با پودر گوگرد (سولفور خالص) و سپس ترکیب این مخلوط با کلر مایع بمدت زمان معین و رفلاکس آن در دمای معین بمدت 30 دقیقه. در انتها اضافه کردن گاز اتیلن به یک مدت زمان خاص و رفلاکس دوباره و جداسازی متیلن کلراید از محلول خالص سازی شده ، ساده ترین شیوه ساخت خردل گوگرد میباشد.

Lewisite

lewisite-skeletal

یکی از تاول زا میباشد که بن پایه آنرا عنصر سمی آرسنیک تشکیل میدهد.
سمیت آن برای کشتن یک فرد عادی 30 قطره روی پوست(نسبت به گازهای اعصاب بسیار زیاد میباشد). بدلیل اینکه نقطه انجماد آن پایین میباشد معمولا انرا با خردل گوگرد مخلوط میکنند (برای استفاده در مناطق سرد برای جلوگیری از یخ زدگی)
این ماده از ترکیب آرسنیک تری کلراید و استیلن بهمراه یک ماده واسط (وجود این ماده بسیار مهم میباشد و نقش کاتالیزگر دارد) صورت میپذیرد.

عوامل اعصاب (nerve agent)

me

همانگونه که از اسم آن پیداست؛ مواد ارگانوفسفره اثر مستقیم آن بر روی اعصاب و سیناپس ها میباشد.عوامل جنگی خانواده ارگانوفسفره ، ده ها برابر قوی تر از سمی ترین ماده ارگانوفسفره مورد استفاده در کشاورزی یعنی پاراتیون؛ که بعنوان ضد آفت مورد مصرف میباشد (آنهم بصورت رقیق شده با آب فراوان) میباشد.
همانگونه که میدانیم اعصاب بمانند سیم های بدن میباشند که پیام ها را از اتاق کنترل مرکزی (مغز) به بخش های مختلف بدن میبرند. از جمله عضلات. پیام ها توسط اعصاب با ترشح ماده ای به نام استیل کولین اتفاق می افتد. استیل کولین ها پس از ترشح با تجمع در پایانه های عصبی مثلا موجب انقباض عضلات میشوند که همه فعالیت های انسان از جمله پلک زدن ضربان قلب حرکات انگشتها و دستها حرف زدن و … با انقباض و انبساط عضلات اتفاق می افتد. پس از انجام انقباض برای رفع انقباض بایستی استیل کولین ها از پایانه عصبی از بین بروند که این مسئولیت توسط انزیم استیل کولین استراز صورت میگیرد.
استیل کولین استراز با هیدرولیز استیل کولین؛ تجمع آن را در پایانه سلولی به اتمام میرساند و عضله به حالت اول بازمیگردد.

گشاد شدن مردمک بعد از تماس با عامل ارگانوفسفره
گشاد شدن مردمک بعد از تماس با عامل ارگانوفسفره

حال مواد ارگانوفسفره یا همان عوامل اعصاب، از بین برنده و مهار کننده غیرقابل بازگشت انزیم اسیل کولین استراز میباشد. این بدان معناست که دیگر استیل کولین ها از بین نمیروند. در نتیجه در پایانه عصبی تجمع میکنند.
در اینزمان است که عضله بحالت انقباض بدون بازگشت میماند. همه چیز مربوط به عضلات در بدن از کار میفتد. تمام این اتفاقات در 3 الی 8 دقیقه اتفاق می افتد.
مرگ با این عامل بدلیل سفت شدن غیرقابل بازگشت عضلات میباشد.

عنصر اصلی در همه انها فسفر میباشد. همه این عوامل در صورت نداشتن ناخالصی بصورت مایع شفاف و بی رنگ میباشند.

نحوه عملکرد بر روی قربانیان:
این مواد در پایین ترین دوزهم کشنده میباشند. از طریق پوست؛ چشم؛ مخاط؛ تنفسی و دهانی(خوراکی) و در کل میتوان گفت از همه راهها انسان را الوده میسازد و هیچ سدی در بدن برای مبارزه با ان وجود ندارد. روند از پای در آمدن فرد الوده به شرح زیر میباشد:
در ابتدای برخورد این مواد (گاز یا مایع) با جاندار ، عضلات چشم(مردمک) و پلک با انقباض انبساط مداوم موجب درد شدید و تاری دید میگردد. آبریزش بینی و سرازیر شدن اشک ، پرش عضلات پلک، شروع شدن آریتمی (ضربان نامنظم قلب) و احساس گرفتگی قفسه سینه و نفس نفس زدن از اولین علایم برخورد با این مواد میباشد (در دقیقه اولیه)
پس از گذشتن زمان؛ اثر کامل (بسته به دوز وارد شده به بدن که از 2 دقیقه تا 8 دقیقه میباشد) به یکباره تمام عضلات بشدت منقبض میشوند (انقباض بدون بازگشت). بگونه ای عضلات سفت میشود که دیگر ریه ها و استخوان قفسه سینه توان باز شدن و دم را ندارند (خفگی) . قلب از کار می ایستد. بدن انسان یا حیوان فلج شده و بصورت جمود شدید در میاید. (در ادامه فیلم تست این عوامل را مشاهده میکنید)

از مهمترین خانواده های این گروه عبارتند از:
تابون (GA)
سارین (GB)
سیکلوسارین (GF)
سومن (GD)
وی ایکس (VX)

G قبل از حرف اخصاری چهار ماده اول ، از حرف اول ژرمن (GERMAN) گرفته شده یعنی این عوامل توسط المانها کشف و تولید گردیدند. وی ایکس هم برای اولین بار در انگلیس کشف شد.

تابون (Tabun)

tabn

اولین عامل جنگی اعصاب است که توسط آلمانها در بهبوهه جنگ جهانی تولید شد. قدرت آن نسبت به سایر عوامل اعصاب کمتر میباشد ولی این به معنای ضعیت بودن سمیت این ماده نیست.
صدام حسین و رژیم بعث از این ماده بعنوان عامل اعصاب بارها و در حجم بالا برعلیه نیروهای ایرانی استفاده نمودند. در حقیقت اصلی ترین ماده اعصاب در دست عراق این ماده بود.
در این خانواده فقط این ماده است که دارای بو میباشد و بویی شبیه به میوه دارد. الباقی مواد بدون بو و رنگ هستند.
تابون یک زیرشاخه به نام تیوتابون هم دارد ولی تابون سمیت بهتری دارد نسبت به تیوتابون (در تیوتابون عنصر گوگرد بجای عنصر اکسیژن پیوند دوگانه با فسفر دارد)

تولید این ماده با روش دکتر شرایدر، دو مرحله ای میباشد. مرحله اول تبدیل فسفر اکسی تری کلراید به دی متیل آمیدو فسفریل دی کلراید و در اخر تبدیل این ماده به تابون در حضور سدیم سیانید

سارین (sarin)

sarin

این ماده کاربردی ترین عضو خانواده اعصاب میباشد. دلیل این کاربردی بودن نقطه جوش پایین تر نسبت به سایر عوامل میباشد که میتوان آنرا به هر صورت (راکت نارنجک انداز اسپری خمپاره و…) استفاده نمود. سمیت آن بیشتر از تابون برابر با سومان و کمتر از وی ایکس میباشد. یکی از مواد استفاده شده در حلبچه ، این ماده میباشد. همچنین در تسلیحات نامتعارف ایالات متحده مانند بمب های خوشه ای شیمیایی از این ماده بیشتر تامین شده تا وی ایکس.
این ماده در صورت خالص بودن بسیار سمی و دوز کشنده آن 70 میلی گرم در مترمکعب برای 1 نفر فرد بالغ میباشد(این مقدار برای کسانی که فعالیت بیشتری دارند و در نتیجه سریعتر تنفس می کنند کمتر است و به ۲۰ میلی گرم در یک متر مکعب هوا در دقیقه کاهش می یابد)
از موارد استفاده تروریستی با این ماده در ژاپن ثبت شده میباشد. رهبر فرقه آوم شینریکو در ژاپن سال 1993 فتوای ساخت و پیدا کردن فرمول سارین را به طرفداران اعلام نمود و در سال 1994 اولین حمله با سارین در ماتسوموی ژاپن توسط این گروه صورت گرفت.این حمله گسترده (به لحاظ پراکندگی) تنها 11 کشته داشت آنهم باوجود آماده نبودن دولت ژاپن و اصل غافلگیری!! دلیل این تلفات بسیار اندک ، در ناخالص بودن سارین مورد استفاده بود. پلیس ژاپن پس از انالیز ماده سمی مورد استفاده از روی حلال ها و پروسه ساخت آن دریافت که سارین مورد استفاده، بصورت دست ساز و آزمایشگاهی و مبتدیانه تولید شده. به همین دلیل میزان تلفات با وجود اصل غافلگیری بسیار کم بود. (در صورت خالص بودن این ماده تلفات این حمله میبایست تا حداقل 300 نفر افزایش میداشت)
در تصویر پایین؛ شوکو آساهارا رهبر فرقه را مشاهده میکنید

shoko

در سال 1996 دومین حمله این گروه با سارین ناخالص در متروی توکیو صورت پذیرفت. بازهم بدلیل ناخالص بودن سارین تلفات آنهم در مکان شلوغی مثل مترو؛ فقط 13 نفر بود. که در صورت خالص بودن آن تلفات به بیش از 700 نفر میرفت.

مشخصات ظاهری
مایع بی رنگ
بی بو
دمای جوش: 158

مشخصات سمیت

اثرگذاری (بعنوان عامل اعصاب): 7
ماندگاری(در فضای سر باز): 6
ماندگاری (فضای سربسته): 8
جایگاه سمیت (دربین همه عوامل شیمیایی): 8

روشهای بسیاری برای ساخت این ماده وجود دارداما دو روش برای ساخت آن مرسوم میباشد. روش اصلی دکتر شرایدر؛ آسان ترین و بهینه ترین روش میباشد و روش دوم روش فلوئور سدیم میباشد که آنهم روش بهینه ای میباشد.
روش سدیم فلوئوراید دو مرحله ای میباشد. مرحله اول ساخت متیل فسفونیک دی کلراید و مرحله دوم تبدیل این ماده به سارین
در روش دکتر شرایدر هم همین پروسه میباشد منتها از سدیم فلوئوراید استفاده نمیگردد و بجای آن از هیدروفلوئوریک اسید استفاده میشود.
مرحله خالص سازی از مهمترین فرایند کار میباشد چیزی که فرقه آوم شینریکو به آن واقف نبود. در امر خالص سازی میبایست از ایزوپروپیل الکل بهمراه سیلیکا ژل استفاده نمود. (با تجهیزات کامل آزمایشگاهی و پیشرفته خالص سازی ناممکن میباشد)

فیلم ذیل که لینک دانلود آنرا قرار دادم؛ تست گاز سارین بر روی یک بز را در امریکا نشان میدهد. به پرش عضلات و سفت شدن آن دقت کنید:
http://s8.picofile.com/file/8272001234/Footage_Of_Nerve_Gas_Testing_On_A_Goat_1964.mp4.html

سیکلوسارین (Cyclosarin)

cyclosarin-skeletal

این ماده سمی ترین عضو خانواده جی میباشد. مشابه سارین میباشد ولی از سارین بسیار سمی تر است (بدلیل داشت یک حلقه آروماتیک)
دمای جوش ان بالاتر از سارین میباشد.
دو روش برای تولید آن وجود دارد که در هر دو روش برای اضافه کردن حلقه اروماتیک از سیکلوهگزانول استفاده میگردد.

در حقیقت پروسه ساخت مشابه سارین میباشد اما در مواد اولیه مورد استفاده تفاوت دارند مثلا در ساخت سیکلوسارین از تولوئن و سیکلوهگزانول استفاده میشود. دمای پروسه واکنش هم اندکی تغییرات دارد.

مشخصات سمیت

اثرگذاری(بعنوان عامل اعصاب): 8
ماندگاری(در فضای سر باز): 9
ماندگاری(درفضای سر بسته) 9
میزان کاربردی بودن: 8
سمیت (درمیان تمامی عوامل شیمیایی): 8

سومان (soman)

تمامی موارد (سمیت مشخصات ظاهری) مشابه سارین میباشد.
ماده اولیه ساخت ان فسفریل دی کلراید میباشد.

VX

1024px-vx-s-enantiomer-2d-skeletal

سمی ترین و مهلک ترین عضو خانواده ارگانوفسفره. این ماده سال 1952 توسط انگلستان کشف و تولید شد. ماده ای بسیار مهلک با دوز کشندگی 20 میلی گرم و خاصیت چسبندگی بالا که باعث پایداری این ماده در خاک و زیر نور افتاب میشد و تجزیه این ماده برخلاف سایر عوامل اعصاب بالا میباشد.
فرمول این ماده بقدری مهم بود که آمریکا در ازای در اختیار گذاشتن برخی فناوری های اصلاحی در مورد ترمونوکلئار(گرماهسته ای) به انگلستان فرمول این ماده را بدست اورد.

تاکسیکولوژی این ماده

اثرگذاری(بعنوان عامل اعصاب): 10
ماندگاری(درفضای سر بسته): 10
ماندگاری(درفضای سر باز): 10
سمیت(در میان تمامی عوامل شیمیایی): 10

همانگونه که مشاهده میکنید نمرات این ماده از هر لحاظ در بالاترین رده میباشد. این ماده از تمامی جهات بی رقیب میباشد.
اگر در مکانی از وی ایکس استفاده شود ، آن مکان را باید خالی از سکنه تصور نمود زیرا پاکسازی ان بسیار مشکل و زمان بر میباشد. ولی عوامل دیگر اعصاب بزودی تبخیر و تجزیه میگردند.
نتیجه اینکه برای عملیات های ضربتی سارین بهترین گزینه در میان عوامل اعصاب و برای از کار انداختن طولانی مدت مکانی مانند پادگان وی ایکس بهترین گزینه میباشد.

مشخصات ظاهری

مایعیست بی رنگ مثل آب بدون بو میباشد کمی چسبنده و غلیظ. دوز کشنده آن در برخی منابع 10 میلی گرم و در برخی 20 میلی گرم ذکر شده. (هفت برابر سارین)

ساخت این ماده پیچیده میباشد. دو روش برای ساخت این ماده موجود میباشد ولی روش مرسوم که بنده میدانم ؛ شامل چهار مرحله میباشد.
در ابتدا تبدیل دی کلرومتیل فسفین به دی اتیل متیل فسفونیت. در مرحله دوم تبدیل این ماده به اتیل 2-دی ایزوپروپیل آمینو اتیل متیل فسفونیت (این مرحله به تنهایی 24 ساعت زمان نیاز دارد)
در آخر تبدیل این ماده به وی ایکس

vx_transesterprocess

در مرحله چهارم هم تخلیص و زدودن ناخالصی ها میباشد.

در ادامه؛ لینک دانلود فیلم تست مایع VX هم بصورت چشمی و هم پوستی بر روی یک خرگوش در آزمایشگاه ارتش آمریکا را مشاهده میکنید. در این آزمایش، اثر چشمی وی ایکس در عرض 2 دقیقه خرگوش را از پای در می آورد. و در تاثیر پوستی ، 15 دقیقه طول میکشد تا خرگوش تلف شود.

http://s9.picofile.com/file/8272067818/Test_VX.mp4.html

عوامل بیولوژیک (Biological warfare)

biohazard_symbol

تعریف
به هر موجود زنده بیماری زا و یا ترشحات بیماری زای یک عامل زنده؛ عوامل بیولوژیک اطلاق میشود. این عوامل عمدتا به 6 دسته زیر تقسیم میشوند:

باکتری ها (سیاه زخم- طاعون- تولارمی- وبا و…)
ویروس ها (آبله- انسفالیتی-سارس-آنفولانزای خوکی و…)
قارچ ها (انواع درماتیت های پوستی- فاسد کننده مواد غذایی)
گیاهان سمی (مانند قارچ سمی آمانیتیدا)
سموم ترشح شده از میکروب ها و ویروس ها و گیاهان سمی (بوتولینیوم-انواع افلاتوکسین- ریسین و…)
استفاده از ناقلهای بیماری ها از جمله موش آلوده کک ساس کنه و حشرات آلوده و دام های میبتلا به بیماری های مسری

تاریخچه

استفاده از عوامل بیولوژیک به زمانهای قبل از میلاد مسیح برمیگردد. اولین استفاده از عوامل بیولوژیک به 2700 سال قبل برمیگردد. زمانی که پادشاه آتن (سولون) دستور داد تا در آب اشامیدنی نیروهای مقابل ریشه گیاه خَربَق بریزند. نام دیگر خربق کشنده سگ میباشد. نیرهای مقابل آتنیان پس از استفاده از آب مسموم شده به اسهال و ناتوانی شدید افتادند و بنیه جنگی خود را از دست دادند در نهایت مغلوب حمله آنتیان شدند. همچنین در سال 1155 میلادی پادشاه ریش قرمز آلمان و امپراتوری مقدس روم؛ فردریش بارباروسا؛ برای تصرف ایتالیا دستور داد تا اجساد اسب های کشته شده بهمراه جسد سربازان را به درون چاه های آب ایتالیا بیاندازند تا از طریق مسموم شدن سربازان ایتالیایی ها راه برای فتح آن گشوده شود که در نهایت این امر واقع شد و ایتالیا تصرف شد.

plague-victims
پخش کردن مارها و عقرب و حشرات سمی و گزنده در چادرهای نیروهای متخاصم از ترفند مصریان برای غلبه بر دشمن و تضعیف روحیه سربازان در نبردهای نامتعارف محسوب میشود.
در طی جنگ جهانی اول، عوامل آلمانی اسبها و گاوها را قبل از حمل آنها به آمریکا و فرانسه به بیماری آلوده می‌کردند.

نیروهای انگلیسی پس از کشف و ورود به قاره آمریکا با ترفند اهدای پتوهای آلوده به ویروس آبله به سرخپوستان بومی باعث مرگ و میر بسیاری از انها شدند
نیروهای انگلیسی پس از کشف و ورود به قاره آمریکا با ترفند اهدای پتوهای آلوده به ویروس آبله به سرخپوستان بومی باعث مرگ و میر بسیاری از انها شدند

در سال ۱۹۳۷ ژاپن برنامه منظمی برای تولید جنگ‌افزارهای بیولوژیک شروع کرد که مرکز آن در ۴۰ مایلی جنوب هاربین در منچوری قرار داشت و به مرکز آزمایشی ۷۳۱ معروف بود.
آمریکا در سال ۱۹۴۳ برنامه تحقیقاتی خود را برای استفاده از عوامل بیولوژیک آغاز کرد. این برنامه به طور رسمی تا سال ۱۹۶۹ ادامه یافت. در آن سال نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا به این برنامه پایان داد و مواد تهیه شده در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ با حضور نمایندگان وزارتهای مربوط (دفاع و کشاورزی) از بین رفت.

در سال ۱۹۹۵ مشخص شد که عراق تحقیقات بر روی سیاه زخم، سم بوتولیسم، کلستریدیوم پرفریژنس، آفلا توکسین‌ها و ریسین را ادامه داده است و توانسته است از آنها در راکتها، بمبهای هوایی و تانکهای اسپری کننده استفاده کند. در نهایت عراق صد بمب ۴۰۰ کیلویی را با سموم بوتولیسم، ۵۰ بمب را با آنتراکس و ۱۶ بمب را با آفلاتوکسین پر کرده بود. علاوه بر آن ۱۳ موشک الحسین (اسکاد) با سم بوتولیسم، ۱۰ موشک با آنتراکس و ۲ موشک نیز با آفلا توکسین آماده کرده بود.

iraq

عوامل بیولوژیک به روشهای مختلف وارد بدن انسان میگردند. از طریق پوستی (خراش یا زخم روی پوست) دهانی (از طریق غذای الوده شده و آب الوده) تنفسی (آئروسل های زیر 5 میکرون) که هیچکدام به اندازه تنفسی و خونی خطرناک نیستند.

عوامل باکتریایی

عوامل باکتریایی از مهمترین و کاربردی ترین عوامل بیولوژیک میباشند. عموما برای استفاده از تسلیحات پرتابی، از باکتری هایی استفاده میشود که ماندگاری و پایداری بسیار زیادی در خاک و دما و حرارت طبیعی داشته باشند. نمونه بارز این عامل باکتری باسیلوس آنتراسیس عامل بیماری سیاه زخم میباشد. این باکتری بخوبی و تا سالها میتواند بدون غذا و در زیر نور افتاب مقاومت کند تا بالاخره از طریق یک زخم یا اغشته شدن با ماده غذایی به بدن فردی وارد شده و از انجا شروع به رشد و تکثیر کند. دلیل این مقاومت بالا ساختن اسپور (دیواره محافظتی) بصورت یک لایه پوسته که بدور خود میبندد میباشد. کشت و تکثیر و تولید آن زیاد پیچیده نیست.
اگر عوامل باکتریایی (هر عاملی مانند سیاه زخم و تولارمی و غیره) بصورت ریوی وارد بدن فرد قربانی شوند، فرد بیمار را باید از دست رفته تلقی کرد و عملا راه نجاتی برای آن فرد مبتلا شده نمیباشد. اما مشکلی که برای انتشار این باکتری ها بعنوان راه تنفسی وجود دارد این است که این باکتری ها بایستی بصورت آئروسل (ذرات زیر 5 میکرون) باشند تا از مجاری غشا محافظتی ریه ها عبور کنند و اگر بالاتر از 5 میکرون باشند این باکتری ها عملا ناکام میمانند. بنابراین به این اندازه رساندن یک مایع مثلا 60 کیلوگرم از باکتری آنتراکس بصورت 5 میکرون مشکل و تقریبا غیرممکن میباشد و در پخش این مواد فقط میتوان روی نفوذ باکتری از طریق مواد خوراکی و زخم خای روی بدن یا مدفوع و رعایت نکردن بهداشت فردی حساب باز کرد. البته یک راه برای پخش تنفسی باکتری سیاه زخم وجود دارد آنهم کورک های پر کبوتر و پرنده ها میباشد که میتوان با رها سازی پرنده های ناقل و بیمار در شهر و یا منطقه مورد نظر، مردم شهر را از طریق الودگی تنفسی با مرگ و میر بالا دچار کرد. خوشبختانه اکثر باکتری ها اگر از طریق خوراکی و غیره (بجز تنفسی) وارد بدن شوند، میتوان با اصول درمانی صحیح (خصوصا با پیشرفت چشمگیر علم پزشکی امروز) تلفات را به حداقل رساند.

روش کشت و تولید باکتری
روش کشت خطی در محیط های آگار خونی ، متداول ترین روش کشت اکثر باکتری ها مانند آنتراسیس (سیاه زخم) میباشد.
فیلم کشت باکتری بدین روش را برای دانلود در لینک زیر مشاهده میفرمایید. در فیلم ذیل؛ مشاهده میکنید که برای هربار کشیدن باکتری ها بر روی سطوح بصورت خطی؛ لوپ (میله سرگرد برای کشیدن میکروبها و پخش انها بر سطح پلیت) هر بار قبل از پخش میکروب ، با شعله داغ میشود تا باکتری های محیط بر کشت دخالت نداشته باشند. سپس لوپ را با زدن به آگار خنک میکنند و ادامه کار یعنی پخش باکتری بر سطح محیط کشت.

http://s9.picofile.com/file/8272292542/kesht_agar_jangavaran.mp4.html

پس از پخش باکتری ها بطور کامل ، درب پلیت را گذاشته و مهرو موم با چسب میگردد. و بمدت 24 الی 48 ساعت (بسته به نوع باکتری) درون انکوباتور (وسیله ایست که با کنترل رطوبت، دما، میزان اکسیژن و دی اکسید کربن، شرایطی مناسب برای رشد اورگانیسم های زنده فراهم می کند) قرار داده میگردد.
در فیلم زیر؛ رشد باکتری را در مدت زمان مشخص مشاهده میکنید:

http://s9.picofile.com/file/8272291526/jangavaran_roshd_18.mp4.html

از عوامل باکتریایی که در سلاح بیولوژیکی میتوان بکار برد عبارتند از:

سیاه زخم(آنتراکس)

باسیل آنتراسیس یا همان میکروب سیاه زخم کشت شده در محیط کشت آگار خونی
باسیل آنتراسیس یا همان میکروب سیاه زخم کشت شده در محیط کشت آگار خونی

یکی از باکتریای پرمصرف در بین سلاح میکروبی میباشد. بیماری است مشترک بین انسان و حیوانات. اصلی ترین راه انتقال آن از طریف زخم و مصرف دام آلوده با ارتباط با پشم و موی حیوان بیمار. تلفات آن 30% (بدون اصول درمانی صحیح) میباشد که اگر دولت پس از مطلع شدن از حمله میکربی بسرعت اقدام درمان را شروع کند؛ تلفات به زیر 5% هم میرسد. انتقال فرد به فرد این بیماری نادر میباشد همین عامل تلفات گیری سیاه زخم را پایین اورده.

anthraxlesion

اگر از طریق تنفسی وارد بدن شود کاری از علم پزشکی برنمی اید ولی از راهای دیگر تلفات آنچنانی ندارد و قابل درمان است.
این عامل بیماری ، قابل پیشگیری و دارای واکسن میباشد. امروزه در اکثر دامداری و گاوداری ها؛ حیوانات و پرسنل مشغول بکار در انها با واکسن سیاه زخم ایمن میگردند.

طاعون

باکتری طاعون خیارکی
باکتری طاعون خیارکی

عامل این بیماری باکتری یرسینیا پستیس میباشد. طاعون زیرشاخه های مختلفی دارد ولی رایج ترین طاعون طاعون خیارکی میباشد.

gr5

عامل سرایت طاعون خیارکی نیش کک یا گازگرفتگی توسط موش آلوده به باسیل میباشد. اولین تحقیقات و بکارگیری جدی این میکروب بعنوان سلاح توسط ژاپن در جنگ دوم جهانی در پایگاه سری و محرمانه 731 صورت گرفت. پرورش و رهاسازی کک‌های آلوده به طاعون در اراضی دشمن انجام دادند و نمونه‌هایی از بمب‌های حاوی تعداد زیادی موش و کک را ساختند. آنها در جریان همین آزمایش‌ها گروهی از زندانیان غیرنظامی و اسیران جنگی چینی، کره‌ای و منچوری را به طاعون مبتلا کردند.

کک ناقل طاعون
کک ناقل طاعون

علایم اولیه ابتلا لرز و تب بالا، سرگیجه، درد شدید عضلات و مفاصل، کوفتگی و سر درد میباشد. درصورتی که بیمار به‌موقع تحت علاج قرار نگیرد، علایم هشدار دهنده‌ای همچون افزایش تعداد ضربان‌های قلب، آشفتگی و هذیان ظاهر می‌شوند. در این صورت بیمار پس از ۳۶ ساعت می‌میرد.
خوشبختانه برای جلوگیری از ابتلا به طاعون خیارکی واکسن وجود دارد، ولی تنها برای کسانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که احتمال بالایی برای ابتلا به طاعون داشته‌باشند، مثل سربازان (در شرایط احتمال مواجهه شدن با عامل بیولوژیک) یا افرادی که با حیوانی سروکاردارند که احتمال آلوده بودن آن‌ها بالاست.
امروزه با توجه به اینکه طاعون توسط آنتی‌بیوتیک‌ها قابل درمان است و دارای واکسن میباشد؛ نمی‌تواند بعنوان سلاح بیولوژیکی مؤثری واقع شود.

طاعون ریوی

این مدل از طاعون بصورت طبیعی نادر است ولی اگر با روشهای ممکن و پیچده سایز قطرات به زیر 5 میکرون برسد و یا با مواد واسط مانند پرهای پرندگان آلوده؛ آنگاه به یکی از تهدیدات امنیت ملی تبدیل میگردد.
این حالت هنگامی رخ می‌دهد که باسیل یرسینیا پستیس مستقیماً از طریق ریه وارد بدن می‌شود.اگر باکتری طاعون بصورت تنفسی وارد ریه گردد و عامل بیماری زایی شود فرد آلوده نهایتا تا 3 روز زنده میماند و هیچ راهی برای نجات ندارد (حتی با وجود آنتی بیوتیکهای کشف شده)
این مدل طاعون بشدت مسری و از طریق سرفه و حتی تنفس (مخصوصا در فضاهای سربسته مانند مترو) بیماری را سرایت میدهد.
خوشبختانه تبدیل این عامل بیماری زا به ذرات ریزی که بتواند از ریه عبور کنند ناممکن میباشد و حداقل بوسیله راکت و خمپاره نمیتوان این انتظار را داشت.

جمع بندی کاربرد عوامل باکتریایی

میتوان اینگونه گفت؛همانقدر که این عوامل مقاومت در برابر عوامل تخریب محیطی (شامل نور و گرما و بی غذایی) از خود بروز میدهند و پایدار هستند ولی عمده مشکل آنها مرگ و میر نسبتا کم ، بدیلیل وجود انواع آنتی بیوتیکها و داروهای پیشرفته و همچنین رشد علم پزشکی در دهه های اخیر حتی در کشورهای جهان سوم میباشد.

ویروس

ویروس رنگ آمیزی شده ابولا
ویروس رنگ آمیزی شده ابولا

 

ویروس ها کوچک ترین موجود زنده (البته برخی آنها را موجود زنده نمیدانند) میباشد که فقط از یک پوسته کپسیدی و یک رشته DNA یا RNA ساخته شده است. غیرقابل درمان بودن آن نسبت به باکتری ها بمراتب بیشتر و تلفات بالاتری دارند. دو ویروس مهم مصداق بارز کشنده ترین ویروس ها میباشد تب خونریزی دهنده کریمه کنگو و ویروس ابولا میباشد.

خونریزی زیرجلدی بیمار مبتلا به تب خونریزی دهنده کنگو
خونریزی زیرجلدی بیمار مبتلا به تب خونریزی دهنده کنگو

medium

در تصویر زیر ؛ وسعت فراگیری تب کریمه کنگو را مشاهده میکنید که کشور ما هم میتواند در زمره آن قرار گیرد

cchf-distribution-map-v2

کنه عامل انتقال بیماری تب کریمه
کنه عامل انتقال بیماری تب کریمه

استفاده از ویروس ها بعنوان سلاح بیولوژیک موانع بسیاری دارد زیرا ویروس ها برای رشد تکثیر و زنده ماندن حتما باید در یک سلول جاندار زنده زندگی کنند چون به تنهایی قادر به ادامه حیات نیستند. در حقیقت زندگی انگل وار دارند. مشکل بعدی اینکه ویروس ها در نور آفتاب و محیط بیرون از سلول بسیار اسیب پذیر و بسرعت از بین میروند. این دو دلیل باعث شده که برای پخش ویروس ها در میادین نبرد با مشکلات هزینه بر فراوان بتوان از راکت و موشک و خمپاره استفاده کرد.
بنابراین از ویروس ها بیشتر میتوان بعنوان کارهای خرابکارنه ستون پنجم بکار برد. برای مثال فرد الوده به ویروسی را در محافل عمومی و شهری روانه کرد تا با استفاده از ویژگی سرایت و مسری بودن یک جامعه را به اپیدمی مبتلا نمود و یا با الوده کردن دام ها(برای مثال تب برفکی) ویروس را به انسان منتقل نمود.
این نکته را هم بایستی اضافه نمود که یکی از اصلیترین عضو این خانواده یعنی ویروس بیماری آبله امروزه عملا ریشه کن شده زیرا در کشورهای حتی جهان سوم همه افراد به واکسن آبله و آبله کوبی مجهز شده و ایمن میباشند.

سموم بیولوژیک

به مواد سمی که از باکتری ویروس قارچ و گیاهان و یا موجودات زنده تولید و ترشح گردد را توکسین (سموم بیولوژیک) میخوانند.

botulinum-toxin

چند ماده سمی از هر خانواده که بعنوان سموم بیولوژیک قابل استفاده میباشد عبارتند از:

سموم بیولوژیک باکتریایی: یکه تاز این دسته از مواد را میتوان سم بوتولینیوم نام برد. این سم از باکتری بی هوازی کلستریدیوم بوتولینوم ترشح میشود.
این سم بسیار قدرتمند و مهلک میباشد. مکانیسم اثر آن مشابه سموم اعصاب یعنی فلج کردن عضلات میباشد. از دو طریق میتواند به بدن انسان آسیب وارد کند. یکی از طریق خوردن غذای آلوده به این سم یا بکتری کلستریدیوم بوتولینوم مانند کنسرو های الوده و عسل الوده. دوم از راه زخم به بدن وارد میشود خود سم مستقیما یا از طریق راه یافتن باکتری کلستریدیوم بوتولینوم به زخم و سپس ترشح سم.
این سم از راه تنفسی تاثیر خاصی ندارد و حتی از راه پوستی هم دارای هیچگونه اثری نمیباشد و تنها راه اثر آن از راه خوراکی میباشد.
از این سم بدلیل هزینه بسیار بالا برای تهیه هر گرم از آن و زمان بر بودن آن در مقایسه با تولید روزانه چند تن ماده سمی شیمیایی مانند اعصاب؛ برای پر کردن بمب ها و موشکها بصرفه نمیباشد. از طرفی چون اثر پوستی ندارد و اینکه دمای جوش ان نسبت به سموم شیمیایی بالاتر است و براحتی به گاز تبدیل نمیشود ، بعنوان سلاح میدان رزم بلااستفاده میباشد و فقط برای خرابکاری در شهرهای نیروهای متخاصم و مخازن آب و غیره کاربرد دارد.
امروزه از این سم در پزشکی زیبایی استفاده میشود. نوع بسیار ضعیف شده همراه ترکیبات دیگر؛ این سم را بعنوان یکی از پرمصرف ترین مواد در  عمل زیبایی بر ضد چروک پوست بکار میبرند.در حقیقت از خاصیت فلج کنندگی عضله این ماده سمی استفاده میگردد و با تزریق مقدار بسیار کم و بسیار ضعیف مشتق شده آن در محل چروک های پوست(دلیل چروک ها سفت شدن و جمع شدن عضلات صورت میباشد)؛ باعث فلج شدن غیردائم (سه ماه الی 6 ماه) عضلات آن قسمت از صورت شده که با شل شدن عضلات و بازشدن چروک همراه میباشد. اثر این سم بعد از چند ماه از بین رفته و دوباره عضلات بحالت اول برمیگردند.

سموم گیاهی و نباتی

این دسته از سموم بیولوژیکی برای تولید ، هزینه بسیار پایین تری نسبت به باقی سموم بیولوژیکی (باکتریایی و غیره) دارند.
از این دست نباتات بسیارند ولی مواردی وجود دارد که انها میتوان در تهدید و حملات بیولوژیک استفاده نمود که عبارتند از:

قارچ آمانیتا فالوئیدس

amanita-phalloides

این قارچ که معروف به کلاهک مرگ یا فرشته مرگ میباشد از سمی ترین گیاهان شناخته شده میباشد بطوری که یک سوم کلاهک آن (بیشترین سم در کلاهک آن تجمع شده) موجب مرگ قطعی و بدون درمان انسان بالغ میشود. کلاهک پودر شده 5 قارچ کوچک آمانیتا برای کشتن 3 نفر فرد بالغ سنگین وزن کافیست.
جوشانیدن کلاهک و یا سم درون آن هیچ تاثیری بر کم شدن سمیت آن ندارد و بسیار مقاوم است. تاثیر سم بر همه اندام ها میباشد ولی بیشتر از همه به کبد اسیب بدون جبران وارد میسازد و به کل کبد را از کار می اندازد(البته بیشتر اندامها).
منشا رشد این قارچ در اروپا میباشد ولی در جنگلهای مازندران و گیلان بسیار یافت میشود.
تلفات مسمومین با سم این قارچ بالای 60% میباشد (در مقایسه با تلفات 10 درصدی سیاه زخم) که نشان از مرگ قطعی افراد مسموم میباشد.
سم این قارچ آلفا آمانیتین که یک پروتئین پیچیده میباشد که معروف است به آماتوکسین.
 شیوه اثر و مرگ افراد با این سم بسیار عجیب است. پس از وارد شدن این سم به بدن فرد (از طریق دستگاه گوارش) دو ساعت بعد فرد با اسهال و استفراغ بهمراه درد شدید معده و روده مواجه میشود. اما درست چند ساعت بعد؛ این دردها پایان میابد و فرد فکر میکند که بهبود یافته بدون آنکه فرد بداند تا چند قدمی مرگ رسیده و به خیال بهبود یافتن و یک مسمومیت سادهء رفع شده، از ادامه درمان خودداری کرده و حتی پزشک معالج هم گمراه میسازد. پس از سه روز وقتی سم اندامها را از کار انداخته فرد آلوده میمیرد.
این سم یا پودر کلاهک قارچ فقط از طریق گوارشی میتواند اثرگذار باشد و تاثیرات پوستی ندارد.

سم موجود در کلاهک قارچ که یک پروتئین پیچیده مقاوم به حرارت میباشد
سم موجود در کلاهک قارچ که یک پروتئین پیچیده مقاوم به حرارت میباشد

پادزهر و درمان قطعی برای آن وجود ندارد. در مواردی حتی با پیوند کبد هم فرد قربانی جان بدر نمیبرد.

رایسین

دانه کرچک قبل از تخلیص و سم گیری
دانه کرچک قبل از تخلیص و سم گیری

 

ماده ایست بسیار سمی و مهلک که چندسالیست توجه گروههای تروریستی را بخود جلب کرده. دوز سمی آن حتی از ماده وی ایکس چند برابر بیشتر میباشد. (ا میلی گرم دوز کشنده میباشد)
این ماده خطرناک بصورت پودر سفید میباشد که طی فرایندی از دانه کرچک فراوری میگردد.
راه اثرگذاری این ماده از طریق تنفس بصورت غبار (در حد چند گرده بسیار ریز) بسیار کشنده و منجر به مرگ غیر قابل نجات فرد قربانی میباشد. راه دیگر اثرگذاری آن از طریق وارد شدن به خون(حتی با یک خراش بسیار ریز سطحی) منجر به مرگ میشود. این ماده از طریق بلع (خوراکی) اثر چندانی ندارد و از طریق پوستی(مگر باوجود زخم و خراش روی پوست) اثر گذار نمیباشد.

ricin_3444242b

سال 2013 یک نامه حاوی گرد رایسین و سم اغشته به کاغذ نامه برای باراک اوباما فرستاده شده بود که توسط مامورین کنترل محموله های پستی کاخ سفید کشف گردید.
علایم بالینی آلوده شدن فرد قربانی شامل موارد زیر میباشد:
پس از ورود سم از طریق تنفس یا خونی به بدن فرد الوده شده هیچ علائمی را در روز اول ندارد و پس از گذشت یک روز حالت تهوع د دل درد مشاهده میشود. در روز دوم و سوم علائم کاملا شبیه به سرماخوردگی و آنفولانزا میباشد. در نهایت روز چهارم فرد آلوده از پای در می آید.
هیچ پادزهر و درمانی برای آن وجود ندارد حتی دولت امریکا ده سال تحقیق بر روی پادزهر آن انجام داد ولی به نتیجه نرسید. از موارد استفاده شده بصورت ثبت شده در تاریخ فقط اسناد ترور با این ماده توسط سازمان های امنیتی کشورهای اروپای شرقی دسترس میباشد.
ساخت این ماده بسیار ساده میباشد و نیاز به تجهیزات خاصی ندارد. در سال 2005 دولت امریکا تمام اسناد مربوط به ساخت انرا از اینترنت پاک کرد تا در دسترس نباشد.
ساخت آن تجهیزات خاصی نمیخواهد و فقط با یک مخلوط کن؛ چند دانه کرچک تازه بعلاوه استون خالص ازمایشگاهی و یک صافی قهوه میسر میباشد. منتهی باید این نکته را توجه داشت پس از خشک کردن و بدست اوردن بلور و پودر آن حتی اگر یک دانه گرده ریز به هوا بلند شود و تنفس گردد دیگر کار تمام است.

در کل سموم نباتی و گیاهی بیشتر از آنکه کاربرد تسلیحاتی میدان نبرد داشته باشد بیشتر بعنوان ترورهای انتخابی افراد خاص کاربرد بیشتر دارد.

عوامل شیمیایی یا بیولوژیک؛ کدامیک؟

حال به این موضوع میپردازیم که عوامل شیمیایی در میادین نبرد کاربردی تر و موثر تر واقع تر میشوند یا عوامل میکروبی و بیولوژیکی. و در وهله دوم در به جایگاه کاربردی هرکدام از عوامل میپردازیم.
تاریخچه کاربرد تسلیحات نامتعرف نشان دهنده این موضوع است که عوامل شیمیایی تقریبا در اکثر جنگهای صد سال پیش تا امروز مورد استفاده قرار گرفته. این در حالیست که برخلاف استفاده انبوه از عوامل بیولوژیک و میکروبی در جنگهای قدیمی و چند ده سال پیش؛ تقریبا از جنگ جهانی دوم به بعد، دیگر در جنگهای اخیر و امروزی از این عوامل دیگر استفاده نشده.
در ابتدا شاید این تصور در اذهان وجود آید که بدلیل قطعنامه های بین المللی در منع تولید عوامل میکروبی و قوانین وضع شده و سختگیرانه جهانی بر روی استفاده کنندگان از عوامل میکروبی و بیولوژیک ، دلیل منع استفاده از این عوامل میباشد. این در حالیست که دیکتاتورهای خونخوار دهه های اخیر و دیگر حاکمان مستبد که به هیچ قطعنامه و قوانین بین المللی و حرمت انسانی پایبند نیستند؛ هم از این عوامل در جنگها استفاده نکردند و تماما تسلیحات شیمیایی بکار بردند.
چه دلایلی موجب گردیده فرماندهان میل و رغبت بیشتری به عوامل شیمیایی داشته باشند؟
حتی دیکتاتورهایی مانند صدام حسین و معمر قذافی با هزینه بسیار بدنبال عوامل میکروبی رفته ولی در آخر تسلیحات خود را با عوامل شیمیایی پر کردند.

نقاط ضعف و قوت عوامل میکروبی و بیولوژیک نسبت به عوامل شیمیایی:

معایب عوامل بیولوژیک نسبت به شیمیایی

قابل پیشگیری و درمان بودن (واکسن و آنتی بیوتیک):
عوامل بیولوژیک ، با رعایت بهداشت کامل و موارد پیشگیرانه؛ میتواند از پیشگیری وسیع بازماند. کافیست در صورت اطلاع جامعه از شیوع یک بیماری ، با استحمام روزانه و استفاده از ماسک های معمولی دهانی ، شستشوی دستها قبل از تغذیه و پخت با دمای بالای غذاهای خود؛ یک اپیدمی را در نطفه خفه کنند. از همه مهمتر؛ بیشتر این عوامل امروزه دارای واکسن میباشند. این در حالیست که عوامل شیمیایی قابل پیشگیری نیستند و واکسن برای پیشگیری ندارند.
در یک جامعه برای تردد و رفتن به سرکار و مدرسه و غیره ، نمیتوان تمام مدت از ماسک ضد گاز و لباس های تمام مشمع خاص با پوتین استفاده کرد. برای همین از اصل غافلگیری در حملات شیمیایی میتوان تلفات بالا گرفت (مزید بر اینکه با انواع موشک عوامل شیمیایی قابل حمل میباشد)
همچنین عوامل باکتریایی عملا با وجود انتی بیوتیک های امروزی و بهداشت درمان پیشرفته، تلفات حتی به زیر 8% میرسد.بعبارت دیگر اکثر عوامل باکتریایی قابل درمان هستند مگر در مواردی که فرد الوده شده کودک یا پیر باشد و دیرهنگام پروسه درمان را شروع کند.
تعداد زیادی از باکتری و ویروس ها مانند ویروس آبله ، با وجود واکسن ریشه کن شدند. باکتری های خطرناکی مانند سیاه زخم و طاعون هم دارای واکسن میباشند.

محدودیت راههای اثرگذاری:
همانگونه که قبلا گفته شد عوامل شیمیایی از راههای پوستی؛ چشمی؛ مخاط و دهانی و تنفسی ، اثرگذاری قدرتمندی دارند اما اکثر عوامل بیولوژیک از راه پوستی اثر گذاری ندارند. از طریق تنفسی هم مشکل بتوان انها را وارد بدن نمود. فقط دو راه دهانی (گوارشی) و راه خونی(زخم و تزریق) ضریب نفوذ بالا دارند. از طریق گوارشی بدلیل سازو کار خاص ایمنی بدن، بیشتر توانایی مرگبار این عوامل را از بین میبرد. راه خونی هم که نمیتوان احتمال به ایجاد شدن زخم در بدن افراد دل خوش نمود؛ همچنین با یک بار شستشوی کامل با مواد شوینده و استحمام میکروبهای روی پوست از بین میرود و میکروبی روی پوست نمیماند که بعدا اگر جراحت در بدن ایجاد شود راه نفوذ باز شود.

هزینه بالای وسایل و مکان تولید و زمان تولید بیشتر؛ محدودیت تولید عمده:
مواد میکروبی بدلیل زنده بودن، برای کشت و زاد و ولد نیاز به محیط خاص و شرایط ویژه دارد. این محیط را میبایست با وسایل و ادوات بسیار پیشرفته و گرانقیمت نایاب تامین نمود. در کنار این هزینه های اولیه؛ هزینه های امنیت مکان تولید بیشتر میگردد. لذا با یک سهل انگاری ساده و خارج شدن عوامل میکروبی از محل تولید؛ موجب به بار آمدن فاجعه در شهر و یا حتی کل کشور میشود. مانند حادثه همه گیر شدن سیاه زخم تنفسی در سال ۱۹۷۹ در روسیه که با یک طوفان ساده باعث کشته شدن دست کم 66 شهروند روسی اطراف محل تولید این باکتری شد.
از جمله هزینه های تامین امنیت؛ از بین بردن زباله های خطرناک تولید شده این آزمایشگاهها میباشد. خود این بخش (از بین بردن زباله و پساب تولید شده) شامل واحد ویژه با تجهیزات گرانقیمت میباشد. از جمله کوره های بزرگ با دمای بالا و اتاق اشعه ایکس و گاما (برای نابود کردن RNA ویروس های باقی مانده)
همچنین هزینه تحقیقات برای رسیدن به فناوری های لازم مانند نگهداری میکروب ها؛ انتقال آنها به درون مهمات؛ شیوه پخش عوامل میکروبی بدون از بین بردن آنها در حملات؛ استفاده از ویروس ها در خارج از سلول های موجود زنده و بارگذاری آنها در مهمات مانند موشک؛ از جمله مواردی میباشد که به تنهایی نیاز به بودجه بالا حتی بیش از یک میلیارد دلار برای بخش تحقیقات میطلبد.
زمان طولانی تر نسبت به مقدار حجم تولید باکتری ها هم روند تولید عمده را مشکل میکند.
بطوری که در هر پلیت در طی 48 ساعت برای باکتری سیاه زخم 1 گرم باکتری بتوان کشت داد.
در کل برای تولید مثلا 900 کیلوگرم باکتری سیاه زخم و 300 کیلو عامل طاعون و مقادیری موجودات ناقل انواع ویروس ها؛ با چندین محل وسیع و آزمایشگاههای تولید پیشرفته دست کم یک تا دو سال زمان میبرد. این هزینه ها بعلاوه نگهداری این عوامل دو چندان میگردد.  هزینه تحقیق و تولید بعلاوه شرایط و امنیت نگهداری از موجودات زنده؛ انبار کردن و نگهداری انرا بسیار مشکل میکند. این در حالیست که با یک کارخانه تولید عوامل شیمیایی، یک دولت میتواند در سال بیش از 1000 تن عامل اعصاب تولید کند انهم با هزینه مطلوب و بدون خطر نشر و گسترس و مرگ و میر در جامعه خودی. به همین دلیل شرایط نگهداری عوامل شیمیایی هم آسان تر میباشد.

زمان تاثیرگذاری طولانی تر:
همانقدر که عوامل شیمیایی بسرعت عمل کرده و نیروهای متخاصم را با چند دقیقه زمان از بین میبرند، عوامل میکروبی دست کم به چند روز و گاها یکهفته هفته زمان برای بروز علائم اولیه نیاز دارند. این کند بودن اثر گذاری مثلا در زمان تک دشمن ، هیچ فایده ای ندارد و باعث آلوده شدن نیروهای دشمن و در ادامه؛ نیروهای خودی میگردد. پس برای جلوگیری از و توقف یورش سریع دشمن بهیچوجه نباید روی عوامل بیولوژیک حساب باز نمود. حتی اگر در حین تک دشمن از این عوامل استفاده شود با شکست از دشمن و ورود سربازان دشمن (بعنوان ناقل میکروب ) به شهرهای خودی پس از چند روز ، هم سربازان دشمن و هم مردم شهرهای خودی الوده به میکروب میشوند.

خاصیت بومرنگی:
بدان معناست که استفاده از عامل میکروبی میتواند اسیبش به خود استفاده کننده برگردد. برای درک بهتر موضوع؛ یک مثال فرضی دور از ذهن را مطرح میکنم.
فرضا اگر امریکا از عامل بیولوژیک در سوریه استفاده کند؛ با الوده شدن  یکی از خبرنگاران و مستشاران ایرانی آنجا ، با بازگشت بعد از یک روز به ایران، بدون اینکه متوجه شوند میکروب را به ایران اورده. روز دوم برگشت از سوریه به اماکن عمومی مانند مترو و یا محافل خصوصی و میهمانی… و بصورت متوالی میکروب (مثلا ویروس) را منتقل میکنند. یکی از افراد مبتلا شده در مترو روز چهارم به ترکیه میرود و در انجا افرادی را الوده میسازد. یکی از افراد الوده شده فردی آمریکایی میباشد که برای تفریح امده و روز ششم ، آن فرد به امریکا بازمیگردد. روز ششم که شروع علائم بیماری در کشور سوریه میباشد؛ به آغاز الوده شدن مردم امریکا و اپیدمی مقارن میشود. این همان خاصیت بومرنگی میباشد.
نمونه قابل درک و اتفاق افتاده آن اپیدمی ویروس سارس میباشد که از چین توسط بازرگانان امریکایی به ایالات متحده رفت و شیوع پیدا کرد. نمونه دیگر آنفولانزای خوکی میباشد.
حتی در میدان جنگ هم اگر نیروهای متخاصم پیروز گردند و به شهر وارد شوند، میکروبی که خود ما به انها وارد کردیم حالا با ورودشان به شهرهایمان؛ خود ما را مبتلا میسازند. اما عوامل شیمیایی خاصیت مسری بودن ندارند و براحتی و بدون نگرانی از مبتلا شدن سرباز خودی به بیماری میتوان از انها بصورت گسترده استفاده نمود.
بلایی که سر روسیه در شکستن محاصره استالینگراد آمد و بعد از پیروزی در استالینگراد ، بخاطر استفاده گسترده از طاعون و سیاه زخم در خاک خود ، تلفات نیروهای خودی را متحمل شد.

محدودیت روشهای استفاده از عوامل بیولوژیک:
مهمترین نقطه ضعف عوامل بیولوژیک همین موضوع میباشد. این عوامل را یک به یک اشاره میکنیم:
ویروس ها: همانطور که قبلا گفته شد ویروس ها حتما میبایست درون سلول زنده زندگی کنند چون بیرون از موجود زنده دیگر توان زندگی مستقل ندارند. این یعنی استفاده در سلاح ها و پرکردن مهمات با ویروس عملا ممکن نیست مگر با دانش بسیار پیچیده و هزینه فراوان. تنها راه استفاده از ویروس؛ با واسطه پخش کردن آن میباشد. مثلا موش و دام الوده و حشرات. یا روانه کردن فرد جاسوس و نفوذی الوده به ویروسی در بین جامعه یا صفوف دشمن.

باکتری ها: پخش باکتری با راکت و موشک امکان پذیر است اما مشکل اصلی اینجاست که آیا عاقلانه میباشد که دسترنج و هزینه یکسال تولید باکتری (500 تا 700 کیلو) درون یک یا چند موشک و راکت مصرف شود؟ بعلاوه اینه پخش نقطه ای عوامل میکروبی بهینه نمیباشد. نهایت شعاعی که بعد از برخورد موشک یا راکت میتواند قطرات باکتری را پرتاب کند حتی با کمک باد زیاد نمیباشد؛ با در نظر گرفتن اینکه پس از برخورد موشک حاوی باکتری، تا شعاع یک کیلومتری بسرعت توسط دولت منطقه قرنطینه اعلام شده و در ان محل رفت و امدی صورت نمیگیرد که باعث پخش ان شود و طی چند روز پاکسازی تماما منطقه که وسعت زیادی هم ندارد را پاکسازی میکنند.
پس از سقوط صدام مشخص شد که فقط ده موشک الحسین مجهز به باکتری سیاه زخم بودند.
راه تاثیر گذار پخش باکتری ها روش پخش خطی میباشد. بگونه ای که 70 کیلو از باکتری (سیاه زخم) با یک هواپیمای ترابری یا سمپاش بصورت خطی بالای اسمان نواری صد کیلومتری بر روی منطقه بریزد.
امروزه روش پخش خطی دیگر امکان پذیر نمیباشد. زمانی که کشورها به انواع پدافندهای پیشرفته مجهز شدند و حتی جنگنده های نسل 4 و 5 را هم به زمین میکشند دیگر جایی برای تردد ازادانه هواپیمای غول پیکر و سمپاش در اسمان کشورها نمیماند.

سموم بیولوژیک
سم بوتولینوم: این سم نه از طریق پوستی نه تنفسی اثری ندارد و فقط از راه خوراکی و خونیست که اثر کشنده دارد. حال با احتساب قیمت یک کیلوگرم خالص این سم که قیمتی معادل ده برابری بیشتر از وی ایکس و سارین دارد. با انفجار 1 کیلوگرم از این سم توسط خمپاره ، قطرات این سم تا چند متری پرتاب میشود بدون اینکه حتی بتواند یک نفر را بکشد (چون تاثیر پوستی و تنفسی ندارد) در حالی که با همان هزینه و چند ده کیلو عامل اعصاب میتوان منطقه ای با شعاع 500 متری هر جنبنده ای از انسان و حیوان و حشره را نابود کرد.

رایسین: میتوان بعنوان روکش گلوله ها و همچنین بصورت انفجار و غبار این سم استفاده نمود. هزینه تولید ان بسیار کم و بصرفه میباشد. ایالات متحده طبق قانون ممنوعیت سلاح های های بیولوژیک تولید گلوله هایی با روکش رایسین را متوقف نمود.
این سم همچنین گرد قارچ آمانیتا بیشتر بعنوان ترور انتخابی افراد کاربرد دارند تا در میادین جنگ

مزایای عوامل بیولوژیک نسبت به عوامل شیمیایی

خسارات مالی سنگین:
بعد از حمله شیمیایی مانند عوامل خفه کننده یا اعصاب و …، افراد قربانی همگی کشته میشوند و تنها هزینه آن جمع اوری اجساد و دفن انها میباشد. اما در حملات میکروبی افراد الوده شده با پروسه درمانی مناسب جان سالم بدر میبرند. این پروسه شامل دارو؛ وسایل و تجهیزات پیشگیرانه مراقبت های ویژه و قرنطینه میباشد.
عملا هرچه میزان تلفات پایین تر؛ هزینه بالاتر و بالعکس. پس فرماندهان یا دولت گرفتار حمله میکروبی بایستی هزینه فراوانی را انجام دهد تا از تلفات بکاهد. همچنین جدای از افراد مبتلا و الوده شده که عملا از قوای نبرد میکاهد، افراد سالم را هم درگیر مراقبت و درمان از ان دسته افراد مریض و مبتلا میکند که با یک تیر دو نشان است. درگیر کردن کل جبهه دشمن یا جامعه مورد هدف. هزینه ای که این حملات بر روی دست دولت میگذارند توامان با درگیر شدن کل افراد جامعه یا جبهه نبرد برای پیشگیری و درمان و ممانعت از سرایت به همگان، جامعه یا صفوف دشمن را فلج میکند.
این نکته حایض اهمیت میباشد که بدلیل خاصیت مسری بودن و فراگیر شدن یک بیماری در کنار فاصله زمانی مرحله خفتگی اکثر بیماری ها تا بروز اولین علائم ، سطح وسیع گاها تا یک کشور در عرض یکهفته آلوده کرده ، هزینه کمرشکن به یک کشور متخاصم تحمیل میکند.

سرایت:
مسری بودن از امتیاز بزرگ عوامل بیولوژیک میباشد. عوامل بیولوژیک قادرند حتی چند قاره را درگیر اپیدمی کنند. در عرض یک هفته میتوانند در سطح یک کشور پخش شوند و از خود افراد قربانی بعنوان حامل میکروب استفاده شود. خاصیتی که عوامل شیمیایی از آن برخوردار نیستند.
مهمترین دلیل سرایت؛ بازهء زمانی خاموش از ورود میکروب به بدن تا بروز اولین نشانه های آن میباشد.

از هم گسیختگی ورعب و وحشت؛ تضعیف شدید روحیه:
بیماریهای عفونی با علائمی مانند ضایعات پوستی بدشکل و متعفن و چرکین و یا ترشحات خونی و وضعیت عمومی اسفناک بیماران در حال درد کشیدن؛ بجز اینکه نیروهای آلوده شده از کار می اندازد ، موجب وحشت روانی و ترس افراد سالم در اردوگاه و یا جامعه میشود که مبادا خود انها به این روز بی افتند. در نتیجه عده ای از جبهه نبرد فرار میکنند ، عده ای میان ترس و وحشت و عذاب وجدان میمانند. از طرفی افراد بیمار با دیدن دوری گزینی افراد سالم از انها؛ یاس و ناامیدی شدید پیدا میکنند. وضعیت بگونه ای میشود که دوست از دوست و همرزم از همرزم خود فرار میکند. از آنطرف فضای عفونی تمام محل نگهداری و یا جبهه نبرد را فرا گرفته و هرآن احتمال مبتلا شدن افراد سالم دیگر وجود دارد. نیروها حتی از دست زدن به خاک نوشیدن آب و نفس کشیدن از این فضا وحشت دارند و عملا روحیه جنگیدن خود را از دست میدهند.
به این رویداد در جبهه نبرد از هم پاشیدگی و یا از هم گسیختگی انسجام صفوف نیروها گفته میشود.
زمانی که صفوف جبهه دشمن و یا جامعه مورد هدف به این نقطه از کسیختگی رسید زمان حمله اصلی فرا میرسد. در این شرایط حتی با یک تک کوچک و حمله برق آسا براحتی میتوان بر دشمن پیروز گردید و جبهه نبرد را فتح کامل کرد.
در حقیقت کاربرد اصلی عوامل میکروبی همین مورد میباشد. مدتی قبل از بروز علائم بیماری صفوف دشمن را به بیماری الوده و پس از اثرگذاری پاتوژن (عامل بیماری زا) عملا صفوف دشمن از کار می افتد و با یک حمله بجا و مناسب میتوان دشمن را از پای دراورد.

غیرقابل ردیابی بودن:
عوامل شیمیایی که توسط راکت و موشک بسمت جبهه یا جامعه دشمن پرتاب میشود قطعا توسط پدافند دشمن رهگیری میشود و تعدادی از آنها (بسته به قدرت پدافندی) انهدام میگردد. ولی در پخش عوامل میکروبی مثلا فرستادن دهها تن از افراد آلوده (ستون پنجم) ویروسی به یک جامعه و شهر هدف و یا نفوذ بعنوان سرباز خودی دشمن؛ بین سربازان و صفوف نیروهای متخاصم بدون اینکه هیچ دستگاهی بتواند ویروس درون انها را شناسایی کند پس از یکی دو روز بیش از هشتاد درصد نیروهای دشمن و یا مردم انها را به بیماری الوده میکنند. همچنین با فرستادن کک های آلوده و ساس های ریز بصورت خرابکارانه اردوگاه دشمن انها را به بیماری های عفونی مبتلا نمود.

خسارات تغذیه ای و کشاورزی:
با آلوده سازی وپخش عوامل میکروبی و قارچی میان دامها مانند گاوداری و مرغداری و همچنین آفات مناسب برای نابودی گندم ها و برنج و غیره ، دولت مورد هدف مجبور به انهدام دامها و دفن انبوه منابع غذایی خود میشود.
این امر موجب فشار غذایی و قحطی نسبی و اسیب اقتصادی بسیاری بر مردم و عدم تدارکات مناسب جبهه نبرد میشود. حتی با وجود مشترک بودن بیشتر بیماری های میان دام و انسان، از این طریق انسان ها را هم مورد هدف قرار میدهند. مانند مشمشه و تب مالت

فاصله زمانی زیاد در بروز اولین علائم:
این ویژگی سبب میشود تا روزهای اولیه که مرحله خفتگی بیماری میباشد، بدون بروز علائمی از فردی به فرد دیگر بسرعت منقل شده و تا بروز اولین علائم از اولین نفر الوده شده؛ بسیاری از مردم یک شهر نسبتا کوچک آلوده شده باشند و ابتکار عمل را از دولتها برای پیشگیری بموقع میگیرند. یعنی بدون اینکه دولتها متوجه شوند و پیشگیری و اطلاع رسانی را شروع کنند ، ویروس یا باکتری در حال ریشه اندازی در جامعه و از افراد الوده به افراد سالم منتقل شدن هستند بدون اینکه کسی متوجه شود.

نتیجه گیری

از انجا که تمایل بیشتر فرماندهان به گرفتن تلفات بالا در مدت زمان بسیار کم و فله ای از دشمن در کنار هزینه کمتر میباشد و از روی دیگر قضیه؛ حساسیت بیشتر جامعه جهانی نسبت به عوامل میکروبی موجب گردیده تا استفاده از عوامل شیمیایی از عوامل بیولوژیک با فاصله بسیار پیشی بگیرد.
اما حقیقت این است که برای موفقیت صد در صدی و بی قید و شرط ،عوامل شیمیایی میبایست با عامل بیولوژیک همراه شود و مکمل یکدیگر باشند تا پیروزی حاصل گردد.
با نگاهی برا استفاده و بکارگیری عوامل شیمیایی توسط استفاده کنندگان آن در اکثر انها مشاهده میشود که با وجود استفاده گسترده از عوامل شیمیایی پیشروی هایی که صورت گرفته میتوانست با همراه شدن با عوامل بیولوژیک قبل از حمله اصلی ، فتوحات انها دوچندان گردد. برای مثال صدام با انهمه حملات شیمیایی نه تنها از زمینهای اشغالی خود پیشروی نکرد بلکه قسمتی از فتوحات خود را هم از داد و با استفاده از انواع گازهای شیمیایی میخواست مانع پیشروی ایران شود که در مقاطعی نسبی موفق میشد. اما دلیل آن چه بود؟
علت اصلی؛ تزریق نیروهای تازه نفس باروحیه شهادت طلبانه و جنگجو از اقصا نقاط سرزمین ایران و پیوستن به صفوف جنگ و نبرد بود. همچنین همبستگی مردم در رفع احتیاجات غذایی جبهه های نبرد موجب شده بود از نظر تدارکاتی جبهه ها کمبود چشمگیری نداشته باشند.
وضعیتی مشابه در زمان جنگ جهانی که مردم شوروی با تمام قوا فرزندان خود را به جنگ میفرستادند و با تولید و کشت وسیع گندم و سیب زمینی، نیاز تدارکاتی جنگ را برطرف میکردند. از انطرف هرچقدر المانها با تکنولوژی مواد شمیایی از شوروی تلفات میگرفت؛ ولی روسها با وجود بیشترین تلفات جنگی در طول جنگ جهانی (بیش از 10 میلیون) بازهم بسرعت نیروی تازه نفس به جنگ میفرستادند.
تنها با استفاده از عوامل بیولوژیک میتوان تخریب وسیع و گسترده کشاورزی یک کشور؛ نابود کردن دامها؛ از کار انداختن بنیه افراد یک جامعه و تحمیل هزینه کمرشکن به دولت متخاصم؛ مقاومت آنها را در هم شکست و جلوی تزریق نیروی تازه نفس را گرفت و تامین تدارکات جبهه های نبرد را مختل نمود.
مانند ژاپن؛ اولین کشوری که بصورت حرفه ای دست به دامان عوامل بیولوژیک شد وبا بخرج دادن ترفندهای پخش عوامل میکروبی ، به دفعات شوروی را شکست داد ، بیشتر شهرهای چین پرجمعیت تصرف و شرق آسیا شامل مغولستان و کره را به زانو دراورد.

images

ژاپنی ها به لطف گردان 731 موفق به تولید انواع روشهای بیولوژیکی شدند. در جنگ با چین؛ ژاپنی ها از انواع شیوه ها از جمله پرتاب بمب های روکش دار مخصوص حاوی اسپور و میکروبهای تیفوئید و طاعون و وبا؛ رها کردن کوزه های پر از کک و کنه های الوده به طاعون که با خاک اره مخلوط شده بود؛ بر سر شهرها رها میکردند. رها کردن پرنده و کبوترهای آلوده به سیاه زخم که از طریق کُرک های ریز پرهای انها؛ سیاه زخم تنفسی (خطرناکترین سیاه زخم) که پیشتر گفته شد موجب مرگ قطعی افراد آلورده شده میگردید. رها کردن اسیرهای چینی آلوده و ناقل بیماری به طرف چین؛ الوده کردن دام و غذا و حیوانات و پتوهای الوده و موش های ناقل و غیره در طی مدت جنگ با چین موجب گردید گاها ژاپن برخی از شهرهای چین را حتی بدون مقاومت فتح کند. شهرهایی که از مرگ و میر گسترده و ترس و وحشت خالی ، از سکنه شده بود. عملا ژاپن قبل از حمله با روشهای بیولوژیک، کمر چین را میشکست.

japanese_special_naval_landing_forces_in_battle_of_shanghai_1937

گفته میشود 550000 چینی طی حملات میکروبی ژاپن کشته شدند.
امریکا بدلیل فاصله طولانی دریایی با ژاپن از حملات میکروبی انها در امان ماند وگرنه نتیجه جنگ جهانی بگونه دیگری رقم میخورد.
البته بیش از هزار سرباز خود ژاپن با عوامل بیولوژیک پخش شده توسط خودشان کشته شدند.
در حقیقت عوامل بیولوژیک از دورن موجب تضعیف و از هم گسیختن مقاومت نیروهای مقابل و از دست رفتن منابع و نیروی انسانی تازه نفس دشمن میگردد و همین پیش زمینه حمله اصلی با عوامل شیمیایی برای پیروزی قاطعانه بر دشمن را فراهم میسازد.
نکته ای که نباید فراموش گردد استفاده عوامل بیولوژیک بایستی در حال هجوم بکار برده شود و نه در حال تدافعی چون ممکن است نتیجه عکس بدهد.
در آخر میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که عوامل شیمیایی و بیولوژیک هرکدام به تنهایی کاربرد خاص دارند. عوامل شیمیایی نقش اصلی ان سرعت کشتن بالا و تعداد تلفات زیاد با هزینه تولید کمتر و حجم تولید بالا و عوامل بیولوژیک با کاربرد تضعیف جسمی و روحی و ناتوان سازی وسیع یک توده بزرگ جمعیت و شکستن روحیه مقاومت پیش زمینهء یک پیروزی قطعی را فراهم میکند

کاربردهای رزمی عوامل شیمیایی:
دفع تک و حمله سریع دشمن
هجوم سریع و ضربتی به مناطق نسبتا کوچک مانند روستاها و شهرهای کوچک
شکستن محاصره حتی در خاک خودی
زمانی هدف از بین بردن تمامی جانداران در یک منطقه خاص باشد
بکارگیری ساده و آسان بدون نیاز به دانش فنی بکارگیرندگان در حجم های بسیار بالا با موشک و راکت و خمپاره

کاربردهای رزمی عوامل بیولوژیک:
آماده سازی شرایط فتح مناطق وسیع و شهرهای بزرگ و کلان شهرها
وارد ساختن زیان مالی سنگین
نابود کردن زیر ساخت های کشاورزی
از بین بردن امید و تضعیف مقاومت و روحیه جنگیدن
درگیرساختن و دست و پنجه نرم کردن مردم یک منطقه یا کشور با عوامل میکروبی که ممانعت از فرستادن نیروی تازه نفس به میدان نبرد میکند

همانگونه که در این مقاله مشاهده کردید؛ مکررا نام گردان و واحد 731 برده شد. بطور کلی نمیشود صحبت از عوامل بیولوژیک باشد و نام واحد 731 به میان نیاید. قصد داریم در انتهای مقاله ، به این واحد نظامی-پزشکی که بدون اغراق نقطه عطف علم بیولوژیک و میکروب شناسی؛ در عین حال بزرگترین لکه ننگ جنایت علیه بشریت محسوب میشود بپردازیم.

واحد 731
japanese-unit-unit-731

در سال 1925 میلادی ، ستوان جراح شیرو ایشی ، کارمند بیمارستان ارتش امپراتوری ژاپن، شخصی بیرحم که تنها تفریح و سرگرمی او کشت میکروب در ازمایشگاه بیمارستان بود؛ پیشنهاد ایجاد واحد و تاسیسات تولید سلاح بیولوژیک را به فرماندهان وقت فرستاد. دو سال بعد ، طی یک سفر دو ساله  به اروپا و تحصیل و تحقیق در مورد سلاح های بیولوژیک و شیمیایی؛ به ژاپن بازگشته و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار وزیر جنگ وقت ژاپن میگذارد که موجب ترفیع وی به درجه  سرگرد جراح میشود.

سپهبد جراح شیرو ایشی فرمانده واحد 731
سپهبد جراح شیرو ایشی فرمانده واحد 731

ایشی در همان سال با کمک وزیر جنگ وقت ، یک زندان در 100 کیلومتری هاربین چین را مخفیانه تبدیل به آزمایشگاه خود میکند. در سال 1934 طی یک حادثه انفجار، بسیاری از زندانیان فرار میکنند. همین امر باعث تعطیل شدن زندان ژونگ ما میگردد و بصورت رسمی مجوز احداث بزرگترین مرکز تولید و تحقیقاتی عوامل بیولوژیک در 24 کیلومتری هاربین چین بعلاوه درجه سرهنگ تمامی به شیرو ایشی داده میشود. ساخت این مجموعه در سال 1935 به اتمام میرسد. منطقه ای به وسعت 6 کلیومتر مربع با 150 ساختمان که بیشتر آن ازمایشگاههای مجهز و پیشرفته و چند ساختمان اداری را شامل میشد؛ تشکیل دادند. برای سرپوش گذاشتن و مخفی ماندن فعالیت اصلی این واحد، نام پیشگیری از آلودگی و وزارت تصفیه آب ارتش کوانتونگ بر آن نهادند.

موقعیت مکانی واحد 731 در منچوری
موقعیت مکانی واحد 731 در منچوری

دو سال بعد شیرو ایشی در یک کنفرانس با حضور مقامات نظامی که در آن برادر امپراتور هم حضور داشت؛ پس از سخنرانی و یک عمل جراحی زنده شکافی بر روی یک فرد اسیر در همان جلسه ، زمینه ساز تحسین وی از سوی خاندان سلطنتی و در اختیار گذاشتن امکانات و اختیارات بسیار و درجه سپهبدی به او شد.
این منطقه وسیع با 150 ساختمان بزرگ که بیش از 1000 ازمایشگاه مجهز را شامل میشد ، نام واحد 731 را بخود گرفت که آغازی بر تحول علم میکروب شناسی؛ در عین حال ثبت جهانی جنایت غیرقابل تکرار و بی سابقه در تاریخ جهان بود.
این واحد هر ساله از 5000 تا 10000 سهمیهء اسیر برای آزمایشات داشت که مرد و زن و کودک و حتی زنان باردار را شامل میشد. این افراد شامل زندانیان سیاسی ، چریک های مبارز مخالف ژاپن ، خلافکاران و زندانیان ، اسیران جنگی که بیشتر چینی و 30 درصد روسی بودند.

اهداف اصلی این واحد مخوف ، به سه دسته اصلی شامل:

-تحقیق و توسعه و تولید عوامل مختلف بیولوژیک و میکروبی بهمراه تبدیل انها به سلاح میکروبی و تاثیر انها بر انسانهای مختلف

-کشف دارو و راهکارهایی برای افزایش توانایی سربازان ژاپنی و حفاظت در برابر اسیب های پیش روی آنها

-ارتقاء علم جراحی و پزشکی و دارویی و کمک به بهداشت و درمان امپراتوری ژاپن

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- تحقیق و توسعه و تولید عوامل مختلف بیولوژیک و میکروبی بهمراه تبدیل انها به سلاح میکروبی و تاثیر انها بر انسانهای مختلف
شامل آلوده کردن زندانیان با انواع میکروب ها (تیفوئید؛ وبا؛ طاعون؛ سفلیس و سیاه زخم و تولارمی) بوسیله تزریق و یا کک آلوده پتوی آلوده زندانیان را تحتِ عنوانِ دروغینِ واکسیناسیون، با میکروب‌های بیماری‌های مختلف تلقیح و مایه‌کوبی می‌کردند تا اثرات را بررسی کنند.

thth_p2

پس از بروز اولین علائم و یا مراحل پیشرفت بیماری اسیران ، آنها را بصورت زنده کالبد شکافی میکردند و اعضای بدن مانند روده معده کبد طحال و غیره را از بدن فرد خارج کرده تا اثرات میکروب بر اندام ها را بررسی نمایند.

عکسی مشهور از زنده شکافی این واحد
عکسی مشهور از زنده شکافی این واحد

دلیل زنده شکافی قربانیان آزمایش ، تصور جراحان و بیولوژیستهای ژاپنی مبنی بر اثرگذاری منفی بر فعالیت میکروب ها در بدن انسان مرده بود که بر روی واقعی بودن نتایج تاثیر بسیار داشت. البته نگرانی انها بی مورد هم نبود. بهرحال عوارض و اثرات فعالیت باکتری ها و ویروس ها تا وقتی انسان زنده است ، بر روی اندام مثل کبد و طحال و ریه و غیره ادامه دارد ولی بعد از فوت و مرگ فرد آلوده؛ عملا میکروبها فعالیتشان مختل میگردد و در بدن انسان مرده بمانند بدن انسان زنده ، فعالیت ندارند. بدین دلیل؛ انها را زنده زنده میشکافتند تا نتیجه واقعی تر باشد.
از جمله دیگر این اعمال وحشیانه ، بریدن عضوی از بدن زندانیان مانند انگشت دست و پا و رها کردن بدون پرستاری از آنها در سلول های کثیف و آلوده بوده. پس از مدتی کوتاه محل بریدگی توسط باکتری کلوستریدیوم پرفرنژنس؛ عفونت کرده و ایجاد قانقاریا میکرد. سپس فرد دچار شده به قانقاریا، مورد تست های گوناگون و دردناک قرار میگرفت. مثلا محل عفونت را داغ میکردند تا تاثیر گرما بر پیشرفت قانقاریا را مشاهده کنند.

آثار بیماری قانقاریا
آثار بیماری قانقاریا

این اعمال (زنده شکافی مبتلا به انواع میکروبها) حتی شامل حال زنانی که توسط سربازان ژاپنی مورد تجاوز و باردار اجباری شده بودند نیز میگردید. شکم مادر را زنده میشکافتند و جنین را بیرون می آوردند تا اثرات میکروب مورد نظر را بر روی جنین بررسی کنند.
با این هدف، واحد 731 به دانش تولید انبوه و استفاده اکثر میکروبها دست یافت. برای مثال روزانه تولید 20 تا 30 کیلوگرم میکروب طاعون که عددی چشمگیر میباشد ، توسط این واحد تولید میشد.
تمام باکتری های مورد استفاده در حمله به شهرهای نانگبو و هونان چین؛ شامل طاعون و کک های الوده را این واحد تامین کرد. که موجب مرگ 400000 نفر شهروند چینی شد.

japanese-bio-wa1

همچنین وظیفه طراحی عوامل پخش و رساندن باکتری به شهرها هم وظیفه این واحد بود.

میکروبها و وسیله های ابداعی پخش این عوامل توسط واحد 731
میکروبها و وسیله های ابداعی پخش این عوامل توسط واحد 731

2- کشف دارو و راهکارهایی برای افزایش توانایی سربازان ژاپنی و حفاظت در برابر اسیب های پیش روی آنها
این هدف برای بیشتر دو دلیل بنا شده بود. یکی بالا بردن توانایی سربازان و نجات انها از سرمای سخت روسیه.
دوم حل کردن مشکل بیماری های مقاربتی میان سربازان ژاپنی یعنی سفلیس و سوزاک (خوشبختانه ایدز در انزمان وجود نداشت) چون سربازان ژاپنی پس از فتح شهری دست به تجاوزات گروهی و سواستفاده گسترده جنسی از زنان آن منطقه میکردند. برای همین بیماری سفلیس بسیاری از سربازان ژاپنی را درگیر کرده بود.
برای حل کردن مشکل سرمای روسیه نیز ، روی اسیران آزمون های مبارزه با یخ زدگی انجام میشد. بدین منظور؛ اسرای مورد تست را به مناطق برفی و یخ زده میبردند. سپس تا زانو درون آب یخ زده فرومیبردند تا پای قربانی یخ بزند.پس از یخ زدن(سفت مثل چوب شود) ، یخ روی آن را میتراشیدند و روی عضو یخ زده؛ بمنظور تست رفع یخ زدگی؛ آب با دمای مختلف و دیگر مواد ضد سرمازدگی تست میشد.
محافظت از سربازان در مقابل سیفلیس
از انجا که تجاوز سیستماتیک به زنان و استفاده گسترده از بردگان جنسی در بین سربازان ارتش ژاپن بسیار زیاد بود ، حفاظت از سربازان در مقابل بیماری مقاربتی سیفلیس امری واجب بود. حتی در همین واحد 731 تجاوز امری اجتناب ناپذیر بوده و برای حامله کردن اجباری اسیران و تست بر روی نوزادان و شیرخواران، سربازان این گردان بطور روزمره به تجاوز اسیران زن چینی و روسی و حتی دختربچه ها میپرداختند. نمونه این مسایل در اعتراف یکی از کارکنان واحد 731 مشهود میباشد:

بگفته یکی از پرسنل پیشین مرکز قرار بود طبق برنامه، یک آزمایش انسانی انجام دهند، اما هنوز تا شروع آن، کمی زمان باقی بود. برای گذراندن وقت، با یکی از همکارانش، کلید را برداشته و به محل حبس زندانیان رفتند. در یکی از سلول‌ها، یک زن چینی بود. یکی از آنها، به زن مذکور تجاوز کرد. سپس درب سلول دیگری را گشودند. در آنجا، زن چینی دیگری بود که قبلاً برای آزمایش یخ‌زدگی استفاده شده بود و در این راه، تعدادی از انگشتانش را از دست داده بود و به دلیل قانقاریا، استخوان اندامش سیاه شده بود. وی تصمیم داشته که به آن زن هم تجاوز کند، اما متوجه می‌شود که از اندام تناسلیِ زن، چرک بیرون می‌زند. در نتیجه از تصمیمش منصرف شده، درب را قفل کرده و برمی گردند تا به کارشان برسند

بدین منظور؛ انواع مواد ساخته شده بعنوان واکسن سیفلیس را به بدن یک زندانی و اسیر سالم تزریق میکردند ، سپس یکی از اسیران مبتلا به بیماری سیفلیس را به داخل سلول فرد سالم اورده و این دو اسیر را مجبور به برقرار کردن رابطه جنسی میکردند تا مشاهده و بررسی کنند ایا واکسن عمل میکند یا نه. در اخر دستگاه تناسلی موارد مورد تست را زنده شکافی میکردند تا نتایج را بررسی کنند.

نمونه زنده شکافی بیماری های مقاربتی
نمونه زنده شکافی بیماری های مقاربتی

3- ارتقاء علم جراحی و پزشکی و دارویی و کمک به بهداشت و درمان امپراتوری ژاپن
مکانیزم این هدف؛ بصورت ثبت خلاقیت دکتران و جراحان این واحد طرح ریزی شده بود. بگونه ای که هر پرسنل این واحد ، هر ایده ای که بذهنش خطور میکرد را بر روی اسیران اجرا میکردند.
شاید امروزه با خواندن این ازمایش ها آنها را احمقانه فرض کنید ، ولی این نکته را نباید از یاد برد که اگر همین دانش امروزی که نسبت به فیزیولوژی بدن همگان از آن اطلاع دارند ، مرهون شکست و خطاهای همان آزمایش ها میباشد.
درضمن جان افراد مورد ازمایش برایشان مهم نبوده و پس از مرگ ؛ انها را روزانه بصورت دسته جمعی در کوره میسوزاندند و یا بصورت دپو روی هم دفن میکردند.
همچنین در این آزمایشها ؛ از تمامی افراد شامل کودک و دختربچه و زن و مرد و حتی نوزادان استفاده میکردند تا تاثیر ازمایشات بر افراد مختلف مشخص گردد.

زنده شکافی گلوی یک کودک چینی
زنده شکافی گلوی یک کودک چینی

 

از این دست ازمایشات  میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:

برداشتن معده اسیران و وصل نمودن مستقیم روده به نای : در کل برداشتن اعضای مختلف بدن بدین منظور انجام میشد که ببینند ایا انسان میتواند بدون یک عضو تا چه مدت زنده بماند یا مثلا درصورت نبود معده ، ایا روده و دستگاه گوارش میتواند جور وظیفه معده را بکشد.
تزریق خون حیوانات به انسان: به زندانیان مورد تست ، هرکدام خون حیوانات مختلف مانند اسب و گاو و خوک تزریق میکردند تا تاثیر انرا مشاهده کنند. هدف از اینکار؛ کشف خون حیوانی که به انسان سازگار باشد و پس از آن؛ بجای خون انسان برای سربازان و بیماران مجروحی که خون از دست داده اند ، خون آن حیوان را به وفور تهیه و در دسترس قرار بدهند.

پیوند زدن اعضای بدن به جهت مخالف بدن: هدف ازینکار ، رسیدن به راهکارهای پیوند زدن اعضای مختلف به یکدیگر بود. مثلا اگر سربازی دستش را در جنگ از دست میداد ، هدف این بود که دست یک اسیر چینی را قطع کرده و به سرباز خودی پیوند بزنند و از اعضای انسانهای دیگر برای سربازان و مردم ژاپن استفاده کنند.

سانتریفیوژ انسان: برای تست و تاثیر تحمل فشار وارده بر جسم انسان ، اسیران را درون یک سانتریفیوژ بزرگ میبستند. سانتریفیوژ را با سرعت دورانی مختلف از کم به زیاد میبردند تا جایی که بالاخره فرد مورد ازمایش بر اثر چرخش و فشار و نیروی گریز از مرکز، ابتدا بیهوش میشد ، سپس مفاصل از جا در میامد و در سرعتهای بالاتر؛ فرد مورد آزمایش از هم متلاشی میشد.

بریدن اعضای بدن و ایجاد خونریزی: قسمتی از بدن مانند قطع کردن دست از مچ ، تا فرد مورد ازمایش از خونریزی بمیرد. هدف گرفتن مدت زمان مرگ بر اثر خونریزی بود

تشنگی و گرسنگی عمدی اسیران: برخی از اسرای مورد ازمایش بدون اب و غذا در یک سلول می انداختند و روز به روز اثرات انرا چک میکردند تا در نهایت افراد مورد تست از گرسنگی تلف شوند.
پیاده روی طولانی اجباری: طی یک راهپیمایی اجباری طولانی ؛ اسیران را حتی چند ده کیلومتر پیاده راه میبردند تا تاثیر داروهای مختلفی که قبل از راهپیمایی به انها تزریق شده بود را مشاهده کنند. هدف؛ یافتن راهکاری برای افزایش استقامت پیاده روی سربازان بود.
تست اتاق گاز: انواع گازهای سمی را در اتاقکی که اسیر مورد نظر در ان بودند، پخش میشد.
تست حرارت: افراد مورد آزمایش در این آزمون ، در اتاقک هایی بسته قرار میگرفتند و دمای آن را کم کم بالا میبردند تا تاثیر گرما را در درجات مختلف بر رو انسانهای متفاوت بررسی کنند.

آوازه جنایات این واحد و شخص شیرو ایشی ، بقدری وحشتناک بود که حتی پزشک جانی و روانی نازی ها؛ یوزف منگله؛ تحت تاثیر آن قرار گرفت و در اردوگاه معروف آشویتس ، دست به جنایات مشابه ایشی زد و به تقلید از واحد 731 ، همان جنایات مانند زنده شکافی زنان باردار یهودی و لهستانی اردوگاه آشویتس را به وفور انجام داد.

زنده شکافی یک زن یهودی باردار در اردوگاه آشویتس توسط تیم منگله تحت تاثیر جنایات ایشی
زنده شکافی یک زن یهودی باردار در اردوگاه آشویتس توسط تیم منگله تحت تاثیر جنایات ایشی

واحد ۷۳۱، به ۸ لشکر تقسیم می‌شد:
لشکر ۱: تحقیقات دربارهٔ طاعون، وبا، سیاه‌زخم، حصبه و سل با استفاده از نونه‌های آزمایشگاهی انسانی. برای همین منظور، زندانی ساختند که گنجایش سیصد تا چهارصد نفر را داشت
لشکر ۲: تحقیقات میدانی بر روی سلاحای بیولوژیک، بویژه تولید سلاح‌هایی که بتوان با آن میکروب‌ها را پخش کرد
لشکر ۳: طراحی و تولید پوستهٔ بمب‌های بیولوژیک؛ مستقر در هاربین
لشکر ۴: تولید انبوه باکتری و ذخیره‌سازی آنها
لشکر ۵: آموزش پرسنل
لشکرهای ۶ تا ۸: واحدهای پزشکی، تجهیزات و اداری-اجرایی

unit-731-deneyifhlq01hpda

سرانجام واحد 731
با ورود نیروهای روس به منچوری در سال 1945 ، این واحد تخلیه و افراد آن فرار کردند و به دستور ایشی؛ اسیران باقی مانده همگی کشته و و اجساد بهمراه اسناد و مدارک سوزانده شدند. وی همچنین دستور تخریب ساختمان های ازمایشگاه را داد ولی بدلیل مستحم بودن ساختمان ها و نبود مواد منفجره قوی امروزی مانند سی 4 و غیره ، انفجار تاثیری بر ساختمان ها نداشت و سالم باقی ماند.

1%e6%a5%9d%e8%b7%a1

در نهایت پس از بمباران اتمی و تسلیم ژاپن ، نیمی از پزشکان و کارکنان که در منچوری جامانده بودند اسیر نیروهای روس شدند ولی خود ایشی بدست نیروهای امریکایی افتاد.
نیروهای روس افراد اسیر شده را بازجویی و در نهایت محاکمه کردند ولی ایالات متحده با شیرو ایشی معامله ای ترتیب داد که در صورت دادن مصونیت قضایی و تبرئه از مجازات وی ؛ شیرو ایشی که از تمام اسرار میکروبیولوژی و ازمایشات پزشکی چشمگیری که نتیجه ده سال جنایت بی سابقه علیه بشریت بود ، به آمریکایی ها اعطا کند و در اختیار انها بگذارد. دولت امریکا وی را به آمریکا برد و ازمایشگاههای مجهز در اختیارش گذاشت. اطلاعاتی مهم که بعدها به تولید انواع واکسن ها ، ترقی علم ژنتیک ؛ ساخت جنگ افزارهای بیلوژیک جدید و چند موارد مهم دیگر شد.
ایشی در 67 سالگی بر اثر ابتلا به سرطان گلو درگذشت.
.

منابع کمکی

biological and chemical weapons: the debate over modern warfare: By Allan B. Cobb

https://en.wikipedia.org/wiki/Median_lethal_dose
http://multipletext.com/2011/9-unit-731.htm
میکروب شناسی پزشکی جاوتز ترجمه دکتر داود اسماعیلی
فشرده میکروبیولوژی پزشکی… مولف: دکتر محمد کریم رحیمی
https://en.wikipedia.org/wiki/Biological_warfare
آشنایی با عوامل جنگ بیولوژیک… انتشارات اسپند هنر وزيري
http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5415/6371/71293
https://www.opcw.org/about-chemical-weapons/history-of-cw-use/
https://en.wikipedia.org/wiki/Bioterrorism
https://en.wikipedia.org/wiki/Unit_731
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C_(%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%85%D9%84_%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C)

نوشته های مشابه

‫3 نظرها

  1. واااای ،من با اینکه خودم پزشکم،باورکردنی نیست این آزمایشهای پزشکی وحشتناک.تنها ،استفاده آمریکا ی جنایتکار در این مورد،مثبت بوده.اونم به خاطر مردم آمریکا

  2. با سلام و عرض خسته نباشید
    واقعا از همچین مقاله ای در اجتماع و فقدان دانش باید استفاده کرد
    به این شکل که بصورت تخصصی در بین مردم پخش بشه .و باعث بالا رفتن سطح دانش نسبت به سلاح های بیولوژیکی گردد
    با تشکر

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن