تاریخ

امپراتوری عثمانی از آغازتا سقوط(قسمت هفدهم)

آغاز انقلاب عربی سرآغازی برپایان امپراتوری عثمانی در خاورمیانه

امضای موافقت نامه سایکس – پیکو

در حالی که موافقت نامه سری سایکس پیکو به مرحله نهایی شدن و امضا رسیده بود دولت آمریکا مخالفت کامل خود را با آن اعلام کرد. دولت وقت آمریکا بشدت با تقسیم دوباره خاورمیانه بر اساس منافع استعماری مخالف بود و مدعی بود مردم خاورمیانه باید خود تعیین حق سرنوشت خود را پیدا کنند. در نهایت این عهدنامه آشوب ساز در نهم مه 1916 با رضایت کامل دولت روسیه تزاری امضا شد. طبق این توافق قرار بود بیشتر خاک اصلی عثمانی به اضافه تمام مستعمرات این کشور بین کشورهای متفق تقسیم شود.
موارد این توافق نامه بدین شرح بود.
1. تمام سرزمین های عربی به دو بخش A و B تقسیم شدند.
2.بخش A که شامل بخش اعظم سوریه ،لبنان،آدانا،دیاربکر،کیلکیه، موصل و کل شمال عراق بود به دولت فرانسه واگذار می شد.
3. بخش B که شامل جنوب سوریه ،اردن،مناطق مرکز و جنوبی میان رودان(عراق) که از بغداد تا بصره را شامل می شد به همراه بنادر حیفا و عکا به انگلستان رسید.
4. 6 ایالت ارمنی عثمانی ،استانبول و تنگه های بسفور و داردانل نصیب دولت روسیه تزاری می شد. شهر مقدس بیت المقدس هم به دلیل اهمیت زیاد مذهبی اش اداره به یک نهاد بین المللی سپرده می شد که روسیه بر آن نظارت می کرد.

تقسیم خاورمیانه براساس موافقت نامه محرنامه سایکس - پیکو. در این نقشه علاوه برتقسیم منطقه بین سه کشورروسیه،انگلیس و فرانسه مناطق سبزرنگ هم به ایتالیا واگذارشده بود
تقسیم خاورمیانه براساس موافقت نامه محرنامه سایکس – پیکو. در این نقشه علاوه برتقسیم منطقه بین سه کشورروسیه،انگلیس و فرانسه مناطق سبزرنگ هم به ایتالیا واگذارشده بود

همچنین در این توافق نامه مستعمرات آفریقایی نیز تقسیم شدند. مصر تحت نفوذ انگلستان باقی می ماند و فرانسه صاحب منطقه مغرب(تونس،الجزایر،مراکش)شد. این موافقت نامه در صورت اجرای کامل تقریبا چهره خاورمیانه را تغییر می داد و حتی مسیر تاریخی بسیاری از کشورهای آن را عوض می کرد اما در نهایت با فروپاشی روسیه تزاری و ظهور مصطفی کمال در عثمانی همه موارد آن اجرا نشد.
در این شرایط دولت فرانسه از قافله تقسیم منافع در خاورمیانه عقب نماند و در سپتامبر 1916 سرهنگ ادوارد برموند به عنوان رییس هیئت نظامی فرانسه در امور اعراب به عربستان رفت. قصد دولت فرانسه این بود که مطمئن شود انقلاب اعراب منافع فرانسه در سوریه را تهدید نخواهد کرد. در حالی که مذاکرات سایکس پیکو در جریان بود عملیات گالی پولی با شکست متفقین به پایان رسید و دولت هربرت اسکوییت در لندن تحت فشارهای شدید داخلی قرار گرفت. دولت انگلستان برای راضی کردن اعراب به آنها وعده داد بعد از شکست عثمانی به همه سرزمین های عربی استقلال خواهد داد. البته دولت انگلستان مدعی بود که سوریه و لبنان در حوزه نفوذ فرانسه قرار دارند و این کشور اختیاری در مورد آن نخواهد داشت.
این تقسیم منافع در حالی صورت می گرفت که دولت بریتانیا وعده تمام سرزمین های عربی را به خاندان شریف حسین داده بود و همین امر موجب بروز بحران های سیاسی در طی چند سال آینده گردید.

اوضاع پیچیده عثمانی و روسیه در منطقه قفقاز

در تمام سال های جنگ جهانی اول ارتش عثمانی در تمامی جبهه های نبرد اوضاع سخت و نامشخصی داشت. یکی از سخت ترین و خونین ترین جبهه های عثمانی در جنگ جهانی اول منطقه شرق آناتولی و قفقاز بود. بعد از پایان نبرد ساری کمیش و شکست تلخ ارتش عثمانی اوضاع برای ترکها در این منطقه به هیچ وجه خوب پیش نمی رفت. دولت روسیه بعد از این پیروزی از متفقین خواست با انجام عملیات دریایی در دریای سیاه و افزایش فشار بر روی ارتش عثمانی در این منطقه فشار بر روی سربازان روس را کم کنند.اما متفقین اهمیتی به این نقشه ندادند و سراغ عملیات بی نتیجه و خونین گالی پولی رفتند. در فوریه 1915 حافظ حکاکی به علت بیماری تیفوس درگذشت.
با مرگ حکاکی عملا نیروهای عثمانی در منطقه شرقی این امپراتوری دچار یک خلا فرماندهی شدند. اما انور پاشا به هیچ وجه قصد از دست دادن این منطقه را نداشت. او در ژوئن 1915 یک واحد مستقل از ارتش سوم به نام گروه بال راست تحت فرماندهی عبدالکریم پاشا تاسیس کرد که تنها از انور پاشا دستور می گرفت.

گراندوک نیکلا فرمانده ارتش قفقاز. با انتصاب او به سمت فرمانده کل ارتش روسیه و ترفیع درجه ژنرال یودینیچ اوضاع جبهه قفقاز رادگرگون کرد
گراندوک نیکلا فرمانده ارتش قفقاز. با انتصاب او به سمت فرمانده کل ارتش روسیه و ترفیع درجه ژنرال یودینیچ اوضاع جبهه قفقاز رادگرگون کرد

. مرد همه کاره دولت عثمانی قصد داشت بتدریج مقدمات یک حمله سراسری در این منطقه را به سمت روسها آغاز کند. در 22 سپتامبر همان سال گراندوک نیکلا فرمانده ارتش قفقاز به مقام فرماندهی کل ارتش روسیه ارتقای درجه پیدا کرد و ارتش قفقاز به ژنرال یودینیچ سپرده شد. ترکها اهمیت چندانی به این تغییر فرماندهی ندادند اما ژنرال یودینیچ به سرعت شروع به سازماندهی نیروهایش در قالب 200 هزار سرباز و 380 توپ کرد. انور پاشا هم بعد از پایان موفقیت آمیز عملیات گالی پولی به نفع عثمانی بشدت مغرور شده بود و تصور می کرد به زودی با شکست ارتش روسیه منطقه قفقاز به خاک عثمانی خواهد پیوست.

آغاز پیشروی ارتش روسیه در زمستان سخت 1916
در ژانویه 1916 تعداد سربازان عثمانی در منطقه آناتولی شرقی به 126 هزار نفر می رسید که کمتر از نیمی از آنها توانایی رزمی کامل برای شرکت در جنگ داشتند. تعداد توپ های ارتش عثمانی هم تنها 180 عدد بود که به وضوح از تجهیزات روسها کمتر بود. اما در آن روزهای سرد و سخت زمستان 1916 ، ترکها به هیچ وجه تصور نمی کردند ژنرال یودینیچ قصد آغاز عملیات در آن شرایط آب و هوایی را داشته باشد. اما سربازان ارتش قفقاز به فرماندهی ژنرال جنگ دیده خود راهی شهر ارزروم شدند.

ژنرال یودینیچ او بعد از رسیدن به سمت فرماندهی ارتش قفقاز دست به یک عملیات گسترده زد
ژنرال یودینیچ او بعد از رسیدن به سمت فرماندهی ارتش قفقاز دست به یک عملیات گسترده زد

در روز 9 ژانویه نیروهای ارتش سوم عثمانی حیرت زده در منطقه کوبه روکوی در نزدیکی ارزروم با سربازان روس مواجه شدند. در این نبرد ارتش سوم سعی کرد با استفاده از موانعی مثل سیم خاردار و شلیک توپخانه جلوی سیل ارتش 75 هزار نفری روسیه را بگیرد اما کاری از پیش نبرد.در واقع ژنرال یودینیچ به خوبی از کمبود مهمات و تجهیزات ارتش عثمانی باخبر بود و می دانست بعد از مدتی مهمات آنها تمام خواهد شد. به همین خاطر چند حمله ایذایی ترتیب داد و باعث تحلیل رفتن نفرات و مهمات ارتش عثمانی شد. در نهایت عبدالکریم پاشا در روز 13 ژانویه با تمامی نفرات خود به ارتش روسیه حمله کرد. آنها در هنگام حمله 65 هزار سرباز در اختیار داشتند. با این حال ژنرال یودینیچ عقب ننشست . به دلیل سخت بودن شرایط آب و هوایی فرمانده ارتش قفقاز از سربازان قزاق اهل سیبری خود برای دفاع در برابر ترکها استفاده کرد. سواره نظام قزاق ضد حمله نیروهای عثمانی را درهم شکستند و نیروهای عثمانی به سمت شهر عقب نشینی کردند. در این نبرد حدود یک سوم از نیروهای عثمانی یعنی 20 هزار نفر کشته شدند. تلفات ارتش روسیه 12 هزار نفر بود که بیشتر آنها به خاطر سرما و یخ زدگی مرده بودند.در روز 16 ژانویه کمیل پاشا مجبور به عقب نشینی از ارزروم شد.

تصرف بندر ترابوزان
ارتش روسیه به تصرف ارزروم اکتفا نکرد و در ماه آوریل همان سال ژنرال یودینیچ نیروهایش را به دو بخش تقسیم کرد و به پیشروی خود در مناطق شرقی عثمانی ادامه داد. او در ماه آوریل موفق به تصرف بندر مهم ترابوزان شد. بخش دوم نیروهای روس به سمت منطقه موش و بیتلیس رفتند و ارتش دوم را مجبور به عقب نشینی به عمق آناتولی کردند. منطقه بیتلیس آخرین نقطه دفاعی بود که جلوی حرکت روسها به سمت آناتولی مرکزی و حتی بین النهرین را می گرفت.

مسیر و نقشه حملات روسیه و عثمانی به مواضع یکدیگر در منطقه قفقاز و شرق عثمانی تا سال 1918
مسیر و نقشه حملات روسیه و عثمانی به مواضع یکدیگر در منطقه قفقاز و شرق عثمانی تا سال 1918

در ماه ژوییه نبرد ارزینکان در نزدیکی ارزروم بین نیروهای ارتش سوم و ژنرال یودینیچ آغاز شد. در دوم ژوئن این نیروها باهم روبه رو شدند. انو رپاشا ژنرال وهیب را برای مقابله با هجوم ویران گر و خطرناک ارتش روسیه به آنجا فرستاده بود. حمله اولیه نیروهای روس با شکست مواجه شد . ضد حمله وهیب پاشا هم کاری از پیش نبرد. در نبرد نهایی ارتش عثمانی بازهم شکست خورد و 34 هزار سرباز آن کشته و هزاران سرباز دیگر اسیر شدند. با این وضعیت عملا ارتش سوم عثمانی هیچ توانی برای دفاع نداشت.

نیروهای عثمانی در منطقه بیتلیس. حملات ویران گر نیروهای روسیه ارتش سوم عثمانی را تقریبا نابود کرد
نیروهای عثمانی در منطقه بیتلیس. حملات ویران گر نیروهای روسیه ارتش سوم عثمانی را تقریبا نابود کرد

بعد از این شکست مصطفی کمال به منطقه رفت و در ماه آگوست یک واحد دفاعی جدید برای این منطقه تاسیس کرد. نبردهای فرسایشی در اطراف دریاچه وان همچنان ادامه داشت. احمد ایزت پاشا هم برای سازماندهی ارتش دوم وارد منطقه آناتولی شرقی شد. نیروهای او هم تا روز دوم اوت موفقیت هایی به دست آوردند. در اواخر ماه سپتامبر 1916 عملیات ارتش عثمانی در آن منطقه تقریبا پایان یافت. در طرف مقابل ارتش روسیه مواضع دفاعی خود را تقویت کرده بود و کاملا آماده پیشروی بود. اما با آغاز انقلاب روسیه همه معادلات تغییر کرد. اگرچه ارتش روسیه به همه اهداف خود در این عملیات نرسید اما در عرض 6 ماه هزاران سرباز ارتش عثمانی کشته شده بودند و ضربات سنگینی به ارتش عثمانی و همین طور وجهه انور پاشا وارد شده بود.

آغاز انقلاب عربی توسط خاندان هاشمی
بالاخره ماه ها تلاش و مذاکره مخفیانه دولت انگلستان برای تحریک و راضی کردن اعراب به منظور آغاز شورش برضد دولت عثمانی ، در ژوئن 1916نتیجه در داد . در 5 ژوئن دو تن از پسران شریف حسین به نام های امیرحسین بن علی و فیصل بن حسین قیام برضد ارتش عثمانی را از شهر مدینه آغاز کردند. اگرچه این شورش به سرعت توسط فخرالدین پاشا سرکوب شد اما این تازه آغاز کار بود. در روز 10 ژوئن شورش دیگری در شهر مکه آغاز شد.

نماد خاندان پادشاهی هاشمی. شریف حسین و فرزندانش با حمایت مستقیم انگلستان و فرانسه انقلاب بزرگ عربی را آغازکردند
نماد خاندان پادشاهی هاشمی. شریف حسین و فرزندانش با حمایت مستقیم انگلستان و فرانسه انقلاب بزرگ عربی را آغازکردند

نبرد مکه
اولین نبرد جدی نیروهای طرفدار خاندان هاشمی و ارتش عثمانی در شهر مکه رخ داد. نبرد مکه سرآغاز ماجراجویی های شریف حسین و فرزندانش به منظور تشکیل یک امپراتوری عربی از عدن تا حلب بود. نیروهای شورشی عربی بهترین زمان را برای آغاز شورش انتخاب کرده بودند. چراکه بیشتر نیروهای ارتش عثمانی با فرماندهی غالب پاشا فرماندار حجاز در شهر طائف به سر می برند و تنها هزار سرباز در مکه باقی مانده بود. این شورش در روز 10 ژوئن آغاز شد. شورش در حالی آغاز شد که بیشتر سربازان عثمانی در سربازخانه جیروال خواب بودند. شورش به فرماندهی حسین بن علی رهبر خاندان هاشمی از کاخ این خانواده در مکه آغاز شد. به سرعت 5000 سرباز هاشمی شروع به دستگیری مقامات دولتی و تسخیر شهر کردند. شاهزاده فیصل بن حسین از فرمانده سربازان عثمانی خواست خود را تسلیم کنند که آنها موافقت نکردند.

شهرمکه در سال 1910. شورش بزرگ اعراب با قیام فرزندان شریف حسین از این شهر آغازشد و ضربه شدیدی به حیثیت و اعتبار عثمانی وارد کرد
شهرمکه در سال 1910. شورش بزرگ اعراب با قیام فرزندان شریف حسین از این شهر آغازشد و ضربه شدیدی به حیثیت و اعتبار عثمانی وارد کرد

در جریان تسخیر شهر مکه معاون فرماندار حجاز هم دستگیر شد. اما حتی درخواست معاون از سربازان برای تسلیم هم هیچ فایده ای نداشت. نیروهای خاندان هاشمی از مشاوره نظامی سر رینالد وینگات استفاده می کردند. وینگات که فرماندار نظامی سودان بود به عنوان مشاور نظامی اعراب به منطقه آمده بود. او تعداد زیادی از توپ های ارتش مصر و سودان را به حجاز منتقل کرده بودو آنها با کمک همین توپخانه دیوار سربازخانه مکه را تخریب کردند و نبرد شدیدی آغاز شد. در نهایت بعد از سه هفته مقاومت این سربازان تسلیم شدند و مکه به تصرف خاندان هاشمی درآمد. نبرد مکه آغازی بر پایان تسلط امپراتوری عثمانی بر سرزمین های عربی بود. سقوط مکه ضربه شدیدی به حیثیت دولت عثمانی وارد کرد. چرا که برای قرن ها مقدس ترین شهر جهان اسلام یعنی مکه در تصرف سلاطین عثمانی و منبع قدرت مذهبی این امپراتوری بود.

سررینالد وینگات. فرماندار نظامی سودان. او با انتقال بخش زیادی از سربازان داوطلب مصری و توپخانه کمک زیادی به نیروهای هاشمی کرد
سررینالد وینگات. فرماندار نظامی سودان. او با انتقال بخش زیادی از سربازان داوطلب مصری و توپخانه کمک زیادی به نیروهای هاشمی کرد

ارتش هاشمی شروع به تسخیر سایر مناطق شبه جزیره عربستان کرد. افسران فرانسوی و انگلیسی از نیروهای شورشی عربی حمایت می کردند که یکی از معروف ترین این افراد سرهنگ ادوارد لارنس بود.

آغاز محاصره طاقت فرسای مدینه
بعد از تسخیر شهر مکه نیروهای خاندان هاشمی به با تشویق سرهنگ لارنس به سراغ مدینه رفتند. مدینه دومین شهر مهم منطقه حجاز بود که علاوه بر اهمیت مذهبی مرکز راه آهن حجاز بود و از نظر ارتباطی اهمیت فراوانی داشت. محاصره مدینه برخلاف تصور اعراب و متحدان اروپایی شان چندان ساده پیش نرفت و حدود دو سال نیم طول کشید. محاصره مدینه یکی از طولانی ترین نبردهای تاریخ جنگ جهانی اول است که حتی تا بعد از پایان جنگ نیز ادامه داشت. ژنرال فخرالدین در هنگام آغاز محاصره مدینه سه هزار سرباز در اختیار داشت که به تدریج تعداد آنها به یازده هزار نفر هم رسید. در طرف مقابل ارتش سی هزار نفره هاشمی قرار داشت. مقاومت سرسختانه فخرالدین جلوی نیروهای خاندان هاشمی را نگرفت و همزمان با محاصره مدینه پیشروی در سواحل دریای سرخ و شمال شبه جزیره عربستان ادامه داشت.

وضعیت ارتش هاشمی در محاصره مدینه
دولت هاشمی اگرچه عمر بسیار کوتاهی داشت اما در سازماندهی ارتش خود نسبتا موفق عمل کرده بود. در واقع شریف حسین و پسرانش به خوبی از افسران عرب شاغل در امپراتوری عثمانی برای سازماندهی نیروهای خود استفاده کرده بودند. یکی از معروف ترین این افراد ژنرال عزیز المصری بود. این ژنرال کارآزموده اصالتی مصری داشت و به مدت طولانی در جنگ های مختلفی مانند نبرد ایتالیا و عثمانی جنگیده بود. اما به دلیل اختلافات فراوان سیاسی با دولت عثمانی و میل به استقلال خواهی اش به سرعت به شورش خاندان هاشمی پیوست و در این دولت نوپا سمت وزیر جنگ گرفت. المصری به محض ورود به حجاز به سرعت شروع به سازماندهی نیروهای ارتش نوپای هاشمی کرد.

سربازان نامنظم ارتش هاشمی تحت فرماندهی افسران اروپایی و مصری به سرعت تبدیل به یک ارتش منظم شدند
سربازان نامنظم ارتش هاشمی تحت فرماندهی افسران اروپایی و مصری به سرعت تبدیل به یک ارتش منظم شدند

نیروهای او از داوطلبان عرب و حتی ناراضیان ترک تشکیل شده بود. ارتش هاشمی در هنگام محاصره مدینه سه تیپ پیاده نظام، یک تیپ مهندسی و سه تیپ توپخانه در اختیار داشت. المصری برای محاصره مدینه نیروهایش را به سه بخش تقسیم کرد. ارتش شرقی تحت فرماندهی شاهزاده عبدالله بن حسین(عبدالله اول و اولین پادشاه اردن) از سمت شرق مدینه را محاصره کرد. ارتش جنوبی به فرماندهی علی بن حسین (پادشاه آینده حجاز) از سمت جنوب مدینه و ارتش شمالی به فرماندهی شاهزاده فیصل (فیصل اول ،اولین پادشاه عراق) از سمت دره شمالی مدینه شروع به محاصره این شهر کردند. این ارتش سی هزار نفره توسط نیروهای انگلستان و حتی فرانسه پشتیبانی می شد و یکی از معروف ترین آنها سرهنگ لارنس معروف به لارنس عربستان بود.

عبدالله بن حسین که بعدها به نام عبدالله اول پادشاه اردن شد. او برادرانش نقش زیادی در پیروزی انقلاب عربی داشتند
عبدالله بن حسین که بعدها به نام عبدالله اول پادشاه اردن شد. او برادرانش نقش زیادی در پیروزی انقلاب عربی داشتند

سرانجام مدینه

با وجود تدارکات وسیع دولت هاشمی برای تسخیر مدینه ژنرال فخرالدین مقاومت جانانه ایی را دربرابر این محاصره شروع کرد. فخرالدین علاوه بر دفاع از مدینه وظیفه حفاظت از راه آهن حجاز را هم به عهده داشت. چرا که تنها از این مسیر نیرو و تدارکات برای او ارسال می شد. حملات مداوم نیروهای عربی به راه آهن حجاز توسط سرهنگ لارنس برنامه ریزی شده بود. تعداد حملات واقعا زیاد بود و از 130 حمله در سال 1917 به 300 حمله در 1918 رسیده بود. با این حال نیروهای فخرالدین به خوبی از این خط آهن حفاظت می کردند. در اوایل دسامبر 1916 فخرالدین پاشا دست به یک حرکت نظامی شجاعانه زد. در حالی که مدینه از سه طرف محاصره شده بود او با سه تیپ از نیروهای خود شروع به حمله به سمت خط محاصره مدینه کرد. هدف فخرالدین رسیدن به بندر ینبع و تصرف آن بود. در ابتدای کار به نظر می رسید او بتواند بندر ینبع را تصرف کند اما حضور کشتی های جنگی انگلیسی و حملات مداوم هواپیماهای آنها باعث شکست ترکها در 12 دسامبر شد. فخرالدین سعی کرد شهر رابح را تصرف کند اما حملات هوایی و چریکی که از شهر ینبع پشتیبانی میشد تلاش های او را با شکست مواجه کرد و در نهایت او در 18 ژانویه 1917 به مدینه بازگشت مقاومت فخرالدین بسیار فرسایشی و سرسختانه دنبال می شد.

فخرالدین پاشا فرمانده نیروهای مستقر در مدینه. او سرسختانه حدود دو سال نیم در برابر محاصره ارتش هاشمی مقاومت کرد
فخرالدین پاشا فرمانده نیروهای مستقر در مدینه. او سرسختانه حدود دو سال نیم در برابر محاصره ارتش هاشمی مقاومت کرد

حتی با وجود پایان جنگ و درخواست امپراتور وقت عثمانی فخرالدین شهر را تسلیم نکرد. در نهایت محاصره مدینه تا 72 روز بعد از پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت و در نهایت به خاطر کمبود مواد غذایی و گرسنگی شدید نیروهای ترک ژنرال فخرالدین در روز 10 ژانویه 1919 مدینه را به نیروهای هاشمی تسلیم کرد. عبدالله بن حسین در 13 ژانویه وارد شهر شد . مدینه 12 روز مورد غارت قرار گرفت و 4800 خانه تخریب شد. 8000 سرباز ترک باقی مانده در شهر به ژنرال المصری تسلیم شدند و وزیر جنگ دولت هاشمی تمامی این سربازان را به مصر فرستاد.

پشتیبانی های گسترده فرانسه و انگلستان از شورش بزرگ عربی

در آغاز شورش اعراب برضد عثمانی ،قبایل بادیه نشین تشکیل دهنده نیروهای طرفدار خاندان هاشمی بودند اما بتدریج و با رسیدن کمک های مالی هنگفت انگلستان و فرانسه به فرمانده هان ارتش هاشمی تعداد داوطلبان ارتش آنها چند برابر شد. میزان کمک های مالی خارجی سرسام آور بود. دولت فرانسه تا پایان سال 1916 1.25 میلیون فرانک طلا و دولت انگلستان هم تا سپتامبر 1918 225 هزار پوند برای این شورش هزینه کرده بودند. شاهزاده فیصل امید فراوانی به جذب هزاران سرباز و افسر عرب ارتش عثمانی داشت. با وجود پیوستن بخشی از این نیروها به شورش اعراب همچنان بخش عمده این نیروها به امپراتور و دولت عثمانی وفادار مانده بودند و حتی در جریان شورش با اعراب حجاز جنگیدند. ارتش عثمانی در سال های جنگ جهانی اول بین 100 تا 300 هزار نیروی عرب در اختیار داشت. این اعراب عموما مجهز به سلاح های مدرن آلمانی بودند و در جبهه های مختلفی برای دولت عثمانی جنگیدند.

در هنگام آغاز شورش اعراب ارتش عثمانی تنها 20 هزار سرباز به فرماندهی علی نقیب پاشا در حجاز مستقر داشت. بعد از آغاز شورش دولت عثمانی سعی کرد واحد های از نیروی هوایی و حتی ژاندارمری را برای کمک به سربازان خود در حجاز بفرستد. اما تنها راه ارسال تدارکات و تجهیزات راه آهن طولانی و نامطمئن حجاز بود. اگرچه حضور خاندان آل رشید در شمال عربستان که طرفدار دولت عثمانی بودند از این مسیر تدارکاتی حمایت می کرد اما در نهایت به دلیل حملات مداوم جنگجویان عرب به خط آهن حجاز حفظ آن بسیار دشوار بود. شورش اعراب تقریبا در بهترین زمان ممکن برای انگلیسی ها رخ داد. چرا که طبق اخباری که جاسوسان انگلیسی برای این کشور فرستاده بودند دولت عثمانی قصد داشت به زودی با تعداد بسیار زیادی از سربازان خود از به مصر حمله و با تسخیر کانال سوئز دولت انگلستان را تحت فشار بگذارد.

نقشه خط آهن حجاز. این تقریبا تنها مسیر تدارکاتی ارتش عثمانی به این منطقه بود که بارها مورد حمله قرار گرفت
نقشه خط آهن حجاز. این تقریبا تنها مسیر تدارکاتی ارتش عثمانی به این منطقه بود که بارها مورد حمله قرار گرفت

ادامه حملات خاندان هاشمی به شهرهای عربستان
همزمان با ادامه محاصره مدینه حملات به دیگر مناطق حجاز نیز ادامه داشت. در اواسط ماه ژوئن شاهزاده عبدالله شروع به آغاز یک عملیات برای تصرف شهر طائف کرد. با پشتیبانی و حمایت توپخانه مصری ها در 22 سپتامبر 1916 شهر طائف نیز سقوط کرد و به تصرف خاندان هاشمی در آمد. پشتیبانی انگلستان و فرانسه بر روی دریا هم ادامه داشت و کشتی های جنگی این کشور شروع به پاکسازی این دریا از کشتی های عثمانی کردند. بندر جده هم در روز 10 ژوئن با گلوله باران نیروی دریایی انگلستان و همچنین بمباران هوایی آنها مورد حمله قرار گرفت و در روز 16 ژوئن تسلیم شد. در اواخر ماه سپتامبر 1916 هم ارتش هاشمی طی یک عملیات مشترک با نیروی دریایی سلطنتی شهرهای رابع،ینبع،و قوفیدا را تصرف کردند و 6 هزار سرباز ترک اسیر شدند. ارتش انگلستان برای شلعه ور تر کردن آتش شورش عربی اجازه داد اعراب شورشی مقیم عراق به فرماندهی نوری سعید(نخست وزیر آینده عراق)راهی شبه جزیره عربستان شوند.

نیروی دریایی انگلستان در جریان شورش بزرگ عربی بارها شهرهای ساحلی عربستان را گلوله باران کرد
نیروی دریایی انگلستان در جریان شورش بزرگ عربی بارها شهرهای ساحلی عربستان را گلوله باران کرد

ارتش فرانسه هم صدها تن از سربازان مسلمان مستقر در شمال آفریقای خود را در اختیار ارتش هاشمی گذاشت. با وجود تصرف بسیاری از مناطق شبه جزیره عربستان همچنان 15 هزار سرباز عثمانی در این منطقه باقی مانده بودند و به نظر می رسید راه درازی تا پیروزی این شورش باقی مانده است.

حضور افسران خارجی در شورش اعراب

شورش اعراب برضد عثمانی از همان ماه های نخست و حتی روزهای قبل از آغاز آن با هدایت و کمک افسران خارجی انگلیسی و فرانسوی انجام شد. تا ژوئن 1916 افسرانی مانند سرهنگ ویلسون،سرهنگ استوارت و سرهنگ هربرت گارلند از انگلستان به اضافه یک هیئت نظامی فرانسوی تحت فرماندهی سرهنگ ادوارد بموند به حجاز فرستاده شده بودند. فرانسه علاوه بر این افسران تعدادی از افسران مسلمان خود مانند کاپیتان محمد الله علی ،کلود پروست و لوران دپی(دو نفر اخیر فرانسویان مسلمان شده بودند) را راهی حجاز کرده بود. یکی از مهمترین این افراد کاپیتان روسار پیسانی بود. او به عنوان افسر توپخانه و مهندسی نقش بسیار مهمی در پیروزی های متعدد ارتش هاشمی ایفا کرد.

سرهنگ گارلند. حضور او و سلاح های اختراعی اش باعث تخریب گسترده راه آهن حجاز گردید
سرهنگ گارلند. حضور او و سلاح های اختراعی اش باعث تخریب گسترده راه آهن حجاز گردید

اما برخلاف تصور عمومی سر ادوارد لارنس که بعدها معروف به لارنس عربستان شد از ابتدای شورش اعراب در حجاز حضور نداشت . در واقع لارنس 28 ساله در اکتبر 1916 وارد شبه جزیره عربستان شد. لارنس در ابتدا تنها یکی از دهها افسر انگلیسی مستقر در عربستان بود. اما به سرعت تبدیل به یکی از مهره های اصلی شورش گردید. یکی از اصلی ترین دلایل رشد سریع لارنس استفاده از منابع اطلاعاتی تهیه شده توسط مارگارت گرترود بل بود. این افسر اطلاعاتی که در انگلیسی در قالب نویسنده و باستان شناس، در فاصله سال های 1888 تا 1914 در خاورمیانه به سر برد و توانست منابع اطلاعاتی بسیار ارزشمندی از قبایل عربی تهیه کند. در واقع لارنس با تکیه بر آثار او شروع به کار کرد. لارنس بود که نیروی دریایی سلطنتی را برای انجام عملیات پشتیبانی دریایی قانع کرد.

گرترود بل افسر اطلاعاتی انگلستان. او بیش از 20 سال بین قبایل عرب زندگی کردو اطلاعات فراوانی از آنها جمع آوری کرد

لارنس همچنین توانست شاهزاده فیصل را برای هماهنگ کردن اقدامات خود با ارتش انگلستان قانع کند. روابط سرهنگ لارنس و شاهزاده عبدالله بسیار گسترده بود تاجایی که ارتش شرقی که تحت فرماندهی عبدالله قرار داشت مجهز به سلاح ها و تجهیزات انگلیسی فراوانی شد. لارنس عبدالله را از حمله مستقیم به مدینه منصرف کرد و او را وادار کرد با حمله مداوم به مسیر خط آهن حجاز مسیر تدارکاتی ارتش عثمانی را قطع کنند. این حملات باعث شد ارتش عثمانی نیروی فراوانی را برای دفاع از این خطوط به کار گیرد.

از به رسمیت شناخته شدن سلطنت شریف حسین تا پیشروی در ساحل دریای سرخ
در دسامبر 1916 دولت انگلستان شریف حسین را به عنوان پادشاه رسمی کل حجاز به رسمیت شناخت. این موضوع ضربه سنگین دیگری به حیثیت دولت عثمانی وارد کرد.
در ژانویه 1917 پیش روی های ارتش شاهزاده فیصل در امتداد دریای سرخ ادامه یافت. فیصل در این پیشروی 5100 نیروی شترسوار،4 توپ سنگین کروپ، و ده مسلسل در اختیار داشت. نیروی دریایی سلطنتی قبل از رسیدن نیروهای فیصل به شهر بندری ال ویج نیروهای او را تقویت کرد. در نهایت با کمک نیروی دریایی بریتانیا در 23 ژانویه 1917 شهر بندی ال ویج به دست نیروهای عرب افتاد. این بند در عرض 36 ساعت سقوط کرد. با سقوط این شهر عملا نیروهای عثمانی در مسیر دریای سرخ پراکنده شدند. در تصرف این شهر تسلیحات فراوانی به دست نیروهای هاشمی افتاد. فیصل این بندر را به مرکز عملیاتی خود تبدیل کرد و شروع به تصرف سایر مناطق اطراف آن کرد.

شاهزاده فیصل دیگرفرزند شریف حسین. او بعدها به عنوان اولین پادشاه عراق انتخاب شد و نقش زیادی در گسترش قلمرو خاندان هاشمی داشت
شاهزاده فیصل دیگرفرزند شریف حسین. او بعدها به عنوان اولین پادشاه عراق انتخاب شد و نقش زیادی در گسترش قلمرو خاندان هاشمی داشت

ارتش هاشمی به تدریج با انجام عملیات ها و نبردهای مختلف تبدیل به یک نیروی منظم، و دارای تشکیلات نظامی و حتی لباس متحد الشکل گردید. برخی از افسران سابق ارتش عثمانی مثل نوری سعید و جعفرال عسکری نقش زیادی در تبدیل نیروهای پاتیزانی هاشمی به یک ارتش منظم داشتند.
در ماه های آغازین سال 1917 امیر عبدالله و ارتش شرقی هاشمی در یک هجوم موفق به یک کاروان تدارکاتی ارتش عثمانی به 20 هزار سکه طلا دست پیدا کردند. امیر عبدالله از این پول برای تطمیع قبایل عرب استفاده کرد. همزمان افسران انگلیسی مانند هربرت گارلند برنامه های مفصلی برای تخریب راه آهن حجاز داشتند. گارلند یکی از مخترعان مطرح اسلحه در ارتش انگلستان بود و به زبان عربی تسلط داشت. او در همان سال های آغازین جنگ یک نارنجک به نام نارنجک گارلند اختراع کرده بود که قدرت تخریب زیادی داشت. گارلند در ماه فوریه موفق شد برای اولین بار لکوموتیوهای در حال حرکت خط آهن حجاز را منهدم کند. یکی دیگر از افراد تاثیرگذار کاپیتان محمد علی روحو از ارتش فرانسه بود. او هم همزمان با نیروهای گارلند تخریب خط آهن مدینه را آغاز کرد. در ماه اوت کاپیتان روحو موفق به نابودی 5 کیلومتر از راه آهن و 4 پل مهم راه آهن حجاز شد.
دولت عثمانی هم در برابر این تحرکات بیکار ننشست و از خاندان الرشید در شمال عربستان خواست با نیروهای شورشی برخورد کند. اگرچه نیروهای پادشاهی الرشید تلفات فراوانی به نیروهای هاشمی وارد کردند اما در نهایت تعداد شکست های نیروهای ترک در حجاز آنقدر زیاد بود که خاندان الرشید هم نتوانست کمکی به آنها بکند. ادوارد لارنس بعدها گفت شکست نیروهای عثمانی در بندر ینبع نقطه عطف انقلاب عربی و سرآغاز سقوط نیروهای عثمانی بود.

پادشاهی الرشید اصلی ترین متحد دولت عثمانی در منطقه عربستان بود امادربرابر انقلاب عربی کاری از پیش نبرد
پادشاهی الرشید اصلی ترین متحد دولت عثمانی در منطقه عربستان بود امادربرابر انقلاب عربی کاری از پیش نبرد

نبرد عقبه
علی رغم محاصره مدینه پیشروی های ارتش هاشمی به شبه جزیره عربستان محدود نماند و در بهار 1917 نیروهای هاشمی تقریبا به شمال عربستان رسیدند. دولت عثمانی که از پیوستن افسران و سربازان عرب خود به شورشیان ، بیشتر نیروهای عرب خود را به جبهه های جنگ با فرانسه منتقل کرد. لارنس شروع به ترغیب ملک فیصل برای حمله به بندر عقبه کرد. عقبه برای دولت انگلستان اهمیت فوق العاده ای داشت. چرا که دولت عثمانی یک بار در سال 1915 سعی کرده بود از این نقطه به کانال سوئز حمله کند. لارنس شروع به تامین تدارکات این نبرد کرد. هدایت این حمله به شریف ناصر پسر عموی فیصل سپرده شد. لارنس بازهم به سراغ قبایل بومی منطقه رفت و موافقت برخی از آنها را برای آغاز عملیات گرفت. با وجود تلاش های لارنس بسیاری از افسران ارتش انگلستان تصور نمی کردند این عملیات موفقیت آمیز تمام شود. عقبه اگرچه بندر بزرگی نبود اما دولت انگلستان بشدت از احتمال استقرار زیر دریایی های آلمانی در آن بشدت هراسان بود.
مانع اصلی در سر راه تصرف عقبه بیابان خشک و بی آب و علف نفود بود. لارنس توانست موافقت قبیله الحویطات به رهبری عوده ابوتابه را بگیرد. حملات پراکنده از ماه مه آغازشد. نیروهای عوده سعی کردند با رشوه بقیه قبایل را به کمک راضی کنند. لارنس برای اینکه حواس ارتش عثمانی را از این عملیات منحرف کند شایعه کرد نیروهای هاشمی قصد حمله به دمشق یا حلب را دارند. او حتی شخصا به سوریه رفت و یک عملیات انفجار در خطوط راه آهن را ترتیب داد.

سرهنگ ادوارد لارنس در لباس عربی. او فراتر از یک افسر ارتش انگلستان در شورش عربی ظاهرشد
سرهنگ ادوارد لارنس در لباس عربی. او فراتر از یک افسر ارتش انگلستان در شورش عربی ظاهرشد

دولت عثمانی تنها 400 نیروی سواره نظام برای دفاع از عقبه اعزام کرد. اولین برخوردها در منطقه بوال لازان رخ داد. در این برخورد تعدادی از نیروهای قبایلی عرب کشته و اسیر شدند و ترکها اردوگاه کوچک آنها را از بین بردند. در همان حال نیروی دریایی انگلستان در نزدیکی سواحل عقبه ظاهر شد و شروع به گلوله باران این بندر کرد. لارنس با کمک نیروهای عوده ابوتابه و شریف ناصر یک ارتش 5 هزار نفری ترتیب داد و به سمت بندر شروع به پیشروی کرد. تعداد سربازان ترک در حدی نبود که توان مقاومت داشته باشند به همین خاطر عقبه در 6 جولای سقوط کرد. لارنس بعد از تصرف عقبه شخصا به صحرای سینا رفت و این خبر را به اطلاع نیروهای انگلیسی رساند. او همچنین به قاهره رفت و در دیداری با ژنرال آلنبی فرمانده کل مصر ، موافقت او را برای اعزام نیروهای تقویتی و کشتی های جنگی به عقبه گرفت.ارتش عثمانی بعد از سقوط عقبه سعی داشت دوباره آن را تسخیر کند اما ورود نیروهای کمکی ارتش عربی و هواپیماها و کشتی های جنگی انگلیسی منصرف شد. بندرعقبه به فیصل اجازه داد نیروهای خود را به راحتی به شمال منتقل کند. سقوط عقبه فشار بر نیروهای انگلیسی در فلسطین را کاهش داد و نیروهای ترک را در عربستان گیر انداخت. همچنین راه برای اجرای عملیات تصرف اردن و سوریه کاملا باز شد. با وجود تلاش های فراوان ملک فیصل و سرهنگ لارنس هنوز بسیاری از قبایل شرق اردن به دولت عثمانی وفادار بودند و حتی در جریان یک شورش در ماه ژوییه نیروهای هاشمی را از شهر کاراک بیرون رانند. اما شورش اعراب تنها مشکل انور پاشا و دولت عثمانی نبود و خاک بین النهرین هم بعد از یک مدت کوتاه آرامش، دوباره تبدیل به صحنه نبرد با ارتش انگلستان شد.

نیروهای عرب در نبرد عقبه. سقوط این بندر کوچک پایه گذار سقوط سایر سرزمین های عربی تحت تسلط عثمانی در خاورمیانه گردید
نیروهای عرب در نبرد عقبه. سقوط این بندر کوچک پایه گذار سقوط سایر سرزمین های عربی تحت تسلط عثمانی در خاورمیانه گردید

اوضاع جنگ در جبهه بین النهرین

حجاز و مناطق نزدیک مصر تنها منطقه درگیری عثمانی و انگلستان نبود و بار دیگر منطقه
در حالی که اوضاع در بین النهرین با زمین گیر شدن ارتش بریتانیا در شهر کوت به نفع دولت عثمانی پیش رفت یک اتفاق عجیب و ظاهرا بی اهمیت معادلات نظامی در این منطقه را عوض کرد. در 20 ژانویه 1916 انور پاشا فرمان برکناری ژنرال نورالدین را از سمت فرماندهی نیروهای مستقر در عراق صادر کرد. نورالدین یکی از وزنه های اصلی ارتش عثمانی در پیروزی های اخیر این کشور مقابل ارتش انگلستان به شمار می رفت.اصلی ترین دلیل برکناری نورالدین مخالفت شدید او با نفوذ فراوان افسران آلمانی در جریان فرماندهی نیروهای عثمانی بود.. او قبل از برکناری در تلگرافی به وزارت جنگ مدعی شده بود که ارتش عراق هیچ نیازی به افسران آلمانی نظیر فن گولتز ندارد. انورپاشا بعد از برکناری نورالدین خلیل پاشا را به جای او منصوب کرد. مدتی بعد و در آوریل 1916 ژنرال فن گولتز در اثر بیماری وبا درگذشت. با مرگ او و برکناری نورالدین خلا شدیدی از نظر فرماندهی ارتش عثمانی در عراق به وجود آمد. با وجود این شرایط پیروزی در نبرد کوت العماره روحیه نیروهای ترک را چند برابر کرده بود. شکست در کوت العماره و گالی پولی اوضاع را برای دولت انگلستان در خاورمیانه بشدت خطرناک کرده بود. دولتمردان انگلیسی معتقد بودند اگر اقدامات جدی صورت نگیرد به زودی مسلمانان کشورهایی نظیر ایران،افغانستان و حتی هند برضد این کشور دست به قیام و شورش خواهند زد.

سرهنگ نورالدین. در حالی که اوضاع در جبهه بین النهرین به نفع ارتش عثمانی دنبال می شد انورپاشا با برکناری بیهوده نورالدین همه معادلات را تغییرداد
سرهنگ نورالدین. در حالی که اوضاع در جبهه بین النهرین به نفع ارتش عثمانی دنبال می شد انورپاشا با برکناری بیهوده نورالدین همه معادلات را تغییرداد

ارتش انگلستان برای بهبود شرایط نیروهای این کشور ژنرال مود را به عنوان فرمانده جدید نیروهایش انتخاب و او را روانه خاورمیانه کرد. مود به محض ورود متوجه اوضاع وخیم ارتش انگلستان شد. نیروهای انگلیسی مستقر در عراق از نظر تدارکات و پشتیبانی اوضاع خوبی نداشتند. به دلیل ظرفیت پایین بندر بصره تخلیه مهمات و مواد غذایی گاه تا هفته ها طول می کشید. جاده های منطقه برای حمل نقل نیروها مناسب نبود. در نتیجه به سرعت بازسازی و افزایش ظرفیت بندر بصره در کنار بازسازی مسیرهای جنوب عراق آغاز شد. امکانات بهداشتی در منطقه هم بسیار وخیم بود. ژنرال مود برای رفع موقت مشکل کمبود بیمارستان های صحرایی از کشتی های بیمارستانی بر روی دو رود دجله و فرات استفاده کرد. اقدامات ژنرال مود به تدریج باعث بهبود شرایط نیروهای انگلستان در عراق شد. از طرف دیگر اوضاع ارتش عثمانی با تصمیمات نسنجیده انور پاشا بشدت آشفته شده بود. با برکناری ژنرال نورالدین بسیاری از فرمانده هان زیردست او نیز برکنار شده بودند. 6 واحد از نیروهای ارتش ششم عثمانی در نبردهای قبلی بشدت آسیب دیده بودند. به دلیل بالا گرفتن نبرد های مختلف در سایر نقاط خاک عثمانی خلیل پاشا چندان نیرویی برای تقویت و بازسازی ارتش خود در اختیار نداشت.

کشتی بیمارستانی انگلیس برروی رودخانه فرات. این راه حل موقت ژنرال مود برای حل بحران بهداشتی ارتش بریتانیا بود

به طور همزمان ژنرال مود دستورات محرمانه ای مبنی بر آماده سازی ارتش انگلستان برای حمله به سوی بغداد را دریافت کرد. در واقع ارتش انگلستان علاوه بر نیروهای عثمانی نگران سرازیر شدن ارتش روسیه به سمت موصل نیز بود و به همین خاطر تصمیم گرفت به طور کامل خاک عراق را اشغال کند.

آغاز پیشروی ارتش انگلستان در عراق
ژنرال مود بعد از رفع مشکلات ارتش انگلستان نیروهای خود را آماده پیشروی در خاک بین النهرین کرد. پیشروی نیروهای انگلیسی از جنوب عراق در روز 13 دسامبر 1916 آغاز شد. نیروهایی بریتانیایی پیشروی خود را دو سوی رودخانه دجله آغاز کردند. با وجود اینکه ارتش عثمانی استحکامات فراوانی در کنار دجله برپا کرده بود اما ارتش انگلستان همه این مواضع را از بین برد. خلیل پاشا بیشتر نیروهای خود را در اطراف کوت مستقر کرده بود. ژنرال مود نیروهای ارتش 17 عثمانی را دور زد و موفق به محاصره و شکست آنها شد و تجهیزات فراوانی هم به غنیمت گرفت.در اوایل مارس 1917 ارتش بریتانیا به حومه بغداد رسید. پادگان بغداد تحت فرماندهی خلیل پاشا سعی کرد نیروهای دشمن را متوقف کند اما توان مقابله با آنها را نداشت و بازهم به سمت شمال عراق عقب نشینی کرد.

ورود ژنرال مود اوضاع بحرانی ارتش بریتانیا در خاک عراق را زیررو کرد و به سرعت پیروزی های انگلستان آغازشد
ورود ژنرال مود اوضاع بحرانی ارتش بریتانیا در خاک عراق را زیررو کرد و به سرعت پیروزی های انگلستان آغازشد

ارتش بریتانیا در روز 11 مارس با استقبال شدید اهالی شهر وارد آن شد. بخش زیادی از 15 هزار سرباز عثمانی اسیر شدند. ژنرال مود در اعلامیه ای که به طرز زیر کانه ای منتشر کرده بود مدعی شد ارتش انگلستان به عنوان یک نیروی اشغالگر بلکه به عنوان یک نیروی آزادی خواه وارد عراق شده است.خلیل پاشا با 30 هزار نیروی باقی مانده خود در شهر موصل مستقر شد. با وجود اینکه در آوریل 1917 اوضاع نیروهای عثمانی در عراق اصلا خوب نبود با این حال ژنرال مود ترجیح داد فعلا پیشروی را متوقف کند. به نظر ژنرال مود خطوط تدارکاتی و مواصلاتی نیروهای انگلیسی بیش از حد طولانی و گسترده شده بود. اما ژنرال مود هم مانند بسیاری از افسران ترک و آلمانی مستقر در بین النهرین قربانی بیماری وبا شد و در 18 نوامبر همان سال درگذشت.

ورود ارتش انگلستان به شهر بغداد. این آخرین پیروزی ژنرال مود بود چراکه بعد از این پیروزی در اثر وبا درگذشت
ورود ارتش انگلستان به شهر بغداد. این آخرین پیروزی ژنرال مود بود چراکه بعد از این پیروزی در اثر وبا درگذشت

ژنرال مارشال جانشین او هم ترجیح داد در زمستان عملیات را متوقف کند. در اواخر فوریه 1918 ارتش بریتانیا شهرهای هیت،خان بغدادی و کفری را تصرف کرد. اما شروع عملیات جدید ارتش انگلستان در صحرای سینا باعث شد تا ژنرال مارشال مجبور شود بخشی از نیروهای خود را راهی مصر کند. بخش دیگری از سربازان انگلیسی و هندی مستقر در عراق هم در تابستان برای تقویت نیروهای ژنرال دانسترویل راهی ایران شدند. با وجود جابه جایی ها ارتش بریتانیا در عراق همچنان قدرتمند بود.با نزدیک شدن به ماه های پایانی جنگ و آغاز مذاکرات صلح ، لوید جرج نخست وزیر وقت انگلستان به ژنرال مارشال دستور داد تا یک عملیات گسترده در خاک عراق را برضد نیروهای عثمانی سازماندهی کند. اما ژنرال مارشال نخست وزیر را متقاعد کرد تعداد سربازان برای عملیات گسترده کافی نیست و بهتر است این عملیات به صورت محدود انجام شود. در نهایت نیروهای انگلستان تحت فرماندهی ژنرال کوب در 23 اکتبر شروع به پیشروی به سمت شمال عراق کردند. در عرض دو روز 120 کیلومتر دیگر به تصرف آنها درآمد و به کنار رودخانه زاب کوچک رسیدند. . در روز 24 تا 30 اکتبر آخرین زدوخوردها بین ارتش عثمانی و انگلستان در عراق رخ داد. ژنرال کوب در حوالی رودخانه زاب کوچک با ژنرال اسماعیل حکاکی رو به رو شد. نیروهای ارتش عثمانی عملا توان مقابله با انگلیسی ها را نداشتند و حکاکی که از مذاکرات صلح آگاه بود چندان علاقه ای به درگیری نداشت. در نهایت او در روز 30 اکتبر تسلیم شد. با وجود پایان جنگ جهانی اول ژنرال کوب اهمیتی به آن نداد و در روز 1 نوامبر شهر خلیل پاشا شهر موصل را تسلیم ارتش انگلستان کرد.

ژنرال کوب. او با تصرف موصل بعد از پایان جنگ جهانی عملا فتح عراق را تکمیل کرد
ژنرال کوب. او با تصرف موصل بعد از پایان جنگ جهانی عملا فتح عراق را تکمیل کرد

ارتش انگلستان به سرعت موصل و چاه های نفت اطراف آن را تصرف کرد و بدین ترتیب عملیات بین النهرین در روز 14 نوامبر 1918 و پانزده روز بعد از پایان جنگ جهانی اول به پایان رسید.

نبرد در صحرای سینا
صحرای سینا یکی از مهم ترین صحنه های نبرد بین ارتش عثمانی و نیروهای متفقین بود. این صحرای استراتژیک از سال های سده 16 میلادی تا سال 1914 به مدت 400 سال تحت سیطره دولت عثمانی قرار داشت. اگرچه با اشغال نظامی مصر در سال 1882 توسط انگلستان این تسلط ترکها بر صحرای سینا بشدت در معرض خطر قرار گرفته بود. با آغاز جنگ جهانی اول کانال سوئز تبدیل به یکی از مهم ترین مناطق ارتباطی متفقین تبدیل شد و هزاران سربازان متفقین در مصر مستقر شدند. بدین ترتیب مصر تبدیل به مرکز پشتیبانی و تدارکاتی متفقین در جنگ جهانی اول گردید. با وجود حضور نظامی قدرتمندانه ارتش انگلستان در مصر این کشور کار سختی برای حمله به صحرای سینا و حتی کنترل مصر و کانال سوئز داشت. تا آغاز جنگ تنها یک خط راه آهن از قاهره تا شهر اسماعیلیه که نزدیک کانال سوئز بود امتداد داشت. در واقع هر کشوری می توانست اسماعیلیه را تصرف کند کنترل کانال سوئز را نیز به دست می گرفت.

صحرای سینا منطقه بسیارمهمی در طی جنگ جهانی اول بود تا جایی که ارتش آلمان مستقیما برسرتصرف آن با بریتانیا وارد جنگ شد
صحرای سینا منطقه بسیارمهمی در طی جنگ جهانی اول بود تا جایی که ارتش آلمان مستقیما برسرتصرف آن با بریتانیا وارد جنگ شد

آرایش نیروهای دو طرف
با آغاز جنگ 30 هزار سرباز انگلیسی با تخلیه مواضع خود در شرق کانال در قسمت غربی آن مستقر شدند. این نیروها با سربازان هندی ،مصری و همچنین توپخانه مصری ها پشتیبانی می شدند. ترکها تنها 25 هزار سرباز در منطقه مستقر داشتند. اما زور آزمایی طرفین تنها قرار نبود به صحرای سینا منحصر شود. با آغاز جنگ با تحریک جاسوسان آلمانی و پشتیبانی دولت عثمانی قبیله سنوسی در لیبی و جنوب سودان یک نبرد مسلحانه را برضد دولت انگلستان و ایتالیا آغاز کردند. شروع این جنبش برای دولت انگلستان بشدت خطرناک بود. به همین خاطر دولت انگلستان مجبور به استقرار هزاران سربازان مصری در جنوب سودان برای مقابله با سنوسی ها شد. دولت وقت مصر در آن سالها شرایط عجیب و غریبی داشت. این کشور نه به طور رسمی مستعمره انگلستان محسوب می شد و نه دولتی به صورت مستقل داشت. درواقع انگلستان مصر را برای سالها اشغال کرده و از نیروهای داوطلب و خط آهن مصر برای تدارکات نیروهای خودی استفاده می کرد. تعداد داوطلبان مصری حامی انگلستان تا سال 1917 به 150 هزار نفر هم رسید.

آغاز درگیری ها
اولین هجوم سراسری ارتش عثمانی به کانال سوئز از تاریخ 26 ژانویه 1915 آغاز شد. ترکها از سه جهت شمال ،جنوب و مرکز کانال سوئز به نیروهای انگلیسی حمله کردند. با رسیدن نیروهای کمکی بیشتر در 3 فوریه موفق به عبور از کانال شدند. اما در نهایت ارتش انگلستان با کمک سی هزار سرباز انگلیسی که با سواره نظام شترسوار مصری ها پشتیبانی می شدند موفق شد جلوی این هجوم سیل آسا را بگیرد. در نهایت نیروهای عثمانی در روز 4 فوریه مجبور به عقب نشینی به شرق کانال شدند. بعد از این عقب نشینی ارتش عثمانی در یک خط طولانی دفاعی مابین الرشید،غزه و بئرشبع مستقر شد. ژنرال فون کرسنشتاین آلمانی نقش بسیار مهمی در ایجاد استحکامات و نقشه های نظامی ارتش عثمانی در این منطقه داشت. کرسنشتاین با پی بردن به ارزش فراوان منطقه سوئز در سرنوشت جنگ در فوریه 1916 از دولت آلمان تقاضای اعزام نیروهای ویژه کمکی را کرد. او ستاد خود را به شهر بیت المقدس یا اورشلیم منتقل کرد و منتظر رسیدن نیروهای کمکی خود ماند.

ژنرال فون کرسنشتاین. او طراح اصلی حمله به صحرای سینا و کنترل کانال سوئز بود
ژنرال فون کرسنشتاین. او طراح اصلی حمله به صحرای سینا و کنترل کانال سوئز بود

دولت عثمانی برای تقویت مواضع خود به سرعت خطوط ارتباطی مانند جاده وراه آهن را در منطقه گسترش داد. حدود صد کیلومتر راه آهن در اطراف مناطقی مانند بئرشبع ساخته شد. نیروهای عثمانی با هدایت و فرماندهی سرهنگ کرسنشتاین با مین گذاری و انجام عملیات های پارتیزانی بارها نیروهای انگلستان را دچار دردسر کردند. در نهایت این حملات ژنرال کیچنر را متقاعد کرد نیروهای کمکی به منطقه اعزام و استحکامات جدیدی در منطقه درگیری ایجاد شود. شهر پورت سعید به عنوان مرکز فرماندهی این نیروها انتخاب شد. بلافاصله این نیروها در سه بخش شمال ، جنوب و مرکز سوئز مستقر شدند. دفاع از بخش مرکزی به عهده نیروهای استرالیایی آنزاک واگذار شد. فرماندهی این نیروها به ژنرال ماکسول واگذارشده بود. او به خوبی توانست نیروهای بازگشته از نبرد گالی پولی را در 13 لشکر جدید سازماندهی و به عنوان قوای ذخیره جنگ در خاک مصر مستقر کند. همچنین ماکسول یک نیروهای چند ملیتی و واکنش سریع را به فرماندهی سر آرچیبالد موری در مارس 1916 ایجاد کرد. وظیفه این نیروها دفاع از کانال سوئز و خاک مصر دربرابر حملات عثمانی بود. سرهنگ موری متوجه شد اشغال صحرای سینا برای ارتش انگلستان کم هزینه تر و کم تلفات تر از دفاع مداوم در برابر حملات عثمانی خواهد بود.

ژنرال آرچیبالد موری. او با ایجاد استحکامات و نیروهای واکنش سریع نقش بسیار مهمی در حفظ صحرای سینا ایفا کرد
ژنرال آرچیبالد موری. او با ایجاد استحکامات و نیروهای واکنش سریع نقش بسیار مهمی در حفظ صحرای سینا ایفا کرد

موری متوجه شد با یک نیروی 250 هزار نفری می تواند از سوئز عبور کند و با استقرار 80 هزار سرباز در شرق کانال می توان شروع به تصرف صحرای سینا کرد. موری متوجه شد وضعیت محیطی و ارتباطی برای استقرار و جابه جایی نیروها در مسیر رسیدن به صحرای سینا بسیار نامناسب است. او به سرعت شروع به ساخت خطوط انتقال آب به منظور تامین آب نیروهای انگلیسی و ساخت راه آهن برای نقل انتقال سریع نیروها کرد. این عملیات در ماه فوریه 1916 آغاز شد. تا آوریل همان سال 400 کیلومتر راه آهن در منطقه مورد نظر ساخته شد. اما ساخت راه آهن و لوله های آب در شرق سوئز چندان برای انگلیسی ها بی دردسر نبود. در روزهای 11 تا 15 آوریل بخشی از نیروهای آنزاک با کمک مهندسان ارتش در حال آماده سازی خطوط راه آهن و لوله های آب در بخش مرکزی کانال سوئز بودند که با 40 سرباز ترک و یک افسر اتریشی روبه رو شدند. این سربازان در حال تخریب لوله های آب احداث شده بودند. نیروهای آنزاک به سرعت تمام نیروهای ترک را کشتندیا اسیر کردند. به تدریج استحکامات و خطوط دفاعی انگلیسی ها تکمیل شد. سرهنگ کرسنشتاین در 23 آوریل یک حمله برق آسا به خطوط ارتش انگلستان ترتیب داد. نیروهای انگلیسی به سرعت غافلگیر و در منطقه پراکنده شدند. اما با ورود نیروهای کمکی آنزاک در روز 28 آوریل کنترل اوضاع دوباره به دست انگلستان افتاد.

سربازان هندی در صحرای سینا. نیروهای مستعمراتی بریتانیا نقش اصلی را در عملیات صحرای سینا ایفا کردند
سربازان هندی در صحرای سینا. نیروهای مستعمراتی بریتانیا نقش اصلی را در عملیات صحرای سینا ایفا کردند

. با وجود تلاش های فراوان ارتش بریتانیا وضعیت نیروهای مستقر در منطقه سوئز چندان مناسب نبود. تغذیه نامناسب در کنار پناهگاه های ناکافی و همین طور حملات مداوم پارتیزانی ارتش عثمانی اوضاع نیروهای انگلیسی را سخت تر کرده بود.
از ماه مه 1916 بمباران هواپیماهای عثمانی و آلمان در اطراف کانال سوئز آغاز شد. دریک نوبت بمباران هوایی شهر پورت سعید 23 نفر کشته شدند. انگلیسی ها هم در تلافی روز 18 مه به شهر الرشید حمله هوایی کردند. این بمباران مداوم طرفین به زودی در کل خطوط نبرد گسترش یافت. بریتانیا در یک نوبت یک خط 72 کیلومتری از خطوط ارتش عثمانی را بمباران کردند. تا اواسط ماه مه ساخت خطوط ارتباطی و راه آهن به اتمام رسید.درگیری های پراکنده و بمباران مداوم مواضع طرفین تا ماه ژوئن ادامه پیدا کرد. با فرارسیدن فصل تابستان طوفان شن و گرمای هوا بشدت باعث اذیت و آزار سربازان طرفین شد. دمای هوا گاهی تا 50 درجه سانتی گراد هم بالا می رفت . در طی یک ماه 160 سرباز بریتانیایی به خاطر گرما و طوفان شن کشته شدند. با این حال کمک مهندسان استرالیایی ارتش لوله های آب در سرتاسر صحرای سینا گسترده شده، و به سربازان آب رسانی می کرد. در 9 ژوییه ارتش عثمانی موفق به تصرف منطقه ال سلمانا شد.

شترنقش بسیارمهمی در نبردهای صحرای سینا ایفا کرد
شترنقش بسیارمهمی در نبردهای صحرای سینا ایفا کرد

پیش زمینه نبرد رمانه
نبرد رمانه آخرین عملیات مشترک نیروهای متحدین برضد ارتش بریتانیا در منطقه کانال سوئز بود. این نبرد بین روزهای 3 تا 5 آگوست در منطقه رمانه رخ داد. این منطقه در 23 کیلومتری شرق کانال سوئز و در شمال شهر اسماعیلیه قرار داشت. از روز 19 ژوییه حضور نیروهای آلمانی ،اتریشی و ترک در منطقه شمال صحرای سینا گزارش شده بود. در واقع نبرد رمانه حاصل پیشنهاد سرهنگ فون کرسنشتاین بود. ژنرال فریدریش فریرر این طرح را بررسی کرد و دستور اجرای آن را صادر کرد. نیروهای ترک و آلمانی در 22 آوریل یک حمله غافلگیرانه برضد انگلیسی ها به منظور سنجش آمادگی آنها انجام دادند. اما آغاز نبرد تا ماه آگوست به تعویق افتاد. چند روز مانده به آغاز این عملیات ساخت راه آهن رمانه تا ساحل مدیترانه تکمیل شد. هر دو طرف بارها با فرستادن گروهای گشتی برای بررسی اوضاع ، توان یکدیگر را ارزیابی کردند. تا آغاز ماه ژوییه تخمین زده می شد حداقل 28 هزار سرباز عثمانی در در حد فاصل غزه تا بئرشبع مستقر شده باشند. ژنرال فون کرسنشتاین 16 هزار سرباز در اختیار داشت. 11 هزار نفر از این نیروها از داوطلبان عرب و باقی مانده آنها را سربازان عثمانی و آلمانی تشکیل می دادند. این لشکر56 توپ و 5 توپ ضد هوایی هم در اختیار داشت. ارتش آلمان با حضور نیروهای خود معروف به آسیا کورپس مستقیما با ارتش بریتانیا در خاورمیانه وارد درگیری شده بود. این واحد در جنگ جهانی اول تشکیل شده و وظیفه آن اجرای عملیات های نظامی در منطقه خاورمیانه و آسیا بود. همچنین ارتش آلمان تعدادی از هواپیماهای خود را برای پشتیبانی در منطقه مستقر کرد. این هواپیماها از جنگنده های بریتانیایی پیشرفته تر و سریعتر بودند.

 نیروهای آلمانی ارتش آسیا کورپس. این نیروها به طور مستقیم با ارتش بریتانیا درگیرشدند

نیروهای آلمانی ارتش آسیا کورپس. این نیروها به طور مستقیم با ارتش بریتانیا درگیرشدند

هدف ارتش آلمان تصرف منطقه رمانه و سپس استقرار توپخانه سنگین شان در منطقه شرق سوئز بود. با وجود این تدارکات ژنرال موری با تشکیل به موقع نیروی واکنش سریع در منطقه اسماعیلیه توانسته بود جلوی حرکات خطرناک آلمان و عثمانی را بگیرد. با وجود اینکه هنوز حمله اصلی نیروهای متحدین آغاز نشده بود ژنرال موری معتقد بود حمله از منطقه سوئز آغاز خواهد شد. ژنرال موری بیشتر سربازان انگلیسی را از سایر بخش های خاک مصر به منطقه سوئز فراخوانده بود. در واقع موری به خوبی نزدیکی خطر حمله احتمالی را درک کرده بود. . موری به سرعت به تمام نیروی هوایی انگلستان در خاک مصر آماده باش داد و قطارهای زرهی را به منطقه سوئز فرستاد.وظیفه دفاع از منطقه رمانه به هنگ پیاده 52 تحت فرماندهی ژنرال اسمیت سپرده شد. کلنل لارنس که آن روزها در مصر به سر می برد به فرماندهان ارتش توصیه کرد در منطقه کیتا هم مواضع خود را تقویت کنند. با وجود استقرار هزاران سرباز متحدین و متفقین هنوز کوچکترین نشانه ای از آغاز درگیری ها به چشم نمی خورد. گشت های هوایی از 18 ژوئن آغاز شد و به زودی طرفین علاوه برگشت روزانه گشت های شبانه را نیز شروع کردند. در روز 28 ژوییه یک برخورد شدید بین واحد های دو طرف رخ داد. نیروهای بریتانیایی موفق به از بین بردن تمام سربازان گشتی عثمانی شدند.

آغاز نبرد رمانه
در روز سوم آگوست عملیات رمانه رسما آغاز شد و نیروهای متحدین منطقه کیتا را اشغال کردند. در واقع هدف اصلی ارتش آلمان این بود که با استقرار توپخانه خود در شرق سوئز تمامی کشتی های تدارکاتی متفقین در سوئز را غرق کند. ژنرال کرسنشتاین قصد داشت با یک گلوله باران گسترده به سرعت نیروهای انگلیسی را وادار به عقب نشینی کند. اما اقدامات پیشگیرانه و موثر ژنرال موری کار را برای آنها بسیار سخت کرده بود. در نیمه شب سوم آگوست سه ستون از نیروهای ارتش آسیا کورپس آلمان و ارتش چهارم عثمانی که شامل 8 هزار سرباز بودند حمله خود به منطقه رمانه را آغاز کردند. پیشرفت این نیروها در ساعات آغازین نسبتا خوب و سریع دنبال شد. اما این نیروها به زودی با موانعی مانند کانال های آبی و استحکامات انگلیسی ها رو به رو شدند و مسیر حرکت برای نیروهای سواره نظام بسیار سخت شد.

موقعیت مناطق استراتژیک رمانه و کیتا در منطقه شرق سوئز
موقعیت مناطق استراتژیک رمانه و کیتا در منطقه شرق سوئز

در حالی که نیروهای متحدین در تلاش برای عبور از این موانع بودند ناگهان گلوله باران توپخانه بریتانیایی ها آغاز شد. در این بین عملکرد درخشان یک لشکر از نیروهای استرالیایی کار را برای متحدین سخت تر هم کرد. این لشکر به واحد اسب درخشان معروف بود و سابقه نبرد در عملیات گالی پولی را هم داشت. اما نیروهای متحدین هم بیکار ننشستند و با آتش توپخانه جواب نیروهای مقابل را دادند. بمباران هواپیماهای آلمانی هم نقطه برتری آنها بود. بعد از چند ساعت نیروهای استرالیایی مجبور به عقب نشینی شدند. در حالی که نیروهای متحدین موفق به شکستن مقاومت اولیه نیروهای متفقین شده بودند اما شرایط آب و هوایی به شدت به ضرر آنها بود. در واقع این نیروها چندان با شرایط سخت آب و هوایی منطقه آشنا نبودند. با ادامه این پیشروی آلمانی ها کم کم به خطوط راه آهن منتهی به کانال سوئز نزدیک می شدند و این برای انگلیسی ها بشدت خطرناک بود. کلنل لارنس به سرعت وارد عمل شد و با اعزام نیروهای نیوزلندی آنزاک به سرعت خطوط دفاعی را تقویت کرد. نیروهای نیوزلندی با تیراندازی دقیق واحد توپخانه خود جلوی سرعت پیشروی متحدین را گرفت. به سرعت نیروهای کمکی از مصر به منطقه رمانه رسیدند و کار برای متحدین بازهم سخت تر شد. در واقع در عرض 24 ساعت ارتش بریتانیا 50 هزار سرباز به منطقه اعزام کرد. هدایت و تاکتیک های نظامی لورنس در این نبرد بسیار موثر بود. در عرض دو روز بعدی نیروهای آلمانی تقریبا محاصره شده بودند. ژنرال فون کرسنشتاین به سختی موفق به گریختن از خط محاصره شد و در یک عملیات خارق العاده توپخانه راهم به طور کامل از مهلکه به در برد.

توپخانه ضد هوایی آلمانی ها در صحرای سینا
توپخانه ضد هوایی آلمانی ها در صحرای سینا

نیروهای انگلیسی که به خوبی با نیروهای شتر سوار مصری پشتیبانی می شدند 1200 سرباز ترک و آلمانی را کشتند و 4 هزار نفر دیگر هم اسیر شدند. فون کرسنشتاین هم موفق به نجات یک سوم باقی مانده نیروها شد و به شهر العریش گریخت. پیروزی در نبرد رمانه در واقع اولین پیروزی مستقیم ارتش های متفقین در برابر ارتش عثمانی در طی دو سال ابتدایی جنگ جهانی اول بود. بعد از این شکست تعقیب و گریز نیروهای عثمانی در سرتاسر شبه جزیره سینا آغاز شد و تا هفت ماه بعد طول کشید.

ادامه دارد

تهیه و گردآوری: زهرا صادقیان

منابع

صلحی که همه صلح ها را برباد داد،فروپاشی عثمانی و شکل گیری خاورمیانه مدرن نوشته دیوید فرامکین

خاورمیانه در قرن بیستم نوشته مارتین سیکر

اولین جنگ عراق نوشته ای جی بارکر

تاریخچه ارتش عثمانی در جنگ جهانی اول نوشته ادوارد جریکو

تاریخ خاورمیانه مدرن نوشته ویلیام کلیولند و مارتین بتون

زندگی فوق العاده ماجراجوی معروف گرترود بل،مشاور و معاون پادشاهان. نوشته ژانت والاچ

جنگ بزرگ مبارزه با تاریخ جنگ اول نوشته پیتر هارت

دفتر خاطرات نیروهای آنزاک از جنگ جهانی اول

اطلاعات نظامی شورش عربی ،اولین جنگ اطلاعاتی مدرن. نوشته موس پولی

روابط ترکیه و اعراب نقطه پایان شکست نوشته سلیمان بیوگل

جنبش های عربی در جنگ جهانی اول نوشته الیزر تاور

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن