تاریخ

امپراتوری عثمانی از آغازتا سقوط(قسمت هشتم)

از آغاز عصر تنظیمات تا تلاش اروپایی ها برای حفظ عثمانی

قسمت هشتم

سلطان محمود در حالی بعد از سی و یک سال سلطنت درگذشت که امپراتوری عثمانی یونان و مصر را به طور کامل از دست داده بود. با انگلستان،فرانسه و روسیه وارد جنگ شده بود، اما دست کم امپراتوری رو به زوال و عقب مانده عثمانی را در مسیر اصلاحات قرارداده بود. رفع مشکل ینی چری ها یکی از مهمترین دستاوردهای سلطان محمود دوم در طول دوران سلطنتش بود.

آغاز سلطنت عبدالمجید شانزده ساله

بامرگ محمود دوم سلطنت به پسرشانزده ساله اش سلطان عبدالمجید اول رسید.او اولین سلطان عثمانی بود که به سبک اروپایی تربیت شده بود و به زبان فرانسه مسلط بود. عبدالمجید از به دلیل سن کم تحت نفوذ مادرش بزم عالم قرار داشت. بزم عالم از علاقه شدید شوهرش محمود دوم به مشروبات الکلی متنفر بود. او دستور شکستن تمام خزانه مشروب سلطان را صادر کرد و در عوض سعی کرد سر پسرش را با زنان مختلف گرم کند!

سلطان عبدالمجید در 16 سالگی به قدرت رسید و اولین سلطانی بود که شیوه اروپایی تربیت شده بود
سلطان عبدالمجید در 16 سالگی به قدرت رسید و اولین سلطانی بود که شیوه اروپایی تربیت شده بود

آغاز عصرتنظیمات و صدور فرمان خط شریف گلخانه

سلطان عبدالمجید علی رغم سن کم مشاوران و وزرای باتجربه ایی مثل مصطفی رشید پاشا، محمد امین پاشا و فواد پاشا را در کنار خود داشت. این وزرا بلافاصله سلطان را برای ادامه اصلاحات پدرش راضی کردند. در نهایت در روز یکشنبه 3 نوامبر 1839 در کاخ توپقاپی و در حضور ماموران بلند پایه دولتی،نمایندگان اصناف، اسقف های ارامنه یونانی ،خاخام های یهودی و سفرای کشورهای خارجی سند معروف به تنظیمات یا خط شریف گلخانه برای همه حاضران خوانده شد.
هدف اصلاحات دوره تنظیمات، نوسازی دستگاه دولتی و اجتماعی و یکپارچه کردن اقوام غیر مسلمان و غیر ترک امپراتوری از راه تغییر قانون‌ها و روش‌ها، اعطای حقوق اجتماعی، آزادی‌های مدنی و مقابله با حرکت‌های ناسیونالیستی و قدرت مخاصم بود. نخستین گام در اجرای مفاد فرمان تنظیمات که تشکیل نهادهای جدید را ضروری می‌ساخت، با تأسیس «مجلس والای احکام عدلیه» برداشته شد. این مجلس که عهده‌دار وضع قوانین بود، یک رئیس و ۹ عضو داشت و در تدوین قوانین، گذشته از رعایت احکام شرع اسلام، بهره‌گیری از حقوق و قوانین اروپایی و تلفیق آن با احکام اسلام را نیز مورد توجه قرار می‌داد.

محمد امین پاشا او یکی از اصلی ترین سیاست مداران مجری تنظیمات بود
محمد امین پاشا او یکی از اصلی ترین سیاست مداران مجری تنظیمات بود

این فرمان شامل برخی از مطالب اعلامیهٔ حقوق بشر فرانسه نیز (۱۷۸۹م) بود.
اصلاحات معروف به تنظیمات که تا سال 1876 طول کشید بدین شرح بود:
تضمین حق زندگی، اموال، عزت و امنیت کامل اتباع امپراطوری عثمانی
به جریان انداختن اولین اسکناس‌های دولت عثمانی. .واحد پول عثمانی لیره نامیده شد. (۱۸۴۰)
افتتاح اولین اداره‌های پست (۱۸۴۰)
سازماندهی مجدد سیستم مالی با توجه به مدل فرانسه (۱۸۴۰)
سازماندهی مجدد قوانین مدنی و جزایی با توجه به مدل فرانسه (۱۸۴۰)
ایجاد «مجلس عمومی معارف» که شکل اولیهٔ مجلس دولت عثمانی بود.
سازماندهی مجدد ارتش و سربازگیری منظم، مالیات ارتش، و تثبیت طول مدت خدمت سربازی (۱۸۴۳–۱۸۴۴)
تصویب سرود ملی عثمانی و پرچم ملی عثمانی(۱۸۴۴)
اولین سرشماری عمومی در سراسر امپراتوری عثمانی در سال ۱۸۴۴ (تنها شهروندان مرد شمارش شدند)
صدور شناسنامه یا اولین کارت‌های هویت ملی (۱۸۴۴)
ایجاد نهاد شورای آموزش عمومی (۱۸۴۵) و وزارت آموزش و پرورش (۱۸۴۷)
لغو برده داری و تجارت برده (۱۸۴۷)
تأسیس اولین دانشگاه مدرن به نام دارالفنون (۱۸۴۸)
آکادمی‌های تربیت معلم (دارالمعلمین) (۱۸۴۸)
تأسیس وزارت بهداشت و درمان (۱۸۵۰)
قانون بازرگانی و تجارت (۱۸۵۰)
تأسیس آکادمی علوم (انجمن دانش) (۱۸۵۱)
ایجاد شرکت کشتیرانی برای کشتی‌های بخار (۱۸۵۱)
اولین دادگاه به سبک اروپا (مجلس احکام عدلی) ۱۸۵۳، و شورای عالی قضایی (مجلس عالی تنظیمات) ۱۸۵۳
استقرار شهرداری مدرن استانبول (و شورای برنامه‌ریزی شهر کمیسیون انتظام شهر، ۱۸۵۵)
لغو سرانه جزیه از غیر مسلمانان، و جانشینی آن با یک روش منظم جمع‌آوری مالیات(۱۸۵۶)
اجازه دادن به غیر مسلمانان به خدمت سربازی (۱۸۵۶)
وضع مقررات مختلف برای بهوبد مدیریت خدمات عمومی و پیشرفت تجارت
ایجاد اولین شبکه تلگراف (۱۸۴۷–۱۸۵۵) و شبکه‌های راه آهن (۱۸۵۶)
تأسیس بانک مرکزی عثمانی (که اصلاً با نام «بانک عثمانی» در سال ۱۸۵۶ تأسیس شده بود، و بعد از آن با سازماندهی مجدد در سال ۱۸۶۳ به “بانک شاهانه عثمانی تغییر نام داد.
ایجاد بورس اوراق بهادار (تأسیس در سال ۱۸۶۶)
قانون ملکیت (قانون نامه ارضی) (۱۸۵۷).
اجازه به ناشران بخش خصوصی و شرکت‌های چاپ (۱۸۵۷)
جرم زدایی از همجنسگرایی (۱۸۵۸)
تأسیس دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی ( ۱۸۵۹)
قانون مطبوعات و روزنامه‌نگاری (نظامنامه مطبوعات – ۱۸۶۴)
فرمان سلطان عبدالمجید با صدور اصلاحیهٔ با عنوان «خط همایونی» در سال ۱۸۵۶ پی گیری شد؛ که وعده برابری کامل حقوقی برای شهروندان همه ادیان و ملیت‌هایی که شهروندی عثمانی را داشتند صرف نظر از مذهب یا تعلق قومی آنها می‌داد.

بانک عثمانی تنها یکی از دهها نهاد اروپایی بود که در عصر تنظیمات ایجاد شد
بانک عثمانی تنها یکی از دهها نهاد اروپایی بود که در عصر تنظیمات ایجاد شد

تمام این اصلاحات بلند بالا به تدریج به صورت عملی درآمد. یکی از عوامل انجام اصلاحات بیشمار در دوره عبدالمجید رشد احساسات ملی گرایان در کشورهای تابعه عثمانی بود. در واقع امپراتور عثمانی سعی کرد با این اصلاحات و تقویت روحیه ملی مردم عثمانی از فروپاشی هرچه بیشتر این کشور جلوگیری کند.
صدور فرمان خط شریف گلخانه و خصوصا برابری بین ادیان و مذاهب مختلف باعث عصبانیت مسلمانان ترک و متعصب شد. سلطان عبدالمجید برای حل مشکلات روزهای جمعه مردم عادی را به حضور می پذیرفت و سعی کرد با مسافرت به مناطق مختلف احساس همبستگی بین مردم را افزایش دهد.

آغاز دوره دوم جنگ های عثمانی با مصر

در ماه های آخر عمرسلطان محمود دوم روابط بین مصر و عثمانی باردیگر درشرایط بحرانی و جنگی قرار گرفت. دولت عثمانی از تسلط مصر بر عربستان و سوریه بشدت عصبانی بود و ازطرفی قدرت رویارویی با ارتش آموزش دیده مصر را نیز نداشت. در ماه های آخر عمر سلطان محمود دولت عثمانی با انگلستان به طور مخفیانه وارد مذاکره شد. انگلیسی ها از روزهای آغازین حکومت محمد علی پاشا در مصر ازحکومت او هراسان بودند. افزایش قدرت ارتش و نیروی دریایی مصر و همین طور روابط بسیارخوب با فرانسه دولت انگلستان را به شدت نگران کرده بود. دولت انگلستان در یک توافق محرمانه به دولت عثمانی اطمینان داد در جنگ پیش رو از این کشور به طور کامل حمایت خواهد کرد. همچنین دولت عثمانی بعد از بستن پیمان اسکله خونکار سی با دولت روسیه از پشتیبانی نظامی این کشور از خود اطمینان کامل داشت. به همین خاطر در ماه های آخر عمرسلطان محمود دوم تعرضات ارتش عثمانی به سوریه آغازشد.

محمد علی پاشا حاکم مقتدر مصر. او تا آخرین سال های حکومتش به دنبال کسب استقلال مصر بود
محمد علی پاشا حاکم مقتدر مصر. او تا آخرین سال های حکومتش به دنبال کسب استقلال مصر بود

قدرت های اروپایی به طور همزمان به دولت مصر فشار می آوردند تا از مقابله نظامی احتمالی این کشور با عثمانی جلوگیری کند. اگرچه دولت فرانسه اصلی ترین متحد عثمانی بود اما دولت لویی فیلیپ پادشاه وقت فرانسه به شدت از رقبای اروپایی اش حساب می برد. به همین خاطر دولت فرانسه سعی کرد از راه دیپلماسی میان مصر و عثمانی آشتی برقرار کند. در نهایت محمد علی پاشا به پسرش ابراهیم پاشا دستور داد با نیروهایش برای مقابله با عثمانی به سوریه برود. حاکم مصر بشدت از رفتار دوگانه و اروپایی ها عصبی شده بود به پسرش دستور داد در صورت لزوم تا قلب شبه جزیره آناتولی و امپراتوری عثمانی پیشروی کند.
پیشروی ارتش مصر بازهم سریع و بی دردسر بود . ابراهیم پاشا با کمک سرهنگ سو به سرعت تا حلب پیشروی کرد و ارتش عثمانی را درهم کوبید. در 29 ژوییه ارتش مصر به شهر نزیب در جنوب شبه جزیره آناتولی واقع در خاک اصلی ترکیه رسید. از نکات جالب توجه حضور ژنرال هلموت فون مولتکه رییس ستاد ارتش پروس در کنار ارتش عثمانی بود. مولتکه سعی کرد با دادن کمک های فکری به ارتش عثمانی در این جنگ کمک کند اما پیروزی مصری ها بازهم کامل و قاطع بود. دو روز بعد از نبرد ننزیب سلطان محمود دوم درگذشت و سلطنت به پسرشانزده ساله اش عبدالمجید رسید.

ژنرال فن مولتکه رییس ستاد ارتش پروس. او در نبرد ننزیب در کنار ارتش عثمانی بود
ژنرال فن مولتکه رییس ستاد ارتش پروس. او در نبرد ننزیب در کنار ارتش عثمانی بود

در حالی که به نظر می رسید همه چیز برای رقم خوردن یک پیروزی تاریخی برای مصر فراهم شده اوضاع با فشارقدرت های اروپایی بااردیگر تغییر کرد. دولت های اروپایی بشدت از پیشروی سریع ارتش مصر در خاک عثمانی هراسان شدند. تسلیم شدن ناوگان دریایی عثمانی در دریای مدیترانه به دولت مصر(شایع بود این نیرو از اصلاحات سلطان جدید راضی نیست وبه منظور اعتراض به خسرو پاشا صدراعظم خود را تسلیم مصریان کرده اند) دولت عثمانی پیشنهاد کرد در صورت پس دادن سوریه وعربستان استقلال مصر و حق سلطنت خاندان محمد علی را در این کشور به رسمیت خواهد شناخت. اما حاکم مقتدر مصر اکنون پیروزی را در دسترس خود می دید با این پیشنهاد موافقت نکرد.
در همین حال اوضاع سیاسی داخلی فرانسه دستخوش بحران شد و نخست وزیر احزاب طرفدار مصر تصمیم گرفتند در این بحران دخالت نکنند. دولت انگلستان برای حمایت نظامی از امپراتوری عثمانی ذره ایی تردید نکرد. در ماه ژوئن 1840 همزمان با افزایش فشارهای دیپلماتیک به دولت مصر ناوگان دریای مدیترانه انگلستان به فرماندهی دریاسالار رابرت استنفورد راهی سواحل لبنان شد. یک ماه بعد مذاکرات فشرده ایی بین چهار کشور روسیه ،انگلستان،پروس و اتریش در شهر لندن برگزار شد و در نهایت یک اولتیماتوم شدید خطاب به دولت مصر صادر شد. طبق این اولتیماتوم قرار شد به دولت مصر سه اخطار به فاصله ده روز داده شود. در صورت تسلیم مصر در پایان ده روز اول محمد علی پاشا صاحب سلطنت مصر و شهر عکا می شد. در پایان ده روز دوم تنها مصر برای او باقی می ماند و در پایان اخطارسوم او به عنوان یک یاغی شناخته و برای مجازات در اختیار دولت عثمانی قرار می گرفت.

دریاسالار چارلز نیپر. او نیروهایش روند جنگ مصر و عثمانی را به طور کلی تغییر دادند
دریاسالار چارلز نیپر. او نیروهایش روند جنگ مصر و عثمانی را به طور کلی تغییر دادند

دولت فرانسه به دلیل روابط نزدیک با کشور مصر عملا در طول مذاکرات لندن به بازی گرفته نشد. این رفتار تحقیر آمیز قدرت های اروپایی با فرانسه باعث تحریک سیاستمداران و مردم عادی فرانسه شد. از احزاب سلطنت طلب گرفته تا جمهوری خواه همگی خواستار جنگ برضد انگلیس و حمایت از دولت مصر شدند. حتی این کشور فرمان بسیج عمومی برای جنگ را نیز صادر کرد. باوجود این موضع گیری ها محمد علی پاشا به خوبی می دانست که لویی فیلیپ پادشاه وقت فرانسه شجاعت لازم برای دستور آغاز جنگ برضد دولت های اروپایی را نخواهد داشت. در 8 سپتامبر گلوله باران بندربیروت آغازشد. دو روز بعد 1500 ملوان انگلیسی در کنار هشت هزار ملوان ترک به فرماندهی دریاسالارچارلز نایپر در سواحل بیروت پیاده شدند. ابراهیم پاشا دفاع از سواحل سوریه را به سرهنگ سو سپرد و سعی کرد خودش با سرکشی به مناطق مختلف از فروپاشی ارتش مصر جلوگیری کند. اما شیوع بیماری های مختلف و تجهیزات برتر کشورهای اروپایی کار را برای مصری ها بسیار سخت کرد. سوم اکتبر ارتش مصر از بیروت عقب نشینی کرد. در ده اکتبر دریاسالار نیپر بر روی زمین در جنگ بوهرصف با نیروهای ابراهیم پاشا درگیر شد و بعد از سال ها ابراهیم پاشا در یک جنگ شکست خورد. تا پایان این ماه تنها بندر عکا برای ارتش مصر باقی مانده بود. به دستور دریاسالار استاتفورد در تاریخ 3 نوامبر محاصره دریایی عکا آغازشد.

محاصره و بمباران عکا توسط کشتی های انگلیسی.بریتانیا علاقه ای به استقلال مصر نداشت
محاصره و بمباران عکا توسط کشتی های انگلیسی.بریتانیا علاقه ای به استقلال مصر نداشت

در 23 نوامبر 21 کشتی جنگی انگلیسی و اتریشی از دریا شهر عکا را گلوله باران کردند. قدرت کشتی های جنگی بخارانگلیسی معروف به HMS در این نبرد به رخ مصری ها کشیده شد. به دلیل گلوله باران سنگین شهر دیوارعکا فروریخت در اثر گلوله باران سنگین بیش از دو هزار نفر از مردم عکا کشته شدند. تلفات انگلیسی ها تنها 18 کشته بود . در نهایت این شهر تسلیم شد. با تسلیم عکا عملا سوریه دیگر متعلق به مصر نبود. سه ماه بعد از جنگ و در فوریه 1841 قدرت های جهانی دولت مصر را به سختی تنبیه کردند. براساس تصمیمات گرفته شده دولت های اروپایی و عثمانی حکومت مصر را به رسمیت شناختند و حق حکومت را به اولاد ذکور محمد علی پاشا دادند. البته مصر همچنان به عنوان یک ایالت تابعه عثمانی باقی ماند و خدیو های مصر برای گرفتن فرمان حکومت خود می بایست راهی استانبول می شدند. افسران مصری تنها تا درجه سرهنگی ارتقا می یافتند و رسیدن به درجات بالاتر منوط به تصمیم سلطان عثمانی شد. دولت مصر مجبور شد تحت هرشرایط اقتصادی هرساله چهارمیلیون لیره غرامت به دولت عثمانی بپردازد . ارتش مصر به هجده هزار نفر محدود شد و ساخت کشتی های جدید جنگی از این کشور گرفته شد.

پیمان لندن

در حالی که کشورهای اروپایی در حال کمک به امپراتور عثمانی برای نبرد با مصر بودند در شهر لندن تصمیمات دیگری هم گرفته شد. در 16 ژوییه 1840 کشورهای آلمان،اتریش،روسیه،فرانسه و انگلستان در مورد تنگه های بسفر و داردانل به یک توافق رسیدند. برطبق این توافق در زمانی که دولت عثمانی درشرایط صلح به سرمی برد این دو تنگه استراتژیک به روی کشتی های جنگی بسته می ماند. این پیمان حاصل تلاش هفت ساله وزیر امورخارجه وقت انگلستان بود که نمی خواست تنها کشتی های جنگی روسیه حق تردد در دریای سیاه را داشته باشند. در واقع با این معاهده عملا پیمان خونکار اسله سی که به روسها اجازه تردد انحصاری دردریای سیاه را می داد باطل شد.

با معاهده لندن دوتنگه بسفر و داردانل به روی کشتی های جنگی بسته شد
با معاهده لندن دوتنگه بسفر و داردانل به روی کشتی های جنگی بسته شد

از قحطی ایرلند تا جنگ کریمه
در سال 1849 یک قحطی مهیب در ایرلند که آن زمان مستعمره انگلستان بود آغازشد. عبدالمجید که قصد داشت کمک های دولت انگلستان درجنگ با مصر را جبران کند تصمیم به ارسال 12هزارپوند برای کمک به قحطی زدگان ایرلند گرفت. اما این تصمیم باعث ناراحتی ملکه ویکتوریا شد. چرا که پذیرش کمک مالی از عثمانی را باعث تحقیرکشورش می دانست. در نهایت دولت انگلستان تنها 5 هزار پوند از این کمک را پذیرفت.در دوران سلطنت عبدالمجید کلاه فینه تبدیل به پوشش رسمی و قانونی مردان ترک شد. همچنین ساموئل مورس مخترع تلگراف در سال 1847 برای احداث خطوط تلگراف به عثمانی آمد و اولین تلگراف تاریخ عثمانی توسط سلطان فرستاده شد. در سال 1849 لایوس کوشوت انقلابی معروف مجارستانی بعد از ناکامی در برقراری حکومت جمهوری درمجارستان (آن زمان متعلق به امپراتوری اتریش بود) به عثمانی گریخت. اتریش وروسیه از عبدالمجید درخواست تسلیم او را کردند اما او حاضر به تسلیم کوشوت نشد و او نیز به انگلستان و سپس به آمریکا گریخت. عبدالمجید در سال 1852 نشان افتخار مجیدیه را تاسیس کرد.

قحطی مرگبار ایرلند. سلطان عبدالمجید تصمیم به فرستادن کمک های نقدی به ایرلند گرفت که البته دولت انگلستان چندان خوشش نیامد
قحطی مرگبار ایرلند. سلطان عبدالمجید تصمیم به فرستادن کمک های نقدی به ایرلند گرفت که البته دولت انگلستان چندان خوشش نیامد

پیش زمینه های جنگ کریمه

23 سال از آخرین جنگ روسیه و عثمانی می گذشت که دو کشور باردیگر درآستانه نبردی جدید قرار گرفتند. در شکل گیری این جنگ خونین غرور بیش از حد نیکلای اول امپراتور وقت روسیه اهمیت فراوانی داشت. سرنگونی حکومت لویی فیلیپ در فرانسه و فردیناند امپراتور اتریش در جریان انقلاب های 1848 عملا تاج و تخت روسیه را به قوی ترین سیستم سلطنتی اروپا تبدیل کرده بود. نیکلای اول تصور نمی کرد انگلستان به تنهایی توان حمایت از عثمانی را داشته باشد. از سوی دیگر براساس عهدنامه کوجک قینجارچی که هفتاد سال پیش بسته شده بود دولت روسیه حامی حقوق اقلیت های مسیحی عثمانی بود و این بند عملا دست تزار را برای دخالت در عثمانی باز می گذاشت. قبل از آغاز جنگ تزار نیکلای مذاکرات مفصلی با سرهامیلتون سیمور سفیر انگلستان در روسیه انجام داد. هدف نیکلای راضی کردن انگلستان برای جنگ پیش رو با عثمانی بود. نیکلای به سفیر عثمانی گفت امپراتوری عثمانی در چنان فقر وفلاکتی به سر می برد که بد نیست روسیه و انگلستان آن را تصرف و خاک آن را میان خود تقسیم کنند.

نیکلای اول امپراتور مغرور روسیه. جنگ خونین کریمه به دلیل زیاده خواهی های او آغازشد
نیکلای اول امپراتور مغرور روسیه. جنگ خونین کریمه به دلیل زیاده خواهی های او آغازشد

البته نیکلای سعی کرد با دادن تعهد مبنی برعدم تصرف استانبول انگلیسی ها را به حمایت از خود راضی کند. نیکلای برای راضی کردن انگلستان پیشنهاد تصرف مصر،جزیره کرت،سودان وقبرس را کرد. اما سفیر انگلستان گفت کشورش هیچ چشم داشتی به این مناطق ندارد(البته این ادعا چند سال بعد نقض شد و انگلیسی ها تمام این مناطق را تصرف کردند) . سیمور به دولت انگلستان توصیه کرد با نهایت ادب درخواست نیکلای را رد کند. نیکلای که طرحش را شکست خورده می دید این بار مسئله حقوق مسیحیان ارتدوکس ساکن در عثمانی را پیش کشید اما این بار یک سد محکم در برابرش ظاهر شد. لرد استاتفورد یکی از مهم ترین سیاست مداران وقت انگلستان و دشمن درجه یک روسیه در این شرایط وارد عمل شد. استراتفورد سال ها در عثمانی به عنوان سفیر خدمت کرده بود و به روی سلطان عبدالمجید نفوذ زیادی داشت. در این بین دولت روسیه به امپراتور عثمانی اخطارکرد به سرعت تمامی اراضی حاشیه رود دانوب وشبه جزیره کریمه را تخلیه کند.در این شرایط تقریبا همه کشورهای اروپایی دچار وحشت از روسها شدند. حتی امپراتوری اتریش که جزو متحدان نزدیک تزار بود به جبهه انگلیس و عثمانی پیوست. از بخت بد نیکلای ناپلئون سوم برادر زاده ناپلئون بناپارت نیز در سال 1853 در فرانسه به قدرت رسید و بلافاصله این کشور نیز به جمع متحدین اروپایی طرفدار عثمانی پیوست.

ناپلئون سوم. به قدرت رسیدن برادرزاده ناپلئون در فرانسه معادلات قدرت را در اروپا برهم زد و آنهارا یک قدم به جنگ باروسیه نزدیکتر نمود
ناپلئون سوم. به قدرت رسیدن برادرزاده ناپلئون در فرانسه معادلات قدرت را در اروپا برهم زد و آنهارا یک قدم به جنگ باروسیه نزدیکتر نمود

کشورهای اروپایی در وین یک اجلاس صلح برگزار کردند. هدف این جلسه که روسیه درآن حضور نداشت پیدا کردن راهی برای رفع اختلافات مذهبی بین عثمانی و روسیه بود. نیکلای با طرح پیشنهادی اروپایی ها موافقت کرد اما لرد استاتفورد از روسها متنفر بود و به طور محرمانه به سیاست مداران عثمانی گفت با این توافق مخالف است. در نهایت ترکها پیشنهادات اجلاس وین را رد کردند و آتش جنگ بین دو کشور شعله ورشد.

آغاز جنگ خونین کریمه

نیکلای که توافق وین را از دست رفته می دید تصمیم به آغازجنگ با عثمانی گرفت. درواقع امپراتور وقت روسیه تصور می کرد پشتیبانی اروپایی ها از ترک ها تنها به مسائل دیپلماتیک محدود می شود و امکان اتحاد نظامی این کشورها برضد روسیه را غیرممکن می دانست. در ژوییه 1853 به ارتش روسیه فرمان حمله به اراضی رود دانوب را صادر کرد. ارتش روسیه بلافاصله مولداوی و والاشیا را تسخیر کرد که با اعتراض عثمانی مواجه شد. باوجود اخطارهای شدید کشورهای اروپایی به نیکلای مبنی بر پایان جنگ او بازهم توجهی نکرد و ارتش روسیه در نوامبر همان سال نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه کل ناوگان دریایی عثمانی را در بندر سی نوپ از بین برد. به دنبال این واقعه ملکه ویکتوریا و ناپلئون سوم پیام های همدردی خود را برای عبدالمجید فرستادند.

آتش زدن ناوگان عثمانی در سینوپ تنها نقطه آغاز جنگ مصیبت بار کریمه بود
آتش زدن ناوگان عثمانی در سینوپ تنها نقطه آغاز جنگ مصیبت بار کریمه بود

روسیه که تصور نمی کرد حمایت اروپا از عثمانی تا این حد شدید باشد از اتریش خواست با پادرمیانی قضیه را فیصله دهد. اما اعلام جهاد در عثمانی و عبور کشتی های جنگی انگلستان و فرانسه از داردانل به روسیه فهماند که وارد جنگی خانمان سوز شده است. ازبین کشورهای اروپایی تنها پادشاهی یونان و شورشیان بلغاری و گرجی از روسها حمایت می کردند.
بعد از قرن ها دو کشور انگلستان و فرانسه برضد یک کشور اروپایی دیگر متحد شدند. اتریش خود را از این اتحاد نظامی کنار کشید و پادشاهی ساردنیا جایش را در کنار دو قدرت دیگر گرفت( پادشاهی ساردنیا یک کشور بود که حدود 500 سال در بخش هایی از ایتالیا و فرانسه حکومت می کرد) .

در روز 27 مارس 1854 پنجاه هزار سرباز فرانسوی به فرماندهی مارشال سنت آرنو و بیست پنج هزار سرباز انگلیسی به فرماندهی لرد راگلان و بیست یک هزار سرباز ایتالیایی از پادشاهی ساردنی در شبه جزیره گالی پولی پیاده شدند(پادشاه وقت ساردنی یعنی ویکتورامانوئل دوم به خوبی از فرصت جنگ کریمه استفاده کرد. حضور ساردنی در این جنگ باعث شد تا مورد توجه کشورهای اروپایی قرار بگیرد و در نتیجه در سال 1861 به عنوان پادشاه ایتالیا انتخاب شد)

سربازان فرانسوی در جنگ کریمه نقش پررنگی داشتند
سربازان فرانسوی در جنگ کریمه نقش پررنگی داشتند

بلافاصله 170 هزار سرباز ترک نیز برای پشتیبانی به جبهه نبرد خونین کریمه فرستاده شدند. البته این تعداد سربازان تنها برای شروع جنگ بود در روزهای اوج جنگ تعداد سربازان فرانسوی به سیصد هزار نفر و سربازان انگلیسی به صد و ده هزار نفر هم رسید. علاوه بر این سربازان نیروی دریایی فرانسه و انگلستان نیز عازم دریایی سیاه شدند. نیروهای متفقین از گالی پولی عازم بندر وارنا بلغارستان شدند. اعلام جنگ متحدین اروپایی برضد روسیه باعث خشم شدید نیکلای شد.
اگرچه ارتش روسیه بیش از 500 هزار نفر نیرو داشت اما در برابر سربازان کارآزموده انگلستان ،فرانسه و ساردنی که با سربازان بی شمار عثمانی حمایت می شدند کاری از پیش نبرد. با ورود این نیروها نبردهای زمینی آغاز شد. ابتدا پیروزی با روسها بود. چرا که هنوز سربازان کمکی به نیروهای متفق نرسیده بود. اما با رسیدن قوای کمکی از اروپا و همین طور رسیدن سربازان عثمانی معادله نبرد عوض شد. مولداوی و والاشیا به سرعت از دست روسها خارج شد و ارتش روسیه دست به عقب نشینی گسترده زد.

گسترش دامنه جنگ کریمه از بالتیک تا اقیانوس آرام

دامنه جنگ کریمه تنها به شبه جزیره کریمه محدود نماند و در سپتامبر همان سال نیروی دریایی انگلیس و روسیه به طور مشترک به بندر بومانسورد در دریای بالتیک حمله کردند. باوجود اینکه حمله بسیار شدید بود اما نیروهای مدافع بندر به سختی موفق به حفظ آن شدند. هدف دو کشور از این کار تضعیف پایگاه دریایی اصلی روسها در بندر کرونشتات بود.
حضور متفقین دردریای بالتیک مشکلات فراوانی را برای مسیرهای تجارت دریایی روسها به وجود آورد. در پاییز همان سال یک ناوگان از کشتی های جنگی HMS انگلیسی ها راهی دریای سفید شدند. آنها قصد نفوذ به منطقه آرخانگلسک را داشتند که با مقاومت روسها با شکست مواجه شدند.

در جنگ کریمه سربازان فرانسوی وانگلیسی دوشادوش سربازان ترک برضد روسها جنگیدند
در جنگ کریمه سربازان فرانسوی وانگلیسی دوشادوش سربازان ترک برضد روسها جنگیدند

به طور همزمان نیروی دریایی متفقین در اقیانوس آرام هم برضد روسها وارد عمل شد(درواقع کریمه یک جنگ تقریبا جهانی شده بود). ناوگان دریایی انگلستان و فرانسه به بندر پتروپاولسک واقع در شبه جزیره کامچاتکا نیز حمله کردند. هدف متفقین از این عملیات جلوگیری از عملیات های انتقام جویانه روسها در اقیانوس آرام بود. روسیه به ژاپن برای اتحاد برضد اروپایی ها پیشنهاد داد اما قبل از اینکه دولت ژاپن بتواند کمکی به روسها بکند زلزله شدیدی باعث ویرانی بخش های زیادی از این کشور شد و دست روسها از نظر متحد خالی ماند. باوجود تلاش متفقین آسیب چندانی به ناوگان اقیانوس آرام و همین بندر پتروپاولسک وارد نشد.

بمباران بندر بومانسرود توسط متفقین در دریای بالتیک. جنگ کریمه به سرعت به نقاط مختلف دنیا کشیده شد
بمباران بندر بومانسرود توسط متفقین در دریای بالتیک. جنگ کریمه به سرعت به نقاط مختلف دنیا کشیده شد

آغاز محاصره سواستوپل

نیروی دریایی متفقین ابتدا در سپتامبر 1854 در منطقه آلما نیروی دریایی روسیه را از بین بردند. در روز 26 سپتامبر نیز محاصره بندر مهم سواستوپل که مرکز فرماندهی روسیه در دریای سیاه بود آغاز شد. تزار نیکلای اول به دلیل بیماری ذات الریه در سنت پترزبورگ بستری بود و نتوانست خود را به جبهه برساند. محاصره بندر سواستوپل 349 روز طول کشید . در محاصره دریایی 65 هزار سرباز به همراه ده ها کشتی جنگی بندرسواستوپل و کل شبه جزیره کریمه را زیر آتش گرفتند. محاصره سواستوپل بسیار خونین بود . 109 هزار سرباز روس و 128 هزار نفر از سربازان متفقین کشته شدند.

محاصره خونین سواستوپل. بیش از دویست هزار سرباز از هر دو طرف در طی این محاصره کشته شدند
محاصره خونین سواستوپل. بیش از دویست هزار سرباز از هر دو طرف در طی این محاصره کشته شدند

شکست های پی در پی روسیه باعث شد تعضیف روحیه شدید تزار بیمار شد و او در حالی که هنوز این نبرد به اتمام نرسیده بود در 3 مارس 1855 در سن 58 سالگی در گذشت. مرگ تزار روند شکست روسیه را سریعتر کرد و در سپتامبر همان سال بندر سواستوپل سقوط کرد و روسیه تمامی پایگاه های خود را در دریای سیاه از دست داد.

افزایش فشار متفقین بر ارتش روسیه

اگرچه در تسلیم بندر سواستوپل صد هزار سرباز روسیه کشته و هشتاد هزار نفردیگر اسیر شده بودند و تزار نیکلای هم مرده بود اما به نظر می رسید ارتش روسیه قصد تسلیم شدن نداشت. به همین خاطر در بهار 1855 نیروی دریایی متفقین تصمیم گرفت پایگاه ها و بنادر تدراکاتی روسها را در حاشیه دریای آزوف تخریب کند. کشتی های انگلیس و فرانسه با عبور از تنکه کرچ بسیاری از انبارها و مراکز تدارکاتی روسها را از بین بردند. به غیر از دو شهر روستوف و آزوف هیچ منطقه ایی از این حملات جان سالم به درنبرد. در 21 مه بندر تانگروگ در کنار رود دن و خلیج آزوف توسط متفقین محاصره شد.

متفقین در تنگه کرچ. آنها با ورود به دریای آزوف به تمامی پایگاه های دریایی و زمینی ارتش روسیه در این منطقه حمله کردند
متفقین در تنگه کرچ. آنها با ورود به دریای آزوف به تمامی پایگاه های دریایی و زمینی ارتش روسیه در این منطقه حمله کردند

هدف متفقین جلوگیری از بارگیری و ارسال صدها تن آذوقه شامل گندم و جو برای ارتش روسیه بود. آنها از حاکم شهر خواستند تسلیم شود اما ویگور تولستوی فرماندر تانگروگ نپذیرفت. در نتیجه بمباران 6 ساعته بندر توسط کشتی های متفقین آغازشد. محاصره تانگروگ تا ماه اوت همان سال ادامه یافت اما متفقین موفق به تصرف این بندر نشدند.

در ژوئن 1855 یک ژنرال روسی به اسم مورایف به شهر کارس که در قلمرو عثمانی بود حمله کرد و نیروهای مشترک انگلستان و عثمانی را شکست داد. سقوط کارس برای مردم روسیه مانند یک بمب روحیه عمل کرد و هزاران نفر آن را جشن گرفتند. بسیاری از مردم روسیه تصور می کردند با این پیروزی راه قسطنطنیه به روی ارتش روسیه باز خواهد شد(تصرف قسطنطنیه یا استانبول یکی از آرزوهای دست نیافتنی و قدیمی روسها برای چندین قرن بود) .

این پیروزی و مقاومت سرسختانه ارتش روسیه انگلستان را بشدت عصبی کرد. آنها قصد داشتند تا انهدام کامل دولت تزاری به جنگ کریمه ادامه دهد.
باوجود اینکه ارتش روسیه در یک نبرد مهم پیروز شده بود و. ژنرال مورایف خود را برای حمله به سوی خاک اصلی عثمانی آماده می کرد اما نه تزار الکساندر دوم جوان و نه کنت نستلرود صدراعظم پیر روسیه و نه حتی فرانسه علاقه ایی به ادامه نبرد نداشتند.

الکساندردوم تزار جدید روسیه هیچ علاقه ای به ادامه جنگ کریمه نداشت
الکساندردوم تزار جدید روسیه هیچ علاقه ای به ادامه جنگ کریمه نداشت

فرانسوی ها تقریبا دوبرابر بقیه متحدان شان تلفات و هزینه داده بودند و به همین خاطر به سرعت نبرد خون بار کریمه به انتها رسید. در نهایت تزار جوان تسلیم اولتیماتوم کشورهای اروپایی شد و مذاکرات صلح در شهر پاریس آغاز شد.

معاهده صلح پاریس
مذاکرات صلح با حضور الکساندر دوم در مارس 1856 در شهر پاریس انجام شد. این معاهده به کنگره پاریس معروف است.مفاد این معاهده برای روسها فاجعه آمیز بود. بر اساس این عهدنامه صلح روسیه موافقت کرد برای همیشه از اراضی رود دانوب چشم پوشی کند . همچنین تزار ودولت روسیه قول دادند به استقلال و تمامیت ارضی عثمانی احترام بگذارند. همچنین این کشور از حمایت از مسیحیان ارتدوکس عثمانی دست کشید و حمایت از مسیحیان عثماین به کشورهای اروپایی واگذارشد.
طبق این معاهده مولداوی و والاشیا و صربستان مستقل شدند و زیر نظارت بین المللی قرار گرفتند. دریای سیاه نیز به روی کشتی های جنگی بسته شد و روسیه وعثمانی هردو قول دادند در این سواحل این دریا استحکامات نظامی و زراد خانه نسازند.

مذاکره صلح پاریس . نتیجه این مذاکرات یک شکست تمام عیار برای روسها بود
مذاکره صلح پاریس . نتیجه این مذاکرات یک شکست تمام عیار برای روسها بود

تاثیرات جنگ کریمه
نبرد کریمه نقطه عطف تاریخ اروپا و حتی دنیا بود چرا که بسیاری از مسائل و اتفاقات میدان جنگ در این میدان تغییر کرد. در این جنگ برای اولین بار از راه آهن و تلگراف استفاده شد. همچنین مطبوعات اروپا توانستند با سبک جدیدی از خبرنگاری جنگی را برای اطلاع رسانی به مردم ایجاد کنند. استفاده از سلاح های مدرن تلفات این نبرد را بسیار بالا برد. متفقین 293 هزار نفر و روسیه 400 هزار نفر تلفات دادند. برای اولین واحد بهداری جنگی در میدان نبرد ایجاد شد که زمینه ساز سازمان جهانی صلیب سرخ در سال های آینده شد(فلورانس نایتینگل پرستار معروف انگلیسی برای اولین بار در این جنگ بیمارستان های صحرایی برای سربازان زخمی متفقین تاسیس کرد)

فلورانس نایتینگل . بانوی معروف انگلیسی. برای اولین بار در جنگ کریمه واحد بهداری نظامی به دست او تاسیس شد که در آینده تبدیل به سازمان صلیب سرخ گردید
فلورانس نایتینگل . بانوی معروف انگلیسی. برای اولین بار در جنگ کریمه واحد بهداری نظامی به دست او تاسیس شد که در آینده تبدیل به سازمان صلیب سرخ گردید

نبرد کریمه به روسها اثبات کرد که کشورهای اروپایی به هیچ وجه حاضر به نابودی عثمانی و برهم خوردن تعادل قدرت در اروپا نیستند و برای این کار برای اولین بار کشورهای مسیحی کاتولیک و پروتستان با یک کشور مسلمان برضد روسیه ارتدوکس متحد شدند. پیروزی در این جنگ خونین حتی برای کشورهای متحد اروپایی نیز کم هزینه نبود. اگرچه عثمانی در نبرد کریمه به پیروزی رسید اما حضورسربازان به اصطلاح کافر مسیحی در کنارسربازان ترک باعث برانگیخته شدن احساسات مذهبی مردم عثمانی شد. آنها از حضور زنانی مانند فلورانس نایتینگل در جبهه جنگ که در حال کمک و مداوای مجروحین بود حیرت زده بودند و اسب سواری سلطان عبدالمجید در کنار ژنرال های اروپایی آنها را خشمگین کرد.

دیوانگی های عبدالمجید

در بین این همه اتفاقات مهم از جنگ با روسیه و مصر گرفته تا اصلاحات معروف به تنظیمات عبدالمجید نیز مانند بسیاری از اجدادش رفتارهای جنون آمیز کم نداشت. امپراتور عثمانی علاقه بسیار شدیدی به زندگی تجملی داشت. او در سال 1843 در یک طرح دیوانه وطرح ساخت یک کاخ بی نظیر و عظیم را ریخت. سلاطین عثمانی تا آن تاریخ در کاخ معروف توپقاپی زندگی می کردند اما عبدالمجید این کاخ را در شان خود نمی دانست از این رو در آن سال بالیان معمار معروف ارمنی را استخدام کرد. عبدالمجید به معمار خود گفت بایدبرای او یک قصری بسازد که در کل جهان بی نظیر باشد و بودجه نامحدودی نیز در اختیار او گذاشت. به دلیل توقعات عجیب و غریب امپراتور عثمانی و همین طور بودجه نامحدود کاخ جدید که دلمه باغچه نامیده می شد اولین قصر به سبک معماری اروپایی در عثمانی بود و تبدیل به عجیب ترین وباشکوه ترین قصر دنیا در آن سال ها شد. برای تزیین دلمه باغچه 14 تن طلا به کار رفت و اتاق ملکه مادر تماما از طلا ساخته شد. بنای این قصر خیره کننده حدود 5 میلیون پوند هزینه روی دست عبدالمجید گذاشت.

چلچراغ اهدایی ملکه ویکتوریا در کاخ مجلل دلمه باغچه
چلچراغ اهدایی ملکه ویکتوریا در کاخ مجلل دلمه باغچه

تمام سلاطین اروپایی آن سال ها به خاطر منافع سیاسی رابطه خوبی با سلطان عبدالمجید داشتند و هدایای بسیار گران قیمت وباشکوهی برای تزیین دلمه باغچه فرستادند. ملکه ویکتوریا بزرگترین چلچراغ دنیارا برای این قصر فرستاد و حتی تزار روسیه نیکلای (هنوز جنگ کریمه آغازنشده بود) پوست خرس سفید قطبی برای تزیین کاخ فرستاد. بنای قصر تا سال 1856 طول کشید و کل دستگاه سلطنت و دولت عثمانی به آنجا منتقل شد. عبدالمجید تنها به ساخت قصر اکتفا نکرد و به سرعت دلمه باغچه به محلی برای برگزاری جشن های باشکوه تبدیل شد. رقاصان باله برای اجرای نمایش به این کاخ دعوت شدند. عبدالمجید که تحت تاثیر فرهنگ اروپایی قرار گرفته بود طی دستوری به زنان حرمسرای خود دستور داد از این به بعد به سبک غربی لباس بپوشند.

کاخ دلمه باغچه نمادی از رفتارهای متناقض و جنون آمیز سلاطین عثمانی در قرن 19 میلادی بود
کاخ دلمه باغچه نمادی از رفتارهای متناقض و جنون آمیز سلاطین عثمانی در قرن 19 میلادی بود

بدین ترتیب به سرعت اشراف و خاندان سلطنتی تبدیل به یکی از اصلی ترین محصولات تجملاتی اروپایی تبدیل شدند. به سرعت شرکت های بزرگ اروپایی در محله پرا استانبول فروشگاه هایی دایر کردند. این فروشگاههای اروپایی به سرعت به اصلی ترین مراکز کسب اطلاعات از دربار عثمانی تبدیل شد.

همچنین مسجد معروف ایاصوفیه از سال 1847 تا 1849 بازسازی شد. عبدالمجید در ادامه اصلاحات اروپایی اش نخستین تئاتر فرانسوی را در استانبول تاسیس کرد.
عبدالمجید به دلیل اصلاحات و نوع روابطش محبوبیت زیادی بین کشورهای اروپایی داشت از همین رو به عنوان اولین سلطان عثمانی نشان های افتخار لیاقت پرتغال و نشان معروف بند جوراب انگلستان را دریافت کرد. عبدالمجید اولین پادشاه مسلمانی بود که این نشان را از انگلستان دریافت کرد(دومین پادشاه ناصرالدین شاه بود)

نشان معروف گارتر یا بند جوراب . عبدالمجید به عنوان اولین امپراتور مسلمان این نشان را از بریتانیا دریافت کرد
نشان معروف گارتر یا بند جوراب . عبدالمجید به عنوان اولین امپراتور مسلمان این نشان را از بریتانیا دریافت کرد

پایان جنگ با ایران و معاهده دوم ارزنه الروم

دوره دوم جنگ های ایران و عثمانی از سال 1838 و با حمله حاکم بصره به بندر خرمشهر یا محمره آغازشده بود. اما این بار جنگ دو کشور چندان طولانی نشد و با فشارهای سیاسی شدید روسیه و انگلستان دو همسایه به سرعت پای میز مذاکره رفتند. این مذاکرات به عمر محمود دوم قد نداد . در سال 1842 مذاکرات صلح در شهر الرزنه الروم با حضور نمایندگان دو کشور آغازشد. نماینده ایران در این مذاکرات میرزاتقی خان فراهانی(امیرکبیربعدی )بود. این مذاکرات گاهی تا حدی بحرانی شد که میرزا تقی خان فراهانی را تا خطر مرگ به دست عوامل عثمانی و مخالفان صلح پیش برد!
در نهایت این مذاکرات تا سال 1845 به پایان رسید. 11 ژوئن 1846 مذاکره صلح بین دو کشور در نه ماده امضا شد. براساس معاهده دوم الرزنه الروم دولت ایران از ادعای خود بر سلیمانیه وغرب زهاب صرف نظر کرد و دولت عثمانی نیز حاکمیت ایران بر خرمشهر،جزیره خضر و ساحل چپ شط العرب به رسمیت شناخت. همچنین دولت عثمانی حق کشتیرانی دولت ایران رودخانه شط العرب را به رسمیت شناخت و قول داد با زائران و تجار ایرانی رفتار خوبی داشته باشد. باوجود این معاهده مشکلات مرزی دو کشور همچنان پایدار باقی ماند و تا عهدنامه 1975 الجزایر این اختلافات پابرجا ماند.

امیرکبیر نماینده ایران در مذاکرات دوم ارزنه الروم
امیرکبیر نماینده ایران در مذاکرات دوم ارزنه الروم

آغاز ساخت راه آهن در عثمانی

نخستین خط آهن عثمانی در سال 1856 بین قاهره و اسکندریه کشیده شد. اگرچه مصر ظاهرا تابع عثمانی در همان سال مابین شهرهای آدنا و ازمیر نیز یک خط راه آهن کشیده شد و ونخسین ایستگاه راه آهن عثمانی به نام ایستگاه آلسانک در شهر ازمیر ساخته شد. با این وجود هنوز بسیاری از نقاط اصلی عثمانی مثل استانبول راه آهن نداشتند. با این حال توسعه راه آهن در عثمانی به دوران سلطان عبدالعزیز موکول شد.

مرگ عبدالمجید

عبدالمجید در طی سال های آخر عمرش دوبار از بانک های اروپایی وام دریافت کرد و بدین ترتیب گرفتار سیستم سود وبهره بی رحم اروپایی ها شد. بیشتر مبالغ این وام صرف تجملات عجیب و غریب سلطان و بخشی نیز برای جنگ کریمه صرف شد. در نهایت این وام های بانکی دردسرها و مشکلات فراوانی برای دولت عثمانی ایجاد کرد.
سلطان عبدالمجید در طول زندگی نسبتا کوتاهش 19 زن گرفت و صاحب فرزندان فراوانی شد. با این وجود این فرزندان بلافاصله بعد از مرگ او به سلطنت نرسیدند. عبدالمجید در 25 ژوئن 1861 در سن 38 سالگی در اثربیماری سل درگذشت.

آغاز سلطنت عبدالعزیز اول
به دلیل مرگ عبدالمجید در سن جوانی هیچ کدام از فرزندانش هنوز به سن قانونی برای سلطنت نرسیده بودند و به همین خاطر تاج و تخت عثمانی به عبدالعزیز برادر 31 ساله سلطان درگذشته رسید.عبدالعزیز فردی با هیکلی غول آسا بود و 130 کیلوگرم وزن داشت.

سلطان عبدالعزیز امپراتور جدید عثمانی فردی تنومند اما بارفتارهای عجیب بود
سلطان عبدالعزیز امپراتور جدید عثمانی فردی تنومند اما بارفتارهای عجیب بود

او بلافاصله سفارش یک تختخواب غول آسا برای کاخ دلمه باغچه را داد. با این وجود عبدالعزیز از نظر جسمانی یکی از سالم ترین سلاطین عثمانی در طی 400 سال اخیر بود. مادر او پرتوعالی که همسر محبوب محمود دوم بود همچنان نفوذ زیادی در دربار داشت. عبدالعزیز تربیتی کاملا اروپایی داشت و عاشق موسیقی بود . این علاقه تاجایی پیش رفت که حتی او قطعاتی از موسیقی هم ساخت. اصلاحات معروف به تنظیمات در دوره عبدالعزیز نیز کمابیش ادامه داشت. دانشگاه استانبول در سال 1861 دوباره سازماندهی و نوسازی شد.

دردسری به نام وام های بانکی اروپایی

سی وپنجمین امپراتور عثمانی مانند پیشینیان خود وارث مشکلات فراوانی بود. یکی از این مشکلات وام های سنگین خارجی و مشکلات مربوط به بازپرداخت آنها بود.
امپراتوری عثمانی درست در آغاز جنگ کریمه یعنی آگوست 1854 به بهانه تامین هزینه های جنگ و همچنین ساخت خطوط راه آهن ،تلگراف و نوسازی نیروی دریایی در دونوبت میلیونها پوند وام از کشورها و بانک های اروپایی دریافت کرد. بیشتر این وام ها متعلق به خاندان بانکدار آلمانی روتچیلد بود. مبلغی از این پول در جنگ خونین کریمه صرف شد. اما بخش نسبتا زیادی از این وام ها در دوره عبدالحمید صرف ساخت کاخ باشکوه اما بی فایده دلمه باغچه گردید. تنها استفاده مناسب از باقی مانده این وام ها در دوره عبدالعزیز انجام شد. چرا که با سرمایه گذاری در بخش نیروی دریایی امپراتوری عثمانی تا سال 1875 تبدیل به سومین نیروی دریایی بزرگ دنیا بعد از انگلستان وفرانسه شد.

نماد خاندان یهودی- آلمانی روتچیلد. بخشی از وام های عثمانی متعلق به آنها بود
نماد خاندان یهودی- آلمانی روتچیلد. بخشی از وام های عثمانی متعلق به آنها بود

این کشور تا این سال صاحب 21 ناو جنگی و 173 کشتی جنگی مختلف دیگر شده بود. اگرچه گرفتن این وام ها در آغاز برای دولت عثمانی ساده و خوش آیند بود اما به زودی بهره های سنگین مورد درخواست کشور های اروپایی دردسر زیادی برای این کشور ایجاد کرد. خشکسالی شدید در آناتولی در 1873 و سیل در 1874 تولید محصولات کشاورزی و به تبع آن دریافت مالیات از کشاورزان را بسیار کاهش داد. دولت عثمانی برای جبران هزینه ها مجبور به افزایش مالیات در منطقه بالکان شد و همچنین به طور غیر قانونی از بازپرداخت وام ها سرباز زد. این موضوع باعث افزایش خشم و نفرت مردم بالکان از امپراتوری عثمانی شد که در سال های آینده مشکلات جدی برای این کشور ایجاد کرد.

آغاز قدرت گیری روشنفکران مشروطه خواه در عثمانی

عبدالعزیز مانند برادرش رابطه خوبی با کشورهای اروپایی خصوصا انگلستان وفرانسه داشت. به همین خاطر رفت و آمد وتحصیل جوانان عثمانی در کشورهای اروپایی در این سال ها بشدت افزایش یافته بود. افزایش آگاهی و آشنایی مردم عثمانی با سیستم های حکومتی اروپایی باعث شکل گیری نهضت های آزادی خواهانه در این کشور شد.در سال 1865 روشنفکران و تحصیل کرده های عثمانی یک انجمن به نام عثمانیان نو در استانبول تشکیل دادند. رهبر این انجمن یک نویسنده آزادی خواه به اسم نامق کمال بود. این انجمن به سرعت طرفداران زیادی پیدا کرد و حتی دو شاهزاده خاندان سلطنتی نیز به عضویت آن درآمدند. اصلی ترین هدف این انجمن تبدیل سلطنت استبدادی به مشروطه بود. اعضای انجمن عثمانیان نو از انجمن های آزادی خواهانه کاربوناری ایتالیا الگو گرفته بودند و هدفشان قیام مسلحانه نبود،بلکه قصد داشتند اصلاحات مورد نظر خود را به تدریج و بدون برانگیختن واکنش جامعه سنتی و سلطان پیش ببرند. یکی از معروف ترین اعضای این انجمن مدحت پاشا یکی از معروف ترین سیاست مداران نوگرا و اصلاح طلب عثمانی بود.

مدحت پاشا یکی از اصلی ترین سیاست مداران طرفدار نظریه حکومت مشروطه سلطنتی در عثمانی بود
مدحت پاشا یکی از اصلی ترین سیاست مداران طرفدار نظریه حکومت مشروطه سلطنتی در عثمانی بود

او بعد از سفر به اروپا پی برد که امپراتوری عثمانی به سرعت در حال سقوط است و تنها راه نجات این کشوراصلاحات عمیق درونی است. زمانی که خبر تشکیل این انجمن سری به گوش عبدالعزیز رسید به شدت وحشت زده شد. او بلافاصله دستور دستگیری رهبران این انجمن را صادر کرد و حتی فرمان اعدام آنها را نیز صادر کرده بود که در آخرین لحظه منصرف شد. باوجود منحل شدن این انجمن طرفداران سلطنت مشروطه در این کشور همچنان بیشتر می شد. بسیاری از اعضای این انجمن به کشورهای اروپایی رفتند و با تشکیل شعبه های از این انجمن در کشورهای اروپایی به تبلیغ درباره آن پرداختند. این فعالیت ها مورد توجه اروپاییان و خارجی های ساکن در عثمانی نیز قرار گرفت. یک مبلغ آمریکایی به نام وان لنپ در سال 1866 در دفتر خاطراتش نوشت: در این جا حزبی وجود دارد که به طور عمده از جوانان تحصیل کرده اروپا تشکیل شده و می توان آن را ترکیه جوان نام نهاد. هدف این حزب اصلاحات وسیع و عمیق در کلیه شئون کشور وتشکیلات دولتی است. در حالی که نارضایتی از اوضاع داخلی عثمانی همچنان روبه افزایش بود سلطان عبدالعزیز تصمیم گرفت برای اینکه خود را سلطانی محبوب و روشنفکر نشان دهد به اروپا سفر کند. در واقع سفر عبدالعزیز به خاطر دعوت ناپلئون سوم از او به منظور شرکت در نمایشگاه بین المللی پاریس بود. این سفر در سال 1867 انجام شد. یکی دیگر از اهداف سلطان مذاکره در مورد بازپرداخت وام های سنگین گرفته شده از اروپایی ها بود.

نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1867 با حضور بسیاری از سلاطین دنیا از جمله سلطان عبدالعزیز انجام شد
نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1867 با حضور بسیاری از سلاطین دنیا از جمله سلطان عبدالعزیز انجام شد

عبدالعزیز در اروپا
سلطان عبدالعزیز اولین امپراتور تاریخ عثمانی بود که با دعوت رسمی یک کشور به این قاره سفر می کرد. بیشتر اجداد عبدالعزیز به عنوان فاتح و جنگجو بارها در خاک اروپا جنگیده بودند اما عبدالعزیز بعد از قرن ها حضور فاتحانه سلاطین عثمانی در خاک اروپا به صورت صلح آمیز راهی کشور فرانسه شد. ناپلئون سوم و همسرش امپراتریس اوژنی پذیرایی بسیار باشکوهی از سلطان عبدالعزیز به عمل آوردند. عبدالعزیز این تشریفات و پذیرایی را به حساب روابط بسیار نزدیک دو کشور گذاشت و از دولت فرانسه تقاضای یک وام جدید کرد که ناپلئون سوم نپذیرفت. در نهایت عبدالعزیز دست خالی راهی انگلستان شد.

ملکه ویکتوریا و پرنس آلبرت در روی کشتی در حالی گفتگو با عبدالعزیز
ملکه ویکتوریا و پرنس آلبرت در روی کشتی در حالی گفتگو با عبدالعزیز

ملکه ویکتوریا فرمانروای مقتدر اما منزوی امپراتوری بریتانیا در ابتدا راضی به ملاقات با سلطان عجیب عثمانی نبود اما در نهایت بعد از خواهش فراوان دولتمردان انگلیسی عبدالعزیز رابه حضور پذیرفت.ملکه انگلستان به هیچ وجه از امپراتور عثمانی خوشش نیامد و در دفترش نوشت امیدوارم دیگر هرگز او را نبینم.
اگرچه پذیرایی انگلیسی ها به شکوه فرانسویان نبود اما مردم انگلستان استقبال جالبی از امپراتور عثمانی کردند. آنها به سلطان به چشم متحد خود در جنگ کریمه می نگریستند. انگلیسی ها برای عبدالعزیز حتی یک رژه مفصل دریایی هم ترتیب دادند که سلطان دریازده نتوانست از آن بهره چندانی ببرد. اگرچه عبدالعزیز هم مانند برادرش صاحب نشان گارتر یا بند جوراب شد اما در نهایت به اهداف مورد نظر خود نرسید و دست خالی اروپارا ترک کرد. عبدالعزیز در بازگشت از اروپا به جای عبرت گرفتن از کارها و اقدامات مثبت اروپایی ها دچار خودباختگی و شیفتگی فراوانی به تجملات شد و دست به کارهای عجیب و غریبی زد( سفراروپایی عبدالعزیز به شدت شبیه سفرهای اروپایی ناصرالدین شاه قاجاربه اروپا بود و تبعات مشابهی نیز داشت)
امپراتور عثمانی بعد از بازگشت از سفر اروپایی اش تحت تاثیر موزه های اروپایی دستور تاسیس موزه استانبول را نیز صادرکرد.

آغاز گسترش خطوط راه آهن در عثمانی
سلطان عبدالعزیز در ادامه گسترش خطوط راه آهن در سال 1869 امتیاز راه آهن شبه جزیره بالکان و مسیر استانبول وین را به بارون موریس فون هیرش بانکدارثروتمند آلمانی واگذار کرد. اولین بخش از این خطوط تا سال 1873 افتتاح شد. در نهایت این خط آهن طی سال های آینده تبدیل به بخشی از مسیر خط آهن معروف اورینت اکسپرس گردید.همچنین تا سال 1871 کار احداث راه آهن آناتولی آغاز شد و تا دو سال بعد ساخت مسیر آناتولی استانبول به پایان رسید.
همچنین در سال 1863 نخستین تمبر پستی چاپ و امپراتوری از سال 1875 عضو اتحادیه جهانی پست شد.

مسیرخطوط راه آهن عثمانی به سمت اروپا تا سال 1888
مسیرخطوط راه آهن عثمانی به سمت اروپا تا سال 1888

دیوانگی های عبدالعزیز
سلطان عثمانی بعد از دیدن شکوه و عظمت فرانسه و انگلستان به شدت مرعوب و شیفته تجملات شد. او از انگلستان 12 پیانو خرید و غلامانش دستور داد آنها را بر پشت خود بگذارند و برایش در باغ بنوازند. همچنین سرویس های غذاخوری تمام طلا ویاقوت بسیار گران قمیتی از فرانسه خریداری شد. رشد و گسترش نیروی دریایی عثمانی هم بعد از سفر اروپایی سلطان عبدالعزیز انجام شد. سلطان در ادامه رفتارهای عجیب و غریبش یک بار دستور داد تمامی مکاتبات دولتی با رنگ قرمز انجام شود!
در ادامه دستورات عجیب و غریب عثمانی کلیه مطالب مربوط به شکست های عثمانی از کتاب های تاریخ درسی نیز حذف شد.عبدالعزیز به اطرافیانش سوء ظن داشت و تصور می کرد همه قصد کشتن او را دارند وبرای مدتها تنها غذایش تخم مرغ های آبپزی بود که مادرش ملکه پرتو عالم پخته بود. عبدالعزیز در ادامه رفتارهای جنون آمیزش عاشق یک دختر16 ساله چرکس به نام مهری خانم هم شد و حدود یک میلیون لیره برای او خرج کرد.

مصر و ساخت کانال سوئز

مصر یکی از ثروتمندترین ایالات امپراتوری عثمانی بود. بعد از مرگ محمد علی پاشا در اوت 1849 دردسرهای دولت عثمانی در این کشور نیز نسبتا به پایان رسید. از خوشانسی دولت عثمانی ابراهیم پاشا پسرلایق محمد علی سه ماه بعد از پدرش مرد و در نتیجه این کشور به دست عباس پاشا نوه نالایق محمد علی افتاد . اوکاملا برعکس پدربزرگش بود و تمامی اصلاحات او را متوقف کرد و به طور کامل مطیع دولت عثمانی بود. اما عباس اول در ژوییه 1854 دریک توطئه خانوادگی به قتل رسید تا نوبت حکومت به پسر کوچک محمد علی یعنی سعیدپاشا برسد. سعید بلافاصله تمام کارشناسان خارجی اخراج شده را به مصر بازگردانند که یکی از این افراد فردیناند دولسپس مهندس فرانسوی بود.

اسماعیل پاشا حاکم مصر. او ضمن گرفتن لقب خدیواز دولت عثمانی کار ساخت کانال سوئز را نیز به اتمام رسانید
اسماعیل پاشا حاکم مصر. او ضمن گرفتن لقب خدیواز دولت عثمانی کار ساخت کانال سوئز را نیز به اتمام رسانید

رویای متصل کردن دریای مدیترانه و دریای سرخ یکی از رویاهای باستانی مصریان بود که در طی 4 هزار سال بارها برای آن تلاش کرده بودند. رویایی که حتی در دوران سلطنت داریوش شاه هخامنشی در مصر برای مدتی به حقیقت پیوسته بود. از زمان حمله ناپلئون به مصر باردیگر این طرح مطرح شد اما محمدعلی پاشا حاکم باهوش و مقتدر وقت مصر هر بار به نحوی با این طرح مخالفت می کرد. محمد علی معتقد بود در سال های آغازین حکومتش در مصر اعتقادی به صرف هزینه سنگین برای ساخت این کانال نداشت و حتی معتقد بود در صورت ساخت همچین آبراهه استراتژیکی این کشور به سرعت تبدیل مستعمره اروپایی ها خصوصا انگلستان تبدیل خواهد شد. اما از سال 1833 و بعد از شکست محمدعلی پاشا درمسیر کسب استقلال مصر و برای کسب اعتبار و درآمد بیشتر ، با وسوسه مهندسان فرانسوی مثل فردینان دولسپس و دوستش لینان موافقت خود را با آغاز طرح های مطالعاتی ساخت این کانال اعلام کرد. اما به دلایل مختلف شروع عملیات ساختمانی تا سال 1854 و شروع حکومت سعیدپاشا به تعویق افتاد.سعیدپاشا رابطه دوستانه و نزدیکی با دولسپس داشت و بلافاصله دستور ساخت کانال سوئز را صادرکرد. در سال 1858 یک شرکت بین المللی برای ساخت این کانال تاسیس شد. برای شروع سی هزار کارگر مصری به کار گرفته شدند.

فردیناند دولسپس مهندس فرانسوی او رویای کانال سوئز را به واقعیت تبدیل کرد
فردیناند دولسپس مهندس فرانسوی او رویای کانال سوئز را به واقعیت تبدیل کرد

دولت انگلستان یکی از جدی ترین مخالفان ساخت کانال سوئز بود چراکه معتقد بود تسلط هر کشوری بر این کانال باعث به خطر افتادن امنیت مستعمره های انگلستان خصوصا هند خواهد شد. از همین رو از هیچ تلاشی برای کارشکنی در ساخت این کانال خودداری نکرد.
به دلیل تبلیغات وسیع منفی از سوی انگلستان(پالمرستون نخست وزیر وقت انگلیس معتقد بود دولسپس یک کلاه بردار بزرگ است و قصد فریب مردم اروپار را دارد) سهام شرکت ساخت کانال در اروپا فروش نمی رفت تا اینکه در نهایت بازهم خاندان بانکدار روتچیلد به کمک دولسپس و شرکتش آمد.

برگه سهام کانال سوئز. به دلیل تبلیغات منفی انگلیسی ها در ابتدا کسی حاضر به خرید آن نبود اما با آغاز کار کانال ارزش آن به میلیون ها پوند رسید
برگه سهام کانال سوئز. به دلیل تبلیغات منفی انگلیسی ها در ابتدا کسی حاضر به خرید آن نبود اما با آغاز کار کانال ارزش آن به میلیون ها پوند رسید

همچنین لسپس پسرخاله امپراتریس اوژنی ملکه وقت فرانسه بود که همین مسئله باعث شد تا کشور فرانسه به یکی از اصلی ترین پشتیبانان این طرح تبدیل شود. این طرح برخلاف تصوردولسپس طولانی شد و عمرسعیدپاشا به دیدن مراسم آن کفاف نداد. در نهایت کانال سوئز در 17 نوامبر 1867 این پروژه با حضور اسماعیل پاشا حاکم وقت مصر و افرادی نظیر امپراتریس اوژنی،ولیعهد وقت اتریش وبسیاری از مهمانان بلندپایه اروپایی و مصری افتتاح شد. اسماعیل پاشا به برکت افزایش درآمد مصرو مبلغ خراج سالانه به سلطان عبدالعزیز را افزایش داد. عبدالعزیز هم در ازای این پول به اسماعیل پاشا لقب خدیو داد و حاکمیت مصر بر سودان را نیز به رسمیت شناخت. ساخت کانال سوئز سرآغازی برورشکستگی و نفوذ انگلستان وتصرف مصر از سوی این کشور بود.

آغاز دردسرهای عبدالعزیز

سال 1869 امپراتور عثمانی دومهمان مطرح خارجی داشت. اولین نفر امپراتریس اوژنی همسر ناپلئون سوم بود. اوژنی برای حضور در مراسم افتتاحیه کانال سوئز به استانبول آمد و در کاخ دلمه باغچه مهمان بزم عالم ملکه مادر سالخورده گردید. بزم عالم پوشش و سبک لباس پوشیدن اوژنی را توهینی به خود تلقی کرد و همین مسئله تبدیل به یک بحران دیپلماتیک درروابط عثمانی و فرانسه گردید. همچنین پرنس ادوارد شاهزاده ولز و ولیعهد وقت انگلستان مدتی مهمان امپراتور عثمانی بود.

امپراتریس اوژنی. ملکه فرانسه. او برای افتتاح کانال سوئز ابتدا به استانبول و سپس به مصرسفرکرد
امپراتریس اوژنی. ملکه فرانسه. او برای افتتاح کانال سوئز ابتدا به استانبول و سپس به مصرسفرکرد

تا سال 1871 مشاوران کاردان سلطان عبدالعزیز یعنی فواد پاشا و مهمت امین پاشا از دنیا رفتند. این دونفر جزو اصلی ترین وزنه های دولت عثمانی بودند و از دوران سلطان عبدالحمید و آغاز روند اصلاحات درونی در این کشور نقش مهمی داشتند. در همان سال ناپلئون سوم بعد از یک جنگ سخت مغلوب امپراتوری نوپای آلمان شد و دولت عثمانی برای پرکردن خلا متحد اروپایی سعی کرد به دولت روسیه نزدیک ترشود.

آغازبحران بالکان

در سال های پایانی حکومت عبدالعزیز اوضاع در منطقه بالکان بحرانی شد. فشار سنگین وام های خارجی وحوادث طبیعی مثل سیل و خشکسالی منجر به افزایش مالیات های منطقه بالکان شد. از سال 1875 نا آرامی در منطقه بوسنی و هرزگوین آغازشد. اما آتش بحران بالکان در منطقه بلغارستان شعله ور شد. بلغارستان یکی از قدیمی ترین مناطق تحت سلطه عثمانی بود. این کشور از سال 1396 یعنی حدود 500 بود که زیر سلطه امپراتوری عثمانی قرار داشت. بلغارستان از نظر مذهبی و حتی نژادی اشتراک بسیار زیادی با روسها داشت. اما در تمام این سال ها مردم بلغارستان اختلافات مذهبی فراوانی با دولت عثمانی داشتند. یکی از این مشکلات حضور کشیشان یونانی در بلغارستان بود. دولت عثمانی هرساله تعدادی کشیش یونانی برای کشور بلغارستان می فرستاد که نه از نظر فرهنگی ونه زبانی هیچ شباهتی به بلغارها نداشتند. قبل از جنگ کریمه کمیته ای برای رسیدگی به مشکلات مذهبی بلغارها تشکیل شده بود. روسها از این فرصت برای افزایش اختلاف و بحران در بلغارستان استفاده کردند. در نهایت شورش برضد دولت عثمانی درشهرباتاک آغازشد. دولت عثمانی مانند تمام 500 سال اخیر به طرز کاملا وحشیانه و با قساوت شورش را سرکوب کرد. منتها شرایط با قرون گذشته کاملا متفاوت بود. دراز قرن 14 تا 18هرباردرمنطقه بالکان و یا دیگرنقاط تابعه امپراتوری شورشی رخ میداد سلاطین عثمانی بشدت و با سنگدلی تمام این شورش ها را سرکوب می کردند. اما در سال های میانی قرن نوزدهم دیگر امکان سرکوب مردم بدون بازتاب جهانی وجود نداشت. سربازان عبدالعزیز به رسم معمول برای دادن یک درس عبرت کشتارهای تمام و کمالی را در شهر باتاک انجام دادند. اما از بخت بد سلطان یک خبرنگار آمریکایی به نام ج.ا مک گاهان که خبرنگار روزنامه دیلی نیوز لندن بود راهی منطقه شورشی شد. گزارش های مک گاهان از بلغارستان نقطه عطف بحران بالکان بود.

مک گاهان خبرنگار آمریکایی دیلی نیوز. گزارش های او از شورش بلغارستان مردم اروپا را تکان داد
مک گاهان خبرنگار آمریکایی دیلی نیوز. گزارش های او از شورش بلغارستان مردم اروپا را تکان داد

طبق مشاهدات او ترکها در یک نوبت 12 هزار نفر را قتل عام کرده بودند. از همه فجیع تر آتش زدن 1200 زن و کودک در یکی از کلیساهای شهر بود. صبح روز 7 اوت 1876 این گزارش در روزنامه دیلی نیوز لندن چاپ شد و مردم انگلستان و کل اروپا را حیرت زده کرد. گزارش های مک گاهان از منطقه شورش تا دو هفته ادامه یافت و مردم را بهت زده کرد. این گزارشها بسیار دلخراش بود و بازتاب زیادی در کل اروپا داشت. دولت انگلستان یک مامور به نام والتر بارینگ را برای تحقیق در مورد شورش بلغارستان به استانبول فرستاد. با وجود تایید بارینگ دولت انگلیس هیچ علاقه ای به رویارویی با دولت عثمانی نداشت. دیزراییلی نخست وزیر وقت انگلستان معتقد بود مقالات مک گاهان کاملا مغرضانه نوشته شده و اوضاع دربلغارستان آنقدرها هم بحرانی نیست. اما گلادستون نخست وزیر سابق سعی می کرد با انتشارمقالاتی این ماجرا را در صدراخبار روز انگلیس و اروپا قراردهد. باوجود اینکه جنایات در اروپا بازتاب زیادی داشت و موجب نفرت اروپایی ها از عثمانی شد اما تزار الکساندر دوم امپراتور وقت روسیه با فرستادن پیام تبریکی برای عبدالعزیز از قاطعیت او در سرکوب شورش تشکرکرد!

کودتا برضد سلطان عبدالعزیز
در ماه های آخر سلطنت عبدالعزیز اوضاع عثمانی به شدت بحرانی بود. شورش و نا آرامی در بالکان همچنان رو به افزایش بود. وام های بانکی پرداخت نشده و همچنین بهره های سنگین آن بر اقتصاد عثمانی سنگینی می کرد. نارضایتی عمومی مردم عثمانی از سلطان به طرز فراوانی افزایش یافته بود. در این شرایط عبدالعزیز متوجه شد چاره ای جز انتصاب مدحت پاشا به مقام صدارت ندارد. مدحت پاشا بعد از انتصاب به عنوان وزیراعظم متوج شد برای نجات عثمانی چاره ای جز برکناری عبدالعزیز و به تخت نشاندن برادر زاده اش مراد ندارد. اگرچه مراد فردی الکلی و ضعیف بود اما مدحت پاشا مجبور شد او را سلطان منجی و محبوب معرفی کند. مدحت پیشنهاد برکناری سلطان را با حسین عونی وزیر جنگ مطرح کرد. مدحت پاشا و حسین عونی فتوای علمای مذهبی استانبول را هم برای برکناری سلطان گرفتند. در نیمه شب 29 مع 1876 وزیر جنگ به همراه عده ای از سربازان وفادار به خود با قایق راهی قصر مجلل دلمه باغچه شدند. سربازان محافظ سلطان به راحتی و بعد از اندکی مقاومت تسلیم شدند. حسین عونی وارد تالار تخت سلطنت شد اماعبدالعزیز در حالی که یک دست شمشیر و در دست دیگر دست همسرش مهری خانم را گرفته بود در مقابل کودتاچیان ظاهر شد. او قصد مقاومت داشت اما وزیر جنگ فتوای شیخ الاسلام استانبول را مبنی بر عزل اش نشان داد و عبدالعزیز به راحتی تسلیم شد. اما بزم عالم مادرسالخورده سلطان ظاهرشد و به وزیرجنگ حمله ورشد. مدحت پاشا در این کودتا حضور مستقیم نداشت و صحنه گردان ماجرا بود. روز بعد بلافاصله با شلیک توپ خبر برکناری سلطان و به تخت نشستن مراد پنجم اعلام شد.

سلطان مرادپنجم. او با کودتای مدحت پاشا بعد از عبدالعزیز به سلطنت رسید اما به دلیل جنون کامل حکومتش تنها 93 روز طول کشید
سلطان مرادپنجم. او با کودتای مدحت پاشا بعد از عبدالعزیز به سلطنت رسید اما به دلیل جنون کامل حکومتش تنها 93 روز طول کشید

از سلطنت جنون آمیز مراد پنجم تا مرگ فجیع عبدالعزیز
برخلاف تصور مراد 36 ساله حاضر به پذیرش سلطنت نبود. مراد ابتدا از دیدن مدحت پاشا وحشت زده شد و تصور کرد او برای کشتن او آماده اند. در نهایت مدحت پاشا با اصرار فراوان و گفتن اینکه کشور بدون سلطان مملکن است در معرض هجوم روسهای کافر قرار بگیرد سعی کرد سلطان جدید را راضی کند. در نهایت مدحت پاشا با گفتن اینکه اگر مراد تاج و تخت را نپذیرد حکومت به برادرکوچکش عبدالحمید خواهد رسید سلطنت را پذیرفت. مراد تنها سلطان عثمانی بود که به عضویت لژهای فراماسونری درآمده بود. همچنین بشدت تحت نفوذ فرهنگ فرانسوی قرار داشت. با این وجود به نظر نمی رسید توانایی سلطنت داشته باشد.
بلافاصله خبر رفتارهای جنون آمیز مراد پنجم به گوش مردم رسید. ازطرفی عبدالعزیز هنوز صحیح و سالم بود و ممکن بود هر لحظه مردم برای بازگرداندن او به قدرت دست به قیام بزنند.
سلطان برکنارشده در یک اقامتگاه به همراه مادرپیرخود بزم عالم و همسرمحبوب و باردارش مهری خانم زندگی می کرد. درساعات پایانی روز 4 ژوئن 1876 او از مادر و همسرش خواست وی را برای استراحت تنها بگذارند. درهنگام خروج آنها عبدالعزیز از مادرش یک قیچی خواست و گفت می خواهد ریش های خود را مرتب کند. چند ساعت بعد مهری خانم وارد اتاق عبدالعزیز شد و دید سلطان سابق با قیچی رگ های دست خود را بریده و بر روی زمین افتاده است.

صحنه مرگ عجیب عبدالعزیز. نحوه مرگ او بشدت مشکوک بود باعث بروز شایعات فراوانی شد
صحنه مرگ عجیب عبدالعزیز. نحوه مرگ او بشدت مشکوک بود باعث بروز شایعات فراوانی شد

این اتفاق به شدت مشکوک بود و مدحت پاشا برای جلوگیری از هر گونه حرف و حدیثی 19 پزشک معروف که بیشتر آنها خارجی بودند را به بالین عبدالعزیز احضارکرد. همه آنها گواهی کردند که سلطان 46 ساله به دلیل خودکشی فوت کرده است. چند روز بعد از مرگ عبدالعزیز همسرش مهری خانم نیز در اثر زایمان زودرس مرد و تشیع جنازه اش با حضور هزاران نفرا ز مردم استانبول برگزار شد. مرگ مهری خانم و عبدالعزیز باعث یک ترور خونین نیز گردید. مهری خانم برادری به نام حسن داشت که از افسران وفادار به عبدالعزیز بود. او برای گرفتن انتقام مرگ سلطان و همسرش با دو اسلحه کمری وارد جلسه هیئت دولت شد و حسین عونی وزیر جنگ را به همراه وزیر امورخارجه ترور کرد. در نهایت این واقعه منجر به کشته شدن هفت نفر و زخمی شدن هشت نفر دیگر گردید. مراد پنجم به هیچ وجه توانایی سلطنت نداشت و یک متخصص اتریشی بعد از معاینه او اعلام کرد سلطان از نظر روانی و مغزی دچار مشکلات جدی است. در نهایت مدحت پاشا در 31 اوت همان سال مراد پنجم را برکنار کرد و برادر 34 ساله اش یعنی عبدالحمید دوم را به تخت سلطنت نشاند. سلطنت مراد پنجم تنها سه ماه طول کشید و با به تخت نشستن عبدالحمید دوم دوران جدیدی در امپراتوری عثمانی آغازشد.

ادامه دارد

تهیه و گردآوری: زهرا صادقیان

منابع

فرمانروایان خلیج شاخ زرین نوشته نوئل باربر

پادشاهان سرخ نوشته میشل دوسن پیر

دخترنیل نوشته ژیلبرسینوئه

سلسله محمد علی نوشته کریستوفر بایرزر

زندگی نامه مدحت پاشا نوشته علی هیدار میدات

مسئله مشرق نوشته متیو اسمیت اندرسون

جنگ کریمه نوشته ماریا کوزسکی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن