ایران

تاریخچه نیروی هوایی ایران-قسمت هفتم

تاریخچه نیروی هوایی ایران-قسمت هفتم

                                                   بسمه تعالی

تاریخچه نیروی هوایی ایران-قسمت هفتم

نهاجا در جنگ تحمیلی

سامان حرب

این قسمت تقدیم میگردد به شهدا و جانبازان و بازمانگان قهرمان نیروی دریایی به خصوص ناو همیشه قهرمان پیکان.

ماه مهر و ابان سال 59 برای نهاجا تمام شد و پس از این 2ماه از یکطرف به فرماندهان و سران مملکت ثابت شده بود این جنگ دیگر یک جنگ چند ماهه و کوتاه مدت نخواهد بود و از طرف دیگر بعلت فشار بسیار زیادی که به پرسنل و ادوات نهاجا در این مدت وارد شده بود و در واقع در این 2ماه تمام بار جنگ بر دوش نهاجا بود باید یکمدت هم برای استراحت پرسنل و خلبانان هم برای ارزیابی خسارات وارده به نیرو و جبران انها درحد توان نیاز به کم کردن پروازها و برنامه ریزی برای یک جنگ بلندمدت در شرایط تحریم و عدم دسترسی به قطعات یا لوازم مورد نیاز در زمان نیاز بود که تمام این شرایط باهم باعث شد که از ماه سوم جنگ نهاجا تغییر سیاست داده و از حملات بی وقفه و طوفانی به حملات موردی و زدن هدف های استراتژیک روی بیاورد که البته بسیار هم صحیح بود. در ان شرایط یک فانتوم واقعا برای ایران چیزی بیش از یک جنگنده بود که درصورت از دست دادن هیچ چیزی برای جایگزینی اش وجود نداشت.

طوفان در دریا

نبردهای پراکنده بین نیروی دریایی ایران و نیروی دریایی عراق در ماه های مهر و ابان کم و بیش بصورت پراکنده در جریان بود( اینجانب 2شب پیش از نوشتن مقاله در یک برنامه تلوزیونی حرف های جالبی درمورد جنگ در دریا از زبان دریادار سیاری شنیدم که میگفت در زمان شروع جنگ عراق در نیروی دریایی اصلا چیزی بعنوان ناوشکن و… نداشت و بزرگترین واحدهای دریایی عراق موشک اندازهای اوزا بود و یکسری ناوچه های 500تا600تنی بود که بعلت مرز ساحلی عراق که کمی کمتر از 40کیلومتر بود و همچنین عمق و شرایط خلیج همیشه فارس در ان منطقه برای عراق زیادی هم بود که یکی از دلایل حمله به خوزستان داشتن مرز ساحلی مناسب برای عراق بود بهرحال ایران از نظر ادوات واقعا برتر بود اما نکته مهم این بود که در مناطق جنگی با عراق بعلت عمق و شرایط خلیج همیشه فارس امکان استفاده از ناوهای بیش از 500تن نبود و عملا ادوات دریایی ایران که برتر از عراق بود از جنگ کنار گذاشته شده بودند و ایران و عراق در شرایط برابر از نظر ادوات و امکانات باهم درگیر شدند که این نکته ارزش کار دلاور مردان نیروی دریایی را بیشتر نشان میدهد) اما هم نداجا و هم نهاجا در این فکر و تلاش بودند که در زمان مناسب نیروی دریایی عراق را از صحنه روزگار محو کنند. ظاهرا طرح اولیه نیروی دریایی برای 7آذر نفوذ ناوچه پیکان و اسارت نیروهای عراقی مستقر در سکوی البکر بود که قرار شد به شکل شبیح خون توسط پیکان انجام شود اما دفاع جانانه عراق باعث شد این نبرد تبدیل به یک نبرد بزرگ دریایی-هوایی شود که دهها جنگنده و 20کشتی بزرگ و کوچک از طرفین به مقابله باهم پرداختند. اولین جرقه نبرد صبح خیلی زود در خور… توسط ناوچه پیکان و با حمایت بالگردهای بل212 زده شد. ناوچه های اوزا( این نوع ناوچه ها به رغم کوچکتر بودن از ناوچه های ایرانی اما به دلیل سرعت بالا و موشک های قدرتمند خطر جدی برای کشتی های تجاری و حتی ناوهای جنگی بودند) برای مقابله با ناوچه پیکان وارد عمل شده و چند موشک استایکس به سوی پیکان شلیک کردند اما پیکان این موشکها را با اخلال الکترونیک رد کرد و همزمان 2موشک به سمت اوزای عراقی شلیک کرد و موشکهای هارپون شلیک شده توسط پیکان سریعا اوزا عراقی را به کف خلیج همیشه فارس فرستاد اما یکساعت بعد اوزاهای عراقی در دسته ای بزرگتر و با تعداد بیشتر بسمت ناوچه پیکان که همکنون به اسکله البکر رسیده بود نزدیک شدند و از طرف دیگر با رسیدن دیگر واحدهای دریایی ایران میرفت تا نبرد مذکور تبدیل به یک جنگ دریایی تمام عیار شود.

ناوچه پیکان با شلیک یک موشک هارپون ئیگر دومین اوزا عراقی را منهدم کرد اما ناخدا همتی فرمانده شجاع پیکان میدانشت عراقی ها به این راحتی ها دست از دفاع از اسکله البکر و الامیه برنخواهند داشت بنابراین سریعا” درخواست پشتیبانی هوایی را داد زیرا او میدانست تا دقایقی دیگر جنگنده های پشتیبانی هوایی عراق به صحنه خواهند رسید. نیروی دریایی با استفاده از بالگردهای بل212 اقدام به پیاده کردن تکاوران بر روی سکوها کرد در حالی که سربازان عراقی مستقر بر روی سکوها غافلگیر شده و دستهای خود را به علامت تسلیم بالا برده بودند و تکاوران به سرعت با جاسازی کردن مواد انفجاری قوی در مکانهای حساس سکوها اماده ترک انها به همراه اسرا شدند. در همین حال اژدرافکن های عراقی درحال نزدیک شدن بودند که از سمت دیگر 2فروند فانتوم بوشهری نیز به صحنه نبرد رسیدند و ستوان ابراهیمی رابط هماهنگ کننده نهاجا بسرعت اطلاعات سرعت و جهت حرکت ناوچه های عراقی را به فانتوم ها داد و پس از ان 2فانتوم ایرانی با گردشی سریع و گرفتن سمت مناسب اقدام به حمله به یک اورای عراقی کردند و پس از لحظاتی موفق به منهدم کردن سومین اوزای عراقی در طول 3ساعت شدند. اسمان در حال شلوغ شدن بود و 2فروند میگ23 عراقی اکنون به 10مایلی فانتومها و منطقه درگیری رسیده بودند . یک فروند اف14 ایرانی که برای پوشش اف4 ها و اسمان منطقه درگیری به محل اعزام شده بود با رسیدن به منطقه و دریافت دستور درگیری بسرعت اماده درگیری با میگها شد . اف14 با روشن کردن پسسوز و با توجه به اینکه در فاصله مناسب برای شلیک موشک فونیکس بود سریع اقدام به قفل بر روی میگ جلویی کرد و با تکمیل فرایند قفل خلبان اقدام به شلیک کرد و چند ثانیه بعد یک میگ23 به لیست تلفات انروز عراق اضافه شد اما میگ23 دوم از فرصت استفاده کرده و با گردشی مناسب خود را به پشت فانتوم ایرانی رساند و اف14 نیز که اکنون درحال درگیری با میگ دیگر بود و کاری از دستش بر نمیامد. میگ موفق به قفل موشک خود بر روی اف4 شد و با شلیک موشک احظات خطرناکی را برای اف4 ایرانی رقم زد. خلبان فانتوم تا جایی که توانست با چسبیدن به کف دریا سعی در منحرف کردن موشک داشت که البته موفق به انحراف موشک شد ولی انفجار موشک به فانتوم اسیب رساند و انرا مجبور به ترک منطقه کرد که البته در نهایت خلبان هواپیمای نه چندان اسیب دیده را بسلامت در بوشهر به زمین رساند. اکنون ناخدا همتی که میبیند با توجه به غرق کردن 3 اوزای عراقی و زدن یک فلاگر دشمن نه تنها قصد عقب نشینی ندارد بلکه هرلحظه نیروهای بیشتری به منطقه اعزام میکند دستور شلیک همه جانبه توسط توپ 76میلی متری را میدهد که با این شلیک ها موفق به از کارانداختن یک پی6 میشوند سپس اماده بیرون امادن از اسکله میشوند( اکنون سوخت و مهمات پیکان درحال اتمام است)

فرمانده عراقی که میدانست همانطور که قادر به جلوگیری از ورود نیروهای ایرانی به بندر نبودند قادر به جلوگیری از خروج انها هم نیستند دستور داد تمام نیروها تمرکز خود را بر روی ناوچه چیکان و انهدام ان بگدارند و با رسیدن 6فروند جنگنده عراقی به اسمان درگیری توازن قوا در اسمان به ضرر ایران برهم میخورد و رادار با دیدن این وضعین بسرعت دستور ترک فانتوم های حامل ماوریک را صادر میکند و جای انها را اف های حامل اسپارو و سایدواندر میگیرد و یک فروند تامکت دیگر نیز به منطقه میرسد. اکنون اسمان مملو از جنگنده های دو طرف درگیری میباشد و هر دو طرف درگیری به واحدهای زمینی خود دستور توقف شلیک ضدهوایی را میدهند. تامکت ها اقدام به درگیری به فلاگرها میکنند و پس از کش و قوس فراوان تامکت دوم موفق به رسیدن به پشت قلاگر عراقی میشود و با شلیک سایدواندر موفق به زدن ان میشود اما هنوز زمان زیادی از خوشحالی انها نگذشته بود که صدای خلبان مفتخری فرد بر روی رادیو مبنی بر اینکه ان زا زده اند همه را در شوک فرو میبرد. فانتوم اتش گرفته در مقابل دیدگان همه هر لحظه به سمت اب نزدیکتر شده و با توجه با میزان اتش جنگنده کسی امیدی به نجات ان نداشت. واحدهای دریایی ایرانی که اف4 ایرانی درحال سقوط را میدندند خود را اماده میکردند به محض ایجکت خلبانها به کمک انها بشتابند اما انتظار انها نتیجه ای نداشت و فانتوم بدون انکه خلبانی از ان بیرون بپرد با اتشی زیاد به اب برخورد کرد و هر دو خلبان ان برای همیشه مهمان خلیج همیشه فارس شدند.

در همین حین فانتوم ایرانی در نبرد هوایی موفق به زدن دومین فلاگر عراقی میشود اما اینبار خلبان میگ عراقی موفق به خروج از هواپیمای خود میشود. نبردی که در ظاهر انچنان طولانی و سخت نبود اکنون تبدیل به یک جنگ تمام عیار با تلفات فراوان برای هر دوطرف شده بود. در همین گیرودار اوزاهای عراقی که اکنون با توجه به درگیری شدید هوایی و بدون پشتیبانی هوایی ماندن ناوچه چیکان در ان لحظات از لاک دفاعی بیرون امدند و موفق شدند اولین موشک را به پاشنه ناوچه پیکان بکوبند. اکنون دیگر خبری از هواپیماهای دشمن نبود اما 4اوزا و3 پی6 منتظر بیرون امدن ناوچه پیکان بودن( داخل اسکله بدلیل تداخل امواج موشک های پرتاب شده بسمت اسکله منحرف میشد) همتی میدانست بیرون امدن مصادف با اصابت است اما سوخت کشتی درحال اتمام بود و مهمات نیز مصرف شده بود بنابراین درخواست کمک های متعددی برای بوشهر فرستاد و پایگاه بوشهر با 2فروند فانتوم به درخواست ناخدا پاسخ داد اما عراقی ها تا رسیدن فانتوم ها منتظر نمیماندند! در همین زمان دو بالگرد عراقی بسمت پیکان حمله کردند و از چند موشک شلیک شده یک موشک مجدد به پیکر خسته پیکان اصابت کرد و متصدی توپ نا امیدانه بسمت بالگردها شلیک میکرد درحالی که در رادار نزدیک شدن 2ناوچه اوزا عراقی را مشاهده میکردند. اکنون صدای  ناخدا همتی و سروان شریفی را تمام خلبانان بر روی رادیوی خود میشنیدند که درخواست کمک فوری داشتند. 2فروند فانتوم بوشهری با درک وضعیت با روشن کردن پسسوز جنگنده های خود را به سریعترین سرعت ممکن رساندند اما فاصله صدها کیلومتری را نمیتوانستند سریعتر از 2ماخ طی کنند. پشت سر 2فانتوم 2فروند فانتوم دیگر و یک فروند اف14 دیگر نیز درتلاش برای رسیدن به موقعیت پیکان بودند. اوزاهای عراقی اکنون دیگر مطمین شده بودند پیکان دیگر هارپونی برای شلیک ندارد و شلیک بی امان توپ ناو نیز رو به پایان بود و اوزاها بدون ترس خود را به نزدیکی پیکان رسانده و موشک های استایکس خود را قفل و شلیک کردند. پیکان اولین و دومین موشک را رد کرد اما سومین موشک سینه ناوچه را متلاشی کرد. خلبانان فانتوم مرتب روی رادیو از همتی اخرین وضعیت را جویا میشدند اما دیگر صدایی روی رادیو به گوش نمیرسید تخلیه پیکان اغاز شده بود اما ناخدا همتی و سروان شریفی در اتاق فرماندهی سعی در برقراری تماس داشتند.

فانتوم ها به محض دیدن اولین اوزا سریعا با ماوریک انرا منهدم کردند اما این اوزا عقبتر از صحنه درگیری بود و مجددا فانتوم ها اکنون بدون تماس رادیویی با ناوچه بدنبال اوزای دیگر رفتند اما نزدیکترین اوزا به پیکان اخرین موشک خود را بسمت پیکان قفل و شلیک کرد و موشک مستقیم به اتاق فرماندهی پیکان اصابت کرد و ناخدا همتی و سروان شریفی در دم به شهادت رسیدند. انها درحالی به شهادت رسیدند که فانتوم خلبان ناصر گودرزی 5دقیقه تا رسیدن به انها فاصله داشت. فانتوم ها که بصورت ضمنی از غرق شدن پیکان باخبر شده بودند درحال گشت زدن در منطقه بودند که سطح دریا توجه انها را به خود جلب کرد نقاط روغنی و جلیقه های نجات زیادی که روی اب شناور بود به انها این پیام را داد که پیکان قهرمان در این منطقه غرق شده است و انها کمی انطرفتر متوجه فرار یک ناوچه اوزا عراقی شدند. کمک خلبان فریاد زد همین اوزا پیکان را زده که با تایید خلبان اماده درگیری با اوزا شدند که ناگهان خلبان تامکت حاضر در منطقه که وظیفه پوشش فانتوم ها را داشت در رادیو اعلام کرد جنگنده های عراقی در حال نزدیک شدن به انها هستند کمی بعد رادار نیز با تایید حرف خلبان تامکت به فانتوم ها دستور برگشت داد اما یکی از فانتوم ها به خلبانی شهید اکرادی با رد دستور حمله به اوزا عراقی را اغاز کرد. اوزا عراقی که مرگ را بالای سر خود میدید با چپ و راست رفتن های مکرر و مارپیچ سعی در نجات خود داشت که کمک خلبان از خلبان درخواست کرد با افزایش ارتفاع کار را برای قفل کردن ماوریک راحت کند که خلبان هم قبول کرد و ارتفاع فانتوم را افزایش داد که این کار با توجه به اینکه فانوتم درحال رهگیری توسط فلاگرهای عراقی بود بسیار خطرناک بود اما انها تصمیم خود برای انتقام گرفتن را گرفته بوندند. قبل از اینکخ کمک خلبان بتواند موشک را قفل کند فلاگرهای عراقی از راه رسیدند و دو موشک بسمت فانتوم شلیک کردند که خلبان با مهارت و دردسر فراوان انها را رد کرد. فلاگرها مجددا برای زدن فانتوم گردشی سریع کردند و تقریبا بازی به نفع اوزای عراقی درحال اتمام بود که شلیک فونیکس توسط اف14 فلاگرهای عراقی را فراری داد تا فانتوم بماند و اوزا.

شناور موشک انداز اوسا 1

ناوچه که میدانست دیگر تنهاست با توپ خود انبوه شلیک را روانه فانتوم کرد اما اینبار کمک خلبان دیگر معطل نکرد و با شلیک ماوریک نیمی از اوزای عراقی را متلاشی کرد سپس کمک خلبان به خلبان گفت کار این ناوچه دیگر تمام است برگردیم اما خلبان قبول نکرد و دستور شلیک مجدد داد تا اینبار کمک خلبان 2موشک دیگر به اوزا کوبید تا فقط تکه تکه های کوچکی از ان روی اب باقی بماند. بازماندگان پیکان بعدها تعریف کردند که شاهد این صحنه بودند که چگونه ان فانتوم شجاعانه و سرسختانه اوزای عراقی را به خاک و خون کشید( البته در اینجا باید گفت به اب و خون کشید).

خلبان ساجدی از جمله خلبانانی بود که در روز هفتم اذر پشتیبانی از عملیات مروارید را عهده دار شد. فانوتم او ساعت 8:30 از باند بوشهر بلند شده و با استفاده از اطلاعات ناوچه پیکان که به خوبی در اسکله البکر پنهان شده بود بسمت هدف های مشخص شده حرکت کرد.لحظاتی بعد ناوچه های دشمن از دور پدیدار شدند که با دیدن فانتوم با رها کردن سیلی از گلوله اقدام به فرار کردند همزمان اف14 حاضر در محل به ساجدی خبر نزدیک شدن 2فروند میگ23 عراقی را داد. ساجدی درنگ نکرد و با شلیک 2موشک ماوریک یکی از ناوچه ها را تبدیل به تلی از اتش کرد ولی درحالی که با خوشحالی به پیروزی خود مینگریست مطلع شد فلاگر دشمن روی او قفل راداری انجام داده است و هر لحظه ممکن است مورد اصابت موشک قرار بگیرد. خلبان اف14 نیز مدام از او درخواست میکرد منطقه را ترک کند فانتوم ارتفاع خود را تا حد ممکن کم کرده و بسمت بوشهر گردش میکند و سلامت در پایگاه به زمین مینشیند و درحالی که مشغول تعریف کردن اتفاقات ان مامورین بود مجدد زنگ الرتپایگاه به صدا درمی اید و دو فروند اف4 یکی به خلبانی ساجدی بود به پرواز در می ایندو اینبار نیز ناوچه پیکان یک هدف دیگر که یک موشک انداز اوزا بود معرفی کرده بود. اوزای شناسایی شده در دهانه بندر ام القصر بود و اف4 ها اینبار نیز در یک دسته 2فروندی بسرعت بسمت شناور عراقی به پرواز درامدند و پس از گذشت لحظاتی هدف رویت شد و فانتوم شماره 2 با هماهنگی لیدر بسمت اوزا حمله ور شد و فانتوم لیدر نیز با افزایش ارتفاع وظیفه پوشش اسمان را برای فانتوم شماره2 عهده دار شد. کمک خلبان ماهرانه موشک ماوریک را بسمت اوزا روانه کرد و با برخورد موفقیت امیز موشک ناوچه عراقی به تلی از اتش تبدیل شد و ساجدی خبر انهدام ناوچه عراقی را به ناخدا همتی اعلام کرد که با تشکر ناخدا فانتوم ها گردش کرده و راه خانه را در پیش گرفتند اما ساجدی میگوید با رسیدن و نشستن در پایگاه انتظار شادی و استقبال کارکنان پایگاه را داشتیم که ناباورانه همه را در غم و اندوه دیدیم و باخبر شدیم لحظاتی پس از ترک منطقه ناو پیکان مورد اصابت موشک قرار گرفته و بیشتر کارکنان ان به شهادت رسیده بودند.

 

در عملیات مروارید ایران موفق شد در ازای از دست دادن یک ناوچه و یک شناور کوچک و یک فروند فانتوم و همچنین اسیب دیدن یک فروند فانتوم دیگرو البته شهادت 50نفر از سربازان و افسران نیروی دریایی تلفات سنگینی از عراق از جمله 5 ناوچه اوزا و 8 فروند شناور پی6 و یک مین جمع کن و یک شناور نفربر و 3قایق هجومی و 2شناور رزمی که 80درصد نیروی دریایی عراق بود را نابود کند و فاو برای 8سال متروکه شد. این عملیات با وجود داشتن اشتباهات کوچک یکی از موفقترین عملیاتهای هوایی-دریایی نیمه دوم قرن بیستم بود که در ان خلبانانی نظیر خلعتبری و یاسینی و دوران و اکرادی و… قدرت ماوریک را به رخ جهانیان کشیدند و یکی از عملیاتهایی بود که کمر نیروی دریایی دشمن را کاملا” شکست. خلبان علیرضا نمکی عنوان میکند که در روز 7 آذر فرمانده پایگاه ششم بوشهر با نگرانی زیادی دستور عملیات پشتیبانی هوایی از واحدهای دریایی را صادر کرد زیرا به نظر او میزان تراکم ناوچه ها و شناورهای عراقی در ان منطقه بقدری زیاد است که میتواند تلفات زیادی برای هواپیماهای ایرانی اعزامی به منطقه درگیری داشته باشد اما مهارت خلبانان ایرانی در استفاده موثر در سریعترین زمان ممکن باعث شد این تلفات به حداقل ممکن برسد درواقع تلفات انروز نه بر اثر اتش پدافندی ناوها و شناورها بلکه در نبردهای هوایی با جنگنده های دشمن بود. عملیان نهاجا از 24ساعت قبل از اغاز عملیات دریایی اغاز شده بود و فانتوم های پایگاه بوشهر در دسته های 2فروندی یکی مسلح به موشکهای اسپارو و سایدواندر برای پوشش هوایی و دیگری مسلح به ماوریک برای حمله به شناورهای عراقی بصورت تمام وقت در اسمان انجام مامورین میدادند تا نوبت به خلبان نمکی رسید که درحال انجام ماموریت صدای ناخدا همتی را شنید که شدیدا درخواست کمک هوایی میکرد برای اینکه یکی از شناورهای عراقی موقعیت پیکان را کشف و درحال نزدیک شدن به او برای قفل و شلیک موشک استایکس را داشت. موشک استایکس قدرت تخریب فوق العاده بالایی داشت و پیکان میدانست درصورت برخورد این موشک با پیکان درصد نجات ناو و نفرات ان بسیار پایین میباشد اما متاسفانه با وجود اینکه تمام هواپیماهای موجود در منطقه با سریعترین سرعت درحال رساندن خود به پیکان بودند ولی 5دقیقه قبل از اینکه اولین فرشته نجات به اسمان منطقه برسد موشک های استایکس به پیکان برخورد کرده و انرا غرق کردند.

پس از پایان عملیات مروارید نبردهای هوایی بین طرفین کاهش یافت و در 10 آذر گردان 82 تامکت ادعای سرنگونی 3فروند هواپیمای عراقی را کرد که منابع مستقل هیچکدام از انها را تایید نکردند اما در 11 آذر یک فروند اف14 که وظیفه پوشش هوایی سکوهای نفتی سیروس و نوروز را برعهده داشت موفق شد یک فروند جنگنده عراقی را با موشک فونیکس سرنگون و باقی دسته را فراری دهد. این نبرد در 120 کیلومتری بوشهر اتفاق افتاد و داستان از انجا اغاز شد که رادار زمینی نزدیک شدن یک دسته بمب افکن عراقی را به اف14 اطلاع داد و خلبان تامکت که هواپیمای او مملو از مهمات بود و میدید که فاصله او با دسته مهاجم هر لحظه کمتر میشود تصمیم گرفت از موشک فونیکس استفاده کند تا هم از پیروزی در ضربه اول مطمین شود هم جنگنده او برای نبرد هوایی نزدیک که احتمال ان میرفت سبک باشد. کمی بعد خلبان متوجه شد دسته مذکور تشکیل شده از 2فروند میگ21 بعنوان محافظ گروه و لیدر و 4فروند سوخو20 میباشد و سریعا موشک را روی میگ جلویی قفل کرد و پس از شلیک طولی نکشید که موشک 1میلیون دلاری میگ لیدر را در هوا متلاشی کرد و بقیه دسته پروازی با دیدن این صحنه بدون اینکه حتی هواپیمای مهاجم ایرانی را دیده باشند یا شناسایی کرده باشند با گردشی سریع راه خانه را در پیش گرفتند.

در همان روز فانتوم های پایگاه سوم همدان در یک دسته 3فروندی راهی خاک عراق شدند و تلمبه خانه کی1 عراق را با هزاران پوند بمب به اتش کشیدند ولی در راه خانه رهگیرهای عراقی توانستند مزاحمت جدی برای فانتوم ها ایجاد کنند که خوشبختانه این درگیری بدون تلفات به پایان رسید.

در روز 12 آذر بالگردهای کبری ایرانی و غزال عراقی علاوه بر اینکه به نوازش ادوات و نفرات زمینی طرف مقابل خود میپرداختند با یکدیگر نیز درگیر شدند که نتیجه ان انهدام یک فروند بالگرد غزال عراقی بود درواقع در ابندای جنگ شاید میشد خلبانان عراقی را در بعضی ماموریت ها با خلبانان ایرانی مقایسه کرد که البته بازهم این مقایسه ها به نفع ایرانیها بود ولی اصلا نمیشد خلبانان بالگرد عراقی را در پشتیبانی و حمله به اودات زمینی با خلبانان کبری ایران حتی مقایسه کرد البته این فاصله هم در نیروی هوایی هم در هوانیروز طرفین هرچقدر که زمان جنگ پیش میرفت کمتر میشد.

 

شاید بتوان گفت یکی از هیجان انگیزترین اتفاقات آذر ماه در روز 14 آذر بوقوع پیوست. رو انروز 4فروند فانتوم از پایگاه سوم همدان برای بمباران سلیمانیه از باند پرواز پایگاه بلند شده و نزدیک مرز خود را به تانکر سوخترسان رسانده و سوختگیری هوایی را انجام دادند و پس از لحظاتی هرچهار فورند به مرز رسیدند و سپس یکی از فانتوم ها داه بازگشت خانه را در پیش گرفت و 3فانتوم دیگر یا قطع خط مرزی وارد خاک عراق شده و با کم کردن ارتفاع راهی هدف شدند اما هنوز زمانی از ورود انها به خاک عراق نگذشته بود که موشک های سام6 یکی پس از دیگری بسمت انها شلیک شد اما ماره 1و2 ماهرانه خود را از گزند موشکها رهایی دادند ولی شماره 3 انقدر خوش شانس نبود و موشک سینه فانتوم را شکافت. میزان خسارت بقدری بود که امکان کنترل جنگنده نبود و خلبانان ناچار راهی بجز ایجکت در عمق 40مایلی خاک عراق پیدا نکردند و پس از ایجکت رهبر دسته فورا” فانتوم شماره 4 را که هنوز به پایگاه نرسیده بود برای ادامه مامورین بجای شماره3 خبر کرد و ناامیدانه مختصات خروج خلبانان شماره3 را به پایگاه اعلام کرد. فرمانده پایگاه بلافاصله تیم نجات هوانیروز را در جریان قرار داد و خلبان براتپور با یک فروند فانتوم مملو از مهمات برای پوشش اسمان منطقه ایجکت راهی خاک عراق شد. فاصله بسیار زیاد خروج خلبانان از مرز این مامورین را در هاله ای از ابهام فرو برده بود اما هرطور شده 2فروند کبری نانتو و یک فروند بل214 در ساعت2 بعدازظهر زمانی که تنها کمتر از 3ساعت به تاریکی هوا مانده بود از زمین بلند شده و راهی خاک عراق شدند. به محض رسیدن خلبان براتپور به منطقه مشاهده کرد 2عدد ژیپ عراقی بهمراه یک کامیون  نفربر در حال نزدیک شدن به منطقه ایجکت هستند. در ابتدا براتپور صبر کرد تا مطمین شود انها درحال نزدیک شدن به خلبانان هستند که متاسفانه همینطور شد و با نزدیک شدن بالگردها اف4 ارتفاع خود را کم کرده و با توپ جنگنده بسمت انها حمله ور شد. ناگفته پیداست توپی که برای زدن ادوات زرهی ساخته شده است چه بلایی سر ژِپها و کامیون نفربر و نفرات درون انها اورد و پس از انهدام انها سرو کله هواپیماهای رهگیر پیدا شد. بالگردها به منطقه رسیدند و با دیدن منوری که خلبانان روشن کردند بلافاصله بدون اینکه در منطقه دور بزنند و شرایط را بسنجند در همان دور اول بل214 روی زمین نشست و خلبانان را سریعا سوار کرد و نانتوها هم اماده درگیری با دیگر نیروهای دشمن که حالا سیلشان به منطقه سرازیر شده بود شدند. براتپور سریعا بسمت هواپیماهای رهگیر رفته و بالگردها به اخرین سرعت ممکن بسمت شرق گردش کرده و راهی خانه شدند. پس از گذشت زمانی با نشستن بالگردها در یک پایگاه مرزی و همچنین فرود امدن براتپور در پایگاه سوم همدان یکی از شجاعانه ترین عملیات های نجات در دوران دفاع مقدس با موفقیت به پایان رسید.

در 18 آذر نیروی هوایی از پایگاه تبریز درخواست کرد تا مجددا” کرکوک را مورد حمله قرار دهد. پالایشگاه و نیروگاه و پایگاه کرکوک توسط 2دسته پروازی باید مورد هجوم قرار میگرفت. صبح زود 2دسته 4فروندی اف5 از تبریز عازم این مکانهای حفاظتی و مهم عراق شدند. دسته اول به رهبری خلبان دانشپور و با حضور خلبان یاسینی با هدف نابودی کرکوک به پرواز درامدند و این دو خلبان بیش از بقیه تجربه حضور در دیوار اتش کرکوک را داشتند بنابراین هر اقدامی را میدانشتند باید با احتیاط بیشتری انجام دهند. قبل از پرواز نفرات فنی و پرسنل به گونه ای با انها خداحافظی میکردند که گویی این پرواز اخرین پرواز انها میباشد. ورود 4فروند تایگر به ایمان کرکوک بلافاصله با خوش امدگویی خشمگینانه عراقی ها روبرو شد اما خلبانان باتجربه با انتخاب مسیر درست دیوار اتش را رد کرده و روی پالایشگاه رسیدند و سپس با رها کردن بمبها پست فشارقوی و تاسیسات برق و م مخازن را به اتش کشیدند. انفجار مخازن اتش و دود غلیظی را ایجاد کرد که این دود تمام اسمان شهر را دربر گرفت از طرفی گلوله های پدافند و موشک های سام عراقی پشتسر هم بسمت دسته پروازی شلیک میشد و بی هدف در اسمان منفجر میشد و خوشبختانه هرچقدر که در شلیک سام ولخرجی کردند اسیبی به دسته پروازی نرسید و 4فروند صحیح و سالم در باند پایگاه تبریز به زمین نشستند. عصر انروز رادیو عراق برای اینکه این شکست را پوشش بدهد با تبلیغات گسترده اعلام کرد صبح امروز 5فروند جنگنده ایرانی را در اسمان کرکوک منهدم کرده است.

در روز 20 آذر در اسمان جاده ماهشهر-ابادان یک فروند اف14 درحال گشت هوایی بود که رادار به او اطلاع داد 2فروند هواپیمای ناشناس درحال نزدیک شدن به او هستند و لحظاتی بعد اف14 انها را با رادار خود گرفت و مشاهدع کرد ان دو جنگنده 2فروند سوخو20 هستند که درحال رفتن بسمت هدف خود میباشند بلافاصله خلبان تامکت خود را در موقعیت مناسب قرار داد و فرایند قفل فونیکس را انجام داد اما قبل از اینکه بتواند کار خاصی انجام بدهد سوخوها که از رهگیری خود اگاه شده بودند با رها کردن بمبهای خود و گردشی سریع راه عراق را در پیش گرفتند و اف14 ایرانی نیز با دیدن فرار انها و اینکه بهرحال مامورین انها را ناتمام گذاشته بود از تعقیب انها دستکشید تا این حادثه بدون درگیری و اتفاق خاصی به پایان برسد.ضعف نیروی هوایی عراق در ماه سوم جنگ بیش از پیش خود را نشان داد و اگرچه نهاجا نیز در دوماه اول جنگ خلبانان خوبی را از دست داده بود اما در مقابل نتنها نیروی هوایی و صنعت نفت عراق را منهدم کرده بود بلکه در نبردی سخت لشکرهای زرهی و پیاده عراق را با کمک هوانیروز زمینگیر کرده بود.این نیور البته نیاز به ترمیم قوا داشت اما چنانچه بعدها خواهیم دید قدرت برنامه ریزی و تحمیل شرایط ان به حریف هرگز متوقف نشد اما نیوری هوایی عراق نتنها از عنصر غافلگیری سودی نبرد بلکه در اینده نشان داد در برنامه ریزی نیز ضعیف است.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن