تانکمقایسه

تفاوت اصلی تانکها روسی با رقبای مدرن غربی

تفاوت اصلی تانکها روسی با رقبای مدرن غربی

میناگلرو

تفاوت اصلی تانکها روسی با رقبای مدرن غربی

تانکها همواره در میدان جنگ یک جنگ افزار بسیار مخوف و تاثیرگذار خصوصا در برابر یگانهای پیاده نظام دشمن بوده و سرعت عمل این ماشین آهنین و قدرتمند در جبهه های جنگ همواره باعث غافلگیری دشمن و بالارفتن سرعت پیشروی یگانهای خودی میگردد
هر کدام از کشورهای صاحب نام در صنایع نظامی سعی نموده بسته به توان صنعتی و فن اوری در اختیار خود و با توجه به نیازهای یگان های زرهی خود بهترین تانک را طراحی و روانه میادین رزم نمایند در این مقاله ما سعی در بررسی و نگاهی به نسل جدید تانکها که در اینده وارد رزم میشوند و تغییراتی که در این تانکها خواهیم دید بیندازیم

تعریف تانک

تانک ها ماشین جنگی فلزی و فولادی است که جهت تردد از زنجیرهایی یا نام شنی استفاده میکند و بدلیل زره پوش بودن این عرابه غول پیکر اغلب گلوله ها و جنگ افزارهای سبک ، نیمه سنگین و حتی سنگین توان نفوذ در بدنه ان و ایجاد آسیب به ان را ندارد تانک دارای برجکی گردان است که یک توپ قدرتمند بر روی برجک نصب است و بخاطر گردان بودن برجک تمامی زوایا را پوشش میدهد توانایی بسیار موثری که از توان واحدهای توپخانه خارج است ، یگانهای توپخانه تنها توانایی پوشش جبهه مقابل خود را داشته و در زمان عقب نشینی خصوصا در حملات برق آسای دشمن جمع اوری و انتقال انها کاری بسیار دشوار است حال انکه تانک ها به خاطر توانایی خودکششی ان براحتی و سهولت توان جابجایی را داشته و ویژگی ممتاز دیگری که تانکها را برتر از توپخانه میکند توان شلیک در حین جابجایی تانک است ،
یک توپ سوای از دشواری هایی که در حین انتقال برای خدمه ایجاد میکند برای عملیاتی شدن نیاز به استقرار و نصب در محل مناسب داشته ولی تانک چنین معذوراتی ندارد از ان گذشته تانکها دارای سلاح ثانویه ای که معمولا مسلسل های سنگین است جهت مقابله با پیاده نظام و اهداف کوچک تر و کم اهمیت هستن اسراییل با معرفی تانکهای مرکاوا تعریف جدیدی برای تانک ارائه نموده و ماموریتهای تعریف شده برای تانک را متحول نمود تانکهای مرکاوا علاوه بر انجام تمامی کارهای محول شده توان جابجایی نیرو و انجام وظیفه بعنوان یک آمبولانس زره پوش را نیز دارا میباشند
همانگونه که گفته شد یکی از ویژگی های برجسته تانکهاتوان تحرک فوق العاده انها میباشد و به همین دلیل نقش بسیار بالایی در حملات تهاجمی ایفانموده و در پیشروی نیروهای خودی نقش پر رنگی را برعهده داشته و به خاطر بهره بردن از تجهیزات مدرن قادر به حمله و پیشروی در هر شرایط جوی و شب و روز میباشد همچنین تانکها قابلیت پشتیبانی اتش از واحدهای خودی را مانند یک توپخانه دارند و در زمان پیشروی واحدها ، بعنوان یک نیروی پیشتاز نقش بسیار زیادی در شکستن خطوط دفاعی دشمن و نفوذ و در هم شکستن استحکامات دشمن دارند

چگونگی طراحی و ورود تانکها به میدان رزم

نخستین بار در خلال جنگ جهانی اول دو کشور فرانسه و بریتانیا بصورت جداگانه بدنبال طراحی و توسعه تانک رفتند و البته این بریتانیا بود که طراحی و تولید ان را به نام خود رقم زد
درواقع در جنگ جهانی اول جنگ در اکثر جبهه ها گره خورده بود و هر دو طرف جنگ در کانالها و سنگرهای حفر شده زمین گیر شده بودند و حتی اغلب ماهها میگذشت و هیچکدام از طرفین توان عبور از استحکامات جبهه مقابل و پیشروی را نداشته و به همین دلیل نیاز مبرم به یک ماشین زره پوش که خدمه ان بدون نگرانی از هدف قرارگرفتن توسط نیروهای دشمن ازقدرت لازم برای نفوذ در استحکامات دشمن خصوصا موانعی که با سیمهای خاردار درست شده بودند راداشته باشد
به همین دلیل مهندسان انگلیسی طی پروژه ای کاملا سری شروع به طراحی ماشین اهنین و زره پوشی نمودند که بتوانند با اتکا به ان گره کور میادین رزم را باز کنند
والبته بدلیل اینکه بریتانیا از قدرت صنعتی فوق العاده المان اطلاع داشتند وبخوبی میدانستند در صورت دسترسی مهندسین المان به تکنولوژی وفن اوری ان بسرعت میتوانند مشابه ان را طراحی و تولید کنند لذا جهت جلوگیری از افشای فن اوری ان وهمچنین بخاطر بهره بردن از اصل غافلگیری کامل تلاش گسترده ای جهت مخفی نگه داشتن پروژه بکار رفت وجهت جلوگیری از تردید کارگران شاغل در پروژه اعلام شد که این ماشین در واقع نوعی ماشین آبرسان است وبعنوان مخازن اب برای مناطق جنگی استفاده خواهد شد و بهمین دلیل نام ان تانک یعنی مخزن اب نامگذاری ومعروف شد

تانک مارک1..اولین تانک تاریخ

پس از ورود تانکه بجبهه های جنگ به مرور تانک‌ها به یکی از اجزای کلیدی ارتش‌های دنیا تبدیل شدند. البته امروزه با افزایش اهمیت جنگ‌های نامتقارن،و ورود بخدمت سلاحها و موشکهای ضد تانک اهمیت تانک‌ها کمترشده‌است. به همین دلیل تانک‌ها بندرت به‌طور انفرادی واردعملیات شده و معمولاً در واحدهای زرهی با حمایت پیاده‌نظام وگاهی خودروهای جنگی پیاده‌نظام سازمان‌دهی می‌شوند و گاهی ازحمایت هواپیما و بالگردهای شناسایی و جنگی نیز بهره می‌برند.

تانک‌ها در گذشته به انواع زیادی از جمله تانک‌های سبک، متوسط، سنگین، فوق سنگین، تانک پیاده‌نظام و … تقسیم می‌شدند که هر یک برای مأموریت‌های ویژه‌ای طراحی شده بودند.
ولی پس از پایان جنگ دوم جهانی بخاطر منظم نمودن واحدهای زرهی و همچنین کاستن از بار هزینه تولید و بخدمت گرفتن انواع تانکهای مختلف اقدام به تولید تانک اصلی میدان رزم شد که در واقع میتوان انرا یک تانک چند منظوره و جایگزینی برای تمامی انواع تانک های قدیمی دانست البته در استراتژی زرهی دوران جنگ سرد شوروی این کشور از دونوع تانک بصورت توامان استفاده میکرد یک نسخه تانک پیشرفته و گرانقیمت در تبراژ پایین تر در کنار یک نسخه تانک ساده تر و ارزانتر در تیراژ بالا ستون های زرهی شوروی را تشکیل میدادند و همواره در استراتژی نظامی روسها وبه تبعیت از از روسها در ارتشهایی که از استراتژی های نظامی شوروی تبعیت میکردند واحد های زرهی از اهمیت راهبردی و ویژه ای برخوردار بود و همواره پیشانی خط حمله و نوک پیکان حملات زمینی را تشکیل میدادند

تی55 پرتعداد ترین تانک عملیاتی تاریخ است

در زمان جنگ سرد استراتژی کلی شوروی حمله برق اسا با واحدهای زرهی پر شمار خود به اروپای غربی و تسخیر سریع بنادر و باراندازهای اروپای غربی و جلوگیری از رسیدن و پیاده شدن نیروهای کمکی اعزامی از ایالات متحده بود و پیرو همین استراتژی همواره اتحاد شوروی و کشورهای بلوک شرق دارای واحدهای زرهی پرشماری شامل دهها هزار تانک بهره میبردند و همواره اتحاد شوروی بدنبال توسعه تانکهای پیشرفته تر و بروزتری بود ویکی از دلایل مهم این موضوع که در زمان جنگ سرد همواره برتری زرهی از ان بلوک شرق بود و تانکهای تولیدی شوروی برتر از همتایان غربی بود اهمیت تانک در سازمان رزم شوروی بود
این در حالی بودکه در همان زمان جنگ سرد در سازمان رزم کشورهای عضو ناتو واحدهای زرهی و تانک ان اهمیت بالایی را که در کشورهای عضو پیمان ورشو داشت و بعنوان جنگ افزاری کلیدی و راهبردی دیده میشد را نداشت
شاید اگر نگاهی به نقشه و موقعیت جغرافیایی کشورهای عضو ناتو بیندازیم دلیل این موضوع را درک کنیم ، کشورهای عضو پیمان ورشو یکپارچه بوده و بهم چسبیده بودند در چنین شرایطی انتقال واحدهای زرهی بسیار با سهولت و خصوصا از طریق راه اهن در کمترین زمان ممکن انجام میپذیرفت در حالیکه در جبهه غرب موضوع به این سهولت نبود ، کشورهای قدرتمند و عمده جبهه غرب مانند بریتانیا و ایالات متحده و همچنین سوئد نروژ و فنلاند و استرالیاکشورهای جزیره ای بوده که فاصله و خصوصا ایالات متحده که ستوان فقرات جبهه غرب را تشکیل میداد در قاره دیگری بود در چنین وضعیتی در زمان جنگ انتقال واحدهای زرهی به کشورهای واقع در خط اول جبهه غرب مانند المان ، فرانسه و ایتالیا کاری بسیار مشکل ، زمان بر و همراه با هزینه ای بسیار زیاد بود بنابراین استراتژی غرب هیچگاه نبرد زره با زره نبود زیرا بخوبی میدانست انتقال دهها هزار تانک که بتواند از نظر کمی و کیفی در مقابل واحدهای زرهی شوروی مقابله کند کاری غیر ممکن است بنابراین بجای نبرد زره با زره بدنبال استراتژی سرکوب واحدهای زرهی از طریق آسمان رفت و بدنبال چنین استراتژی بالگردهای ضد تانکی چون تاو کبرا و جنگنده مخوفی چون ای -۱۰ تاندر بولت که کابوس هر یگان زرهی بشمار می امد پا به عرصه گذارد و واحد های زرهی در درجه اهمیت پایین تری نسبت به همتایان شرقی خود داشته و وظیفه پشتیبانی آتش از پیاده نظام خودی را برعهده داشتند همچنین نسخه سبکی نیز مانند تانک اسکورپین وظیفه دیده بانی را یدک میکشید
بهمین دلیل بعد از جنگ دوم جهانی تانک در جبهه غرب اهمیت زیادی نداشت و انچنان سرمایه گذاری وسیعی بر روی واحدهای زرهی انجام نگرفت و علیرغم قدرت صنعتی بالای غرب و برتری تکنولوژیکی بی چون و چرای کشورهای غربی ولی این شوروی بود که یکه تاز صنایع زرهی و طراحی و تولید تانک بود

ولی ورود ارتش امریکا به جنگ ویتنام باعث ایجاد مفاهیم جدیدی از میادین نبرد برای ارتش ایالات متحده و به تبع ان ناتو شد در این جنگ اهمیت واحدهای زرهی بیش از پیش برای امریکا به اثبات رسید در این جنگ یگانهای هوابرد ایالات متحده بصورت برق آسایی یک منطقه را آزاد میکردند ولی بعلت ضعف واحدهای زمینی قادر به نگهداری از ان نبوده و دشمن موفق به بازپس گیری ان منطقه میشد
از اوایل دهه ۱۹۷۰ وضعیت دگرگون شد و در جبهه غرب نیز ضمن اشراف بر اهمیت بالای واحدهای زرهی خصوصا در نبردهای زمینی وتاثیر بالای ان در پیشروی نیروهای خودی سرمایه گذاری گسترده ای بر روی واحدهای زرهی انجام گرفت تا تلفیق سرمایه هنگفت غرب با قدرت صنعتی ان به یکه تازی روسها در صنایع زرهی پایان دهد در این دهه همانقدر که در غرب شاهد شکوفایی اقتصادی و سیل در امدهای خارجی بودیم در شرق اوضاع خوبی حکمفرما نبود در اردوی شرق کشورهای ضعیف و فقیری حضور داشتند که از نظر تکنولوژی هم در سطح پایینی حضور داشتند

ام60 ای 3

در چنین اوضاعی شوروی به تنهایی باید بار مالی و تامین فن اوری های نظامی را میکشید واین مسئله برای اقتصاد شوروی بسیار سنگین بود و روز به روز فشار ان بر پیکره اقتصاد شوروی بیشتر عیان میشد ، این در حالی بود که جبهه غرب هر کدام از کشورهای عضو یک قطب اقتصادی در جهان بشمار میرفت و از نظر فن اوری و اقتصادی در اوج قرار داشتند ، ایتالیا ، المان ، فرانسه ، بریتانیا و دیگر اعضای ناتو خود بتنهایی از نظر قدرت صنعتی و فن اوری حتی از شوروی در رتبه بهتری قرار داشتند و همانگونه که گفته شد منابع مالی سرشار این کشورها در کنار قدرت صنعتی انها موجب شد پس از تمرکز انها به بخش زرهی در اندک زمانی به یکه تازی شوروی پایان داده و بسرعت این کشور را عقب گذاشتند تا اواسط دهه ۱۹۷۰ ستوان فقرات زرهی اعضای ناتو را تانک های سری پاتن ایالات متحده تشکیل میداد ولی از اواخر دهه ۱۹۷۰ در ناتو شاهد ورود بخدمت تانکهای پیشرفته ای هستیم بسرعت تانک چیفتن جای خود را به تانک چلنجر داد که یک شاهکار زرهی بحساب می امد در ایالات متحده تانک آبرامز پا به عرصه گذارد و در فرانسه لکرک و اوج توان صنعتی نظامی غرب در تانک لئوپارد و در المان ظهور نمود
اگر تا پیش از ان صدر لیست بهترین محصولات زرهی همواره از ان شوزوی بود حال حتی شوروی در مکان دوم و سوم هم حضور نداشت و به کل برتری زرهی خود را دستکم از نظر کیفی از دست داد فروپاشی شوروی نیز مزید بر علت شد تا صنایع زرهی روسها در یک سکون نسبتا طولانی قرار گیرند زیرا علاوه بر مشکلات مالی گسترده ای که گریبان کشورهای بجا مانده از امپراطوری شوروی را گرفته بود صنایع زرهی شوروی بین دو کشور اکراین و روسیه تقسیم شد و صنایع زرهی خارکف که همواره تولید کننده تانکهای برتر و باکیفیت شوروی بود در اکراین ماند
ولی با غلبه روسیه بعنوان میراث دار اصلی شوروی بر مشکلات مالی ، عطش زیاد ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه برای بازگرداندن اقتدار و شکوه زمان شوروی سبب شد که روسیه بار دیگر سرمایه گذاری بالایی در صنایع نظامی انجام دهد و پس از طراحی و تولید تانک تی-۹۰ که بیشتر برای عرضه به بازار جهانی بود بدنبال طراحی تانک آرماتا برود که با ارماتا یکبار دیگر و البته اینبار با نام روسیه صنایع زرهی شرق نام خود را مطرح نماید و یکبار دیگر رقابتی تگاتنگ را با استارت بزند
تا این سوالات برای دوستداران صنایع زرهی بوجود آید که در اینده صنایع زرهی روسیه میتواند حریف جدی و قدرتمندی برای غرب باشد ؟
مشخصات نسل جدید تانکها چه میباشد و در کدام بخشهای تانکهای آینده ارتقای بیشتر و تغییراتی اساسی را خواهیم دید
و در نهایت ایا در اینده روسیه از غرب الگوبرداری خواهد نمود و یا غرب مجبور به در پیش گرفتن روش روسها خواهد بود؟

تی 14 ارماتا

تفاوت اصلی تانکها روسی با رقبای مدرن غربی در اینده چگونه خواهد بود ؟

نشریه آمریکایی نشنال اینترست ضمن بررسی کامل و دقیقی از سوابق ساخت محصولات زرهی در غرب و شرق می نویسد: اگر شما به ساختمان و پلتفرم مشهورترین تانک های جهان نگاه کنید، مشخص می شود که دو طرح کلی وجود دارد.
نسخه طراحی غربی و نسخه طراحی شرق و روسی ، نمونه اول را می توان در طراحی تانکهایی مانند «آبرامز» و «لئوپارد 2» مشاهده کرد که مهمات آن در محفظه ای مستقر در برجک، ذخیره می شود در این دسته از تانکها تعداد خدمه چهار نفر است و بارگذاری مهمات بصورت دستی انجام میگیرد

نظریه دوم طراحی در تانک مدرن روسی آرماتا منسجم شده که بسته مهمات به شکل کاروسل را زیر برجک در بخش کاروسل مانند مهمات نگه داری می شود و از آنجا به لودر اتوماتیک منتقل می شود.
یکی از ویژگی های بارز تانک های روسی از تانک تی-۶۴ به بعد استفاده از یک اتو لودر اتوماتیک در بخش سیستم آتش تانک بود
بر اثر استفاده از یک لودر اتوماتیک در تانک های روسی تعداد خدمه تا سه نفر کاهش میافت ، و رفته رفته این گونه پیکر بندی به استانداردی در تانکهای ساخت شوروی مبدل شد و این درحالی بود که غرب به چنین روشی اعتقاد نداشته و همچنان بارگذاری مهمات به روش دستی انجام میپذیرفت
از مزایای طرح شوروی بالا رفتن نرخ آتش تانک بود زیرا با توجه به اینکه تانک بسرعت و بلافاصله بعد از شلیک مسلح میشد باعث افزایش تعداد آتش بیشتر در مدت زمان کمتر بود به علاوه با توجه به فضای آزاد شده، میشد پوشش زرهی را تقویت کنند. و از ان گذشته باعث کوچکتر شدن جثه تانکهای روسی میشد
ولی این سیستم اتوماتیک برغم مزایایی که داشت دارای معایب بزرگی بود که همواره استفاده از آن را در تانکهای روسی با چالش مواجه نموده و هرگز کارشناسان نمیتوانستند با قاطعیت نظر بدهند که این سیستم واقعا برای تانک مثبت است یا نه زیرا در اینگونه تانکها مهمات در یک خشاب در دور برجک ذخیره میگردید و این بسیار میتوانست خطرناک باشد زیرا اگر تانک مورد اصابت قرار میگرفت مهمات دشمن قادر به نفوذ به خشاب تانک میشد آنگاه براثر انفجار مهمات ذخیره شده در تانک یک انفجار عظیم و فاجعه بار بوقوع میپیوست
خصوصا در نسخه های صادراتی تانکهای تی -۷۲ که نسبت به تانک تی -80 و حتی از تی -۷۲ های در خدمت روسیه از حفاظت زرهی کمتری برخوردار بود ، در طول جنگ خلیج فارس و جنگ داخلی سوریه به کرات دیده شد که حتی بعضا بر اثر نفوذ مهمات دشمن به داخل تانک و انفجار مهمات داخل تانک حتی برجک کنده شده بود ، این مسئله باعث از دست رفتن وجهه تانکهای روسی و از بین رفتن حسن شهرت محصولات زرهی این کشور شد که همواره همانگونه که گفته شد جزو کشورهای پیشرو در این بخش بود.
آنچنان که حتی در خود روسیه استفاده از اتو لودر و بارگذار اتوماتیک را زیر سوال برده بود و اگر قرار بود در تانکهای مدرن تر روسیه از این روش استفاده شود باید فکری برای ایمنی آن میشد

سیستم بارگذاری خودکار و خشاب ان زیر برجک
انهدام مهمات درون تانک تی72 و شعله های که از دریچه رانندهف توپچی و فرمانده بیرون میزند

ولی سوالی که مطرح میشد این بود آیا سیستم بارگذار اتوماتیک واقعا قابل اعتماد نبود ؟ و علیرغم مزایای پرشمار آن باید فدای بحث حفاظت از خدمه میشد ؟ آیا راه حلی برای از بین بردن ضعف های آن وجود نداشت ؟
بازهم قدرت صنعتی بالای غرب به کمک متخصصان نظامی آمد و غربی ها موفق شدند روش بینابینی را ابداع کنند که پس از نصب بارگذار اتوماتیک مشکلات آن از بین برود
غربیها کاملا با معایب بارگذار اتوماتیک خصوصا در تانکهای روسی آشنا بودن. آنها شاهد کنده شدن برجک تانکهایی بودند که در جبهه دشمن و در مصاف با تانکهای آنها بر اثر قدرت انفجار برجک کنده شده بود و خدمه بخت برگشته تبدیل به خاکستر شده بودند، ابتدا فرانسه وارد عرصه شد که در ادامه به بررسی روش ابداعی فرانسویان خواهیم پرداخت

در برخی تانک ها مانند تانک لکرک فرانسوی لودر خودکار در یک محفظه جداگانه نگه داشته می شود که امکان می دهد از بهترین عناصر از هر دو ساختار استفاده شود. اما این ساختار بسیار نادر است.

تصویری از قرار گیری مهمات پشت برجک تانک لگرک فرانسوی

در حال حاضر، لودرهای اتوماتیک موجود در محفظه جداگانه در چهار نوع تانک استفاده می شود. این ها عبارتند از Leclerc فرانسه، تایپ 90 و تایپ 10 ژاپن، و همچنین Panther K2 کره جنوبی. از همان لودر اتوماتیک در توپخانه استفاده می شود، اما از این سیستم در تانکهای غربی به طور عمده برای سرعت استفاده می شود، و نه به دلیل مزایایی که آنها به تانک ها می دهند.

استفاده از لودر اتوماتیک مزایای دیگری نیز بهمراه داشت و این سیستم برای نسل بعدی تانکها یک ضرورت بحساب میآید زیرا یکی از ویژگی نسل بعدی تانکها استفاده از کالیبر بزرگتر و قویتر است که با توجه به بالا رفتن وزن مهمات ، بارگذاری آن توسط نفر اگر نگوییم غیر ممکن ولی بسیار دشوار میشود لذا استفاده از سیستم بارگذار اتوماتیک یک اصل جدایی ناپذیر در تانکهای آینده بحساب میآمد و از آن گذشته این سیستم آنقدر مزایای دیگری نیز داشت که غربی ها نیز بر روی توسعه آن تمرکز نموده و اقدام به ابداع شیوه هایی برای از بین بردن معایب و مشکلات آن نمودند که تا حد زیادی موفق شدند.
بارگیری اتوماتیک تانک Leclerc، گلوله از یک محفظه که جای ذخیره برای 22 گلوله را فراهم میکند و در یک محفظه کاملا جداگانه میباشد.

در این تانکها لودر خودکار با دیوار زرهی از خدمه جدا بوده ، که باعث افزایش ایمنی خدمه و قابلیت بقا پذیری باقی ماندن تانک را بالا می برد. طراحی لودر اتوماتیک تانک های K2، Type 90 و Type 10 و البته لکرک همگی از این نمونه هستن است.

اما در “آرماتا” یک اصل متفاوت اعمال می شود. در این تانک لودر اتوماتیک کاروسل وجود دارد، اما از خدمه جدا شده است، که در یک کپسول زرهی در بدنه قرار دارند. بنابراین،درArmataایمنی خدمه را افزایش می دهد و در عین حال اندازه کوچک خود را به عنوان یک هدف حفظ می کند

البته با تمام این اوصاف هنوز هم در غرب اشتیاق زیادی برای استفاده از بارگذار اتوماتیک وجود ندارد و برند های قدرتمند و شناخته شده غرب مانند چلنجر ، آبرامز و لئوپارد ترجیح به استفاده از بارگذاری دستی میدهند
اما شاید دلیل اصلی عدم محبوبیت لودر خودکار در یک محفظه جداگانه در کشورهای غربی این است که آن را طراحان تانک های ” Leopard ” و ” Abrams” اصلا قبول ندارند. نظریه و طراحی این تانک ها با در نظر داشت خدمه چهار نفره ساخته شده است و وظیفه فرد چهارم صرفا بارگذاری اسلحه است. اما اگر گلوله های تانک بزرگتر شود و کالیبرآن به 140 یا 152 میلیمتر برسد، اسلحه گذاری- کار لودر خودکار خواهد بود. اگر در تانک های غربی از کالیبرهای بزرگ استفاده شود، ما شاهد ایجاد لودرهای اتوماتیک در محفظه جدا در تانک های آینده نوع آبرامز خواهیم بود؟

پاسخ این سوال مثبت هست همانگونه که گفته شد بارگذار بخشی لاینفک و ضروری برای تانکهای آینده است
این شیوه قبلا در آلمان و ایالات متحده هم مورد آزمایش قرار گرفته است، از جمله در نسخه های مختلف با کاربرد دو بارگذار بسیار بزرگ موجود در محفظه جدا شده برجک آبرامز به نام FASTDRAW (“آماده باش سریع”).
البته در این شیوه که آبرامز قصد انجام آن را دارد عضو چهارم خدمه احتمالا باقی خواهند ماند، اما در این حالت چنین عیبی مانند کاهش فضای برجک وجود خواهد داشت
بهرحال باید منتظر بود تا تانکهای نسل جدیدتر پابه عرصه میدان جنگ بگذارند تا مشخص شود در نهایت غربیها چه میکنند

مقالات مشابه

توپ های نصب شده روی تانک ها در جهان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن