ارتش ها

جنگ غزه : تسلیحات کره شمالی در خدمت حماس

جنگ غزه : تسلیحات کره شمالی در خدمت حماس

جنگ غزه : تسلیحات کره شمالی در خدمت حماس

نویسنده: اقای سینا نوریخانی

در ششم ماه مه سال جاری میلادی (2021)، جریانی اعتراضی در خصوص تصمیم اسرائیل به اخراج ساکنان فلسطینی محله شیخ جراح به نفع شهرک نشینان یهودی شکل گرفت. محله شیخ جراح بر طبق قوانین بین المللی به عنوان بخشی از سرزمین فلسطین به رسمیت شناخته شده و بخش اشغالی محسوب میشود. پاسخ اسرائیل به تظاهرات اعتراضی فلسطینی ها با خشونت همراه بود که منجر به زخمی و مجروح شدن تعدادی از تظاهرکنندگان و ورود طرفین به آستانه درگیری مسلحانه شد.

ادامه درگیری ها بر سر محله شیخ جراح و اتمام حجت حماس با اسرائیل برای خروج نیروهای خود از مسجدالاقصی تا دهم ماه مه که با بی اعتنایی اسرائیل همراه بود، به آغاز حملات راکتی حماس به شهرک های اسرائیل منجر شد، حملاتی که در دهه های اخیر موارد متعددی از آن ها به وقوع پیوسته است.

 

در پاسخ به حملات راکتی حماس، ارتش اسرائیل سلسله حملاتی را به بخش های مختلف نوار غزه با استفاده از توپخانه و مهمات هدایت شونده هوا پرتاب آغاز کرد که براساس آماری که در پایان درگیری ها منتشر شد، در این حملات حدود 200 فلسطینی که یک سوم آن ها شامل کودکان است، جان خود را از دست دادند (1) در میان کشته شدگان تعدادی از اعضای مهم و بلند پایه حماس نیز دیده میشوند که در بخش های امنیتی و نظامی این گروه جایگاه و فعالیت داشتند. در طرف اسرائیلی نیز در حدود 10 کشته و تعدادی مجروح به ثبت رسید که عمده آن حاصل اصابت راکت های حماس بود و بخش کوچکی در اثر اصابت تسلیحات ضد زره.

در این جنگ عمده تسلیحات مورد استفاده شاخه نظامی حماس که گردان های عزالدین قسام هستند، راکت هایی بود که عمدتا در خاک غزه و با امکانات محدود به تولید رسیده و جهت اشباع پدافند اسرائیل به صورت انبوه شلیک میشدند. سامانه گنبد آهنین به صورت مشخص وظیفه مقابله با این تهدید را بر عهده داشت و بخش قابل توجهی از راکت ها نیز توسط این سامانه رهگیری و منهدم گردید. در کنار راکت، گروه های فلسطینی از تسلیحات دیگری نیز به ویژه در قالب تبلیغات جنگی بهره گرفتند از جمله موشک های هدایت شونده ضد زره (ATGM) و پهپاد ها. با گسترش دامنه درگیری، استفاده تبلیغاتی هر چه بیشتر از این دو سلاح به صورت ویژه جهت افزایش سطح تهدید نسبت به اسرائیل، در دستور کار فلسطینی ها قرار گرفت (جنبه اعمال تهدید رسانه ای در جنگ)

در میان تهدیداتی که از سوی گروه های فلسطینی بر علیه اسرائیل قابل اعمال است، موشک های هدایت شونده ضد زره را نمیتوان دست کم گرفت به ویژه که این سلاح ها با قابلیت نفوذ و دقتی که در اصابت دارند از این امکان برخوردار هستند که در یک روز معادل و حتی بیش از ده ها و صد ها راکتی که شلیک میشود، از طرف اسرائیلی تلفات بگیرند. در آخرین دور نبرد اسرائیل و غزه، حماس حداقل دو مورد از موشک های ضد زره جهت هدف قرار دادن خودروهای سبک ارتش اسرائیل استفاده کرد که به زخمی شدن 3 و کشته شدن 1 نظامی منجر شد (2) (آماری که با تلفات اسرائیل در اصابت ده ها و صد ها راکت حماس در یک روز برابری میکند)

در نقطه مقابل البته ارتش اسرائیل نیز تلاش هایی برای مقابله با تیم های ضد زره حماس به عمل آورد که حاصل آن ثبت حداقل 7 مورد حمله به چنین تیم هایی در خاک غزه در جنگ اخیر است (3). در حالی که به نظر، حماس در ساخت بومی شماری از تسلیحات از جمله انواع راکت (از انواع فاقد هدایت)، راکت های ضد زره (نظیر سری آر پی جی) و حتی پهپاد تسلط پیدا کرده است (که البته برخی از قطعات و اجزا از خارج از غزه قاچاق میشود)، فلسطینی ها همچنان در تامین برخی تجهیزات از جمله موشک های هدایت شونده ضد زره به طور کل به کمک های خارجی (امثال ایران) و قاچاق از خارج از غزه متکی هستند.

موجودی فعلی گروه های فلسطینی در حوزه تسلیحات ضد زره عمدتا شامل موشک های مالیوتکا، فاگوت، کنکورس و در نهایت کورنت است که از طریق لیبی و ایران تهیه شده اند. در کنار این اما حماس تعداد محدودی موشک های ضد زره Bulsae-2 و مقادیری راکت های F-7 ساخت کره شمالی را نیز در اختیار دارد. سلاح های ذکر شده احتمالا از جمله مواردی است که ایران از طریق زنجیره تامین غیر رسمی و قاچاق سلاح که از سودان تا نوار غزه را در بر میگیرد، برای گردان های القسام تامین کرده است. این موشک ها از مبدا سودان در ابتدا به مصر منتقل شده و از آنجا از طریق تونل هایی که در مرز غره و مصر وجود دارد به نوار غزه قاچاق میشوند. سودان پیشتر (قبل از تیرگی روابط و حرکت سودان به سمت عربستان) در همکاری نزدیک با ایران قرار داشت و بخشی از محصولات دفاعی ایران نیز توسط این کشور به صورت تحت لیسانس به تولید رسید. در نهایت یکی از بخش های مهم روابط ایران و سودان، استفاده از سودان به عنوان هاب انتقال سلاح و تجهیزات به گروه های تحت حمایت ایران از جمله گروه حماس بود.

قاچاق سلاح به غزه، زنجیره ای حتی بزرگتر از آنچه که گفته شد را نیز در بر میگیرد و موارد مختلفی از انتقال ناموفق سلاح در این زنجیره را میتوان نام برد که در کشورهای مختلف به ثبت رسیده و اثبات مسئله قاچاق سلاح به غزه را بیش از پیش تقویت میکند.. به عنوان مثال در دسامبر سال 2009، یک محموله تسلیحاتی از کره شمالی که با هواپیمای ایل 76 در حال انتقال بود، در فرودگاه بانکوک توسط مقامات تایلندی کشف و ضبط شد. هواپیمای مذکور که در گرجستان به ثبت رسیده بود، حامل 35 تن سلاح از جمله انواع راکت، دوش پرتاب پدافندی، مواد منفجره و ……. بود که در بارنامه به عنوان تجهیزات حفاری نفت عنوان شده بودند.

محموله مشابه دیگری چند ماه قبل (در ماه جولای سال 2009) در امارات متحده عربی توقیف شد (4). از مجموع شواهد و سرنخ های به دست آمده، ماجرا به انتقال سلاح به حزب الله و حماس توسط ایران نسبت داده میشود (هر چند هیچگاه به صورت رسمی این مسئله به اثبات نرسیده است). در مجموع اعتقاد بر این است که در سال های اخیر مقادیر قابل توجهی سلاح از طریق ایران با واسطه گری دیگر گشورها در اختیار حماس و ایضا حزب الله قرار گرفته است (صرف نظر از انتقال مستقیم سلاح به لبنان از طریق سوریه)

نقش کره شمالی در این میان در حقیقت تولید کننده و تامین کننده ثانویه سلاح است هر چند که میتوان این فرض را مطرح کرد که این کشور با آگاهی از مقصد نهایی تسلیحات خود، نسبت به فروش آن ها اقدام کرده باشد. در اینجا منظور از تامین کننده ثانویه پس از ایران است که به عنوان تامین کننده اصلی سلاح برای گروه هایی نظیر حماس و حزب الله مطرح میشود و سلاح های تولید خود را نیز در اختیار این گروه ها قرار میدهد. چنین ارتباطی مابین مشتری و خریدار سلاح از چند جنبه قابل بررسی است.

جنبه نخست و تعجب آور ماجرا عدم ارتباط خاص و غیر مستقیم حماس با پیونگ یانگ است که این ارتباط با واسطه گری ایران میسر شده و جنبه دیگر مسئله محدودیت های شدید بر علیه کره شمالی است که حتی فروش محدود اقلام کوچک تسلیحاتی به مشتریان خاص را نیز برای آن جذاب کرده است (از جهت تامین مالی و ارزی). ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در نزاع میان اسرائیل و حماس، مواضع کره شمالی به طرف فلسطینی نزدیک بوده و اقدامات اسرائیل از سوی کره شمالی مورد محکومیت واقع شده است.

این ماجرا را میتوان از جنبه مهم دیگری نیز مورد بررسی قرار داد و آن ایجاد شرایطی برای انکار حمایت تسلیحاتی و کاهش فشار های ناشی از افشا شدن آن است. اگرچه برخی تسلیحات ساخت ایران نظیر سلاح تک تیرانداز صیاد در دست پیکارجویان فلسطینی دیده شده و هر چند مقامات ایرانی آشکارا از حمایت قاطع از گروه های فلسطینی به ویژه حماس و ضرورت تسلیح آن ها صحبت کرده اند اما در نهایت به نظر نمیرسد که ایران برای در اختیار قرار دادن مدارک بیشتر علیه خود در مسئله تسلیح گروه های فلسطینی چندان تمایل و اصراری داشته باشد. در اینجا گزینه تامین سلاح از یک فروشنده ثانویه همچون کره شمالی، این مزیت را دارد تا ایران از افزایش فشار بر علیه خود در ماجرای تسلیح حماس ممانعت کرده و از پذیرش مسئولیت تسلیح مستقیم حماس شانه خالی کند.

البته براساس شواهد موجود کره شمالی نیز چندان مایل به مطرح شدن نقش خود و رو شدن دست خود در این ماجرا نیست. کره شمالی تمایل خود برای صادرات مخفیانه سلاح های تولیدی با نام های متداول تسلیحات دیگر کشورها را نشان داده است. به عنوان نمونه میتوان به تسلیحات رویت شده در لیبی با نام گذاری های مشابه تسلیحات چینی از جمله PLA-017و PLA-197 اشاره کرد که در حقیقت تولیدی کره شمالی بودند و از جهت نام گذاری این تصور را به غلط ایجاد میکردند که سلاح هایی ساخت چین هستند.

تصویری از موشک Bulsae-2 در موجودی تسلیحاتی تیپ الناصر صلاح الدین که از تحویلی های حماس پیش از بر هم خوردن روابط به دلیل اختلافات سیاسی به این گروه شبه نظامی است.

نوع دیگری از تسلیحات ساخت کره شمالی که در خدمت گردان های القسام دیده شده، راکت های سری F-7 است که یک نسخه تولیدی توسط کره شمالی از طرح PG-7 مورد استفاده در راکت انداز های آر پی جی 7 ساخت شوروی است (و احتمالا منطبق با راکت انداز های تولیدی در غزه). این راکت از طریق نوار قرمزی که به دور آن کشیده شده از دیگر انواع راکت های PG-7 متمایز میشود. لازم به ذکر است که این راکت ها در کشورهای مختلفی در سرار جهان رویت شده اند از جمله در سوریه و مصر. در سال 2017 در جریان اخطار ایالات متحده مبنی بر اینکه یک کشتی باری کره شمالی در نزدیکی کانال سوئز محموله ای غیر قانونی را حمل میکند، مصر نسبت به توقیف شناور مذکور اقدام کرد که حاصل آن ضبط حدود 30000 راکت F-7 بود. اما نکته جالب ماجرا اینجاست که کشور ضبط کننده همان کشور مقصد هم بود (در نهایت قرار بود این راکت ها از مصر به غزه منتقل شوند).

موشک هدایت شونده ضد زره Bulsae-2 نیز در حقیقت نمونه ای از سیستم موشکی ضد زره 9K111 Fagot ساخت شوروی است که از اواسط تا اواخر دهه 80 میلادی به کره شمالی صادر شد. نمونه روسی دارای یک موشک هدایت سیمی با مکانیسم هدایتی نیمه خودکار فرمان به خط دید (SACLOS) است که قابلیت نفوذ در زره به میزان 460 میلیمتر در مقیاس RHA (زره همگن نورد شده) را دارد. نمونه های ارتقا یافته این موشک نیز از قابلیت به کارگیری توسط پرتابگر مدل پایه ای برخوردار هستند (عدم نیاز به تغییر پرتابگر برای شلیک موشک های جدیدتر این سری).

تفاوت نمونه ساخت کره شمالی در چند بخش کلیدی است از جمله در ارتقای مکانیسم هدایتی از سیمی به لیزری به منظور جلوگیری از بروز مشکلات هدایتی از جمله در قطع شدن سیم یا اتصال کوتاه آن ( به ویژه در زمان عبور از روی موانع آبی موجود در مسیر موشک). با تغییر مکانیسم به هدایت لیزری، دقت موشک نیز تا حد قابل ملاحظه ای بهبود یافته و کاربر موشک تنها باید علامت نشانه روی را بر روی هدف نگه دارد تا تصحیح مسیر موشک به سمت هدف صورت پذیرد. به جز مورد عنوان شده در موشک Bulsae-2، تغییر دیگری در نمونه استاندارد این موشک به نسبت نمونه روسی در برد و قابلیت نفوذ صورت نگرفته هر چند نمونه های جدید تری از آن با نفوذ بیشتر در ارتش کره شمالی موجود است.

برای شبه نظامیان حماس، طراحی جمع و جور و به شدت قابل حمل این موشک، گزینه ای مطلوب جهت کاربری محسوب میشود هر چند قدرت نفوذ این موشک برای مقابله با تانک های اصلی میدان نبرد ارتش اسرائیل از جمله مرکاوا مارک 4 به صورت رو در رو کفایت نمیکند و در مقابله با سامانه های حفاظت فعال اسرائیلی نیز کاری از پیش نمیبرد اما در نهایت باز هم برای ادوات زرهی سبک و زره پوش های فاقد سیستم حفاظت فعال، گزینه ای به شدت خطرساز است. در این سیستم موشکی ضد زره، پرتابگر توسط یک نفر (به صورت جمع شده و در قالب کوله) و دو تیر موشک توسط نفر دوم از تیم ضد زره حمل میشود.

در گذشته کره شمالی به روابط خارجی خود که امکان تامین ارز از طریق فروش اسلحه جهت کمک به رژیم این کشور در تامین نیاز های خود و کنترل کشور را فراهم میکرد، متکی بوده است. به عنوان مثال گزارش های متعددی از صادرات سلاح و فناوری درحوزه موشکی و ایضا هسته ای به کشورهایی نظیر مصر، سوریه، ایران و ……. وجود دارد که توجه بسیاری از ناظران بین المللی را بارها به خود جلب کرده اند. در رابطه حماس و کره شمالی، طرف خرید یک بازیگر غیر دولتی است که خارج از قواعد بازی عمل میکند و این مسئله محدودیت هایی در خصوص تمایل فروشنده برای معامله با طرف غیر دولتی مطرح میسازد اما تا زمانی که سود این رابطه (ایضا از طریق واسطه گری ایران) برای کره شمالی تامین شود، این کشور مشکلی در این خصوص نخواهد داشت و از فروش سلاح به حماس نیز استقبال خواهد کرد.

برای طرف فلسطینی اما سود این معامله تا زمانی خواهد بود که تعدادی از این موشک را جهت استفاده در اختیار داشته باشد که البته به جهت مدت کوتاه درگیری های اسرائیل و غزه که عمدتا در زمانی کمتر از یک ماه است، ذخایر حماس در این بخش به سرعت و به سادگی تمام نخواهد شد. با پیشرفت روز افزون روش ها و تعدد مسیر های قاچاق سلاح، ایران این امکان را خواهد داشت که سیل موشک های ضد زره ساخت خود را که تهدید به مراتب جدی تری برای زرهی اسرائیل هستند روانه خاک غزه کند، کاری که پیش از این در خصوص یمن در شرایطی محاصره شده با موفقیت انجام داده است.

به نظر طیف جدیدی از موشک ها و راکت های ضد زره که در اختیار حماس قرار خواهد گرفت از تولیدات ایران همچون موشک دهلاویه (نمونه ایرانی کورنت) و انواع ایرانی از راکت های سری آر پی جی از جمله آر پی جی 29 خواهد بود. در چنین شرایطی، تسلیحات ضد زره ساخت کره شمالی در قالب یک یادگار تاریخی از کشوری در فاصله هزاران کیلومتری غزه قرار خواهند گرفت و با نمونه های ایرانی جایگزین خواهند شد. در نهایت البته تحویل موشک های ضد زره ساخت کره شمالی به گروه فلسطینی تحت محاصره در منطقه غزه، یادآوری تکان دهنده ای از تجارت غیر قانونی اسلحه و وجود راه های مختلف قاچاق سلاح در بخش هایی از جهان است که کمتر انتظار آن میرود (مناطق تحت محاصره و کنترل شدید همچون غزه)

بر گرفته از منبع با برخی تغییرات

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن