ایرانتانک

تانک کرار

تانک کرار

به نام خداوند جان و خرد

اختصاصی جنگاوران، هر گونه بازنشر با ذکر منبع مجاز میباشد

تالیف:اقای سینا نوریخانی

در حدود چهار سال پیش بود که رویداد رونمایی رسمی از تانک کرار صورت پذیرفت. در آن زمان مقاله ای نوشته و ابعاد مختلف این طرح را با تکیه بر نظرات شخصی مورد بررسی و تحلیل قرار دادم. آنچه که در ادامه خواهید خواند در حقیقت مکمل یا ضمیمه مقاله پیشین است که در خصوص تانک کرار در فروردین ماه سال 1396 در وبسایت جنگاوران منتشر شد (مدتی کوتاه پس از رونمایی کرار). امروزه اطلاعات بیشتری از تانک کرار در اختیار داریم و بر همین اساس میتوان تحلیل های بیشتری ارائه داد و نکات بیشتری در خصوص این تانک را مورد بررسی قرار داد.

در زمان رونمایی تانک کرار مسائل و مباحث مختلفی پیرامون این تانک مطرح شد و به دنبال آن سوالاتی به وجود آمد از جمله اینکه آیا این تانک با T-90 روسی و ارتقای آن موسوم به T-90MS ارتباطی دارد؟ آیا کرار به روزرسانی تانک تی 72 است یا اصولا ساخت یک تانک جدید است؟ آیا در تانک کرار به روزرسانی پیشرانه صورت گرفته؟ آیا این تانک به سیستم های حفاظتی نوین مجهز خواهد شد، آیا ارتش و سپاه این تانک را خریداری کرده اند و از این دست سوالات.

یکسری از مسائل و شماری از سوالات از همان ابتدا مشخص بوده و پاسخ معینی برای آن ها وجود داشت از جمله اینکه تانک کرار بیش از اینکه ساخت یک تانک اصلی میدان نبرد جدید باشد در حقیقت ارائه یک استاندارد ارتقا یا به روزرسانی بر روی تانک تی 72 بود. وقتی وزیر دفاع اینگونه میگوید : خط ارتقاء تانک‌های موجود با فناوری‌های کرار افتتاح شد این مسئله به وضوح مشخص میکند که کرار استانداردی است برای ارتقای تی 72. در یک نمونه دیگر ارتباط کرار به تی 90 روسی که مشخصا به جز شباهت های همراه با تفاوت ظاهری، مدرک و سند محکمی برای اثبات آن وجود نداشت و همچنان نیز وجود ندارد.

اما در خصوص برخی سوالات و مباحث، پیشتر پاسخ محکمی وجود نداشت از جمله اینکه آیا به روزرسانی پیشرانه در تانک کرار صورت گرفته است و یا این تانک به سامانه های حفاظتی مجهز خواهد شد؟ این مواردی مبهم بود که صرفا با گذشت زمان و ارائه اطلاعات تکمیلی از سوی مراجع رسمی مشخص میشد. در ادامه اما به مسائل مختلفی پیرامون تانک کرار خواهم پرداخت، مسائلی که در قالب سوالات و مباحث مشخص بیان خواهند شد و برای هر یک در حد اطلاعات خود به مخاطب پاسخ خواهم داد. صد البته بر آنچه که در ادامه خواهید خواند میتوان نقد و مشکلاتی را نیز وارد دانست و حقیر نیز بر صحت تمامی آنچه که نگاشته ام تاکید ندارم.

کرار در نمونه رونمایی شده در سال 1395

  • کرار چیست؟

این پرسشی در جهت تعیین ماهیت کرار است و اینکه این تانک در اصل یک استاندارد به روزرسانی و ارتقا برای تانک تی 72 است و نه ارائه و ساخت تانکی با طرح جدید. حتی اگر کرار را به صورتی صفر کیلومتر و از نو بسازیم باز هم این تانک در حقیقت یک تی 72 ارتقا یافته است که از پایه ساخته شده و طرح جدیدی محسوب نمیشود چرا که بسیاری از ویژگی ها و شاخصه های تانک تی 72 را با خود دارد. به روزرسانی و ارتقا در ادوات زرهی، در حقیقت توسعه طرح پایه ای و افزودن قابلیت هایی است که پیشتر وجود نداشته یا در سطح مطلوبی نبوده است و این تعریف با ارائه تانکی با طرح به کل جدید تفاوت دارد.

  • ساخت پیش نمونه ها یا خط تولید انبوه؟

از ابتدای رونمایی کرار و انتشار تصاویری از آن در صنایع بنی هاشم درود، این ابهام به وجود آمد که ما شاهد خط تولید انبوه این تانک هستیم و یا آنچه که در کلیپ های تبلیغاتی منتشر شده از سوی وزارت دفاع دیده ایم در نهایت نمایش تولید محدود پیش نمونه ها بوده است؟

قطعا نمایش تعدادی شاسی یا اجزای مرتبط با تانک از جمله برجک و ………. نمیتواند بیانگر تولید انبوه باشد. در حوزه تولید در صنعت نظامی، سطوح مختلفی وجود دارد از جمله ساخت پیش نمونه و نمونه های آزمایشی، تولید محدود، تولید انبوه با نرخ پایین و تولید انبوه با نرخ بالا و مواردی با تعاریف مشابه.

در یک نمونه شاخص خارجی میتوان از تانک تی 14 از پلتفرم زرهی شنی دار آرماتا مثال آورد. مدتی پس از رونمایی این تانک در جریان رژه سال 2015 در میدان سرخ مسکو، کلیپی از تولید پیش نمونه های این تانک منتشر شد که برخی به اشتباه آن را آغاز تولید انبوه آرماتا عنوان کردند در حالی که تا امروز که این مقاله را به رشته تحریر در می آورم همچنان خبری از تولید انبوه تانک آرماتا نیست و به تازگی روس ها برنامه آغاز تولید انبوه این تانک را برای سال جاری کلید زده اند

ساخت پیش نمونه و نمونه های آزمایشی یکی از اصول مهم در حوزه تولیدات نظامی و ایضا غیر نظامی است. در ابتدای ارائه هر طرح میبایست تعداد مشخصی از نمونه یا نمونه ها به تولید رسیده، مورد آزمایشی و بررسی دقیق قرار گرفته و در نهایت ایرادات و مشکلات آن مشخص و بر طرف گردد. معمولا روند کار این است که از ابتدای پروژه، نیاز سنجی براساس نظرات یگان های کاربر صورت گرفته و ویژگی ها براساس الزامات مطرح شده از سوی یگان تعیین و تامین شود. این مسئله در حقیقت وابستگی طرح یا طرح های صنایع نظامی به نیاز ها و نظرات یگان های کاربر سلاح است که میبایست سال ها از یک سلاح به صورت سازمانی و گسترده بهره بگیرند و آن را کاربری کنند.

آنچه که در گذشته و در روز های پایانی سال 1395 شاهد آن بودیم، نمایشی از ساخت پیش نمونه ها یا نمونه های اولیه تانک کرار بود و نه آن چیزی که تحت عنوان تولید انبوه در مقیاس وسیع میشناسیم. وقتی از افتتاح خط ارتقای تانک کرار در سال 1399 صحبت میشود، مشخصا معنی این حرف آن است که آنچه که پیشتر و در سال 95 دیده بودیم صرفا ساخت پیش نمونه ها یا نمونه های اولیه آزمایشی بوده است.

  • قابلیت تامین و چشم انداز پاسخ به الزامات روز

در هر به روزرسانی، دو مسئله یا سوال مهم مطرح میشود :

  1. آیا به روزرسانی انجام شده بر روی تجهیزات یا ادوات، منطبق با نیاز ها و در پاسخ به الزامات روز است؟
  2. با به روزرسانی تسلیحات یا ادوات تا چه مدت زمانی میتوان به صورت موثر و با تامین الزامات روز میادین نبرد از آن ها بهره گرفت

سوال اول یا مسئله نخست در خصوص ویژگی های فنی و قابلیت هایی است که در چهارچوب به روزرسانی، به ادوات یا تسلیحات اضافه میشود. در خصوص تانک های اصلی میدان نبرد سه مولفه اصلی تحرک، حفاظت و قدرت آتش وجود دارد و در کنار آن مولفه های جنبی دیگری نیز امروزه مطرح میشود از جمله قابلیت ارتباطی و فرماندهی میدان نبرد بر روی زمین. برخی تعاریف نیز امروزه به شکل گسترده تری مطرح شده اند از جمله مفهوم حفاظت که سامانه های حفاظتی نوین و ………. را نیز شامل میشود.

به عنوان مثال یک تانک امروزی باید از قابلیت برقراری ارتباط موثر و تبادل اطلاعات با دیگر اجزای میدان نبرد برخوردار باشد و بتوان از آن به عنوان عنصری از عناصر جنگ شبکه محور بهره گرفت. مسئله برخورداری از سامانه یکپارچه مدیریت میدان نبرد از جمله مسائل مهم در ادوات زرهی و تانک های امروزی است.

وقتی در گذشته در حوزه حفاظت صحبت میکردیم عمدتا منظور حفاظت زرهی بود اما وقتی امروزه در این مورد صحبت میکنیم منظور سامانه های حفاظتی با مکانیسم های مختلف و تجهیزات حفاظتی نوین از جمله پوشش های اختفای حرارتی و …… را نیز شامل میشود، این مسئله در حقیقت توسعه و تحول مفهوم حفاظت در تانک ها و ادوات زرهی است.. در گذشته سه مولفه حفاظت، تحرک و قدرت آتش مبنای سنجش قابلیت های یک تانک بود اما امروزه مولفه های متعددی در این خصوص قابل تعریف است.

اما سوال دوم که براساس اصول استمرار و عمر دهی تعریف میشود و مدت زمان مشخصی را تعریف میکند که میتوانیم از یک سلاح به روزرسانی شده با امکان تامین نیاز ها و الزامات روز بهره برداری کنیم. معمولا برای یک سامانه تسلیحاتی، توسط سازنده عمر مفیدی تعریف میشود که این عمر مفید، بیشینه مدت زمانی است که آن سلاح قادر به تامین نیاز خواهد بود و میتواند با تهدیدات مقابله کند. ارزش یک سلاح نیز بیشتر در همین دو مورد نهفته است که یکی تامین نیاز و دیگری مقابله موثر با تهدیداتی است که سلاح برای آن در نظر گرفته شده. وقتی عمر مفید یک سلاح پایان میابد دو گزینه در پیش روی کاربر وجود دارد. گزینه نخست کنار گذاشتن آن و جایگزینی با یک نمونه جدید منطبق با فناوری و الزامات روز است.

در گزینه دوم که گزینه ای از نظر اقتصادی به صرفه تر و ارزان تر محسوب میشود، استمرار در به کارگیری سلاح از طریق عمر دهی به آن است. عمر دهی نیز زمانی به شکل حقیقی و اصولی خود محقق خواهد شد که سلاح با استفاده از استاندارد های به روزرسانی، به نیاز ها و الزامات روز هر چه بیشتر نزدیک شود یا بر آن ها منطبق گردد. این مسئله را باید در نظر داشت که الزاما یک استاندارد مشخص برای به روزرسانی ادوات، نمیتواند به صورت تمام و کمال منطبق با نیاز و الزام روز باشد و ممکن است سطح مشخصی از اهداف و انتظارات را بر آورده سازد.

در اینجا نکته مهم، بررسی و تعیین دقیق الزامات و نیاز ها است. تا نیاز به درستی مشخص نشود، پاسخ درخوری برای آن وجود نخواهد داشت و هر چه نیازسنجی دقیق تر و با آینده نگری بیشتری صورت گیرد، مشخصا آنچه که براساس سنجش نیاز ارائه خواهد شد، از توانایی استمرار بیشتری برخوردار خواهد بود و استاندارد به روزرسانی ارائه شده در مدت زمان بیشتری نیاز ها و الزامات را تامین خواهد کرد.

  • به روزرسانی در زمان مناسب با برنامه ریزی مناسب

همانطور که در حوزه برنامه ریزی و اجرای یک پروژه، زمان بندی مشخصی وجود دارد در حوزه به روزرسانی ادوات و ارتقای سطح توان تجهیزاتی نیز زمان بندی معینی میبایست مد نظر قرار گیرد. این زمانبندی در دو بخش مد نظر است که بخش اول تعیین چشم انداز زمانی برای اجرای به روزرسانی و در بخش دوم مدت زمان اجرای کار است.

برنامه چشم انداز بسته به آنچه که اجرا کننده مد نظر دارد میتواند بازه کوتاه، میان و بلند مدت باشد. صد البته این نکته را میبایست مد نظر قرار داد که در به روزرسانی ادوات زرهی برنامه های کوتاه مدت تا میان مدت بهترین گزینه ها هستند. وقتی یک به روزرسانی در بازه زمانی کوتاه مدت یا میان مدت تعریف میشود، شامل ارتقای بخش های مشخصی از ادوات زرهی است. در یک چنین ارتقایی، ادوات زرهی به صورت بخش به بخش و پیوسته ارتقا داده میشوند.

به عنوان نمونه وقتی برای یک تانک، مسئله به روزرسانی در کوتاه مدت یا میان مدت مطرح میشود، کار بر روی بخش خاصی از آن مد نظر قرار میگیرد، فرضا مسئله ارتقای پیشرانه و سطح تحرک تانک به اجرا در می آید. در اجرای چنین برنامه هایی، اصل استمرار برنامه های ارتقا با رعایت چشم انداز زمانی کوتاه تا میان مدت مد نظر است.

اما وقتی به روزرسانی وارد فاز بلند مدت میشود، صرفا نمیتوان به ارتقای یک بخش خاص فکر کرد و باید یک ارتقای کلی را مد نظر قرار داد. در یک برنامه بلند مدت میبایست چندین مولفه از ادوات زرهی را منطبق با نیاز ها و الزامات روز مورد به روزرسانی قرار داد. تفاوت مهمی که در مقایسه برنامه چشم انداز ارتقای کوتاه مدت تا میان مدت نسبت به برنامه بلند مدت به چشم می آید صرف نظر از مدت زمان آن و تفاوت زمانی که دارد، مسئله هزینه ها است.

یک ارتقای کوتاه مدت و محدود، هزینه مشخص و قابل تحملی دارد و میتوان با تکرار چنین برنامه ای در بازه زمانی مشخص، بخش های مختلف ادوات را در سطح قابل قبولی ارتقا بخشید. اما یک ارتقای بلند مدت نیازمند هزینه های سنگین و ایجاد تغییرات همه جانبه در مولفه ها و ویژگی های ادوات زرهی است. اگر در یک ارتقای کوتاه مدت میتوان به دنبال به روزرسانی پیشرانه تانک رفت، در به روزرسانی با چشم انداز بلند مدت میبایست جنبه های مختلفی از حفاظت تا تحرک و قدرت آتش تانک را جهت ارتقا مد نظر قرار داد، نتیجتا هزینه کار به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.

اما یکی از مهمترین مزیت های به روز رسانی های مستمر با برنامه های کوتاه مدت تا میان مدت در تطبیق بیشتر ادوات با نیازها و الزامات روز است. اگر ما به جای ارتقای ادوات در بازه 5 الی 10 سال، به فکر به روزرسانی هایی در بازه 20 الی 30 ساله باشیم، ممکن است با وجود هزینه ای که میکنیم، ادوات به سطح مورد نظری از کارایی و سطح قابل مقایسه ای از عملکرد در مقایسه با نیازها و الزامات روز دست نیابند.

مسئله ای که میبایست مورد توجه قرار گیرد، عمر عملیاتی و مفید ادوات است که توسط سازنده مشخص میشود. در اینجا منظور عمر کارکردی ادوات نیست و در اصل صحبت از مدت زمانی است که میتوان از یک سلاح به صورت موثر و عملیاتی با تامین الزامات بهره برد. به عنوان مثال در سری تاتک های تی 72، عمر عملیاتی 10 الی 15 سال برای مدل های مختلف توسط سازنده روس تعریف شده است.

باید توجه داشت که بعد از گذشت 10 الی 15 سال، تانکی همچون تی 72 نیازمند به روزرسانی است در غیر اینصورت قادر به تامین الزامات و نیازها نخواهد بود. در این میان دو مسیر در پیش روی کاربران این تانک قرار دارد که مسیر نخست ارتقای جزء به جزء و بخش به بخش این تانک به صورت جداگانه در بازه های زمانی مختلف پیش از پایان عمر عملیاتی تانک است (فرضا ارتقای تحرک، حفاظت و ….. در قالب دو الی سه برنامه با مدت زمان مشخص) و مسیر دوم اجرای یک به روزرسانی سنگین و گسترده در پایان عمر عملیاتی آن.

تانک T-72B در سال 1985 در شوروی ارائه گردید. این تانک نسل تازه ای از تی 72 با قابلیت های بهبود یافته و در حقیقت ارتقای گسترده ای از مدل های پیشین بود. در نهایت جهت ارتقای سطح حفاظت این تانک در سال 1989 مدلی از این تانک مجهز به زره واکنشگر کنتاکت 5 و با نام obr.1989g ارائه گردید. این حرکت در اصل، اجرای به روزرسانی در یک مولفه خاص (حفاظت) در طی یک برنامه کوتاه مدت بود (در حدود 4 سال پس از ارائه مدل T-72B).

آنچه که روس ها برای تانک T-72B مد نظر داشتند، تامین نیاز ها در یک بازه زمانی 10 الی 15 ساله تا حدود سال 2000 میلادی بود که البته عمر شوروی به این میزان قد نداد و مدت ها پیش از این زمان اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید. از زمان ارائه تانک تی 72 تا زمان فروپاشی شوروی، ارتقای این تانک و بهبود عملکرد آن از جمله برنامه های اصلی و مهم زرهی شوروی بود به گونه ای که ما شاهد ارائه نمونه های متحول شده از این تانک از جمله T-72BU بودیم که بعد ها با تغییر نام به T-90 در ارتش فدراسیون روسیه به خدمت گرفته شد.

با توجه به اینکه عمر عملیاتی و بازه به کارگیری مفید تانک T-72B از منظر روس ها تا سال 2000 تعریف میشد، از سال 2000 تا 2006 با وجود مشکلات اقتصادی و محدودیت های شدید بودجه، تلاش هایی برای ارتقای این تانک صورت گرفت و استاندارد های به روزرسانی همچون T-72B2 Rogatka نیز ارائه گردیدند که البته به جهت نبود بودجه و اقتصاد بیمار روسیه به نتیجه عملیاتی ختم نشدند.

تانک T-72B2 Rogatka از به روزرسانی های شاخص تانک تی 72 توسط روسیه که هیچگاه عملیاتی نشد

مسئله مهم در این میان این بود که روس ها در زمان اتحاد جماهیر شوروی، برنامه های ارتقای کوتاه مدت نیز مد نظر قرار میدادند اما به دلیل مشکلات پس از فروپاشی، امکان اجرای یک ارتقای فراگیر بر روی تانکی همچون تی 72 میسر نبود و این امکان زمانی فراهم شد که به روزرسانی نمیتوانست صرفا یک جنبه خاص از تانک همچون حفاظت یا تحرک را در بر داشته باشد و میبایست به شکلی گسترده در جنبه های مختلف به اجرا در می آمد. این مسئله خود نیازمند تامین بودجه ای هنگفت و صرف زمانی قابل توجه بود.

در دوره پسا شوروی، به روزرسانی تی 72 که در نهایت عملیاتی گردید و به صورت گسترده ارائه شد استاندارد B3 یا T-72B3 بود. تانک T-72B3 در سال 2013 عملیاتی شد اما توسعه آن به مدت ها قبل بازمیگردد. در سال 2013 چشم انداز به کارگیری این تانک در زرهی روسیه حدود 10 سال بود و این برنامه به عنوان یک گزینه به صرفه از نظر اقتصادی و با امکان تولید انبوه در زمان مورد نظر ارائه شد.

چشم انداز 10 ساله استفاده از تانک T-72B3 در سال 2023 پایان میپذیرد و امیدواری روس ها بر این بود که برنامه تولید انبوه تانک آرماتا در نهایت تا سال 2020 به نتیجه مطلوب برسد که البته به جهت مشکلات فراوان مالی به نتیجه نرسید. نتیجتا مسئله افزایش قابلیت های عملیاتی و عمردهی به این تانک مجددا در دستور کار قرار گرفت و استاندارد هایی همچون T-72B3M و T-72B3 Mod 2016 ارائه شدند که بخش هایی از جمله حفاظت و کنترل آتش تانک T-72B3 را مورد به روزرسانی قرار میدادند.

تانک T-72B3 Mod 2016 که نمونه توسعه یافته ای از استاندارد ارتقای T-72B3 با افزایش سطح حفاظت است

تانک کرار برای اولین بار در اسفند ماه سال 1395 رونمایی شد و تا امروز که در سال 1399 قرار داریم مدت زمانی در حدود 4 سال از رونمایی این تانک میگذرد. هر چه میان مدت زمان رونمایی تا تولید انبوه و به کارگیری فاصله ایجاد شود و زمان بگذرد، امکان تامین الزامات روز توسط سلاح یا تجهیزات کاهش میابد. با توجه به تغییر و تحولاتی که در حوزه زرهی شاهد آن هستیم، برای تانکی همچون کرار در بهترین حالت یک بازه زمانی 10 ساله برای تامین نیازها و الزامات میتوان مشخص کرد (مشابه آنچه که در تی 72 بی 3 شاهد آن هستیم و در قالب استفاده از کرار به عنوان یک تانک اصلی میدان نبرد یا MBT)

زمانی که بین رونمایی و به کارگیری انبوه این تانک فاصله ایجاد شود بدان معنی است که بخشی از بازه زمانی که تانک میتواند به شکل مفید و موثر مورد استفاده قرار گیرد از دست رفته است. در اینجا مدت زمانی در حدود 4 سال از بازه زمانی کارگیری موثر تانک کرار کم شده، صرف نظر از اینکه در مدت این 4 سال نیز بخشی از الزامات و نیاز های روز زرهی تغییر یافته یا دوباره تعریف شده اند.

در اینجا باید به دو نکته مهم توجه کرد، نخست آنکه یک بازه زمانی مشخص به عنوان چشم انداز به کارگیری میبایست تعیین شود که در این چشم انداز مدت زمانی مشخص مقرر میشود که در طول آن تانک میبایست با حذف قابلیت تامین الزامات روز در خدمت عملیاتی قرار گیرد. دومین نکته آن است که یک به روزرسانی میتواند گسترش یافته و توسعه یابد بدین معنی که پس از ارائه یک استاندارد به روزرسانی، میتوان آن را مجددا ارتقا داد و بخش های دیگری از تانک را منطبق با نیاز های روز به روزرسانی کرد. این مسئله برای افزایش مدت زمان به کارگیری تانک یا همان چشم انداز به کارگیری یا استفاده صورت میگیرد.

  • مسئله استمرار در به روزرسانی

در حوزه زرهی به منظور حفظ قابلیت تامین الزامات، میبایست یک روند به روزرسلنی مستمر را در پیش گرفت و استاندارد های ارتقا را به مرور توسعه و بهبود داد. منظور از این صحبت آن است که پس از مدتی که تانک های تی 72 به استاندارد کرار ارتقا یافتند، استاندارد کرار را میبایست مجددا مورد تجدید نظر قرار داده و اصلاحاتی بر روی آن اعمال نمود و قابلیت های بیشتری بر آن افزود. در یک کلام و به صورت خلاصه یعنی ارتقا پس از ارتقا که تحت مفهوم توسعه و استمرار در بروزرسانی قابل تعریف است.

در این بخش متاسفانه افق روشنی در پیش روی کرار وجود ندارد و تجربه ثابت کرده است که به روزرسانی های اجرا شده در حوزه زرهی کشور، یا عملیاتی و گسترده نمیشوند و یا اگر عملیاتی میشوند (همچون ارتقای موسوم به سفیر 74 یا T-72Z) این ارتقا دیگر توسعه و بهبود به خود نخواهد دید و تانک به تجهیزات جدیدی منطبق با نیاز زمان مجهز نخواهد شد.

در تانکی همچون T-72Z ما شاهد اضافه شدن بلوک های زره واکنشگر کنتاکت 1 هستیم اما در نهایت تا امروز تغییری در استفاده از این نوع زره ایجاد نشده و نسل های جدیدتری از زره واکنشگر بر روی این تانک ها نصب نشده است. نتیجتا تانک های T-72Z در یک بازه زمانی مشخص، قابلیت های حفاظتی را از دست داده و امروزه در نظر حفاظت حرفی برای گفتن ندارند. چنین مسئله ای یحتمل در خصوص کرار نیز رخ خواهد داد.

در ادوات زرهی نباید به روزرسانی را در یک مقطع مشخص انجام داده و به یکباره رها نمود بلکه باید در مقاطع مختلف استاندارد به روزرسانی را توسعه داده و اصلاح کرد، مشابه طرحی که در توسعه استاندارد به روزرسانی تانک T-72B3 شاهد آن هستیم و امروزه موارد جدیدی به این تانک افزوده شده که در مدل پایه ای استاندارد وجود نداشت. به عنوان نمونه تانک های T-72B3M و T-72B3 Mod 2016 دارای تغییراتی نسبت به نمونه پایه ای T-72B3 هستند (که خود استانداردی برای ارتقای T-72B است).

مقیاس تولید و مدت زمان به روزرسانی انبوه، دو مسئله کلیدی

در حوزه بهینه سازی و ارتقای ادوات زرهی چندین سطح از ساخت و تولید میتوان تعریف کرد از جمله تولید صنعتی، کارگاهی و در نهایت نمونه سازی آزمایشی. در نمونه سازی آزمایشی یک تولید محدود در حد دو یا سه نمونه مطرح است که جهت بررسی و توسعه طرح و اطمینان از قابلیت های آن (و ایضا شناخت مشکلات) صورت میگیرد. در بخش کارگاهی نیز هر چند سطح تولید بالاتر است اما باز هم تعداد محدودی محصول در خروجی را شاهد خواهیم بود.

اما در تولید در مقیاس صنعتی میتوان به دو سطح اشاره کرد که سطح نخست تولید صنعتی با نرخ بالا و سطح دوم تولید صنعتی با نرخ پایین است. در بدترین حالت ممکن، تولید صنعتی با نرخ پایین نیز بیش از تولید کارگاهی ما را به نتیجه مطلوب میرساند. هر چه مقیاس تولید بیشتر و بالاتر باشد، مدت زمان تولید و تحویلدهی کمتر خواهد بود. این مسئله خصوصا برای به روزرسانی تجهیزات و ادوات که میبایست در یک بازه زمانی مشخص اثرگذار باشند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

جهت درک بهتر مثالی می آورم تا ذهن شما بیشتر با مسئله درگیر شود. فرض کنید از میان موجودی تانک های تی 72 که ما در اختیار داریم، تعدادی در حدود 300 دستگاه جهت به روزرسانی در سطح کرار انتخاب میشوند. چنانچه نرخ تولید نمونه به روزرسانی شده یا نرخ به روزرسانی تانک های تی 72، در حدود 30 دستگاه در سال باشد، به روزرسانی 300 دستگاه مورد نظر در حدود 10 سال به طول خواهد انجامید و این مسئله بدان معنی است که آخرین تانکی که از خط به روزرسانی خارج میشود، عمر عملیاتی چندانی نخواهد داشت و قادر به تامین الزامات روز آنگونه که باید و شاید نخواهد بود.

اگر زمان رونمایی تانک کرار را مد نظر داشته باشیم (1395) و مدت زمانی در حدود 10 الی 12 سال جهت عمر عملیاتی و کاربری مفید این تانک همراه با تامین الزامات روز میادین نبرد در نظر بگیریم. خط پایانی که میتوان برای کار این تانک در نظر داشت سال 1405 الی 1407 است. چنانچه نرخ به روزرسانی یا تولید نمونه به روزرسانی شده مشابه آنچه باشد که عرض شد (30 دستگاه در سال)، آخرین تانک در سال 1405 یا در نهایت 1407 و در هنگامی از خط تولید خارج میشود که عملا منطبق با الزامات روز نخواهد بود و ارزش عملیاتی خود را به عنوان یک تانک اصلی میدان نبرد تا حد زیادی از دست خواهد داد.

اگر بخواهیم به صحبت های مسئولین در این خصوص استناد کنیم، تنها میتوان به گفته های رضا مظفری‌نیا معاون صنعتی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اشاره کرد. ایشان از ارتقا و تولید 700 تا 800 تانک با نرخ سالانه 50 الی 60 دستگاه صحبت به میان آورده اند که این مسئله بدان معنی است که پروژه تولید کرار در بیشترین تعداد و با بالاترین نرخ تولید (800 دستگاه با نرخ سالی 60 دستگاه) بیش از 13 سال به طول خواهد انجامید که رقم نا امید کننده ای است.

البته ارائه 60 دستگاه تانک در سال با توجه به مشکلات مالی قابل توجهی که وجود دارد نیز چندان منطقی و منطبق با واقعیت ها به نظر نمیرسد. با چنین نرخ تولیدی اگر تولید 60 دستگاه از سال جاری (1399) محقق شود در نهایت تا سال 1412 به رقم مورد نظر خواهیم رسید (در حدود سال 2033 میلادی).

یکی از مهمترین مشکلاتی که در این حوزه با آن رو به رو هستیم نرخ پایین تولید و به روزرسانی زرهی در ایران است. این مسئله صرف نظر از اینکه به دلیل ضعف صنعت یا مشکل تامین مالی باشد، میتواند در سطح اثر بخشی ارتقای کرار به شکل قابل ملاحظه ای تاثیر بگذارد. این مسئله زمانی وخامت پیدا میکند که مشکلات تامین مالی نیروهای مسلح را نیز مد نظر قرار دهیم چرا که در یک پروژه یکی از عوامل مهم تاخیر همین تامین مالی است. مشکل تامین مالی را بگذارید در کنار مسائلی همچون ضعف مفرط مالی سازمانی همچون ارتش جمهوری اسلامی ایران و محدودیت هایی که در این زمینه دارد.

  • تعیین تعداد مورد نیاز

اگر فرض را بر آن بگیریم که نیروهای مسلح ایران (اعم از نیروی زمینی سپاه و ارتش) تعدادی در حدود 600 الی 750 دستگاه تانک تی 72 در اختیار دارند (بر فرض).، مسئله مهمی که در این میان مطرح میشود آن است که چه تعداد از این تانک ها میبایست به استاندارد کرار ارتقا یابند؟ آیا ارتقای تمامی این تانک ها در دستور کار قرار دارد؟ با توجه به مشکلاتی که به ویژه در حوزه مالی گریبان گیر نیروهای مسلح است به نظر میرسد که پاسخ به این پرسش منفی است و قرار نیست تمامی تانک های تی 72 موجود به کرار ارتقا یابند. اگر چنین برنامه ای نیز در دستور کار باشد قطعا سال ها طول خواهد کشید و در پایان نیز برنامه موثری نخواهد بود چرا که یک به روزرسانی در زمان مشخصی باید انجام شود نه در بازه طولانی مدت.

آیا تعدادی که قرار است به روزرسانی شوند پاسخگوی نیازهای ما خواهند بود؟ پاسخ به این سوال قطعا ساده و خلاصه نیست و میبایست مسائل و پارامتر های متعدد و مختلفی را مورد بررسی و تحلیل قرار داد. اولین نکته در این میان تعیین تهدیدات و سطح آن ها در حوزه زرهی است بدان معنی که کدام یک از کشورهای همسایه و قدرت های فرامنطقه ای میتوانند در حوزه زرهی در رزم زمینی برای ما تهدید باشند و چه سطحی از تهدید را در این بخش میتوانند اعمال کنند؟ توجه به الزامات و نیاز های روز نیز یکی از موارد پاسخ به این سوال است، اینکه نیاز روز به زرهی چیست و چه قابلیت ها و توانایی هایی برای قوای زرهی در رزم زمینی حال و آینده تعریف میشود. آیا باید به سمت کاهش کمیت در زرهی در کنار افزایش کیفیت و قابلیت ها برویم یا میبایست سطح متوسطی از کیفیت را حفظ کرده و کمیت را بالا ببریم؟

  • محدودیت های تانک و نیاز به گزینه مکمل

ساخته های دست بشر در هر حوزه ای که باشند، دارای ویزگی های مشخص و محدودیت های معینی هستند. یک تانک در کنار اینکه قابلیت هایی دارد، محدودیت هایی نیز دارد. این مسئله در خصوص به روزرسانی و ارتقا نیز مطرح است و تحت عنوان مقوله ارتقا پذیری یا ظرفیت ارتقا قابل تعریف است. تانک های روسی و به طور کلی شرقی به جهت ویژگی های طراحی، از محدودیت هایی برای به روزرسانی و توسعه طرح برخوردار هستند و در نقطه مقابل، قابلیت ارتقا در تانک های غربی به شکل به مراتب بهتری وجود دارد. در تانک های غربی، فضای داخلی که در دسترس است به مراتب بیش از تانک های شرقی است و تغییرات خارجی بر روی بدنه و اجزای آن نیز به شکل گسترده تری قابل اجرا است.

یک تانک به روزرسانی شده هر چند قابلیت های بهتری نسبت به نمونه پایه ای و قدیمی ارائه میدهد اما باز هم قابلیت های آن دچار محدودیت هایی است. استاندارد ارتقای کرار مشخصا یکی از نمونه های شاخص در به روزرسانی تانک تی 72 در دنیا است اما این تانک در نهایت یک تی 72 ارتقا یافته است نه چیزی بیشتر. کرار در ماهیت خود، محدودیت ها و مشکلات ذاتی تی 72 را دارد از جمله در حفاظت و امنیت ضعیف مهمات ذخیره شده در سیستم بارگذار خودکار و یا محدودیت بارگذاری مهمات در زوایا و ……….

اینکه تصور کنیم با به روزرسانی تانک تی 72، به گزینه ای برای پاسخ به نیاز های روز خواهیم رسید قطعا اشتباه است. همانگونه که در روسیه همزمان با ارتقای تانک های تی 72 به استاندارد B3 مقوله ارتقای تانک های تی 90 و تی 80 نیز مد نظر قرار گرفت و ما شاهد ارائه طرح هایی همچون تانک T-90M و T-80BVM هستیم.

مسئله دیگر نیاز به گزینه مکمل است. در حوزه زرهی سنگین یا تانک های اصلی میدان نبرد ما نیازمند یک پلتفرم جدید هستیم که از ابتدا منطبق با نیازها و الزامات حال و آینده طراحی و ساخته شود و مشکلات پلتفرم های کنونی را نداشته باشد. تانک تی 72 از ظرفیت ارتقا مشابه تانکی همچون لئوپارد 2 برخوردار نیست که بگوییم تا سالیان سال میتوان با تغییر در به روزرسانی، تانک هایی منطبق با نیاز ارائه دهیم، کما اینکه میبینیم در تانکی همچون لئوپارد 2 که ظرفیت ارتقای فوق العاده ای دارد، در نهایت محدودیت هایی ایجاد شده که آلمان ها را مجبور به حرکت به سمت ارائه طرح هایی جدید برای دهه های آتی کرده است (از جمله طرح تانک اصلی میدان نبرد اروپا و همکاری با فرانسه در این زمینه).

یا در یک نمونه دیگر در همسایگی ایران کشور ترکیه است که با وجود ارائه و اجرای به روزرسانی های مناسب بر روی تانک های خود از جمله ام 60 و لئوپارد 2، باز هم به سراغ طراحی و ساخت تانکی جدید رفته که در همکاری با کشور کره جنوبی تحت نام آلتای ارائه شده است. براساس آنچه که گفته شد میتوان نتیجه گرفت که در کنار ارتقای کرار ما به یک پلتفرم زرهی جدید به عنوان مکمل نیاز داریم، همانگونه که همزمان با ارتقای تانک های تی 72، تی 90 و تی 80 در روسیه، تانکی همچون تی 14 آرماتا ارائه شد. اگر به روزرسانی امثال تی 72 پاسخگوی نیاز ها بود، کشوری همچون روسیه که از کشورهای پیشرو و صاحب سبک در حوزه زرهی است به دنبال ارائه طرحی همچون آرماتا نمیرفت.

تانک آلتای، ترکیه در کنار ارتقای تانک های فعلی خود، به دنبال به کارگیری این تانک جهت تامین الزامات آینده است
  • مسئله حفظ کیفیت کار در عین تولید انبوه

وقتی یک محصول ارائه میشود، در کنار برخورداری از فناوری و ویژگی های مطلوب میبایست از سطح مناسبی از کیفیت ساخت نیز برخوردار باشد. حفظ کیفیت در روند تولید و کنترل کیفی کار از مسائل مهم هستند. در حوزه زرهی نیز در کنار قابلیت هایی که یک تانک میبایست از آن برخوردار باشد، مسئله کیفیت ساخت نیز اهمیت ویژه ای دارد. کیفیت ساخت به شکل مستقیم در عملکرد ادوات زرهی موثر است چرا که در صورت پایین بودن کیفیت ساخت، نواقص مختلفی در زمان کاربری ادوات روی خواهد داد.

به عنوان نمونه میتوان از کشورهای چین و هند نام برد که در حوزه زرهی کارهای مختلفی ارائه کرده اند که بعضا بر روی کاغذ نیز ویژگی ها و فناوری های مناسبی دارند اما وقتی پای کیفیت تولید به میان می آید وضعیت خراب میشود و تولیدات زرهی این دو کشور به جهت کیفیت ساخت نازل، در زمان کاربری با نواقص فنی و مشکلات متعددی رو به رو میشوند.

در حوزه تولیدات زمینی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران، مسئله ای که مطرح میشود، کاهش سطح کیفیت ساخت در تولید انبوه محصولات است. در زمانی که صحبت از نمونه سازی و ساخت محدود است، محصولات وزارت دفاع در بخش زمینی از کیفیت ساخت نسبی برخوردارند اما وقتی حرف از تولید انبوه به میان می آید، هر چه مقیاس تولید بیشتر شود، کیفیت کار نیز سطح پایین تری خواهد داشت. در خصوص تانک کرار نیز شاهد این مسئله هستیم که نمونه اولیه این تانک از کیفیت ساخت قابل قبولی برخوردار است اما نمونه های تولیدی جدید، کیفیت ساخت چندان جالبی ندارند. در حوزه کیفیت ساخت یک تانک میتوان موارد مختلفی را مثال زد، از کیفیت متریال مورد استفاده تا کیفیت ساخت اجزای مختلف و کیفیت نصب آن ها بر روی تانک (همچون کیفیت کار در نصب و چینش بلوک های زره واکنشگر بر روی تانک و …….)

در اینجا به مقوله ای تحت عنوان کنترل کیفیت یا Quality control (اختصارا QC) میبایست اشاره کرد که در سطوح مختلفی میبایست اعمال شود. یکی از سطوح، کنترل نیروی کار و عملکرد آن است. در تولید یک محصول نظامی، عملکرد نیروی کار از مهمترین مواردی است که میبایست مورد توجه قرار گیرد و کیفیت این عملکرد میبایست مدام تحت نظارت و تصحیح باشد. در نهایت کسی که وظیفه اجرای طرح روی کاغذ و تبدیل آن به یک محصول عینی را دارد باید کار را با دقت و به درستی انجام دهد. در اینجا میتوان از کیفیت نصل تجهیزات و اجزای مختلف بر روی تانک نام برد. به عنوان نمونه جانمایی دقیق و نصب بلوک های زره و بست های نگهدارنده آن بر روی شاسی و برجک و یا کیفیت جوشکاری و برشکاری.

  • نمونه نمایشی یا نمونه عملیاتی مسئله این است

تانک کرار که در سال 1395 رونمایی شد در حقیقت نمونه نمایشی بود. در محصولات نظامی آنچه که برای رونمایی و نمایش اولیه نزد عموم ارائه میشود با انچه که عملیاتی خواهد شد مشخصا تفاوت هایی دارد. تانک کرار میتواند نسبت به نمونه نمایشی کامل تر و مجهز تر باشد یا نمونه ای تعدیل شده از آن عملیاتی شود. مواردی همچون بلوک امتداد یافته محافظ توپ در نمونه های اخیرا دیده شده تانک کرار حذف شده است و یا تغییراتی همچون حذف کندانسور روی برجک (در بخش عقبی برجک) که به نظر به دلیل حذف سیستم تهویه مطبوع از تانک میباشد از جمله مواردی است که در نمونه های جدید کرار به چشم می آید.

حذف مواردی همچون بلوک محافظ امتداد یافته بر روی لوله توپ چندان در کارایی رزمی تانک موثر نیست اما حذف گزینه هایی همچون سیستم تهویه مطبوع آن هم برای تانکی شرقی با ضعفی که در این زمینه دارد، قطعا در راحتی خدمه و در نتیجه کارایی رزمی آن ها اثر گذار خواهد بود.

تانک کرار در نمونه نمایشی ارائه شده در زمان رونمایی در سال 95، یکی از تغییرات ظاهری مشخص در این نمونه نسبت به نمونه های فعلی در حذف پوشش محافظ امتداد یافته لوله توپ است

تفاوت در نمونه نمایشی و نمونه عملیاتی میتواند در تغییراتی باشد که خریدار مد نظر دارد. در خصوص کرار ما دو مشتری داخلی داریم که نیروی زمینی ارتش و نیروی زمینی سپاه را شامل میشود. نمونه ای که در ابتدا توسط وزارت دفاع ارائه شد به نظر براساس الزامات و نیاز هایی است که در خود وزارت تغیین و تعریف شده است. وقتی به جای مشتری، نیاز ها توسط خریدار تعیین شود، در نهایت کار به جایی خواهد رسید که مشتری برای استفاده از یک محصول، تغییراتی در آن را مد نظر خواهد داد و اعمال این تغییرات را از فروشنده درخواست خواهد کرد.

وجود کندانسور (از اجزای مرتبط با سیستم تهویه مطبوع) در نمونه رونمایی شده از کرار و حذف آن در نمونه جدید. ذکر این نکته لازم است که همچنان محفظه ای در آن نقطه قرار دارد که میتواند محل استفاده برای نصب تجهیزات باشد.

وجود کندانسور (از اجزای مرتبط با سیستم تهویه مطبوع) در نمونه رونمایی شده از کرار و حذف آن در نمونه جدید. ذکر این نکته لازم است که همچنان محفظه ای در آن نقطه قرار دارد که میتواند محل استفاده برای نصب تجهیزات باشد.

وزارت دفاع بعضا در برخی پروژه ها به جای بررسی نظرات و نیاز ها از زبان یگان ها و مصرف کنندگان سلاح و تجهیزات، خود نسبت به نیاز سنجی اقدام میکند و سلاح یا تجهیزاتی را میسازد. این مسئله باعث میشود که در برخی موارد سلاح یا تجهیزات ساخت وزارت دفاع منطبق با نیاز های یگان نبوده و مورد قبول قرار نگیرد. بر فرض ارتقایی برای تانک ارائه میشود و پس از آن تعدادی را به یگان های زرهی ارتش و سپاه میدهند برای آزمایش و اعلام نظر. این شیوه درستی برای کار نیست و میبایست از ابتدا نظرات کاربران احتمال (زرهی سپاه و ارتش) گرفته شده و براساس آن به روزرسانی صورت گیرد.

وقتی چنین کاری انجام نشود، ما شاهد این هستیم که در جریان بررسی و آزمایش کرار توسط نیروی زمینی سپاه یا ارتش، موارد و مسائلی مد نظر قرار میگیرد که میبایست در تانک تحقق یافته یا تغییر یابد نتیجتا در اینجا تفاوت میان نمونه نمایشی اولیه با نمونه تحویلی به ارگان ها روی میدهد. در اینجا ممکن است ارگان به کارگیرنده تانک، به روزرسانی انجام شده را بیش از حد پیچیده و هزینه بر بنداند و خواستار ساده سازی و کاهش هزینه ها باشد. این نکته را نیز میبایست مد نظر قرار داد که وزارت دفاع در اینجا فروشنده و سپاه و ارتش خریدار هستند و میبایست هزینه ارتقای تانک های تی 72 خود به استاندارد کرار را به وزارت تمام و کمال پرداخت نمایند.

وزارت دفاع برحسب وظایفی که دارد، یک استاندارد و بسته به روزرسانی برای تانک های موجود در نیروهای مسلح کشور را ارائه میدهد و این نیروهای مسلح هستند که میبایست این بسته ارتقا را خریداری کرده و نظرات خود جهت اعمال تغییرات در نمونه نهایی و تحویلی را به وزارت خانه منتقل نمایند.

شنی تانک کرار در نمونه رونمایی شده و نمونه به نمایش درآمده در نمایشگاه اقتدار 40 در باغ موزه دفاع مقدس تهران همانطور که دیده میشود در نمونه رونمایی شده از شنی های مجهز به کفشک لاستیکی استفاده شده است
  • کرار، آنچه که هست و آنچه که باید باشد

در این بخش از صحبت به بررسی و تحلیل ویژگی های تانک کرار خواهم پرداخت و مسائلی که پیرامون قابلیت های مختلف این تانک وجود دارد و مطرح شده است در ابتدا میپردازم به :

  1. حفاظت

در گذشته مقوله حفاظت در ادوات زرهی عمدتا پیرامون مبحث حفاظت زرهی تعریف میشد اما امروزه مبحث حفاظت، شامل بخش های متعدد و متفاوتی است که از حفاظت زرهی تا استفاده از سامانه های حفاظتی نوین (همچون سیستم های حفاظت فعال) و تجهیزات حفاظتی نظیر پوشش های استتاری را شامل میشود. در تانک کرار نیز همچون تانک های امروزی، مقوله حفاظت بخش های مختلفی دارد و شامل یک مبحث خاص نیست. پیشتر در مقاله نخست کرار، به بخشی از مبحث حفاظت این تانک پرداختم و آنچه که در ادامه خواهم گفت در ادامه و جهت تکمیل مباحث پیشین میباشد.

  • زره واکنشگر انفجاری

اولین نمونه از زره واکنشگر انفجاری که در ادوات زرهی (تانک ها) مورد استفاده نیروهای مسلح به کار گرفته شد، کنتاکت 1 بود. کنتاکت 1 نسل اول زره واکنشگر روسی است. البته کنتاکت 1 تنها زره واکنشگری نیست که ایران در اختیار دارد. ایران در پروژه خرمشهر (نصب برجک تی 80 اوکراینی بر روی شاسی تی 72) به زره واکنشگر “نوژ” اوکراینی در نمونه معادل کنتاکت 5 روسی دست یافت.

زره واکنشگر انفجاری در حقیقت ترکیبی است از یک محفظه یا جعبه که در داخل آن عناصر واکنشگر یا همان صفحات انفجاری قرار داده میشوند. در این نوع زره مسائل مختلفی وجود دارد از جمله :

  • طراحی بخش بیرونی یا همان محفظه (بخش نگهدارنده). در این بخش مواردی از جمله ابعاد و شکل محفظه مطرح میشود. پوسته تشکیل دهنده این محفظه میتواند از سختی و مقاومت مشخصی برخوردار باشد (به عنوان مثال در برابر اصابت مهمات کالیبر پایین مقاومت کند)
  • طراحی بخش داخلی (بخش حفاظتی). این قسمت مهمترین بخش یک زره واکنشگر است که میزان مقاومت آن در برابر پرتابه تهدید را مشخص میکند. بخش داخلی میتواند شامل صفحات یا عناصر انفجاری باشد یا ترکیبی از صفحات سخت فولادی و سرامیکی در کنار صفحات انفجاری و یا ترکیب های جدید از جمله ریز خرج های گود
  • پایداری زره. یکی از عوامل مهم در زره واکنشگر، حساسیت انفجاری آن و میزان پایداری زره است. هر چه عنصر انفجاری در زره حساس تر باشد، امکان فعال شدن آن و ایجاد یک انفجار زنجیره ای (فعال شدن بلوک های جانبی) بیشتر میشود و هر چه از حساسیت عنصر انفجاری کاسته شود، پایداری زره بیشتر شده و نسبت به تهدیدات سطح پایین از جمله آتش و اصابت مهمات کالیبر پایین، واکنش نخواهد داد.
  • سطح پوشش زره بر روی بدنه. هر چه طراحی بلوک ها متنوع تر باشد و امکان ارائه بلوک هایی با ابعاد متفاوت فراهم باشد، میتوان سطح پوشش بهتری از بلوک های زره واکنشگر بر روی ادوات زرهی فراهم نمود. این گزینه در ارتباط مستقیم با گزینه نخست یا طراحی بخش خارجی یا همان محفظه بلوک است.
  • میزان مقاومت در برابر پرتابه های انرژی جنبشی و شیمیایی. این مسئله در ارتباط مستقیم با طراحی حفاظتی قرار دارد و نکات متعددی در کاهش یا افزایش میزان مقاومت مطرح است. میتوان صفحات داخلی بلوک را با شیب یا زاویه خاصی قرار داد تا مقطع بیشتری داشته باشند و یا میتوان از چندین صفحه انفجاری به صورت چند لایه درون بلوک استفاده کرد و ………
  • وزن مجموع بلوک ها که در میزان وزن اضافه شده به ادوات و در نتیجه کاهش یا افزایش نسبت قدرت به وزن و تحرک ادوات تاثیر دارد. هر چه بلوک ها سبک تر باشند (و در مقابل طراحی حفاظتی بهتری داشته باشند)، تعداد بیشتری بلوک برای پوشش بخش های بیشتری از ادوات میتوان اختصاص داد و بلعکس
پروژه خرمشهر، نصب برجک تی 80 اوکراینی بر روی شاسی تی 72. مجهز به به زره واکنشگر نوژ (معادل کنتاکت 5)

در تانک کرار همچون تانک های روسی نظیر تی 90 یا تی 80، برای پوشش هر بخش از تانک، طراحی و ابعاد خاصی در بلوک ها اعمال شده است. بلوک های این تانک را میتوان به صورت ذیل دسته بندی نمود :

  • بلوک های نصب شده در جلوی برجک (پیشانی تانک) به تعداد 32 عدد
  • نمونه های نصب شده در شیب جلویی شاسی (یا سینه تانک) به تعداد 45 عدد
  • نمونه های نصب شده بر روی سقف برجک به تعدادی در حدود 26 عدد
  • بلوک های نصب شده در کناره شاسی (جانب شاسی) شامل قسمت های چند لایه
  • بلوک های نصب شده در کناره برجک (جانب برجک) که در زیر لایه پوشش دهنده جانبی برجک قرار گرفته اند

پوشش هر بخش از بدنه تانک، بلوک هایی با طراحی متفاوت را میطلبد که البته این بلوک ها با توجه به تفاوت ابعاد و طرحی که پیدا میکنند ممکن است از سطوح حفاظتی مختلفی نسبت به یکدیگر برخوردار باشند. فرضا بلوک های جلوی شاسی ابعاد بزرگتری دارند و لایه های داخلی بیشتری میتوان در آن ها قرار داد در حالی که بلوک های پوشش دهنده سقف برجک، ضخامت کمتری داشته و سطح حفاظتی متفاوتی نیز ارائه میکنند.

البته میتوان با استاندارد سازی، بخشی از بلوک ها را که از نظر ابعاد تفاوت دارند از نظر سطح حفاظت به یکدیگر نزدیک کرد. مثلا بلوک های جلوی شاسی یا سینه تانک میبایست از نظر مقاومت مشابه بلوک های زره نصب شده در جلوی برجک یا پیشانی تانک باشند. مشابه چنین موردی را در زره واکنشگر انفجاری کنتاکت 5 روسی شاهد هستیم که با وجود تفاوت در مواردی همچون طراحی بلوک ها، زاویه نصب و ……. سطح حفاظتی که بلوک های جلوی شاسی فراهم میکنند با بلوک های جلوی برجک مشابه یا نزدیک است.

  • حفاظت در شاسی
تفاوت در طراحی و نحوه نصب بلوک های زره واکنشگر کنتاکت 5 نصب شده بر بخش جلویی شاسی تانک تی 90 با سایر بخش های این تانک از جمله جلوی برجک. زاویه بلوک ها و نحوه چینش صفحات واکنشگر داخلی باید به نحوی باشد که با وجود تفاوت در طراحی محفظه و نحوه نصب، سطح حفاظتی یکسان یا حداقل نزدیکی فراهم شود
چینش بلوک های زره واکنشگر در شیب فوقانی بخش جلویی شاسی تانک کرار شامل 46 بلوک (به جز 3 بلوک نصب نشده که نقاط اتصال آن ها بر روی بدنه دیده میشود). بلوک های بخش جلویی شاسی در تانک کرار از بیشترین ضخامت یا ارتفاع برخوردارند که هر چه به سمت بخش بالایی شیب جلوی شاسی میرود، از ارتفاع ان ها کاسته میشود (جهت تطبیق با شیب جلویی شاسی و جلوگیری از مسدود شدن دید راننده از طریق پریسکوپ)
در بلوک های پوشش دهنده بخش جلویی شاسی تانک کرار، ردیف بالایی از کمترین ضخامت یا ارتفاع بلوک برخوردار است و از این جهت محدودیت هایی ایجاد میکند از جمله در چینش صفحات واکنشگر داخل بلوک و امکان اعمال زاویه مناسب به آن ها در داخل بلوک. هر چه ارتفاع محفظه بلوک زره واکنشگر بیشتر باشد، دست بازتری برای تغییر چینش داخلی صفحات واکنشگر و ایضا افزودن صفحات بیشتر در داخل زره فراهم میکند که نتیجه آن افزایش سطح حفاظت قابل تامین است.
وقتی به ردیف جلویی بلوک های نصب شده در بخش جلویی شاسی تانک کرار مینگریم، ناخود آگاه بلوک های زره واکنشگر مورد استفاده در ارتقای ام 60 توسط جهاد خودکفایی نیروی زمینی با نام صمصام به ذهن متبادر میشوند، بلوک هایی با ضخامت زیاد که امکان قرارگیری چندین لایه داخلی و زاویه دادن به آن ها را جهت افزایش سطح مقطع فراهم میکنند
در خصوص بلوک های زره واکنشگر در بخش جلوی شاسی (سینه تانک) در تانک کرار اینطور میتوان گفت که این بلوک ها از نظر طراحی، منطبق با بلوک های زره واکنشگر روسی کنتاکت 1 هستند با این تفاوت که در نمونه نصب شده بر روی کرار، ابعاد و به ویژه ضخامت (ارتفاع) بلوک ها بیشتر شده که این مسئله میتواند در جهت افزایش سطح حفاظت بلوک از طریق افزایش تعداد صفحات داخلی و یا بهبود در نحوه چینش آن ها باشد.
نمای برش خورده از بلوک زره واکنشگر کنتاکت 1 و صفحه واکنشگر داخل آن. این زره ساختار ساده ای دارد که شامل دو عنصر انفجاری یا explosive element مدل 4S20 که به صورت V شکل و تحت زاویه نسبت به هم قرار گرفته اند و یک محفظه فولادی دو بخشی با صفحه زیرین و فوقانی فولادی است.
شباهت طراحی و نحوه اتصال بلوک های کنتاکت 1 در تانک تی 72 با زره های واکنشگر بخش جلویی شاسی تانک کرار

از چند منظر بلوک های واکنشگر نصب شده در بخش جلویی شاسی تانک کرار را میتوان با کنتاکت 1 مقایسه کرد :

  • از جهت شباهت در طراحی محفظه بلوک و احتمالا استفاده از صفحات یا عناصر انفجاری مشابه
  • تفاوت در ابعاد و ضخامت بلوک ها در نمونه های مورد استفاده در بخش جلویی شاسی تانک کرار با کنتاکت 1
  • از جهت طراحی اتصالات برای نصب بلوک ها بر روی بدنه (که در هر دو نمونه مشابهت دارد)
  • آشنایی بیشتر با کنتاکت 1

در زره کنتاکت 1، یک صفحه زیرین و یک محفظه فوقانی وجود دارند که از طریق دو پیچ از بالا و پایین بلوک بر روی نقاط اتصال بدنه نصب میشود. این زره ساختار ساده ای دارد که شامل دو عنصر انفجاری یا explosive element به صورت قرارگرفته تحت زاویه نسبت به هم و یک محفظه فولادی دو بخشی با صفحه زیرین و فوقانی است.

در زره کنتاکت 1، ضخامت صفحه زیرین و فوقانی (شکل دهنده ساختار بلوک) در حدود 2 میلیمتر و ضخامت صفحات واکنشگر داخلی در حدود 7 میلیمتر است. عنصر انفجاری یا صفحه واکنشگر 4S20 شامل ماده منفجره پلاستیکی است که به صورت ساندویچی در میان دو صفحه فولادی قرار داده شده و یک صفحه انفجاری یا واکنشگر ایجاد کرده. هر بلوک کنتاکت 1 شامل دو عدد عنصر انفجاری 4S20 است که هر کدام 260 گرم ماده منفجره با قدرتی معادل با 280 گرم تی ان تی برخوردار هستند. وزن هر بلوک از این زره 5.3 کیلوگرم است.

صرف نظر از ویژگی هایی که در خصوص زره کنتاکت 1 مطرح شد از جمله در ضخامت صفحات سازنده و مشخصات عنصر انفجاری آن، سه مسئله مهم در خصوص این زره وجود دارد که میبایست به آن پرداخته شود به خصوص از این جهت که در برخی ویژگی ها از جمله ضخامت صفحات سازنده، بلوک های زره واکنشگر بخش جلویی شاسی تانک کرار منطبق با کنتاکت 1 هستند. این سه مسئله عبارتند از :

  • میزان حساسیت عناصر انفجاری زره و سطح پایداری زره
  • سطح حفاظت قابل تامین در برابر تهدیدات انرژی جنبشی و شیمیایی (انواع پرتابه های ضد زره مجهز به خرج گود)
  • میزان پوشش بدنه توسط بلوک ها در بخش جلویی شاسی
  • میزان حساسیت عناصر انفجاری زره و سطح پایداری زره

در زره کنتاکت 1، پوسته سازنده محفظه زره، ضخامت کمی دارد و از مقاومت قابل توجهی نیز برخوردار نیست نتیجتا امکان فعال شدن زره و واکنش عنصر انفجاری آن حتی نسبت به تهدیدات سطح پایین نیز وجود دارد. این زره به عنوان یک زره واکنشگر نسل اولی، از حساسیت بالا و واکنش پذیری قابل توجهی برخوردار است که این مسئله معایبی برای آن ایجاد میکند.

یکی از مهمترین نتایج و اثرات حساسیت و واکنش پذیری بالای زره واکنشگر، احتمال وقوع انفجار زنجیره ای است. این مسئله بدان معنی است که در زمان اصابت پرتابه به یکی از بلوک ها و فعال شدن عنصر انفجاری آن، ممکن است شدت انفجار در حدی باشد که بلوک های اطراف را نیز فعال کرده و زنجیره ای از واکنش بلوک های زره ایجاد کند. این مسئله به کاهش یکباره و قابل توجه سطح حفاظت ادوات منجر میشود.

تجربه به کارگیری زره واکنشگر کنتاکت 1 در ادوات زرهی مختلف به ویژه تانک های روسی این مسئله را نشان میدهد که این زره از حساسیت انفجاری قابل توجه و پایداری نسبتا پایینی برخوردار است و در بسیاری از مواقع، فعال شدن یکی از بلوک ها منجر به ایجاد انفجار زنجیره ای در بلوک های دیگر میشود. این مسئله به خصوص به دلیل پوسته نازک و ساختار ضعیف محفظه بلوک های این زره است.

در زرا های واکنشگر نسل های بعدی همچون زره نسل دومی کنتاکت 5 یا نسل سومی رلیکت، از جمله مواردی که به شکل ویژه مورد توجه قرار گرفته، افزایش پایداری زره و کاهش حساسیت انفجاری آن نسبت به تهدیدات مختلف است که از چندین روش مختلف انجام شده است از جمله استفاده از مواد منفجره با حساسیت کمتر و همچنین تقویت ساختار محفظه سازنده بلوک واکنشگر (و افزایش ضخامت و مقاومت صفحه سازنده محفظه)

نمای داخلی یکی از بلوک های زره واکنشگر نصب شده در شیب جلویی شاسی تانک کرار

این زره از نظر ویژگی هایی همچون ضخامت صفحات سازنده محفظه، طراحی کلی و نحوه اتصال به بدنه مشابه با کنتاکت 1 است و تنها تفاوت ظاهری آن در تغییر ابعاد محفظه است. از نظر مقاومت پوسته محفظه نسبت به تهدیدات و سطح آسیب پذیری آن، به نظر تفاوتی میان کنتاکت 1 و زره مورد استفاده در بخش جلویی شاسی تانک کرار وجود ندارد.

به منظور جلوگیری از ایجاد واکنش زنجیره ای در بلوک های زره واکنشگر انفجاری علاوه بر توجه به مسئله پایدار سازی آن (با تغییر در عنصر انفجاری و افزایش مقاومت محفظه)، گزینه ای که به اجرا گذاشته میشود، تفکیک و پارتیشن بندی زره در بخش جلویی شاسی است. تفکیک بلوک ها که توسط تیغه ای با ضخامت مشخص صورت میگیرد به جهت جلوگیری از انتقال اثرات انفجاری حاصل از یک بلوک به بلوک های دیگر در اطراف آن و جلوگیری از انفجار زنجیره ای تعدادی از بلوک ها است.

نمونه ای از پارتیشن بندی بخش جلویی شاسی تانک تی 80 به منظور نصب زره واکنشگر کنتاکت 5. در این تانک در بخش جلویی شاسی از تیغه های تفکیک کننده به ضخامت 20 میلیمتر جهت جداسازی بلوک ها استفاده شده است.
در تانک کرار از 11 تیغه جداکننده برای تفکیک بلوک های زره در شیب جلویی شاسی استفاده شده است. این تیغه ها علاوه بر جداسازی بلوک ها از یکدیگر و جلوگیری از انتقال اثرات انفجاری به بلوک های مجاور، در چینش منظم تر بلوک ها نیز موثر هستند. هر چه شدت واکنش زره کمتر باشد، نیاز به صفحه جداکننده نیز کمتر خواهد بود.

یکی از سوالاتی که در این میان مطرح میشود آن است که چرا تیغه های تفکیک کننده صرفا به صورت جانبی در میان بلوک ها تعبیه شده اند و این تیغه ها به صورت فوقانی و تحتانی جهت جداسازی بلوک ها از بالا و پایین مورد استفاده قرار نگرفته اند؟ پاسخ آن است که در زره های واکنشگر، در صورت فعال شدن زره، معمولا اثرات انفجاری اعم از موج انفجار، گرما و ترکش حاصل از آن به صورت جانبی انتقال و اثر بیشتری دارد تا انتقال به بخش بالایی و پایینی زره، از این جهت تفکیک جانبی بلوک ها مهم تر و موثرتر است.

تنها دو نقطه ضعف در بخش تفکیک بلوک های زره در بخش جلویی شاسی تانک کرار وجود دارد. این دو نقطه که فاقد صفحات جدا کننده هستند (به دلیل وجود اجزای روی بدنه و عدم امکان نصب صفحات تفکیک کننده) شامل 10 بلوک است که در حدود 20.8 درصد از بلوک های پوشش دهنده بخش جلویی شاسی تانک را شامل میشوند.
  • سطح حفاظت قابل تامین در برابر تهدیدات انرژی جنبشی و شیمیایی

در اینجا تهدیدات انرژی جنبشی تعریف مشخصی دارند اما منظور از تهدیدات انرژی شیمیایی در حقیقت پرتابه های ضد زره مجهز به سرجنگی خرج گود است که از طریق یک جریان پر سرعت و داغ شکافنده موسوم به جت خرج گود در هدف نفوذ میکنند. چه زره کامپوزیتی باشد چه واکنشگر انفجاری، مقاومت در برابر تهدیدات انرژی جنبشی مقوله ای متفاوت از مقابله با تهدیدات انرژی شیمیایی است و برای هر یک میبایست در طراحی حفاظتی تدابیر خاصی اندیشید. اینکه یک زره در برابر پرتابه های ضد زره مجهز به خرج گود مقاومت بالایی داشته باشد دلیل بر این نیست که از همان میزان مقاومت در برابر مهمات انرژی جنبشی برخوردار باشد و بلعکس.

در خصوص زره های واکنشگر انفجاری، مقاومت معادلی در نظر گرفته میشود که براساس مقیاس RHA یا در تعریف دیگر مقایسه با یک صفحه زره همگن نورد شده تعیین میشود. پیشتر عمده منابع موجود از جمله منابع روسی بر مقاومت معادل 250 الی 280 در مقیاس RHA برای زره واکنشگر کنتاکت 1 در مقابله با پرتابه های انرژی شیمیایی اتفاق نظر داشتند. اما چندی پیش صنایع طراح و توسعه دهنده این زره که موسسه تحقیقات فولاد روسیه/شوروی اختصارا NII Stali است در وبسایت خود مطلبی منتشر کرده و از مقاومت 400 الی 500 میلیمتری کنتاکت 1 در برابر پرتابه های ضد زره نظیر آر پی جی و موشک های هدایت شونده ضد تانک و مقاومت 200 الی 250 میلیمتری در برابر مهمات شدیدالانفجار ضد زره (HEAT) شلیک شده از توپ ها صحبت به میان آورده است.

در این میان البته میبایست نکته ای را مد نظر قرار داد اینکه زره کنتاکت 1 در اوایل دهه 80 طراحی شده و در آن زمان فناوری ساخت و ویژگی های سر های جنگی خرج گود مورد استفاده در پرتابه های ضد زره تا حدی متفاوت از امروز بود. به نظر میرسد آنچه که در خصوص مقاومت کنتاکت 1 در برابر پرتابه های مجهز به خرج گود مطرح شده نیز از این قاعده پیروی کند. در خصوص مهمات انرژشی جنبشی و مقاومت در برابر آن ها البته موردی برای کنتاکت 1 توسط سازنده عنوان نشده است که به دلیل قابلیت های حفاظتی اندکی است که این زره در برابر پرتابه های انرژی جنبشی دارد (سطح حفاظتی که در برابر مهمات انرژی جنبشی ایجاد میکند مقدار قابل توجهی نیست)

انواع عناصر واکنشگر یا صفحات انفجاری مورد استفاده در زره های واکنشگر روسی از جمله صفحه 4S20 مورد استفاده در کنتاکت 1 و صفحه 4S22 مورد استفاده در زره واکنشگر نسل دومی کنتاکت 5

نکته : به احتمال زیاد، عناصر واکنشگر یا صفحات انفجاری مورد استفاده در بلوک های زره تانک کرار همان نمونه روسی 4S20 مورد استفاده در کنتاکت 1 هستند تا بدین صورت هزینه ها نیز کمتر شود و نیازی به طراحی و تولید صفحات جدید نباشد.

در زره های واکنشگر انفجاری، عمده سطح حفاظتی توسط عناصر واکنشگر و صفحات داخلی تامین میشود. تنها در مواردی که ضخامت و مقاومت صفحه سازنده محفظه در بلوک های زره واکنشگر بالا باشد، میتوان بر روی تامین بخشی از حفاظت توسط صفحه محفظه نیز حساب کرد. در خصوص کنتاکت 1 اما با توجه به ساختار ضعیف محفظه بلوک، حفاظتی که تامین میشود توسط دو صفحه واکنشگر داخلی است. به طور کلی در زره های واکنشگر، مهمترین قسمت طراحی بخش داخلی یا همان بخش حفاظتی است.

در یک زره واکنشگر انفجاری، هر چه تعداد عناصر واکنشگر و صفحات داخلی بیشتر باشد و چینش این صفحات نسبت به یکدیگر با زاویه مناسب تری انجام شود (تا سطح مقطع زره افزایش یابد)، میزان حفاظت قابل تامین نیز بیشتر خواهد بود. به طور کلی یکسری از اصول زرهی از جمله استفاده از زره شیب دار یا ایجاد فاصله میان صفحات (فاصله هوایی یا Air Gap) که تحت عنوان زره فاصله دار مطرح میگردد در طراحی حفاظتی بلوک های زره واکنشگر مورد استفاده قرار میگیرند.

نمونه ای از افزایش ارتفاع یا ضخامت بلوک زره واکنشگر کنتاکت 1 جهت ایجاد فاصله هوایی یا Air gap بیشتر مابین دو صفحه داخلی و امکان افزودن صفحات بیشتر در درون محفظه

مسئله افزایش ابعاد بلوک زره به منظور دست یابی به فضای بیشتر داخلی و تغییر در نحوه چینش و تعداد صفحات واکنشگر، مسئله ای است که از مدت ها پیش و از ابتدای پیدایش زره های واکنشگر انفجاری مطرح بوده است. اگر ضخامت و مقاومت بیشتر پوسته تشکیل دهنده محفظه بلوک در زره کنتاکت 5 را کنار بگذاریم، بخش مهمی از تفاوت کنتاک 1 و کنتاکت 5 در تعداد عناصر یا صفحات انفجاری مورد استفاده در درون زره است. درکنتاکت 1 ما شاهد تنها 2 صفحه انفجاری هستیم در حالی که در کنتاکت 5 مابین 4 الی 8 صفحه مورد استفاده قرار گرفته که نتیجتا سطح حفاظت بیشتری ارائه میدهد.

نمونه ای از نحوه قرارگیری عناصر یا صفحات انفجاری در درون بلوک زره واکنشگر کنتاکت 5 روسی، همانطور که دیده میشود صفحات داخلی با طرح V شکل قرار داده شده اند که مشابه طرح استفاده شده در کنتاکت 1 است اما تعداد صفحات بیشتر شده است ضمن اینکه ضخامت و مقاومت صفحه سازنده محفظه زره نیز افزایش یافته است.
  • میزان پوشش بدنه توسط بلوک ها در بخش جلویی شاسی

از جمله مهمترین مسائل در خصوص زره های واکنشگر، مسئله سطح پوشش بدنه و چینش منظم بلوک های زره بر روی بدنه ادوات است. نصب بلوک های زره واکنشگر بر روی ادوات زرهی میبایست در قالب یک طراحی مشخص انجام شود و بیشترین میزان تطبیق بلوک ها با طراحی بدنه ادوات و بخش های مختلف نصب شده بر روی آن ها فراهم آید. هر چه سطح تطبیق بیشتر باشد، میزان پوشش بلوک های زره واکنشگر بر روی بدنه بالاتر خواهد بود و سطح حفاظتی بهتری ارائه میدهد.

یکی از ایراداتی که از مدت ها پیش به استفاده از زره های واکنشگر در ادوات زرهی وارد شده، مشکل تطبیق در نصب بر روی بدنه و سطح پوشش ناقص بلوک ها است. البته با توسعه فناوری زره های واکنشگر و تحول در طراحی بلوک ها، این ایراد امروزه تا حد زیادی وارد نیست و از جمله مشکلاتی است که در خصوص زره های واکنشگر نسل های نخست مطرح بوده است. در تانک کرار نیز مسئله میزان پوشش بلوک های زره واکنشگر در بخش های مختلف تانک مطرح است که در ادامه به بررسی وضعیت نصب و پوشش بلوک ها در بخش جلویی شاسی تانک خواهم پرداخت.

در تانک T-72S در بخش جلویی شاسی یا همان سینه تانک مابین 45 الی 49 بلوک زره واکنشگر کنتاکت 1 قابل نصب است. سطح پوشش استاندارد کنتاکت 1 در این بخش از تانک تی 72 اس میبایست در حدود 82 درصد از سطح باشد. وزن بلوک های این بخش از تانک همراه با اتصالات آن ها نیز مابین 259 تا حداکثر 288 کیلوگرم است. در شیب جلویی شاسی تانک تی 72 اس بخش هایی از جمله قلاب های حمل تانک و چراغ های جلو همراه با پایه های آن وجود دارد که نصب بلوک ها را سخت و در برخی موارد غیر ممکن میکند.

مقایسه سطح پوشش بلوک های زره واکنشگر در شیب جلویی شاسی (glacis) تانک های تی 72 اس و کرار

و اما چند نکته ای که میبایست مد نظر داشت :

  • در شیب جلویی تانک کرار جهت نصب 48 بلوک اتصالات لازم وجود دارد اما تنها 45 بلوک در بخش جلویی نصب شده است و جای 3 بلوک در بخش فوقانی شیب شاسی خالی است. علت این امر میتواند مسئله جلوگیری از بازشدن کامل درب دریچه راننده در صورت نصب آن سه بلوک باشد
  • در بخش جلویی شاسی تانک تی 72 دو قلاب برای حمل تانک با کابل از طریق جرثقیل وجود دارد که این دو بخش قابل حذف نیستند پس به نظر میرسد که این دو قلا توسط دو عدد از بلوک ها پوشیده شده اند و در حقیقت دو عدد از بلوک ها به عنوان پوششی برای قلاب های مورد استفاده قرار گرفته اند و کاربرد حفاظتی چندانی ندارند.
  • در تانک تی 72 اس، در بخش زیرین پایه چراغ ها، یک بلوک جهت پوشش این بخش نصب شده است که البته شاهد چنین مسئله ای در تانک کرار نیستیم (امکان نصب بلوک در زیر پایه چراغ های کرار وجود ندارد)
  • در مجموع در خصوص سطح پوشش زره واکنشگر در شیب جلویی تانک کرار میتوان گفت که تقریبا درصد پوششی مشابه تی 72 اس وجود دارد (در برخی نقاط پوشش کامل تر و در برخی نقاط همچون بخش زیرین چراغ ها ضعیف تر است اما در کل از نظر سطح پوشش کلی میتوان مشابهتی در نظر گرفت)
سه نقطه اتصالی که در بخش بالایی شیب جلویی شاسی کرار جهت نصب بلوک های زره واکنشگر وجود دارد و خالی مانده

سه نقطه اتصالی که در بخش بالایی شیب جلویی شاسی کرار جهت نصب بلوک های زره واکنشگر وجود دارد و خالی مانده

در این عکس میتوان به علت نصب نشدن سه بلوک مورد اشاره پی برد (ایجاد محدودیت در باز شدن درب دریچه راننده)

در این عکس میتوان به علت نصب نشدن سه بلوک مورد اشاره پی برد (ایجاد محدودیت در باز شدن درب دریچه راننده)

دو قلاب که در جلوی شاسی نصب شده و جهت حمل تانک با کابل از طریق جرثقیل مورد استفاده قرار میگیرد. این دو بخش مشخصا قابل حذف نیستند و آنچه که در خصوص آن ها میتوان گفت این است که توسط محفظه زره واکنشگر پوشش داده شده اند و بخش عمده دو بلوک را اشغال کرده اند. دلیلی که تیغه های جداکننده بلوک های زره در کناره های شیب جلویی شاسی به سمت پایین امتداد پیدا نکرده اند نیز به نظر همین دو قلاب هستند

در خصوص وزن اضافه شده به بخش جلویی تانک کرار به شکل تخمینی و با مقایسه با ابعاد بلوک های کنتاکت 1 و وزنی که دارند، میتوان رقمی در حدود 470 الی 500 کیلو برای مجموع بلوک های بخش جلویی و اتصالات آن ها مطرح کرد. این رقم البته صرف نظر از وزن تیغه های تفکیک کننده بلوک ها است.

  • حفاظت جانبی شاسی

در تانک ها و به طور کلی ادوات زرهی یکی از مسائل مطرح در حوزه حفاظت، تامین حفاظت بخش های جانبی شاسی است. در تانک های غربی نسل سوم تلاش شد تا با ایجاد محفظه هایی جهت نصب زره ترکیبی یا کامپوزیتی یا ساخت صفحات کامپوزیتی و نصب آن در کناره شاسی، حفاظت این بخش از تانک تا حد مشخصی افزایش یابد. در تانک های روسی از ابتدا استفاده از صفحات حفاظتی موسوم به Gill Armor مطرح شد که از ترکیبی از ورق لاستیکی ولکانیزه به ضخامت حدودا 6 میلیمتر و صفحه آلومینیومی به ضخامت حدودا 2 الی 3 میلیمتر بودند.

صفحات حفاظتی موسوم به Gill Armor در کناره شاسی تانک تی 72

اما روش دیگری که در تانک های شرقی جهت ارتقای سطح حفاظت جانبی شاسی ارائه شد، استفاده از ترکیب لایه لاستیکی و بلوک های زره واکنشگر نصب شده بر روی آن بود. در تانک های روسی به ویژه از جهت وجود سیستم بارگذار چرخ فلکی در کف شاسی که از کناره ها به شدت آسیب پذیر و قابل تهدید است، تقویت بخش جانبی شاسی از اهمیت بالایی برخوردار است و در صورت عدم توجه به این مسئله، بخش های جانبی شاسی به پاشنه آشیل تانک تبدیل میشوند.

نمونه ای از پوشش بخش جانبی شاسی تانک تی 64 با زره واکنشگر انفجاری

در تانک کرار، طراحی صفحات محافظ کناره شاسی و ایضا روش اتصال به بدنه و اجزای متصل کننده مشابه زره رلیکت روسی است. زره رلیکت (Relikt) نسل سوم زره های واکنشگر روسی است که در حال حاضر در به روزرسانی های ارائه شده در تانک هایی همچون T-80BVM، T-90M و T-72B3 مورد استفاده قرار گرفته است. در زره این زره همچون زره کنتاکت 5، طراحی بلوک های هر بخش منطبق با نقطه ای که باید نصب شود صورت گرفته است از این رو طرح بلوک های مورد استفاده در جلوی شاسی یا شیب جلوی برجک با بلوک های جانبی نصب شده بر روی شاسی تفاوت دارد.

زره رلیکت در قسمت جانبی شاسی دارای ساختاری چند لایه متشکل از اجزای ذیل است :

  • لایه لاستیکی از جنس لاستیک ولکانیزه
  • لایه فولادی که تقویت کننده لایه لاستیکی و صفحه فوقانی محفظه زره واکنشگر است
  • لایه فولادی تقویت کننده زمینه

لایحه های مذکور در یک طراحی مشخص، بر روی یکدیگر سوار شده و در نهایت لایه یا بلوک محافظ جانبی شاسی را میسازند

ترکیب چند لایه زره واکنشگر رلیکت در کناره شاسی تانک T-72B3 Mod 2016 در عکس فوق قابل تشخیص است ایضا طرح اتصالات به کار رفته جهت نصب صفحات به بدنه. در زره رلیکت از عناصر یا صفحات انفجاری مدل 4S23 استفاده شده است که پایداری بیشتر و حساسیت انفجاری کمتری دارد.
طرح زره رلیکت و ساختار چند لایه آن در نمونه قابل نصب بر روی بخش جانبی شاسی

نکته : در زره رلیکت در نمونه قابل نصب بر روی کناره شاسی، هر چند زره تحت عنوان واکنشگر انفجاری مطرح میشود اما از طرح های دیگر حفاظتی نیز بهره برده است. لایه لاستیکی به کار رفته در زره جانبی همچون یک ضربه گیر عمل میکند و میتواند بخشی از نیروی حاصل از برخورد را به ویژه در مقابله با پرتابه های انرژی جنبشی جذب کند.

نمایی از صفحه جانبی محافظ در شاسی تانک کرار. این بخش ساندویچی، ترکیبی است از 5 لایه از جمله دو لایه میانی از جنس لاستیک ولکانیزه که مشابه لایه محافظ لاستیکی کناره شاسی تانک تی 72 است. به شباهات نحوه اتصال صفحات و طراحی اتصالات به نمونه های مورد استفاده در زره رلیکت روسی توجه کنید
مقایسه تصویری محافظ جانبی شاسی تی 72 بی 3 (عکس بالایی) با بخش مشابه در تانک کرار، شباهت ها و تفاوت ها

در تانک کرار لایه محافظ جانبی شاسی شامل دو بخش فوقانی و زیرین است که بخش فوقانی آن شامل 12 قسمت است. این 12 قسمت در حقیقت نقاطی هستند که محفظه زره واکنشگر درون آن ها تعبیه شده است و امکان بارگذاری صفحات یا عناصر انفجاری در درون آن ها وجود دارد. بخش زیرین نیز شامل لایه لاستیکی است که تا نیمی از چرخ های جاده را پوشش میدهد.

در تانک کرار در حدود 66 درصد از طول بخش جانبی شاسی در هر سمت توسط لایه زرهی پوشیده شده که تمامی بخش های حساس از نظر تهدیدات جانبی همچون سینی ذخیره سازی مهمات بارگذار خودکار، دیواره جانبی دهلیز راننده و …… را پوشش میدهد. مابقی بخش های جانبی که قسمت عقبی شاسی را شامل میشود توسط زره قفسی پوشش داده میشود. اما مسئله مهم در خصوص لایه محافظ جانبی، سطح حفاظتی است که تامین میکند.

با توجه به اینکه بخشی از اطلاعات لازم جهت تحلیل سطح حفاظت این قسمت از زره تانک در اختیار نیست صرفا میتوان به تحلیل مواردی بسنده کرد که اطلاعات و داده های مشخصی از آن وجود دارد یا قابل برداشت است. در اینجا نمیتوان از میزان مقاومت این لایه نسبت به تهدیدات در مقیاس RHA (یا همان مقاومت معادل با ورق زرهی همگن نورد شده) صحبت کرد و عددی برای مقاومت زره اعلام نمود اما میتوان به برخی از جنبه های حفاظتی این بخش از تانک به شکل مناسبی پرداخت.

جهت درک بهتر ضخامت لایه های محافظ کناره شاسی در تانک کرار، قطعه فلزی که برای مقایسه ابعاد استفاده شده از طول 72 میلیمتر و عرض 18 میلیمتر برخوردار است

در جریان سناریوهای مقابله با تانک، اصابت از چند جهت میتواند رخ دهد که عبارتند از :

  • اصابت مستقیم از رو به رو (اصابت به بخش جلویی شاسی و برجک که همان سینه و پیشانی تانک هستند)
  • اصابت مستقیم به جوانب (در زمانی که تانک به دشمن پهلو داده باشد)
  • اصابت های مایل و تحت زاویه که معمولا در قالب اصابت های مایل در قوس جلویی و عقبی مطرح میشوند
  • اصابت مستقیم به بخش عقب (عمدتا در جنگ های شهری احتمال وقوع آن وجود دارد)

در این میان اصابت های مایل در قوس جلویی از جمله مواردی هستند که میتواند بخش جانبی شاسی را تهدید کند. در این نوع از تهدید، پرتابه تحت زاویه ای مشخص از جهت رو به روی تانک به کناره شاسی آن برخورد میکند. این زاویه در اصل همان محدوده قوس فرضی جلوی تانک است.

در عکس فوق اصابت های مستقیم از جلو و جانب و در نهایت اصابت مایل به بخش جانبی شاسی در محدوده قوس 60 درجه جلویی تانک به زبان تصویری بیان شده اند.

در تانک کرار، پوشش لایه محافظ جانبی شاسی تا محدوده قوس 70 درجه ای جلویی تامین شده است که قسمتی مابین محور اول تا محور پنجم تانک در طول شاسی است. هر چه سطح پوشش زره در طول شاسی بیشتر باشد، میتوان با تهدیداتی که به صورت مایل اعمال میشود تا زوایای بیشتری مقابله کرد و بلعکس.

تفاوت پوشش ناحیه جانبی شاسی در تانک تی 72 اس و تانک کرار

در حوزه حفاظت زرهی ما با مفاهیم، اصول و روش های مختلفی رو به رو هستیم که هر یک میتواند به افزایش سطح حفاظتی که در نهایت به دست می آید، موثر باشند. این اصول و روش ها در یک قالب یکپارچه و مشخص تحت عنوان طراحی حفاظتی قابل تعریف هستند. در بخش حفاظت جانبی شاسی تانک کرار، طراحی حفاظتی خاصی مورد استفاده قرار گرفته که تاثیرات مشخصی دارد. در ادامه به بررسی جنبه های مختلف این طراحی و تاثیراتی که دارد خواهم پرداخت.

  • اثر پخش کننده و بر هم زدن تمرکز در خرج گود

پیشتر این مسئله عنوان شد که در پرتابه های ضد زره با مکانیسم تهدید شیمیایی از سر جنگی خرج گود استفاده شده که یک جریان پر سرعت و پر حرارت شکافنده موسوم به جت خرج گود را ایجاد میکند که این جریان به زره نفوذ میکند. این جریان جهت نفوذ در زره میبایست از ویژگی هایی برخوردار باشد که یکی از مهمترین آن ها تمرکز در جریان و عدم پخش شدگی آن است. اینکه یک جریان شکافنده امتداد یافته تشکیل شود و در یک نقطه مشخص متمرکز گردد، لازمه نفوذ موثر در زره است.

جریان شکافنده پر سرعت موسوم به جت خرج گود و مسیر مستقیمی که تا اصابت به یک نقطه و نفوذ در آن طی میکند

در لایه محافظ جانبی شاسی تانک کرار، مهمترین سد دفاعی در برابر نفوذ خرج گود، لایه زره واکنشگر انفجاری است. اما تاثیر این لایه در جلوگیری از نفوذ جریان خرج گود چیست؟ وقتی زره واکنشگر فعال میشود و انفجاری با شدت مشخص روی میدهد، لایه فوقانی زره موسوم به صفحه پران یا Flyer Plate به سمت تهدید که در اینجا جریان پر سرعت شکافنده است به پرواز در می آید. حاصل اصابت این صفحه به جریان شکافنده در کنار اثراتی که انفجار بلوک در بر هم زدن تمرکز جت خرج گود ایجاد میکند یک اثر پخش کننده به وجود می آورد که موجبات انقطاع و پخش شدن جریان و در نتیجه کاهش قابل توجه نفوذ آن میشود با توجه به این مسئله که میدانیم یکی از مهمترین مسائل در نفوذ جت خرج گود مسئله تمرکز و امتداد مستقیم جریان آن است.

نحوه عملکرد زره واکنشگر انفجاری در مقابله با جت خرج گود

در موشک ها و راکت های ضد زره امروزی، معمولا جهت مقابله با زره واکنشگر از سرجنگی دو مرحله ای یا اصطلاحا Tandem استفاده میشود که دارای دو سرجنگی اصلی و فرعی هستند. سرجنگی فرعی وظیفه فعال سازی زود هنگام زره واکنشگر و پاکسازی آن از مسیر سر جنگی اصلی را دارد. برای مقابله با چنین مسئله ای، راهکارهایی ارائه میشود که یکی از آن ها افزودن بر مقاومت صفحه پران یا همان صفحه فوقانی زره واکنشگر است تا از عبور جت خرج گود سر جنگی فرعی و فعال شدن زود هنگام عناصر واکنشگر زره ممانعت کند. معمولا سر جنگی فرعی از قابلیت نفوذ چندانی برخوردار نیست.

  • اصل زره فاصله دار و اثر دورایستایی

اصل زره فاصله دار در یک تعریف خلاصه و ساده به معنی تلاش برای فعال کردن زود هنگام و پی شاز موعد سر جنگی پرتابه پیش از اصابت به صفحات سازنده بدنه است. در اینجا مقوله ای با نام اثر دورایستایی (Standoff effect) نیز مطرح میشود. در این مسئله، جریان پر سرعت و پر حرارت شکافنده خرج گود با فاصله مشخص از هدف تشکیل میشود و ایجاد فاصله ای مشخص از نقطه تشکیل جت خرج گود موجبات کاهش قابلیت نفوذ آن را فراهم میکند.

مسئله ایجاد فاصله در فعال سازی سر جنگی خرج گود و مسئله دورایستایی به منظور مقابله با تهدید این نوع از سرهای جنگی، مطلبی است که به صورت تخصصی در مقاله ای تحت عنوان ” تئوری هیدرودینامیک در نفوذ جت خرج گود” توسط دکتر منفرد هلد (Manfred Held) در سال 1991 مورد بررسی قرار گرفته است.

عکس فوق نموداری از مقاله مورد اشاره است. همانگونه که دیده میشود با افزایش 0.6 متری فاصله فعال سازی سرجنگی، جت یا جریان شکافنده خرج گود از 100 میلیمتر به نفوذ 700 میلیمتری میرسد. اما با افزایش فاصله 1.2 متر به یکباره توان نفوذ کمتر میشود و به 400 میلیمتر میرسد. نتیجه این است که فاصله فعال سازی سرجنگی خرج گود تا یک میزان مشخص بر افزایش توان نفوذ موثر است اما چنانچه فاصله بیش از حد باشد، به جای افزایش نفوذ ما شاهد کاهش قابل توجه عمق نفوذ خواهیم بود.

  • فاصله مورد نیاز چگونه ایجاد و اعمال میشود؟

در بیان خلاصه مسئله دورایستایی یعنی فاصله ای که خرج گود از نقطه ایجاد تا اصابت به صفحه طی میکند که در قالب دو نقطه A و B قابل تعریف است. A نقطه تشکیل خرج گود است و شروع جریان شکافنده و B نقطه اصابت به صفحه سازنده و بخش اصلی زره تانک. هر چه فاصله این دو نقطه بیشتر باشد و فضای هوایی که خرج گود باید از آن عبور کند بیشتر باشد، شانس کاهش قدرت نفوذ در زره بیشتر خواهد بود. در اینجا سوالاتی مطرح میشود از جمله اینکه چگونه و در چه شرایطی این فاصله ایجاد میشود؟ و چگونه این فاصله افزایش میابد؟ آیا زوایای اصابت در کاهش یا افزایش این فاصله موثر هستند؟ و مواردی از این دست که میبایست پاسخ داده شود.

در ادوات زرهی شنی دار به جهت وجود شنی در دو طرف بدنه، یک فضای مشخص تحت تعریف گلگیر یا Fender در طول شاسی ایجاد شده که این فضا از یک سمت به دیواره جانبی شاسی و از سمت دیگر به لایه محافظ جانبی شاسی ختم میشود. در اینجا یک فاصله هوایی یا Air Gap ایجاد میشود که عرض آن به میزانی بیشتر از عرض شنی های تانک است. یکی از کاربرد های این فضا، نصب مخازن سوخت تانک است که بر روی گلگیر صورت میگیرد اما کاربرد دیگر آن در افزایش سطح حفاظت است.

در تانک های روسی نظیر تی 72 یا تی 80، فضایی که با فلش سبز رنگ در عکس فوق مشخص شد، فاصله هوایی است که میتواند با فعال شدن زود هنگام سر جنگی خرج گود توسط لایه محافظ جانبی شاسی، به افزایش سطح حفاظت جانبی کمک نماید که این مسئله با توجه به همان تاثیر دورایستایی در نفوذ سر جنگی خرج گود است. این فاصله به ویژه در مقابله با پرتابه های ضد زره که سر جنگی چندان نیرومندی ندارند (همچون آر پی جی 7) به شکل موثری در حفاظت جانبی شاسی تاثیر میگذارد.

چنانچه اصابت مستقیم به کناره شاسی صورت گیرد، این فاصله هوایی چیزی در حدود نیم متر خواهد بود اما اگر از قوس جلویی تانک و با زاویه مایل اصابت صورت گیرد فاصله مابین اصابت سر جنگی به محافظ جانبی تا برخورد خرج گود آن به دیواره شاسی میتواند به 2 متر و بیشتر نیز افزایش یابد. با برخورد خرج گود به بلوک های زره واکنشگر و ایجاد واکنش انفجاری در زره، تمرکز جریان شکافنده به میزان قابل توجهی کم میشود و همین مسئله در کنار فضای هوایی که در کناره شاسی وجود دارد موجب میگردد که باقی مانده جریان خرج گود که شکل گسسته و پراگنده ای به خود گرفته و از تمرکز آن کاسته شده، در اصابت به دیواره کناره شاسی از قدرت نفوذ چندانی برخوردار نباشد.

فضای هوایی در بخش زیرین گلگیر تانک که فاصله ای مابین لایه محافظ جانبی و دیواره جانبی شاسی است
تغییر در زوایای اصابت مایل میتواند به افزایش فضای هوایی و نقطه فعال شدن سر جنگی تا نقطه اصابت خرج گود به دیواره جانبی شاسی منجر شود که این مسئله هر چه بیشتر به کاهش تاثیر نفوذ خرج گود می انجامد.

عکس فوق اصابت اشتباه یک تیر موشک کنکورس شلیک شده از خودروی رزمی BMP-2 به تانک T-90A ارتش روسیه در جریان تمرین در آستاراخان را نشان میدهد. با وجود اصابت و آسیب های ناشی از انفجار سر جنگی، خرج گود به دیواره عقبی زره نفوذ نکرده است. در تانک T-90A بخشی که مورد هدف قرار گرفته از ضخامتی مابین 40 الی 60 میلیمتر برخوردار است و جنس آن نیز صفحه فولادی همگن نورد شده میباشد. این بخش با توجه به جنس آن و ضخامتی که دارد از مقاومت زیادی برخوردار نیست اما چرا نفوذی صورت نگرفته؟

در این ماجرا به دلیل اصابت موشک به اجزای نصب شده بر روی برجک از جمله محفظه ذخیزه سازی و جعبه مهمات، سرجنگی پیش از برخورد با زره برجک و در فاصله ای در حدود نیم متر فعال شده که همین مسئله موجبات عدم موفقیت سرجنگی در نفوذ به زره تانک را فراهم آورده. در موشکی همچون کنکورس، زمانی نفوذ به شکلم ورد نظر رخ خواهد داد که سر جنگی در اصابت به زره فعال شود اما اگر فعال شدن سر جنگی با فاصله صورت گیرد، براساس اثر دورایستایی توانایی نفوذ جریان شکافنده در زره به میزان قابل توجهی کاهش میابد ضمن اینکه فعال شدن سر جنگی با فاصله از هدف میتواند در تمرکز جریان شکافنده در نقطه نفوذ موثر بوده و با کاهش سطح تمرکز موجبات کاهش توان نفوذ شود.

  • وضعیت حفاظت در مقابله با مهمات انرژی جنبشی

در خصوص مقابله با مهمات انرژی جنبشی، لایه محافظی که در کناره شاسی تانک کرار نصب شده و متشکل از لایه های مختلف است، امکان ایجاد آسیب و کاهش در میزان نفوذ پرتابه را دارد اما این مسئله در حدی نخواهد بود که مانع از نفوذ نهایی پرتابه های انرژی جنبشی امروزی شود به ویژه که دیواره جانبی شاسی نیز ضخامت و مقاومت قابل توجهی در این مورد ندارد.

در مقابله با پرتابه های انرژی جنبشی مسئله ایجاد شکست ساختاری در نوک پرتابه یا نوک شکافنده (Penetration Cap که با نام Ballistic Cap نیز شناخته میشود) مطرح میشود. در این مسئله، بخش مهمی از پرتابه که نوک نفوذگر آن و بخشی از ساختار ابتدایی هسته شکافنده است میبایست آسیب دیده و دچار فروپاشی ساختاری شود. براساس تئوری موج پلاستیکی (plastic wave theory) فیزیکدان برجسته فون کارمن ، پرتابه نفوذگر جهت نفوذ موثر در صفحه مورد اصابت و پیش از جا به جایی شعاعی مواد تشکیل دهنده ساختار آن میبایست از توان کافی در ایجاد شکاف در ساختار صفحه برخوردار باشد که این مسئله نیازمند برخورداری از شکل و فرم مناسب در نوک شکافنده است.

اینکه لایه محافظ جانبی مجهز به زره واکنشگر در تانک کرار بتواند چنین آسیبی به پرتابه وارد کند دور از ذهن نیست اما مسئله آن است که مقاومت لایه جانبی شاسی در تانک تی 72 در حدی نیست که بتواند پرتابه های انرژی جنبشی امروزی را حتی در صورت وجود آسیب در نوک شکافنده آن ها به شکل موثر متوقف کند. پس از عبور از زره واکنشگر و ایجاد آسیب به پرتابه، میبایست ضخامت مناسبی از زره با مقاومت قابل قبول در مقابل آن قرار گیرد که چنین چیزی در بخش جانبی شاسی تانک تی 72 وجود ندارد (بیشینه ضخامت دیواره جانبی شاسی در حدود 80 میلیمتر است و از زاویه مناسبی برای افزایش مقطع نیز برخوردار نیست)

در تشریح تصویری نحوه قرارگیری بلوک های زره واکنشگر در لایه محافظ جانبی شاسی و همچنان چگونگی دسترسی به بخش داخلی برای بارگذاری عناصر یا صفحات واکنشگر انفجاری
نمای نزدیک از دو قسمت از لایه محافظ جانبی شاسی کرار و پیچ هایی که برای متصل کردن لایه محافظ به کناره شاسی و ایضا برای باز کردن محفظه داخلی جهت قرار دادن صفحات انفجاری تعبیه شده اند. دسترسی به هر کدام از محفظه های داخلی لایه محافظ از طریق باز کردن سه پیچ فراهم میشود که در عکس های فوق مشخص هستند.
  • زره قفسی گزینه ای ارزان و موثر

در بسیاری از به روزرسانی های حفاظتی که امروزه بر روی ادوات زرهی مختلف از تانک های اصلی میدان نبرد تا نفربر ها و خودروهای رزمی پیاده نظام اعمال میشوند، زره قفسی از گزینه های مطرح و مورد استفاده است. زره قفسی ارزان، سبک، موثر و با امکان جایگزینی آسان و سریع است. مجموع این مزیت ها باعث میشود که این زره به عنوان گزینه ای مطلوب البته در برابر طیف مشخصی از تهدیدات که موشک ها و راکت های ضد زره مجهز به سر جنگی خرج گود هستند، موثر و مفید واقع شود.

این نوع از زره به عنوان یک مکمل جهت بهبود سطح حفاظت در بخش هایی از تانک مورد استفاده قرار میگیرد که عمدتا کمتر در معرض تهدید هستند. در نبرد در مناطق باز، معمولا بخش های عقبی برجک و شاسی یا به کل مورد تهدید قرار نمیگیرند یا احتمال اصابت و تهدید نسبت به آن ها بسیار پایین است.

در نتیجه برای افزایش سطح حفاظت این بخش ها نیاز به استفاده از صفحات زرهی همچون زره کامپوزیتی و واکنشگر نیست. این مسئله به ویژه از جهت کاهش وزن تانک اهمیت دارد. هر چه وزن کمتر باشد تحرک بیشتر خواهد بود و در این میان سطح حفاظت و وزنی که زره اعمال میکند در بالاترین جایگاه اثرگذاری قرار میگیرد. در تانک کرار زره قفسی در بخش شاسی در کناره های عقبی و در نقطه ای که محفظه پیشرانه قرار دارد نصب شده اند به صورتی که صرفا دیواره های جانبی محفظه پیشرانه را پوشش میدهند.

زره قفسی در کناره عقبی در سمت چپ شاسی و نقطه ای که خروجی یا اگزوز پیشرانه تانک قرار گرفته است

اولین نکته ای که در خصوص زره قفسی سمت چپ شاسی به چشم می آید، بزرگ بودن بیش از حد بخشی است که به عنوان درگاه اگزوز در نظر گرفته شده است. این بخش، فضای خالی قابل توجهی در شبکه زره ایجاد کرده که الزامی به وجود آن نیست. در به روزرسانی هایی که در دیگر کشورها بر روی تی 72 صورت گرفته است، این بخش از زره قفسی دارای درگاهی کوچکتر است تا حداقل ممکن از سطح حفاظت شبکه زره قفسی کاسته شود (همچون عکس ذیل)

نمونه ای از نصب زره قفسی در بخش عقبی تانک تی 72 در جریان به روزرسانی این تانک در کشورهای دیگر، همانطور که دیده میشود درگاه اگزوز در درون شبکه زره ابعاد محدود شده ای دارد

نمونه ای از نصب زره قفسی در بخش عقبی تانک تی 72 در جریان به روزرسانی این تانک در کشورهای دیگر، همانطور که دیده میشود درگاه اگزوز در درون شبکه زره ابعاد محدود شده ای دارد

  • زره قفسی چگونه عمل میکند؟

زره شبکه ای یا قفسی (Slat armor – cage armor) همانگونه که از نامش پیداست متشکل از شبکه ایست که بر روی بخش های مختلف تانک با فاصله ای مشخص قرار میگیرد. این زره یکی از ساده ترین و ارزان ترین سطوح حفاظتی را در برابر تهدیداتی نظیر راکت های ضد زره آر پی جی برای تانک و ادوات زرهی فراهم میکند ضمن اینکه قابلیت کاهش اثر موشک های ضد زره با فعال سازی زودهنگام سر جنگی آن ها پیش از اصابت به زره اصلی بدنه را نیز دارد.

عملکرد این زره به دو صورت است :1- پرتابه با اصابت مستقیم به شبکه ها پیش از زره اصلی تانک و با فاصله از آن منفجر میشود که در این حالت فاصله یا شکاف هوایی Air Gap میان زره قفسی و زره اصلی تانک منجر به کاهش تاثیر و عملکرد جت خرج گود پرتابه میشود. در این حالت زره قفسی به عنوان نوعی زره فاصله دار یا Spaced Armor عمل میکند. 2- حالت دوم این است که پرتابه آر پی جی به میان شبکه ها اصابت کند که در این صورت با عبور از میان شبکه ها فشرده یا له شده و به دلیل آسیب وارد شده به سر جنگی و خرج گود آن، عملکرد آن مختل شده و جریان شکافنده خرج گود به درستی شکل نمیگیرد که نتیجه آن عدم نفوذ است.

نمونه ای از آسیب دیدگی و عدم فعال شدن سر جنگی پرتابه آر پی جی در اصابت به شبکه زره قفسی
نمای برش خورده از پرتابه ضد زره PG-7 و خرج گود که در بخش سر جنگی آن دیده میشود

در پرتابه های ضد زره نظیر آر پی جی 7 و یا موشک های ضد زره، یک لایه مخروطی تو خالی از جنس مس یا دیگر عناصر همراه با مقداری خرج انفجاری وجود دارد که این دو بخش در کنار هم، خرج گود را میسازند. جریان شکافنده پر سرعتی که تحت عنوان جت خرج گود شناخته میشود در حقیقت حاصل انفجار خرج در پشت مخروط و حرکت ساختار آن به سمت مخالف و تشکیل یک جریان خطی است. مسئله شکل گیری صحیح جریان در خرج گود از جمله مسائل مهم در اثر بخشی آن است.

چنانچه به هر نحو لایه یا ساختار قیف مورد اشاره آسیب ببیند یا از فرم و حالت اصلی خود خارج شود، جریان شکافنده به درستی شکل نمیگیرد و از تمرکز لازم برخوردار نخواهد بود که نتیجه این مسئله در کاهش یا از بین رفتن قابلیت نفوذ در زره خود را نشان میدهد. وظیفه اصلی زره قفسی، ایجاد آسیب به مخروط خرج گود و جلوگیری از تشکیل جریان شکافنده به شکل صحیح است.

نمونه ای از مخروط مورد استفاده در خرج گود (از جنس مس)
نمای نزدیک از نحوه اتصال زره قفسی به بخش کناره شاسی تانک کرار
زره قفسی در بخش عقبی سمت راست شاسی تانک کرار

در خصوص نصب زره قفسی بر روی شاسی تانک کرار نکاتی وجود دارد از جمله سطح پوشش و نقاطی که شبکه بر روی آن نصب شده است. در تانک کرار شاهد نصب شبکه زره قفسی در دو طرف بخش عقبی شاسی هستیم، اما در عقب شاسی خبری از نصب زره قفسی نیست. این مسئله از دو جهت قابل بررسی است :

  • اجزا و تجهیزاتی که در بخش عقبی شاسی نصب میشوند و مانع از نصب شبکه زره قفسی هستند. در اینجا میتوان از مخازن سوخت بشکه ای تانک نام برد که اصلی ترین مانع هستند. برای رفع این مشکل باید از اصل تطبیق کمک گرفت و طراحی شبکه را به نحوی انجام داد که مانعی برای نصب مخازن نباشد و بتوان بخشی از شبکه را در صورت لزوم باز و بسته نمود.
  • امکان برخورد به عوارض و سطح زمین وجود دارد. این مسئله به دلیل وجود زاویه فرار یا زاویه خروج (اصطلاحا departure angles) است. در اینجا وقتی تانک از یک سطح صاف وارد زمینی با شیب مشخص میشود، با تغییر زاویه شاسی ممکن است زره قفسی در بخش عقبی به زمین برخورد کند و آسیب ببیند جهت پرهیز از این مشکل میتوان از زره قفسی با اتصالات متحرک استفاده کرد در کنار اینکه ابعاد شبکه باید به شکل مناسبی در نظر گرفته شود. برخورد زره قفسی به زمین در بخش عقبی شاسی به ویژه در جریان عبور از موانعی همچون کانال و خندق و یا عبور از مانع پله ای (اصطلاحا Vertical step) ممکن است رخ دهد.

به صرف اینکه احتمال اصابت از بخش عقبی شاسی در نبرد پایین است نباید به دنبال حذف سطح پوشش حفاظتی این بخش از تانک رفت. هر چند در نبرد در فضای باز تهدید بخش عقبی شاسی و محفظه موتور، احتمال اندکی دارد اما همچنین امکان وقوع چنین تهدیدی وجود دارد. اصابت هایی که از نظر ما بعید به نظر میرسد در برخی مواقع رخ میدهد و رخ داده است از جمله اصابت به لوله توپ و یا اصابت به شیب پایینی بخش جلویی شاسی تانک که حقیقتا اصابت های دور از انتظاری هستند.

نمایی از بخش عقبی شاسی تانک کرار که فاقد پوشش شبکه زره قفسی است. دو مخزن سوخت بشکه ای نیز که هر یک در حدود 200 لیتر ظرفیت دارند بر روی تانک دیده میشوند
نمونه ای از تطبیق شبکه زره قفسی در بخش عقبی شاسی تانک T-72B3 Mod 2106، همانطور که دیده میشود بخشی از شبکه در زمان نصب مخازن سوخت بشکه ای در جهت پایین بسته میشود تا مانعی برای نصب مخازن نباشد

یکی از ضعف های زره قفسی، آسیب پذیری آن است که در برخورد با عوارض زمین و یا اشیاء موجود در محیط رخ میدهد. این مسئله البته نباید باعث عدم استفاده از این نوع پوشش حفاظتی شود. در اینجا باید به دنبال حل مسئله رفت و نه حذف صورت مسئله. امروزه انواع متفاوتی از زره قفسی ارائه شده که طراحی آن و نحوه اتصال آن به بدنه متفاوت با یکدیگر و منطبق با نیاز ها است.

نمونه ای از شبکه زره قفسی مجهز به اتصالات متحرک که در بخش عقبی شاسی تانک چلنجر 2 در نسخه ارتقا یافته موسوم به مگاترون تعبیه شده است. این اتصالات با ایجاد امکان حرکت در شبکه زره، از آسیب دیدن آن به دلیل برخورد به زمین و عوارض سطح آن جلوگیری میکند.

نمونه ای از شبکه زره قفسی مجهز به اتصالات متحرک که در بخش عقبی شاسی تانک چلنجر 2 در نسخه ارتقا یافته موسوم به مگاترون تعبیه شده است. این اتصالات با ایجاد امکان حرکت در شبکه زره، از آسیب دیدن آن به دلیل برخورد به زمین و عوارض سطح آن جلوگیری میکند.

  • حفاظت انفجاری، ضعفی مهم

تهدیدات انفجاری اعم از مین ضد تانک و بمب های کنار جاده ای مقوله ای نیستند که امروز یا دیروز مطرح شده باشند و سابقه طولانی دارند. امروزه اما مسئله استفاده از بمب های کنار جاده ای در نبرد ها بیش از گذشته مطرح شده و از اهمیت برخوردار است. چه نبرد در محیط شهری باشد و چه نبرد در یک میدان باز و گسترده، چنانچه قرار بر عبور تانک از معبر یا مسیر مشخصی باشد، یکی از تهدیداتی که مطرح میشود بمب کنار جاده ای یا همان IED است. مین های ضد تانک نیز امروزه نسبت به گذشته از قدرت انفجاری بیشتری و روش های فعال سازی متنوع تری برخوردار هستند.

در یک دهه گذشته در کنار موشک ها و راکت های ضد زره، بمب های کنار جاده ای نقش کلیدی در خسارت های وارد شده به زرهی در نبرو های خاورمیانه ای ایفا کرده اند. در برخی مواقع نقش تله های انفجاری و بمب های کنار جاده ای حتی بیش از تسلیحات ضد زره نظیر موشک های هدایت شونده ضد تانک بوده است. به عنوان مثال در جنگ افغانستان، خسارتی که ناشی از تله های انفجاری به ادوات زرهی وارد شده بیش از خسارتی است که اصابت پرتابه های ضد زره ایجاد کرده اند.

در بخش مقابله با تهدیدات انفجاری در خودروهای زرهی سه مسئله مطرح میشود که نخست مسئله کشف و خنثی سازی، دوم مسئله اخلال در مکانیسم فعال سازی و سوم مسئله تامین سطوح حفاظت تحتانی است. در خصوص مین های ضد تانک میتوان از تجهیزات پاکسازی نظیر انواع خیش مین روب و غلتک مین کوب استفاده نمود. اما این تجهیزات برای مقابله با بمب های کنار جاده ای چندان کاربردی نیستند چرا که ممکن است بمب در مسیر پاکسازی قرار نگیرد و در کناره مسیر منفجر شود.

اخلال در مکانیسم فعال سازی تله های انفجاری و بمب های کنار جاده ای یکی از گزینه های مطرح در مقابله با تهدید آن ها است. بخش قابل توجهی از این بمب ها دارای مکانیسم کنترل از راه دور رادیویی هستند. در مقابله با چنین تهدیداتی میتوان از انواع اخلالگرهای رادیویی محمول بر ادوات زرهی بهره گرفت تا یک نقطه کور در ارتباط رادیویی مابین فرستنده دستور انفجار و گیرنده آن در تله انفجاری ایجاد شود. استفاده از اخلالگر های رادیویی به ویژه در نبرد در محیط های شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

وقتی تجربه میدانی و شناخت کافی از تهدیدات وجود داشته باشد، حرکت به سمت مقابله با آن ها نیز آغاز میشود. تجهیز تانک کرار به اخلالگر رادیویی برای مقابله با تهدید بمب های کنار جاده ای کنترل از راه دور مسئله خاصی نیست و چالش تکنولوژیکی هم ندارد اما مهم آن است که تهدید با درستی و در زمان مناسب تشخیص داده شده و به آن پاسخ داده شود مسئله ای که متاسفانه در حوزه زمینی از نیروهای مسلح ما انتظار نمیرود.

اما یکی از مهمترین ضعف هایی که میتوان در حوزه حفاظت انفجاری تانک کرار برشمرد، عدم برخورداری از صفحه محافظ انفجاری زیرین شاسی است. بخش تحتانی شاسی یا صفحه زیرین شاسی از جمله بخش های آسیب پذیر در تمامی تانک ها است اما این مسئله در تانک های شرقی و غربی شدت و ضعف دارد. در تانک های غربی یکپارچکی صفحه زیرین بیشتر است و مقاومت بالاتری نسبت به انفجار نشان میدهد در حالی که در تانک های شرقی، نقاط جوشکاری، برش کاری، خم کاری و ……. در بخش های زیادی از صفحه زیرین وجود دارد که همین نقاط در برابر تهدیدا انفجاری همچون یک پاشنه آشیل عمل میکنند.

در تانک های شرقی همچون تی 72، تی 64، تی 90 و تی 80 به جهت قرارگیری سینی ذخیره سازی مهمات سیستم بارگذار خودکار در کف شاسی، مسئله تهدید حفاظت از بخش زیرین به میزان قابل توجهی نسبت به تانک های غربی افزایش یافته و تشدید شده است. هر گونه تهدید انفجاری که از صفحه نه چندان مقاوم کف تانک عبور کند، میتواند مهمات (پرتابه و خرج های پرتاب) ذخیره سازی شده در کف شاسی را تهدید کرده و موبجات انفجار شدید و انهدام فجیع تانک را فراهم آورد کما اینکه چنین مسئله ای در جنگ های مختلف از چچن تا …….. برای تانک های روسی رخ داده است.

به طول کلی دو راه حل برای تقویت کف شاسی در برابر تهدیدات انفجاری وجود دارد که عبارتند از :

  • اضافه کردن یک صفحه تقویت کننده یکپارچه به کف شاسی
  • طراحی V شکل بخش زیرین تانک (که میبایست از ابتدای طراحی صورت گیرد)
نمایی از بخش زیرین شاسی تانک تی 72
نمایی از بخش زیرین شاسی تانک کرار، از تقویت این بخش در برابر تهدیدات انفحاری خبری نیست

در تانک تی 72 یا نمونه ارتقا یافته آن کرار امکان طراحی دوباره شاسی و اعمال زاویه و طرح V شکل در زیر شاسی وجود ندارد اما میتوان شاسی را تقویت کرد که از طریق تعبیه یک صفحه محافظ یکپارچه صورت میگیرد. این صفحه الزاما نباید کل بخش زیرین شاسی را پوشش دهد و تنها میتواند نیمه جلویی و حساس تر شاسی را شامل شود. این صفحه میتواند از فولادی با نسبت مناسبی از سختی و چقرمگی (toughness) بالا باشد که در برابر شوک ناشی از انفجار و دیگر اثرات انفجاری از مقاوم کافی برخوردار است.

در یک نمونه میتوان از صفحه محافظ انفجاری مورد استفاده در تانک آبرامز نام برد که در بسته ارتقای نبرد شهری این تانک موسوم به تاسک ارائه شده و علاوه بر یک صفحه مقاوم و یکپارچه شامل اعمال طرح V شکل جهت انحراف اثرات حفاظتی به طرفین و افزایش سطح حفاظت انفجاری است، دقیقا مشابه طرحی که در خودروهای موسوم به امرپ جهت افزایش مقاومت در برابر انفجار استفاده شده است. البته اعمال زاویه در صفحه تقویت کننده زیر شاسی میتواند موجبات کاهش فاصله آن تا زمین (مقول Ground clearance)

فاصله تانک تی 72 تا زمین در مدل های اورال و A در حدود 470 میلیمتر است که در مدل B و نمونه صادراتی آن S به حدود 490 میلیمتر افزایش یافته است تا توانایی حرکتی تانک در میان عوارض زمینی بهبود یابد و مسئله تماس کف با سطح زمین تا جای ممکن رخ ندهد. در طراحی صفحه زیرین تانک میبایست به این مسئله حتما توجه کرد که اضافه کردن ضفحه محافظ، فاصله تانک تا زمین را چقدر کاهش میدهد و این کاهش تا چه میزانی قابل قبول است.

نمایی از بخش زیرین شاسی تانک آبرامز و صفحه محافظ انفجاری که نیمه جلویی شاسی را پوشش میدهد و از طرح V شکل نیز برخوردار است. همانگونه که دیده میشود ساختار صفحه زیرین شاسی در این تانک نسبت به تانک های شرقی یکپارچگی به مراتب بیشتری دارد.
عکسی از صفحه محافظ انفجاری بخش زیرین تانک آبرامز در بسته ارتقای نبرد شهری یا TUSK، تیغه های عرضی تعبیه شده در پشت صفحه جهت افزایش مقاومت صفحه برای حفظ طرح زاویه دار یا V شکل آن و همچنین ایجاد فاصله میان کف شاسی با صفحه تقویت کنند هستند.
  • حفاظت در برجک

در خصوص حفاظت برجک در تانک کرار تقریبا همان مباحثی مطرح میشود که در بخش حفاظت شاسی مطرح شد از جمله بررسی طرح بلوک ها، نحوه چینش بلوک ها بر روی برجک و سطح پوششی که ارائه میدهند و ……… . در بخش شاسی تانک کرار ما شاهد بلوک هایی بودیم که از نظر طراحی مشابه کنتاکت 1 بودند و تنها تفاوت ظاهری آن ها در ضخامت بیشتر بلوک ها نسبت به کنتاکت 1 بود اما در بخش برجک مسئله متفاوت است.

در بلوک های زره واکنشگر نصب شده بر روی برجک تانک کرار ما شاهد بلوک هایی با ابعاد و زوایای نصب مختلف هستیم. تفاوت در طراحی مشخصا جهت پوشش بهتر بخش های مختلف برجک است اما مسئله ای که در این میان مطرح میشود شباهت بلوک ها و نحوه چینش آن ها به بلوک های زره رلیکت روسی در تانک T-90MS است. البته این شباهت تمام و کمال و خالی از تفاوت ها نیست اما در حدی است که بتوان از آن سخن گفت.

تفاوت آشکاری که مابین بلوک های زره رلیکت در تانک تی 90 ام اس با بلوک های زره واکنشگر نصب شده بر روی تانک کرار در بخش جلویی برجک وجود دارد در ابعاد آن ها است. حتی دریچه های دسترسی به داخل محفظه زره که جهت قراردادن صفحات یا عناصر انفجاری مورد استفاده قرار میگیرند تا حد قابل ملاحظه ای مشابهت دارند.

با توجه به مشاهدات عینی به نظر نمیرسد ضخامت صفحات سازنده محفظه بلوک ها در نمونه های نصب شده در بخش جلویی برجک تفاوتی با نمونه های نصب شده در جلوی شاسی داشته باشد. یک تفاوت عمده مابین این بلوک ها با بلوک های کنتاکت 1 نصب شده در تی 72 اس این است که از نظر زاویه نصب وضعیت به مراتب بهتری دارند و هر چه زاویه بیشتر باشد، مقطعی که بلوک زره واکنشگر و صفحات داخلی آن ایجاد میکنند بیشتر خواهند بود و در نتیجه حفاظت افزایش میابد.

در تانک تی 72 اس، بر روی برجک 70 بلوک زره واکنشگر نصب شده است که 62 درصد از سطوح برجک را پوشش داده است. وزن مجموع این بلوک ها بر روی برجک تانک در حدود 422 کیلوگرم میباشد. در تانک کرار در مجموع بر روی برجک تعداد 58 بلوک نصب شده است. تفاوت میان تی 72 اس و کرار در این بخش در حدود 12 بلوک است. بخشی از دلیل کاهش تعداد بلوک ها در برجک تانک کرار در افزایش ابعاد آن ها به نسبت بلوک های کنتاکت 1 در تانک تی 72 اس است.

بلوک های واکنشگر بخش جلویی برجک تانک کرار به تعداد 32 عدد هستند که در سه ابعاد مختلف ارائه شده اند. این بلوک ها با اتصال سه نقطه ای به برجک متصل میشوند که دو نقطه اتصال در زیر بلوک ها و یک نقطه اتصال در بالای آن ها قرار گرفته است. با توجه به زاویه نصب بلوک ها و سطح دسترسی که ایجاد میکند، جهت دریچه دسترسی به داخل آن ها متفاوت است. به عنوان مثال در بلوک های ردیف پایین در جلوی برجک، دریچه دسترسی به محفظه بلوک در جلو است اما در بلوک های ردیف بالایی، دریچه دسترسی به داخل محفظه در بالای بلوک ها قرار گرفته است.

برجک تی 72 اس در مقایسه با برجک کرار از نمای جلویی
دریچه های دسترسی به محفظه داخلی بلوک ها در ردیف فوقانی بلوک های بخش پیشانی تانک (جلوی برجک)
دریچه های دسترسی به بخش داخلی محفظه بلوک در بلوک های ردیف پایینی بخش جلویی برجک در تانک کرار

در تانک کرار اگر پوشش بخش پیشانی تانک یا جلوی برجک را به دو ردیف پایینی و بالایی تقسیم کنیم، در ردیف پایینی پوشش تقریبا کاملی وجود دارد اما در ردیف بالایی به جهت قرارگیری اجزای سیستم دفاعی تانک، با حذف دو عدد از بلوک ها رو به رو هستیم که این مسئله دو نقطه ضعف در پوشش این بخش ها ایجاد میکند. در ادوات زرهی مجهز به زره واکنشگر، اجزای دیگری که بر روی برجک نصب میشوند به دو صورت قرار میگیرند که یا روکار (superficies) است و یا توکار (Built-in).

هر کدام از دو روش نصب دارای مزیت ها و معایبی است. به عنوان مثال وقتی اجزا و قطعات (اجزای سیستم حفاظتی و یا نارنجک اندازهای دودزا) به صورت روکار نصب شوند، بر روی بلوک های زره واکنشگر قرار میگیرند و این مسئله باعث میشود با فعال شدن بلوک ها این اجزا یا به طور کل از بین بروند و از روی برجک جدا شوند و یا به شدت آسیب ببینند. چنین روشی در نصب اجزا را در نصب پرتابگرهای نارنجک دودزا بر روی تانک T-80U میبینیم.

نصب روکار نارنجک اندازهای دودزا در تانک T-80U، همانطور که دیده میشود پرتابگرها بر روی بلوک های کنتاکت 5 نصب شده اند و با فعال شدن بلوک ها از بین خواهند رفت.

مزیتی که در نصب روکار اجزا بر روی زره واکنشگر وجود دارد در تکمیل پوشش حفاظتی و جلوگیری از ایجاد حفره ها و نقاط بدون پوشش در زره است در نقطه مقابل از دست رفتن اجرا و تجهیزات نصب شده بر روی زره نقطه ضعف این روش نصب میباشد. در نقطه مقابل نصب توکار قرار دارد که در آن اجزا و سیستم ها به صورت مستقیم بر روی برجک نصب میشوند و جهت نصب آن ها بخش هایی از بلوک ها میبایست حذف شوند یا تغییر شکل یابند.

اخلالگرهای فروسرخ سامانه دفاعی اشتورا در تانک T-90 نمونه ای از نصب توکار تجهیزات بر روی برجک هستند که موجبات حذف بخشی از بلوک های کنتاکت 5 را فراهم آورده اند و در این نقاط ضعف پوشش حفاظتی ایجاد کرده اند
نمونه ای از نصب توکار اجزای سیستم دفاعی در تانک کرار که موجبات حذف یکی از بلوک های زره واکنشگر را فراهم کرده

در مجموع و با در نظر گرفتن نقاطی از بخش جلویی تانک کرار که فاقد پوشش است، باز هم میتوان گفت که وضعیت پوشش حفاظتی ارائه شده توسط بلوک های زره واکنشگر بهتر از تی 72 اس است به ویژه از این جهت که در نصب بلوک های کنتاکت 1 بر روی تی 72 اس در بخش پیشانی تانک، بخشی از نقاط اتصال بلوک ها در جلوی برجک قرار گرفته که این مسئله با ایجاد فاصله ای فاقد حفاظت مابین بلوک ها، ضعف حفاظتی ایجاد میکند.

در تانک کرار 26 عدد بلوک در بخش فوقانی برجک یا همان سقف برجک نصب شده که تقریبا نیمه جلویی را پوشش میدهند. از این تعداد در حدود 15 بلوک، لبه جلویی بخش فوقانی برجک را پوشش میدهند. این بلوک ها در اصل برای پوشش شیب جلویی بخش فوقانی برجک در برابر اصابت از رو به رو هستند تا اینکه این قسمت از سقف را در برابر اصابت از بالا محافظت کنند.

در بخش مرکزی سقف برجک نیز 11 بلوک نصب شده که حفاظت از برجک در برابر تهدید از بالا را بر عهده دارند. اگر قرار باشد از نظر سطح پوشش حفاظتی بلوک های زره واکنشگر مقایسه ای انجام بدهیم، مشخصا در تانک تی 72 اس در بخش سقف برجک شاهد پوشش بهتری نسبت به کرار هستیم و بلوک های بیشتری بر روی نقاط فوقانی برجک نصب شده است.

نمای فوقانی از برجک کرار، بلوک های نصب شده در این بخش را میتوان به دو قسمت بلوک های شیب جلویی و بلوک های بخش مرکزی تقسیم بندی کرد که بلوک های شیب جلویی بخش فوقانی برجک در سمت راست و چپ عکس دیده میشوند
ناحیه ای که بلوک های نصب شده در شیب جلویی سقف برجک قرار گرفته اند در حقیقت محل قرارگیری محفظه دو بلوک کامپوزیتی زره برجک است که در عکس فوق مشخص شده اند
نمای نزدیک از بلوک های مورد اشاره در شیب جلویی بخش فوقانی برجک

بخش فوقانی برجک برای تقویت حفاظت همواره چالش برانگیز بوده است به خصوص اگر بخواهیم این بخش را با زره واکنشگر انفجاری پوشش بدهیم و به سطح پوشش مناسبی نیز برسیم. معمولا بخش برجک تانک بیشترین جزئیات را دارد و تعداد زیادی از قطعات و اجزا با طرح ها و ابعاد گوناگون بر روی برجک نصب میشود که هر یک میتواند برای نصب بلوک های زره ایجاد مشکل کند.

تهدیدی که بر علیه ادوات زرهی از ناحیه فوقانی برجک قابل اعمال است محدود به یک یا دو نوع مشخص نیست و انواعی از تهدیدات را میتوان در این خصوص برشمرد از جمله :

  • موشک های ضد زره با مکانیسم حمله از بالا با عبور از روی هدف (مکانیسم overfly)
  • موشک های ضد زره با مکانیسم حمله از بالا با شیرجه بر روی هدف (همچون موشک جاولین و یا اسپایک)
  • مهمات توپخانه ای حامل ریز مهمات ضد زره و ریز خرج های گود
  • انواع بمب های خوشه ای حامل ریز مهمات ضد زره

وجود چنین تهدیداتی بر علیه ادوات زرهی، ضرورت توجه ویژه به مقوله حفاظت بخش فوقانی برجک را مطرح میسازد. البته این نکته را نیز باید مد نظر داشت که استفاده از زره واکنشگر در بخش فوقانی برجک، حرکت اطمینان بخشی نیست چون بخش های قابل توجهی فاقد پوشش باقی میماند و این در نقطه مقابل استفاده از صفحات زره کامپوزیتی است که پوشش نسبتا خوبی فراهم میکند. مسئله دیگر وجود موشک های ضد زره با مکانیسم حمله از بالا و مجهز به دو سر جنگی همچون BILL 2 سوئدی است. این موشک با برخورداری از دو سرجنگی که با اندک فاصله زمانی نسبت به هم فعال میشوند و تقریبا یک نقطه را مورد اصابت قرار میدهند، به شکل ویژه جهت مقابله با تانک های روسی مجهز به زره واکنشگر در بخش سقف برجک ارائه شده است.

در بخش سطح پوشش زره واکنشگر بر روی سقف برجک اگر بخواهیم تانک کرار را با نمونه های روسی شاخص مقایسه کنیم، اینگونه میتوان گفت که کرار در این بخش وضعیت خوب دارد و از قابلیت رقابت در این حوزه برخوردار است.

نمای فوقانی از تانک T-72B3 که سطح پوشش سقف برجک را نشان میدهد

نمای فوقانی تانک T-80BVM و میزان پوشش بلوک های زره رلیکت در بخش فوقانی برجک

و در نهایت نمای فوقانی از تانک T-90M و وضعیت پوشش سقف برجک آن توسط بلوک های زره واکنشگر رلیکت

یکی از بخش های چالش برانگیز در پوشش زره واکنشگر بر روی برجک، قسمتی است که از آن با عنوان بلوک توپ میتوان نام برد. در اینجا منظور قسمتی است که لوله توپ از برجک خارج میشود که هم بخشی از جلوی برجک و هم بخشی از بخش فوقانی آن را شامل میگردد. در بخش فوقانی به دلیل حرکت مستقل توپ نسبت به برجک در زوایای عمودی، هر نوع زرهی که در این قسمت نصب شود میبایست از قابلیت حرکت حول یک زاویه مشخص در جهت عمودی و همراه با توپ برخوردار باشد.

در کناره بلوک توپ، معمولا اجزای دیگری نیز وجود دارد از جمله درگاه لوله تیربار هم محور و …….. که این مسئله بر سختی های پوشش کامل این بخش می افزاید. در تانک کرار به نظر این قسمت تنها دارای یک صفحه پوشش دهنده (با ضخامت اندک) است و خبری از بلوک های زره واکنشگر در آن نیست. این احتمال به خصوص در بخش فوقانی بلوک توپ که سیستم مرجع دهانه قرار گرفته بیش از پیش قوت میگیرد. در یک مقایسه، پوشش بخش فوقانی بلوک توپ در تانک تی 72 اس بهتر از کرار صورت گرفته است چرا که در تانک تی 72 اس این بخش با سه بلوک واکنشگر پوشیده شده که بر روی یک ساختار متحرک قرار گرفت اند

بخش پوشش دهنده بلوک توپ در تانک کرار
نمایی از بلوک های زره کنتاکت 1 نصب شده بر بخش فوقانی بلوک توپ تانک تی 72 اس
  • ضعف در حفاظت جانبی برجک، راه حل ها

در بخش ارتقای سطح حفاظت برجک در تانک های روسی و به طور کلی شرقی، مسئله مهم تقویت بخش های جانبی برجک مطرح است. در تانک های روسی در بخش برجک دو محفظه برای نصب زره کامپوزیتی تعبیه شده که عمدتا نیمه جلویی برجک را پوشش میدهد و بخش محدودی از کناره ها را، از این جهت در تانک های روسی ما شاهد ضعف قابل توجه سطح حفاظت در بخش های جانبی برجک هستیم چرا که این بخش ها صرفا با استفاده از صفحه ای فولادی با ضخامت محدود پوشش داده میشود که در برابر تهدیدات حفاظت لازم را تامین نمیکند

عکس فوق را میتوان به تانک های روسی نظیر تی 80، تی 72 و تی 90 تعمیم داد. در هر سه تانک صرفا نیمه جلویی با زره کامپوزیتی پوشش داده میشود و مابقی برجک صرفا یک پوسته فولادی ضعیف است. با توجه به طراحی برجک و محدودیت ابعادی که وجود دارد، جهت تقویت بخش جانبی برجک در تانک های روسی تنها راه حل عملی استفاده از بلوک های زره واکنشگر با طراحی خاص است. در تانک کرار نیز ما شاهد چنین مسئله ای هستیم.

در تانک کرار تقویت حفاظت جانبی برجک شامل دو بخش است :

  • بلوک های زره واکنشگر
  • صفحات پوشش دهنده

از نمای جانبی، سازه برجک تانک کرار را میتوان به دو بخش تقسیم بندی کرد که بخش نخست که توسط بخش جانبی محفظه زره کامپوزیتی پوشش داده میشود (کادر قرمز رنگ) و قسمت دوم بخشی است که میبایست توسط بلوک های زره واکنشگر محافظت شود. کادر سبز رنگ در حقیقت دیواره بخش سرنشین دار برجک است و از دو ست به جایگاه فرمانده و توپچی ختم میشود. این بخش در تانک کرار توسط 10 بلوک زره واکنشگر پوشش داده شده است.

بر روی کلیت این دو بخش (کادر سبز و قرمز) یک لایه پوشش دهنده تعبیه شده که میتوان دو کاربرد برای آن مطرح کرد. نخستین کاربرد این بخش، استفاده از آن به عنوان زره فاصله دار یا spaced armour است. صفحه پوشش دهنده از ضخامت صفحه اندکی برخوردار است و مقاومت چندانی ندارد اما میتواند در فعال سازی زودهنگام سر جنگی پرتابه های ضد زره مجهز به خرج گود موثر باشد. پرتابه تهدید پیش از آنکه به دیواره محفظه زره کامپوزیتی و بلوک های زره واکنشگر برخورد کند، به صفحه پوشش دهنده اصابت میکند.

نمای داخلی از لایه پوشش دهنده جانبی برجک و بلوک های زره واکنشگر کناره برجک که در درون آن دیده میشوند

کاربرد دیگری که میتوان برای صفحه پوشش دهنده بر شمرد در بهبود نمای ظاهری برجک است. در کناره برجک وضعیت نصب اجزا و تجهیزات به نحوی است که ترکیب بصری جالبی ندارد اما با نصب صفحه پوشش دهنده میتوان به ترکیب مورد نظر دست یافت.

نمایی از صفحه پوشش دهنده بخش جانبی برجک تانک کرار در سمت راست برجک
صفحه پوشش دهنده کناره جانبی برجک در تانک T-90MS در عکس فوق قابل رویت است (جهت مقایسه با کرار)
نحوه قرارگیری صفحه پوشش دهنده جانبی در میان بلوک های زره واکنشگر بخش جلویی و شبکه زره قفسی در عقب برجک

در نهایت نوبت به شبکه ای از زره قفسی میرسد که در سه بخش شامل بخش عقبی و کناره های عقبی برجک در هر دو سمت تعبیه شده است. احتمال اصابت به این بخش از تانک در نبرد در فضای باز ناچیر است اما اگر بخواهیم از تانک در نبرد شهری استفاده کنیم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که تهدیدات به صورت 360 درجه و از تمام جهات قابل اعمال هستند و بخش عقبی برجک و شاسی نیز میتوانند در سطح بخش های جلویی مورد تهدید قرار بگیرند.

در تانک کرار بخشی که بر روی برجک توسط شبکه زره قفسی پوشش داده میشود شامل فضای سرنشین دار برجک نیست و محفظه ذخیره سازی مهمات و فضای ذخیره سازی (سبد ذخیره سازی) را در عقب برجک پوشش میدهد.

نمای مایل از بخش عقبی برجک تانک کرار و شبکه زره قفسی نصب شده در اطراف آن
  • جمع بندی و چکیده ای از بخش حفاظت زرهی در تانک کرار
  • در تانک کرار جهت ارتقای حفاظت از ترکیب زره واکنشگر انفجاری و شبکه زره قفسی استفاده شده که ترکیب معمول در ارتقای تانک های روسی است. این ترکیب بهترین نیست اما از نظر اقتصادی به صرفه و از نظر اجرا با چالش های کمتری رو به رو است.
  • در طراحی تانک کرار از اصول و مفاهیم حفاظتی مختلفی بهره گرفته شده از جمله زره زاویه دار، زره فاصله دار، مسئله دور ایستایی در خرج گود و کاهش نفوذ آن و ……..
  • در تانک کرار بلوک های زره واکنشگر با طرح ها و ابعاد مختلفی ارائه شده که برخی از آن ها مشابه زره کنتاکت 1 روسی و برخی دیگر از نظر طراحی مشابه زره رلیکت هستند.
  • طرح داخلی بلوک ها و نحوه چینش صفحات انفجاری مشخص نیست و از این جهت نمیتوان در خصوص سطح حفاظتی که بلوک ها تامین میکنن و میزان ارتقای حفاظت تانک در مقیاس RHA اظهار نظر کرد.
  • پوشش زره واکنشگر در تانک کرار به نسبت تانک تی 72 اس دارای نقاط قوت و ضعف است و برتری کاملی ندارد از جمله در پوشش بخش فوقانی برجک یا همان سقف برجک
  • لایه محافظ جانبی شاسی در تانک کرار ترکیبی است از صفحات که به صورت چند لایه نصب شده اند. حفاظت بخش جانبی شاسی تانک کرار به نسبت تی 72، ارتقای قابل ملاحظه ای را نشان میدهد.
  • نحوه نصب بلوک ها در هر بخش از برجک متفاوت است و از جهت پوشش بلوک زره واکنشگر بر روی بدنه، میتوان به چند دسته تقسیم بندی نمود شیب جلویی شاسی، بخش جلویی برجک، بخش فوقانی برجک و بخش جانبی برجک
  • شبکه زره قفسی در بخش عقبی برجک و شاسی تعبیه شده که شبکه نصب شده بر روی شاسی کامل نبوده و عقب شاسی را شامل نمیشود ضمن اینکه درگاه اگزوز بیش از حد بزرگ در نظر گرفته شده است
  • در کرار اجزایی از تانک از جمله سیستم حفاظتی به صورت توکار نصب شده و از این جهت پوشش دو نقطه از بخش جلویی برجک (پیشانی تانک) توسط بلوک های زره واکنشگر را از بین برده است (در تانک تی 72 اس نیز وجود نورافکن در بخش جلوی برجک باعث از بین رفتن بخشی از پوشش حفاظتی بلوک های زره واکنشگر شده است)
  • در تانک کرار یک ضعف حفاظتی مهم، عدم تقویت بخش زیرین شاسی است که به صورت ویژه در مقابله با تهدیداتی همچون بمب های کنار جاده ای خود را نشان خواهد داد. در حال حاضر بمب های کنار جاده ای بخش مهمی از تهدیدات بر علیه ادوات زرهی هستند
  • در بخش جانبی برجک، علاوه بر نصب بلوک های زره واکنشگر و شبکه زره قفسی، یک لایه پوشش دهنده نیز تعبیه شده که در بهبود ظاهری تانک و ایضا در افزایش سطح حفاظت با بهره گیری از اصل زره فاصله دار نقش دارد
  • سیستم حفاظتی، عنصر حفاظتی نوین

همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، حفاظت مقوله ای است چند وجهی که جنبه های مختلفی دارد و در قالب بخش های مختلف قابل بررسی است. حفاظت در ادوات را به طور کلی به دو روش فعال و غیر فعال میتوان تقسیم بندی کرد که یک بخش مهم از حفاظت فعال، سامانه های دفاعی یا سیستم های حفاظتی هستند. این سیستم ها خود به دو نوع کلی تقسیم میشوند که عبارتند از :

  • سامانه های حفاظت فعال با مکانیسم مقابله نرم یا Soft Kill
  • سامانه های حفاظت فعال با مکانیسم مقابله سخت یا Hard Kill

مقابله نرم یا Soft Kill کلیه اقداماتی است که سامانه جهت ایجاد اخلال در هدایت پرتابه تهدید و انحراف آن از مسیر اصابت به خودرو انجام میدهد از جمله ایجاد پرده دود استتاری ، اخلالگرهای فروسرخ و اخلالگرهای رادیویی. در مقابله سخت یا Hard Kill، انهدام پرتابه تهدید در مسیر پروازی با استفاده از مهمات دفاعی صورت میگیرد. در اینجا با کشف، ردیابی لحظه ای و محاسبه نقطه اصابت، سامانه حفاظت فعال یک مهمات دفاعی به سمت تهدید پرتاب میکند که در اثر انفجار مهمات دفاعی، پرتابه تهدید منهدم میشود.

ادوات زرهی معمولا به یکی از این دو سیستم مجهز هستند اما امکان به کارگیری همزمان سیستم حفاظت فعال با دو مکانیسم مقابله نرم و سخت نیز وجود دارد هر چند که هزینه را به شدت بالا میبرد و مشکلات خود را به همراه دارد. امروزه سیستم های حفاظتی در انواع مختلفی ارائه شده از جمله تروفی (در چندین مدل) ساخت اسرائیل، سامانه Arena (در چندین مدل) ساخت روسیه، سامانه LEDS-150 ساخت صنایع ساب سوئد و …………. که این موارد در دسته سامانه هایی با مکانیسم مقابله سخت قرار دارند.

در بخش سیستم های حفاظتی با مکانیسم مقابله نرم نیز میتوان از نمونه های متعددی نام برد از جمله سامانه LEDS-100 ساخت صنایع ساب سوئد، مجموعه اقدامات متقابل الکترواپتیکال TShU-1-7 موسوم به اشتورا ساخت روسیه، سامانه AN/VLQ-6 آمریکایی و …………

آبرامز مجهز به سامانه حفاظتی AN/VLQ-6 که در محل سایت پانورامیک فرمانده نصب شده است

پس از آنکه نمونه تحویلی تانک کرار در معرض دید عموم قرار گرفت، برخی اجزای اضافه شده بر روی برجک محل سوالات بسیاری شد و احتمالات مختلفی پیرامون این اجزا مطرح گردید که عمدتا پیرامون سامانه های حفاظت فعال بود. در حال حاضر با دستیابی به تصاویر بهتر از این اجزا، به قطعیت میتوان گفت که آنچه که بر روی کرار دیده میشود، اجزای یک سیستم حفاظتی با مکانیسم مقابله نرم یا Soft Kill است. این سیستم شامل چهار ماژول است که در چهار بخش مختلف از برجک نصب شده و هر یک زاویه مشخصی را تحت پوشش قرار میدهد.

عکسی از نمای نزدیک، یکی از چهار ماژول سیستم حفاظتی تانک کرار

در سامانه های حفاظتی دو مسئله مهم وجود دارد :

  • مکانیسم کشف تهدید
  • مکانیسم مقابله با تهدید

این در مورد تعیین کننده سطح توانایی سامانه در مقابله با تهدیدات هستند و اینکه سامانه با چه نوعی از تهدیدات میتواند به شکل موثری مقابله کند. در سامانه های حفاظت فعال با مکانیسم مقابله نرم، کشف تهدید عمدتا به صورت غیر فعال یا پسیو انجام میشود. این مسئله دقیقا بر خلاف سامانه های حفاظت فعال با مکانیسم مقابله سخت است که عمدتا از کشف فعال (راداری) بهره میگیرند.

در بخش مقابله در سامانه های حفاظت فعال با مکانیسم مقابله نرم معمولا از اخلالگرهای فروسرخ استفاده میشود که این اخلالگرها به دو روش عمل میکنند که عبارتند از :

  • روش اشباع
  • روش فریب

در روش اشباع با استفاده از یک منبع انتشار پر توان نسبت به کور کردن یا اشباع کردن سیستم تصویربردار حرارتی اقدام میشود. این مسئله درست مانند تابش پرتو نور از یک نورافکن قوی به چشم انسان است که موجبات کوری موقت میشود. در این روش میبایست از یک منبع انتشار پر توان و البته پر مصرف استفاده کرد که این منبع به صورت مداوم امکان کار نخواهد داشت. این روش بر روی موشک های ضد زره نظیر جاولین میتواند موثر باشد.

اما در روش دوم یا روش فریب، یک منبع انتشار ثانویه ایجاد میشود که موجبات فریب سیستم هدایتی موشک را فراهم میکند. در موشک هایی نظیر تاو آمریکایی یا کنکورس روسی، یک لامپ زنون یا روشنگر فروسرخ در انتهای موشک تعبیه شده که انتشار آن توسط ردیاب خودکار نصب شده بر روی پرتابگر دنبال میشود و از این طریق میزان انحراف مسیر پروازی موشک از خط هدفگیری تعیین شده و فرامین اصلاح مسیر از طریق رشته سیم به موشک منتقل میشود.

منبع انتشار ثانویه در حقیقت نقش لامپ زنون یا روشنگر فروسرخ در موشک را تقلید میکند تا سیستم ردیابی خودکار موشک را به خطا انداخته و مانع از هدایت دقیق موشک در مسیر مشخص شده توسط شود که نتیجه آن انحراف از مسیر و عدم اصابت به هدف است. در این روش نیاز به منبع انتشاری با توان کمتر و مصرف پایین تر نسبت به روش اول وجود دارد اما همچنان محدودیت هایی برای آن مطرح است.

آشکارساز های پرتو لیزر در ماژول سیستم حفاظتی تانک کرار

در تانک کرار هر ماژول حفاظتی یا دفاعی دارای دو بخش است. در بخش پایینی ماژول ها جهت کشف تهدید، 12 آشکارساز پرتو لیزر تعبیه شده که هر سه عدد از آن ها بر روی یک ماژول از سامانه نصب شده اند. این آشکار ساز ها در قالب مجموعه ای تحت عنوان گیرنده هشدار لیزری (LWR) یا سیستم هشدار قفل لیزری مطرح میشوند که هدف از استفاده آن ها، آشکار سازی پرتو لیزر و اعلام هشدار به خدمه است. پرتو لیزر مورد اشاره توسط سیستم های هدایتی تسلیحات ضد زره تابیده میشود. یکی از قابلیت های این سامانه، امکان تعیین جهت تابش پرتو است که جهت مقابله با نقطه تابش (محل استقرار سلاح) اهمیت دارد.

نقطه ضعف در این روش در محدود شدن دامنه تهدیدات قابل کشف است. به عنوان مثال موشکی همچون کورنت که از مکانیسم هدایتی مبتنی بر پرتو لیزر بهره میبرد توسط این سامانه کشف میشود اما در خصوص موشک تاو و نمونه های مشابه که از روش هدایت با سیم بهره میبرد، راهی برای کشف تهدید و هشدار در مورد آن وجود ندارد چرا که پرتو لیزری در کار نیست تا بتوان با آشکارسازی آن اعلام اخطار کرد. این مسئله به معنی محدودیت در کشف تهدیدات توسط سامانه و لزوم فعال بودن مداوم اخلالگر است.

نکته : آشکار ساز لیزر میتواند نسبت به تابش پرتو لیزر از سیستم های مسافت یاب لیزری تسلیحات دشمن نیز هشدار دهد

در خصوص موشک های ضد زره با مکانیسم هدایت لیزری، پس از کشف پرتو و اعلام هشدار، مسئله اجرای اقدامات متقابل برای اخلال در هدایت مطرح میشود که در اینجا این اقدامات شامل پرتاب نارنجک های دودزا و ایجاد پرده دود استتاری است. بدین منظور از پرتابگرهای نارنجک دودزا استفاده میشود که جزئی از سیستم دفاعی تانک هستند. در تانک تی 72 اس صرفا یک مجموعه پرتابگر برای نارنجک های دودزا تعبیه شده که در سمت چپ برجک قرار گرفته است. این مجموعه شامل 8 عدد پرتابگر است که نارنجک های 81 میلیمتری دودزا را پرتاب میکنند

در تانک T-72B و نمونه صادراتی آن T-72S از سیستم پرتابگر 902B جهت پرتاب نارنجک های دودزا استفاده میشود

در مقایسه پرتابگرهای نارنجک دودزا در تانک کرار و تانک تی 72 اس چند مسئله مطرح میشود که عبارتند از :

  • افزایش تعداد پرتابگرها از 8 عدد در تی 72 اس به 12 عدد در تانک کرار
  • نصب در دو طرف برجک (هر طرف 6 پرتابگر) در تانک کرار در مقایسه با نصب در یک سمت برجک در تانک تی 72
  • بهبود در زوایای پوشش پرتابگرها و امکان ایجاد پرده دود در گستره بیشتر در تانک کرار به نسبت تانک تی 72 اس

کالیبر و نوع نارنجک انداز های دودزا در تانک کرار تفاوتی ندارد و صرفا سه مورد فوق هستند که مابین این تانک و تانک تی 72 اس تفاوت ایجاد میکنند. هر دو تانک از نارنجک های دودزا در کالیبر 81 میلیمتر استفاده میکنند که کالیبر استاندارد شرقی برای این نوع از نارنجک ها است

تفاوت در پایه پرتابگرهای نارنجک دودزا در تانک کرار و تانک تی 72 بی و تفاوتی که در زوایای پوشش پرتابگرها ایجاد میکند

دو مجموعه 6 عددی از پرتابگر های نارنجک دودزا که در دو طرف برجک تانک کرار نصب شده اند

قرارگیری پرتابگرها در دو سمت برجک از نظر تامین حفاظت آن ها نیز مهم و موثر است. وقتی دو مجموعه پرتابگر بر روی تانک وجود داشته باشد در صورتی که یکی از آن ها مورد اصابت قرار بگیرد یا به هر نحو آسیب ببیند، همچنان امکان ایجاد پرده دود استتاری توسط مجموعه دیگر وجود خواهد داشت در حالی که در تی 72 اس چنین چیزی ممکن نیست.

نمای نزدیک از بخش فوقانی ماژول سیستم حفاظتی که شامل اخلالگر فروسرخ و صفحه محافظ نصب شده بر روی آن است

در بخش فوقانی ماژول سیستم حفاظتی تانک کرار، به نظر یک لامپ COB نصب شده است. لامپ مذکور نمونه ای از لامپ های LED با فناوری خاصی در چینش است. COB مخففی از عبارت Chips on Board است و اشاره به فناوری دارد که در آن تعدادی چیپ LED به صورتی فشرده بر روی یک بورد نصب شده و یک آرایه LED ایجاد میکنند. این نوع از لامپ ها مزیت هایی دارند از جمله راندمان بالا، طول عمر بالاتر، تولید گرمای کمتر و ……. . از این نوع لامپ ها نمونه های مختلفی ارائه میشود از جمله نمونه هایی با تابش حرارتی یا فروسرخ.

مقایسه تراکم قابل ارائه در یک آرایه LED در ابعاد 10×10 م م با سه تکنولوژی متفاوت

اخلالگر سامانه حفاظتی تانک کرار شامل یک چراغ COB با آرایه 17×17 است. با توجه به اعلام سازنده، مکانیسم اخلال در این سیستم از نوع فریب دهنده است و نه اشباع کننده. این سیستم در حقیقت تابش لامپ زنون یا روشنگر حرارتی مورد استفاده در هدایت موشک های ضد زره را تقلید میکند تا سیستم هدایتی آن ها را به خطا بیاندازد. این سامانه صرفا امکان اخلال در هدایت موشک های ضد زره نسل دوم با مکانیسم هدایت نیمه خودکار فرمان به خط دید (SACLOS) و مجهز به ردیاب اپتیکی را دارد.

نمای نزدیک از چراغ COB مورد استفاده در سامانه حفاظتی تانک کرار (در نقش اخلالگر فرو سرخ) با آرایه 17×17

لامپ زنون در بخش عقبی موشک ضد زره طوفان، بخش ردیاب اپتیکی پرتابگر از طریق رویت و ردیابی این لامپ است که وضعیت موشک نسبت به خط هدفگیری را تصحیح میکند.
نمایی از ماژول سیستم حفاظتی در بخش جلویی برجک تانک کرار

ویژگی های اخلالگر فروسرخ مورد استفاده بنا بر اعلام سازنده به این شرح است : میدان دید عمودی 60-+ درجه، طول موج انتشار مادون قرمز نزدیک (Near IR)، مدت زمان آماده سازی 60 ثانیه، مداومت کاری حداکثر 6 ساعت، طول عمر 800 دوره کاری (هر دوره کاری شامل 6 ساعت فعالیت و 1 ساعت خاموشی)، توان مصرفی کمتر از 80 وات و دمای کاری از 20- الی 55+ درجه سانتیگراد.

نمونه ای از اخلالگر فروسرخ نصب شده بر روی تانک کرار که به صورت مستقل بر روی ادوات زرهی قابل نصب است

نمای فوقانی از ماژول سیستم حفاظتی تانک کرار، شبکه خنک کننده تعبیه شده برای اخلالگر فروسرخ مشخص است

به گفته سازنده، این سیستم به صورت پایه ای برای اخلال در عملکرد موشک هایی نظیر تاو و دراگون و به طور کلی موشک های ضد زره نسل دوم ارائه شده اما امکان تغییر تنظیمات و اثر بخشی در مقابل دیگر موشک های ضد زره را نیز دارد که از این جهت میتوان انتظار داشت این سامانه در برابر موشک هایی نظیر فاگوت، کنکورس و …… نیز موثر باشد.

  • اخلالگر سراب و تجربه عبرت آموز جنگ سوریه

در خصوص زرهی ارتش سوریه در جنگ داخلی این کشور و عملکرد آن مسائل مختلفی وجود دارد که یکی از موارد جالب آن استفاده از اخلالگر های فروسرخ از سری موسوم به سراب است. این سامانه برای اولین بار در سال 2016 عملیاتی شد و در سه مدل سراب 1/2/3 توسط مرکز تحقیقات و مطالعات علمی سوریه (SSRC) ارائه شده است. سراب به منظور مقابله با موشک های ضد زره با مکانیزم هدایتی SACLOS ارائه گردید و براساس ادعای سوری ها در مقابل موشک هایی همچون کنکورس ، تاو ، میلان و …. موثر است.

با بررسی عملکرد این سامانه در میدان نبرد سوریه درمیابیم که اثر بخشی این سامانه در دفع تهدیدات از زرهی سوریه صرفا در طول یک دوره کوتاه زمانی است که چیزی در حدود یک ماه است. پس از این مدت مجددا تهدید موشک های تاو به شکل جدی بر علیه زرهی ارتش سوریه مطرح شد و تلفات قابل ملاحظه ای نیز ثبت گردید. چرایی عدم موفقیت سامانه سراب در حفاظت از تانک های ارتش سوریه را میتوان در ارائه انواع جدید تر و پیشرفته تری از موشک های تاو به معارضین سوری دانست.

با ارائه سری جدید تری از موشک های تاو با مکانیسم ردیابی خودکار بهبود یافته که امکان موثر تفکیک میان لامپ زنون موشک و منبع اخلالگر را داشت، اخلالگرهای سراب به سرعت از چرخه اثربخشی در میدان نبرد خارج شدند. این مسئله میتواند در خصوص هر اخلالگر فروسرخ دیگری نیز صدق کند.

تانک T-72AV منهدم شده ارتش سوریه مجهز به اخلالگر موسوم به سراب 2 یا نسل دوم اخلالگر سراب
  1. نظارت و سیستم کنترل آتش

این قسمت شامل موارد مختلفی است که در ادامه به آن ها خواهم پرداخت و عبارتند از :

  • بررسی برخی از اجزای سیستم کنترل آتش
  • سیستم جلو نگر و عقب نگر راننده
  • تغییر در بلوک نظارتی دریچه فرمانده تانک

پیشتر در مقاله نخست کرار به بخش عمده ای از سه مورد فوق پرداخته شده و آنچه که در ادامه مطرح میشود صرفا در تکمیل مباحث پیشین و بررسی بهتر اجزا و جزئیات است. در بخش اجزای سیستم کنترل آتش تانک کرار نخستین جزئی که بر روی برجک جلب توجه میکند سایت یا سیستم نظارت و هدفگیری توپچی است. در تانک کرار دو مجموعه در این خصوص وجود دارد که یکی از آن ها از تی 72 اس برداشته شده و دومی مجموعه ای جدیدی است (در این مورد در مقاله نخست کرار گفته شده)

سیستم نظارت و هدفگیری جدیدی که برای توپچی تانک در نظر گرفته شده دارای یک محفظه پوشش دهنده جهت حفاظت از سایت است. نکته جالب توجه در خصوص این سیستم، وجود درب های محافظی است که فاقد مکانیسم محرک جهت باز و بسته شدن هستند و میبایست درب ها را به صورت دستی باز نمود. تنها دو عدد فنر در بالای درب ها جهت کمک به بسته شدن آن ها تعبیه شده است.

اما این مسئله چه مشکلی ایجاد میکند؟ فرض کنید نبرد در طول روز صورت میگیرد و بخش دید در روز سیستم نظارتی مورد استفاده است. چنانچه خدمه بخواهند جهت کاهش احتمال آسیب به سایت، بخشی که فاقد استفاده است (بخش دید در شب) را تحت محافظت قرار بدهند و یکی از درب های سایت را ببندند، مکانیسمی برای انجام این کار از راه دور وجود ندارد و خدمه باید از خارج از تانک و به صورت دستی این کار را انجام بدهند و این میتواند به معنی تهدید جانی برای خدمه باشد.

مسئله دیگر نبود مکانیسمی برای تمیز کاری و پاکسازی سایت در صورت ایجاد هر نوع آلودگی بر روی آن است. معمولا در چنین سیستم هایی از یک یا دو برف پاک کن کوچک یا مینیاتوری و یا دو نازل آب پاش جهت پاکسازی با فشار آب استفاده میشود. عدم وجود سیستمی برای باز و بسته شدن درب های محافظ در سایت و همچنین برای تمیز کاری سایت، یک مشکل اساسی نیست و ضعف چندانی به حساب نمی آید اما اگر چنین سیستم هایی تعبیه میشد، قطعا بهتر بود. در اینجا مسئله استفاده از ابزار و روش هایی است که میتواند به خدمه در کاربری تانک کمک نماید.

مسئله دیگری که در خصوص سایت توپچی مطرح است، محفظه ای است که سایت درون آن قرار گرفته و توسط آن محافظت میشود. این محفظه در بخش صفحه سازنده درب ها و جداره ها از ضخامت اندکی برخوردار است و به نظر نمیرسد مقاومت قابل قبولی نیز داشته باشد. این مسئله از آنجایی اهمیت دارد که در حال حاضر مهمات ضد زره در کالیبر های پایین همچون کالیبر 5.56 یا 7.62 به وفور در جهان مورد استفاده قرار دارند و برای چنین تهدیداتی مشخصا این محفظه از سطح حفاظتی قابل قبولی برخوردار نیست.

نمایی از محفظه سایت توپچی در تانک آبرامز، جداره دیواره های این محفظه از علاوه بر اینکه از ضخامت قابل توجهی برخوردار هستند به صورت دولایه تعبیه شده اند.

  • حسگر مرجع دهانه، سیستمی کمتر شناخته شده با پیشینه ای قابل توجه

یکی از تجهیزاتی که بر روی تانک کرار دیده شده، سیستمی است موسوم به سیستم مرجع دهانه یا muzzle reference system. به صورت خلاصه و ساده، وظیفه این سیستم اندازه گیری میزان انحنای لوله جهت تصحیح آتش در سیستم کنترل آتش است. لوله پس از شلیک های متوالی از بخش های داخلی به سمت بیرون گرم میشود و این گرما میتواند با انبساط لوله در مسئله انحنای آن اثرگذار باشد. این انحنا البته در حدی نیست که بتوان با چشم تشخیص داد اما میتوان در دقت آتش اثر بخش باشد.

سیستم مرجع دهانه شامل دو بخش واحد محاسبه و بازتاب دهنده یا reflector است که بخش نخست بر روی بلوک توپ و بخش بازتاب دهنده در انتهای لوله توپ قرار دارد. این سیستم هر چند در میان عموم چندان شناخته شده نیست اما سال ها است که مورد استفاده است و سیستم جدیدی محسوب نمیشود. به عنوان مثال در دهه 60 میلادی بریتانیا چنین سیستمی را برای تانک های چیفتن خود توسعه داد و برای تانک های چیفتن ایرانی نیز چنین سیستمی در نظر گرفته شده بود.

بخش بازتاب دهنده سیستم مرجع دهانه در تانک چیفتن ایرانی که بر روی لوله توپ آن در عکس فوق قابل رویت است

این سیستم از جمله مواردی است که در دوره زرهی نوین (در طول جنگ سرد و دوره پسا جنگ جهانی دوم) مطرح شد و از قدمت قابل توجهی برخوردار است. تمامی تانک های مدرن غربی (تانک های نسل سوم) به این سیستم مجهز هستند. در مقوله دقت آتش یک تانک، مولفه های مختلفی موثر هستند که یکی از آن ها سنجش انحنای لوله است. سیستم مرجع دهانه در حوزه دقت آتش معجزه نمیکند اما قطعا در افزایش و بهبود سطح دقت آتش به خصوص در شلیک در فواصل بالا موثر است. هر چه برد آتش بیشتر باشد، تاثیر این سیستم نیز بیشتر است چرا که در شلیک در برد های بالا، حد ناچیزی از انحنا و انحراف لوله که مورد محاسبه قرار نگرفته باشد، میتواند خطای قابل توجهی در اصابت ایجاد کند.

نکته : در نمونه ای از تانک کرار که در باغ موزه دفاع مقدس تهران در معرض دید عموم قرار گرفت، سیستم مرجع دهانه به صورت ناقص بر روی تانک نصب شده بود و فاقد بخش بازتاب دهنده در انتهای لوله بود

بخش موسوم به واحد اندازه گیری سیستم مرجع دهانه نصب شده بر روی بلوک توپ تانک کرار

همانطور که در این عکس دیده میشود، در نمونه به نمایش در آمده از تانک کرار در نمایشگاه باغ موزه دفاع مقدس تهران، بخش بازتاب دهنده سیستم مرجع دهانه بر روی تانک نصب نشده و تانک از این جهت ناقص است
دو جزء از سیستم مرجع دهانه نصب شده بر روی تانک کرار در جریان بازدید وزیر دفاع از خط ارتقای تی 72 به کرار
  • حسگر هواشناسی، موضوعی جالب توجه

جهت انجام محاسبات بالستیک در سیستم کنترل آتش، مولفه ها و پارامترهای مختلفی نیاز است که میبایست از حسگرهای متفاوتی دریافت شود یکی از این موارد پارامترهای محیطی همچون سرعت باد یا دمای هوا است. در تانک ها بخشی با عنوان دکل هواشناسی یا meteorological mast وجود دارد که از اجزای سیستم کنترل آتش تانک است. در تانک های روسی نظیر تی 72 این بخش جهت تعیین سرعت باد تا حداکثر 25 متر بر ثانیه مورد استفاده قرار میگیرد.

در جریان ارتقای تی 72 به استاندارد کرار یکی از تغییرات، نصب یک حسگر هواشناسی جدید بر روی تانک در جریان ارتقای مجموعه کنترل آتش آن است. با دقت بر روی عکس های این بخش، میتوان دریافت که حسگر هواشناسی نصب شده بر روی تانک کرار، نمونه ای از حسگرهای شرکت آمریکایی NexSens Technology است. این شرکت حسگرهای هواشناسی پیشرفته ای تولید میکند که یکی از آن ها سری Vaisala WXT536 است.

حسگر هواشناسی WXT536 پارامتر های متعددی را اندازه گیری میکند از جمله سرعت باد، فشار هوا، رطوبت محیط، دمای هوا و بارش باران. در مقایسه با حسگر هواشناسی نصب شده بر روی تانک تی 72 اس، این نمونه آمریکایی به مراتب پیشرفته تر و دقیق تر است و پارامتر های بیشتری نیز در اختیار سیستم کنترل آتش قرار میدهد.

دکل هواشناسی بر روی برجک تانک تی 72 اس

دکل هواشناسی و حسگر هواشناسی نصب شده بر بالای آن در تانک کرار

حسگر هواشناسی مولتی پارامتر Vaisala WXT536

  • سیستم تصویربرداری جلو نگر و عقب نگر، چشمان بینای راننده تانک

یکی از سیستم هایی که امروزه برای نصب بر روی ادوات زرهی ارائه میشود، سیستم آگاهی محیطی است. این سیستم شامل مجموعه ای از سیستم های تصویربرداری است که پوشش تصویری کاملی نسبت به محیط پیرامونی تانک فراهم کرده و آگاهی محیطی خدمه را به میزان قابل توجهی افزایش میدهند. سیستم اگاهی محیطی در تانک ها به دو بخش قابل تقسیم است که بخش نخست برای فرمانده و توپچی و بخش دوم برای راننده تعریف میشود.

آنچه که برای راننده در نظر گرفته میشود خود شامل دو سیستم تصویربرداری است که در جلو و عقب شاسی نصب میشوند. این سیستم ها تحت عنوان عقب نگر و جلو نگر مطرح هستند. در ادوات زرهی راننده نسبت به بخش عقبی کور است و راهی برای نظارت موثر به این بخش ندارد. برای بخش جلویی نیز دو راه برای راننده مطرح میشود که راه نخست خروج سر از دریچه و دید مستقیم و راه دوم استفاده از پریسکوپ ها است. سیستم دید جلونگر راه سومی است که پیش پای راننده قرار میگیرد ضمن اینکه با استفاده از سیستم عقب نگر، راننده امکان نظارت موثر بر بخش عقبی تانک در زمان هدایت آن را خواهد داشت که مزیت مهمی است.

سیستم جلونگر که در سمت چپ دریچه راننده نصب شده است

سیستم تصویربرداری جلونگر و عقب نگر راننده در تانک کرار به نظر از نوع سیستم هایی با حسگر تصویربردار دوگانه است که میتواند شامل حسگر CCD در کنار حسگر حرارتی یا IR جهت دید در شب باشد. منطقا سیستم تصویربرداری راننده باید از قابلیت تصویربرداری موثر در طول شب و روز برخوردار باشد و این مسئله میسر نیست مگر با تعبیه سیستم تصویربرداری دوگانه. از این سیستم بعضا تحت عنوان تصویربردار دوگانه IR/EO نام برده میشود و امکان تصویربرداری روزانه و شبانه را دارد.

سیستم تصویربرداری عقب نگر راننده که در میانه دو مخزن سوخت بشکه ای تانک دیده میشود

نمای نزدیک از سیستم تصویربرداری عقب نگر

  • بلوک نظارتی فرمانده، الگوبرداری بی پایان

در تانک کرار بلوک نظارتی تعبیه شده بر دریچه فرمانده تانک، با نمونه مورد استفاده در تانک تی 72 اس تفاوت های قابل توجهی دارد. در اینجا منظور از بلوک نظارتی مجموعه ای است از پریسکوپ ها که امکان نظارت فرمانده از داخل تانک و از طریق دریچه خود را فراهم میکنند. نکته جالب توجه آن است که در طراحی این بخش نیز به صورت مشخص از T-90MS الگوبرداری شده است. در این تانک، طراحان روسی با فاصله گرفتن از طراحی بلوک نظارتی دریچه فرمانده به سبک شرقی، به سمت طرح های غربی رفته و یک بلوک نظارتی و پریسکوپ های متعدد ارائه کرده اند.

در این طرح، به جای یک یا چند پریسکوپ که بر روی حلقه گردان نصب شده اند تا از طریق گردش حلقه بتوانند پوشش کاملی فراهم کنند، تعداد 8 درگاه پریسکوپ به صورت ثابت تعبیه شده است. در تانک کرار نیز 8 درگاه پریسکوپ تعبیه شده که به نظر تنها در 6 الی 7 عدد از آن ها پریسکوپ نصب شده است. دلیل عدم نصب پریسکوپ هشتم که به سمت بخش عقبی تانک است، قرارگرفتن پایه جایگاه تسلیحاتی و کور شدن دید این پریسکوپ میباشد.

نمایی از بلوک نظارتی تعبیه شده بر دریچه فرمانده و نحوه چینش پریسکوپ ها در آن

در این عکس خالی بودن درگاه یکی از پریسکوپ ها مشخص است که به دلیل کور بود دید آن به عقب است

درب تعبیه شده برای دریچه فرمانده شامل دو بخش است که بخش دوم یک صفحه پوشش دهنده است که بر روی درب اصلی نصب میشود و آن را میپوشاند، در عکس فوق نقاط اتصال صفحه مذکور مشخص هستند

نمایی از دریچه فرمانده تانک T-90MS و بلوک نظارتی آن، این بخش دقیقا در تانک کرار الگوبرداری و اجرا شده است

  1. مقوله تحرک

در مقوله تحرک ادوات زرهی، در ابتدا باید معیاری برای تحرک تعریف شود. در بین عوام معیار تحرک عمدتا سرعت ادوات زرهی است. این معیار قطعا اشتباه است و تحرک در ادوات زرهی با سرعت سنجیده نمیشود. معیار اصلی در سنجش تحرک ادوات زرهی و تانک ها، تعیین نسبت قدرت پیشرانه به وزن ادوات است. هر چه در این نسبت عدد بزرگتری حاصل شود، سطح تحرک نیز بیشتر خواهد بود.

این نکته را میبایست مد نظر قرار داد که سرعت در ادوات زرهی سنگین نظیر تانک ها، اگر تا حد مشخصی باشد یک مزیت محسوب میشود و اگر از یک حد بالاتر برود نه تنها مزیت نیست بلکه یک مشکل است. در تانک های امروزی امکان دستیابی به سرعت 100 کیلومتر نیز وجود دارد. به عنوان مثال تانک آبرامز میتواند با بیشینه سرعت 97 کیلومتر بر ساعت حرکت کند اما محدودیت هایی برای سرعت این تانک تعیین شده و بیشینه سرعت حرکت آن در حد مشخصی کاهش یافته است.

وقتی صحبت از یک وسیله نقلیه با وزن 40/50/60 تن به میان می آید، در نهایت یک سرعت بهینه در محدوده 45 الی 50 کیلومتر میتوان تعریف کرد. در این سرعت مسئله کنترل راننده بر روی وسیله و حرکت ایمن آن مطرح میشود. سرعت 50 کیلومتر یک حد مطلوب از سرعت حرکت برای ادوات زرهی سنگین در مسیرهای جاده ای است. اگر مبنا را حرکت در خارج از جاده یا اصطلاحا حرکت آفرود قرار دهیم، سرعت بهینه حتی کمتر هم خواهد شد.

حرکت پر سرعت به صورت آفرود، به اجزای حرکتی تانک از جمله سیستم تعلیق، شنی ها و چرخ های جاده فشار قابل توجهی وارد کرده و موجبات آسیب دیدن هر یک از این اجزا را فراهم میکند. حتی اگر آسیب به صورت لحظه ای وارد نشود، حرکت به چنین صورتی میتواند موجبات فرسودگی زودهنگام در قطعات و اجزای حرکتی را فراهم کند. براساس انچه که گفته شد اگر یک تانک اصلی میدان نبرد بتواند با سرعت 70 کیلومتر حرکت کند این مسئله در عمل مزیت خاصی نیست بلکه مشکل ساز هم میشود.

در محاسبه نسبت قدرت به وزن، دو مولفه مطرح است که یکی قدرت پیشرانه بر حسب اسب بخار و دیگری وزن تانک بر حسب تن است. این نسبت به صورت اسب بخار بر تن بیان میشود و هر چه عدد حاصل از آن بیشتر باشد، ما شاهد سطح بالاتری از تحرک در تانک خواهیم بود. در تانک تی 72 اس، وزن رزمی در حدود 44.5 تن است. وزن رزمی تانک بدون بلوک های زره واکنشگر کنتاکت 1 به حدود 43 تن میرسد.

تانک تی 72 اس به پیشرانه 840 اسب بخاری از مدل V-84 مجهز است که با توجه به وزن تانک، نسبت قدرت به وزن 18.8 اسب بخار بر تن را فراهم میکند. در تانک های امروزی چنین نسبتی گویای سطح متوسطی از تحرک است. در تانک کرار ما شاهد افزایش وزن تا 48.5 تن هستیم و این به معنی افزایش 5.5 تنی وزن نسبت به تانک تی 72 اس بدون بلوک های کنتاکت 1 است (در یک کلام تجهیزات و اجزای نصب شده بر روی تانک تی 72 جهت ارتقا به استاندارد کرار مجموعا 5.5 تن وزن دارند)

در خصوص کرار، نسبت قدرت به وزن و سطح تحرک تانک را بر دو اساس میتوان سنجید که عبارتند از :

  • کرار مجهز به پیشرانه 840 اسب بخاری V-84 (عدم تغییر در پیشرانه نسبت به تی 72 اس)
  • کرار مجهز به پیشرانه 1000 اسب بخاری (ارتقای پیشرانه در تانک کرار به نسبت تی 72 اس)
پیشرانه های سری V از جمله V-46، V-84، V-92 و مدل های انشعابی از آن ها از جمله گزینه های مطرح جهت نصب بر روی تانک های روسی هستند. در عکس فوق مدل V-84MS را ملاحظه میکنید که مدلی بهبود یافته از سری V-84 است
نمونه ای از کرار مجهز به پیشرانه 1000 اسب بخاری

به طور کلی در جریان ارتقای ادوات زرهی در بحث پیشرانه سه راه وجود دارد :

  • استفاده از پیشرانه موجود بدون تغییر که میتواند به دلیل افزایش وزن ناشی از ارتقا موجبات کاهش تحرک شود
  • ارتقای پیشرانه موجود و تقویت آن به منظور دستیابی به توان بالاتر و حفظ تحرک
  • تعویض پیشرانه با نمونه ای جدید و قوی تر به منظور ارتقای سطح تحرک
در ارتقای تانک T-72M توسط صنایع زین الدین سپاه، از روش تقویت و ارتقای پیشرانه استفاده شده و توان پیشرانه 15 درصد افزایش یافته است. اگر پیشرانه 780 اسب بخاری V-46 این تانک را مد نظر قرار دهیم، با افزایش 15 درصدی توان پیشرانه در حدود 897 اسب بخار خواهد بود.

با فرض استفاده از پیشرانه V-84 و عدم تغییر در آن، با وزن 48.5 تن و توان پیشرانه 840 اسب بخار، نسبت قدرت به وزن تانک کرار در حدود 17.3 اسب بخار بر تن خواهد بود که کاهش 7.9 درصدی نسبت قدرت به وزن نسبت به تی 72 اس را نشان میدهد. چنانچه پیشرانه 1000 اسب بخاری را برای تانک کرار در نظر بگیریم، نسبت قدرت به وزن، 20.6 اسب بخار بر تن خواهد بود. در این حالت بهبود 9.5 درصدی نسبت قدرت به وزن تانک کرار نسبت به تی 72 اس را شاهد خواهیم بود.

  • گزینه هایی که میتوان در حوزه پیشرانه برای تانک کرار متصور بود

در حال حاضر تنها دو گزینه پیشرانه 840 (مورد استفاده در تانک تی 72 اس) و 1000 اسب بخاری برای تانک کرار مطرح است. البته این دو مورد تنها گزینه های ایران نیستند. بر روی کاغذ ما امکان تامین انواعی از پیشرانه های دیزل از جمله سری V-92 روسی را نیز داریم. مسئله ای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد آن است که تعویض پیشرانه و ارتقای توان از یک سطح مشخص به بعد باید همراه با تغییر در جعبه دنده و نصب یک جعبه دنده جدید باشد. نمیتوان یک موتور 1200 اسب بخاری را با جعبه دنده تانک تی 72 اس به صورتی موثر هماهنگ نمود.

وقتی صحبت از تعویض جعبه دنده همراه با پیشرانه مطرح باشد، سطح تغییر به میزان قابل توجهی افزایش میابد و در کنار آن هزینه کار نیز بالا خواهد رفت. باید به این مسئله توجه داشت که هر پیشرانه و هر جعبه دنده ای برای تانک مناسب نیست و در کنار مولفه ای همچون توان خروجی موتور، گشتاور و ……. میبایست به مواردی همچون ابعاد موتور و جعبه دنده، سیستم خنک کننده مناسب و ابعاد این سیستم و …….. نیز توجه داشت.به عنوان مثال در برخی از پیشرانه های دیزلی با توان بالا، نیازمند نصب رادیاتورهای بزرگ هستیم که ممکن است در محفظه موتور تانک فضای کافی برای نصب آن ها وجود نداشته باشد.

یکی از مسائلی که بعضا مطرح میشود، استفاده از پیشرانه هایی است که تاکنون در کشور ارائه شده از جمله نمونه 1300 اسب بخاری که تحت عنوان پیشرانه دیزلی ملی مطرح است. این پیشرانه در اصل برای صنایع ریلی و دریایی کاربرد دارد و صد البته صرفا در حرف ملی است. پیشرانه مذکور الگوبرداری از مدلی از پیشرانه دیزلی صنایع MTU است. کشور ما در حوزه موتور دیزل و دیزل سنگین اکیدا یک الگوبردار است و هیچ طرح مستقلی ارائه نکرده است. این مسئله در حالی است که در کشور ما توان بلقوه ای برای طراحی و تولید موتور دیزل وجود دارد و آزمایشگاه های پیشرانه مجهزی در کشور تاسیس شده است.

اینکه ما یک پیشرانه 1300 یا 1500 اسب بخاری ارائه دهیم به تنهایی جهت تامین نیاز زرهی کفایت نمیکند. مسئله صرفا توان پیشرانه نیست و باید به مسائل دیگری نیز توجه داشت. به عنوان مثال پیشرانه 1300 اسب بخاری ملی از جهت ابعاد مناسب نصب بر روی تانک نیست. این پیشرانه بیش از حد بزرگ است و این مسئله را باید مد نظر داشت که صرفا پیشرانه درون محفظه موتور تانک نصب نمیشود و دیگر اجزا از جمله جعبه دنده اصلی، ورودی هوا و سیستم فیلتراسیون آن، سیستم خنک کننده و برخی دیگر از تجهیزات پشتیبانی عملکردی پیشرانه نیز میبایست در کنار آن قرار بگیرند.

مسئله دیگر، طراحی سیستم های جانبی و پشتیبان موتور متناسب با کاربری آن در حوزه زرهی است. سیستم خنک کننده یک موتور دیزلی در کاربری دریایی یا ریلی با نمونه مورد استفاده در حوزه زرهی میتواند به کلی متفاوت باشد. پیشرانه دیزلی در هر حوزه نیازمند استاندارد های خاص خود است. مسئله دیگر تامین جعبه دنده مناسب برای چنین پیشرانه ای است. جعبه دنده ای که نه فقط با پیشرانه که باید با جعبه دنده های ثانویه یا جعبه دنده های سیاره ای تانک نیز قابل تطبیق باشد. الگو برداری از پیشرانه های سری V-92 روسی به مراتب بیش از امثال پیشرانه ملی 1300 اسب بخاری میتواند ما را به سر منزل مقصود برساند.

پیشرانه 1300 اسب بخاری که به اصطلاح ملی نامیده میشود و برای حوزه ریلی ارائه شده است، این پیشرانه از مشخصه های لازم جهت استفاده در ارتقای تانک تی 72 برخوردار نیست
  • وضعیت تانک کرار در حوزه تحرک در مقایسه با دیگر تانک ها

بد نیست در قالب نمودار هایی به بررسی و مقایسه سطح تحرک تانک کرار و نسبت قدرت موتور به وزن آن با دیگر تانک های مطرح دنیا بپردازیم. در این میان به نکات ذیل میبایست توجه شود :

  • مبنای مقایسه، تانک کرار مجهز به پیشرانه 1000 اسب بخاری است
  • منظور از تانک T-72B3 UBKH همان تانک T-72B3 Mod 2016 است
  • منظور از چیفتن 840، نمونه ارتقا یافته تانک های چیفتن نزاجا مجهز به موتور 840 اسب بخاری V-84 است
  • نسبت قدرت به وزن 17 الی 20 اسب بخار بر تن، تحرک در سطحی متوسط و بیش از 20 بیانگر تحرک بالا است

  1. فضای ذخیره سازی، سوالات بی پاسخ

در بخش فضای ذخیره سازی تانک، دو مورد قابل بحث وجود دارد که عبارتند از :

  • محفظه اضافه شده به برجک
  • فضای ذخیره سازی بخش انتهایی و کناره عقبی برجک

برجک تانک کرار را میتوان به سه بخش کلی تقسیم کرد. بخش نخست سازه اصلی برجک است و بخش دوم محفظه اضافه شده به عقب برجک و در نهایت بخش سوم فضای ذخیره سازی عقبی است که در قالب سبد های فلزی تعبیه شده است. دو بخش اضافه شده به عقب برجک در حدود 35 درصد از طول برجک را شامل میشوند (در کنار زره قفسی نصب شده بر پشت برجک)

محفظه اضافه شده به عقب برجک تانک کرار

پیش از اینکه به سراغ بررسی محفظه اضافه شده به پشت برجک برویم بد نیست مسائل و مواردی را مرور کنیم. در تانک تی 72 اس و به طور کلی مدل های مختلف تی 72، بخش عمده مهمات به صورت پرتابه و خرج پرتاب در سینی سیستم بارگذار خودکار نگهداری میشود. در کنار آن، مقادیری مهمات ذخیره نیز در بخش های دیگری از شاسی ذخیره میشوند. این بخش ها شامل مخازن سوخت است که از کاربری دوگانه برخوردارند. این مخازن داخلی که در درون شاسی قرار دارند، هم مخزن سوخت هستند و هم قفسه مهمات.

نمونه ای از مخزن سوخت/قفسه مهمات در بخش شاسی تانک تی 72

اما چرا این مطالب مطرح شد؟ یکی از راه هایی که میتوان از طریق آن، حجم مهمات ذخیره سازی شده در شاسی تانک را کاهش داده و احتمال هدف قرار گرفتن مهمات در آن را به میزان حداقل رساند، بخش عقبی برجک است. با استفاده از محفظه ای ایزوله که از فضای سرنشین دار برجک جدا شده، میتوان مقادیر قابل توجهی از مهمات ذخیره درون شاسی را به پست برجک منتقل نمود و احتمال انفجار مهمات به دلیل هدف قرار گرفتن شاسی را کاهش داد.

محفظه ذخیره سازی مهمات در تانک T-90MS، این محفظه از طریق درب هایی که در بخش فوقانی آن ها نصب شده امکان ذخیره سازی مهمات را فراهم میکنند و صرفا از خارج از تانک در دسترس است و هیچگونه ارتباط داخلی به برجک ندارد.

در تانک کرار نیز مشابه تانک T-90MS شاهد محفظه ای با سه درب دسترسی فوقانی هستیم که به نظر به فضای داخلی تانک نیز ارتباطی ندارد و صرفا از روی برجک در دسترس است. فضای داخلی محفظه نیز از طریق دیواره هایی جدا شده است و یکپارچه نیست. در خصوص این محفظه که یکی از بخش های ذخیره سازی تانک محسوب میشود چند سوال بی پاسخ وجود دارد.

اولین سوال این است که آیا این محفظه برای افزایش میزان ذخیره سازی مهمات مورد استفاده قرار میگیرد یا برای انتقال مهمات ذخیره شده شاسی به عقب برجک استفاده خواهد شد؟ این مسئله میتواند در سطح حفاظت از مهمات تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. در تانک T-90MS محفظه بخش عقبی برجک مشخصا برای کاهش تعداد مهمات ذخیره شده در برجک مورد استفاده قرار میگیرد و نه برای افزایش ظرفیت ذخیره سازی در کلیت.

دومین سوال به دلیل عدم قفسه بندی فضای داخلی محفظه پشت برجک تانک کرار مطرح میشود. برای ذخیره سازی مهمات معمولا این فضا قفسه بندی شده و مهمات درون بخش های قفسه قرار میگیرند. با توجه به عکس های این قسمت از تانک کرار، خبری از قفسه بندی برای مهمات نیست. در اینجا این سوال مطرح میشود که محفظه عقبی برجک ممکن است جهت ذخیره سازی موارد دیگری به جز مهمات نیز مد نظر باشد؟ چرا که برای مهمات قفسه بندی مشخصی ندارد.

به هر صورت با وجود سوالات بی پاسخ، میتوان اینگونه احتمال داد که کاربرد اصلی محفظه عقبی برجک در تانک کرار ذخیره سازی مهمات و افزایش سطح حفاظت در ذخیره سازی مهمات است هر چند برای این احتمال مدرک محکمی در دست نیست

نمای فوقانی از محفظه عقبی برجک تانک کرار و درب های دسترسی به فضای داخلی آن. دو عدد از درب ها به یکدیگر متصل بوده و باز شدن هر یک موجب باز شدن دیگری میشود

نمای داخلی محفظه عقب برجک تانک کرار، همانطور که دیده میشود فضای داخلی با دیواره جدا شده و به چند قسمت تقسیم شده است. در ضمن اینکه از قفسه بندی برای قرارگیری مهمات در درون محفظه خبری نیست
دو فضای ذخیره سازی در عقب برجک تانک کرار در قالب سبد های فلزی
  1. سیستم روشنایی

در اینجا منظور از سیستم روشنایی، بخش خارجی آن و مشخصا چراغ های جلوی تانک است. در این بخش نیز ما شاهد الگوبرداری از T-90MS هستیم که در دو بخش صورت گرفته است. بخش نخست استفاده از چراغ های LED و بخش دوم طراحی قاب چراغ ها که با نمونه روسی شباهت زیادی دارد. در ادوات زرهی، انواع چراغ ها را میتوان در سیستم روشنایی داخلی و خارجی به کار گرفت که یکی از آن ها که استفاده از آن به شکل روزافزون در حال افزایش است، چراغ های LED است. مهمترین مزیت این چراغ ها مصرف پایین آن ها است و صد البته معایبی نیز دارند.

آب بندی قاب چراغ ها در تانک کرار جای سوال دارد به ویژه از جهت کیفیت ساختی که شاهد آن هستیم
در تانک کرار نسبت به T-90MS یک تفاوت مهم در بخش چراغ های جلو وجود دارد و آن نحوه نصب چراغ ها است. در تانک روسی چراغ ها بر روی بلوک زره واکنشگر نصب شده اند و دارای شبکه محافظ هستند. بدین صورت پوشش بخش جلویی شاسی حتی در قسمت زیرین چراغ ها نیز توسط زره واکنشگر تامین شده است. چنین مسئله ای را در تانک کرار شاهد نیستیم و بخش زیرین چراغ ها، پایه نگهدارنده وجود دارد و خبری از پوشش با زره واکنشگر نیست
  • جمع بندی و سخن آخر

تانک کرار را میتوان یک نمونه ایرانی از طرح T-90MS روسی دانست، نمونه ای که البته کیفیت و برخی ویژگی های نمونه روسی را ندارد. به هر صورت از ایران انتظار نمیرود که در حوزه زرهی محصولی ارائه دهد که هم سطح و برابر با محصولات کشوری همچون روسیه باشد که بیش از 100 سال در حوزه زرهی سابقه داشته و از کشورهای صاحب سبک و فناوری است. با این وجود کرار همچنان ارتقای شاخصی برای تی 72 محسوب میشود و از این جهت قابل قبول است.

آیا کرار به تنهایی میتواند تحولی در حوزه زرهی نیروهای مسلح ایران باشد؟ مشخصا پاسخ منفی است. زرهی زنجیره ای است از عناصر و اجزای مختلف که تانک اصلی میدان نبرد تنها یکی از اجزای آن است و یکی از حلقه های زنجیر. کرار به تنهایی نقطه تحول زرهی ایران نیست اما در بخش تانک های اصلی میدان نبرد ما میتواند موجبات تحول باشد. برای اینکه زرهی ایران متحول شود ما نیاز به کارهای به مراتب گسترده تری داریم. زمانی که ما در کنار کرار قرار است از نفربر BTR-60 و BMP-2 استفاده کنیم، نمیتوانیم ادعای تحول در زرهی را داشته باشیم.

تحول زمانی رخ میدهد که زنجیره ای از محصولات نوین در بخش زرهی ارائه و تولید شود. به عنوان مثال وقتی تانک آرماتا ارائه میشود، در بخش پلتفرم زرهی چرخ دار شاهد ساخت بومرنگ هستیم و خودروی رزمی پیاده نظام کورگانتس 25 ارائه میشود. این یعنی تحول در زرهی روسیه (البته در صورت تولید انبوه). چنین حرکتی در نیروهای مسلح ما نیز لازم است تا بگوییم در این بخش تحویلی رخ داده است.

آیا کرار به تنهایی پاسخگوی نیاز ها و الزامات روز خواهد بود؟ پاسخ باز هم منفی است. این تانک در بهترین حالت یک نمونه ارتقا یافته از تی 72 است که برخی مشکلات پایه ای تی 72 را با خود دارد و بر طرف نکرده است. برای پاسخگویی به تحولات حوزه زرهی، ما نیازمند ارائه طرح دیگری هستیم که خارج از چهارچوب ارتقا مطرح شود و ارائه یک طرح از پایه جدید باشد.

نوشته های مشابه

‫34 نظرها

  1. باید از نظر دفاعی و نظامی خیلی پیشزفت کنیم تا هیچ احمقی جرات حمله به ایران نداشته باشد باید دائما موشک بسازیم اونهم از هر نوعش و به دنیا نشون بدیم موشک های کروز و …………………….. تانک هم خیلی در جنگ مهمه پهپاد هم خیلی مهمه زنده باد ایران ایران بیشه شیران

  2. سلام.وقت به خیر.مطلب کامل و فوق العاده ای بود و ممنونم که بدون دخالت احساسات،تنها مطلب مفید درباره ی این تانک رو نوشتید!یک سوال داشتم.این که ارتقا تانک t72 به کرار به این معناست که به تعداد تانک های ما اضافه نمیشه یا توانایی تولید صفر تا صد این تانک ها در ایران هست؟چند بار خبر الحاق قریب الوقوع این تانک رو دادن ولی نتیجه ای حاصل نشده.به نظر شما حد اکثر چند تانک کرار تحویل نیروهای مسلح میشه؟بازم ممنون

    1. سلام خوب در مرحله اول اگر قرار کاری بشه ارتقا تانک های موجود است که والا همین هم فعلا به شکل عملیاتی نشده

      1. سلام آقای تارخ نظر شما درباره اینکه ایران همه ی تانک هاشو با تی ۹۰ مدل صادراتی و تی ۱۴ ارماتا تعویض کنه چیه

          1. سلام،آقا تارخ کرار هم به سرنوشت ذوالفقار 3 دچار شد؟
            به نظر شما کرار با نسخه های آخر تی 90 قابل مقایسه هست؟یعنی اگر فراگیر بشه میتونه مارو از تانکی مثل تی 90 بی نیاز کنه؟

          2. سلام کرار ارتقا روی تی72 است رو چه حساب نه با نسخه های اولیه بلکه نسخه های اخر تی90 باید قابل قیاس باشد

    2. ساخت یک تانک ار صفر تا صد برای ایران امکان نداره و تمام تبلیغاتی هم که در مورد ساخت تانک در داخل کشور میشه ارتقاعاتی هست که روی تانکهای موجود اونم به تعداد انگشت شمار انجام میشه.همین ارتقای کرار هنوز به شکل واقعی و عملیاتی اتفاق نیفتاده و فقط چند نمونه ساخته شده.

  3. سلام به نظرم مطالب سایتتون رو مختصر و مفید بنویسین زیاد طولانیه نمیشه همرو خوند.

  4. اگر میخواهند از چیزی تقلید کنند حداقل از بهترین ان تقلید کنند منظورم تانک ارماتا است که ارزش سرمایه گذاری داشته باشد

    1. اولا ایران این تانک رو تولید نمیکنه داره تانکهای موجود رو ارتقا میده.دوما ارماتا هنوز داخل خود روسیه در حال توسعه و ساخت اولیه هستش و عملیاتی نشده.چطور چیزی که هنوز خود ارتش روسیه در اختیار نداره ما از روش بساریم اونم بدون هیچ الگو و طرحی. سوما ایران تکنولوژی ساخت تانکی مثل همین تی ۷۲ رو هم نداره حتی اگر نقشه های ساختش رو در اختیار داشته باشه.
      خیلی خوبه کمی تفکر کنیم و بعد حرفی رو بزنیم.

    1. سلام در نهایت ارتقا تی72 های موجود به کرار خودش امتیاز بزرگی برای ما است

  5. سلام جناب تارخ توپ تی 72 با توپ تی 90 چه تفاوت هایی دارد ؟
    آیافقط مهماتشان فرق میکندیا انکه توپ تی 90 برتری های دیگری هم دارد؟

    1. سلام توپ یکی است ولی مدل نصب شده روی تی90 بالاتر است که در نتیجه مهماتهای بهتری میتونه شلیک بکنه

  6. با عرض سلام
    میخواستم بدانم که آیا سیستم کنترل آتش کرار با تانک آلتای قابل مقایسه است؟

        1. آیا ساخت یا خرید گلوله های اورانیومی برای ایران مشکلی از نظر حقوقی سیاسی ایجاد نمیکند؟؟

  7. با سلام حمید اقا ایا کرار ارتقا جدید داده شده چون مصاحبه میخوندم که فرمانده ارتش گفته این تانک که بیش از ۱۰ آپشن از تانک‌های روز دنیا جلوتر است ایا این درسته واقعا تایید میکنید این حرف بر اساس تجربیات واطلاعات خودتون لطفا پاسخ بدید

  8. استاد تارخ به نظر شما ایران این سلاح هایی که رونمایی میکنه به تولید انبوه میرسونه؟ مثلا تانک کرار همون سال که رونمایی کردن خط تولید انبوه هم نشون دادن ولی هنوز عملیاتی نشده.

    1. سلام خوب کرار اول ارتقا بود دوم نگاه کنید تولید انبوه معنی مشخصی دارد اینگه چنتارو تولید تولید و یا ارتقا بدید تولید انبوه نمیشه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن