خودروی زرهی ام 1117 کماندو( گاردین )
خودروی زرهی ام 1117 کماندو( گاردین )
خودروی زرهی ام 1117 کماندو( گاردین )
مینا گلرو
خودروی ام ۱۱۱۷ یک خودروی زرهی 4×4 میباشد کهدر کمپانی تکسترون مارین بر اساس یکی از خودروهای تولیدی کمپانی کادیلاک دوج که بعدها در کمپانی تکسترون ادغام شد جهت خدمت در ارتش و گارد ملی ایالات متحده طراحی و توسعه یافت و بعنوان یک خودروی چند منظوره و حاملی کارامد برای انواع تسلیحات تولید شد و سپس در نسخه های بعد هم بعنوان یک نفربر زرهی مسلح ارتقا یافت
کمپانی کادیلاک یک شرکت خودروساز و پیمانکار نظامی است که انواع برجکهای نظامی دریایی و زمین پایه ، بخشهای مختلف کشتی و شناورهای کوچک نظامی و خودرو های زرهی را تولید میکند بخش نظامی این شرکت در سال 1994 در شرکت تکسترون مارین ادغامشد
شرکت تکسترون خود یک شرکت پیمانکار نظامی فعال در عرصه هوایی است امروزه این کمپانی سازنده خودروهای زرهی M-1117 گاردین ,انواع مشتقات خودروی کماندو، لوازم یدکی خودروی زرهی VF-105 ، لندینگ کرافت جهت نیروی دریایی
قایق های گشت ساحلی P-47 و قایق های موتوری لاستیکی است و دفتر مرکزی آن در شهر اسلیدل ،ایالت لوئیزیاناست
در اوایل دهه1980 کمپانی کادیلاک ایالات متحده دست به توسعه یک خودروی زرهی زد که مفاهیم جدیدی از یک زره پوش ارائه داد این خودرو در اغلب بخش ها دارای فن اوری جدیدی بود که از ان به بعد به یک استاندارد در ساخت نفربر ها و خودروهای زرهی تبدیل شد این خودرو که کماندو نام داشت بعنوان یک خودروی پیشقراول و شناسایی توسعه یافته بود لذا درعین استحکام باید تحرک زیادی هم داشت به همین دلیل برای اولین بار در بدنه خودرو از زرهی از الیاژ استیل که در واقع نوع آلیاژ فولاد ترکیبی است استفاده شده بود تا قبلا از ان ساخت زره از الیاژ های سبکی مانند آلومینیوم انجام گرفته بود ولی آلومینیوم اگرچه وزن بسیار سبکی داشت و کمک زیادی به کاهش وزن خودرو میکرد ولی در عین حال فلز نرمی بود و چندان حفاظت قابل قبولی ارائه نمیکرد ونهایتا 10 میلیمتر زره الومینیومی میتوانست خودرو را در برابر گلوله سلاح های سبک محافظت کند ولی در این خودرو از آلیاژ فولاد ترکیبی یا استیل استفاده شد و نتیجه بسیار درخشان بود در عین اینکه وزن ان بسیار سبک تر از فولادمعمولی بود ولی از نظر مقاومت در یک سطح بودند ، در عین حال بدنه دارای شیب زیادی بود و ارتفاع پایین خودرو در کنار شیب بدنه ان را بسیار زشت و نامتعارف کرده بود ، ولی بعدها اثبات شد خودرو هایی که دارای ارتفاع کمی هستند به سهولت قادر به پنهان کردن خود و سنگر گرفتن هستند و شیب بدنه هم مقاومت زره را بیشتر میکند و با منحرف کردن موج انفجار بخش اعظم ضربه ان را منحرف میکند و گلوله سلاح هم در برخورد به زره شیب دار کمانه میکردند
در کل خودروی کماندو علیرغم شایستگی بالای خود ولی توفیق زیادی نیافت زیرا نیروهای نظامی یک جیب نظامی مانند هاموی را با یک زره سبک به یک خودروی زرهی گرانقیمت ترجیح میدادند و از طرفی امرپ ها هم پا به میدان رقابت گذاشته بودند در اواخر دهه 1980 کمپانی کادیلاک سعی کرد نسخه ای پیشرفته تر از خودرو معرفی کند تا بتواند دوباره برای ان بازاریابی کند ولی برخی مسائل از جمله مشکلات مالی شرکت این طرح را با مشکل مواجه کرد زیرا این خودرو از ابتدا با سرمایه داخلی شرکت طراحی و توسعه یافته بود از سوی دیگر ارتش ایالات متحده پس از بررسی خودرو کماندو و رقیب آن و پس از یک رقابت بین این خودرو و رقیب ان که یک نسخه ارتقا یافته از جیپ هامویی با نام M-1114 بود (خانوادنه و ام 1113 , ام ۱۱۱۴ ، ام ۱۱۱۶ و ام ۱۱۴۵ بود که همگی از جیپ هامویی مشتق شده بودند ) بود و از جیپ هامویی توسعه یافته بود اگرچه در هیچکدام از ویژگی ها فنی حتی در حد ام 1117 هم نبود ولی در نهایت تنها بخاطر تنها ویژگی برجسته ان موفق به شکست ام -۱۱۱۷ شد و ارتش خودری کماندو را کنار گذارد بصورت خلاصه ام 1114 بر اساس شاسی ام ۱۱۱۳ طراحی شده بود ولی بخاطر اینکه نسخه زرع پوش خودرو بود در بخش شاسی و سیستم تعلیق تقویت شده بود که وزن اضافه تر خودرو باعث فشار بر شاسی و سیستم تعلیق خودرو نشودو یک موتور بزرگتر و قویتر نیز روی خودرو نصب شده بود ام 1114 از یک موتور دیزل ساخت کمپانی دیترویت دیزل بود و یک موتور چهار سیلندر مجهز به توربو شارژ بود که حداکثر 190 اسب بخار قدرت فراهم میکرد و به یک گیربکس اتوماتیک متصل بود و قدرت به چهار چرخ منتقل میشد و تحرک نسبتا قابل قبولی داشت البته در حالی از موتور 190 اسب بخاری استفاده میکرد که وزن خودرو 3/2 تن بود ولی در کماندو یک موتور 260 اسب بخاری روی خودرو نصب بود در حالیکه وزن خودرو 13 تن بود ولی با این وجود در جاده سرعت ام1114 حداکثر 90 کیلومتر و سرعت خودروی کماندو105 کیلومتر بود و برد خودرو کماندو بدون سوختگیری مجدد هم نزدیک به دو برابر برد خودروی ام 1114 بود در بخش سیستم سلاح هم بدلیل قدرت بالاتر حمل محموله کماندو از برجک بسیار بزرگتری بهره میبرد و میتوانست طیف وسیع و متنوعی از تسلیحات را حمل کند از توپ 105mm تا توپ 30 , 20 و در کل امکان نصب هر برجکی روی کماندو وجود داشت ولی رقیب بدلیل محدودیت در حمل محموله چنین امکانی را نداشت در سیستم زره هر دو خودرو دارای زره مدولار بوده ولی با این تفاوت که هامویی خود زره پوش نبود و تنها با نصب کیت های زرهی چنین قابلیتی را پیدا میکرد ولی کماندو دارای یکبدنه مقاوم بود که با زره اصلی خودرو از روبرو در برابر اتش 12/7 م م و از کناره ها تا اتش 7/62 دارای مقاومت بود و با نصب بلوک های زرهی جدا شونده خودرو از طرفین در برابر اتش 14/5 میلیمتری و از روبرو تا اتش توپ 25 میلیمتری مقاومت میکرد این در حالی بود که رقیب تنها در صورت نصب کیت های زرهی که 500 کیلوگرم وزن اضافه به خودرو تحمیل میکرد در برابر آتش مسلسل های 5/52 و 7/62 و ترکش پرتابه های خمپاره ای و توپخانه ای مقاوم میشد
در کف خودرو هم کماندو بشکل شیب دار طراحی شده بود و همچنین از کف دو جداره بهره میبرد که در برابر 12 کیلوگرم تی ان تی در برابر بمب های جاده ای و مین مقاوم بود ولی این رقم برای زره پوش هامویی 1 کیلوگرم تی ان تی مین و 1/5 کیلوگرم تی ان تی بمب جاده ای بود که بهیچوجه قابل قیاس نبودند ، زره پوش هامویی بخش اعظم آسیب پذیری بخاطر وزن سبک خودرو و نوع طراحی کف خودرو بود که بشکل دیگر وانت ها طراحی شده بود و موج انفجار بیش از 1/5 کیلوگرم تی ان تی خودرو را بسمت بالا پرتاب میکرد اغلب فیلمها بخوبی نشان میدهد که هامویی پس از انفجار بمب های جاده ای قوی بیش از بیست متر بشکل عمودی پرتاب میشود ولی در کماندو کف شیب دار خودرو بخش اعظم موج انفجار و قدرت ان را به دو طرف خودرو منحرف میکند ، کف خودرو هم دو جداره است و در بخش میانی دو قسمت با بلوکهایی که از جنس لاستیک فشرده است پوشانده شده که که از عبور بخش اعظم شوک و ضربه ای که حاصل از برخورد موج انفجار با کف خودرو است جلوگیری و ان را بسمت کف خودرو دفع میکند امروزه در لایه میانی زره های جدید تانک هم از این نوع لاستیک نصب میشود که وظیفه ان ممانعت از عبور تنش و شوک ناشی از برخورد موج انفجار با بدنه است این موج در زره های فولادی باعث خرد شدن سطح روی زره میشد و پس از خرد شدن تکه های کوچکی از ان بشکل ترکش جدا و به اطرف پرتاب میشد که حتی برخورد انها میتوانست سبب مرگ خدمه شود ولی این لایه لاستیک بخوبی با تنش ناشی از موج مقابله و با جنس انعطاف پذیری که دارد بخوبی ان را دفع میکند ، صندلی ها هم دارای ویژگی جذب انرژی و شوک های ناشی از انفجار هستند نوع طراحی کف خودرو در کنار وزن سنگین خودرو سبب شده که حتی انفجار یک بمب 12 کیلویی در زیر خودرو در بدترین وضعیت احتمال دارد خودرو را به یک سمت واژگون کند که حتی در این صورت بدلیل تجهیز خودرو به یک وینچ بازیابی بسهولت و بدون کمک خودروی دیگری میتواند دوباره به روی چهار چرخ بازگردد و نهایتا در توان تحرک کماندو بخاطر بهره بردن از چرخ های بزرگتر و دو گیره هیدرولیک که علاوه بر سیستم تعلیق از کنارها خودروبه کابین و شاسی متصل است و فشارها و شوک های حرکتیکه از طرفین بر یخش عقب خودرو وارد میشود را محدود میکند که تاثیر فوق العاده ای در ناهمواری های صخره ای دارد علاوه بر ان یک سیستم قفل محورها که روی دیفرانسیل قرار گرفته و وظیفه ان قفل جداگانه هر کدام از محورها و انتقال تمام قدرت موتور به محور دیگر است که بطور مثال اگر یک چرخ در لجن گیرکند قفل محور چرخ گیر افتاده را قفل میکند و این سبب میشود که محور دیگر که در گیر با جاده است بسهولت خودرو را بیرون میکشد دیکر وظیفه ان در جا دور زدن خودرو بدون حرکت به جلو یا عقب است که شباهت بسیاری به زره پوش های شنی دار دارد یعنی با قفل دو چرخ یک طرف خودرو و حرکت دو چرخ سمت دیگر خودرو براحتی در جای خود دور میزند البته انجام این مانور باعث استهلاک بالایی در لاستیک ها و برخی قطعات میشود و تنها در مواقع اضطراری توصیه شده است
علیرغم تمامی این برتری ها ولی در نهایت از زره پوش هامویی شکست خورد و طرح رها شد زیرا تنها ویژگی برتر جیپ ام 1114 قیمت خودرو بود که140000 دلار در برابر هر واحد خودروی کماندو با قیمت 800000 دلار هرچند که با احتساب هزینه های جانبی ، پشتیبانی ، مهمات و غیره بهای هر زره پوش هامویی در زمانیکه عملیاتی شدن هر دستگاه 220000 هزار دلار برآورد شده بود ولی برای کماندو بالای یک میلیون دلار میشد بطوریکه کلمبیا برای 28 دستگاه خودروی کمانده 34 میلیون دلار پرداخت نمودو هر خودروی کماندو بهایی برابر با پنج زره پوش هامویی داشت و فرماندهان ترجیح دادند یک زره پوش سبک و ارزان در تیراژ بالا خریداری کنند تا یک زره توانا ولی گرانقیمت در نهایت جیپ m-1114 برنده شد و رقیب ان ترجیح داد یک نسخه زره پوش از جیپ هامویی به همین دلیل طرح کلا رها شد
اشتباه بزرگی که بزودی تاوان ان را با بالا رفتن تلفات انسانی پرداخت کردند
موضوع این بود که فرماندهان امریکایی بیشتر روی مقاومت بدنه تمرکز کرده و اینگونه نتیجه گیری کرده بودند که در نبرد نامتقارن تهدید خودرو ها بیشتر توسط مسلسل ها و انواع راکت اندازها هست که ترکش انها چالش اساسی خودرو هست ولی واقعیت این بود که در عراق و افغانستان چالش خودرو ها اصلا زره بدنه نبود زیر خودرو ها بشکل کاروانی حرکت میکردند و به ندرت مورد حمله مستقیم قرار میگرفتند ولی بمب های جاده ای بلای جان نیروهای امریکایی بود جالب اینکه بلغارستان که از خودروهای زرهی 8×8 پتریا ساخت فنلاند بهره میبرد اگرچه در مواردی مورد حمله با بمب های جاده ای قوی قرار گرفت ولی دستکم تلفات جانی نداشت ولی خودروهای هامویی به ارابه مرگ سربازان امریکایی تبدیل شده بود و نهاینا با توجه به افزایش غیر قابل اغماض تلفات انسانی فرماندهان امریکایی مجبور شدند بازهم بسراغ طرح کمپانی تکسترون مارین ( کنسرسیومی است که پس از ادغام بخش خودرو سازی نظامی کمپانی کادیلاک دوج در شرکت تکسترون در سال 1994 تشکیل شده بود )بروند که البته همان زمان در مراحل نهایی ورود به خط تولید بود ولی نه برای ارتش بلکه برای …….
در واقع اتفاق جدیدی بار دیگر با عث جان دادن دوباره به این کادیلاک شد و آن ورود آمریکا به جنگ عراق و افغانستان بود که لزوم به خدمت گرفتن یک خودروی چالاک و زره پوش سبک را برای حفاظت از جان سربازان ضروری میکرد ولی در نهایت ارتش خودروی زره پوش شده مشتق شده از هامویی را ترجیح داد و زمانیکه پروسه در حال پیوستن به تاریخ بود ، پلیس مرزی ایالات متحده وابسته به گارد ملی بدنبال خرید یک خودروی زره پوش سبک جهت گشت های مرزی نیروهای مرزبانی خود بود و کرد و کماندو تنها طرح موفق و تست شده ای بود که امکان توسعه خودروی جدیدی از ان وجود داشت و همانگونه که پیش بینی میشد از نظر زمان و هزینه برتری مطلقی بر رقبایی که انها نیز از طرف برخی کمپانی ها معرفی شدند درست در حالیکه خودرو در حال رفتن به خط تولید برای پلیس مرزبانی بود ارتش هم دست به خرید خودرو زد و ارتش ایالات متحده یک سفارش 2058 دستگاهی از این خودرو داد واگرچه قرار بود گارد ملی هم جداگانه سفارشی دهد ولی بدلیل خروج بخش اعظم نیروهای امریکا از عراق و افغانستان اغلب این خودرو ها به انبار ارتش منتقل شد و دولت فدرال ترجیح داد گارد ملی از مازاد خودروهای ارتش استفاده کند
در سال 2020 هم ایالات متحده 1200 دستگاه از خودرو های زرهی مازاد خود را در قالب یک توافقنامه نظامی به یونان وواگذار کرد که بخشی از بهای کل از محل کمکهای نظامی امریکا به متحدان این کشور در ناتو تامین گردید
بررسی خودرو
این خودرو زرهی از تحرک بسیار بالایی برخوردار است و یکی از ویژگی های برجسته های آن تحرک فوق العاده بالای آن است زیرا یکی از ماموریت های مهم که برای آن در نظر گرفته شده ماموریت شناسایی و جابجایی نیروهای نظامی است
خودرو از توان چند منظورگی کامل برخوردار و قادر به انجامطیف گسترده ای از ماموریت ها است
خودرو از نظر ظاهری شباهتهایی به خوودروی وی اف ۱۰۵ دارد و علاوه بر ارتفاع پایین ، بدنه کاملا شیب دار است که باعث بالاتر رفتن مقاومت زره میشود
از این خودرو بعنوان یک حامل بسیار کارآمد و مناسب نام میبرند که میتوان طیف وسیعی از تسلیحات را روی آن نصب نمودو با هر نوع سلاحی یکپارچه میشود و تمامی تسلیحاتی که روی وی اف ۱۰۵ نصب میشد روی ام ۱۱۱۷ هم فابل نصب است از جمله نسخه ای که بعنوان زره کوب و پشتیبانی آتش قادر به نصب توپ 105 میلیمتری با قابلیت نفوذ در ۵۰۰ میلیمتر زره فولادی است
یکی از تفاوت های عمده خودروی ام 1117 با خودروی V-105 کماندو این است که در طراحی ام – 1117 تمرکز زیادی بر مقاومت خودرو بر بمب های کنار جاده ای و مین ها شده لذا بخوبی کف خودرو که بشکل V طراحی شده بخوبی در برابر انجار مین های کنار جاده ای تا 12 کیلوگرم تی ان تی مقاومت دارد و تفاوت بعد نحوه قرار گیری موتور است که در ام ۱۱۱۷ در عقب خودرو ولی در وی اف ۱۰۵ در جلوی خودرو نصب شوه بود
سیستم تعلیق در خودرو پناماتیک بوده و مجهز به کمک فنر هیدرولیک است ، در بخش عقب دارای دو بازوی کمکی است که فشارهای جانبی را دریافت و مهار میکند که همین مسئله باعث حرکتی نرم تر خصوصا در مناطق ناهموار و پر از دست انداز میشود.
هر دو محور جلو و عقب مجهز به دیفرانسیل برای انتقال قدرت به چرخها است اما دیفرانسیل از یک فن اوری پیشرفته که برای خودروی وی اف ۱۰۵ توسعه یافت برخوردار است که با اقتباس از خودرو های شنی دار توسعه یافته در این فناوری یک
حرکت کند و دیگر کارایی این سیستم در زمانی که یک چرخ در لجن و یا با ارتفاع از زمین آزاد آزاد است دیفرانسیل با قفل چرخ آزاد از چرخش ان جلوگیری و با انتقال تمامی قدرت منتقل شده که در حالت عادی بین دو چرخ تقسیم میشود را به محور دیگر انتقال و توان بیشتری به محور دیگر برای خارجکردن خود از مانع منتقل میکرد
مطلب جالب دیگر اینکه کل سیستم خودرو در بخش عقب و جلو مانند سیستم ترمز و یا انتقال قدرت کاملا خودمختار و جدای از یکدیگر کار میکردندتا در صورت بروز نقص فنی حداقل بخش دیگر بتواند خودرو را فعال نگه دارد اینگونه ضریب از کار افتادن خودروکاهش میابد
فرمان هیدورلیک بود و از طریق بخش هیدرولیک موتور خودرو نیروی لازم را بدست می آورد
خودروی کماندو از پیکربندی 4×4 برخوردار است که قدرت به هر چهار چرخ منتقل میشد وتمامی سیستمهای تعلیق ، انتقال قدرت ، هیدرولیک ، ترمز و غیره در هر چرخ کاملا خود مختار و مستقل از چرخهای دیگر بود تا در صورت ایجاد نقص فنی و یا اختلال در کارکرد آن ، دیگر چرخها را همتحت تاثیر قرار ندهد سیستم ترمز مبتنی بر باد و روغن بود یعنی بصورت توامان از ترمز بادی و هم روغنی بهره میبرد یک تانک باد ( مخزن باد )زیر خودرو قرار دارد که هم سیستم ترمز خودرو به آن متصل است و هم سیستم کنترل میزان تورم چرخها که در جاده های ناهموار باد چرخها را کاهش میدهد و در جاده های مناسب و هموار باد چرخها افزایش میابد و بدین شکل بسیار نرم و با کمترین تکان و لرزش حرکت میکند
خودرو بصورت استاندارد از برجک مشترک و مشابه خودروی نفربر زرهی دو زیست AAV-7 ویچل بهره میبرد که بشکل استاندارد از یک مسلسل ۱۲/۷ میلیمتری و مسلسل 7/62 در کنار یک نارنجک انداز 40 میلیمتری روی برجکنصب شده در بخش زره خودرو از دو بخش زره بهره میبرد و زره بدنه در بخش سینه در مقابل گلوله های 12/7 میلیمتری محافظت میکند ودر طرفین بدنه در برابر مهمات 7/62 و ترکش پرتابه های توپخانه ای مقاومت دارد ولی یک سیستم زره مدولار نیز بشکل بلوکهای زرهی جدا شونده وجود داردکه که در صورت نصب مقاومت زرهی در طرفین خودرو تا اتش ۱۲/۷ میلیمتری و در سینه خودرو تا اتش توپ 20 میلیمتری قادر به محافظت از سرنشین ها است خودرو دارای یک تصفیه کننده هوا است که سرنشین ها را در برابر حملات شیمیایی محافظت میکند ولی در برابر تشعشات رادیو اکتیو آسیب پذیر است و قادر به محافظت از خدمه نیست خودرو از طولی برابر 6/07 متر برخوردار و عرض 2/56 متر و ارتفاع 2/59 متر برخوردار است که وزن خودرو 13/4 تن میباشد خودرو از 3 خدمه شامل راننده ، توپچی و فرمانده برخوردار است و3 سرباز مسلح هم میتوانند توسط خودرو جابجا شوند که در نسخه های جدید تا 8 سربازحمبل میشوند خودرو دارای دربهایی در کناره بدنه و دریچه هایی در سقف است که خدمه از طریق ان وارد و خارج میشود
در بخش پیشرانه از یکدستگاه موتور دیزل کامینز CTA8.63 بهره میبرد که یک موتورنسخه ای از این موتور بر روی برخی شناورهای سبک هم قرار دارد که یک موتور 6 سیلندر توربوشارژ با حداکثر قدرت 260 اسب بخار فراهم میکند که خودرو را به حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت میرساند موتور در بخش عقب خودرو نصب شده در صورتیکه کماندو در بخش جلو موتورش نصب شده بود و این یکی از نواقصی است که روی این خودرو وارد میدانند
حداکثر برد خودرو بدون سوختگیری مجدد 700 کیلومتر عنوان شده این خودرو دارای لاستیک ویژه است که در صورت پنجر شدن هر چهار لاستیک روی یک بخش تیوپلکس قرا. میگیرد که با سرعتی کمتر قابل حرکت است و میتواند تا پایگاه خود را برساند همچنین یک سیستم مرکزی میزان تورم لاستیک ها بصورت اتوماتیک باد لاستیکها را تنظیم میکند نسبت به جاده که این سیستم به یک پمپ باد متصل است که سیستمهای ترمز نیز به ان پمپ باد متصل هستند خودرو دارای یک وینچ بازیابی است که در بخش جلوی خودرو نصب است
نسخه ای از خودرو با نام M-1117 ASV در سال 2008 تولید شد که 844 دستگاه هم از این نسخه تولید گردید که توان حمل 8 سرباز کاملا مسلح را دارد و قادر است به عنوان آمبولانس زرهی ، خودروی فرماندهی ، خودروی شناسایی خودروی بازیابی زرهی، از ان بهره برد
نسخه های مختلف
نسخه M-1117 Guardian نسخه اولیه خودرو که در سال 1998 عملیاتی شد و تعداد 2058 دستگاه از این خودرو برای ارتش ایالات متحده ساخته شد و در پلیس مرزی و گارد ملی بخدمت گرفته شد و نسخه ای است که بعنوان نسخه استاندارد میشناسند
نسخه M-1117 SAV
این نسخه در سال 2008 معرفی شد و توان جابجایی 8 سرباز کاملا مسلح را دارد و نسخه نفربر بحساب می آید و کابین ان بزرگتراست و حفاظت زرهی بیشتری دارد و جهت کشور کانادا توسعه یافت این نسخه بیشترین حفاظت زرهی را ارائه میدهد ولی فاقد برجک است و بیشتر بعنوان آمبولانس زرهی ، خودروی فرماندهی ، و نفربر طراحی شد تعداد 844 دستگاه از این نسخه ساخته شد
نسخه M-1200
نسخه ای که سقف خودرو تاشونده و ویژه نصب سلاح خمپاره انداز توسعه یافته و مجهز به یکدستگاه خمپاره 120 میلیمتری است و برد اتش ان تا 6 کیلومتر است
تکسترون TAPV :
نسخه ایی مشتق شده برای کشور کانادا با کابینی بزرگتر و زره بیشتر و از نسخه M-1117 ASV توسعه یافته و از موتور 365 اسب بخاری بهره میبرد و وزن ان 17 تن است
کاربران :
کاربران فعلی این خودرو شامل کشور افغانستان
افغانستان در سه سفارش از این خودرو بشکل نوساز تحویل گرفته که از کمکهای نظامی ایالات متحده بودجه آن تامین شده این کشور در اولین سفارش خود 634 دستگاه جهت تجهیز گردانهای مکانیزه خود تحویل گرفت در نوبت دوم255 دستگاه تحویل گرفت جهت نیروهای مرزبانی و 55 فروند هم خودرو های ارتش ایالات متحده بود که پس از کاهش نیروها به ارتش ملی افغانستان تحویل گردید
بلغارستان :
7 دستگاه بعنوان کمک نظامی از امریکا تحویل گرفت ولی در ادامه خود این کشور هم دست به خرید 17 دستگاه در سال 2008 زد و درخواست خرید 30 دستگاه دیگر را در پالمان تصویب نمود ولی تنها 17 دستگاه تحویل گرفته است
کانادا : نسخه ساخت تکسترون را خریداری کرده که جثه ای بزرگتر ، زره بیشتر و موتور قویتری دارد و بعنوان خودروی گشت زرهی تاکتیکی بخدمت گرفته تعداد خودری خریداری شده کانادا 500 دستگاه است
کلمبیا : این کشور در ابتدا 39 دستگاه خریداری کرد در اگوست سال 2013 هم 31/6 میلیون دلار برای خرید 28 دستگاه خودروی با برجک APC که از سلاحهای نیمه سنگین بهره میبرد هزینه گردید این خودرو ها جهت تکمیل خرید دیگر کلمبیا که بی تی آر -80 بود انجام گرفت کلمبیا از کارایی خودرو بسیار راضی بود و در سال 2016 قرارداد خرید 54 دستگاه از نسخه نفربر خودرو با توان حمل 8 سرباز کاملا مسلح را نیز منعقد کرد
عراق :
در سال 2016 قرارداد خرید 60 دستگاه بسته شد و یک سفارش 264 دستگاهی هم برای خدمت در پلیس عراق تحویل گرفته شد
کوزوو :
این کشور هم تعدادی در قالب کمک نظامی بشکل دست دوم از ارتش ایالات متحده تحویل گرفت
ایالات متحده :
این کشور در حال 1836 دستگاه خودرو را در گارد ملی و ارتش عملیاتی و در خدمت دارد و مابقی را در اختیار کشورهای دیگر قرار داد
کاربران اینده :
یونان :
این کشور قرا. است 1200 دستگاه از خودروهای مازاد بر نیاز ارتش ایالات متحده را تحویل بگیرد و در اولین گروه 800 دستگاه از نفربرها را اواخر سال 2021 تحویل میگیرد یونان برنامه ریزی کرده انرا جایگزین نفربر های ام ۱۱۳ در ارتش خود کند
خودروی M-1117 کماندو (مارین ) در یک نگاه
طراحی و توسعه : 1998
خواستگاه : ایالات متحده
کمپانی سازنده : تکسترون مارین / کنسرسیومی از ادغامبخش خودرو سازی نظامی شرکت کادیلاک دوج در کمپانی تکسترون
تعداد خدمه : 3 نفر ، راننده ، اپراتور سلاح و فرمانده
تعداد ظرفیت : بسته به مدل 3 یا 8 سرباز کاملا مسلح
وزن : 13/4 تن
طول : 6/07 متر
عرض: 2/56 متر
ارتفاع : 2/59 متر
پیشرانه : یک دستگاه موتور دیزل 6 سیلندر مجهز به توربوشارژ ساخت کمپانی کامینز ایالات متحده با حداکثر قدرت 260 اسب بخار
حداکثر سرعت : 105 کیلومتر در جاده در نسخه تکسترون مارین 100 کیلومتر در نسخه های دیگر
حداکثربرد : 700 کیلومتر بدون سوختگیری مجدد
تسلیحات : سلاح اصلی یک قبضه مسلسل 12/7 م م ، سلاح ثانویه یک قبضه مسلسل 7/62 م م به علاوه یک قبضه نارنجک انداز 40 میلیمتری با برد 200 متر
کاربران : ایالات متحده ، کانادا ، کلمبیا ، یونان ، بلغارستان ، ….