تسلیحات نیروی هوایی

موشک هوا به هوای آیم – ۹۵ اجایل

موشک هوا به هوای آیم - ۹۵ اجایل

موشک آیم – ۹۵ اجایل یک موشک برد کوتاه هوا به هوا و حرارتی بود که در دهه های 1960 و 1970 برای نیروی دریایی ایالات متحده طراحی و تولید شد

این موشک پیشرفته ترین سلاح در کلاس خود بود که تاکنون تولید شده و هدف از سفارش و توسعه آن جایگزینی موشک آیم – ۹ سایندوایندر بود ولی در ادامه به سرنوشت آن میپردازیم

طراحی و توسعه

ریشه های طراحی و توسعه این موشک به مرکز تحقیقاتی و آزمایشگاه سلاح های دریایی در خدمت ارتش امریکا که در بیابان های صحرای موهاوی در ایالت کالیفرنیا قرار دارد برمیگردد

در دهه 1960 نیروی دریایی در حال توسعه جنگنده نسل چهارم خود یعنی اف -۱۴ تامکت بود ، تامکت جنگنده سنگینی بود و اگر شکاری های دشمن خود را به نزدیک آن میرسانندبا موشک سایدوایندرهای موجود بدردسر می افتاد ، لذا نیاز به موشکی داشت که بتواند در فاصله مناسب دشمن را ساقط کند

در آنزمان موشکهای سایندوایدر دارای دو اشکال اساسی بودندکه باعث شده بود تعداد متعددی موشک از دست برود و عمل نکنند ، اولین مشکل این بود که سوخت موشک پیش از رسیدن به هدف تمام میشد و موشک سقوط میکرد و مورد بعد جستجوگر سر موشک زاویه دیدی بسیار محدود داشت و اگر جنگنده

دشمن با انجام مانورهای سنگین خود را از زاویه دید موشک برای لحظه ای خارج میکرد موشک دیگر قادر به پیدا نمودن دوباره هدف نبود و خطا میرفت ، از طرفی جستجوگر مادون قرمز موشک به اندازه کافی حساس نبود و بسیاری از مواقع خصوصا در مناطق گرم گرمای محیط را با گرمای موتور جنگنده اشتباه میگرفت

ایم-95

از طرفی موشک فقط قادر بود اهدافی را که در جلوی جنگنده مادر حرکت میکرد ببیند و قفل کند ، این در حالی بود که گاها جنگنده دشمن در جهت دیگری در پرواز بودواگرچه سنسورهای هواپیما روی آن قفل میکردند ولی موشک بر روی ریل قادر بدیدن هدف نبود

این درحالی بود که خلبانان نیروی هوایی در ویتنام هم دقیقا همین مشکلات را با سایندوایندر داشتند و شدیدا به دنبال راهکاری برای از بین بردن مشکلات موحود بودند لذا پس از رایزنی با نیروی دریایی قرار شد یک راهکار مشترک پیدا کنند

بهمین علت نیروی هوایی و دریایی تلاش کردند با در نظر گرفتن برنامه های آموزش تکمیلی و کلاسهای توجیهی خلبانان رابا تاکتیک های جدیدی که میتوانست در این گونه مواقع باعث برتری جنگنده خودی شود آشنا کنند ولی درنهایت تمامی این برنامه ها اولا زمانبر بود و دوما خیلی موثر نبودند

لذا نیاز به موشکی بود که به اندازه کافی سنسورهای آن حساس باشند ، زاویه دید بازتری داشنه باشد و پردازش گر پر سرعت تری هم روی آن نصب شود و این یعنی موشکی جدید و همین مسئله سبب شد در سال 1968 این مرکز نظر خود را اعلام کند که نیاز به یک موشک جدیدبا توانایی های بیشتر در همه ویژگی هااست و نیروی دریایی هم بسرعت برنامه NWC یا اصطلاحا موشک حرارتی چابک را شروع کرد

از طفی نیروی هوایی هم به نتیحه مشابهی رسیده بود و آنها نیز که در شرف تحویل جنگنده نسل چهارم خود بودند بدنبال راهکار مشابهی رفتند که این مسئله میرفت تا ایجاد مشکلی اساسی برای دو نیرو شود

مسئله ای که ممکن بود بر روی پروژه ایم95 نبروی دریایی هم تاثیر بگذارد ، همانطور که گفته شد نیروی هوایی هم که در آن زمان در حال توسعه جنگنده اف -۱۵ بود بموازات نیروی دریایی در حال توسعه موشک جدیدی برای نصب روی جنگنده جدید خود بود زیرا بدلیل مشکلات موشک سایدوایندر نیروی هوایی نیز بدنبال توسعه یک موشک کوتاه برد حرارتی بود که با نام AIM-82 تولید شد ولی هیچکدام از این دو پروژه مشخص نبود به سرانجام برسند زیرا امکان داشت در نهایت یکی به نفع دیگری کنار برود زیرا سیاست تسلیحاتی مک نامارا وزیر دفاع کندی تاکید بر بکارگیری یک سلاح مشترک هم در نیروی هوایی و هم نیروی دریایی بود و فانتوم و اف -۸ از این دست تجهیزات بودند ، حتی قرار بود بین اف -۱۴ و اف -۱۵ هم یک جنگنده با نیاز دو نیرو هماهنگ و تولید شود که در نهایت بدلیل اینکه اف -۱۴ جنگنده سنگینی بود که چالاکی لازم را در نبردهای نزدیک نداشت و اف -۱۵ هم رادار ضعیف تری داشت که مناسب رهگیری برد بلند. نبود و درواقع هر جنگنده با نیاز جداگانه ای طراحی و تولید شده بودند ناچار به تولید هر دو جنگنده شدند

محدودیت زاویه در موشک های حرارتی اولیه در آیم – 4 فالکون 9 درجه و در آیم -۹ این میزان اگر چه بهبود یافته بود و به 14 درجه رسیده بود ولی هنوز هم بسیار ناچیز بود اشتباه بعدی امریکایی ها برداشتن توپ از روی جنگنده ها بود ، پس از ورود به خدمت موشک های حرارتی چنین نظریه ای حاکم شد که هر جنگنده بیش از 6 فروند موشک حرارتی حمل میکند و دیگر نیازی به توپ ندارد که خود یک وسیله اضافی و سنگین برای جنگنده بحساب می آمد ولی با ورود فانتوم های فاقد توپ به جنگ ویتنام بیشتر از پیش مشکلات موشک های حرارتی نمایان شدند لذا بسرعت  پنتاگون سعی نمود با جایگزین کردن یک گاتلینگ بجای مسلسل روی جنگنده ها که در یک زمان میزان زیادی گلوله را روانه هدف میکرد این مشکل را مرتفع کند ولی درنهایت نیاز به یک موشک جدید احساس میشد

و در نهایت نیروی دریایی از پروجکت اگیله استقبال و ان را برای توسعه موشک جدید خود برگزید این طرح موشکی بود که از یک سنسور بسیار حساس مادون قرمز برخوردار بود که نسبت به نسخه های حرارتی سایندوایندر از حساسیت بسیار بیشتری برخوردار بود موشک از یک موتور راکتی فوق العاده قدرتمند بهره میبرد و بدنه موشک از الیاژی مرکب بود که از ترکیب آلیاژ استیل و عناصر دیگری تولید شده بود که باعث میشد موشک توان تحمل فشار گرانشی《جی》بسیار بالایی را داشته باشد و از نازل تغییر بردار رانش بر روی موتور ، بجای بالچه های هدایت  بهره میبرد که سبب چالاکی فوق العاده موشک و تغییر مسیرهای بسیار تندوتیزی داشته باشد و همچنین دارای سرعت و بردبیشتری نسبت به نسخه های قدیمی بود

طرح‌ با سرعت بسیار خوبی به جلو میرفت و در سال 1969 طرح نهایی شده بود و در سال 1970 چندین پیش نمونه از موشک جهت شرکت در آزمایشات با نام YAIM-95 Agile  تولید شد و آزمایش موشک با نام رمز « تورن » آغاز شد

جالب اینکه نیروی هوایی هم برنامه مشابهی داشت که بموازات برنامه نیروی دریایی در حال توسعه بود و گویا نوعی رقابت بین دو نیرو برای عملیاتی کردن موشک جدید قرار داشت زیرا بخوبی مشخص

بود که احتمال کنسل شدن یکی از طرحها وجود داشت و در همان زمان طرح نیروی هوایی نیز با نام‌ AIM-82 آماده آزمایشات پیش از ورود بخدمت میشد

موشک YAIM-95 حتی با استانداردهای امروزی ظاهری بسیار غیرمعمول و عجیب داشت ، بجای بالچه های بزرگ عقب و جلو که برای هدایت موشک ها استفاده میشدند ، دارای یکسری بالچه کوچک‌تاشو در پایه های خود بود که تنها برای ایجاد ثبات،آیرودینامیکی کاربرد داشت

بدنه برای موشکی در این کلاس بسیار بزرگ بود که در سمت دماغه به حالت گنبدی شکل کشیده ای تغیر حالت میداد و جمع میشد و کلاهک ان از جنس بسیار شفاف و شیشه ای شکلی بود که باعث میشد جستجوگر فروسرخ ان کاملا مشخص باشد ( احتمالا از آلیاژی از جنس سیلیسیوم‌ تشکیل شده بود [ مترجم])  از نظر داخلی هم  سه چهارم طول موشک را موتور آن تشکیل میداد ، بله احتمالا شما کاربران عزیز هم با توجه به اینکه گفته شد موشک در برد و مسافت طی شده بهبود یافته بود الان کاملا متعجب شده اید پس سوخت چقدر ذخیره سازی میشد ولی واقعیت بود ترکیب سوخت موشک از ترکیب محرمانه ای تولید شده بود که هرگز اعلام نشد ولی بخوبی پاسخگوی نیاز موشک بود

ولی نکته و ویژگی  برجسته موشک سیستم جستجوگر مادون قرمز آن بود که توانایی جستجو در همه زوایا را داشت و از حساست کافی برای قفل بر روی موتور جنگنده دشمن از همه زوایا ، حتی در یک حمله رودر رو را داشت ، متاسفانه اکثر ویژگی های این موشک بشکل محرمانه باقی ماند و هرگز اعلام نشد ولی کارشناسان معتقد بودند حداقل 50 درجه از هر زاویه ای را دور تادور

موشک را پوشش میداد و به اینصورت حتی اگر جنگنده دشمن قادر به مانور سنگینی معادل 45 درجه هم بود باز قادر به خارج شدن از دید جستجوگر موشک نبود و موشک روی آن قفل بود سیستم و پردازشگر موشک هم بسیار بهبود پیدا کرده بود و نوعی سیستم خنک کننده به موشک اجازه میداد تا نسبت به سایدوایندر  مسافت بسیار بیشتری را جستجو کند و زمان بیشتری فعال بماند همچنین سیستم موشک بصورت اختصاصی با یک جستجوگر روی کلاه خلبان اف -۱۴ تامکت  هماهنگ شده بود و این امکان را فراهم میکرد که خلبان اف -۱۴ به هر سمت که نگاه کند جستجوگر موشک هم به همان سمت متمرکز شود

اگرچه بسیاری از این ویژگی ها امروز یک ویژگی متداول و عادی هستند ولی ما درباره دهه 1960 یعنی بیش از نیم قرن پیش داریم صحبت میکنیم که حتی چنین ویژگی هایی در حد تئوری هم مطرح نبود چه رسد به عملی

در بخش پیشرانه موشک از یک موتور راکتی سوخت جامد با دو خروجی اگزوز بهره میبرد که یک تغییر بردار رانش بین  دو خروجی قرار داشت موتور بسیار نیروی زیادی فراهم میکرد و نسبت رانش به وزن موشک بسیار زیاد بود زیرا نسبت به موشک سایدوایندر سرعت بسیار بیشتری داشت

موتور 133 کیلو نیوتن متر رانش ایجاد میکرد ، که برای درک قدرت بالای موتور باید بگوییم موشک سایدوایندر B  که در آن زمان درخدمت بود 18 کیلونیوتن متر رانش داشت و موشک آیم 95 میزان 750 درصد رانش بیشتری داشت

جمیع این عوامل سبب شد در آزمایشات موشک عملکرد خیره کننده ای داشته باشد از جمله عملکرد چرخشی آن در تغییر مسیرهای ناگهانی بسیار بیشتر از سایدوایندر بود و بیش از 3 برابر سایندوایندر توان تحمل فشار گرانشی داشت در زمان شلیک از ریل سرعت موشک بیشتر از 2 ماخ بود و چنین موشک پر سرعتی اصلا مجالی به جنگنده دشمن برای انجام مانورهای فرار نمیداد

البته در مورد کلاهک جنگی ان هم اطلاعاتی منتشر نشد که تصور میشود نوع کلاهک و قدرت انفجاری آن هم بصورت محرمانه بوده

کاوند اپتیکی

موشک بسیار از زمان خود جلوتر بود اگرچه اغلب ویژگی های آن در آنزمان غیر متدوال بود ، یکی از ویژگی های موشک این بود که ایم -۹۵ مستقیما روی ریل لود نمیشد و در داخل یک پوشش محافظ قرار گرفته و پلمپ میشد و با همان پوشش روی جنگنده قرار میگرفت این طرح بعدا برای موشک های ضدزره اعمال میگردید ، اما ویژگی مثبت این طرح چه بود ، این گونه طراحی با پوشش سبب میشد موشک در معرض شرایطی که میتواند به موشک صدمه زند مانند نور مستقیم خورشید ، گرد و خاک و رطوبت قرار نگیرد ، اغلب موشکها در ویتنام بخاطر قرار گرفتن در رطوبت بالا دچار مشکلاتی میشدند ولی موشک آیم ۹۵ بهمراه غلاف خود روی ریل جنگنده نصب میشد و به دو صورت روی ریل جایگاه جنگ افزاری هواپیمای حامل نصب میشد ، بصورت تکی یا سه فروندی قرار میگرفت

در جنگنده تامکت بصورت تک ریلی نصب میشد ولی در اف -۸ کروسادر بصورت 3 ریلی نصب میشد

در انسو موشک آیم -۸۲ نیروی هوایی هم وارد مراحل آزمایشی شده بود و در آنزمان درحال انجام آزمایشات پیش از ورود بخدمت بود ولی در نهایت پس از آزمایش های موفقیت آمیز کنگره نیروی هوایی را مجبور کرد تا برنامه موشک – ایم 82 را متوقف و شروع به بررسی و هماهنگ کردن موشک ایم -95 بر روی جنگنده های خود کند و در صورت نیاز نسخه ای از موشک های ایم – ۹۵ استفاده کند و یکبار دیگر نیروی هوایی مانند موشک AIM-4 فالکون مجبور بخدمت گرفتن یک موشک از نیروی دریایی شد

در سال 1973 قرار بر این شد قرارداد های موشک را بین پیمانکاران مختلف تقسیم کنند که قرارداد سیستم هدایت به شرکت هیوز بسته شد و سیستم پیشرانه و موشک را به شرکت تیوکل اختصاص داده شد در طول توسعه اگرچه تعداد شلیک های عملی خیلی بالا نبود ولی موارد بسیار بالایی از طریق شبیه سازها موشک آزمایش شد

تغییر بردار رانش

زمینگیر کردن موشک توسط اف -۵

در مسابقات رد فلگ یا  پرچم سرخ همان سال نیروی دریایی ارتش ایالات متحده اقدام به نصب و استفاده از این موشک برای اولین بار در برابر چشمان جهانیان بر روی جنگنده های اف -۱۴ تامکت و اف -۱۵ ایگل کرد در این دوره از رزمایش پرچم سرخ جنگنده اف -۵ در نقش میگ های شوروی فرار گرفته بود پیش بینی میشد اف -۱۵ با استفاده از این موشک به نسبت 5 به یک از جنگنده های دشمن برتر باشد و از جنگنده های دشمن تلفات بگیرد ولی در عمل نتیجه شگفت آور بود ، جنگنده های اف -۵ که مسلح به موشک سایدوایندر نسخه جدید تر بودند حتی نه برابر بلکه به نسبت دو برابر موفق به گرفتن تلفات از جنگنده های اف -۱۵ ایگل و اف -۱۴ تامکت شده بودند ابتدا احساس میشد مشکل عدم تبحر خلبانان است و بلافاصله خلبانان عوض شدند ولی نتیجه کماکان بنفع نیروی قرمز که نقش دشمن را بازی میکردند بودند بلافاصله دستور توقف پروژه موشک داده شد و قرار شد بررسی شود تا مشخص شود مشکل از چه بخشی بوده است از طرفی ارتش ایالات متحده همان زمان در حال اجرای چند پروژه بسیار گرانقیمت مانند  NWC China Lake/Claw/ Top Hat/ LCML/   و /،،، Reytheon Lora

و چند پروژه دیگر هم بودو چون این برنامه هم یک موشک جدید بود و هزینه تحقیقات و نوسعه بالایی داشت و از طرفی در اروپا نیز متحدان واشنگتن موشک مشابهی با عملکرد مشابه با نام آسرام را طراحی و توسعه داده بودند که نظر پنتاگون را نیز جلب کرد و کنگره ضمن لغو بودجه ان تاکید کرد در صورت نیاز نسخه ای از موشک آسرام را بخدمت گیرند پ در کنار آن نسحه ای بهبود یافته از موشک سایندوایندر را هم که کسورات و نواقص فعلی را اصلاح کرده باشد را نیز بخدمت گیرند و پروژه موشک آیم -۹۵ برای همیشه به بایگانی سپرده شد

ولی ظاهرا ماجرا برای اتحاد جماهیر شوروی تازه شروع شده بود

در رزمایش پرچم سرخ اتحاد شوروی موفق به دیدن موشک جدید ایالات متحده شد ، روسها آن را موشک بسیار کارآمدی دیدند گه جای ارتقای بسیار زیادی داشت ، خصوصا در بخش الکترونیک که سنسورهای موشک و زاویه جستجو روسها را شگفت زده کرده بود روسها تمام توان خود را بکار گرفتند که اگر مقدور باشد نسخه ای از این موشک را بدست آورند و اگر مقدور نبود نمونه ای از حسگرهای الکترونیکی موشک یا اطلاعات کامل و دقیق آن را بدست آورند و در نهایت هم موفق به ٬

دستیابی به اطلاعات آن که بصورت کپی گرفته شده از طریق یکی از کارکنان شرکت هیوز که بعدها بصورت مرموزی در رودخانه غرق شده بود بدست روسها رسید

پس از مدت کوتاهی اتحاد جماهیر شوروی موشک جدید فروسرخ خود را با نام R-73 را معرفی کرد که ناتو نام AA-11آرچر را بر آن نهاد نکته جالب اینکه این موشک دقیقا یک موشک AIM-95 بود که در پوسته جدیدی قرار گرفته بود و دقیقا مانند ایم 95 از نازل تغییر بردار رانش بجای بالچه های هدایت بهره میبرد که چالاکی موشک را بی رقیب کرده بود و موشک جدید روسها تا سالها بهترین موشک فروسرخ دستکم از نظر پوشش زاویه جستجو‌بود و اگرچه غرب از نتیجه تحقیقات خود بهره ای نبرد ولی انحاد حماهیر شوروی مانند گوهر شناسی که قدر در را میداند بخوبی از استفاده کرد و با فن اوری بومی خود تلفیقش داد تا موشکی شگفتی ساز مانند R-73 را معرفی کند و در غرب همواره این سوال مطرح است که آیا لغو پروژه کار درستی بود و آیا سایندوایندر توانست جانشین مطمئن و شایسته ای برای موشک فوق پیشرفته ای چون آیم -۹۵ شود

وآیا دلایل لغو پروژه واقعا همان بود که گفته میشد و دلایل فنی داشت یا لابی ها و روابط پنهانی مافیای سلاح در پشت پرده مانع از تولید یکی از پیشرفته ترین و شایسته ترین تسلیحاتی شد که در عین کارآمدی و شایستگی کنار گذاشته شد و نام ناکام بزرگ را گرفت

نسخه های مختلف

نسخه فروسرخ : طرح اصلی که ماجرای ان را مطالعه فرمودید در واقع سرنوشت نسخه اصلی بود که فروسرخ بود

نسخه اپتیکی : در این نسخه جستجو گر فروسرخ با دوربین اپتیکی و سیستمهای هدایت اپتیکی جایگزین میگردید

نسخه رادار فعال : این نسخه از هدایت رادار نیمه فعال برخوردار بود اندکی موشک کشیده تر و برد موشک هم بسیار بیشتر از دو نسخه قبلی بود

نسخه ضد رادار : در مورد این نسخه توضیح بیشتری داده نشد که جهت حمله به مجموعه های راداری دشمن مورد استفاده قرار میگرفت یا با تجزیه و تحلیل امواج راداری جنگنده های دشمن از طریق امواج رادار بسمت جنگنده مادر حمله میکرد

بعد از لغو پروژه این موشک ، برخی موشکها تولید شدند که احتمال میرفت که بنوعی سازندگان به فناوری این موشک دستیابی و در موشک خود از ان استفاده کرده باشند از جمله موشکهای IRIS-Tمحصول شرکت  Diehl BGT در المان ، موشک ژاپنی AAM-5 موشک

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن