جنگ ها و عملیات های نظامی

عملیات ضربه نخست(نابود سازی رادارهای عراقی در عمق خاک عراق با حمله بالگردهای تهاجمی)

عملیات ضربه نخست(نابود سازی رادارهای عراقی در عمق خاک عراق با حمله بالگردهای تهاجمی)

عملیات ضربه نخست(نابود سازی رادارهای عراقی در عمق خاک عراق با حمله بالگردهای تهاجمی)

در نیم شب 17ژانویه سال 1991 قبل از اغاز رسمی جنگ علیه عراق  که کویت را اشغال کرده بود چهار فروند بالگرد ام اچ 53 سی استالیون  در کنار 9 فروند بالگرد اپاچی یک عملیات عمقی برای نابود کردن رادار های پیش اخطار عراقی درون خاک این کشور اغاز کردند که در نوع خود در تاریخ مثال زدنی است

زمانی که در اگوست سال 1990 عراق همسایه کوچک جنوبی خود یعنی کویت را اشغال کرد واکنشها های اولین کوچک و دیپلماتیک بود . سازمان ملل خواهان خروج عراق از کویت شدند زمانی که عراق حاظر به پذیرفتن نشد تحریم های اقتصادی و تسلیحاتی بر علیه انها  وضع شد . زمانی که نیروی های عراقی در نزدیکی  مرز کویت با عربستان جمع شدند عربستان خواهان حضور ارتش امریکا در خاک این کشور برای دفاع از عربستان شد و امریکا نیز به سرعت واکنش نشان داد

در 29 نوامبر زمانی که صدام حاظر به ترک  کویت نشد در شورای امنیت قطعنامه 678 تصویب شد که هدف ان دادن اخرین مهلت به عراق برای خروج  از کویت در 15 ژانویه 1991  داده شد و در صورت عدم خروج عراق قرار شد جامع جهانی دست به  استفاده از نیروی نظامی برای   خروج عراق از کویت بزنند. در نهایت کار پیش نرفت و امریکا دست به یک ائتلاف با 34 کشور جهان زد و طی ان فرمانده نیرو زمین اعتلاف ژنرال شوارتسکوف تعیین شد . به وی دستور داده شد که در مرحله اول جلو حمله احتمالی عراق به  عربستان را بگیرد و در مرحله بعد دست به بیرون کردن عراق از کویت بزند

در مرحله اول شوارتسکوف دست به دادن طرحی با نام تندر زد که شامل نابودی پدافند و بغداد و مراکز مهم ان و همچنین  مراکز مهم نظامی و راهبردی عراق  بود. اگرچه این طرح بسیار کامل بود ولی در پنتاگون شک داشتند که تنها با حملات هوایی کار پیش برود از این رو این طرح رد شد

ای اچ 64 ای اپاچی

در نهایت برنامه بر این شد تا ارتش صدام و خود عراق چندین روز مورد حملات سخت  هوایی قرار گرفته و در صورت عدم بیرون رفت ارتش  عراق از کویت انها دست  به عملیات زمینی در کویت بزنند. از این رو فاز اولیه عملیات مشخص بود که شامل انجام بمب بارن خورده کننده علیه عراق. ولی مشکل رادار های هشدار دهنده عراقی بود . این رادار توانایی ان را داشتند  که  حمله هوایی انبوه ارتش امریکا را هشدار میدادند برای همین ممکن بود قبل از اینکه جنگنده ها  به اهداف خود برسند با شکاری های عراقی روبرو شوند از این رو تصمیم گرفته شد اول رادار ها پیش اخطار هدف قرار گرفته شود(در هر جنگی اول رادار ها و پدافند هدف قرار گرفته می شود و بعد بقیه اهداف)تا عراق از اغاز حمله بویی  نبرد

ژنرال گلسون یکی از ژنرال های  نیروی هوایی طرحی به شوارتسکوف پیشنهاد داد مبنی بر  اینکه چند بالگرد اپاچی در ارتفاع پاین پرواز کرده خود را در عمق عراق به رادار های پیش اخطار رسانده  انها را نابود کنند . البته از انجایی که در ان زمان سامانه ماهواره ای جی پی اس  تازه وارد شده بود و اپاچی چنین سیستمی نداشت قرار شد تعدادی بالگرد ام اچ53 که ناوبری و رادارپیشرفته داشتند انها را اسکورت کنند. بالگردهای  اپاچی متعلق به نیروی زمین و بالگردهای ام اچ53 متعلق به نیروی هوایی بودند. این طرح با موافقت روبرو شد

An AH-64 Apache helicopter from 1st Battalion (Attack), 10th Combat Aviation Brigade, Task Force Tigershark, departs Forward Operating Base Fenty, Afghanistan, Oct. 17, to conduct a security and reconnaissance mission. (U.S. Army Photo by Capt. Peter Smedberg/Released)

قرار شد بالگردها به سه پایگاه رادار حمله کنند.هر سه پایگاه در غرب و جنوبی غربی بغداد قرار داشتند و از رادار های پیش اخطار ساخت شوروی استفاده میکردند. این سه پایگاه بخش زیادی از اسمان مرکز و غرب و جنوبی عراق را پوشش میدادند و انهدام این پایگاهی های راداری که حدود 140 کیلومتر با هم فاصله داشتند  میتوانستی عملا راه هوایی برای ائتلاف به بغداد را باز کند

رادارها به شکل متوسط 370 کیلومتر در عمق خاک عراق بودند این فاصله بسیار زیاد بود و قرار شد  اپاچی ها مجهز به موشک هلفایر ، راکت هایدرا و توپ30 م م شوند و اگرچه به نظر می اید  باید همه چیز مرتب باشد ولی چالش های بزرگی وجود داشت . اول اینکه هوا گرم بود و اپاچی تاکنون در چنین هوایی به کار نرفته بود دوم گرد خاک و شن در  اسمان بسیار بود و این مسئله باعث شده بود این خطر به وجود اید که موتور بالگرد از دست برود . مورد بعد این بود که بالگردها باید حدود  750  کیلومتر میرفتند و برمیگشتیم(حدود 325  کیلومتر رفت همین مقدار برگشت)  از این رو انها زمان زیادی برای سوخت هدر دادن نداشتند. مورد بعدی ناوبری  بود. اپاچی یک رادار داپلر ناوبری داشت  ولی در سطح صاف صحرا اصلا به دردش نمیخورد  و عملا ممکن بود اپاچی ها  گم شوند از این رو قرار شد تا بالگردهای ام اچ 53 با انها حرکت کنند زیرا این بالگردها مجهز به سامانه جی پی اس بودند. همچنین قرار شد بالگردهای ام اچ53 برای احتیاط تعدادی از کماندو  واحد چتر باز مشهور لشکر 101 هوابرد را نیز با خود حمل کنند که در صورت  از دست رفتن بالگردها پیاده شده و خلبان را نجات دهند

این برنامه  چندین ماه قبل از اغاز جنگ در دستور کار بود و عملیات بارها در شرق عربستان در بیابان تمرین شد ولی حتی برای افراد شرکت کننده در عملیات مشخص نبود انها دقیقا قرار است چه هدفی را هدف قرار دهند . مشکل بزرگ برد اپاچی بود. اپاچی ها برای این که برد لازم را دست پیدا کنند و به برد رزمی 800 کیلومتری برسند  زیر بالچه های خود مجهز به مخازن سوخت خارجی 870 لیتری شدند. البته ترکیب اپاچی  این بود که هشت موشک هلفایر و دو راکت  انداز 70 م م هایدرا حمل کند ولی قرار شد در این عملیات تنها موشک هلفایر حمل کنند. این تانکرها به انها اجازه میداد مسافت 800 کیلومتر را بروند و برگردند و 20 دقیقه نیز در محل عملیات درنگ کنند

نیروهای امریکا 15 بار عملیات را تمرین کردند و همواره موفق بودن و حتی در شرایط گرم و پر گرد غبار  صحرا اپاچی ها به میزان امادگی 94 درصد رسیدند از این رو انها کاملا امده بودند و زمانی که در 15ژانویه مهلت  عراق تمام شد وقت انجام کار بود

در ساعت 1 صبح روز 16 ژانویه سال 1991 عملیات اغاز شد. قرار بود چند ساعت بعد عراق را امریکا بمب باران کند ولی اول باید رادارها نابود می شدند

عملیات را دو  تیم برای حمله به سه هدف انجام دادند. تیم قرمز، تیم سفید .  قبل از ساعت یک بامداد هر دو تیم از پایگاهی در شمال شرق عربستان برخاستند . بالگردهای شامل نه بالگرد اپاچی (یکی ذخیره عملیات بود) دو بالگرد  اچ اچ 60 بلک هاوک نسخه نیروی ویژه بالگرد بلک هاوک ان نیز رادار و جی پی اس داشت و دو فروند ام اچ 53 تشکیل میدادند

دو تیم وارد اسمان عراق شدند و با سرعت  200 کیلومتر بر ساعت در سکوت کامل رادیوی به حرکت ادامه دادند ی . از انجایی که در ام زمان جی پی اس اول راه بود پوشش کامل نداشت در واقع بالگردها  راهنما یعنی اچ اچ 60 و ام اچ 53 با کمک اینرسی بخش  عمده مسیر را رفتند و تنها در پنج نقطه جی پی اس را جک کردند تا اطمینان حاصل کنند که  مسیر را درست رفتند

بلافاصله بعد از ورود به اسمان عراق  دو تیم از هم جدا شدند. تیم سفید متوجه شدن در اسمان مقدار زیادی گلوله در حرکت است بعدها معلوم شد یک یا چند سرباز صدای بالگردها شنیده بودند و کور کورانه در حال شلیک به طرف اسمان بودند . بعد از 90 دقیقه پرواز در ساعت 2:32 دقیقه صبح تیم سفید به هدف   خود رسید  . اپاچی ها از ام اچ53 جلو افتادن و در ان زمان چهار اپاچی در موفقیت اتش  قرار گرفتند و دست به اتش زدند

عراقی ها کاملا غافلگیر شدند. بالگرد در ارتفاع خیلی پایین میتواند پرواز کند و رادار های زمینی  ارتفاع پایین را پوشش نمیدهند از این رو انها اصلا متوجه شدند. دو هلیکوپتر  تنها مسلح به موشک هلفایر و توپ30 م م بودند زیرا جای راکت هایدرا مخزن سوخت حمل و برخی نیز برعکس راکت 70 م م  هایدرا و توپ داشتند  . یک موشک هلفایر به طرف رادار پی15 ساخت شوروی شلیک شد که یک رادار با برد 150 کیلومتر بود و در باند یو اچ اف کار میکردند. موشک هلفایر به رادار خورد و تا کیلومترها همه چیز را روشن کرد. تیم به سرعت یورش برد و با شلیک  توپ 30 م و و باران  از راکتهای هایدرا   در عرض چهار دقیقه کل سایت و ایستگاه  رادار و  خود رادار و چند کانکس را نابود کردند

رادار پی15

تیم قرمز پنج دقیق به به یک ایستگاه  رادار مشابه  در 70 کیلومتر بغداد حمله  کرد و تنها 15 کیلومتر بالاتر یک ایستگاه  دیگر را نیز زد. بالگردها با سرعت برگشتند و ساعت 4 همگی بدون هیچ خسارتی به عربستان رسیدند   بعد حملات هوایی همه جانبه شروع شد

این عملیات هرگز به شکل مشخص اسمی نداشت و تنها برخی از ان به عنوان عملیات ضربه نخست یاد میکنند

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن