تانکجنگ جهانی دوم

تانک پانتر

تانک پانتر

تانک پانتر

تانک پانتر در واقع پاسخ مستقیم   المان به دو تانک شوروی یعنی تانک تی34 و کی وی بود.قابلیت های این دو تانک برای المانها کاملا تا زمان اغاز عملیات بارباروسا ناشناخته بود.در سال 1941 دو تانک پانزر 3 و پانزر 4(پانزر 4 نسخه اف1 که در ان زمان در خدمت بود)از نظر توپ  و زره پایین تر از تانک تی34 بودند.ژنرال گودرین در جبهه شرق تانکی برتر از دو تانک پانزر میخواست.از جمله برتری های تانک تی34 نسبت به تانکهای المانی  داشتن زره شیب دار مناسب که انحراف مناسبی به گلوله میداد و از طرفی توپ 76.2 م م  کارامد اف34 بود.شرکت دایمر بنز در اوائل سال 1942  بر روی یک تانک متوسط 30 تا 35 تنی جدید برای مقابله با تی34 و کی وی کار را اغاز کرد.همزمان کمپانی (من)  نیز طراحی این چنین را اغاز کرد.سرانجام بعد از اینکه هر دو کمپانی نمونهای ازمایشی را ساختند کمپانی من پیروزی رقابت شد و برای تولید انتخاب شد.طراح من از طرح بنز دارای تحرک بیشتر به دلیل  سیستم تعلیق پیشرفته تر،تعمیر  و نگهداری اسانتر و برد بیشتر بود.اولین سری تولید در سپتامبر سال 1942  از کمپانی بیرون امد ولی تولید همه جانبه تا دسامبر  ان سال میسر نبود زیرا لوازم جدید برای تولید لازم بود که در ان زمان اماده  نبود.ولی پانتر در روزهای  اول به دلیل عدم  گذراندن ازمایشات لازم قبل از تولید همواره از  مشکلات متعدد رنج میبرد.المانها  تقریبا  طی نه  ماه یک تانک جدید از صفر طراحی و راهی خط تولید کرده بودند ولی مشکلات انقدر زیاد بود  که به زودی کمپانی من مجبور به کمک از کمپانیهای چون بنز و هاینکل شد.

پانتر دارای  سه مدل  تولید اصلی بود .اولین مدل پانتر D بود .این نمونه اولین مدل تولید با میزان تولید 842 عراده بود.نسخه بعدی نسخه Aبود.علارقم اینکه حرف A قبل از حرف D است ولی این دوم مدل پانتر بود که در مجموع 2192 عراده از ان تولید شد.نسخه اخر و پرتولید ترین ان نسخه  بود  که 2953 عراده از ان تولید شد در مجموع  حدود 6000 عرده از این تانک تولیدشد که شامل چند نمونه با کاربردهای دیگر نیز  بود .این تانک به مرتب کمتر  از پانزر سه  و چهار تولید شد

بررسی تانک

تانک پانتر تانکی بود با وزن35 تا 45 تن بسته به مدل که دلیل  وزن زیاد زره بسیار کلفت تانک بر اساس اصرار های مکرر هیتلر بود.تانک دارای پنچ خدمه بود و از پنج چرخ بهره میبرد.در برج برای دو نفر فرمانده و توپ چی  جا داشت.

250 پانتر تولید اولیه از موتور بنزینی 6  سیلندر 650  اسب بخاری   بهره میبرد که قدرت لازم برای کشیدن تانک را داشت .ولی از ماه مه سال 1943 تانک مجهز به یک موتور 690 اسب بخاری6 سیلندر جدید شد که دارای فیلتر هوای کارامدتر برای حرکت در گرد و غبار بود.با وجود این به دلیل عدم موجود بنزین مناسب در المان تانک هرگز به قدرت واقعی خود نرسید و برد تانک در جاده صاف کمتر از 140 کیلومتر بود. در نسخه های اولیه محفظه موتور فاقد تهویه درست و حسابی بود و پیچیدن بخار بنزین ناشی از احتراق  باعث اتش گرفتن موتور میشد ،میاع  خنک کننده موتور نیز کافی نبود و میلنگ بسیار مستعد شکستن بود .موتور تنها برای کار در مسافت 1000 تا 1500کیلومتر قابل اطمینان بود  و بعد از این مدت باید تعمیرات سنیگنی را به خود میدید ویا تعویض میشد.اگرچه بسیاری از این مشکلات  بعدها در طول خدمت بر طرف شد ولی برخی دیگر همواره همراه پانتر  تا روز پایان جنگ باقی ماند . همان طور که گفتهشده عدم گذراندن ازمونهای اولیه قبل از ورود به خدمت دلیل این مشکل بود .ولی در کل موتور دارای  رانش به  وزن مناسبی بود و و اگرچه مستعد خرابی بود ولی برا تعمیر خوش دست بود .

گیربکس تانک یک گیربکس هفت سرعت که شش تا جلو  و یکی دنده عقب بود.تانک توسط   دو اهرم در کابین تانک هدایت می شد .گیربکس پانتر یکی از بزرگترین مشکلات این تانک بود که در تمامی طول دوران خدمتش همراه این مشکل را داشت و یکی از مواردی  بود که همواره اطمینان پذیری  پانتر را در میدان جنگ زیر سئوال میبرد.از جمله در مراحل اخر جنگ در هنگامی که ارتش المان تنها کارایی که میکرد عقب نشینی بود ،چرخ دنده های  گیربکس همواره باعث از کرافدان تانک میشد که در نهاتی باعث رها کردن تانک و فرار خدمه میشد.چرخ دنده ها گیربکس برای تولید اسان ساخته شده بودند و بسیار مستعد شکستن بودند .البته عدم  وجود فولاد با کیفیت به دلیل تحریم همه جانبه المان نیز تا حدی در این میان تاثیر داشت.

یک پانتر در یکی از روستا های فرانسه در حالی که خدمه ان را رها کردند.این تانک چنیدن بار مورد حمله قرار گرفته زره کمی اسیب داده ولی پایان سوخت باعث شده تا خدمه ان را رها کنند .
یک پانتر در یکی از روستا های فرانسه در حالی که خدمه ان را رها کردند.این تانک چنیدن بار مورد حمله قرار گرفته زره کمی اسیب داده ولی پایان سوخت باعث شده تا خدمه ان را رها کنند .

پانتر در نمونه اولیه از ناحیه جلوی برجک دارای زرهی تقریبا  یک دست بود ولی به سرعت جلوی برجک دارای انحنا شد و شیب مناسب به ان داده شد.پانتردر نسخه جی که اخرین نسخه  تولید و پر تعداد ترین نسخه  تولید بود  از قسمت روبروی  بدنه در قسمت پایینی دارای 60 م م زره شیب دار  دارای 55 درجه، در قسمت بالای روبروی تانک(قسمت زیر برجک)دارای 85 م م زره 55 درجه بود.همچنین بدنه تانک از دو طرف 40 م م زره 30 درجه داشت.از روبروی برجک تانک دارای 100 م م رزه 80 درجه بود ، همچنین پشت صفحه جلوی برجک (که لوله توپ از ان بیرون امده بود )دارای 100 م م  زره 10 درجه بود(در واقع قسمت جلوی برجک یا پیشانی  دو لایه زره داشت) .قسمت سقف برج دارای 17 م م زره 83 درجه،دو طرف برج 45 م م زره 25 درجه  و پشت برجک 45 م م زره 28 در کف  کف تانک دارای 30 م م زره و قسمت عقب تانک دارای 40 م م زره 30 درجه بود.بدین صورت دیدی که پانتر انقدر زره از روبرو تانک و برجک داشت  که تقریبا تمامی  توپ های  موجود بر روی تانکها حتی توپ 85 م م تی34-85 هیچ اثری بر روی این تانک نداشت ف ولی دو طرف برجک و دو طرف بدنه زره کمی داشتند و  این یکی از بزرگترین ضعفهای پانتر  بود که از پهلو ان را بسیار اسیب پذیر میکرد از جمله اینکه پانتر تانکی دراز بود.5 م م زره برای حفاضت  از قسمت پایین بدنه( قسمت بالا چرخ ها)در نظر گرفته شده بود.از سپتامبر  1943 نیز از مدل دی به بعد  یک پوشش خمیری ضد مین مغناطیسی  نیز بر روی این تانک نصب شد.قسمت عقب نیز زره کی داشت معمولا هواپیماهای ایلیوشین 2 روسی طی حملات ضد زره با توپهای 23 م م خود  از عقب پانتر به ان حمله میکردند و دست  کم در صورت اثابت چند  گلوله به تانک باعث از کار افتادن موتور تانک میشدند.

پانتر دارای  زرهی بسیار مدرنی در زمان خود  بود و از فولاد یک دست بهره نمیبرد.ترکیب از نیکل ، تنگستن،مولبیدن و منیزوم در کنار فولاد در ترکیب این زره بود ولی تنها تا  سال 1944 این چنین  بود با از دست رفتن اکرائین  طی پیشروی ارتش سرخ و از دست رفتن معادل تنگستن المان ، انها مجبور  به استفاده  از فولاد بی کفیت در زره این  تانک شدند.در مجموع زره پانتر تنها از ناحیه روبرو و دو طرف برجک و همچنین روبرو تانک زره قابل ملاحظه ای بود.

تعدادی از تانکهای پانتر در حال اعضام به میدان نبرد در شوروی با قطار.اگر چه این تانک مشکلات عدده فنی داشت ولی همراه سرعت گیر تمامی عملیات های شوروی در جبهه شرق بود
تعدادی از تانکهای پانتر در حال اعضام به میدان نبرد در شوروی با قطار.اگر چه این تانک مشکلات عدده فنی داشت ولی همراه سرعت گیر تمامی عملیات های شوروی در جبهه شرق بود

زره تانک از ناحیه روبروی 100 مم  زره داشت که بیشتر  از هر نقطه دیگر تانک بود.شیب مناسبی برای انحراف گلوله تانک داشت که از تجارب رویاروی پانزر 3 و 4 با تی34 روسها بود .ولی همان طور که گفته شده در دو طرف برجک تنها زره کم بود بلکه سطح زره شیب کمی نیز داشت.معمولا گلوله توپ 75 و 76 م م تانکهای ام4 شرمن و تی34 توان نفوذ از روبرو را در برجک تانک نداشتند واین مسئله حتی در مورد تی34 -85  با توپ 85 م م نیز صدق میکرد زیرا همان طور که گفته شده به دلیل شیب بالای از روبروی برجک ،به ندرت گلوله در شرایط ارمانی با زره برخورد میکرد ولی توپ 76 م م  ام ای1 که بر روی برخی از نسخهای شرمن نصب بود از 100 متری،از 500 متر گلوله 122 م م  تانکهای  سنگین آِ اس2 شوروی (هر دو با گلو له های  ای پی) توان نفوذ در زره پانتر را داشت.حتی  توپ 76 م م انگلیسی که بر روی شرمن فری فلی نصب بود(و همچنین  نسخه کششی ان)توان نفوذ در فاصله 2500 متر را با مهمات انرژی  جنبشی در زره پانتر را داشتند .ولی این گونه مهماتها(انرژی جنبشی )در  جبهه کم بود و از طرفی حتی توان نفوذ  در فاصله500 متری  نیز برای تانکهای  آی اس2 روسها باز هم کم بود و پانتر معمولا زود تر از  اینها به طرف هدف اتش میکرد.مشکل اینجا بود که پانتر با توپ  قدرتمند خود دشمن را حتی در 2000 متری نیز کار میکرد ولی دشمنان  پانتر به ندرت در فاصله 500 متر نیز توان مقابله با ان را داشتند .ولی زره دو طرف برجک و بدنه (حدود 45 م م)انقدر کم بود که توپ 75 م م شرمن(که کم توان ترین توپ نصب شده بر روی شرمن بود)توان نفوذ در 1500 متری را در این نواحی از زره پانتر را داشت.

سلاح اصلی پانتر توپ 75 م مال 70  بود.این توپ ساخت رمینگتال بود و از دارای سرعت دهانه بالا و قدرت نفوذ موثر برخوردار بود.گلوله های( ای پی سی بی اچ سی)مهمات نفوذ کننده با قدرت انفجار بالا  متداول این توپ  دارای سرعت دهانه 925 متر بر ثانیه بودند و توان نفوذ در 138 م م در 100 متر ،124 م م در 500 متر ،111 م م در 1000 متر و 89 م م در 2000 متر را داشتند.ولی مهمات پر سرعت تر ای پی س ار که دارای  هسته تنگستنی بود دارای سرعت دهانه 1120 متر بر ثانیه بود و میتواند 174 م م  در 500 متر ،149 م م در 1000متر و 106 م م در 2000 متر نفوذ کند.چنین توان نفوذ برای این توپ  یعنی پیروزی در برابر هر زرهی.این توپ که  از بهترین توپ های  جنگ بود و تنها بر روی پانتر سوار شد و قابلیتی همچون توپ 8 8 م م  تانک تایگر1 و 2 را داشت.همچنین مانند  دیگر تانکهای المانی پانتر به دو مسلسل ام جی34 یکی هماهنگ با توپ اصلی و دیگر بر روی  برجک تانک مجهز بود.

از نسخه دی  به بعد پانتر،برجک دارای یک موتور هیدرولیک برای چرخش برجک تانک بود.این موتور 60 ثاینه وقت لازم داشت تا برجک را360 درجه بچرخاند.این بسیار زیاد بود،بعد ها این موتور بهبود پیدا کرد و45 ثاینه  برای یک دور 360درجه برجک وقت لازم بود ولی همچنان اگر قرا باشد با سرعت چرخش برجک شرمن که360 درجه را در 15 ثاینه میچرخید  مقایسه کرد بسیار کند بود . این سرعت پایین برای  توپچی همواره در درگیریهای نزدیک دردسرساز بود.مهمات تانک در نسخه های اولیه تمام در درون بدنه ذخیره میشد و این دست راسی  گوله گذار را به مهمات بسیار سخت میکرد ولی در نسخه دی به بعد 36 گلوله در برج جا داده شد  و در مدل جی  این تعداد به 48 گلوله در برجک رسید.در مجموع یک پانتر 79 گلوله را با خود حمل میکرد.

پانتر برای نبرد در جبههشرق ساخته شده بود،قرار بود اولین عملیات این تانک عملیات کورس باشد .اگر چه  تعدادی برای  این عملیات حاضر شدند ولی مشکلات فنی زیاد باعث ایجاد مشکل در روند عملیات تانک در کورس شد.البته اموزش کم خدمه بر روی این تانک نیز خود مزید بر علت بود.قبل از اغاز عملیات حدود 200 پانتر  به لشکر 4 زرهی انتقال یافت.دو پانتر  در زمان انتقال از بین رفت.در روز اغاز عملیات  تنها 184 پانتر در منطقه بود.ولی طی دو روز اول جنگ 40 درصد از این تعداد نیز به دلیل فنی از جنگ خارجشدند.زمانی که المانها در 17 ژوئیه عملیات کورس را بی نتیجه پایان دادند هیتلر به گودرین دستور بازبین تانکها را داد.طی گزارشی که گودرین به هیتلر داد،در روز 10 ژوئیه  (نبرد کورس در 5 ژویه اغاز  شده بود)در اوج نبرد 100 پانتر از 184 پانتر عملیاتی نبودند.این 100 عراده نیاز  به تعمیر داشتند که 60 عراده را میشود به سرعت تعمیر  کرد ولی 40 درصد بقیه نیاز  به مدت بیشتری برای تعمیرات  دارند.در 11 ژوئیه تنها 31 تانک پانتر در خدمت باقی  مانده بود .حداقل 81 تانک در نهایت در این جنگ از دست  رفت وکه البته در عوض بیش از 280 تانک روس را  نیز نابود کردند.بعدها مشخص شد تعداد زیادی از پانترها در هنگام نبرد زمانی که به دلیل مشکلات فنی از کار افتاده بودند از دو طرف بدنه مورد حمله و نابود شدند.کارایی پانترها در کورس واقعا فاجعه بار بود.ولی کمتر از 30 روز بعد از پایان نبرد کورس روسها دست به یک ضد حمله زدند.در 5 اوت زمانی که روسها ضد حمله خود را اغاز کردند 156 پانتر در منطقه بود که تعداد کمتر از 30% انها عملیاتی بود.المانها باید عقب مینشستند و از این رو هر خودروی که نمیشد به عقب برود  با دست خود نابود میکردند .این مسئله برای  ارتش المان بسیار ناراحت کننده بود که تانکهای تازه ساخت خود را باید با دست  خود نابود  میکردد.

تانک پانتر
یک پانتر در یکی از دشت های باز روسیه.پانتر قهرمان شکار تانک از فاصله دور بود جای که هم توپ ان قدرت نفوذ بی نظری داشت و هم زرهش گلوله های دشمن را دفن میکردند.پانتر در جنین نبرد های نزد المانها بسیار محبوب بود.

ولی در کل در کورس ،پانتر نشان داد اگر مشکلاتش رفع شود تانک بی نظیری است.نشان داد از پس نابودی تمامتانک های روسی  از فاصله دور بر میاید البته هنور تعدادش کم بود و تا اواخر سال 1943  کمتر از 8 % خودروهای زرهی المانی را تشکیل میداد.کمر ارتش الماندر نبرد کورس برای  همیشه شکست و عقب نشینی تدریجی المانها از ان زمان شروع شد.پانتر به مرور زمان مشکلاتش کمتر  شود اگرچه برخی از مشکلات از جمله در ناحیه   گیربکس و موتور  وجود داشت.پانتر نقش خود را طی دو سال  اخر جنگ به خوبی بازی کرد.تقریبا سرعتگیر تمامی  حملات وسیع روسها بود.ولی تعدادش کم و از طرفی دیگر ارتش  المان به هم ریخته تر از انی  بود که بتواند پانترهای دم دمی مزاج را سر پا نگه دارد.در اواخرسال 1944  حدود 728 پانتر در جبهه شرقی بود که 522  عراده انها عملیاتی  بودند، در سال اخر این جنگ تعداد پانتر ها در جبهه شرق به  740 عراده رسید ولی کمتر از 380عراده عملیاتی بودند.در سال اخر جنگ به دلیل عدم وجود لوازم یدکی برای پانترها، و  عدم وجود جاده و شبکه انتقال درست برای  رساندن قطعات موجود به پانترها، این تانک های  با شکوهبیشتر از  همه طول دوران جنگ زمینگیر بودند.

پانتر  مانند تمامی تانک های المانی بعد  از جبهه شرق در جبهه غربی درگیر شد.در زمان حمله به نرماندی   156  عراده پانتر در فرانسه  بود ولی به سرعت این تعداد به 432 عراده رسید.در نبرد فرانسه  تانکهای چون پانزر 4  بیشتر در اطراف شهرها برای حفاظت از انها قرار داشتند ولی تایگرها و پانترها  به دلیل قدرت بالا در نابودی هدف از فاصله دور در دشتهای  بازتر استفاده میشدند.شرمنهای معمولی برای پانتر خطری نبودند ولی متفقین سلاح های  کارامدی در دست داشتند  مانند زره کوب های امریکای ام 10 ویا توپ های 76 م م کششی انگلیسی.شرمن فری فلی نیز از پس پانتر در مسافتهای زیر 1000 متر بر میامد .اگرچه پانتر در نبردهای  در دشتهای باز همه را حرف بود ولی وقتی کار به مناطق جنگلی ویا شهری میرسد اصلا وضعیت جالب نبود.در این نبردها پانزر4 بهتر از پانتر بود.پانتر تانکی سنگین با سرعتی پایین و تحرک پذیری  کم و زره جانبی کم بود(البته زره جانبیش مانند دیگر تانک های  امریکا و روسی وبد و نسبت به زره جلوی تانک بسیار کم مینمود).در مناطق بسته این تانک ها شکار خوبی برای پیاده  نظام با مینهای ضد تاتک و راکتهای چون بازوکا بودند.انها از کنار به زره ضعیف کنارهای  تانک شلیک میکردند ویا اینکه گلول های شرمنها در نبرهای خیابانی میتواند در پهلو های پانتر  را از مسافت کم نفوذ کند.در سپتامبر سال 1944  دو لشکر  3 و 4 زرهی ارتش امریکا به رهبری  ژنرال مشهور پاتن تلفات بالای به پانترها وارد کردند.انها به زودی فهمیدند که اگر جنگ  را به جای بسته بکشانند پانتر کار زیادی از دستش بر نمی اید .از طرفی واحدهای پانتر در فرانسه تازه تشکیل شده بود و از این رو اموزش درستی نداده بودند.

سطح عملیاتی پانتر هیچ وقت در هیچ کدام از جبهه ها به بالاترین  حد خود نرسید.براینمونه  در جبهه غرب در 15 دسامبر سال 1944 از 471 عراده پانتر مستقر در منطقه 336  عراده (71%) عملیاتی  بودند.علی رقم کارای بالا در دشتهای باز در  جبهه غرب  ولی هر چند که میگذشت از تعداد تانکهای پانتر کم میشد.نه به دلیل نبرد زرهی  بلکه به دلیل مشکلات بسیار  فنی و در هم ریخته بودن واحدهای مهندسی ارتش المان درسال 1945.

عملکرد در نبرد زرهی

اهمیت تانک در پیروزی در جبهه شرقی باعث ایجاد یک رقابت بین شوروی و المان برای طراحی تانکهای مختلف شد.پانتر و تایگر  بر اساس  نیاز در جبهه شوروی ساخته شدند.اگرچه پانتر از نظر  زره و توپ  برتری بسیاری نسبت به تی34 داشت ولی در جبهه شوروی این تنها تی34 نبود که در مقابل پانتر ایستاده بود.البته شوروی وقتی فهمید که توپ 76 م م تی34 -76 به پانتر اثر ندارد دست  به توسعه تی34-85 با توپ 85 م م جدید شد ولی بازهم پانتر در نبردهای  راه دور پیروز میدان بود.برای نمونه توپ 76 م م پانتر از 2000 متری در زره تی34 -85 نفوذ میکرد ولی گلوله ای 85 م م تی34 -85 تنها از فاصله زیر 500 متر به پانتر کارگر بود.البته روسها برای مقابله با پانتر زره کوبها چون اس یو 100 با توپ100 م م را وارد خدمت کردند که گلوله ان تقریبا از 1500 متری به پانتر موثر بود.تانک سنیگن  آی اس2 با توپ 122 م م  که درسال 1944 وارد خدمت شد حتی در فاصله 2000 متری  ویا بسته به مهمات فراتر از 2000 متر  بر پانتر کارگر بود از جمله اینکه این مدل دارای  زرهی به میزان 120 م م از روبرو به اندازه پانتر و تایگر  بود.از این رو در یکسال اخر جنگ برتری پانتر در نبرد زرهی از دست رفت و تنها چیزی  که پانتر را همچنان موثر مینمود اموزش و مهارت بیشتر  خدمه المانی بود.

ولی در جبهه غرب پانتر با تانک با کارایی خودش مواجه نشد.اگر چه غربی ها مانند روسها دست به زرکوب و تانک ساختنشان خوب نبود ولی خدمه اموزش دیده ای داشتند.غرب در سال 1944 حداقل یک سال بعد از روسها با پانتر روبروشدند. البته انها اطلاعت زیادی از پانتر از طریق روسها به دست  اورده بودند ولی هنگامی که عملیات دی دی شروع شد انها توانستد از نزدیک به این تانک نگاهی  بیندارند از جمله اینکه دو تانک  را نیز به غنیمت  گرفته اند.با وجود اطلاعات روسها به غرب، متفقین در هنگام اغاز تهاجم در فرانسه انتظار داشتند  تعداد انگشت شماری از این تانکها در غرب فرانسه  به پستشانبرخورد کند.انها بیشتر انتظار پانزر4 را داشتند و انها با خوشبینی انتظار داشتند که توپ 75 م م شرمن  از پس انها بر بیاید ولی در عوض حداقل 38 درصد تانکها مستقر در فرانسه  از نوع پانتر و تایگر  بودند که شرمن به انها بی اثر بود.

- یک پانتر که از پهلو توسط یک زره کوب ام10 نابود شده.بزرگترین ایراد پانتر داشتن زره کم در دو طرف بدنه و برجک بود و این مسئله باعث شکار بسیار از پانترها از این ناحیه شد.
– یک پانتر که از پهلو توسط یک زره کوب ام10 نابود شده.بزرگترین ایراد پانتر داشتن زره کم در دو طرف بدنه و برجک بود و این مسئله باعث شکار بسیار از پانترها از این ناحیه شد.

دلیل کوتاهی امریکا در ساخت تانک مناسب برای مقابله با پانتر ویا تایگر با وجود دریافت اطلاعت کافی  از روسها  نظریان عجیب ژنرال امریکا مکنیر بود که معتقد بود تانک برای پشتیبانی پیاده نظام است  در درگیری زرهی…. از این رو امریکا فکر میکرد شرمن برای مقابله با تانک های  دشمن کافیست این در حالی بود که چه المانها  و روسها روز به روز بر کالیبر و میزان زره می افزودند امریکا بی کار نشسته بودند.البته بودند کسانی که در امریکا چنین تفکری را قبول نداشتند و انها در صدد ساخت تانکی به مراتب قویتر  از پانتر ویا تایگر بودند.در سال 1943 این عده خواهان طراحی تانکی با توپ 90 م م بودند ولی طی  گزارشی در  سال 1943 به ستاد مشترک ارتش  امریکا اعلام شد که بعید است که تانکهای  جدید المانی همچون پانتر و تایگر بتوانند از پس شرمن بر ایند و میشود با ترکیبی از  سلاح های  ضد تانک و تانک انها را مهار کرد.به زودی امریکایها پشیمان شدند زمانی که در نرماندی طعم تلخ تانکهای المانی را چشیدند.انها به سرعت اصلاحاتی به وجود اورند مانند نصب توپ 76 م م  سرعت بالا بر روی نسخه های  اخر شرمن (به جای توپ 75 م م)و به دنبال   طرح تانک ام29 پرشیندگ دارای توپ 90 م م بود ولی این تانک در دو ماه اخر جنگ جهانی  وارد خدمت شد.

با وجود بی برنامهگی امریکای در مقابله پانتر در عوض انگلیسیها تهدید تایگر و پانتر را جدی گرفتند  وبا تعداد زیادی  توپ 17 پاوندی وارد میدان شده بودند.همان طور که در قسمتهای قبلی این مقاله در مورد تانک شرمن گفته شد توپ17 پوندی یک توپ 76 م م با پوکه ها 583  م م بود که به عنوان یک توپ کششی ضد زره برای پیاده نظام به کار میرفت.این توپ از سال 1943 وارد خدمت شد و 3 تن وزن داشت  و  پشت وسایلنقلیه نظامی کشیده میشد.توان نفوذ این توپ بسیار مناسب بود و با گلوله های ای پیتوان نفوذ در 140 م م زره در 500 متر  و 130 م م در 1000 متر را داشت.همین  توپ با گلوله های انرژی جنبشی میتوانست 208 م م زره در 500 متر و 192 م م در 1000 متر نفوذ کند.این توپ توان نفوذ به زره هر تانکی طی جنگ جهانی دوم را داشت.اگرچه در طی جنگ  تنها در ماه های اخر از گلوله انرژی جنبشی استفاده شد و همراه مهمات اصلی این تانک همان مهامت ای پی بود.این توپ بر روی حداقل 300عراده شرمن انگلیسی یا همان شرمن فری فلی نیز نصب شد.این سلاح چه به صورت یک توپ کششی وچه بر روی شرمن بهترین و برترین سلاح متفقین در غرب برای  مقابله با پانتر و همچنین تایگر بود.امریکاها نیز در اواخر سال 1944 از گلوله های انرژی جنبشی بر روی شرمن خودشان با توپ قدیمی 75 م م استفاده کردند اگرچه بازهم در فاصل نزدیک بر زره پانتر اثر داشت  ولی بهتر از مهمات معمولی بود.

شرمن در هنگام ورود به جنگ در اروپا به سرعت کارایی پایین خود را نشان  داد و بین خدمه پانتر به تانک کاغذی مشهور شد  زیرا شرمن بسته به ناحیه برخورد گلوله به زره  بین 400 تا 2400متری شکار میشد.حتی وقتی توپ 76 م م نیز  بر روی شرمن نصب شد(البته توپ 76 م م امریکای نه ان نمونه 17 انگلیسی که بر روی شرمن انگلیسی نصب شد)وضعیت کمی بهتر  شد زیرا حداقل با توپ جدید شرمن از فاصله  100متری زره پانتر را از روبرو نابود کند!!!هرگز کارای  تاوپ 76 م م امریکا قابل قیاس با توپ 76 م م انگلیسیها نبود.

توپ 75 م م قدرتمند ال70 پانتر.در این تصویر در ناحیه جلوی برجک خمیر ضد مین مغناطیسی را میبیند.
توپ 75 م م قدرتمند ال70 پانتر.در این تصویر در ناحیه جلوی برجک خمیر ضد مین مغناطیسی را میبیند.

البتهشرمن نیز برتری خود را داشت  و ان تحرک پذیری بالاتر نسبت به تانکی سنگین چون تایگر پانتر بود.این مسئله باعث شده بود که هرجا که پانتر در گل و لای گیر میکرد شرمن با سرعت حرکت کند.همچنین همین طور که در بخش اولیه این رشته مقاله نیز گفته شد  شرمنها برتریهای در مقابل پانتر داشتند از جمله اینکه فرمانده های امریکای  به سرعت نبرد در فرانسه را به جاهای بسته کشاندند تا بتوانند از  فاصله نزدیکتر  پانتر را شکار کنند.برگ دیگر برنده امریکا ها  زره کوب ام36 بود که دارای  زرهای به میزان  108 م م از روبرو و یک توپ 90 م م بود.گلوله توپ ام 36 بر  پانترها در  زیر 500 متر موثر واقع شد اگرچه در اندازه پانتر نبود.

پانتر تانک خوبی بود، یک قهرمان واقعی،زره وتوپ بی نظیر داشت .در میدان نبرد یک قاتل  بی رحم و شکست ناپذیر  ولی اگر قبل از تولید ازمون های بیشتری  را پشت سر میگذاشت   و از کیربکس و میلنگ کارامتری بهره میبرد  تاثیر بیشتر در میدان نبرد داشت  .ولی با وجود تمامی  مشکلات پانتر تانک با شکوه در تاریخ صنایع تانک سازی جهان باقی  مانده است

عبدالحمید تارخ

1347191442298

نوشته های مشابه

‫2 نظرها

  1. شاید سوالم مسخره باشه ولی اگه میشه جواب بدین میخواستم بدونم تو جنگ جهانی دوم اتصال برجک تانکا به بدنه محکم بوده ؟ یعنی امکان داره مثلا مهمات ap یا he شلیک شده از زره کوبی مول isu152 به برجک تانکی مثل پانتر برخورد کنه و برجک کنده بشه؟

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن