تانکجنگ جهانی دوم

تانک تایگر

تانک تایگر

تانک تایگر,ببر آلمانی ها

گرداوری:عبدالحمید تارخ

چاپ شده در شماره 100 ماهنامه جنگ افزار

تانک تایگر مشهور ترین تانک  جنگ جهانی دوم و شاید ان را یکی از مشهور ترین تانکهای تمام دورانها نامید  .شاید کمتر تانکی(و شاید هیچ  تانکی)تاثیری را که تایگر  در عرصه نبرد در دوران خود گذاشت را نداشت. اگر همواره بسیاری انچنان در مورد این تانک سخن میگویند  که ان را یک تانک کاملا شکست ناپذیر جلوه میدهند  ولی در کل تایگر تانکی بود که  در نبرد زرهی به ندرت یک رقیب برایش وجود داشت که از همه جنبه ها بتواند با تایگر  رقابت کند.رقیبان تایگر اگر زره قدرتمند داشتند  توپ خوب نداشتند  ویا برعکس ولی تایگر هم زره  فوق العاده  داشت و هم  توپ کارامدی .تایگر بر خلاف پنچ تانک قبلی این مقاله شرمن، کروسیدر و تی34، پانتر و پانزر4 که تانک  تانک متوسط  بودند یک تانک سنگین بود.

طراحی تایگر با سال 1937 بر میگردد.زمانی که ارتش  المان خواهان یک تانک سنگین با قدرت اتش بالا و زره بیشتر بود.طرح به صورت خاص برای مقابله با پروژه جدید روسها یعنی تانک تی34 بود که در سال 1940 تا 1941 قرار بود عملیاتی شود.بین سالهای 1937 و 1938 یک پیش نمونه ساختهشد که دارای بدنه پانزر 3 و برجک پانزر 4 بود و از توپ 75 م م لوله کوتاه بهره میبرد.یک نمونه دیگر نیز ساخته شد که دارای بدنه پانزر 4 بود و از توپ لوله بلند 75 م م بهره میبرد.سرانجام از همین پیش نمونها تایگر1 سر براورد که دارای بدنه ای شبیه به پانزر 4 ولی با توپ جدید بود .

.تایگر1  بر اساس پانزر 4 ساخته شد ولی اولین پیش نمونه دارای  وزنی به میزان دو برابر  پانزر 4 یعنی بیش  از 50 تن بود.تانک در حالی که بدنه از روبرو (زیر برجک)100 م م زره فولادی داشت  خود برجک از ناحیه پیشانی دارای 120 م م زره بود.80 م م در دو طرف برجک و60 م م در دو طرف بدنه ،80 م م در عقب برجک و 25 م م در بالا برجک و کف تانک .این همه زره تا ان زمان در هیچ تانکی  دیده نشده بود.صفحه های فلزی زره با جوشکاری به هم بسته شده بود نه با پیچ و مهره.

یک تایگر در جاده های فرانسه در گرماگرم نبرد نرماندی.تایگر فضای بسیار بزرگ و فراخ در درون بدنه داشت به صورتی که یکی از سربازان ورماخت درون این تانک را به اتاق مبله تشبیه کرده بود
یک تایگر در جاده های فرانسه در گرماگرم نبرد نرماندی.تایگر فضای بسیار بزرگ و فراخ در درون بدنه داشت به صورتی که یکی از سربازان ورماخت درون این تانک را به اتاق مبله تشبیه کرده بود

تایگر 1 از همان پیش نمونه از توپ 88 م م ال56  بهره میبرد که از خانواده توپ های فلاگ بود.در مورد این توپ تنها میتوان یک کلمه گفت فوق العاده.این توپ 88 م م دارای سرعت دهانه 810 متر بر ثانیه بود.توان نفوذ بسته به مهمات فرق داشت.برای نمونه  توان نفوذ این توپ  با مهمات معمولی ضد زره  ای پی سی ار  ، 171 م م در 100 متر،156 م م  در500 متر،138 مم  در 1000 متر و 110 م م در 2000 متر بود . دقت این توپ نیز بسیار عالی  بود برای نمونه  احتمال اصابت به هدف در 1000 متر  100 درصد بود و در 2000 متر 89 درصد.تقریبا هیچ تانکی با چنین قدرت و دقتی تا برد 3000 متری نیز ار  گزند تایگر  در امان  نبود.در جریان نبردسال 1944 در فرانسه چند بار (البته استثنا)تایگر رکورد شکار تانکهای دشمن را از 4000 متری به دست  اورد اگرچه استاندارد  درگیری در زمان جنگ جهانی دوم زیر 2000 متر بود.توپ در  یک برجک 11 تنی نصب بود  که با کمک یک موتور هیدرولیت می چرخید.60 ثاینه طول میکشید تا برجک 360 درجه را بچرخد که این سرعت برای ان روز بسیار کم بود.تایگر 1 دارای دو مسلسل 7.92م م نیز بود که یکی هماهنگ با برجک اصلی و دیگری جلوی تانک نصب بود.تانک 92 گلوله  88  م م و 4800 گلوله مسلسل حمل میکرد.

موتور در قسمت عقب تانک قرار داشت.قسمت عقب دو بخش بود یکی برای موتور و دیگری  برای سوخت .تایگر از دو نوع موتور بهره میبرد که هر دو موتور بنزینی بودند.تایگر یک تانک سنگین  بود و موتور دیزل قدرت زیادی نداشت  از این رو تا 250 تانک تولید اولیه از موتور اچ ال 210 ، 12 سیلندر 641 اسب بخاری بهره بردند  ولی از 250همین تایگر  به بعد موتور اچ ال 230 بر روی تانک نصب شد که ان نزدیک موتور بنزینی  12 سیلندر ولی با حجم موتور بیشتر بود و 690 اسب بخار قدرت داشت. تانک دارای گیربوکس  8 سرعته بود و میتوانست  38 کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد .واقعیت این است که بزرگترین عیب  تایگر وزن 56 تنی ان بود(در جنگ جهانی دوم تمامی تانکهای متوسط زیر 25 تن وزن داشتند،وزن تایگر تقریبا  با پیش نمونه تانک آبرامز برابر است).تحرک پذیر تانک بسیار پایین بود و به کندی سرعت میگرفت.تایگر  نصف تانکهای دیگر سرعت داشت. با این وزن زیاد رد شدن تایگر از پل های کوچک روی رودخانه غیر ممکن بود از این رو برای تایگر لوله تنفس ساخته شد تا بتواند از کف روخانه زیر  اب عبور کند.یکی از این لولها چهار متر طول داشت  که در قسمت عقب تانک نصب میشد ولی تنها 495  تانک اولیه به این سیستم که لوله بسیار بزرگی بود که تا 30 دقیقه تانک را قادر به حرکت در زیر اب میکرد مجهز شدند و ما بقی به لولهای کوتاه تر 2متری مجهز شدند. خدمه تایگر بر خلاف خدمه تی34  عاشق درون تانکشان بودند .بیشتر شبیه اتاق مبله بود.درون تانک جای فراخ برای  5 خدمه وجود داشت.سه خدمه شامل فرمانده لودر و توپچی در برجک به راحتی  جا میگرفتند و توسط دو دریچه  بزرگ بر  روی برجک به خارج تانک راه داشتند.صندلی خدمه از جمله راننده تانک بسیار نرم و دارای فنر بود در مجموع  خدمه تایگر  هرگز در درون تانک احساس ناراحتی  نمیکردند.

تولید تایگر از اوت سال 1942 اغاز شد و در مجموع 1355 عراده از ساخته شد.خط تولید این تانک در اوریل 1944 بسته شد(یک سال قبل از پایان جنگ) و در اوج خط تولید در هر ماه 104 عراده از ان تولید میشد.در طول خط تولید تغییرات بسیاری در این تانک داده شد.

یک تایگر غنیمتی گرفته شده توسط نیروهای امریکا در تونس.هنگامی که امریکا برای اولین بار تایگر را دیدند متوجه شدند که تانک هایشان تنها اهن پاره به حساب می اید
یک تایگر غنیمتی گرفته شده توسط نیروهای امریکا در تونس.هنگامی که امریکا برای اولین بار تایگر را دیدند متوجه شدند که تانک هایشان تنها اهن پاره به حساب می اید

همان طور که گفته شد طراح تایگر بر خلاف تانکی چون پانتر که بسیارش شتاب زده ساخته شد ،   ازمونهای مختلفی را پشت سر گذاشت.در سالهای 1937 هنگامی که این طرح  شروع شد تا سال 1940 ارتش المان  واقعا احساس نیاز به چنین تانکی نمیکرد.در ان زمان وزن پیش نمونه ارائه شده حدود 40 تن بود و از زره 100 م م از روبرو و توپ 75 م م  سرعت بالای بهره میبرد  که بعدها  بر روی پانزر 4 نصب شد.حتی رویاروی با کروسیدر در شنال  افریقا همچنان باعث نشد باز المان به دنبال این طرح رود زیرا در ارتش  المان بسیاری معتقد بودند  که پانزر 4 جای رشد و بهسازی را دارد.ولی هنگامی که در  جبهه شوروی در مقابل  تی34 و تانک های کی وی قرار گرفتند مشخص شد که نیاز  به بهتر از پانزر 4 است.از انجا که هیتلر فکر میکرد که ممکن است نسخهای بهسازی شده تی34 به زود در میدان نبرد سرکله شان پیدا شود دستور داد  تا توپ 8 8 م م بر روی تایگر نصب شود.این توپ به هیتلر خیال راحت میداد که تانک سنگین جدید ارتش  از هر تانک روسها برتر است.ولی این کار بازهم باعث افزایش وزن به  45 تن شد.همچنین در استانه ورود به خط تولید در سال 1942 به دستور هیتلر زره برجک  و جلوی برجک باز افزوده شد تا تانک سنگین ترو کم تحرک تر  شود.

تایگر بین اگوست 1942 تا اگوست 1944 در خط تولید باقی ماند و تنها 1355 عراده از ان ساخته شد.این تانک در سال 1944 به نفع تانک تایگر 2 از خط تولید کنار گذاشته شد.

تایگر در عمل

 عمل کرد تایگر واقعا عالی  بود و تنها چزی که بر عملکرد ان سایه انداخت عدم توان المان از میانه  جنگ برای تولید تعداد بیشتری  تایگر بود و همچنین نبودن برتری هوایی که باعث صدمه پذیر بودن نیروهای زرهی المان  بر روی زمین  بود .در جبهه غرب در برابر امریکایها توپ 88 م م  نشان داد 1800 تا 2100 متر در زره ام4 شرمن،1100 تا 1700 متر در زره تانک  انگلیسی چرچیل و در جبهه شرق نشان داد از 800 تا 1400 متری در زره تانک تی34و از 100 تا 300 متری  در زره تانک سنگین IS2 نفوذ کند. اگر این ارقام که نشان  دهنده قدرت نفوذ توپ 8 8 م م  تایگر بود را با  ارقامی توپهای دشمن  قیاس کنیم همه چیز مشخص میشود.برای نمونه توپ76 م م تی34 میتواند از زیر 500 متر در زره تایگر   انهم با بهترین نوع مهمات خود نفوذ کند،توپ 85 م م تی34-85 میتوانست از زیر 700 متر در زره تایگر نفوذ کند،توپ 122 م م  تانک سنگین روسی IS2 که بهترین تانک روسها بود  و به نوعی تایگر روسی بود  از فاصله500 تا 1500 متر در زره تایگر نفوذ کند.این ارقام برای تانکهای غربی بدین شرح بود.ام4 شرمن امریکای با توپ 75 م م تنها در فاصله 100متری میتوانست به شکار تایگر از روبرو برود،شرمن فری فلی انگلیسی  مسلح به توپ 76 م م  (17پوندی)خود میتوانست  در 1000 متری  به نبرد شرمن رود.توپ 76 م م امریکا که بر روی برخی از نسخهای شرمن نصب شد از مسافت 500 متری  و در نهایت توپ90 م م امریکا که بر روی زره کوبی چون ام10 نصب بود از مسافت 1000متری با مهامت ضد زره معمولی و با مهمات انرژی جنبشی از 2000 متری.همان طوری که در این امار دیده شد بزرگترین تهدید و رقیب برای تایگر تانک روسی IS2 بود(که به نیز بعدها خواهیم  پرداخت)که از مسافت بیشتر میتوانست  تایگر را شکار کند.

اولین نبرد واقعی  برای تایگر به 23 سپتامبر سال 1942 بر میگردد.تایگر برای  اولین بار در نبرد در نزدیکی لنینگراد در نبرد حاضر شد.به اسرار هیتلر این تانک کمی زودتر از برنامه زمان بندی  شده تحویل شد  از ان رو در نبرد لنینگراد دچار مشکلاتی شد و چند عراده از  ان که از کار  افتاده بودند به دست ارتش سرخ افتاد تا نتوانند  ان را بررسی کنند.ولی اولین حضور کامل عملیاتی  در جریان نبرد در نزدیکی  استالینراد بعد از محاصر کامل این شهر توسط ارتش سرخ  اتفاق افتاد.

-یک ستون از تانکهای تایگر در حال عقب نشینی در سال 1944 در اکرائین .تایگر قرار بود خط شکنی کند ولی زمانی که وارد خدمت شد تا روز اخر سرعت خط شکنی روسها را در جبهه شرق کم میکرد.

همان طور که گفته شد تایگر در نبردهای زرهی دست  بالا را دارد ولی یک مشکل  اساسی داشت و ان وزن زیاد و تحرک پذیری بسیار پایین بود.سرعت تایگر حدود 38  کیلومتر در ساعت بود که اگر با تانکهای چون شرمن قیاس شود که دارای  سرعت 45 کیلومتر در ساعت بودند خیلیهم  بد به نظر نمیرسد  انهم با در نظر  گرفتن اینکه تقریبا دو برابر شرمن وزن داشت  ولی مشکل این بود که تایگر  برای به حرکت درامدن زمان زیادی طلب میکرد که این مسئله در میدان  نبرد زمانی که تانک متوقف میشد تا شلیک کند و میخواست  حرکت کند نه تنها فشار زیادی به موتور میامد  که عمر خدمتی موتور را کاهش داده و مصرف سوخت را افزایش همچنین فرصت  مناسبی برای شلیک به ان بود.همچنین این وزن مشکل دیگری نیز داشت ، برد تانک  کمتر از 140 کیلومتر بود.این مسئله   برای حرکت های طولانی  پشت میدان نبرد مشکل ساز بود و از طرف از  انجای که فشار بسیار بر روی موتور تایگر بود در هوای گرم زود داغ میکرد.از طرفی ساختار و زیر ساخت درستی نیزر در ارتش المان برای حمل و نقل این تانک نبود.مشکل بعدی دیگر این بود که اگر یک تایگر خراب میشد باید توسط  دو تایگر  دیگر یدک کشیده میشد  و هیچ تانک دیگری  توان یدک کشیدن این ببر فولادی را نداشت.همچنین به دلیل وزن زیاد برجک تایگر نیز همانند پانتر دارای مشکل گردش 360 درجه 19 ثانیه  را داشت .

یک تایگر در روسیه مورد هدف توپ76 م م یک تی34-76 قرار گرفته.تنها این ببر کمی اسیب دیده.تحمل گلوله های دشمن از تخصص های تایگراین محبوبه ورماخن بود
یک تایگر در روسیه مورد هدف توپ76 م م یک تی34-76 قرار گرفته.تنها این ببر کمی اسیب دیده.تحمل گلوله های دشمن از تخصص های تایگراین محبوبه ورماخن بود

تایگرها در ارتش المان در گردنهای جداگانه ای سازمانده ای شدند.از روز اول هدف  از ساخت تایگر انجام ضد حمله های خط شکنانه  بود.در حالی که پانتر وظیفه  یک سلاح ضد زره دوربرد را بازی میکرد این تایگر بود که خطوط  را میشکست در حالی که توسط پانزرهای 4 همراهی میشد.ولی هنگامی که تایگر در جبهه شرق توان واقعی عملیاتی را پیدا کرد ارتش  المان در وضعیت دفاعی قرار داشت و همانند پانتر در نقش سرعتگیر  ضد حملات روسها نقش خود را ایفا میکرد.البته این نقش را بسیار خوب نیز بازی کرد.برای نمونه  در یک درگیری تاریخی و حماسی در 7 ژوئیه سال 1943 یک تایگر به فرمانده ای فرانز استوگر از لشکر 1 پانزر  طی درگیر با 50 تانک تی34 روسی با شلیک تمامی  مهمات خود 22 تانک تی34 را نابود کرد و به دریافت نشان افتخار نائل شد.این عمل این تانک برای مقابل با حمله روسها بود تا بقی نیروها عقب بنشینند.این گونه امارها برای تایگر بسیار بود . حدود 10 فرمانده تانک المانی مدعی به شکار بیش از 100 تانک روسها طی یک عملات چند روزه بودند.برای  نمونه کورت کیناسپیل 168 تانک،والتر اسچریوف  161 تانک،اوتو کریوس  بیش از 150 تانک،و دو فرمانده دیگر با ارقام بیش از 140  عراده.تلفات تایگر  در مقابل تانکها روسی همچنین و غربی معمول عدد 10 تا 13 پیروزی در ازای  از دست دادن یک تایگر بود.ولی در کل علی رغم برتری تایگر  بر تی34 ولی در کل هنگامی که تایگر  به مرحله عملیاتی  کامل در جبهه  شرق رسید،زره کوبها و تانکهای سنگین روسها با توپ100 و 122  م م  در خدمت بودند که بتوانند از پس تایگر  حداقل تا  حدی بر بیایند ولی در غرب این وضیعت  نبود.هنگامی که درسال 1944 طی عملیات نرماندی نبرد در غرب اغاز شد به دلیل تخمین  اشتباه امریکایها از کارایی تایگر  پانتر انها تلفات بسیاری دادند.اگرچه در شرق تانک سنگین مثل IS2 بود که بتوان با تایگر رقابت کند ولی در نیروهای امریکایهیچ تانکی برا رقابت با ان نبود.توپ76 م م بعدها بر روی شرمن نصب شد بازهم کارای از پیش نبورد و تنها زره کوب ام10 بود که تا حدی در فاصله نزدیک میتوند در مقابل تایگر  مقاومت کند اگر خودش زودتر شکار نمیشود.ولی انگلیسیها همچنان  قهرمان واقعی  خود یعنی شرمن فری فلی را داشتند.فری فلی  با توپ76 م م خود از پس پانتر و تایگر خوب بر میامد اگرچه توپ و زره ان به خوبی تایگر  نبود ولی از تمامی تانکهای غربی برتر بود.تقریبا 80% تایگر های  نابود شده در جبهه غرب توسط فری فلی نابود شد.انها به سرعت نبرد را  به نقاط  تنگ و شهرها و روستاها کشاندن و از زیر 1000 متر با تایگرها دیگر و انها را در هم کوبیدند.در ماهای اخر جنگ تایگر دیگر ببر بی دندان بود.در غرب تعداد زیادی شرمن فری فیل و همچنین زره کوب ام10 وارد نبرد شده بود .نمونهای اولیه ام26 پرشینگ هم با توپ90 م م وارد میدان شده بود که تایگر  از برتری به زیر کشیده بود.در شرق نیز روسها  همچون مثل سوسیس  و هاد داگ تانک سنگین وزره کوب تولید میکردند.IS2 با توپ122  م م خود تا اواسط سال 1944 بزرگترین تحدید علیه  تایگر بود ولی در اواخرسال 1944 روسها یک هیولای دیگر تولید کردند که زره کوب ISU152 بود که دارای یک توپ 152 م م و زره به میزان 120 م م از روبرو بود.توپ این زره کوب از 2000 متری کار تایگر  را یک سر میکرد.واقعیت این است که در سال 1945 دیگر دواران تایگر 1 مانند ارتش سازنده اش دیگر به پایان رسیده بود.

روزهای اخر جنگ و سقوط تایگر با رژیم سازنده ان.یک تایگر توسط یک تانک سنگین ام26 پرشینگ در غرب المان مورد هدف قرار گرفته و از کار افتاده.
روزهای اخر جنگ و سقوط تایگر با رژیم سازنده ان.یک تایگر توسط یک تانک سنگین ام26 پرشینگ در غرب المان مورد هدف قرار گرفته و از کار افتاده.

بر اساس امار غیر رسمی تایگر  بین 6 تا 8 هزار خودروی زرهی را نابود  کرد در حالی که حدود 1300 عراده از ان ساخته شد.این تانک یک زره کوب بی مانند بود ولی دیر وارد خدمت شد زمانی که دیگر ارتش المان در حالت دفاعی بود ولی حتی در همان حال نیز شکارچی قهاری از اب در امد و کارایش  همگان را متحیر کرد.

نوشته های مشابه

یک نظر

  1. دستت درد نکنه استاد خیلی خوب وکامل بود ممنون بابت زحمات شما امیدوارم همیشه موفق باشید . استاد لطفا اگر امکان داره درباره خانکشی لوله اسلحه یک مقاله کامل بگذارید ممنونم بابت تمام زحماتی که برای آشنایی دوستان علاقه مند به جنگ افزار میکشید

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن