تاریخچه نیروی هوایی ایران – قسمت سوم
گرداوری: سامان حرب
برای مطالعه بخش اول اینجا را کلیک کنید
برای مطالعه بخش دوم اینجا را کلیک کنید
پس از انکه روز اول مهر تمام شد و عملیات نهاجا به پایات رسید فرصتی برای طرفین پیش امد که نتایج و تلفات انرا ارزیابی کنند پایگاههای حبانیه تموز و هضبه در غرب بغداد همچنین فرودگاه بین المللی الرشید و پایگاه هوایی کرکوک و فرودگاه المثنی به شدت صدمه دیدیند. از سحرگاه انروز تا پایان ان نهاجا بیش از 300سورتی پرواز انجام داد و تقریبا” تمامی پایگاههای عراق از رده خارج یا بشدت اسیب دیده بودند و نیروی هوایی عراق نیمی از توان رزمی خود را از دست داده بود و دیگر قادر نبود نیروی زمینی خود را به طور موثر پشتیبانی کند.
پایگاههای هوایی بزرگی نظیر الرشید در بغداد، کوت در العماره، موصل در نینوا، ناصریه در ذینقار، شعیبیه در بصره و پایگاه ام القصر در جنوب بشدت ضربه خوردند
تاسیسات نفتی عراق، پل های مهم ارتباطی و انبارهای عظیم سوخت تانک ها و هواپیماها تقریبا” نابود شدند.
شهید حسین خلعتبری در انزمان در گفتگو با کیهان گفت: ما ثابت کردیم از چیزی واهمه نداریم و ماموریت های خود را بطور کامل انجام دادیم. شهید فکوری هم انروز اینگونه گفت: روحیه خلبانان عالی است ما امروز با 140 فروند از مرز گذشتیم و اهداف از پیش تعیین شده را منهدم کردیم.
در حقیقت گردان 11شناسایی ار مدتها قبل کار خود را اغاز کرده بود و عکسهای شناسایی خود را در اختیار گردانهای اف5 و اف4 قرار داده و انها با استفاده صحیح و اموزشهای کامل و هوش خدادی خود اهداف مشخص شده را بالاتر از حد استاندارد یک نیروی هوایی در ان وضعیت و زمان منهدم کردند.
ناراحت کننده تریت قسمت برای عراق تنها ماندن لشکرهای زرهی در دشتهای خوزستان بود که به انها خبر رسید که از پشتیبانی هوایی خبری نیست و باید فکری به حال خود بکنند البته برتری زمینی عراق به حدی بود که حتی بدن پشتیبانی هوایی موثر و با وجود اماج حملات بالگردهای کبری و بمباران اف4 و اف5 بازهم پیشروی میکردند ولی کیست که نداند اگر همین حملات نیروی هوایی و هوانیروز در ماههای اول جنگ نبود سرنوشت جنگ چگونه رقم میخورد کارشناسان بر این باورند که اتفاقاتی که در هفته اول جنگ افتاد بطوری بود که چنانچه صدام حسین فرمانده ای لایق بود و حداقل به فکر کشور خودش بود متوجه میشد که کل اطلاعاتی که قبل از اغاز جنگ به او داده بودند اشتباه بوده و خبری از فتح ایران در یک هفته و… نیست اما ایرانیها در ان دوران حتی از داشتن دشمن عاقل هم محروم بودند.
بعضی از جنگندهها و خلبانان از دست رفته در روز اول
خلبانان | جنگنده | وضعیت خلبانان |
ستوان منصور ناظریان | F5E | شهید |
ستوان داریوش یزدانفر و ستوان احمد رهبر | F4E | خلبانان سالم ماندند |
سروان عشقی پور و ستوان عباس اسلامی نیا | F4E | هردو شهید شدند |
ستوان غلامحسین عروجی | F5E | شهید |
ستوان شهرام اویسی | F5E | مجروح |
ستوان پرویز حاتمیان | F5E | اسیر |
سرگرد محمد جواد ورتوان | F5E | مجروح |
ستوان تورج سیف | F5E | شهید |
ستوان علیمراد جهانشاهلو | F5E | شهید |
هفت روز اول جنگ
گروهبان پیاده گردان 151 درحالی که اخرین خشاب گلوله های خود را عوض میکرد روبه تکاور دریایی کرد و گفت سرکار استوار اینجا کارمان تمام است توی این بیایون کسی به کمکمان نمی اید. تیپ زرهی عراق بسرعت بسمت خرمشهر پیشروی میکرد و اکنون درمقابل دولشکر و دوتیپ زرهی عراق تنها سه گردان پیاده لشکر92 ایران تنها مانده بود.
استوار پبشانی خود را پاک کرد و یک ردیف گلوله بسمت عراقی ها شلیک کرد. عراق پاسخ شلیک را بسیار سنگین داد بطوریکه چندنفر شهید شدند. گروهبان گفت انها منتظر چه هستند؟ استوار گفت انها می خواهند مارا اسیر کنند وگرنه تا الان اینجا را با توپ صاف کرده بودند. دوباره سکوت برقرار شد و انها منتظر مرگ بودند که ناگهان صدایی سکوت را شکس صدایی رعداسای جنگنده هایی که از شرق امدند و برای مدتی فقط صدای انفجارهای مهیب می امد بطوریکه سنگر انها که 300متر از عراقی ها فاصله داشت بشدت می لرزید. بمباران که تمام شد صحنه مقابل باورکردنی نبود. دشمن نابود یا زمینگیر شده بود
استوار رو کرد به گروهبان و گفت: حداقل امروز اخرین روز زندگیت نخواهد بود.
بمباران شدید نیروهای عراقی از طرف نهاجا باعث کند شدن پیشروی انها شده بود ولی انها را متوقف نکرده بود. البته هدف نهاجا در این مرحله هم اینچنین بلندپروازانه نبود درواقع قرار بود نیروی زمینی عراق فرسوده شود و پیشروی انها تا حد ممکن کند شود تا بسیج مردمی و نیروهای مردمی و ارتشی و سپاهیی به منطقه برسند. هدفی که به بهترین شکل ممکن به انجام رسید.
200تانک عراقی از محور شلمچه عبور کرده و خرمشهر را محاصره کردند. دفاع جانانه پادگان طلاییه نیز نتوانست مانع تسلط عراق بر جاده اهواز-خرمشهر شود. هواپیماهای اف5 و اف4 اکنون باید مستقیما” با سپاه های دوم و سوم عراق درگیر شوند . در روز سوم نبرد اف5 های گردان 41و42و43 پایگاه چهارم وحدتی و فانتو های گردان 31و32 پایگاه سوم همدان و فانتوم های گردان 61و62 پایگاه ششم بوشهر، مواضع نیروهای عراقی را بسیار سنگین و دقیق بمباران کردند.
ساعت 5:30 صبح فانتوم های پایگاه یکم،سوم . ششم بصره و بغداد و موصل را اماج حملات خود قرار دادند و توان لجستیکی عراق را به اتش کشیدند (پتروشیمی زبیر در نزدیکی بصره در ان روز از رده عملیاتی خارج شد) فانتوم های همدانی و تهرانی که تعداد انها به 40فروند میرسید انبارهای سوخت مرکزی عراق و فانتوم های بوشهری اسکله های البکر و الامیه را به اتش کشیدند تا خیال همه را از انتقال نفت عراق از خلیج فارس راحت کنند. نکته جالب اینکه رادارهای عراقی در هیچ مورد نتوانستند جنگنده های ایرانی را ردیابی کنند. توانایی خلبانان ایرانی در پرواز در ارتفاع پایین اینجا به رخ عراقی ها کشیده شد.
اما اتفاق دیگر حضور پررنگ اف14 بود عراق که خیال نمیکرد ایران توان به حرکت دراوردن اف14ها را داشته باشد دهها بمب افکن را در پناه میگ23 برای پشتیبانی از نیروه های زمینی خود به خاک ایران فرستادن اما برخلاف انتظار انها اف14ها در اسمان اماده بودند. این ماشین کشتار در دستان خلبانان اموزش دیده ایرانی انروز نشان داد که زمینگیر شدن اف14 و موشک فینیکس افشانه ای بیش نیست.در زیباترین حرکت خلبان مسبوق با یک تیر موشک فینیکس 3میگ23 را هدف قرار داد و منهدم کرد. او در اینباره میگوید با خلبان عادلی درحال گشت هوایی بودیم که ناگهان 3هدف را در 65مایلی در رادار دیدم. راردار هواپیما ارایش انها را نزدیک بهم نشان میداد بطوریکه با خودم فکر کردم اگر میگ وسطی را بزنم به هواپیماهای دیگر اسیب جدی وارد میشود. موشک را روی میگ وسطی قفل کردم و لطظاتی بعد موشک را لاچ کردیم و بلافاصله به مانیتور چشم دوختم که شمارش معکوس تا برخورد به هدف را نشان میداد و در لحظه صفر میگ منفجر شد و با توجه به سرجنگی قدرتمند فینیکس و متلاشی شدن میگ لیدر و همچنین ارایش بسیار فشرده دسته پروازی عراقی همانگونه که انتظار میرفت دو میگ23 که در دوطرف میگ لیدر بودند ترکشهای بسیاری دریافت کردند که یکی از انها در همان زمان شروع به سقوط کرد و میگ دوم با گردش بسمت عراق سعی در فرار داشت که انهم هیچگاه موفق نشد جنگنده را به پایگاه برساند و در راه بازگشت سقوط کرد.
همچنین از کارکردهای بسیار مفید اف14 قدرت رادار ان بود. با توجه به اینکه اکثر رادارهای ایران در غرب بودند لیکن بعلت کوههای زیاد و چراکنده در غرب کشور از نقاط کور بسیاری رنج میبردیم که این امر سبب شد از اف14 بعنوان اواکس استفتده کرده و رادار این جنگنده در ارتفاع بالای 20هزارپا واقعا عملکرد عالی داشت و مانند یک مینی اواکس اسمان را پوشش میداد. خلبانان اف14 بدلیل وجود فرد مقتدر و مدبری همچون خلبان بابایی که مورد تایید مسیولان لشکری و کشوری نیز بود تقریبا در جریان تسویه و بازخریو کارکنان نیروی هوایی کمترین ضربه را متحمل شده بودند و بنابرای تقریبا انضباط گروهی انها صدمه ای نخورده بود.
برخی فرماندهان نیروی هوایی در انروزها با توجه به اموزشهای خود در دانشگاههای افسری و ستاد بخوبی میدانستند که ایران وعراق وارد نبرد فرسایشی و زمانبر شده اند و در چنین جنگی قدرت اقتصادی شاخص بسیار مهمی است بنابراین با توجه به اقدامات ارتش عراق و پیشروی زمینی انها اکنون زمان ان بود تا پیکان حمله را بسمت منابع اقتصادی از جمله پالایشگاهها و پایانه های نفتی و تاسیسات صنعتی و… گرفت. درواقع هر دوکشور ایران و عراق خیلی زود متوجه شدند که برنده اصلی کسی است که بتواند صنعت نفت طرف مقابل را فلج و غیرعملیاتی کند برای همین بود که از همان ابتدا بمبارانها سمت اهداف اقتصادی رفت. گردان 11شناسایی که با تلاش عالی توانسته بود از پادگان ها و مراکز اقتصادی عراق عکس تهیه کند و اکنون زمان ان بود که از این گنجینه عکس بهترین استفاده ممکن شود و در واقع با بمباران شدید تمام پایگاه ه ا و مراکز اقتصادی به دشمن نشان دهند که حمله روز اول مهر یک اتفاق نبود و متجاوز باید بارها و بارها تنبیه شود.
صبح روز دوم مهر فانتو های نیروی هوایی به دنبال انهدام مخازن بزرگ سوخت دشمن در پایگاه های الحدید و اربیل رفتند. فرماندهان نیبروی هوایی میخواستند برای انکه نیروی زمینی ارتش عراق را متوقف کنند برتری مطلق هوایی را ازان خود کنند.به این دلیل فرماندهی نهاجا دستور داده بود تا بازیابی نیروی زمینی ارتش و سپاه ایران نهاجا نیروهای عراقی را بشدت زیر فشار بگذارد. ساعتی بعد 4فانتوم از پایگاه سوم همدان برای نابودی یکی از بزرگترین انبارهای سوخت جنگنده های عراقی در 3کیلومتری الحدید به اسمان برخاستند. 4فامتوم دیگر ازین پایگاه نیز برای نابودی اربیل به اسمان بلند شدند. فامنتوم های ایرانی مجهز به انبوهی از بمب های مارک82 و بی ال 775 و موشک اسپارو و سایدوایندر بودند و بهمین علت بسیار سنگین شده بودند و حتما” باید دشمن غافلگیر میشد زیرا در این حالت برای میگ23 های رهگیر شکاری چاق و چله بودند. پس ازعبور از مرز فانتوم ها ارتفاع را تا حد ممکن کاهش داده و بسمت حدید اندکی مسیرشان را کج کردنددقایقی بعد شبح عظیم تانکرهای سوخت نمایان شد لیدر با افزایش ارتفاع به سایر خلبانان اعلام کرد که هدف نزدیک است. خوشبختانه خبری از موشک نبود اما انبوه توپ های پدافندی با کالیبرهای مختلف خلبانان را غافلگیر کردو همچنین دو میگ21 درحال نزدیک شدن بودند. درنگ جایز نبود بسرعت یکی پس از دیگری بمبهای خود را ریخته و منطقه را ترک کردند. انفجار مخازن چند ده هزار تنی کرکوک را زیر دود غلیظی برد و فانتو ها با سرعتی زیاد ناشی از سبک شدن راه برگشت را گرفتند اما در برگشت لیدر متوجه سه دستگاه تانکبر در جاده شد که هدفی نبود که بتوان از ان گذشت بنابراین با گردش و شیرجه ای تند با توپ به جان تانکیرها افتاد و زمانی که از انهدام انها مطمعن شد به دسته پروازی بازگشت و در ادامه در پایگاه به زمین نشستند و حسرت را به دل پدافند عراق لااقل دراین ماموریت گذاشتند.
4فانتوم دیگر که هرکدام مسلح به 6بمب مارک82 بود با سرعت زیاد و در ارتفاع 15هزارپایی از جنوب بیجار و شمال دیواندره و از جنوب سردشت برای گمراه کردن رادارهای دشمن از میان دره ها و کوه ها ادامه دادند. ناگفته پیداست حرکت با ارتفاع کم در لابلای کوه ها چه اندازه خطرناک است و نیاز به مهارت بالا دارد اما به هرحال بهتر از رویارویی در این حالت با میگ23 بود. کمتر از دودقیقه بعد کوههای زاگرس را عبور کرده و بسمت اربیل درجنوب عراق تغییر مسیر دادند اما اینبار دشمن غافلگیر نشد. با نزدیک شدن به اربیل دشمن که گویی حمله فانتوم ها را کشف کرده بود بلافاصله کلیه توپ های خود را وارد عمل کرد. رادارهای عراقی فانتوم های ایرانی را در شمال اربیل شناسایی کرده و بلافاصله دو میگ23 اسکرامبل را نیز به مقابله با انخها فرستادند. از این پس اتفاقات به شکل ثانیه های پرخطر ادامه یافت. اسمان منطقه مملو از گلوله های پدافند شده بود اما بمب افکن ها هنوز به هر ترتیب ادامه میدادند در 5مایلی هدف بمب افکنها ارتفاع گرفته و یکی یکی بمب های خود را روی اهداف فرو ریختند. از 24 بمب رها شده انمقداری به مخاطن اصابت کرد که باعث اتش سوزی عظیمی در پایگاه شد و جنوب اربیل به اتش کشیده شد اما این پایان ماجرا نبود، دو میگ23 از سمت جنوب به سرعت به انها درحال نزدیک شدن بودند. لیدر دسته پروازی با اطلاع از اینکه در 40مایلی انها دو رهگیر در حال نزدیک شدن به انها هستن دستور استفاده از پسسوزها را صادر کرد. به دلیل فقدان موشک هوا به هوا درگیری با میگ ها جایز نبود. خلبان شماره3 که از بقیه عقبتر بود توسط کمک خود مطلع شد که بر روی انها قفل راداری انجام شده است انها هم ارتفاع خود را بشدت کم کرده و درحالی که احتمال اصابت انها به زمین بیشتر میشد یک موشک زوزه کشان درحال نزدیک شدن به انها بود از طرفی روبروی انها کوهها درحال نمایان شدن بودند و این یعنی اینکه انها به مرز رسیده بودند و افزایش ارتفاع مصادف بود با انهدام کامل هواپیما . در اخرین لحظات کمک خلبان قفل موشک را شکسته م خلبان با تحمل فشار سنگین جی هواپیما را بالا کشیده و کوهها را رد میکند. خوشبختانه فرمانده دسته قبلا پایگاه را از مشکل باخبر کرده و انها هم دو فروند اف14 را برای پوشش فرستاده بودند که به محض ورود اف14 به صحنه میگ23ها درگیری را ترک کرده و ماموریت با موفقیت به پایان رسید.
دیگر عملیات دوم مهر حمله 4فروند اف5 تایگر از پایگاه هوایی تبریز بود. انها میدانستند کرکوک با توپ های 23 و 25میلیمتری و موشک های سام 2 و سام6 محافظت میشود بنابراین انها هم از شیوه حمله با ارتفاع کم تا حد ممکن و سپس درلحظات اخر ارتفاع گرفته و بمب ها را رها میکردند. این مدل حمله را خلبانان در اصطلاح پاپ مینامند این حمله نیز صبح زود انجام شد. پس از چکهای اولیه هر اف5 با برخورداری از 4بمب 500 پوندی به سرعت از باند برخاسته و با رسیدن به ارتفاع 15هزارپایی از مرز گذشتند انگاه به تبعیت از رهبر دسته پرئازی اف5ها ارتفاع خود را کم کرده و از لابلای کوهها و دره و جنگل به سمت پایگاه کرکوک تغییر جهت دادند. خوشبختانه دشمن اصلا متوجه حضور انها نشد و لحظاتی بعد انها بر فراز کرکوک بودند. خلبانان موتورها را در وضعیت 100% قرار داده و با تمام قدرت ارتفاع را افزایش داده و مستقیم بسمت هدف یورش بردند. در این زمان پدافند شروع بکار کرده و دیواره اتش روبروی انها درحال شکل گرفتن بود . لیدر پروازی درنگ را جایز نمیدانست و بی درنگ خود را به میان دیواره اتش انداخت و برای دیگران این پیام را فرستاد که باید بمب ها باید ریخته شود. باندها تجهیزات و سوله ها در یک دقیقه زیر اتش بیش از 16بمب پرقدرت درهم کوبیده شدند. بمب افکنها به سرعت با تغییر مسیر بسمت شرق دهها موشک سام را در یافتن هدف ناکام گذاشتند. خوشبختانه عملیات ماهرانه تایگرها ان ها را از شر موشک ها نجات داد. کمتر از نیم ساعت دیگر خلبانان در فرودگاه تبریز بودند و شادی غیرقابل وصفی کارکنان را فراگرفته بود و البته این شادی فقط برای انها نبود و صبح انروز پدافند پایگاه یک سوخو22 را سرنگون کرده بود.
اتفاق جالب دیگر حمله دوفروند فانتوم به یک واحد زرهی و یک واحد توپخانه عراق در غرب ابادان بود این فانتوم ها با رمز شاهین1 و شاهین2 از پایگاه ششم بوشهر به قصد در هم کوبیدن دشمن درحالی که هرکدام 12 بمب 500پوندی مارک82 را حمل میکردند با عبور از جنوبی ترین نقطه ایران در حال گذر از اروند رود بودند که ناگهان کمک خلبان شماره یک به لیدر پروازی گفت: تعداد زیادی توپ و تانک در ان پایین اماده گلوله باران ابادان و پالایشگاه هستند. خلبان بلافاصله با گردش بر روی انها متوجه شد دهها دستگاه توپ و تانک به صف شده و ارایش حمله گرفته اند.
شماره2: شماره1 درخواست لغو ماموریت و حمله به واحدهای زمینی دشمن را دارم.
شماره1: موافقت میشود. گردش کن
دو فانتوم با گردشی شدید به سمت راست با اشتیاق برای شکار ارتفاع خود را کم کرده و ابتدا در حرکتی نمایشی درحالی که ارتفاع خود را به چندمتری زمین رسانده بودند یک بار از روی کل واحدهای دشمن گذشتند. نیروهای بخت برگشته و غافلگیرشده عراقی بسرعت از ادوات خود فاصله گرفته و بدنبال جانپناه میگشتند و تعدادی از نفرات شجاع دشمن پشت اسلحه های سبک و سنگین خود نشسته غافل از اینکه فرصتی برای استفاده از انها پیدا نمی کنند. خلبان شماره1 سمت و زاویه مناسب گرفت و توپ جنگنده را روی نواخت بالا گذاشت و ادوات دشمن را به توپ بست زیرا او میدانست اگر اول بمب ها را رها کند دود ناشی از ان اجازه شلیک موثر و دقیق را به ان نمیدهد.درحالی که معدود سربازان عراقی سعی در شلیک به سمت فانتوم داشتند توپ فانتوم شروع به شلیک کرد. 6هزار گلوله در دقیقه!!! و فقط 10ثانیه لازم بود تا 640 گلوله فانتوم تمام شود انگاه نوبت بمباران شد. در گردش بعدی فانتوم دیگر حتی یک افسر و سرباز عراقی کتار ادوات دیده نمیشد انها فهمیده بودند حریف بسیار ماهر و دقیق است و باید قید این ستون را زد. بمبهای مارک82 یکی پس از دیگری فرود امد و ظرف مدت 15ثانیه از یک واحد بزرگ بعثی تنها لاشه ای منهدم شده، اجساد سوخته و تانک های غیرقابل حرکت باقی مانده بود.
دو هواپیمای اف14 در همان ساعت ها 40دقیقه پس از برخاستن در 18کبلومتری غرب پایگاه وحدتی درگیر نبردی نفسگیر با چند خلبان متجاوز عراقی شدند. انها برای تامین منطقه پیش امده بودند و در 2کیلومتری جنوب شرقی وحدتی 8هواپیمای دشمن 4میگ و4سوخو را شناسایی کردند. گویا این هواپیماها برای کاستن یا تمام کردن فشار تایگرهای وحدتی بر روی واحدهای زمینی عراق وارد عمل شده بودند و قصد غیرعملیاتی کردن پایگاه وحدتی را داشتند. وقت ان بود تامکتها خودی نشان بدهند ولی انها چون فینیکس بهمراه نداشتن با کاستن ارتفاع مجبور به استفاده از اسپارو شدند. اولین اسپارو یکی از میگ های عراقی را متلاشی کرد و 4سوخو بلافاصله منطقه را ترک کردند زیرا متوجه شده بودند حمله توسط اف14 انجام شده است اما دو میگ با فرض اینکه هواپیمای مهاجم اف4 میباشد بسرعت بسمت ان حرکت کردند. اکنون فاصله به حدی کم بود که برترب راداری و موشکی اف14 بی اثر شده بود بنابر این خلبان اف14 با گردشی شدید سعی کرد به پشت میگ برسد اما میگها هم چالاک بودند و نشان دادند حریف دست و پا بسته ای نیستند و اچازه نمیدادند اف14 بر روی انها قفل و شلیکی انجام دهد اما در لحطه ای میگ و اف14 بقدری بهم نزدیک شدند که با شلیک سایدوایندر از اف14 و برخورد سریع ان به هدف خلبان عراقی حتی فرصت ایجکت پیدا نکرد و در جنگنده هاش منفجر شد ولی میگ دیگر با گردشی شدید به سمت اف14 میاید.
در این لحظه موتور اف14 که درحالت پسسوز بود دچار واماندگی معروف میشود و هواپیما وارد چرخشی مرگبار میشود. میگ که صحنه را میبیند و میفهمد سقوط اف14 حتمی است و همچنین اف14دوم درحال نزدیک شدن بود از انهدام اف14 صرف نظر میکند.
سرنوشت اف14 در حاله ای از ابهام میباشد. گزارش رسمی نشان میدهد خلبان در 30ثانبه اخر با خاموش و روشن کردن موتور موفق به نجات اف14 میشود اما هستن کسانی که اعتقاد دارند اف14 سقوط کرده است. بهرحال در گزارشات رسمی انروز اف14ها تلفاتی نداشته اند.
دوم مهر روز شلوغی برای هر دوطرف بود. صدام که نمیخواست برتری هوایی ایران را قبول کند بشدت دستور داد که ایران و نهاجا را به اتش بکشند و فرماندهان هم از ترس جان قبول میکردند اما همه انها میدانستند با توجه به فناوری جنگنده های ایران و اموزش خلبانان ایرانی این امر حداقل در کوتاه مدت و قبل از رسیدن هواپیماهای فرانسوی و اموزش مجدد خلبانان عراقی میسر نیست. فناوری رهگیرهای اف14 و خلبانان ایرانی به طرز حیرت اوری از همتایان عراقی خود برتر بود.
از جمله شکارهای انروز نیروی هوایی یک فروند میگ23 حمله ور شده به نیروی دریای و سقوط یک میگ23 دیگر توسط اف14 در غرب و میگ دیگری در نزدیکی سایت نخجیر توسط هاوک بود. یک میگ23 در ناحیه ملکشاهی و یک سوخو20 توسط توپ های اورلیکن بشدت اسیب دیدند و احتمالا به پایگاه نرسیدند.
غروب دوم مهر درحال فرارسیدن بود که 60فروند تایگر و فانتوم از 4پایگاه بزرگ شکاری بار دیگر به حرکت درامدند. این بار نیز هدف انها پایگاههای هوایی عمده عراق نظیر بصره بغداد و موصل بود البته بخش دیگری از این هواپیماها نیز به مقصد تلمبه خانها و تاسیسات نفتی کرکوک خانقین و فاو بود. پایگاه هوایی الحریه نیز میزبان بمب افکن های پایگاه سوم همدان بود که بمباران این هواپیماها الحریه را برای روزهای حساس اینده از مدار عملیاتی خارج کرد.به ز این حملات، 4فروند اف4 تاسیسات پتروشیمی را بگونه ای به اتش کشیدند که انفجارهای ناشی از انهدام قلب مواد سوختی پتروشیمی مذکور تا هفته ها میسوخت.
گل سرسبد حملات؛ حمله دوفروند فانتوم با خلبانان حرفه ای بود که با عبور از رینگ پدافندی بغداد خود را به منطقه سبز بغداد رسانیده و انجارا که مملو از ساختمانهای مهم اداری و سیاسی میباشد بمباران کردند اما مشکل اینجا بود که بعد از این بمباران باید عکس شناسایی برای براورد خسارت و نتیجه بمباران تهیه میشد. همان بار اول که دشمن خبر نداشت بمباران انجا تقریبا غیرممکن بود حال که دیگر انها ضربه خورده بودند و پدافند اماده بود و انتظار هواپیمای شناسایی را هم میکشیدند چه باید کرد؟
فانتوم شناسایی بر روی باند رفت و موتورهایش روی صدرصد رفت و فانتوم راهی اسمان شد و کسی که در کابین این اراف4 بود کسی نبود جز خلبان افسانه ای گردان 11شناسایی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرگرد خلبان فریدون ذوالفقاری.
ساعتی بعد چرخهای فانتوم اراف4 بر روی باند فرودگاه مهراباد بوسه زد و عکسها تهیه شد.
فاجعه برای عراق وصف ناپذیر بود. با گذشت 72ساعت از نبرد صنایع نفتی، بندرها، پایگاههای اصلی هوایی و یگانهای زرهی عراق بشدت ضربه خورده بودند. تمام محاسیات غرب غلط از اب درامده بود جنگ دیگر کوتاه نخواهد بود و از اخبار خوب برای بازار نفت خبری نیست. صدام روزهای حیاتی را از دست داده بود علاوه بر اینکه بجط پالایشگاه ابادان که در تیررس توپ خانه بود این کشور نتوانسته بود به تاسیسات راهبردی ایرات ضربه شدیدی بزند. در روز دوم مهر تلفات هوایی عراق به طور رسمی 23 فروند اعلام شد اگرچه عراق نیز ادعای ساقط کردن 20 فروند هواپیمای ایرانی را کرد که باتوجه به نبود شواهد این ادعای عراق جدی گرفته نشد.
خلبان فرشد اسکندری روز دوم مهر ساعت 6 صبح عازم بمباران پایگاه تازه تاسیس اربیل شد که ماموریت با موفقیت تمام میشود و پس از بازگشت مجددا به ماموریت میرود که در این ماموریت جنگنده او در دام پدافند افتاده و اسیب میبیند او موفق به کنترل هواپیما نشده و ایجکت میکند اما هنگام بیرون پریدن از جنگنده چانه او بشدت شکافته میشود و بیهوش میشود. درنهایت او اسیر میشود و کسی از سزنوشت او خبری پیدا نمیکند تا اینکه درسال 69 بعد از 10سال تحویل ایران میشود و تازه میفهمند او زنده است. زمانی که او به ماموریت میرود همسر او باردار بوده است بدون اینکه بداند و در هنگام بازگشت متوجه میشود فرزندی 10ساله به نام فرشید دارد.
در این روزها هنوز هم تفکر اینکه میشود با حملات گسترده و همه جانبه و استفاده از تمام طرفیت نیروی هوایی به عراق فهماند که پیش بینی ها و برآوردها از ارتش و توان نظامی ایران اشتباه است و امیدوار بودند دولت عراق با فهمیدن این قضیه که فتح ایران و حتی خوزستان رویایی بیش نیست جنگ را خاتمه دهد اما با گذشت چندین روز ارام ارام دوطرف متوجه شدند این جنگ فرسایشی و طولانی مدت خواهد بود بهمین دلیل نهاجا نیز خود را برای جنگی طولانی اماده کرد و با توجه به تحریم و… منطقی بود دیگر ازین شکل عملیاتهای گسترده چشم پوشی کند همانگونه که بعد از اوایل جنگ دیگر از ان عملیاتهای چندین فروندی و چندین پایگاه باهم خبری نبود که البته منطقی هم همین بود.
واقعیت این است که ازهر طرف که به جنگ ایران و عراق نگاه کنیم متوجه میشویم که سود جهان در ادامه این جنگ بود ار یکطرف دولت انقلابی ایران که تفکرات دینی هم داشت درحال از دست دادن ماشین نظامی خود بود و کشور و سرمایه هایش هم درحال نابودی بود از طرف دیگر سود ناشی از فروش اسلحه به هر دوطرف جنگ از طرفی بعضی امیدوار بودند این جنگ در اغاز حکومت اسلامی باعث سقوط رژیم شود و در نهایت دوقدرت مخالف غرب و اسراییل در ان زمان درحال کشتن همدیگر بودند! ازین بهتر میخوان؟؟؟
و اما بحث اصلی…از اتفاقات ناگوار روزهای اول جنگ مورد اصابت قرار گرفتن دوفانتوم در حال برگشت از ماموریت به خلبانی شهیدان اکبر بشیری و حسن کدخدایی و کابین عقب های انها بود. انها بعد از اینکه هدفی در جنوب ابادان را زدند اسیر گلوله های دوناوچه خودی شدند. خلبان توانگریان که دوستی بسیار عمیقی با این دو شهید داشت به مقر نیروی دریایی در بوشهر رفت و نسیت به این اتفاق اعتراض کرد انها نیز اشکال را در این میدانستند که کسی به انها در مورد این جنگنده ها اطلاعی نداده بود. پس از ان قرار شد روی هر ناوچه یک خلبان بعنوان رابط مستقر باشد. سرتیپ دوم ستاد خلبان نمکی دلیل بروز این اتفاق را نبود نظام فرماندهی و کنترل میداند او میگوید در چنین جنگی ما باید قادر باشیم در هر لحظه به هرکدام از پدافندهای خودمان بگوییم کدام هواپیما خودی و کدام دشمن است.
در این درگیری و کشمکش هواپیماهای ترابری هم بیکار نبودند و هنگامی که از خرمشهر پیام رسید که افسر اموزش دیده در شهر نداریم و شهر درحال سقوط است فورا تعداد 1000نفر دانشجو سال سوم دانشگاه افسری با 3 فروند هواپیمای c130 به خرمشهر فرستاده شدند. اما در ان زمان و با ان اسمان شلوغ و خطرناک پرواز 3فروند هواپیمای c130 که زدنش برای رهگیرها و کلا عراق مثل ابنبات بود کار اسانی که نبود بسیار هم مشکل بود. اما بهرحال این ماموریت انجام شد بطوریکه حتی موتور هواپیماها بعد از نشستن روشن بود و به محض پیاده شدن نیروها هواپیماها برگشتند.
حمله مجدد به الرشید
مجموعه پایگاههای هوایی الرشید در جنوب بغداد انقدر عظیم بود که نابودی ان با یک یا دوحمله امکانپذیر نبود بنابراین نابودی ان باید بطور متناوب و طولانی انجام میشد. درسحرگاه روز سوم مهر 9فانتوم مرکب از 18خلبان دریک ارایش جنگی سنگین با گذر از مرز شمال بغداد را رد کرده و بسمت جنوب گردش کردند. در این ارایش 8فروند فانتوم ایی و یک فروند اراف4 وجود داشت. انها ایتدا موفق به غافلگیری پدافند شدند ولی در ادامه با حجم سنگین اتشباری پدافند مواجه شدند اما خوشبختانه هیچکدام از گلوله ها به فانتوم ها اصابت نکرد و پدافند موشکی هم چنان غافلگیر شده بود که نتوانست حرکت موثری انجام دهد. الرشید زیر فشار 64 بمب سنگین در اتش گم شد و خوشبختانه اراف4 از تمام این صحنه ها عکسبرداری کرده بود. اما حجم سنگین تسلیحات فانتوم ها و عدم سوخت در باکهای خارجی جهت حمل بیشتر مهمات کار دست فانتو ها داد و انها را با مشکل جدی مواجه کرد. حداقل 4فروند از 9فروند با کمبود سوخت جحدی مواجه شدند و یکی از انها به ناچار در اسمان کرمانشاه یا دیدن یک فرودگاه غیرعملیاتی مجبور به فرود در انجا شد ولی درهنگام فرود اضطراری متوجه شد یک فانتوم دیگر که همین مشکل را اشت از روبرو در حال فرود است در نهایت فانتوم مقابل با هر زحمتی که بود فرود می اید و درست زمانی که سوخت موتور قدرتمند فانتوم تمام میشود و خاموش میشود عملیات فرود نیز پایان میابد. فانتوم دیگر نیز با موتور خاموش فرود می اید اما به دلیل افتادن در چاله خلبانان با ایجکت ناخواسته روبرو میشوند و اگرچه کف فانتوم اسیب میبیند ولی منهدم نمیشود و خلبانان نیز اسیب سطحی میبینند. انگونه که از خاطرات و گزارشات مشخص است بزرگترین مشکل بر سر راه فانتوم ها برای حمله به عراق نه رهگیرها بودند نه پدافند بلکه مساله سوخت بود و با کمال تاسف ایران بسیاری از جنگنده های خود را به این دلیل از دست داد البته جنگنده های اخیرالذکر پس از بازسازی به خدمت برگشتند.
از دیگر اتفاقات سوم مهر اصابت هواپیمای خلبان پایگاه تبریز اسماعیل موسوی بود. او از جمله خلبانانی بود که هواپیمایش هنگام بازگشت از ماموریت بمباران در حاج عمران هدف موشک سام7 قرار گرفت اما توانست این هواپیما را سالم در فرودگاه تبریز به زمین بنشاند و 18ماه ارشدیت گرفت.
تا این تاریخ همچنان اف14ها با توجه به کارشکنی امریکاییها و نبود بعضی قطعات نتوانسه بود انطور که باید و شاید در اسمان حضور یابد و تقریبا فقط 11 اف14 اماده به خدمت باشند ولی همین تعداد هم توانسته بودند کارهای بزرگی کنند. درواقع یک دسته 4فروندی اف14 در شرایط عملیاتی کامل میتوانست بدون تلفات یک اسکادران جنگنده عراقی را نابود کنند.
خبر دیگر کند شدن روند پیشروی نیروهای عراق در محور جنوب بود. الشرق الاوسط گزارش داد که بمباران گسترده نیروهای عراقی توسط نیروی هوایی ایران پیشروی عراق را در محور شلمچه-خرمشهر متوقف کرد.
واحدهای لشکر9 زرهی عراق با پیشروی در عمق خاک خوزستان سبب شد تا دزفول و پایگاه وحدتی(مهمترین پایگاه عملیاتی علیه نیروی های عراق) به زیر برد توپخانه عراق برسد.کمی جنوبی تر سوسنگرد از دوطرف ئتوسط 3لشکر محاصره شده بود البته هدف لشکرهای مذکور تصرف اهواز بود که باید ابتدا بستان و سوسنگرد از سر راه برداشته شود. به همین دلیل ستاد مشترک ارتش در دستوری اکید و لازم الاجرا از نیروی هوایی خواست تا تمام تلاش خود را برای متوقف کردن سپاه سوم عراق انجام دهد.
فانتوم های بوشهری نیز به وحدتی امدند تا هرچه در توان دارند برای کمک به واحدهای از هم جدا افتاده لشکر92 انجام دهند. نبردی که بعدها به نبرد فانتوم با تانک معروف شد و در ان زمان تقریبا” مورد اعتراض تمام افسران با تجربه نیروی هوایی بود اما باید دستور اطاعت میشد علاوه بر انکه هیچ جایگزین دیگری در دست نبود. فرمانده پایگاههای درگیر در پاسخ به سوالات افسران میانی تنها استدلالشان این بود که اگر این حملات انجام نشود نصف خاک ایران زیر چکمه های سربازان عراقی میرود. در تمام ایران و شهرها یسرعت درحال بسیج و اموزش نیروهای مردمی بودند تا هرچه سریعتر به جبهه ها بفرستند و از بار نهاجا بکاهند ولی همه میدانستند که این امر به این زودی میسر نمیشود.
در ادامه نابودی پایگاههای هوایی، پالایشگاهها، مخازن سوخت و تاسیسات زیربنایی عراق در 4مهر نیز 50سورتی پرواز علیه این اهداف انجام شد از جمله حمله به بغداد، زبیر، خانقین، موصل و کرکوک که قطع اجباری صادرات نفت عراق را درپی داشت. ایسگاه رادار و تاسیسات گازی البکر نیز هدف حمله های اف5 و اف4 قرار گرفتند و به شدت صدمه دیدند اگرچه در این حمله یک فروند اف4 مورد اصابت قرار گرفت و خلبانان ان اسیر دشمن گردیدند.
نیروی هوایی عراق هم بشدت زیر فشار بود و حملات گسترده ای انجام داد. انها روی مخازن سوخت تمرکز کردند در واقع تفکر فرماندهان عراقی چنین بود که اگر برای یک هفته نیروی هوایی ایران با کمبود سوخت مواجه شود نیروی زمینی عراق به اهداف خود خواهد رسید. اما برای پوشش اسمان ایران نیز دستور ویژه صادر شد و همیشه دهها جنکنده درحال پوشش و دفتع از اسمان ایران بودند که اینکار را برای عراق مشکل میکرد. پدافندها هم 24ساعته اماده باش بودند.
دو فروند میگ23 در 4مهر با کمک از عوارض زمینی و پرواز در ارتفاع کم خود را به تهران رساندند که در لحظات اخر رهگیری شدند و میگ اول با گردشی سریع سعی در فرار از چنگ موشک هاوک کرد ولی هاوک زیر سینه ان منفجر شد و انرا شکافت و میگ در نزدیکی کهریزک سقوط کرد و میگ دوم که متوجه شد یک اف4 از مهراباد برای درگیری با ان بلند شده است فرار را بر قرار ترجیح داد.
در ادامه میپردازیم به دیگر ماموریت های نهاجا در جنگ تحمیلی که میتوان به
تمرکز مجدد برای انهدام قدرت زرهی دشمن و تداوم نبرد هوایی و حمله هوایی به تاسیسات و زیر ساخت های دشمن./