موشک و ضد موشک
نویسنده:فرهاد همتی
اولین فاکتور موشک سرعت موشک است سرعت موشک به ارتفاع نقطهای اوج فاصله طولی نقطه اوج از سکوی پرتاب موشک و شتاب و سرعت موشک در نقطه اوج و کلاهک موشک(شکل آیرودینامیک آن و جداشونده بودن کلاهک که البته کاهش سطح مقطع راداری را هم بهدنبال دارد) بستگی دارد سرعت و عوامل موثر بر آن با برد موشک رابطه مستقیم دارد یعنی هر چه برد موشک بیشتر شود سرعت آن هم بیشتر می شود بجز افزایش برد موشک که موجب افزایش ارتفاع نقطه اوج می شود برای افزایش سرعت موشک از کلاهک جداشونده و موشکهای چند مرحله ای (معمولاً دو یا سه مرحله ای) استفاده می کنند این کار موجب افزایش شتاب و سرعت موشک در نقطه اوج می شود مثلاً موشکی با برد ۲۵۰۰ کیلومتر سرعتی حدود ۴۵۰۰ متر بر ثانیه دارد ولی موشک سجیل دو که ۲۰۰۰ کیلومتر برد دارد با همین تکنیک ها سرعتش به ۴۸۰۰ متر بر ثانیه رسیده است سامانه های ضد موشک معمولاً با اهدافی تا سرعت ۵۰۰۰ هزار متر بر ثانیه می توانند درگیر شوند اگر سرعت موشک به ۵۷۸۰ متر بر ثانیه و بالاتر برسد مقابله با آن در درون جو بسیار مشکل شده و بسیار به سمت غیره ممکن میل خواهد کرد (به همین دلیل نمی شود کلاهک یک موشک قاره پیما را با پک ۳ در ارتفاع ۲۴ کیلومتری نابود کرد) برای مقابله با این موشکها آنها را در نقطه ای نزدیک به نقطه اوج که سرعت موشک کم است هدف قرار می دهند مثلاً موشک سیم سه ۲۵۰۰ کیلومتر برد ۱۳ ماخ سرعت دارد و بیش از ۵۰۰ کیلومتر ارتفاع می گیرد برای رسیدن موشک رهگیر به سرعت بالای لازم برای رهگیری از موشکهای چند مرحله ای با سر کشنده جدا شونده استفاده می کنند علت ساخت این موشک ۴ مرحله ای فقط مقابله با کلاهک اتمی نیست بلکه حمله به موشک در نقطهای است که اندازه موشک بزرگتر سرعت موشک کمتر و آسیب پذیری آن بیشتر است موشک رهگیر ممکن است جهت افزایش قدرت مانور و سرعت و برد فاقد کلاهک باشد و بابرخورد مستقیم هدف را نابود کند یا دارای کلاهک متعارف یا حتی اتمی باشد روشن است که این موشکها برای این که به سرعت و ارتفاع مناسب برای مقابله با موشک دشمن برسند نیاز به زمان کافی دارند اما در مورد موشکهایی با برد ۵۵۰۰ کیلومتر که حدوداً بردی نصف موشک قاره پیما دارند زمان کم است و تقریباً موشک رهگیر باید همزمان با موشک هدف شلیک شود برای همین مقابله با این موشک ها از همه مشکل تر است حتی از موشکهای قارهپیما که سرعت بیشتری هم ممکن است داشته باشند
فاکتر دوم مقاوم سازی کلاهک است بعض از کلاهک حتی می توانند در برای امواج الکترومغناطیسی حاصل از انفجار های هسته ای هم مقاومت کنند
فاکتر سوم هدایت و مانورپذیری کلاهک موشک است در زمان روشن بودن موتور موشک از سیستم کنترل بردار رانش برای هدایت موشک استفاده میشود پس از جدا شدن کلاهک در خارج از جو از تراستر برای هدایت و مانور استفاده می شود این تراسترها ممکن است دارای رانش گرم یا سرد باشند معمولاً از چهار تراستر در جهت های مختلف استفاده می شود اگر کلاهک از یک تراستر استفاده کند نیاز به سیستم کنترل بردار رانش هم خواهد بود داخل جو امکان استفاده از بالک های هدایت گر هم فراهم است از مانور هم برای فرار از موشک رهگیر استفاده می شود و هم برای هدایت موشک البته موشکهای رهگیر هم دارای سیستم های مشابه هستند موشک های نقطه زن معمولاً از ترکیب سه روش برای افزایش دقت استفاده می کنند یک اینرسی دو هدایت ماهواره ای (GPS ) و تطبیق تصاویر دوربین تصویر ساز حرارتی با تصویر ترمال هدف زخیره شده در موشک که در فاز نهایی استفاده می شود البته امکان ارسال تصاویر زنده برای اپراتور جهت هدایت هم وجود دارد اخیراً روسیه چین و آمریکا در حال ساخت کلاهک هایی هستند که به صورت گلایدر های هایپرسونیک عمل می کنند مکانیسم عمل آنها مثل موشک های هایپرسونیک جدیدی است که در حال ساخت هستند فقط فاقد پیشران هستند قدرت مانور و هدایت پذیری این کلاهک ها خیلی بیشتر از کلاهک های قبلی است آوانگارد روسی نمونهای از این کلاهک ها است