ایران

نیروی هوایی ایران به روایتی دیگر قسمت دوم

نیروی هوایی ایران به روایتی دیگر قسمت دوم

نیروی هوایی ایران به روایتی دیگر قسمت دوم

گرداوری: سامان حرب

برای مطالعه قسمت اول این مقاله اینجا را کلیک کنید

برای مطالعه قسمت سوم این مقاله اینجا را کلیک کنید

روز فراموش نشدنی

سال 1357 چندان خوب برای نیروی هوایی اغاز نشد.اگرچه هنوز اعتراضات مردمی علیه محمدرضا پهلوی از نظر دولت قابل کنترل بود اما کم کم ماموران سیا و سازمان جاسوسی بروم مرزی انگلیس درمیافتند که گزارشات ارایه شده توسط ساواک مبنی بر ارام بودن اوضاع نه تنها شاه بلکه انان را هم فریب داده است. در ان سالها اوضاع اقتصادی نابسامان بود و نقدینگی بالا ناشی از ذلار 7تومان تورم دورقمی ایجاد کرده بود در چنین شرایطی اوضاع مانند سال 53و54 پررونق و خوب نبود از انسو کارتر مانند نیکسون و فورد و جانسون در بذل و بخشش به دولت شاه بیگدار به اب نمیزد به ویژه انکه کنگره و سنا هم به ایران حساس شده بود.

درسال 1357 نیروی هوایی ایران 450 جنگنده و حدود 5000نفر خلبان اموزش دیده در اختیار داشت(با احتساب خلبانان ترابری و بالگرد و…). در همان زمان ترکیه 290 هواپیما -ایتالیا 279 هواپیما –انگلیس 511 هواپیما-  المان غربی 484 و فرانسه 471 هواپیما دراختیار داشتند در حالی که همگی عضو ناتو بودند و هیچکدام به دنبال ان نبودند که تا سه سال دیگر تعداد جنگندهای خود را به 900فروند برسانند. در منطقه نیز تنها عراق توانی برابر با 30% نیروی هوایی ایران را داشت و دیگر کشورها اصولا نیروی هوایی قابل توجهی نداشتند فقط عربستان با خرید 171 فروند جنگنده سعی داشت نیروی هوایی مدرن و قابل اتکا دست و پا کند اما در ان دوران بدلیل فقدان نفرات و تشکیلات مناسب این هواپیماها را عملا تحت کنترل خلبانان امریکایی قرار داده بود.

در ماههای میانی 1357 ارتش ایران به ویژه نیروی هوایی در اوج قدرت بود شمار نفرات ارتش از 161هزار نفر در سال 49 به 413هزار نفر در سال 57 رسیده بود. در این سال نیروی هوایی ایران پنجمیت قدرت جهان از نطر تجهیزات و نفرات بود.ارقام رسمی جنگندها متفاوت است اما تخمین زده میشود تعداد هواپیماهای اف4 اف5 و اف14 حدود 450تا459 فروند باشد. این نیرو 91 هواپیمای پهن پیکر و همچنین 55 بالگرد نیز داشت.

درسال 57 استعداد نیروی هوایی ایران متشکل از 100هزار نفر پرسنل و 450 جنگنده بوده است.

10 اسکادران ضربتی با حدود 190 جنگنده اف4 دی و ایی

8 اسکادران شکاری و با حدود 166 جنگنده اف5ایی و اف

4 اسکادران شکاری رهگیر با حدود 79 جنگنده اف14

1 اسکادران شناسایی با 14 فروند اراف4

2 اسکادران تانکر ترابری با 13 فروند 707 و 9فروند 747

4 اسکادران ترابری با 54 فروند سی130

1 اسکادران ترابری با 18 فروند اف27 3فروند ایروکاماندر و 4 فروند فالکن20

همچنین 55 فروند بالگرد ترابری امداد و نجات و 54 فروند هواپیمای اموزشی

بهمن 57 مصادف بود با پیروزی انقلاب و سقوط حکومت پهلوی . انقلابیون تحت تاثیر افکار چپگرایانه و حتی نفوذی جز مخالفان ارتش و مخصوصا نیروی هوایی قرارگرفتند و این اغازی بود بر تضعیف نیروی هوایی. واقعیت این بود که یک نیروی هوایی قدرتمند می توانست در کنار یک انقلاب مردمی با تفکر دینی برای غرب بسیار خطرناک باشد. به فاصله چند ماه بعد بخش بزرگی از خلبانان بازخرید بازنشست و اخراج یا ممنوع پرواز شدند. تعداد پروازهای روزانه از پایگاه وحدتی از روزی 80 سورتی به 10 سورتی پرواز کاهش یافت و ایمنی پروازها هم کم شد. کاهش سطح ایمنی و خرابکاری باعث شد از اسفند57 تا شهریور59 تنها در بخش فانتوم ها 10فروند اف4 و 16 خلبان از دست برود. بسیاری از خلبانانی که بعدها منشا رشادت بسیار برای کشور شدند مانند شهید عباس دوران یا شهید اقبالی با دسیسه عده ای سلطنت طلب معرفی شدند زیرا به دلیل پشتکار و علاقه زیاد از رژیم گذشته مدال گرفته بودند. هواپیمای اف14 تا یک قدمی فروش پیش رفت و اگر شهید فکوری و شهید بابایی نبودند قطعا” اف14ها فروخته شده بودند.

اما جنگ…

در حالی که عقربهای ساعت به وقت بغداد به عدد یک بعدازظهر روز 22 سپتامبر(31شهریور) نزدیک میشد که ژنرال عراقی عدنان خیرالله پیش صدام امد و گفت: سرورم خلبانان قدرتمند ما از زمین برخاستند و تا 20دقیقه دیگر کمر نیروی هوایی ایران خواهد شکست!!! صدام و یارانش بیش از ده سال نیروی هوایی ایران را زیر نطر داشتند و از نظر انها این نیرو بدون کمک امریکا شانس زیادی نداشت ولی عملا نمیشد خلبانان و تجهیزات ایران را فراموش کرد پس با حمله و نابودی نیروی هوایی میخواستند اخرین شانس دفاع ایران دربرابر حمله خود را از بین ببرند.

قبل از اینکه نبرد رسمی اغاز شود در ایران تنها نیروی هوایی ارتش و برخی فرماندهان نیروی زمینی بودند که تقریبا” وقوع جنگ را حتمی میدانستند.

پایگاه وحدتی دزفول(چهارم)

از اولین پایگاههایی که تحت حمله قرار گرفت پایگاه وحدتی بود عراقی ها از این پایگاه کینه شدیدی داشتند این پایگاه قبل از انقلاب نیز ضربات سنگینی به انها زده بود(چناچه بعدها نیز ضربات سنگینتری دریافت کردند) در هفته های اخیر نیز یگانههای پیشاهنگ ارتش عراق توسط این پایگاه به اتش کشیده شده بودند. ساعت پایگاه حدود 14 را نشان میداد که اولین دسته سوخو20ها رسیدند اما بمباران بسیار ناشیانه انجام شد و تنها 4دستگاه تانکر بنزین منهدم شد بلافاصله کارکنان فداکار پایگاه ضمن جمع اوری وسایل منهدم شده به دنبال ترمیم خرابی های باند رفته تا اف5 ها بتوانند بلند شوند. افسر ایمنی پایگاه سروان خلبان فیروز شیخ حسنی در حالی که درحال بررسی خسارات وارده به باند و پایگاه و دادن دستورات لازم برای اماده سازی بود ناگهان دریافت که جنگنده های عراقی کمتر از 5دقیقه مجددا” به پایگاه حمله کردند و بمباران مجدد سبب شهادت او شد که از اولین شهدای نیروی هوایی شدند.

اما پایگاه امیدیه صدمه کمتری دید و بمباران شدید نتوانست انرا از حالت عملیاتی خارج کند. دو فروند اف5 از پایگاه دزفول به پرواز درامده و اقدام به پوشش هوایی کردند به دنبال خاتمه یافتن حمله چندین اف5 از پایگاه برخاسته و بسمت یگان های دشمن یورش بردند.

فرودگاه و پایگاه سوم شکاری همدان

ساعت 13:45 پایگاه همدان مورد حمله قرار گرفت. بمباران خوشبختانه چندان موفق نبود و در کنار ساقط شدن یک جنگنده عراقی توسط پدافند زمین به هوا کارکنان بسرعت پایگاه را عملیاتی کردند البته این پایان کار نبود پایگاه همدان که کاملا اماده بود تا پایان همان روز چندین نوبت پرواز عملیاتی انجام داد. انها حتی 4فروند میگ23 که قصد حمله به فرودگاه همدان را داشتند بسرعت رهگیری و فراری دادند.

موج دوم حملات ساعت 15 کلید خورد این حمله بسیار سنگین اغاز شد توسط 4فروند میگ23 و دو فروند سوخو20 انجام شد ان ها با غافلگیر کردن رادارهای مرزی و حرکت در ارتفاع پایین از این فرصت بینظیر خود کمترین بهره را بردند اگرچه یکدسته از سوخوها به باند پایگاه اسیب رساندند اما باندهای فرعی و انبار مهمات دست نخورده باقی ماند علاوه بر ان با گذشت تنها چند ثانیه از غافلگیری اولیه توپهای نهاجا شروع به غرش کردند  و دشمن را ناچار کردند مابقی بمبها را ناشیانه پرتاب کردند. فرمانده پایگاه که موفق شد موافقت فرماندهان نیرو را برای اولین پروازهای برون مرزی علیه دشمن بگیرد بسرعت با ترمیم خسارات وارده 4جنگنده اف4 مملو از مهمات را در ساعت 17:25 به اسمان فرستاد تا با عنوان دسته الفا رد بی  پرواز موثری علیه پایگاه کوت انجام دهند.

بمب افکن ها در کمتر از 15دقیقه خود را به اسمان کوت رسانیده و انرا به اتش کشیدند اما پدافند پایگاه هم بشدت شروع به اتشباری کرد. خلبانان ایرانی با انجام مانورهای ماهرانه از دیوار اتش توپ های عراقی گذشتند اما فرمانده پایگاه که نمیخواست ضربه فانتوم ها را بی پاسخ بگذارد دستور به شلیک مسلسلوار موشک سام داد و اسمان کوت مملو از موشک های سفیدرنگ سام شد و متاسفانه فانتوم شماره2 به خلبانی سروان محمد صالحی و ستوان خالد حیدری مورد اصابت قرار گرفت و بدلیل ارتفاع کم و حالت شیرجه فرصت خروج پیدا نکرده و درحالت اینورت در رود فرات سقوط کردند و افتخار اولین شهدای برون مرزی نصیب انها گردید. پیکر این دوشهید 33سال بعد در مهر 92 در لاشه جنگنده زیر اب پیدا شد و به میهن بازگشتند.(درود بر مردان ایران زمین که هرچه داریم چه کم چه زیاد مدیون این مردان هستیم).

درحالی که در پایگاه همدان همه خوشحال از ناکام گذاشتن حمله دشمن و کوبیدن پایگاه کوت بودند خبر شهادت دوتن از خلبانان پایگاه موجی از غم بین پرسنل ایجاد کرد و جنگ ارام ارام روی خود را به انها نشان داد.

درهرصورت پایگاه سوم همدان بدلیل رویارویی با تجزیه طلبان قبل از ان هم درحالت جنگی بود و کاملا عملیاتی بود.

پایگاه تبریز

در روز 31 شهریور عراقی ها در موج اول از شرق به پایگاه تبریز حمله کردند اما بیشتر بمبهای انها بیرون پایگاه یا در نقاط کم اهمیت خورد و چندتا هم به باند برخورد کرد. هواپیماهای دشمن سپس مسیر خود را تغییر داده و ضمن بمباران پالایشگاه شهر فرودگاه تبریز را نیز هدف قرار دادند و از مسیر غرب به سمت عراق بازگشتند . پرسنل پایگاه بسرعت ترمیم و اماده سازی باندها را اغاز کردند و فرماندهی به پدافند دستور داد خود را برای حمله احتمالی اماده کند.

همانطور که انتظار میرفت موج دوم حملات خیلی زود اغاز شد و هشت فروند جنگنده عراقی (6فروند سوخو و 2 فروند میگ21) در ارتفاع پایین خود را به بالای سر پایگاه رسانده و بمب های خود را فروریختند. پدافند پایگاه شروع به غرش کرد و متصدی یکی از سایتهای راپیر موفق به منهدم کردن یکی از هواپیماهای دشمن شد.

تامکت نیروی هوایی ایران

فردای انروز بلافاصله بعد از حمله یک دسته بمب افکن عراقی دو فروند اف5 با سرعتی حیرت انگیز از باند بلند شدند و به صف بمب افکن ها که خود را برای یورش اماده میکردند زدند. برای لحظاتی پدافند پایگاه قطع شد تا سرنوشت نبرد هوایی مشخص شود. میگ های 21 بلافاصله صحنه را ترک کردند در حالی که نبرد سهمگینی بین رهبر دسته سوخوی دشمن و سه هواپیمای همراهش با دو اف5 نهاجا اغاز شد. یکی از خلبانان تایگر پس ازانکه از مورد اصابت قرار دادن سوخوها با توپ ناامید شد از موشک  حرارتی سایدواندر کمک گرفت. موشک موتور و یک بال سوخو را اسیب زده و هواپیمای دشمن ناتوان از ادامه مسیر در غرب تبریز سقوط کرد. این درحالی بود که رهبر دسته سرگردی باتجربه بود و به سادگی تن به شکست نمیداد و با عملیاتهای پی در پی فرصتی برای فرار سایر سوخوهای دسته خود فراهم کرد وقتی زمان از چند دقیقه گذشت جنگنده های عراقی از ترس بلند شدن سایر شکاری های تبریز که اماده بلند شدن از باند بودند فرار را به قرار ترجیح دادند و فرمانده خود را تنها گذاشتند اینجا بود که فرمانده عراقی محبوس بین رهگیرهای ایرانی خیلی زود خود را بازنده یافت و در حالی که یک موشک سایدواندر اورا تعقیب میکرد بجای حرکت بسمت غرب بسمت پایگاه چرخش کرد. موشک به سوخو برخورد کرد و جنگنده را به اتش کشید اما سرگرد عراقی چنگنده را تا بالای انبار قطعات پایگاه رساند سپس ایجکت کرد. باید اذعان کرد لاشه این سوخو بیشتر از بمباران هشت جنگنده به پایگاه خسارت وارد کرد اما با تلاش کارکنان نهاجا ساعت 16 پایگاه عملیاتی شد شاید بتوان واکنش پایگاه تبریز را بهترین دانست که منجر به زیر کشیدن دو جنگنده شد.

پایگاه بوشهر

ساعت 14 روز 31 شهریور چند بمب افکن عراق از نوع میگ23 با عبور از مرزهای دریایی جنوب ایران خود را به پایگاه یوشهر رسانده و به ان حمله ور شدند. پایگاه مملو از اف4 بود اما خوشبختانه این بار نیز عراقی ها از این فرصت استفاده خوبی نبرده و فقط به باند اسیب رسید این در حالی بود که چند میگ در ارتفاع کم به پایگاه دریایی بوشهر حمله کردند

عراقی ها میدانستند پایگاه دریایی و هوایی بوشهر فاصله بسیار کمی از خوزستان و محل درگیریها دارد  و برای از بین بردن پایگاه ششم و گردانهای تکاوری معروف نیروی دریایی ساعتی بعد دوباره انجا را اماج حملات خود قراردادند اینبار پرتعدادتر.خوشبختانه پدافند پایگاه اینبار غافلگیر نشد و اتشباری را شروع کرد اما جنگندها با چرخشی مجددا بازگشته و با بمب و راکت حملات خود را ادامه دادند.

پایگاه بلافاصله عملیاتی شد و قرار شد فانتوم های این پایگاه علاوه بر پوشش هوایی خوزستان درس خوبی به واحدهای دریایی عراق بدهد درنتیجه 6فروند فانتوم از باند پایگاه ششم بلند شده و در دو دسته  هرکدام به یک سمت رفتند. فانتوم های دسته اول در دسته ای 2فروندی  با حرکت بسمت شمال خود را به 4فروند سوخو رساندند که قصد ورود به اسمان خوزستان را داشتند. سوخوهای عراقی تا اخرین لحظه متوجه فانتوم ها نشده و با خیال راحت به راه خود ادامه میدادند. فانتوم های ایرانی که حالا به چندکیلومتری سوخوها رسیده متعجب از بی واکنشی سوخوها بلافاصله دو موشک حرارتی روی موتور جنگنده های عراقی قفل و شلیک کردند و با چرخشی سریع به سراغ دو جنگنده دیگر رفتند.در انسو سوخوها در اخرین لحظه متوجه فانتوم ها شدند و تنها زمانی که در یک لحظه دو فروندشان در هوا متلاشی شد رهبر دسته پی برد که باید نبرد را با یک دسته 2فروندی ادامه دهد. انها مخازن سوخت و بمب ها را رها کرده و اماده درگیری شدند.چرخش سوخوها سبب شد قفل موشکها بشکند اما خلبان فانتوم با تحمل فشار شدید جی بازهم خود را در موقعیت قفل و شلیک قرار داد و سوخو سوم هم هدف قرار گرفته شد اما رهبر دسته با چرخشی بینظیر موشک را گمراه کرد و بسمت بصره رفت فانتوم های بوشهری هم برای عبور نکردن از مرز نبرد را تمام کردند.

4فروند دسته دیگر بسمت شناورهای ناشناس که گمان میرفت موشک اندازهای عراقی باشند حرکت کردند در حقیقت فانتوم ها و خلبانان بوشهر تخصص نبرد دریایی داشتند. فانتوها با پسسوز روشن با سرعتی زیاد به سمت شناورها رفته تا انها را در رادار خود پیدا کرده و نبرد اغاز شود اما در لحطه اخر مشخص شد شناورها نظامی نیستن و فانتو ها دست خالی به پایگاه بازگشتند.

فرودگاه کرمانشاه و اهواز

شاید بتوان موفقترین حمله دشمن در 31 شهریور را حمله به فرودگاه کرمانشاه و پایگاه هوانیروز عنوان کرد با توجه به گرفتاری سایر پایگاهها و فرودگاهها و نزدیک بودن کرمانشاه به مرز و وجود موانع طبیعی  جنگنده های نهاجا نتوانستن به کمک پایگاه و فرودگاه برسند و این پایگاه که بزرگترین واحدهای هوانیروز را در خود جای داده بود حدود دو دقیقه زیر اماج حملات 6بمب افکن عراقی قرارگرفت و در ساعت 14:15اند برج مراقبت و باند و انبارها و… هرچه بود ویران و بسیاری از پرسنل شهید شدند.

در اهواز نیز فرودگاه و رادار و سیلوی شهر توسط سوخوها بمباران و تمامی این تاسیسات خسارات کلی دریافت کردند.

فرودگاه مهراباد و پایگاه یکم

دوربردترین حمله دشمن در انروز فراموش نشدنی حمله به فرودگاه مهراباد بود این حمله سهمگین و کوبنده از سوی نیروی هوایی عراق این علامت را به همه داد جنگ محدود به یک شهر و استان نیست بلکه نبردی مرگبار و دهشتناک اغاز شده که شروع ان توسط صدام حسین است اما پایانش هرگز در اختیار او نخواهد بود. بهرحال ساعت 14 روز 31شهریور 6میگ و 2 توپولف عراقی که از تازه ترین مدل های تحویلی به عراق بودند به خلبانی ورزیده ترین خلبانان عراق در اختفای کامل با استفاده از عوارض طبیعی منطقه و نقاط کور راداری خود را به مهراباد رساندند. انها تا اینجای کار خوب پیش امدند اما با رسیدن به مهراباد و دیدن فرودگاه به این بزرگی غافلگیر شدند.فرودگاه مذکور که نیمی از ان نظامی است بقدری بزرگ بود که میگها لحظه ای مردد شدند ازکجا شروع کنند. میگ23 حتی یک بمب افکن نیمه سنگین نیست و در بهترین حالت حتی 5% فرودگاه را نیز نمیتوانستند نابود کنند بنابراین با گردش به سمت یکی از بخشها اقدام به رها کردن دهها راکت و بمب کردند. خوشبختانه بازهم دستپاچگی و بی تجربگی کار دست مهاجم داد و اسیب جدی به فانتو ها در اشیانه نرسید اما یک فانتوم در فضای باز بکلی نابود شد. اما توپولف ها کار بزرگی انجام دادند و بمب های انها یک سی130 را نابود و به 4هواپیما از جمله یک 747 و یک 707 اسیب جزیی وارد کرد.

گفته میشود خلبان یکی از توپلفها از عصبانیت ماشینهای درحال حرکت در جاده کرج را به گلوله بست.

اف5 بی نیروی هوایی ایران نسخه تک سرنشینه رزمی . نسخه ای و بی فاقد رادار بود ولی برخی کشورها بعدها نسخه A را به رادار تجهیز کردند

دلایل شکست حمله هوایی روز اول جنگ

1.قدرت هوایی عراق برای بمباران شدید نهاجا کافی نبود.

2.ایران برخلاف اعراب در سال1967 بیشتر هواپیماهای خودرا در پناگاههای بتنی ضد بمب با استاندادهای ناتو پناه داده بود ابها میتوانستند پس از حمله بسرعت خودرا به باند رسانده و علیه دشمن اقدام کنند اتفاقی که به بیش از 50سورتی پرواز در همان روز اول انجامید.

3.نیروی هوایی عراق نتنها فاقد تجهیزات لازم برای زمینگیر کردن نهاجا بود بلکه خلبانان اموزش دیده مشابه اسراییل دراختیار نداشت. خلبانانی که بتوانند در یک روز چندین ماموریت را انجام دهند به عبارت دیگر عراق با حدود 350 هواپیمای خود حدود 260سورتی پرواز انجام داد حال انکه اسراییل از 400هواپیما خود 1200 سورتی پرواز در یکروز گرفت(نیروی هوایی ایران در اوج قدرت قادر بود همین میزان سورتی پرواز از 480 جنگنده خود بگیرد) عراق برای موفقیت در روز اول نیاز به 1000سورتی پرواز داشت

4.دستور اشتباه فرماندهان عراقی مبنی بر تمرکز بر روی بمباران باندها و نبود بمب ضدباند از عوامل دیگر عدم نتیجه گیری عراق بود

5.کارشناسان معتقد بودند اکثر خلبانان عراقی واهمه جدی از نهاجا و مخصوصا اف14 داشتند و همین مورد باعث شده بود در بسیاری مواقع حمله به ایران را از پیش شکست خورده بدانند این ترس و دلهره سبب شده بود حتی نتوانند در لحظه اخر هواپیماهایی مثل سی130 یا 707 را هم هدف قرار دهند

6.با وجود کمک ارتش شوروی امریکا و خاینین به ارتش و کشور ایران بازهم عراق از اطلاعات دقیق درمورد نهاجا و پایگاههای ایران بی بهره بود.

ژنرال وفیق سامرایی دلایل شکست حمله روز اول زا چنین میداند:

  1. ایران با استفاده از درس های نبرد 1967 اعراب و اسراییل طرح های بسیار سنگینی برای حفاظت از هواپیماهای خود اجرا کرده بود.
  2. هواپیماهای حمله کننده به ایران از امادگی کم و توان فنی ضعیف برخوردار بودند.
  3. بمب ها و موشکهای شلیک شده یا به هدف اصابت نکردند یا موفق به شکافتن دیواره نشدن یا مناسب مامئریت نبوده اند.

4.اموزش خلبانان در سطح پایین قرار داشت.

شبی که سحر نداشت

اکنون زمان ان بود تا اموزشها و هزینه هایی که دو دهه برگردن این ملت سنگینی کرده بود به کار اید. اکنون زمان ان بود که تحقیرهای ناشی از شعار پهای افراطی و چپگرایانه جبران شود. اکنون زمان ان بود تا ارزش های نیروی هوایی که با طراحی دشمن و غفلت عوامل داخلی در کودتای نقاب اسیب دیده بود دوباره احیا شود. اکنون زمان قدرت نمایی بود آری نبرد اغاز شده بود. ظرفیت های نیروی زمینی کامل نبود شخصیت های سیاسی کشور غافلگیر شده بودند و حداقل چندماه تا بسیج مردمی  و اموزش انها و اعزام انها به میدان جنگ زمان لازم بود. میهن به نیروی هوایی احتاج داشت.

کمی انسوتر در تهران برخی افسران و فرماندهان شرافتمند درحال شفاعت برای خلبانان بودند که اخراج یا به زندان افتاده بودند. صحبت برسر خاک با ارزش ایران بود و باید تردیدها کنار گذاشته میشد نبرد واقعی اغاز شده بود.

خلبانانی که در ان غروب غم انگیز از زندان ازاد شدند یا به مجددا” به خدمت دعوت شدند همانهایی بودند که در ادامه خاک دشمن را به اتش کشیدند و افسانها در اسمان رقم زدند و البته بسیاری از انها هرگز پایان چنگ را ندیدند.

خلبانانی نظیر عباس دوران مهدیار و ده ها نام شناخته شده ای که بزرگان کتاب قطور حماسه نیروی هوایی در دفاع مقدس شدند.

روز بی پایان

اول مهر 1359 را شاید نتوان دوباره تجربه کرد. روزی که بیش از 380 خلبان و کمک خلبان بهمراه 100 خلبان رزرو اماده برای بزرگترین عملیات هوایی تاریخ بعد از جنگ دوم چهانی(بجز نبرد 1967) میشدند. انها برخلاف عراق ساعت حمله را ظهر! انتخاب نکردند. پس از عملیات بریفینگ در ساعت 3صبح انها اماده عملیات برای نابودی تمامی اهداف راهبردی عراق بودند اما یکی از مشکلات نهاجا درخواستهای مکرر پشتیبانی هوایی از سوی نفرات محدود ژاندارمری ارتش و عشایر مردمی بود که با حداقل امکانات درحال مقاومت دربرابر ارتش عراق بودند.

با چه زبانی میتوان به واحدهای تنها مانده درمیان لشکرهای زرهی دشمن پاسخ منفی داد حال انکه فرماندهان با چشمی گریان اینکار را میکردند و نمیتوانستند توضیح دهند اهداف راهبردی در اولویت هستند. جنگ است دیگر. البته باز جای شکرش باقی است که فرشته نجات دیگری وجود داشت   AH1کبری.

نگاهی به اسامی فرماندهان و پایگاه های هوایی کشور در روز اول مهر

  1. پایگاه هوایی یکم شکاری مهراباد سرهنگ خلبان محمود ایمانیان
  2. پایگاه هوایی دوم شکاری تبریز سرهنگ خلبان مرتضی فرزانه
  3. پایگاه هوایی سوم شکاری همدان سرهنگ خلبان قاسم پورگلچین
  4. پایگاه هوایی چهارم شکاری دزفول سرهنگ خلبان محمدرضا تابش فر
  5. پایگاه هوایی ششم شکاری بوشهر سرهنگ خلبان مهدی دادپی
  6. پایگاه هوایی هفتم شکاری شیراز سرهنگ خلبان حسین شالچیان
  7. پایگاه هوایی هشتم شکاری اصفهان سرهنگ خلبان حبیب الله صادق پور
  8. پایگاه هوایی یکم ترابری هوایی مهراباد سرهنگ ناوبر هوایی جواد عظیمی
  9. پایگاه هوایی هفتم ترابری هوایی شیراز سرهنگ خلبان محمد حسن کاویانی
  10. فرماندهی پدافند هوایی سرهنگ کنترل شکاری ناصر اسکندر افشار
  11. فرماندهی اطلاعات و شناسایی هوایی سرهنگ خلبان جواد خسروی
  12. فرماندهی لجستیکی هوایی سرهنگ سیاوش رحیمی

عملیات کمان99

کارکنان فنی و تسلیحاتی نهاجا از عصر روز 31 شهریور تا بامداد یکم مهرماه مشغول اماده سازی بمب های دراگ بمب های سبک موشک های هوا به سطح ماوریک و موشکهای هوا به هوای اسپارو و سایدواندر و بمب های 500 و 1000و 2000 پوندی مارک 82 و83و84 بودند. بدلیل گمشدن یا خرابکاری کدهای رایانه ای برخی انبارها بخش بزرگی از موشکهای فینیکس هنوز ناپیدا بودند و بنابراین اکثر اف14 با اسپارو و سایدواندر تجهیز شدند.

انسوتر در ستاد نیروی هوایی شهید فکوری با انجام دستورات متعدد به فرماندهان به همراه معاونان خود با دقت اخرین جزییات طرح کمان99 را بررسی میکردند. قرار بود کمی قبل از طلوع افتاب 200 هواپیما بلند شده و بجز 60هواپیما( رزرو سوخترسان و اف14) 140 فروند مابقی با ورود به خاک عراق اهداف خود را به اتش بکشند.سرتاسر خاک عراق از حدفاصل مدار 30درجه شمالی در جنوب تا 37درجه در شمال تمام پایگاه ها جنگنده ها پالایشگاه ها مخازن سوخت مخازن مهمات شیلترها پناهگاهها باندهای پروازی رادراها برج های مراقبت و مراگز مخابراتی همگی در دستور کار بودند . ان روز تمام تمرکز نیروی هوایی بر روی اهداف بسیار بزرگ و راهبردی بود. تاسیسات نفتی واصلیه و دو پادگان نیروی زمینی و تمام پایگاههای هوایی به استثنا الولید باید در موج اول نابود میشدند.

در شب31 شهریور و بامداد یکم مهر ده ها هزار نفر از نیروهای فداکار نیروی هوایی برای اماده کردن کلیه جنگنده ها بمب افکن ها و رهگیرهای نهاجا از هیچ تلاشی فروگذار نکردند . خلبانان و متصدیان بویینگهای سوخترسان و سایتهای عظیم راداری و موشکی و مسیولان تجهیزات و مهمات ان روز شب را تا سحر بیدار ماندند. در اتاق های فرماندهی چراغ ها تا صبح روشن بود نقشه های خاک خورده پی در پی از بایگانی بیرون می امد. سرهنگ ها و سرگردها در نبود ژنرال ها در حال طراحی عملیات بودند بسیاری از انها دوره اصلی فرماندهی عالی را ندیده بودند اما با تعصب غیرت و هوش نیمه خالی لیوان را پر میکرد.

خلبانان پایگاه سوم همدان قبل از طلوع افتاب با نشستن داخل فانتوم های تا دندان مسلح استارت زدن و در مدت کوتاهی موج اول حمله با 38 جنگنده به پرواز درامد. 16فروند به سمت پایگاه کوت در استان العماره و 22فروند به سمت الرشید در نزدیکی بغداد حمله کردند.بدلیل اینکه سوخترسانها نمیتوانستند همه جنگنده ها را تغذیه کنند بنابراین فانتوم های همدان باید بدون سوختگیری ماموریت خود را انجام میدادند و این یعنی اینکه نباید حتی لحظاتی مسیر را گم کنند و با جنگنده های رهگیر دشمن نیز درگیر نشوند. جنگنده ها ابتدا با ارتفاع بالا از زاگرس گذشتند و سپس با کم کردن ارتفاع و افتادن به کف دشت بین النهرین و همچنین سکوت کامل رادیویی سبب شد تا 16فروند اول غافلگیرانه بالای پایگاه کوت برسند و انرا ویران کنند. اما فانتوم های حمله کننده به الرشید راه سختری در پیش داشتند انها باید احتمال گیر افتادن در تور پدافندی اطراف بغداد را میدادند با این همه انها نیز دشمن را دغافلگیر کرده و ضمن انهدام پایگاه با لقمه بسیار چرب و نرمی بنام میگ23 رها شده بر روی باند روبرو شدند. یکی از خلبانان در رادیو گفت اینها اگر در اسمان باشند دردسر درست میکنند سپس با گردشی شدید با توپ و بمب و راکت به جان میگ ها افتادند و در واقع درس نابودی نیروی هوایی بر روی زمین را به خلبانان عراقی دادند البته درس گرانی به قیمت چند فروند میگ23.گفته میشود الرشید تا 80% اسیب دریافت کرد و تا مدتها غیرعملیاتی بود. پدافند عراق در حال بیدار شدن بود که جنگنده ها گردش کرده و راهی شرق شدند. اطلاعات حاکی از این است که یکی از فانتوم ها در راه بازگشت بدلیل اتمام سوخت سقوط کرده است.

خلبان جعفر عمادی میگوید انروز پایگاه همدان 45تا50 فانتوم مسلح به اسمان فرستاد که بی سابقه بود اما او تا انروز صبح خبر نداشت قرار است هدف متفاوتی را از بین ببرد. قرار شد او بعنوان سرگروه پروازی طبقه3(کسی که اجازه فرماندهی دسته 4فروندی را دارد) به پایگاه حبانیه در 120کیلومتری غرب بغداد حمله کند. تنها پایگاه دورتر از حبانیه پایگاه h3 میباشد.

انها در سکوت رادیویی و با نگرانی در خاک عراق پیش میرفتند اما گویا خبری از دشمن نبود! نه رهگیری نه گلوله ای نه موشکی و انها هم بخاطر اینکه سوخت تمام نشود و با دیدن این ارامش اقدام به افزایش ارتفاع و گذشتن از اشمان شمال بغداد کردند. انگاه دشمن انها را کشف کرد و با تعجب از اینکه انها بدون هیچ شلیکی از بغداد گذشتن در صدد مقابله برامدند. اما خلبانان ایران هدف دستنخورده دیگری داشتند. حبانیه مملو از جنگنده ها و مهمات اماده پشتیبانی از یگان های عراق در جنگ بود که باید نابود میشد. انها وقتی به پایگاه رسیدند معنای پدافند فشرده عراق را مشاهده کردند و اسمان زیر پایشان روشن شد و اتش پدافند بقدری بود که رهبر دسته دستور بمباران از همان ارتفاع را داد زیرا امکان کم کردن ارتفاع نبود. بمباران انجام شد و تمامی بمبها بر روی پایگاه تخلیه شد و فانتوم ها گردش کرده د بسمت پایگاه برگشتند غافل از اینکه تازه شروع داستان است. با رسیدن به اسمان ایران متوجه شدند بدلیل شلوغی بیش از حد در اسمان امکان سوختگیری برای انها نیست و انها داوطلبانه بسمت پایگاه گردش کردند و با رسیدن به پایگاه در انتظار دستور فرود ماندند. فانتوم های دیگر یکی پس از دیگری نشستند و نوبت به انها رسید. وقتی هواپیما به اول باند رسید مشاهده کرند دو فروند سوخو از روبرو در حال بمباران باند میباشند و ابتدای باند را بمباران کردند و جنگنده ایرانی که گویی بسمت مرگ میرود با ترمز شدید و باز کردن چتر سریع جنگنده را از باند خارج کرد اما فانتوم بعد از ان که در حال نشستن بود با دیدن این صحنه موتورها را به پسسوز برد و اقدام به اوجگیری کرد که متاسفانه دیر شد و جنگنده مورد اصابت قرار گرفت. خلبان عشقی پور که تا این لحظه امکان  ایجکت داشت ولی بخاطر برخورد نکردن جنگنده با منازل سازمانی در جنگنده ماند و با چشمان باز پذیرای شهادت شد. جنگنده در منازل نیمه ساز سقوط کرد و خلبان عشقی پور شهید شد. همسر شهید عشقی پور از فاصله بسیار نزدیک صحنه را دید و با پایگاه تماس گرفت اتفاقی دوست انها گوشی را برداشت و همسر شهید به او گفت بهرام شهید شد که با پاسخ منفی کارکنان نهاجا مواجه شد اما او اصرار داشت که من میدانم و به من الهام شد جنگنده ای که سقوط کرد هواپیمای بهرام بود. ساعتی بعد مشخص شد که حرفهای او درست بود.

پایگاه همدان در روز اول 46 سورتی پرواز انجام داد که 36 سورتی جنگی و 10 سورتی گشت پوشش هوایی بود.

در سحرگاه روز یکم مهر 48فروند جنگنده اف5 از پایگاه تیریز به هوا برخاست و راهی عراق شدند. انها در انروز چندین حمله به عراق صورت دادند اما شاید بتوان حمله به موصل را مهمترین ماموریت انها دانست.موصل در شمال شرقی عراق در استان نینوا میتوانست برای استانهای غربی و شمالی لیران دردسرساز باشد که باید نابود میشد. نتیجه حمله بسیار مرگبار بود و جنگنده ها در ارتفاع پایین با عبور از رینگ پدافندی بمب های خود را یکی پس از دیگری بر روی اشیانها رادراها انبار مهمات و جنگنده و هواپیماهای موجود در پایگاه ریختند. یکی از خلبانان شجاع عراقی بسرعت بسمت جنگنده میگ21 خود دوید تا با بلند شدن به مصاف مهاجمان ایرانی برود اما جنگنده ایرانی با مشاهده او با گردشی سریع بسمت او رفت و میگ 21 را در میانه باند و لحطاتی قبل از پرواز با توپ و راکت منهدم ساخت. در حمله دوم هرانچه از حمله اول باقی مانده بود نابود شد و در حمله سوم هیچگونه هدف با ارزشی در پایگاه موصل پیدا نشد.

روز اول مهر 59 ستوان یکم خلبان اردستانی از جمله خلبانانب بود که با اف5 خود با دسته پروازی خود از پایگاه تبریز به قصد انهدام پایگاه کرکوک به پرواز درامد.کرکوک از پدافند بسیار موثری برخوردار بود و نیروهای عراقی با تمام قوا به سمت دسته پروازی اتش گشودند. تایگرها بلافاصله بمب های خود را بر روی نقاط حساس ریخته و بسمت شرق گردش کردند. صدای فرمانده دسته بلنو شد: گردش کنید و سایر هدفها را بزنید.

اردستانی صدای خلبانان را مرتب میشنید اما صدای یکی از خلبانان شنیده نمیشد. با خود گفت حتما دچار مشکل رادیویی شده است. توپ های عراقی بیوقفه درحال شلیک بودند و در ان دوردست به نظر میرسید یکی از پرنده های ایرانی را زده باشد.اردستانی با کاهش ارتفاع بسمت چند بالگرد که درمحوطه باز پارک شده بودند حمله کرد. بمب های او تمام شده بود و تنها توپ اف5 برایش باقی مانده بود و او با شلیک توپ بالگردها را به اتش کشید. ماموریت تمام شده بود و چنگنده ها گردش کرده و بسمت ایران بازگشتند لحظاتی بعد جنگنده ها در باند پایگاه تبریز به زمین نشستند اما یک جنگنده به زمین خورده  بود و خلبانش به اسمان رفته یود.

خلبان یکی از هواپیماهای ساقط شده سرگرد هشام بود که بسیار باتجربه بود و در بازجویی ها هیچگونه اطلاعاتی دراختیار ایران قرار نمیداد تا اینکه یکی از سرهنگ های اخراج شده ارتش بصورت داوطلب به پایگاه امد و با اجازه فرمانده پایگاه سرهنگ فرزانه شروع به بازجویی خلبان هشام کرد. او یکروزه هشام را نماما” تخلیه اطلاعاتی کرد(خدا میدونه چجوری!!!) و این اطلاعات برای نهاجا بسیار با ارزش بود.

پابگاه تبریز در روز اول جنگ 102 سورتی پرواز انجام داد که 60 سورتی جنگی و 42 سورتی گشت و پوشش هوایی بود.

پایگاه تبریز در روز اول 3فروند جنگنده را از دست داد که سروان حسن افشین آذر و ستوانیکم جهانشاهلو و ستوان حجتی خلبانانی بودند که غروب یکم مهر را ندیدند.

خلبانان پایگاه یکم مهراباد نیز خشمگین از حمله ناجوانمردانه روز قبل راس ساعت 5:30 در غالب دو دسته 4فروندی اف4 به سرعت بسمت دشمن حرکت کردند. جنگنده ها ابتدا ارتفاع گرفته و با گذشتن از زاگرس با کم کردن ارتفاع بسمت پایگاه الرشید بغداد رفتند. هرکدام از فانتوم ها 6بمب مارک82 و 4بمب از انواع دیگر و 2موشک اسپارو و سه مخزن سوخت خارجی داشتند و با چنین ترکیب تسلیحاتی اگر گیر رهگیرها عراقی از جمله میگ23 می افتادند واقعا هیچ شانسی نداشتند.خوشبختانه کاهش ارتفاع باعث شد دشمن نتواند ورود انها را تشخیص بدهد اما در لحظات اخر زمانی که فانتوم ها باند های فرودگاه عظیم الرشید و هواپیماهای پارک شده در انرا دیدند گویی رادارها انهارا گرفته و به پدافند قوی بغداد دستور شلیک دادند.هر دو گروه پروازی میدانستند برای لغو عملیات و برگشتن بسیار دیر است بنابراین با افزایش شدید ارتفاع و شکستن سکوت رادیویی و بیان کلمه پاپ دستور بمباران سریع و خروج از منطقه را صادر کردند.خلبانان با افزایش ارتفاع و سپس شیرجه بمبهای بزرگ سری مارک را یکی پس از دیگری بر روی باند و هواپیماها و هر هدف با ارزش قابل دسترسی ریختند .در این عملیات پدافند الرشید با وجود اتشباری بسیار قوی و شدید نتوانست از فانتوم ها قربانی بگیرد.بمباران شدید الرشید باعث شد فرودگاه بزرگ عراق بسته شود و اتشباری شدید و دستپاچه پدافند نیز یک فروند ایلیوشین باری را که درحال فرود بود منهدم ساخت. مدتی بعد موج دوم حملات  با همان ترکیب اف4 از پایگاه همدان شروع شد و اینبار نیز با وجود اتش شدید پدافند جنگنده های ایرانی با مانورهای دیدنی دیوار اتش را رد کرده و تا میتوانستند بمب بر سر الرشید انداختند و با این حمله خسارات کلی به فرودگاه الرشید وارد شد  و بخش زیادی از ساختمانها شیلترها انبارها و همچنین 4جنگنده را از دست داد.

اما زظیفه پایگاه چهارم وحدتی کمی سنگینتر بود این پایگاه بدلیل نزدیکی به مرز و برای نجات خود نتنها باید پایگاه ناصریه در استان ذیقار عراق را نابود میکرد بلکه باید با زدن پل های حساسی از جماه پل تنومه محل تردد واحدهای پشتیبانی عراق و پالایشگاه بصره را نیز نابود میکرد. بنابراین 40فروند اف5 در روز اول مهر زیر نگاه چشمان نگران کارکنان پایگاه از روی باند بلند شده و بسرعت در اسمان ناپدید شدند. بخشی از این هواپیماها در راه عراق با صحنه بسیار وحشتناکی مواجه شدند و ان انبوه واحدهای مکانیزه و زرهی عراق بودند که به سمت محور فکه-شوش درحال ورود به خاک با ارزش ایران بودند. انها لشکر یک از سپاه سوم عراق بودند که درمقابل خود تنها اندکی نیروی ارتشی و سپاهی داشتند. خلبانان همانجا هم قسم شدند که با اتمام ماموریت سریع بازگشته و اتش خشم ملت ایران را بر سر متجاوزان بریزند و کم نبودند سربازانی که روی زمین با دیدن انها میفهمیدن که تنها نیستند و این امید انها بود.

بهرحال بمب افکن های گردان 41و42 با رسیدن به اسمان ذینقار و چرخش بسمت ناصریه پایگاه هوایی این شهر راه زیر مخوفترین بمباران های انروز قرار دادند. انبوه بمبها و راکت ها پایگاه را به اتش کشید و کارکنان پایگاه هربار که فکر میکردند حمله تمام شده است دسته دیگری از تایگرها فرامیرسی گویی تایگرها تمامی نداشتند لحظه حساسی بود قسمتی از پایگاه هنوز سالم بود و این پایگاه میتوانست با این وضع از نیروه های زرهی که در راه دیده بودند بازهم پشتیبانی هوایی کند از انسو احتمال هدف قرار گرفتن درصورت چرخش و بازگشت 80% بود.تایگرها خطر را بجان خریدیند و بازهم بر فراز پایگاه ماندند و بمباران را بدقت ادامه دادند. تایگر اول سقوط کرد تایگر دوم سقوط کرد تایگر سوم سقوط کرد و اینجا بود که دیگر پایگاه چیزی جز دود و اتش نبود و با هزینه سنگین از دست دادن 3 فروند اف5 پایگاه ناصریه از رده خارج شد.

پل راهبردی تنومه نیز هدف بعدی بود که بسرعت نابود شد انروز تایگرهای وحدتی اهداف راهبردی زیادی را هدف قرار دادند. این حملات موثر باعث شد که 4فروند تایگر هرگز به پایگاه برنگردد و از 11 جنگنده ساقط شده انروز 4فروند متعلق به وحدتی بود با این حال این پایگاه موثرترین حملات را در روز اول انجام داد.

اما پایگاه ششم بوشهر. پایگاه هوایی شعیبیه در بصره و اهداف دریایی و اسکله های بندر ام القصر از اهداف این پایگاه بود.

اول صبح خلبانان گردان61 شکاری بسرعت یکی پس از دیگری پایگاه را ترک کرده و بسمت مرز جایی که قرار بود سوختگیری هوایی انجام شود شتافتند.سوخترسانها در ارتفاع 4هزارپایی انتظار انها را میکشیدند. انها یکی یکی سوختگیری کرده و با عبور از مرز برای جلوگیری از رهگیری دره ها را یکی پس از دیگری رد کرده و با رسیدن به دشت ارتفاع خود را در حد درختان و تپه ها پایین اوردند.

ستون های عظیم فانتوم پس از عبور از مرز پایگاه شعیبیه را زیر شدیدترین حملات قراردادند. شاختمانهای پایگاه انبار مهمات و اشیانها و هرانچه برروی باندها بود نابود شد

روز اول مهر بدترین روز برای ژنرال های عراقی بود انها اصلا فکر نمیکردند نیروی هوایی ایران بتواند اینچنین خاک عراق را به توبره بکشد انهم چندین بار در یک روز.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن