برنامه خودروی رزمی کلاس سنگین امارات متحده عربی
برنامه خودروی رزمی کلاس سنگین امارات متحده عربی
برنامه خودروی رزمی کلاس سنگین امارات متحده عربی
مترجم و نویسنده : سینا نوریخانی
خودروی رزمی پیاده نظام سنگین (HIFV) از جمله مفاهیمی است که موفقیت اندکی در پذیرش و به کارگیری در ارتش های جهان کسب کرده است. هر چند حفاظت افزایش یافته و قدرت آتش بالایی این زره پوش ها، در نبرد هایی همچون نبرد شهری کاربرد خاصی دارد اما در نهایت قیمت بالای آن ها و کاربرد های خاصی که برای آن ها تعریف میشود، دلیل کافی برای منصرف شدن اکثر ارتش ها از به کارگیری این نوع از خودروهای رزمی هستند. با این وجود تا امروز چندین طرح در این بخش ارائه شده که از جمله آن میتوان به خودروی رزمی T-15 از پلتفرم زرهی آرماتا ساخت روسیه، خودروی رزمی سنگین نمر براساس شاسی تانک مرکاوا مارک 4 ساخت اسرائیل و خودروی رزمی سنگین VN-50 براساس شاسی تانک VT-4 ساخت چین اشاره کرد که از این میان تنها نمونه اسرائیلی تاکنون به مرحله عملیاتی رسیده است.
خودروی رزمی سنگین VN-50ساخت چین
به عنوان یک قاعده کلی، خودروهای رزمی کلاس سنگین براساس شاسی تانک ها ساخته میشوند. در این کلاس از خودروها نمونه های دیگری را نیز میتوان مطرح کرد از جمله VN-11 چینی که براساس شاسی تانک تایپ 59 ساخته شده و به عنوان یک نفربر زرهی سنگین نیز مطرح است که از طریق نصب برجک در قالب خودروی رزمی سنگین قابل دسته بندی است. یک نمونه دیگر طرح تمساح از اردن است که هر چند در قالب نفربر زرهی سنگین ارائه شده اما در نهایت با نصب برجک مجهز به توپ های کالیبر متوسط و موشک انداز ضد زره به عنوان یک خودروی رزمی سنگین قابل تعریف است. امثال BMP-55 اوکراینی را نیز میتوان با نصب انواع برجک به یک خودروی رزمی سنگین تبدیل کرد. وجه اشتراک تمامی این طرح ها استفاده از شاسی تانک ها است.
خودروی رزمی VN-11 ساخت چین براساس شاسی تانک منسوخ تایپ 59
از جمله کشورهایی که با علاقه قابل توجهی به حوزه خودروهای رزمی سنگین یا HIFV ورود کرده، کشور امارات متحده عربی است. امارات متحده عربی در دهه 90 میلادی اولین قرارداد خرید خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-3 را با روسیه منعقد کرد و تا سال 2000 میلادی چیزی در حدود 600 دستگاه از این زره پوش ها را از روسیه تحویل گرفت. این خودروهای رزمی در کنار تانک های لکلر فرانسوی که در تعدادی در حدود 390 دستگاه توسط امارات خریداری شدند (براساس سند موسسه صلح استکهلم)، زرهی امارات را در آن زمان به یکی از مدرنترین و قدرتمندترین ها در منطقه تبدیل کرد. حتی با وجود شرایط مناسب نسبت به رقبای منطقه ای، اماراتی ها همچنان به دنبال گسترش قابلیت های زرهی خود از طریق به کارگیری نوع جدیدی از زره پوش ها تحت عنوان خودروهای رزمی سنگین بودند.
خودروی رزمی کلاس سنگین نمر ساخت اسرائیل براساس شاسی تانک مرکاوا مارک 4
اماراتی ها به جای خرید طرحی موجود از خودروهای رزمی سنگین به دنبال طرح پروژه ای داخلی جهت استفاده از شاسی تانک های بلا استفاده رفتند. در آن زمان اماراتی ها همچنان 40 دستگاه تانک OF-40 را در اختیار داشتند، تانک هایی که در اواسط دهه هشتاد از ایتالیا خریداری شدند. این تانک ها با ورود تانک های لکلر از خدمت خارج شدند و در انبار قرار گرفتند. از آن جهت که ناوگان تانک های لکلر امارات به ویژه پس از سقوط صدام و رفع تهدید ارتش بعث، سطحی فراتر از نیاز ارتش امارات را تامین میکردند، دیگر نیازی به حفظ تانک های OF-40 به عنوان یک ذخیره زرهی مهم وجود نداشت و از این جهت راه برای تبدیل این تانک ها به خودروهای رزمی سنگین نیز هموار شد. (به صورت خلاصه عدم تمایل امارات برای دنبال کردن این طرح بیشتر از عدم احساس نیاز به آن ناشی میشود).
تانک OF-40 مدل مارک 1
امارات پلتفرم مناسبی را در اختیار داشت اما از توان فنی و امکانات لازم برای ارائه یک پروژه مستقل برای طراحی و ساخت خودروی رزمی سنگین برخوردار نبود. گزینه امارات در انیجا جذب همکاری خارجی و واردات فناوری بود که از طریق شرکت بلژیکی Sabiex International صورت پذیرفت. این شرکت که امروزه با نام OIP Land Systems شناخته میشود در سال 2005 قراردادی به ارزش 15.8 میلیون دلار برای تبدیل یک دستگاه تانک OF-40 به خودروی رزمی سنگین با امارات منعقد کرد. این شرکت از سابقه قابل توجهی در بازسازی و بهینه سازی ادوات زرهی غربی و ایضا شرقی برخوردار بود، ادواتی که امروزه نیز برای فروش عرضه میشوند، با این وجود پروژه ساخت یک خودروی رزمی پیاده نظام سنگین حاصل تبدیل شاسی یک تانک، احتمالا از بلند پروزانه ترین پروژه های این شرکت تا آن زمان بوده است.
در سال 2005 یک دستگاه تانک OF-40 به کارخانه Sabiex در بلژیک ارسال شد تا در آنجا به کلی دمنتاژ شده، بازسازی شود و در نهایت به آرامی به یک خودروی رزمی سنگین تبدیل گردد. این فرآیند تا سال 2007 به طول انجامید و اولین آزمایشات نیز در بلژیک صورت گرفت. البته نمونه آماده شده در بلژیک شاسی فاقد برجک بود که قرار بود برجک آن در امارات بر روی زره پوش قرار گیرد. توسعه نمونه اولیه این خودروی رزمی در حدود سه سال دیگر زمان برد و در نهایت نمونه تکمیل شده جهت انجام آزمایشات میدانی در امارات به این کشور منتقل شد. با انتقال به امارات، برجک خودروی رزمی بی ام پی 3 بر روی شاسی زره پوش قرار گرفت.
در جریان ساخت خودروی رزمی HIFV بخش کف شاسی در تانک OF-40 به کل باز شده و یک کفی تقویت شده مقاوم به انفجار بر روی شاسی زره پوش نصب گردید که در عکس فوق بخشی از مراحل این کار را صنایع بلژیکی ملاحظه میکنید
برجک خودروی رزمی بی ام پی 3 مجهز به یک توپ 100 میلیمتری 2A70، یک قبضه توپ 30 میلیمتری 2A72 و یک قبضه تیربار هم محور 7.62 میلیمتری PKT است. توپ 100 میلیمتری این برجک قادر به شلیک مهمات هدایت شونده از جمله موشک های توپ پرتاب هدایت لیزری 9M117 است (هر چند که به نظر نمیرسد امارات این مهمات را خریداری کرده باشد). برجک خودروی BMP-3 در نمونه اماراتی به سیستم تصویربرداری حرارتی پیشرفته موسوم به Namut مجهز است که محصول مشترکی از کشورهای فرانسه و بلاروس محسوب میشود. این مورد از مهمترین تفاوت های BMP-3 اماراتی با نمونه های مورد استفاده توسط روسیه و دیگر کشورها است.
برجک خودروی رزمی BMP-3 در نسخه اماراتی و سیستم تصویربردار حرارتی حجیم Namut که در عقب برجک دیده میشود
پس از آنکه نمونه اولیه از خودروی رزمی سنگین امارات آزمایشات صحرایی خود را در سال 2010 پشت سرگذاشت، این زره پوش به عنوان نمونه ای جهت تبدیل دیگر تانک های OF-40 به خودروهای رزمی سنگین در امارات تبدیل شد. یگان متشکل از این خودروهای رزمی از حداکثر 40 خودرو تشکیل میشد که این خودروها تحت عنوان واحد طلایی یا Golden Unit عنوان میشدند. به دلایل ناشناخته پروژه این خودروی رزمی در حد ساخت یک نمونه باقی ماند و هرگز به فاز تولید نمونه های بیشتر وارد نشد. تنها نمونه آزمایش از این زره پوش نیز جایی در انبارهای ارتش امارات نگهداری میشود.
به منظور تبدیل شاسی تانک OF-40 به خودروی رزمی پیاده نظام در ابتدا مهمترین تغییر اعمال شده، جا به جایی بخش جلویی و عقبی شاسی است تا به این صورت پیشرانه در جلو قرار بگیرد و فضای کافی برای فضای سرنشینان جهت حمل چهار سرباز فراهم شود. هرچند تغییرات گسترده ای بر روی شاسی اعمال شده اما در نهایت پیشرانه 830 اسب بخاری MB 838 CaM 500 بر روی شاسی حفظ شده است. دلیل حفظ موتور، توان مناسب آن حتی با وجود افزایش حفاظت شاسی و نصب برجک بی ام پی 3 است که نسبت قدرت به وزن زره پوش را با وزن حدودا 45 تنی آن در حد قابل قبولی حفظ میکند.
پیشرانه 830 اسب بخاری مورد استفاده
بخش عقبی شاسی خودروی رزمی و رمپ تعبیه شده در آن (این بخش در حقیقت جلوی شاسی تانک OF-40 است)
بخش اضافه شده به شاسی تانک جهت ساخت بدنه این خودروی رزمی متشکل از صفحات فولاد زرهی جوشکاری شده است که بنا بر ادعای سازنده، سطح حفاظتی برابر با سطح پنجم استاندارد حفاظتی STANAG 4569 فراهم میکند. سطح حفاظتی مورد اشاره به معنی مقاومت در برابر اصابت مهمات ضد زره کالیبر 25 میلیمتری از فاصله 500 متری است.
در این زره پوش حجم بدنه افزایش یافته و دیواره بیرونی و داخلی برای زره تعریف شده است که نتیجتا یک فاصله مشخص مابین دیواره بیرونی و دیواره داخلی به عنوان زره فاصله دار ایجاد میکند که به سهم خود امکان کاهش سطح نفوذ تهدیدات مختلف را دارد. این دیواره دو لایه در بخش جلویی و کناره های شاسی تعبیه شده و به ویژه در بحث حفاظت جانبی شاسی، برتری نسبت به بی ام پی 3 را ایجاد کرده است.
حجم اضافه شده به جلوی شاسی (در حقیقت بخش عقبی تغییر یافته در شاسی تانک OF-40)
هر کدام از این خودروهای رزمی دارای سه خدمه (راننده، توپچی و فرمانده) بودند که فرمانده و توپچی در درون برجک قرار میگرفتند. فضای حمل پیاده نظام نیز ظرفیت حمل 4 سرباز را داشت (در مقایسه با هفت نفربر در بی ام پی 3). ورود و خروج نفرات نیز از طریق رمپ عقبی و دریچه های خروج اضطراری در سمت راست زره پوش صورت میگرفت. به جهت نقطه قرارگیری جایگاه راننده، تعدادی دوربین جلونگر و عقب نگر برای راننده تعبیه شد تا آگاهی موقعیتی در زمان هدایت زره پوش را داشته باشد. بدون این دوربین ها، هدایت دقیق خودرو توسط راننده با مشکل رو به رو بود.
مزیت حفاظتی این خودروی رزمی سنگین در یک مقطع زمانی به چالش کشیده شد و این در زمانی بود که روسیه یک بسته ارتقای حفاظت با نام بسته زرهی کاکتوس (Kaktus) را جهت ارتقای سطح حفاظت خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-3 ارائه کرد که این زره از نوع زره های واکنشگر انفجاری (ERA) با نصب در کناره های بدنه، حفاظت در برابر اصابت موشک ها و راکت های ضد زره را افزایش میداد. با ارائه زره کاکتوس اماراتی ها در حقیقت یک گزینه مناسب برای ارتقای حفاظت خودروهای رزمی BMP-3 خود در اختیار داشتند هر چند که در نهایت هیچ سند قطعی از خرید و به کارگیری این زره به صورت عملیاتی توسط ارتش امارات وجود ندارد (هر چند یک نمونه BMP-3 مجهز به این زره در نمایشگاهی در امارات در معرض دید عموم قرار گرفت).
محل قرارگیری راننده و فاصله آن از بخش جلویی زره پوش، بدون دوربین های تعبیه شده، سطح نظارتی راننده محدودیت هایی دارد که مهمترین آن محدودیت دید نسبت به فضای زیرین در بخش جلویی شاسی است
به جای خرید کیت حفاظتی کاکتوس، اماراتی در نهایت به دنبال ارتقای حفاظت خودروهای رزمی BMP-3 خود از طریق نصب زره قفسی رفتند، مسئله ای که در به کارگیری این خودروی رزمی در جریان تهاجم به یمن و عملیات در مناطق جنوبی این کشور از سال 2015 نیز دیده شد. اماراتی ها به جای افزایش حفاظت این زره پوش ها به دنبال بهره گیری از تاکتیک های بهتر و آموزش بیشتر برای خدمه رفتند که البته این مسئله در جنگ یمن نتیجه بخش بود و در نهایت تنها دو مورد انهدام BMP-3 در یمن به ثبت رسید.
برتری های طرح HIFV از جمله در بخش حفاظت در حدی نبود که مقامات اماراتی را برای به کارگیری گسترده این طرح متقاعد کند و در کنار این مسئله شاید یکی از دلایل عدم موفقیت پروژه، طولانی شدن مسیر توسعه آن بود که در حدود 5 سال به طول انجامید. در سال 2019 در جریان نمایشگاه دفاعی در امارات، شماری از مقامات بلند پایه این کشور از جمله وزیر دفاع امارات از ماکت یک خودروی رزمی کلاس سنگین بر پایه شاسی تانک VT-4 با نامVN-50 بازدید کردند که در آن زمان شایعه تمایل مجدد اماراتی ها در به کارگیری خودروهای رزمی سنگین مطرح شد.
ماکتی از طرح چینی VN-50 در جریان بازدید مقامات اماراتی
مسئله بعدی در عدم موفقیت طرح HIFV در تمایل اماراتی ها به استفاده از پلتفرم چرخ دار به جای شنی دار در خودروهای رزمی بود. در نهایت این مسئله به تعریف پروژه ربدان (Rabdan) منتهی شد که در حقیقت نمونه ای از نفربر زرهی چرخ دار Arma ساخت صنایع اتوکار ترکیه با پیکربندی 8×8 است که منطبق با نیاز های ارتش امارات تغییر یافته است. از جمله تغییرات اعمال شده، نصب برجک خودروی رزمی پیاده نظام BMP-3 بر روی شاسی این نفربر جهت تبدیل آن به نمونه رزمی است. پلتفرمی همچون آرما از نظر تطبیق پذیری با الزامات و انعطاف پذیری در پذیرش انواع نقش ها، گزینه ای بهتر از یک پلتفرم شنی دار همچون HIFV است که از یکسری محدودیت های ذاتی در بخش شاسی رنج میبرد.
جایگاه راننده در بخش جلویی شاسی و فضایی که برای نصب برجک در نظر گرفته شده. محل نصب برجک در وسط بدنه نیست و تقریبا به صورت متمایل به عقب بدنه قرار گرفته است.
زره پوش ربدان
منبع + تغییرات و اضافات از سوی نگارنده