ناوهواپیمابر

تاریخچه ناو های هواپیمابر ایالات متحده آمریکا

تاریخچه ناو های هواپیمابر ایالات متحده آمریکا

ترجمه و گردآوری : الیاس امراء

نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا ، بزرگترین ، پیشرفته ترین و قدرتمندترین نیروی دریایی حالا حاضر جهان.
ایالات متحده بخاطر دور بودن از دیگر قاره های جهان و نداشتن راه زمینی به آنها ، قرن هاست که بر دریا تکیه کرده است و قرن هاست که با شرکت در جنگ های متعدد کاملا به اهمیت نیروی دریایی پی برده است.
این کشور خود طلاییه دار عصر دریانوردی است و از این جهت یکی از باسابقه های جهان در خصوص دریانوردی است.

امروز گل سر سبد نیروی دریایی ایالات متحده را ناو های هواپیمابر تشکیل میدهند ، ایالات متحده بزرگترین کاربر ناو هواپیمابر در جهان است ، این کشور تا این لحظه 10 ناو هواپیمابر فعال ، 2 ناو هواپیمابر ذخیره و یک ناو هواپیمابر در دست تست های پایانی جهت ورود به خدمت و یکی در مراحل میانی ساخت سازه دارد

اما این ناو های هواپیمابر از کجا آمده اند و چند سال تحقیق توسعه پشت سر آنهاست ؟ (این همان چیزیست که بسیاری آنرا فراموش میکنند و یا به دلایل نامعلوم نادیده میگیرند!!!)

زمانی که به تاریخچه ناو های هواپیمابر ایالات متحده نگاه کنیم در واقع به بخشی از تاریخچه خود ناو هواپیمابر نگاه کردیم .

برای درک ناو هواپیمابر ابتدا باید یک تعریف برای آن بیان کنیم ، اما تا کنون هیچ تعریف کامل و جامع از آن بیان نشده ، جز یک تعریف ساده کلی.
به هر ناوی که توانایی حمل انواع هواگرد جهت انجام عملیات های شناسایی ، رزمی و باربری داشته باشد در دسته ناو هواپیمابر قرار میگیرد ، و این دسته در تعاریف امروزی دارای زیرمجموعه های زیادی همچون ناو هلیکوپتر بر ، رزمناو هواپیمابر ، ناو های هواپیمابر اسکورت و … است که هرکدام برای یک گونه فعالیت خاص و جهت رفع نیاز کشور دارنده ساخته شده‌اند.
اما باز گردیم به تاریخ
برطبق تعریف بالا برای یافتن اولین ناو های هواپیمابر جهان باید به قرن نوزدهم سر بزنیم .
در قرن نوزدهم و در سال 1849 اتفاقی تاریخی می افتد ، نیروی دریایی اتریش دست به یک عملیات خلاقانه میزند ، اتریشی ها یک کشتی جنگی را جهت حمل یک بالن هوای گرم آماده میکنند ، هدف آنها استفاده از این بالن هوای گرم برای بمباران شهر ونیز بود ، اما در روز عملیات شانس با اتریشی ها یار نبود ، در واقع بالن ها یک معضل جدی دارن آن عدم توانائی حرکت در جهت مخالف باد است ، (باد ونیز را نجات داد.)

یک تصویر خیالی از حامل بالون در طول جنگ داخلی ایالات متحده

اما اتفاقی می افتد به واسطه چندسال ناوهای حامل بالون وارد کارزار جنگ داخلی آمریکا میشود .
خود بالون به لطف دانشمند و محقق تادِئوس اِس سی لَو پیشتر در نقش شناسایی به طور گسترده در جنگ داخلی آمریکا حضور داشت ، درواقع تادئوس خود یک شاخه نظامی مجزا جهت انجام عملیات های شناسایی بانام سپاه بالون های ارتش متحد تاسیس کرد ، این سپاه با بالون هایی که با گاز پرشده بودند به انجام عملیات های شناسایی می پرداختند.
حاملان بالون در جنگ داخلی آمریکا نامی برای خود دست و پا میکنند ،
حاملان بالون در جنگ جهانی اول و دوم نیز جهت عملیات های شناسایی استفاده میشوند و اما با ظهور هواپیما دوران حاملان بالون رو به افول گذاشت.

تادئوس اس سی لاوه

با ظهور هواپیما های آب نشین ، نوید ساخت شدن نسل جدید ناو های هواپیمابر دمیده میشود .
در سال 1910 آدمیرال آگوستین مانوئل هوبرت گاستون ، معاون فرماندهی نیروی دریایی فرانسه خواهان یک هواپیما جدید جهت انجام عملیات های شناسایی میشود.
در سال 1911 این نیاز به تصویب میرسد و میرود تا به حقیقت بپیوندد ، اما این هواپیما یک هواپیمای عادی نیست. آن یک هواپیمای آب نشین است ، پس از تایید این نیاز وی بدنبال یک پلت فرم و ایجاد پشتیبانی شناسی برای نیروی دریایی میگردد ، از این میان وی ناو حامل قایق های اژدر افکن فودر را بر می‌گزیند ، و دست به اصلاح عرشه کشتی میزنند ، این تغییرات ساده بود و اصولی که تعریف شده بود نیز ساده بود ، درآن زمان ساخت یک فرودگاه شناور مدنظر نبود ، لذا با سخت یک ریل پرتاب مکان پرواز هواپیما را مهیا کردند ، همانطور که گفتم هواپیما مورد استفاده هواپیمای آب نشین بود از این نظر باند فرود این هواپیما ها دریا بود ، سپس پس از فرود توسط یک جرثقیل به عرشه بازنگردانده میشدند. فودر که اولین ناو حامل هواپیماهای دریایی بود تا چهار فروند هواپیما حمل میکرد و میتوانست تمام الزامات مورد نیاز عملیاتی هواپیما ها را جواب گو باشد.

اولین حامل هواپیما های دریایی ایالات متحده ن یک پلاتفرم مجزا بلکه یک لباس بارانی (پدران نبرد ناو) بود.
لباس بارانی کلاس می سی سی پی (لباس بارانی = پدر نبرد ناوها) این کلاس لباس بارانی در سال 1903 جهت افزایش توانایی های نیروی دریایی ایالات متحده ساخته شد ، فقط دو لباس بارانی از این کلاس ساخته شد که بانام های یو اس اس می سی سی پی و یو اس اس آیداهو شناخته میشوند.

ساخت این لباس بارانی در ماه مه 1904 آغاز میشود و هردو در 1908 وارد خدمت میشوند ، این دو لباس بارانی دارای ریل/منجنیق پرتاب هواپیماهای دریایی و جرثقیل بازیابی بودند ، اطلاعات دقیقی از تعداد قابل حمل در دست نیست.
این ناو ها زیاد در نیروی دریایی ایالات متحده عمر نمیکنند و در سال 1914 به یونان فروخته میشوند.

یو اس اس می سی سی پی

اولین ناو حامل هواپیما های دریایی ایالات متحده به سال 1940 و به کلاس کورتیس باز میگردد ، دو ناو از این کلاس ساخته شد و با نام های یو اس اس کورتیس و یو اس اس آلبمارل شناخته میشوند ساخت این ناو ها در 1939 آغاز شده بود و هردو در اواخر سال 1940 وارد خدمت شد اند ، این ناو ها دارای یک جرثقیل و عرشه پذیرای از هواپیمای دریایی را داشتند ، این کلاس بیشتر یک ناو سرویس دهی به هواپیما های دریایی بود ، در واقع باز ظهور ناو های هواپیمابر کم کم ریل ها باز شدند و در عوض یک عرشه تعمیر تجهیزات مورد نیاز هواپیمای دریایی اضافه شد.
هر دوی این ناوها در جنگ جهانی دوم حضور داشتند و خالی از لطف نیست ک یاد آوری کنم یو اس اس کورتیس زخم خورده حمله پرل هاربر است ، این دو در دهه شصت از خدمت خارج شدند
ایالات متحده قبل و در زمان جنگ جهانی دوم تعداد بیشتری ناو حامل هواپیما های دریایی میسازد اما همه فاقد ریل بودند و درواقع پمپ بنزین و تعمیرگاه های شناور بودند
این کلاس ها به ترتیب کلاس کرتس ، کلاس تنجر ، کلاس کوریتاک و کنت وایتینگ بودند .
اما آخرین و پرتیراژ ترین ناو حامل هواپیما های دریایی ایالات متحده کلاس بارنگات بود ،
قبل از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم این کشور متوجه خطرات احتمالی برای جنگ در اقیانوس آرام بود از این نظر نیروی دریایی ایالات متحده متوجه نیازی بزرگ به یک ناو جدید حامل هواپیما های دریایی بود که بتواند از هواپیمای آب نشین به صورت کامل میزبانی کند . ابتدا یک ناو بزرگ در دست طراحی بود که میتوانست از دو اسکادران هواپیمای دریایی میزبانی کند ، اما طرح در حد مفهوم باقی ماند بزرگی و پیچیدگی بالای طرح این طرح را متوقف کردند اما یک پروژه کوچک تر آغاز شد ، این پروژه کلاس بارنگات بود .

و اما بارنگات ، بارنگات پروژه ماقبل خود کوچک تر بود اما با این حال از به اندازه کافی بزرگ و توان مند بود ، طراحی بارنگات در 1939 انجام میشود ، ساخت اولین ناو از این کلاس در همان سال ساخت اولین ناو با نام یو اس اس بارنگات آغاز میشود ، این ناو تا پایان سال 1941 تکمیل و وارد خدمت میشود ، در مجموع تا پایان سال 1956 ، 30 ناو حامل هواپیمای دریایی از کلاس بارنگات ساخته میشود ، علاوه بر این ابتدا قرار بر ساخت 40 ناو گرفته میشود ، که چهار فروند از آنها در بطن به آب اندازی به ناو های حامل قایق های اژدر افکن و یکی به ناو آموزشی تبدیل میشود و ما باقی به علت پایان جنگ جهانی دوم و عدم نیاز ایلات متحده ساختشان لغو شد.
به طور کلی هر ناو کلاس بارنگات دارای
97 متر طول ، 12 متر عرض ، 4 متر ارتفاع ، 2000/2500 تن وزن داشت از موتور های دیزل نیرو می گرفت ، این ناو میتوانست به یک اسکادران کامل خدمات تعمیر ، سوخت ، تسلیحات ارائه کند و جالب است بدانید این ناو 11000 کیلومتر برود عملیاتی داشت میتوانست در مخازن پذیرایی خود برای جنگنده ها و هواپیما های خود 300000 لیتر سوخت حمل کند ، این ناو مجموعا 582 خدمه داشت و جهت دفاع از در ابتدای ساخت در 1940 فقط به دو توپ دوکاره 127 میلیمتری مجهز بود اما با ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم در 1942 تسلیحات این ناو مورد باز بینی قرار گرفت ، و به دو توپ 127 میلیمتری ، هشت توپ ضد هوایی 20 میلیمتری دیگر به ناو اضافه شد .
این ناو در ساخته های خو همچین به رادار و سوم از نیز مجهز میشود ، از این رو به بمب های فیوز فشاری ضد زیردریایی نیز مسلح میشوند .
.
تمام ناو های کلاس بارنگات تا پایان دهه 50 میلادی یا اوراق میشوند و یا فروخته میشوند .

یو اس اس بارنگات

کانویر اف2وای دارت دریایی
دارت دریایی یک جنگنده آب نشین ساختارشکن کانویر ایالات متحده آمریکا بود.
در سال 1948 بود که نیروی دریایی ایالات متحده خواهان یک جت جنگنده رهگیر شد ، در این زمان ایالات متحده آمریکا همچینن داری تعداد قابل توجهی ناو حامل هواپیما های دریایی بود که قرار بود پس از پایان جنگ جهانی دوم از خدمت خارج شوند اما دارت دریایی میتوانست جانی تازه به حاملان هواپیما های دریایی بدهد.
طراحی جنگنده در سال 1950 آغاز شد و اولین پیش نمونه آن در 14 ژانویه 1953 به پرواز درآمد .
این جنگنده در نمونه اول مجهز به دو موتور توربو جت وستینگهاوس جی-34 بود که هر کدام 3400 پوند نیرو تولید میکردند.
در دو نمونه آخر از موتور توربو جت وستینگهاوس جی-46 استفاده شد که هرکدام نیرویی معادل 6000 پوند تولید میکردند.
این جنگنده دارای بال های دلتایی بود و برای فرود از دو صفحه اسکی بزرگ استفاده میکرد.
این جنگنده به حداکثر سرعت 1.1 ماخ رسید و ازین جهت سریعترین جنگنده آب نشینی است که تاکنون ساخته شده و پرواز کرده.

این جنگنده مسلح به 4 توپ 20 میلیمتری بود و توانایی حمل یک موشک ضد کشتی به همراه دو موشک هوا ب هوا را داشت

تا پایان سال 1957 پنج پیش نمونه از این جنگنده ساخته شد اما به دلیل هزینه های ساخت همچنین با فرارسیدن پایان عصر ناوهای حامل هواپیماهای دریایی ، این پروژه کنار گذاشته شد.

اما یک طرح این جنگنده را منحصر به فرد می کند آنم پروژه ای بود که در دهه پنجاه میلادی به صورت تئوری مطرح شد و آنم زیردریایی حمل هواپیما بود.
طبق طرح قرار بود که یک زیردریایی در دارای یک محفظه فشار سه فروند از این جنگنده هارا حمل کند و در موقعیت مناسب با کمک فشار هوا آنهارا به سطح آب بفرستد.
اگر چه این پروژه فقط به صورت تئوری باقیمانده و هرگز پافراتر از یک طرح مفهومی نذاشت.
.
(پ.ن در طول جنگ جهانی دوم ژاپن دارای زیردریایی حامل هواپیما بود و این چیزی جدیدی نیست)

کانویر اف2وای دارت دریایی

پس از پایان دوران ناو های حامل هواپیمای دریایی نوبت به خود ناو های هواپیمابر میرسد ، اما ن با این اختلاف زمانی در واقع زمانی ک ایالات متحده به سمت یک ناو تخصصی حامل هواپیمای دریایی رفت ، ناو هواپیمابر مدرن داشت 🙂
پیشینه یک ناو هواپیمابر مدرن باز هم ب بریتانیا باز میگردد ، بریتانیایی ها در سال 1912 به واسطه تحقیقات ویلیام بردمور بدنبال ناو هواپیمابر میرود ، اگر چه در اون زمان زیاد مورد توجه واقع نمیگیرد و طرح رد میشود ، وی در سال 1916 طرح را ب تونل باد در دانشگاه ملی فیزیک بریتانیا میبرد ، وپس از آزمایشاتی طرح را اصلاح میکند . وی بالأخره چراغ سبز میگیرد تا ناو هواپیمابر خود را بسازد ، با این حال برای کاهش هزینه های ساخت ، یک کشتی اقیانوس پیما که در فاز نهایی ساخت ساز بود خریداری میکنند ، این کشتی آرگوس نام داشت این کشتی در 1916 خریداری میشود و کار بروی آن آغاز میشود ، ناو در 2 دسامبر 1917 به آب انداخته میشود و در 16 سپتامبر 1918 به خدمت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در می آید ، این ناو پس از بکار گیری تغیر نام نمیدهد و بام اچ ام اس آرگوس شناخته میشود ، و اولین ناو هواپیمابر مدرن درخدمت جهان بود.
خوب این اچ ام اس آرگوس چ ربطی به ایالات متحده داره ؟
خوب در جواب ، این وسط یک رابط وجود داره به نام یوجین الی ، خوب یوجین الی کیه؟
خوب ، یک جون پیش تاز عرصه پرواز بود ، کار بزرگی که این جون انجام داد و باعث شد یکی از موانع سد راه ناو هواپیمابر از بین برود ، و این کار بزرگ ، پرواز و فرود از یک عرشه شناور بود ، وی در 14 نوامبر 1910 ار عرشه تغیر شکل یافته رزمناو یو اس اس بیرمنگام به پرواز در میآید و اولین خلبانی میشود که از یک عرشه شناور به پرواز در میآید ، وی همچین یک سال بعد در 18 ژانویه 1911 بروی عرشه تغیر شکل یافته رزمناو یو اس اس پنسیلوانیا فرود میآید و اولین فرود یک هواپیما بروی یک عرشه شناور نیز به نام یوجین الی انجام میشود . یوجین الی این پرواز و فرود را با هواپیمای کورتیس پوشر انجام داد ، این هواپیما ساخت شرکت کورتیس ایرپلن اند موتور کمپانی است وزن خالی 318 کیلوگرمی ، حداکثر وزن برخواست 510 کیلوگرمی دارد و از یک موتور پیستونی با قدرت 40 اسب بخار استفاده میکند و استقامت پرواز 2.5 ساعته داشت.

لحظه تاریخی پرواز یوجین الی از عرشه تغیر شکل یافته رزمناو یو اس اس بیرمنگام

البته یوجین الی اینقدر زنده نماند تا تأثیر پرواز های خود را ببیند ، وی در 19 اکتبر 1911 در سن 24 سالگی و در جریان یک نمایشگاه هوایی ، با هواپیمای خود در حال پرواز بود که سقوط میکند ، وی پس از سقوط به علت شکستگی گردن درمیگذرد ،

یوجین الی

خوب بگذریم ، و به ایالات متحده برگردیم .
ایلات متحده در 1919 تحت تاثیر اچ ام اس آرگوس و پرواز های یوجین الی به دنبال ناو هواپیمابر خود میرود ، ایالات از استاد خود در عرصه دریایی تقلید میکنن و برای کاهش هزینه ها دستور داد یک کشتی را تغیر دهد ، این کشتی خوش شانس ن یک کشتی اقیانوس پیما بلکه یک کشتی حامل ذغال سنگ بود 🙂
نیروی دریایی در 1920 کشتی باری جاپوتر را میخرد و به نام لانگلی تغیر نام می‌دهد و کار برای تغیر کاربری آن آغاز میکند ، ناو در 20 مارس 1922 وارد خدمت میکند ، تا اینگونه اولین ناو هواپیمابر مدرن وارد خدمت نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا میشود . لانگلی 14 هزار تنی دارای 165 طول ، 20 متر عرض ، 7 متر ارتفاع داشت . لانگلی همانند یک ناو هواپیمابر کامل ، دارای یک آشیانه پذیرایی جهت نگهداری و تعمیر هواپیما در اختیار داشت و بر فراز آن یک باند تخت پرواز فرود ، پارک هواپیما وجود داشت ، برای انتقال هواپیما ها از عرشه پذیرایی به عرشه پرواز به یک آسانسور و برای ب پرواز در آوردن آنها به یک منجنیق هیدرولیکی مجهز بود . لانگلی تا 36 هواپیما باخود حمل میکرد ، لانگلی برای حرکت کردن به سه دیگ بخار ، دو توربین بخار به دو شفت مجهز بود که روی هم رفته 7400 اسب بخار نیرو تولید میکردند . لانگلی در 1936 از خدمت خارج میشود و به یک ناو حامل هواپیما های دریایی تبدیل میشود 🙂 ، لانگلی اما بد شانس است ، با آغاز جنگ جهانی دوم لانگلی به جنگ اعزام میشود اما طولی نمی کشد که در 27 فوریه 1942 مورد حمله بمب افکن های ژاپنی قرار میگیرد ، ناو بشدت آسیب میبیند تا جایی که یدک کش کردن آن ب ساحل دیگر امکان پذیر نیست ، ناو پس از پایان درگیری توسط ناو اسکورت خود قرق میشود ، پایانی تلخ برای یو اس اس لانگلی.

یو اس اس لانگلی (سی وی-1)

پس از ساخت لانگلی ابتدا قرار میشود تا یک حامل ذغال سنگ دیگر نیز به یک ناو هواپیمابر تبدیل شود ، اما با گذشت زمان به نفع یک پروژه دیگر لغو می شود. پروژه جدید ، ناو هواپیمابر کلاس لکسینگتون ، این کلاس نیز از بتن ناو هواپیمابر نبودند ، در واقع به موجب قرارداد پنج قدرت ، که بعد جنگ جهانی اول بسته شد قرار شد طرفین ساخت هر گونه ، ناو هواپیمابر ، نبرد ناو و رزمناو را کنسل کنن و فقط به پروژه های رزمناو های سبک ، ناوشکن ها و زیردریایی ها تا محدوده وزنی 10000 تن را ادامه دهند ، با این حال در فاز اول اجازه تبدیل سه رزمناو نیمه کاره به ناو هواپیمابر داده میشود اما در ادامه به دو فروند خلاصه میشود ، کار بروی این ناو های هواپیمابر در 1920 آغاز میشود ، این دو ناو هواپیمابر به نام های لکسینگتون و ساراتوگا شناخته میشوند ، لکسینگتون در 3 اکتبر 1925 به آب انداخته میشود و در 14 دسامبر 1927 وارد خدمت میشود ، ساراتوگا در 7 آوریل 1925 به آب انداخته میشود و در 16 نوامبر 1927 وارد خدمت میشود .
هردو ناو پس از به خدمت گرفتن ، در طول جنگ جهانی دوم حضور پیدا میکنند ، هرچند حضور لکسینگتون بسیار کوتاه بود ، لکسینگتون وظیفه بزرگی را دریافت میکند و ب خط مقدم فرستاده میشود ، هدف متوقف کردن نیروی دریایی ژاپن در پیشروی در اقیانوس آرام است ، لکسینگتون تنها نیست اما دشمن بزرگترین ها را بسراغ ناوگان آمریکا فرستاده ، ایالات متحده 2 ناو هواپیمابر ، 9 رزمناو ، 13 ناوشکن ، یک ناو حامل هواپیما های دریایی و 2 تانکر سوخت رسان را روانه دریای کورال تا ناوگان مهاجم ژاپنی را متوقف کند ، در سمت دیگر ژاپن یک ناوگان تهاجمی کامل را روانه دریای کورال کرده ، متشکل از 3 ناو هواپیمابر ، 9 رزمناو ، 15 ناوشکن ، 2 مین ریز ، 5 مین روب ، 2 ناوچه ضد زیردریایی ، 3 ناوچه سبک ، یک تانکر سوخت رسان و 12 ناو حمل نقل سرباز ، نبرد دریای کورال مابین 4 می تا 8 می سال 1942 اتفاق می‌افتد و دو ناوگان ایالات متحده. و امپراطوری ژاپن به مبارزه می پردازند ، ناوگان آمریکایی در این جنگ رقیبان سختی دارند ، دو ناو هواپیمابر که عملیات حمله به پرل هاربر بر عهده داشتند فرماندهی حمله به گینه نو و جزایر سلمان در دریای کورال بر عهده دارند ، خواهران زویکاکو و شویکاکو به دنبال نابودی ناوهای هواپیمابر خوش شانس آمریکایی که از حمله ب پرل هاربر جان سالم بدر برده بودند و همچنین پشتیبانی هوایی از نیرو های خودی در حمله به گینه نو و جزایر سلمان آمده بودند ، در سوی دیگر نبرد دریای کورال اولین نبرد تاریخ بود که ناو های هواپیمابر به صورت مستقیم با پشتیبانی ناوگان های خود با یک دیگر وارد مبارزه شدن ، در این میان در پایان نبرد در 7 می 1942 ناوگان آمریکا ، ناو هواپیمابر کوچکتر ناوگان ژاپن به نام شوهو را پیدا میکنند و در یک حمله آنرا نابود میکنند ، اما خوشحالی از نابودی شوهو زیاد دوام ندارد ، خواهران زویکاکو و شویکاکو هواپیما های خود را روانه نبرد با ناوگان آمریکا میکنند ، در پایان روز ، یو اس اس لکسینگتون بشدت آسیب میبیند ، از کار افتادن موتور ، آتش سوزی در ناو و نشت سوخت و در ادامه انفجارات پی در پی ، نجات لکسینگتون را غیر ممکن میکند ، این ناو در همان شب 8 می توسط آتش یک ناوشکن اسکورت ناوگان آمریکا غرق میشود . در پایان جنگ دریایی کورال هر دو طرف متحمل هزینه های گزاف میشوند ، عملیات تهاجمی ژاپن سرکوب میشود اما در سوی دیگر 3 ناو جنگی به همراه یک ناو هواپیمابر از دست میرود و ناوگان آمریکا عقب میشد .

بالا به پایین ، یو اس اس لکسینگتون (سی وی-2) ، یو اس اس ساراتوگا (سی وی-3) و یو اس اس لانگلی (سی وی-1) در کنار هم

خواهر لکسینگتون ، ساراتوگا هم زیاد خوش شانس نبود ، این ناو هم در آغاز جنگ جهانی دوم به خط مقدم نبرد اقیانوس آرام می پیوندد ، تنها پس از چند هفته از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم ، ساراتوگا رهبری حمله دوم به جزایر ویک را بر عهده میگیرد ، حمله ای که از سوی ژاپن سرکوب میشود و جنگنده های ساراتوگا یک معضل در نزدیکی جزایر ویک بود ، تنها پس از دو هفته از این عملیات ساراتوگا مورد حمله یک زیردریایی قرار میگیرد ، اگر چه ساراتوگا جان ب در میبرد اما یک مدت طولانی به حوضچه تعمیر میرود ، این ناو در حمله به جزایر سلمان شرقی شرکت میکند ، هواپیما های آن در طول این نبرد موفق میشوند ناو هواپیمابر ریوجو ژاپنی را غرق کنند . همچنین در نبرد گوادل کانال به عنوان پشتیبان هوایی حضور پیدا کند ، اما بد شانسی های ساراتوگا ادامه دارد ، این ناو در ماه اوت 1942 مورد حمله قرار میگیرد و مورد اصابت اژدر قرار میگیرد و بعد آن مجدد از خدمت خارج میشود تا تعمیر شود.
ناو پس از تعمیر در نبرد هایی زیادی از جمله حملات هوایی ربئول ، حمله به جزایر مارشال و ایجاد پشتیبانی هوایی در اقیانوس هند . در 1945 در نبرد آیوجیما به عنوان آخرین نبرد خود در طول جنگ جهانی دوم حضور پیدا میکند اما از بخت بعد مورد حمله کامی کازی قرار میگیرد و به شدت آسیب میبیند ، این ناو پس از تعمیر به عنوان یک ناو آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد ، در اواسط 1946 ساراتوگا به چهار راه عملیات ارسال میشود اما ن به عنوان یک ناو هواپیمابر . در واقع چهار راه عملیات نام دو آزمایش بمب اتم آمریکا برای برسی تأثیر انفجار اتم در مقابل ناوگان های دریایی بود ، این آزمایشات در نزدیکی جزایر مارشال انجام شد و ساراتوگا به عنوان هدف به محل اعزام شد ، ساراتوگا از انفجار اول جان سالم بدر میبرد اما بعد از انفجار دوم غرق شد و پرونده ناو های هواپیمابر کلاس لکسینگتون بسته شود :-\
به صورت کلی کلاس لکسینگتون دارای 270 متر طول ، 32 متر عرض ، 9 متر ارتفاع و 43 هزار تن وزن داشت و میتوانست تا 78 جنگنده را حمل کند ، همچنین به آسانسور و منجنیق هیدرولیکی نیز مجهز بود و برای دفاع از خود به چهار توپ دوقلوی 203 میلیمتری و 12 توپ 127، میلیمتری بهره میبرد ، این ناو عظیم الجثه که حتی امروزه هم از قول های دریا به شمار می‌آید از 16 دیگ بخار به چهار توربین بخار به چهار شفت با حداکثر قدرت 180 هزار اسب بخار نیرو میگرفت

توپ های 203 میلیمتری یو اس اس لکسینگتون

پس از کلاس لکسینگتون به کلاس رنجر می رسیم ، رنجر تفاوت عمده‌ای با کلاس لانگلی و لکسینگتون داشت ، آنم این بود ک خود یک پلت فرم بود ، برعکس لکسینگتون ، ساراتوگا و لانگلی که درواقع تغیر شکل یافته رزمناو و ناو حامل ذغال سنگ بودند از بتن به عنوان یک ناو هواپیمابر طراحی شده بود .
خوب مگه از یک پلت فرم رزمناو یا ناو حامل ذغال سنگ چه ایرادی داره؟ سادسا وزن زیاد نسبت به حجم کارایی ، کاهش قابل توجه ابعاد عرشه پذیرایی ، مشکات در توزیع وزن در نتیجه افزایش مصرف سوخت ، مشکلات جای گیری موتور و …
طرح ساخت یک پلت فرم مجزا یا درست تر ، ساخت چهارمین ناو هواپیمابر مدرن ایالات متحده در 1925 آغاز شد ، هدف ساخت ناو هواپیمابر در محدوده وزنی لانگلی و در ابعاد کلاس لکسینگتون بود ، تنها راه ساخت همچین ناوی طراحی از اول ناو هواپیمابر بود و ساخت آن از صفر :-] پس از طراحی ناو در 1930 دستور ساخت ناو داده میشود ، فرایند ساخت ساز در 26 سپتامبر 1931 در نیوپورت نیوز آغاز میشود ناو دارای بدنه باریک یک جزیره اصلاح شده ، و شش دود کش در دو طرف انتهای بدنه و سه آسانسور ، عرشه پذیرایی به صورت نیمه باز بود بخش هایی دارای کرکره فلزی که در واقع مورد نیاز پایین میآمد ، ناو بروی عرشه دارای سه منجنیق هیدرولیک بود ، این ناو در ۲۵ فوریه 1933 به آب انداخته میشود و در 4 ژوئن 1934 وارد خدمت نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا میشود ، در مجموع فقط ساخت یک ناو از این کلاس برنامه ریزی و اجرا میشود هدف دیگر این پروژه اثبات پلت فرم ناو هواپیمابر بود و این کار ب نحو احسن انجام شد.
پس از آغاز جنگ جهانی دوم یو اس اس رنجر به اروپا فرستاده میشود تا فرماندهی ناوگان اطلس ایالات متحده را بر عهده بگیرد ، این ناو در طول عملیات لیدر و مشعل حضور پیدا میکند ، هماهنگی سنگین ناوگان بریتانیا و ناوگان آمریکا و حضور رنجر و ناوگان هوایی آن ، ناوگان سطحی آلمان شوکه میکند ، رنجر از ناو های کلاس لکسینگتون خوش شانس تر بود در طول حضورش در جنگ جهانی دوم آسیبی نمی بیند و پس از پایان جنگ جهانی دوم و با آغاز پروژه کوچک کردن هزینه های ارتش ایالات متحده ، رنجر در 1946 از خدمت خارج میشود و در همان سال اوراق آن آغاز میشود . (جای آهن قراضه فروختنش یک آب هم روش :-[ )
ب طور خلاصه یو اس اس رنجر که تنها ناو هواپیمابر از کلاس خودش بود 234 متر طول ، 33 متر عرض ، 6.8 متر ارتفاع و وزن 17 هزار تنی ، از نظر ابعاد وزن یک مقایسه کوچولو با کلاس لانگلی و لکسینگتون بکنید تا راحت تر متوجه اهمیت طراحی یک پلت فرم مجزا برای یک ناو هواپیمابر بشید ، این ناو از شش دیگ بخار به دو توربین بخار به دو شفت مجهز بود و در مجموع 53 هزار اسب بخار نیرو تولید میکردند.

یو اس اس رنجر و کانال پاناما

پس از ساخت یو اس اس رنجر ، رنجر به عنوان بستر طراحی ساخت دو کلاس ناو هواپیمابر دیگر ب فاصله دو سال داده میشود ، یکی اصلاح پلت فرم رنجر بود و دیگری نمونه سبکتر از کلاس اصلاح شده رنجر بود ،
دستور ساخت کلاس جدید ک در واقع اصلاح شده طراحی رنجر بود در 3 اوت 1933 داده میشود مسئول ساخت کلاس جدید صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز است ، ساخت کلاس جدید در 21 مه 1934 داده میشود و ناو در 4 آوریل 1936 به آب انداخته میشود و در 30 سپتامبر 1937 وارد خدمت میشود ، این ناو پس از به آب اندازی پنجمین ناو هواپیمابر ایالات متحده میشود ، و به نام یورک تاون نام گذاری میشود ، در مجموع سه ناو هواپیمابر از کلاس یورک تاون ساخته میشود ،
ساخت دومین ناو هواپیمابر کلاس یورک تاون در به موازات در 16 ژوئیه 1934 در نیوپورت نیوز آغاز میشود و در 3 اکتبر 1936 به آب انداخته میشود و در 12 مه 1938 وارد خدمت میشود ، این ناو ششمین ناو هواپیمابر ایلات متحده آمریکا این و نامش ، اینترپرایز ملقب به بیگ ائی
ساخت سومین ناو هواپیمابر از کلاس یورک تاون در 30 مارس 1939 داده میشود و ساخت آن در 25 سپتامبر 1939 در نیوپورت نیوز آغاز میشود و در 14 دسامبر 1940 به آب انداخته میشود و در 20 اکتبر 1941 به عنوان هشتمین ناو هواپیمابر ایالات متحده
وارد خدمت میشود.

هر سه ناو هواپیمابر کلاس یورک تاون در آغاز جنگ جهانی دوم در واقع گل سر سبد نیروی دریایی ایالات متحده در اقیانوس آرام بودند و تا ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم در این لقب ماندند
حمله به پرل هاربر درواقع تلاشی برای از دور خارج کردن ناو هواپیمابر کلاس یورک تاون بودند که از شانس خوب اون روز در پرل هاربر حضور نداشتند ، اما این شانس خوب کلاس یورک تاون را زیاد همراهی نمیکند

یو اس اس یورک تاون پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم به همراه لکسینگتون به عملیات دریایی کورال فرستاده میشود همان جایی که لکسینگتون از دست میرود ، یورک تاون جان بدر میبرد در طرف مقابل ناوگان ژاپن سرکوب شده است اما خواهران زویکاکو و شویکاکو همچنان خطر ناک بدنبال یورک تاون میگردند و یورک تاون رفتن را بر ماندن ترجیع میدهد ، چند ماه بعد یورک تاون به نبرد میدوی فرستاده میشود در نبرد میدوی 4 ناو هواپیمابر ژاپنی به مصاف سه ناو هواپیمابر آمریکایی میروند ، یکی از این ناو ها یورک تاون است ، اگر چه در پایان نبرد میدوی هر چهار ناو هواپیمابر ژاپنی نابود میشوند ، اما یورک تاون خوش شاسی نمی آورد ، در 7 ژوئن 1942 مورد حمله بمب افکن های شیرجه رونده و اژدر افکن ژاپنی قرار میگیرد ، ناو تا پایان یک نبرد سنگین بشدت آسیب میبیند و چندی بعد به همراه 141 خدمه خود به عمق آب فرو میرود ، پرونده یورک ناو که در زمان آغاز جنگ جهانی دوم سنبل نیروی دریایی ایالات متحده بود بسته میشود .

یو اس اس یورک تاون

یو اس اس اینترپرایز برادر دوقلوی یورک تاون ، شاید مشهورترین ناو هواپیمابر تاریخ باشد ، خوب برازنده نیز هست ، داریم در مورد پرافتخار ترین ناو جنگی جنگ جهانی دوم و پرافتخار ترین ناو هواپیمابر جهان تا امروز حرف میزنیم .
این ناو هواپیمابر بلند آوازه بعد از آغاز جنگ جهانی دوم به نبرد میدوی ، نبرد جزایر سلمان شرقی ، نبرد جزایر سانتاکروز ، نبرد گوادل کانال ، نبرد دریای فیلیپین و نبرد خلیج لیته به اعزام میشود این ناو بیست بار ستاره نبرد دریافت میکند ، جالب است بدانید که ژاپن سه بار ادعا کرد این ناو را غرق کرده است ، اما هر سه بار ناو در نبرد بعدی حضور پیدا میکند ، در واقع ژاپنی ها بد نگفتن ، در واقع سه بار تا غرق کردن این ناو پیش رفتن اما هربار با خوش شانسی از غرق حتمی نجات پیدا میکند از این رو ژاپنی ها به اینترپرایز لقب شبه خاکستری دادند.
این ناو در یک سال دو بار مورد حمله قرار میگیرد و آسیب میبیند ، برای اولین بار در سانتاکروز در 26 اکتبر 1942 آسیب میبیند و یک ماه به تعمیر میرود ، چندی بعد در 24 آگوست 1942 یک بمب سقوط آزاد مستقیما به عرشه ناو برخورد میکند و به ناو آسیب میزند و …. (قصد کتاب نوشتن نداریم :-] )

یو اس اس هورنت شاید بد شانس ترین ناو هواپیمابر آمریکا بود ، این ناو در اولین عملیات خود در جنگ جهانی دوم در 20 مارس 1942 به کالیفرنیا میرود و آنجا با خود بمب افکن متوسط بی-25 بار میزند و در 2 آوریل روانه ژاپن میشود ، هدف انجام یک عملیات انتقام جویانه علیه ژاپن در مقابل عملیات پرل هاربر بود ، در 18 آوریل 1942 هورنت تحت اسکورت اینترپرایز دست به پرواز در آوردن بی-25 های خود میکند ، قرار بود بمب افکن ها پس از بمباران چند هدف نظامی در عمق خاک ژاپن یعنی توکیو در چین فرود بیایند ، این حمله علاوه بر یک حس انتقام جویانه در واقع یک عمل برای کاهش روحیه ژاپن و افزایش روحیه سربازان آمریکایی در جنگ اقیانوس آرام نیز بود ،

پس از این عملیات . غرق کردن هورنت برای ژاپنی ها تبدیل به یک مسئله حیثیتی شد ، هورنت پس از انجام این عملیات بمباران که ب نام حمله ب توکیو یا حمله دولیتل شناخته میشود به نبرد میدوی ارسال میشود ، سپس به نبرد جزایر سانتاکروز فرستاده میشود ، این آخرین نبرد هورنت است ، در این نبرد دشمن قدیمی ایالات متحده ناو هواپیمابر شویکاکو نیز حضور دارد ، هورنت در 26 اکتبر 1942 مورد حمله بمب افکن های شیرجه رونده ژاپنی قرار میگیرد و بشدت آسیب میبیند تاجایی که حمل ناو عقلانی نیست و با حضور شویکاکو در محلکه هرآن بیم حمله مجدد هوایی وجود داشت و باعث شد دستور داده شود ناو را ترک کند ، ناو همانگونه رها میشود ، در همان شب تعدادی اژدر افکن ژاپنی به لاشه نیمه جان هورنت حمله میکنند و این ناو به اعماق آب فرو میرود . و این گونه پرونده کلاس یورک تاون بسته میشود ، اگر چه اینترپرایز از جنگ جهانی دوم به خوش شانسی جان سالم بدر میبرد اما طولی نمی کشد در 17 فوریه 1947 از خدمت خارج میشود و در 2 اکتبر 1956 اوراق میشود .
به صورت کلی ناو های هواپیمابر کلاس یورک تاون ، 251 متر طول ، 33 متر عرض ، 8 متر ارتفاع و 25 هزار تن وزن داشتند و از 9 دیگ بخار به چهار توربین بخار به چهار شفت با حداکثر قدرت 120 هزار اسب بخار نیرو می گرفتند ، این ناو ها دارای 3 آسانسور ، 3 منجنیق و تا 90 هواپیما با خود حمل میکردند و برای دفاع از خود به 8 توپ 127 میلیمتری ، 4 توپ 40 میلیمتری ، یک توپ 27 میلیمتری و 44 توپ 20 میلیمتری البته اینترپرایز در 1943 و 1945 ارتقا پیدا میکند و در 1945 به 8 توپ 127 میلیمتری ، 54 توپ 40 میلیمتری و 32 توپ 20 میلیمتری مسلح میشود.

یو اس اس اینترپرایز

ساخت کلاس سبکتر در 19 سپتامبر 1935 دستور داده میشود و فرایند ساخت در 1 آوریل 1936 در صنایع کشتی سازی رودخانه فورد آغاز میشود و در 4 آوریل 1938 به آب انداخته میشود و در 25 آوریل 1940 به خدمت گرفته میشود ، دلیل این تاخیر در اولویت بودن کلاس ناو هواپیمابر یورک تاون بود ،
این ناو پس از به آب اندازی وسپ نام گذاری شد و در آن زمان هفتمین ناو هواپیمابر ایالات متحده بود ، (قبل از عملیاتی شدن یو اس اس وسپ دو ناو هواپیمابر از کلاس یورک تاون عملیاتی شده بود) با عملیاتی شدن یو اس اس وسپ شعله های جنگ در اروپا حال حالت تهاجمی جدیدی را گرفته ، نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا وسپ را به اروپا می فرستد تا پشتیبانی هوایی لازم از ناوگان های تجاری آمریکا را تامین کند ، طولی نکشید که با ورود ایالات متحده به صورت مستقیم به جنگ جهانی دوم وسپ به اقیانوس آرام فراخوانده شود ، اما وسپ بد شانس بود ، وسپ پس از فراخوانی به عملیات میدوی و گوادل کانال فرستاده میشود ، وسپ در طول عملیات گوادل کانال مورد حمله یک زیردریایی قرار میگیرد و این بار زره ضعیف آن بلای جانش میشود ، خدمه موفق به نجات وسپ نمی شوند و وسپ به عمق آب ها میرود تا پایانی بر این کلاس باشد .
به صورت کلی کلاس وسپ ، 225 متر طول ، 33 متر عرض ، 6 متر ارتفاع و 19 هزار تن وزن داشت و از شش دیگ بخار به دو توربین بخار به دو شفت با حداکثر قدرت 70 هزار اسب بخار نیرو می گرفت و تا 100 هواپیما باخود حمل میکرد و برای دفاع از خود به هشت توپ 127 میلیمتری و 16 توپ 27 میلیمتری و 24 مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری مسلح بود .

یو اس اس وسپ

قبل از ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی دوم کلاس ناو هواپیمابری به عنوان کلاس ممتاز و یا به عبارت دیگه درس گرفته از ساخت کلاس یورک تاون به عنوان کلاس اصلی ناو های هواپیمابر ایالات متحده در دستور طراحی قرار میگیرد ، این کلاس قرار بود جای گزین لانگلی و لکسینگتون باشد و در کنار یورک تاون ها سنبل و فرمانده نیروی دریایی ایالات متحده باشد ، در ژانویه و دسامبر 1940 دستور ساخت 11 ناو هواپیمابر از این کلاس داده میشود و این تعداد افزایش پیدا میکنند ، با افزایش شعله های جنگ در اروپا در دسامبر 1941 ، 2 فروند دیگر از این کلاس سفارش داده میشود ، اما روند ادامه دارد و در سال 1942 ، 10 فروند و 1943 ، 3 فروند دیگر سفارش داده میشود.
ساخت و طراحی به عهده صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز گذاشته میشود ، اما با افزایش تعداد سفارشات و احتمال سفارشات بیشتر ، همچنین ورود مستقیم ایالات متحده به جنگ جهانی دوم و نیاز سریع ایلات متحده به ناوهای جدید بالاخص ناو هواپیمابر ، ساخت ساز این کلاس ناو های هواپیمابر به صنایع کشتی سازی رودخانه فورد ، صنایع کشتی سازی نیویورک ، صنایع کشتی سازی نورفولک و صنایع فیلادلفیا نیز کشیده میشود .
ساخت سه فروند اول این کلاس به واسطه چند ماه آوریل-دسامبر 1941 در صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز آغاز میشود ، اولین ناو از این کلاس در ژوئیه سال 1942 به آب انداخته میشود و تا ماه دسامبر همان سال به خدمت رزم گرفته میشود . در مجموع تا پایان سال 1946 نیروی دریایی ایالات متحده 24 ناو هواپیمابر از کلاس جدید را وارد خدمت میکند ، ن اشتباه تایپی نیست ، در مجموع تا سال 1943 ، 26 ناو هواپیمابر از کلاس جدید سفارش داده میشود و کلید ساخت هر 26 ناو یکی پس از دیگری تا ژانویه 1945 زده میشود ، اما پس از پایان جنگ جهانی دوم همچنین ظهور کلاس جدید ، ساخت دو ناو هواپیمابر از این کلاس متوقف و بدنه نیمه تمام آن دو اوراق شد ، این کلاس جدید با نام کلاس اسکس شناخته میشود ، کلاس اسکس دو رکورد در کارنامه خود دارد ، اول اینکه بیشترین ناو هواپیمابر سنگین تولیدی از این کلاس است ، در ابتدای پروژه و سفارش 26 ناو هواپیمابر از این کلاس قرار میشود تا 6 ناو هواپیمابر دیگر نیز از این کلاس ساخته شود اما برخی تجربیات حضور ناو های هواپیمابر در طول جنگ جهانی دوم ساخت این شش ناو هواپیمابر به نفع یک کلاس جدید لغو میشود ، در ادامه به این تجربیات خواهیم پرداخت اما رکورد دوم ، کلاس اسکس رکورد دار میزان ارتقا است 🙂

ناو هواپیمابر از کلاس اسگس

قبل از پرداختن به ارتقا ها نگاهی بیندازیم به عملکرد کلاس اسکس در جنگ جهانی دوم
قبل از پایان جنگ جهانی دوم 14 از 26 ناو هواپیمابر از کلاس اسکس تحویل نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا میشود ، کلاس اسکس بدبیار جنگ جهانی دوم نیز هستند چندین ناو از کلاس اسکس در طول جنگ جهانی دوم مورد اصابت بمب ، اژدر و کامی کازی قرار میگیرند اما هیچکدام غرق نمی شوند . پس از پایان جنگ جهانی دوم. این ناو های هواپیمابر در جنگ های بعدی ایالات متحده از جمله جنگ کره ، بحران اتمی کوبا همچنین پروژه باز یابی پروژه های فضایی ایلات متحده حضور پیدا میکند ، بعضی از ناو های هواپیمابر کلاس اسکس پس از ارتقا های متعدد تا 1991 در خدمت بودند .
و حال ارتقا ها ، در میان انبوه ارتقا های کوچک بزرگ که بروی اسکس ها انجام شده است دو ارتقا بیش از همه خود نمایی میکنند ، این دو ارتقا به نام اس سی بی-27 و اس سی بی-125 شناخته میشوند ، اما این دو ارتقا چی بودند .
قبل از توضیح این دو ارتقا باید ابتدا بگویم ، پس از پایان جنگ جهانی دوم و دوران ساخت ساز که با کوچک شدن هزینه های ارتش ایالات متحده همراه بود اکثر ناو های هواپیمابر کلاس اسکس تا پایان سال 1947 از خدمت خارج و به حالت ذخیره رفتند . با نزدیک شدن به دهه پنجاه میلادی و آغاز شدن عرصه موتور های جت ، 15 ناو هواپیمابر از کلاس اسکس به بار انداز ها برای ارتقا فراخوانده میشوند تا تحت ارتقا پروژه اس سی بی-27 قرار بگیرند ، این ارتقا شامل تعویض آسانسور های ناو ، پاک کردن ناو از تسلیحات و ایجاد آرایش تسلیحاتی جدید ، ارتقا در عرشه پذیرایی جهت میزبانی از جنگنده های موتور جت دار ، طراحی مجدد جزیره ناو ، جزیره جدید بزرگتر بود اما کم ارتفاع تر ، ارتقا سیستم پیشران ، و مهم تر از همه تغیر منجنیق های پر دردسر هیدرولیکی با منجنیق های بخار (منجنیق بخار یک طرح جدید بود که در نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا ابداع شده بود و نیروی دریایی ایالات متحده را به خود جذب کرد) ارتقا مخازن سوخت جنگنده ها تا 50 درصد ، ارتقا سیستم سوخت رسانی ناو و افزایش سرعت آن . پروژه ارتقا ناو ها در سپتامبر 1947 آغاز میشود و تا پایان سپتامبر 1955 ، هر 15 ناو فراخوانده شده ارتقا داده شده و به نیروی دریایی ایالات متحده تحویل داده میشوند ، به طور متوسط ارتقا هر ناو دوسال طول میکشد.
اما اتفاقی دیگری نیز می افتد در جریان ارتقا اس سی بی-27 دو نوع آوری دیگر از سوی بریتانیا از راه میرسد ، اولین نوع آوری که مهمترین آن بود عرشه فرود زاویه دار بود ، یکی از معضلات ناو های هواپیمابر در طول جنگ جهانی دوم این بود که عرشه فرود پرواز یکی بود ، و اگر هواپیما ای نمیتوانست صحیح روی ناو فرود بیاید به هواپیما های انتهای باند برخورد میکرد و هزینه بالای هزینه ، جواب این مشکل از بریتانیا میآید ، ایده این بود ، محل فرود را با یک زاویه مشخص از عرشه ناو بگیرد ، این طرح ساده اما کار آمد به معنی جدا شدن عرشه فرود از عرشه پرواز بود ، همچین با این کار زاویه های خالی میشد که ب عنوان پارکینگ های عرشه اول شناخته میشوند ، در این طرح اگر جنگنده ای موفق به فرود نشود از کنار ناو هواپیمابر یا به دریا می افتد و یا مجددا به پرواز در میآید و این گونه ن تنها عرشه پرواز در شرایط عملیاتی خود باقی مانده بلکه دیگر هواپیمایی در مسیر فرود وجود ندارد و به معنی کاهش خسارت های ناخواسته بود .
نوع آوری دوم در واقع سیستم فرود بود ، در زمان جنگ جهانی دوم ، وظیفه هدایت خلبان برای فرود بر روی عرشه ناو را یک فرد پرچم ب دست بر عهده داشت و مشکلات فراوانی از جمله به اثر بودن این فرد در برخی موارد ، همچنین به خطر افتادن جان پرچم ب دست داشت ، بازهم راه حل مشکل از بریتانیا میآید ، راه حل سیستم فرود نوری بود ، این سیستم با دو ردیف اصلی لامپ یکی عمودی و دیگری افقی همچنین چندین لامپ خطر به وسیله نور خلبان را هدایت میکرد و با داشتند چند آینه مقعر عرشه را به خلبان نمایش میداد ، این دو نوع آوری آنقدر موفق بودند که اولا چهره ناو های هواپیمابر را تغیر دادند ، دوم تا امروز پای ثابت اکثر ناو های هواپیمابر جهان هستند.
این تغییرات که با پروژ ارتقا اس سی بی-27 هم زمان میشود ، پروژه ارتقا اس سی بی-125 نامیده میشود و 14 ناو هواپیمابر از کلاس اسکس که برای ارتقا اس سی بی-27 انتخاب شده بودند به اس سی بی-125 ارتقا داده شدن ، از دیگر موارد. شامل ارتقا اس سی بی-125 ، انتقال یکی از آسانسور ها به سمت راست در برخی از ناو ها ، فراهم کردن سیستم تهویه مطبوع اشاره کرد . هر چهارده ناو منتخب تا پایان سال 1959 ارتقا داده میشوند .

اسکس کلاس در گذر زمان

قبل از پرداختن به ناو هواپیمابر کلاس بعدی ایالات متحده و خارج شدن کامل از جنگ جهانی دوم باید خاطر نشان کنم تا اینجا ما فقط از ناو های هواپیمابر سنگین ایلات متحده حرف زدیم و دو دسته ناو هواپیمابر اسکورت و ناو هواپیمابر سبک مانده ، خوب ابتدا به ناو های هواپیمابر سبک بپردازیم ،
زمانی که دستور ساخت کلاس اسکس داده شد ، نیروی دریایی ایالات متحده نیاز به ناو هواپیمابر دارد ، کلاس اسکس یک ناو سنگین است و ساخت آن زمان بر ، در اینجا بود در ژانویه 1942 دستور داده میشود تا 9 رزمناو سبک نیمه کاره کلیولند به ناو هواپیمابر تبدیل شوند ، این ناو های هواپیمابر را کلاس ایند پندس مینامند و اولین کلاس ناو هواپیمابر سبک ایالات متحده بود ، از نظر وزنی و وظیفه عمده ، میان ناو هواپیمابر سبک و ناو هواپیمابر اسکورت فرق چندانی وجود ندارد ، وجه تمایز عمده آن با کلاس ناو هواپیمابر. اسکورت در واقع سرعت آن بود. از آنجا که این ناو های هواپیمابر بروی بدنه یک رزمناو سبک طراحی شده بودن سرعت بیشتری نسبت به ناو های هواپیمابر بزرگتر و ناو های هواپیمابر اسکورت داشتند، ساخت ساز این کلاس ناو هواپیمابر سبک در تا 1943 تمام میشود و هر نه فروند در صنایع کشتی سازی نیویورک ساخته میشوند و در همان سال تحویل نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا میشوند ، این ناو های هواپیمابر در طول جنگ جهانی دوم به عنوان مکمل ، ناو های هواپیمابر ایلات متحده دست به ایجاد پشتیبانی هوایی از عملیات های نظامی ، گشت ضد زیردریایی و ضد سطحی و اسکورت ناوهای تجاری میزنند ، از میان این 9 ناو هواپیمابر سبک ، یک فروند در تاریخ 24 اکتبر 1944 که ناو به نبرد خلیج لیته فرستاده شده ، در جریان این نبرد در این روز مورد حمله بمب افکن های ژاپنی قرار میگیرد و غرق میشود ، این ناو یو اس اس پرینستون ناو داشت.
الباقی 8 ناو هواپیمابر سبک تا سال 1947 از خدمت خارج میشوند به حالت ذخیره میروند ، با آغاز جنگ کره ، سه فروند از این ناوها مجددا به خدمت فرا خوانده میشوند . هر سه ناو تا پایان سال 1956 ب مرور از خدمت کنار میروند و در نهایت ، 5 ناو از 8 ناو باقی مانده اوراق میشوند ، و سه فروند دیگر به اسپانیا و فرانسه فروخته میشوند .(یکی اسپانیا و دوتا فرانسه)
در مجموع ناو های هواپیمابر سبک کلاس ایند پندس 190 متر طول ، 33 متر عرض ، 7.9 متر ارتفاع و 11 هزار تن وزن داشتند و از چهار دیگ بخار به چهار توربین بخار به چهار شفت با حداکثر قدرت 100 هزار اسب بخار نیرو می گرفتند و تا 32 هواپیما با خود حمل میکردند.

ناو هواپیمابر سبک کلاس ایند پندس

در سال 1943 دستور ساخت دو ناو هواپیمابر سبک دیگر نیز داده میشود ، اما بابک تفاوت عمده ، 9 ناو هواپیمابر سبک قبلی تغیر کاربری رزمناو های سبک بودند ، اما کلاس جدید تغیر کاربری دو رزمناو سنگین بود ، در واقع تجربیات حضور ناو های هواپیمابر در جنگ جهانی دوم بر موضوع زره ناو های هواپیمابر تاکید میشود ، و ساخت ناو هواپیمابر جدید نیز خالی از مسئله زره نبود.
به فاصله چند ما در سال 1944 تغیر کاربری دو رزمناو سنگین آغاز میشود و ناو های هواپیمابر کلاس جدید در ژوئیه و سپتامبر 1945 به آب انداخته میشوند ، این کلاس پس از به آب اندازی کلاس سایپن نامیده میشود ، اولین ناو هواپیمابر سبک کلاس سایپن در ژوئیه 1946 و دومین ناو در فوریه 1947 وارد خدمت میشوند ، این ناوهای هواپیمابر تا سال 1956-1957 در خدمت رزمی قراری میگیرند ، و پس از آن هردو از خدمت خارج میشوند ، اما در اواخر دهه پنجاه سایپن با وظیفه جدیدی و ایجاد خطوط رله ارتباطی وارد خدمت میشود ، همچنین چندی بعد ناو هواپیمابر سبک دوم با نام رایت شناخته میشد به یک ناو فرماندهی نبرد تبدیل میشود ، این دو ناو تا اوایل دهه هفتاد میلادی در این سمت باقی می مانند ، هر دو ناو پس از خروج از خدمت اوراق میشوند.
به طور کلی ناو های کلاس سایپن ، 208 متر طول ، 35 متر عرض ، 8.5 متر ارتفاع و 19 هزار تن وزن داشتند ، این کلاس برای دفاع از خود به 46 توپ 40 میلیمتری و 16 توپ 20 میلیمتری مسلح بودند از دیگ های بخار با مجموع قدرت 120 هزار اسب بخار نیرو می گرفتند و تا 42 هواپیما را میزبانی میکردند.

ناو هواپیمابر سبک کلاس سایپن

پس از ناو های هواپیمابر سبک ، به ناو های هواپیمابر اسکورت می رسیم ، این کلاس ناو هواپیمابر درواقع همانطور که از نامشان پیداست برای اسکورت ناو گان های تجاری ایالات متحده طراحی شده بودند ، ایلات متحده تغریبا تمام تجارت های خود را در آن زمان با استفاده از کشتی های تجاری انجام میداد ، لذا حفظ امنیت آنها برابر با امنیت اقتصاد ایالات متحده بود و از این نظر ناو های هواپیمابر اسکورت دارایی های ارزش مندی بودند .
ایالات متحده در سال 1939 بدنبال یک ناو هواپیمابر اسکورت میرود تا امنیت کاروان های تجاری خود را تامین کند ، در این میان در ژانویه 1939 ساخت اولین دو فروند ناو هواپیمابر اسکورت ایالات متحده آغاز میشود ، اما این ناو های هواپیمابر در واقع در ابتدا دو کشتی تجاری بودند که بعد از خریداری به دو ناو هواپیمابر اسکورت تبدیل شدند ، اولین ناو هواپیمابر اسکورت در ژانویه 1940 به آب انداخته میشود و در ژوئن 1941 وارد خدمت میشوند ، این ناو پس از به آب اندازی لانگ آیلند نام گذاری میشود این ناو هواپیما بر پس از پنج سال خدمت در سال 1946 از خدمت خارج میشود ، پس از خروج از خدمت چوب حراج میخورد در 1948 توسط یک شرکت تجاری خریداری میشود و مجددا به یک کشتی تجاری تبدیل میشود و در خط مسافری کانادا-اروپا شروع به فعالیت میکند ، در 1966 توسط دانشگاه رتردام خریداری میشود و تا سال 1977 به عنوان یک خوابگاه دانشجویی شناور مورد استفاده قرار میگیرد و سپس در بلژیک اوراق میشود ،

ناو هواپیمابر دوم سرگذشت جالب دارد ، این ناو در اوت 1939 شروع به ساخت میشود و در همان سال به آب انداخته میشود اما وارد خدمت نمیشود ، در سال 1941 ناو به نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا واگذار میشود و بانام اچ ام اس آرچر وارد خدمت میشود ، این ناو در 1946 به ایالات متحده بازگردانده میشود اما چند سال بعد توسط ایالات متحده فروخته میشود ، این ناو به یک کشتی باربری تبدیل میشود تحت تملک یک شرکت سوئدی در میآید اما چندی بعد به عنوان یک کشتی جا ب جا کننده آوارگان جنگ از اروپا به استرالیا و کانادا تبدیل میشود، ناو مجددا فروخته میشود و مدتی در خطوط باربری فرانسه-استرالیا فعالیت میکند ، سپس به یک شرکت تجاری تایوانی فروخته میشود ، ناو پس از آن مدتی در خطوط تایوان-آمریکا خدمت میکنند ، ناو عمر زیادی برای تایوانی ها نمیکند چند ماه بعد در یک تصادف ناو آتش میگیرد ، تا جای که تعمیر آن میسر نیست و در نهایت در 1962 اوراق میشود. تا و مهر پایان بر این کلاس باشد.
ناو های هواپیمابر اسکورت این کلاس دارای 150 متر طول ، 25 متر عرض ، 7 متر ارتفاع و 13 هزار تن وزن داشتند و از یک موتور دیزل با قدرت 8500 اسب بخار نیرو می گرفتند ، این ناو ها دارای یک آسانسور در انتهای باند ، و توانایی میزبانی 16 الی 21 هواپیما را داشت.

ایالات متحده پس از ساخت کلاس لانگ آیلند دست به طراحی یک کلاس ناو هواپیمابر اسکورت جدید میکند اما با یک تفاوت عمده ، این بار ایالات متحده دست به طراحی یک پلت فرم نیز میزند ، ساخت کلاس ناو هواپیمابر جدید در 1941 آغاز میشود و تا 1946 به طول می انجامد با به آب اندازی اولین ناو از این کلاس به کلاس بوگو شناخته میشود ، به طور کلی ساخت 45 ناو هواپیمابر اسکورت از کلاس بگو کلید میخورد ، اگر چه چند نایی در مراحل آخر ساخت برای مصارف تجاری فروخته میشود ، اما کار بر اصلی این کلاس ناو هواپیمابر ایلات متحده نبود ، در واقع 33 فروند از این 45 ناو به بریتانیا منتقل میشوند و در پایان جنگ جهانی دوم یا به ایالات متحده بازگردانده شدند یا اوراق شدند و یا فروخته شدند ، با این حال این ناو ها در نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بیشتر به عنوان ناو های گشت و ضد زیردریایی مورد استفاده قرار گرفتند ، در نهایت ایالات متحده پس از پایان جنگ جهانی دوم به تعداد 10 فروند از ناو های هواپیمابر اسکورت کلاس بوگو را به عنوان حامل هلیکوپتر و اسکورت تا اواخر دهه پنجاه استفاده میکند .
به طور کلی ناو های هواپیمابر اسکورت کلاس بوگو دارای 151 متر طول ، 21 متر عرض ، 7.9 متر ارتفاع و دارای 16 هزار تن وزن بودند و از دو دیگ بخار به دو توربین بخار به یک شفت با حداکثر قدرت 8500 اسب بخار نیرو می گرفتند و برای دفاع از خود به دو مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری ، 8 توپ 40 میلیمتری و 10-35 توپ 20 میلیمتری مجهز بودند.

ناو هواپیمابر اسکورت یو اس اس بوگو

در سال 1939 و با دستور ساخت کلاس ناو هواپیمابر اسکورت ، دستور تغیر کاربری چهار ناو حامل سوخت نیز به ناو هواپیمابر داده میشود ، ما بین سال 1940 تا 1941 نیروی دریایی ایالات متحده چهار ناو حامل سوخت از کلاس سیمارون را خریداری میکنند و در سال 1942 کار بروی این چهار ناو آغاز میشود ، این کلاس با نام سنگامن شناخته میشود ، چهار ناو پس از گذشت 6 ماه کار ساخت ساز در ماه اوت و سپتامبر 1942 به نیروی دریایی ایالات متحده تحویل داده میشوند.
این ناو های هواپیمابر اسکورت پی از به خدمت گیری سنگین ترین ناوهای هواپیمابر اسکورت تاریخ ایالات متحده تا به امروز و شاید آینده شدند ، این چهار ناو در طول جنگ جهانی دوم حضور پیدا میکند و در مدیترانه ، اقیانوس اطلس و آرام دست به اسکورت ناو گان های تجاری میزنند ، همچنین در طول عملیات خلیج لیته مورد حمله کامی کازی قرار میگیرند اما جان سالم بدر میبرند ، این ناو های هواپیمابر پس از جنگ جهانی دوم از خدمت خارج میشود و به حالت رزرو میروند و در نهایت تا پایان سال 1960 اوراق میشوند . به طور کلی ناو های هواپیمابر اسکورت کلاس سنگامن دارای 169 متر طول ، 23 متر عرض ، 9.8 متر ارتفاع و 24600 تن وزن داشتند و از چهار دیگ بخار به دو توربین بخار به دو شفت با حداکثر قدرت 13500 اسب بخار نیرو می گرفتند . این ناو ها برای دفاع از خود به 2 توپ 127 میلیمتری ، 8 توپ 40 میلیمتری و 12 توپ 20 میلیمتری مجهز بودند و تا 32 هواپیما را میزبانی میکردند

ناو هواپیمابر اسکورت کلاس سانگا من

در سال 1942 به موازات پروژه های ماقبل دستور ساخت یک کلاس جدید از ناو های هواپیمابر اسکورت داده میشود ، این کلاس باید سبک تر و کم هزینه تر می بود و همچنین قرار بود بدنه اصلی یگان های اسکورت ایالات متحده را بر دوش بگیرد ، این کلاس ناو هواپیمابر اسکورت به نام کلاس کاسابلانکا شناخته میشود .
ساخت اولین ناو از کلاس کاسابلانکا در 1942 آغاز میشود و در 1943 به آب انداخته میشود و در پایان همان سال به خدمت رزم گرفته میشود ، کلاس کاسابلانکا دارایی یک رکورد قابل توجه است و آنم اینست که پرتیراژ ترین ناو هواپیمابر اسکورت جهان تا به امروز و احتمال آینده است ، تا پایان سال 1944 ، نیروی دریایی ایالات متحده 50 فروند ناو هواپیمابر اسکورت کلاس کاسابلانکا را به خدمت رزم میگید ، کلاس کاسابلانکا این موفقیت را در سال به طراحی عالی پلت فرم خود مدیون است ، کاسابلانکا علیرغم توانایی های خود سبکترین کلاس ناو هواپیمابر ایلات متحده نیز بود ، اگر چه ناو های هواپیمابر کلاس کاسابلانکا در دسته اسکورت بودن اما بارها به عنوان ناو پشتیبانی عملیات آبی خاکی مورد استفاده قرار گرفتند و به ناو هواپیمابر بزرگتر اجازه دادند تا به نبرد هوایی و دریایی تمرکز کنند ، کلاس کاسابلانکا در نبرد های آبی خاکی افتخارات خوبی را کسب میکند ، اگر چه در طول جنگ جهانی دوم پنج ناو هواپیمابر اسکورت کلاس کاسابلانکا از دست میروند و در این میان سه فروند از آها توسط کامی کازی ها عرق شده اند .
در اصل ابتدا قرار میشود نیمی از ناو های کلاس کاسابلانکا به بریتانیا بروند اما در نهایت با کلاس بوگو جای گزین میشوند .
پس از پایان جنگ جهانی دوم تمام ناو های هواپیمابر اسکورت کلاس کاسابلانکا از خدمت خارج میشود اما تعدادی از آنها به عنوان حامل هلیکوپتر عملیات آبی خاکی و هلیکوپتر های صد زیردریایی به خدمت باز میگردند . اما در نهایت تمام ناو های هواپیمابر اسکورت کلاس کاسابلانکا تا دهه شصت اوراق میشوند.
به طور کلی ناو های هواپیمابر اسکورت کلاس کاسابلانکا دارای 156 متر طول ، 32 متر عرض ، 6.9 متر ارتفاع و دارای 10 هزار تن وزن و از چهار دیگ بخار به دو توربین بخار به دو شفت با حداکثر قدرت 9000 اسب بخار بودند و برای دفاع از خود به 1 توپ 127 میلیمتری ، 16 توپ 40 میلیمتری و 20 توپ 20 میلیمتری مسلح بودند.

ناو هواپیمابر اسکورت کلاس کاسابلانکا

خوب پس از برسی کلیه ناوهای هواپیمابر ایالات متحده در کلاس های متفاوت کارایی ، به ناو های هواپیمابر پس از جنگ جهانی دوم ایالات متحده میپردازیم ، اما باید باز گردیم به جنگ جهانی دوم و سال 1943 باز گردیم ، ایالات متحده در این زمان که از حضور ناو های هواپیمابر خود منجمله کلاس یورک تاون درس هایی را فرا میگیرد ، مهندسی های زره ناو های هواپیمابر که تا آن زمان استاندارد ساخت ناو های هواپیمابر آمریکا بود در جنگ عملا فاقد کارایی بود ، بالاخص زره عرشه پرواز که آسیب پذیرترین بخش ناو هواپیمابر بود در وجه قابل توجه در نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا زره عرشه در اولویت بود 🙂 ، از این جهت در دستور طراحی و ساخت یک کلاس جدید ناو هواپیمابر با عرشه زره پوش داده میشود ، و ساخت شش ناو هواپیمابر از کلاس اسکس به نفع آن لغو میشود ، این کلاس جدید به نام کلاس میدوی شناخته میشود و قرار میشود 6 فروند ناو هواپیمابر از این کلاس ساخته شود ، ساخت دو ناو هواپیمابر اول در سال 1943 در دو بارانداز نیوپورت نیوز و نیویورک آغاز میشود و ساخت سومین ناو نیز در 1944 در نیوپورت نیوز آغاز میشود ، دو ناو با نام یو اس اس میدوی و یو اس اس فرانکلین دی روزولت در 1945 به آب انداخته و در همان سال عملیاتی میشوند ، سومین ناو هواپیمابر نیز با نام کورال سئی در 1946 به آب انداخته میشود و در سال 1947 عملیاتی میشود . با این وجود کلاس میدوی به جنگ جهانی دوم نمی رسد ، اما باتنی جنگ جهانی دومی دارد ، با پایان جنگ جهانی دوم ساخت سه ناو دیگر همانند خیلی طرح های دیگر لغو میشود.
با این حال با پایان جنگ جهانی دوم دوران جنگنده های ملخ دار نیز در دریا به پایان خود نزدیک میشود از این جهت طرح ارتقایی همانند اس سی بی-125 برای کلاس میدوی ارائه میشود ، این ارتقا بانام اس سی بی-110 شناخته میشود و طبق آن ، ناو های هواپیمابر کلاس میدوی به یک عرشه پرواز زاویه دار ، سیستم فرود نوری ، منجنیق های بخار ، ارتقای عرشه پذیرایی ، سیستم تهویه مطبوع و …
هر سه ناو هواپیمابر کلاس میدوی تا دهه هفتاد میلادی ارتقا داده میشوند .
میدوی به واسطه این ارتقا امکان پذیرایی از جنگنده های نسل سومی همچون اف-4 فانتوم2 و یا نسل چهارم اف-14 تامکت ، اف/ای-18 هورنت و هواپیمای ضد زیردریایی اس-3 وایکینگ را بدست آوردند.

ناو هواپیمابر از کلاس میدوی

درسته کلاس میدوی به جنگ جهانی دوم نرسید اما در تمام نبرد های بعدی ایالات متحده از جمله جنگ کره ، ویتنام ، عراق حضور داشتند ، در واقع یو اس اس میدوی اولین ناو هواپیمابر از کلاس میدوی یکی طولانی ترین مدت خدمت یک ناو هواپیمابر را در اختیار دارد.
ناو های هواپیمابر کلاس میدوی در 1977 ، 1990 و 1992 از خدمت خارج شدند تا پایان کاری برای کلاس میدوی باشند . دو ناو هواپیمابر یو اس اس فرانکلین دی روزولت ، و یو اس اس کورال سئی اوراق شدند و یو اس اس میدوی به یک موزه شناور تبدیل شد.
به صورت کلی ناو های هواپیمابر کلاس میدوی دارای 275 متر طول ، 37 متر عرض ، 11 متر ارتفاع ، 45 هزار تن وزن داشتند و از 12 دیگ بخار به چهار توربین بخار با حداکثر قدرت 200 هزار اسب بخار نیرو می گرفتند و برای دفاع از خود در حالت اصلی به 18 توپ 127 میلیمتری ، 21 توپ 40 میلیمتری ، 28 توپ 20 میلیمتری مجهز بودند که بعد از ارتقا تمام تسلیحات باز شدند و با 2 پرتابگر 8 تایی موشک های پدافند سئی اسپارو و 2 سامانه دفاع نزدیک فالانکس مجهز شدند.
ناو های هواپیمابر کلاس میدوی توانایی میزبانی از 130 هواپیمای ملخ دار همچون هلکت و پس از ارتقا 65-70 هواگرد همچون اف/ای-18 هورنت را داشتند. نکته قابل توجه اینست که این ناو ساخت دهه چهل و تحت ارتقای دهه هفتادی حتی امروزه نیز از تمامی ناو های هواپیمابر جهان بغیر از کلاس های بعد از خود در ایالات متحده توانایی رزمی بیشتری دارد 🙂

ناو هواپیمابر از کلاس میدوی

در دهه پنجاه میلادی با ایجاد نوآوری های جدید و تست این نوآوری ها ، دستور طراحی یک کلاس ناو هواپیمابر جدید داده میشود تا جایگزین کلاس اسکس شود ، این ناو سنگینترین پروژه آن زمان نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود ، تا آن زمان نوآوری های جدیدی همچون عرشه زاویه دار و منجنیق بخار تحت ارتقا به ناوهای هواپیمابر ما قبل اضافه شده بود ، این امر باعث آزمون و خطای ایالات متحده نیز شد تا یک ناو هواپیمابر کامل را طراحی کند.
ساخت اولین ناو از کلاس جدید در 12 ژوئیه 1951 به صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز داده میشود ، یک سال یازده روز بعد دستور ساخت دومین ناو هواپیمابر از کلاس جدید نیز به صنایع کشتی سازی نیویورک داده میشود.
ساخت ساز اولین ناو هواپیمابر در
14 ژوئیه 1952 در نیوپورت نیوز آغاز میشود و در 11 دسامبر 1954 به آب انداخته میشود ، این کلاس ناو هواپیمابر پس از به آب اندازی اولین ناو هواپیمابر خود به ناو فورستال شناخته میشود ، اولین ناو از این کلاس ناو هواپیمابر با نام یو اس اس فورستال در 1 اکتبر 1955 وارد خدمت میشود .
ساخت دومین ناو هواپیمابر از کلاس فورستال در 16 دسامبر 1952 در صنایع کشتی سازی نیویورک آغاز میشود ، ناو در 8 اکتبر 1955 به آب انداخته میشود و در آوریل 1956 با نام یو اس اس ساراتوگا وارد خدمت میشود.
در فوریه و ژوئیه 1954 نیروی دریایی ایالات متحده دو فروند دیگر ناو هواپیمابر از این کلاس را سفارش میدهد ، ساخت این دو در سال های 1954 و 1955 آغاز میشود در 1957 و 1959 با نام های یو اس اس رنجر و یو اس اس ایند پندس وارد خدمت میشود ، در مجموع فقط چهار فروند ناو هواپیمابر از کلاس فورستال ساخته میشود ، فورستال همچنین با وزن بالغ بر 80 هزار تن اولین سوپرکریر ایالات متحده نیز شناخته میشود ، طراحی ناو خود چالش بزرگی بود ، ایالات تاکنون در این تناژ ناوی نساخته بود ، مشکلاتی نیز در پیشران وجود داشت ، به حرکت در آوردن همچین هیولای سنگینی نیاز مند موتور های قدرتمند بود ، اما مشکلی سد راه بود ، موتور های بزرگتر هوای بیشتر و دودکش های بزرگتر میخواست و این به معنی بزرگتر طراحی شدن جزیره ناو بود ، در حالت عادی و یک عرشه فرود پرواز تخت ، امکان بزرگ کردن جزیره با کاهش قابل توجه عرشه پذیرایی و عرشه ناو همراه است ، اما در کلاس فورستال به علت وجود عرشه فرود زاویه دار امکان بزرگتر کن جزیره محیا میشود ، همچنین طراحان از اول آسانسور را برای ناو هواپیمابر طراحی کردند و آرایش جدید به آن دادند ، یک آسانسور در جلوی جزیره ، دوتا در پست سر جزیره و یکی در انتهای عرشه فرود قرار داشت
جفت ناو هواپیمابر دوم براساس تجربیات جفت اول ساخته شدند و در آن جزیره و عرشه فرود مورد اصلاح جزئی قرار میگیرند.
در نهایت مابین سال های 1993 تا 1998 به مرور هر چهار ناو هواپیمابر از خدمت خارج میشوند به حالت رزرو میروند ، در سال 2014 دو ناو فورستال و ساراتوگا اوراق میشوند همچنین در سال 2015 نیز رنجر اوراق میشود . ابتدا قرار میشود ایند پندس به یک موزه شناور تبدیل شود اما بعدها گفته میشود در آینده اوراق میشود.
با خروج از خدمت کلاس فورستال ، پرونده این کلاس نیز بسته میشود .
ناو های هواپیمابر کلاس فورستال به طور کلی دارای 326 متر طول ، 89 متر عرض ، 11 متر ارتفاع و دارای 80 هزار تن وزن بودند و از 8 دیگ بخار به چهار توربین بخار به چهار شفت با مجموع قدرت 280 هزار اسب بخار نیرو می گرفتند و برای دفاع از خود به 3 پرتابگر 8 نایی موشک های پدافند سئی اسپارو و 3 سامانه دفاع نزدیک فالانکس مسلح بودند و میتوانستند از 90-100 هواگرد را میزبان باشند .

ناو هواپیمابر از کلاس فورستال

کلاس فورستال یک کلاس جدید بود ، زیرا دارای نقایصی در طراحی بود ، از این رو پروژه ای جهت یک ناو هواپیمابر جدید بر مبنای فورستال آغاز میشود ، اما در این زمان ، زمان شکوفایی عصر اتم نیز بود ، پیشران اتمی به معنای افزایش نامحدود ب رد عملیاتی ناو های جنگی بود ، و سنبل ناو های جنگی ، ناو هواپیمابر به عنوان سنگینترین ماشین جنگی جهان با ترکیب با نیروی اتمی نوید افزایش قابل توجه توانایی های رزمی یک ناو هواپیمابر را میدهد . با اینحال دستور ساخت یک کلاس ناو هواپیمابر جدید با پیشرانه اتمی نیز داده میشود ، مبنای ناو هواپیمابر اتمی ، کلاس فورستال بود.
برگردیم بعدی فورستال ، در اکتبر سال 1955 و با تایید کنگره ایالات متحده کار بروی کلاس اصلاح شده فورستال آغاز میشود ، پس از طراحی ساخت اولین ناو هواپیمابر از کلاس جدید در 27 دسامبر 1956 در صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز آغاز میشود به فاصله یک سال ساخت دومین ناو هواپیمابر از کلاس جدید در صنایع کشتی سازی نیویورک نیز آغاز میشود هر دو ناو در می و اکتبر سال 1960 به آب انداخته میشوند و در آوریل و اکتبر 1961 وارد خدمت میشوند ، این دو ناو هواپیمابر با نام های یو اس اس کیتی هاوک و یو اس اس کُنس تِلِیشِن شناخته میشوند ، (این کلاس ناو هواپیمابر بعد از به آب اندازی اولین ناو هواپیمابر به نام کلاس کیتی هاوک نام گذاری می‌شود)
در آوریل 1960 سومین ناو هواپیمابر از کلاس کیتی هاوک نیز به صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز سفارش داده میشود ، ساخت این ناو هواپیمابر در 1961 آغاز میشود و در 1 فوریه 1964 به آب انداخته میشود و در 23 ژانویه 1965 وارد خدمت میشود ، این ناو هواپیمابر با نام یو اس اس آمریکا شناخته میشود.

ناو هواپیمابر از کلاس کیتی هاوک

به طور کلی کلاس کیتی هاوک تفاوت های زیادی با کلاس فورستال نداشت ، جز اینکه آرایش آسانسور های ناو تغیر کرده بود و اینبار ، دو آسانسور در جلوی جزیره ناو و یکی در پست جزیره بود همچنین آسانسور چهارم که در کلاس فورستال در انتهای باند فرود بود به یک زاویه خالی محل پارک جنگنده ها مناطق شد تا جای گاه عرشه دوم پرواز بهبود یابد .

یکی از قابلیت های کلاس فورستال و کیتی هاوک داشتن چهار منجنیق بخار به جای دوتا بود ، اهمیت حضور این چهارتا زمانی مشخص میشود که ناو نیاز مند ارسال سریع یگان های هوایی خود را دارد ، و میتواند چهار جنگنده را با اختلاف زمانی کم به پرواز در بیاورند ، اما با این کار عرشه فرود مختل میشود و امکان فرود جنگنده‌های ای بروی ناو هواپیمابر وجود ندارد ، به طور معمول دو جنگنده در عرشه پرواز آمادگی دارند و عرشه فرود خلوت است و در واقع بزرگترین ویژگی عرشه فرود زاویه دار همین عدم تداخل عرشه پرواز و فرود است و میشود در زمان نیاز از عرشه فرود نیز برای ب پرواز در آوردن جنگنده ها استفاده کرد.
ناو های هواپیمابر ارتقا یافته میدوی و اسکس در عرشه فرود فاقد منجنیق بودند و از فورستال به این ور همه چهار منجنیق دارند.

در آوریل 1964 دستور ساخت چهارمین ناو هواپیمابر از کلاس کیتی هاوک نیز داده میشود ، اما ناو چهارم دارای تفاوت هایی در طراحی است ، از جمله این طراحی ها ، طراحی مجدد بدنه زیرین جهت نصب یک سونار جدید ، اصلاح جزیره ناو به واسطه ایجاد تغیر هایی در ساختار دود کش ، در واقع این عمل برای این انجام شد چون در بخش پیشران ناو ، امکان نصب پیشران اتمی نیز مد نظر گرفته شد تا اگر زمانی خواستند پیشران ناو را تغیر دهند .
ساخت این ناو چهارم در اکتبر 1964 در نیوپورت نیوز آغاز میشود و در می 1967 به آب انداخته میشود و در سپتامبر 1968 وارد خدمت میشود ، این ناو پس از به آب اندازی با نام جان اف کندی نام گذاری می‌شود .
به مرور هر چهارتا ناو هواپیمابر ما بین سال های 1996 تا 2009 از خدمت خارج شدند ، یو اس اس آمریکا اولین ناو از این کلاس بود که از خدمت خارج شد و در سال 2005 به عنوان یک هدف تمرینی غرق میشود تا بزرگترین کشتی غرق شده تا امروزه شود .
دومین ناوی که از این کلاس از خدمت خارج شد یو اس اس کُنس تِلِیشِن بود ، این ناو در 2015 اوراق میشود ، سومین ناو کنار گذاشته شده ، یو اس اس جان اف کندی بود که در سال 2007 از خدمت خارج شد و دو سال بعد از کندی یو اس اس کیتی هاوک نیز خدمت خارج میشود ، این دو ناو همچنان در حالت ذخیره قرار دارند.
و پرونده این کلاس همچنان باز است اگرچه احتمال میرود بزودی بسته شود .
به طور کلی ناو های هواپیمابر کلاس کیتی هاوک دارای 326 متر طول ، 86 متر عرض ، 12 متر ارتفاع و 81 هزار تن وزن داشتند و از 8 دیگ بخار به چهار توربین بخار به چهار شفت با حداکثر قدرت 280 هزار اسب بخار نیرو می گرفتند و برای دفاع از خود به 4 پرتابگر 8 تایی سئی اسپارو و یا ریم-116 به همراه 3 الی 4 سامانه دفاع نزدیک فالانکس مجهز بودند
و میتوانستند تا 80+ هواگرد را میزبانی کنند.

جان اف کندی و دودکشش

پس از کلاس کیتی هاوک ب کلاس هم زمان اما بسیار متفاوت دیگر ، بپردازیم ، همانطور که در بالا گفته شد ، ناو هواپیمابر اتمی جدید نیز بر مبنای فورستال طراحی میشود ، پس از تایید کنگره ، ساخت ناو هواپیمابر به صنایع نیوپورت نیوز محول میشود ، و فرایند ساخت ناو در 1958 آغاز میشود و ناو در 1961 به آب انداخته میشود و در 1962 وارد خدمت میشود ، این ناو هواپیمابر به احترام پر افتخار ترین ناو هواپیمابر تاریخ ایالات متحده تا ب امروز ، اینترپرایز نام گذاری شد ، یو اس اس اینترپرایز پسر در بتن طراحی به صورت خاص از طراحی کلاس کیتی هاوک نیز استفاده میکند اما با سه تفاوت عمده ، اولا اینترپرایز نسبت به کیتی هاوک بزرگتر است ، در واقع یو اس اس اینترپرایز از نظر ابعاد بزرگترین ناو هواپیمابری است که تا کنون ساخته شده است ، دوم ، از پیشران اتمی استفاده میکند همچنین جزیره ناو بعلت نداشتن دود کش جمع جور طراحی شده که به معنی افزایش فضای پارک جنگنده ها بروی ناو است .
اولین ماموریت رزمی و جدی اینترپرایز در واقع بحران موشکی کوبا بود . سپس به ویتنام فرستاده میشود و سپس به عراق و بعد از ان انجام عملیات های هوایی در افغانستان حضور پیدا میکند ، اینترپرایز پسر نیز همانند پدر دارای افتخارات فراوانی این ، این ناو در نهایت در سال 2013 از خدمت خارج و به حالت رزرو رفت ، ابتدا قرار بود این ناو به یک موزه شناور تبدیل شود ، اما خبرهای جدید از اوراق اینترپرایز پسر در آینده نزدیک خبر میدهند و این به معنی نزدیک شدن اینترپرایز پسر به پاین خود است.
به طور کلی یو اس اس اینترپرایز پسر دارای 342 متر طول ، 78 متر عرض و 12 متر ارتفاع و 93 هزار تن وزن دارد ، این ناو از 8 رآکتور اتمی به چهار توربین بخار به چهار شفت با مجموع قدرت تولیدی 2800 اسب بخار نیرو می گیرد و در مواقع بزرگترین معضل آن برای تبدیل شدن به یک موزه شناور خارج کردن همین 8 رآکتور است که هزینه های سنگینی دارد تا جایی که از موزه کردن این ناو پشیمان شده اند.
همچنین این ناو برای دفاع از خود به 2 پرتابگر 8 تایی سئی اسپارو ، دو سامانه دفاع نزدیک فالانکس و دو سامانه پدافند کوتاه ب رد رَم مسلح است و میتواند تا 90 هواگرد را میزبان باشند.

یو اس اس اینترپرایز

ابتدا قرار میشود تا 6 ناو هواپیمابر از کلاس اینترپرایز ساخته شود ، اما با ساخته شدن یو اس اس اینترپرایز ساخت پنج ناو بعدی لغو میشود، در واقع ریسک نمیکنند ، تکنولوژی های اینترپرایز برای اولین بار بود زیرا دارای نقایصی نیز بود از این جهت با لغو ساخت پنج ناو دیگر دستور طراحی یک کلاس ناو هواپیمابر دیگر با پیشرانه اتمی بر مبنای یو اس اس اینترپرایز داده میشود.
با دستور در سال 1967 وظیفه ساخت ناو هواپیمابر کلاس جدید به صنایع نیوپورت نیوز محول میشود ، و ساخت ساز اولین ناو هواپیمابر از کلاس جدید در 1968 آغاز میشود و ناو در 1972 به آب انداخته میشود و در 1975 با نام یو اس اس نمیتز وارد خدمت میشود ، (پس از به آب اندازی اولین ناو به نام کلاس نمیتز شناخته میشود) در اوت و اکتبر سال 1970 و 1975 دستور ساخت دو ناو هواپیمابر دیگر نیز داده میشود ، این دو ناو در 1977 و 1982 با نام های دوایت آیزنهاور و کارل وینسون وارد خدمت میشوند.
مابین سال های 1981 تا 1993 دستور ساخت پنج ناو دیگر نیز داده میشود ، اما این ناو های هواپیمابر دارای تغییراتی نسبت به سه تای قبلی بودند ، از جمله اصلاح جزئی جزیره ناو ، نصب تجهیزات جدید و سیستم های جنگ ضد زیردریایی ، اصلاحاتی در عرشه ناو و …
یه پنج ناو هواپیمابر تا 1998 وارد خدمت میشوند
در 1998 و 2003 دستور ساخت دو ناو دیگر نیز داده میشود ، این دو ناو در سال های 2003 و 2009 تحویل نیروی دریایی ایالات متحده شدند تا مهر پایان بر ساخت ساز کلاس نمیتز باشند اگر چه این دو ناو هواپیمابر دارای تفاوت هایی با پنج ناو پیشین و سه ناو قبل از آنها دارند . به طور کلی این ناو ها از تکنلوژی و تغییرات پنج ناو پیشین بهره میبردند اما کل بدنه ناو مجددا طراحی شد تا میزان اثرات الکترومغناطیسی آن کم شود ، همچنین جزیره و عرشه ناو از اول طراحی میشوند تا لرزش های کمتری داشته باشند ، همچنین این دو ناو در بحث تسلیحات و سوخت قابل حمل برای جنگنده هایش نیز ارتقا هایی دیده است ، به طور کلی این دو ناو هواپیمابر گرانترین ناو های هواپیمابر کلاس نمیتز هستند ، به طوری که میتوان با هزینه ساخت این 2 ناو هواپیمابر 3 ناو هواپیمابر همانند دوایت آیزنهاور ساخت 🙂

ناو هواپیمابر از کلاس نمیتز

به طور کلی تفاوت های اصلی کلاس نمیتز با اینترپرایز در رآکتور های آن است ، اینترپرایز به هست رآکتور اتمی مجهز بود که در نمیتز به دو رآکتور کاهش میابد و درواقع ، رآکتور های بکار گرفته شده در اینترپرایز از نسل دوم رآکتور های نظامی نیروی دریایی بودند و رآکتور های کلاس نمیتز از نسل چهارم.
این کاهش تعداد رآکتور ها در کنار طراحی مجدد داخلی ناو هواپیمابر به معنی وجود فضا های بیشتر بود ، ناو های هواپیمابر کلاس نمیتز در بحث پذیرایی از هواگرد ها نسبت به اینترپرایز ، کیتی هاوک و فورستال با اختلاف بالا قراردارند. به عنوان نمی مونه کلاس نمیتز 90% سوخت جنگنده بیشتر و 50% تسلیحات بیشتر در اختیار دارد ، و ترکیب این افزایش میزان تسلیحات و سوخت در کنار پیشران اتمی ناو به معنی افزایش بسیار زیاد توان رزمی کلاس نمیتز است ، امروز تنها ناو های هواپیمابر عملیاتی نیروی دریایی ایالات متحده را 10 ناو هواپیمابر کلاس نمیتز تشکیل میدهد و به عنوان سنگینترین ماشین جنگی دست ساز بشر در حالت عملیاتی هستند ، اگر چه به مرور زمان پایان خدمت کلاس نمیتز نیز به گوش میرسد ، در سال دو هزار هشت دستور طراحی یک کلاس جدید ناو هواپیمابر به عنوان جانشین کلاس نمیتز داده میشود ، ناو هواپیمابر جدید علاوه بر داشتن پیشران های اتمی جدید ، دارای تکنولوژی های جدید نیز هست ، منجمله این تکنولوژی‌ها استفاده از سیستم های راداری جدید ، منجنیق های الکترو مغناطیس به جای منجنیق های بخار که تعمیر نگهداری کمتری نسبت به منجنیق های بخار لازم دارند .
طراحی مجددا عرشه پذیرایی و انبارهای تسلیحات و سوخت جهت افزایش توان رزمی ناو ، استفاده از دو رآکتور اتمی جدید با توان بازدهی بیشتر و ایمنی بیشتر برای خدمه .
استفاده از آلیاژهای جدید جهت کاهش وزن و اثرات الکترومغناطیسی ناو
طراحی مجددا بدنه و جزیره ناو جهت کاهش بازتاب های راداری ناو و …
طیف از استفاده تجهیزات جدید به معنی کاهش تعداد خدمه ناو همچنین کاهش قابل توجه هزینه های عملیاتی ناو را به همراه دارد
کلاس جدید را جرالد آر فورد نام گذاری کرده اند و صنایع کشتی سازی نیوپورت نیوز را مسئول ساخت آن ، ساخت اولین ناو هواپیمابر از کلاس جرالد آر فورد در 13 دسامبر 2009 آغاز شد در نوامبر 2013 به آب انداخته شد انتظار میرود این ناو طی سال جاری (2017) عملیاتی شود این ناو با نام جرالد آر فورد شناخته میشود.

دومین ناو هواپیمابر از کلاس جرالد آر فورد در 22 اوت 2015 آغاز شده است و انتظار میرود در سال 2018 به آب انداخته شود و تا 2020 عملیاتی شود این ناو امروزه با نام جان اف کندی شناخته میشود (احتمال/امکان تغیر نام آن تا به ورود ب خدمت وجود دارد :-] )
همچنین برنامه ریزی هایی جهت ساخت سومین ناو هواپیمابر از کلاس جرالد آر فورد نیز با نام اینترپرایز برای عملیاتی شدن در 2025 شده است.

به طور کلی جرالد آر فورد را میتوان به تکامل رسیده پلت فرم فورستال و از آن به‌عنوان گونه کامل یک ناو هواپیمابر اتمی دانست.
در آینده چندان دور جرالد آر فورد تبدیل به سنبل نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا میشود و انتظار میرود تا 10 ناو هواپیمابر از این کلاس ساخته و جای گزین 10 ناو هواپیمابر کلاس نمیتز شوند.

ناو های هواپیمابر کلاس نمیتز دارای 332 متر طول ، 76 متر عرض ، 12 متر ارتفاع و 100 الی 106 هزارتن وزن دارند و از دو رآکتور اتمی به چهار توربین بخار به چهار شفت با حداکثر قدرت 260 هزار اسب بخار نیرو میگیرند و برای دفاع از خود به 3 الی 4 پرتابگر 8 تایی پدافند هوایی سوی اسپارو و 3 الی چهار سامانه دفاع نزدیک فالانکس یا سامانه پدافند کوتاه برد ریم-116 مسلح هستند. و میتوانند تا 90 هواگرد را میزبانی کنند.

ناو های هواپیمابر کلاس جرالد آر فورد نیز دارای 337 متر طول ، 78 متر عرض ، 12 متر ارتفاع و 110 هزار تن وزن دارند و از دو رآکتور اتمی به چهار توربین بخار به چهار شفت با مجموع قدرت فعلا مجهول نیرو خواهد گرفت و برای دفاع از خود به تعدادی فعلا نامعلوم سامانه پدافند هوایی ریم-162 و ریم-116 و همچنین سامانه دفاع نزدیک فالانکس مجهز خواهد بود و تا 90 هواگرد را میزبان خواهد بود.

تصویری از شمایل ناو هواپیمابر کلاس جرالد آر فورد
تصویری زیبا از بارانداز نیوپورت نیوز صنایع کشتی سازی هونتینگتون اینگلس و یک ناو هواپیمابر از کلاس جرالد آر فورد در حال ساخت در حوضچه خشک امیدوارم این مقاله مورد قبول شما خوانندگان گرامی قرار بگیرد

منابع

http://www.military-today.com

http://www.militaryfactory.com

http://www.naval-technology.com

http://www.navy.mil

http://www.nocgms.com

https://en.wikipedia.org

نوشته های مشابه

‫2 نظرها

  1. سلام، با تشکر از این مقاله فشرده ، فقط اگر امکان وایرایش مجددش بود خیلی بهتر میشد،چون غلط های نگارشی و تایپی زیاد به چشم میخوره وضمن اینکه بعضا انشای جملات تو بعضی جاها اندکی ابهام داره!

    1. حتما در صورت وجود وقت این مقاله و مقالات مشابه ویرایش خواهند شد

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن