مینا گلرو
در این مقاله نیم نگاهی به جنگ ژاپن و امریکا در قالب جنگ جهانی دوم میپردازیم و در ادامه به بخش کامیکازیها در نیروی هوایی ژاپن میپردازیم و نقش این نیرو در تحولات جنگ
همانگونه در مقاله حملات اتمی ایالات متحده به هیروشیما و ناکازاکی خدمت عزیزان عرض کردم در جنگ دوم جهانی دولتمردان ژاپن به دو دسته تقسیم شده بودند یک دسته اعتقاد داشتند که ورود به جنگ با کشوری بزرگ و قدرتمند مانند ایالات متحده یک اشتباه بزرگ و راهبردی میباشد ، این گروه از دولتمردان قدرت اقتصادی بزرگ و ارتش تازه نفس ایالات متحده را گواه بر عقیده خود میگرفتند
گروه دوم که تشکیل شده بود از جنگ سالاران و جنگ طلبان اعتقاد داشتند که پشت نمودن به قول و قراری که این کشور با المان نازی گذاشته بود به دور از روحیه مردانگی و سامورایی میباشد این دسته روحیه سامورایی و جنگی سربازان ژاپن را بهانه ای برای شروع جنگ میدانستند
در این میان امپراطور تحت تاثیر این دو گروه گاهی برای ورود به جنگ مردد و سعی مینمود اختلافات فی مابین را از راه گفتگو حل کند که اعزام هیئت های دیپلماتیک تحت تاثیر تردید امپراطور بود ولی متاسفانه در نهایت جنگ سالاران توانستند عقیده خود را حاکم کنند
و در نهایت ژاپن وارد نبرد با کشوری شد که از هر نظر بر ژاپن برتری داشت در واقع در این استراتژی ژاپنی ها باید با استفاده از حملات برق آسا و پیروزی سریع با اتکا به روحیه بالای نیروهای خود برتری عددی ایالات متحده را تحت الشعاع قرار میدادند ولی اگر به هردلیل جنگ فرسایشی میشد انگاه ژاپن شدیدا به مشکل میخورد و متاسفانه در نهایت جنگ انطور که ژاپن انتظار داشت پیش نرفت و روحیه بالای نیروهای ژاپنی در مقابل ماشین جنگی عظیم و قدرت اقتصادی غول اسای ایالات متحده به زانو درآید
جنگ با حملات گسترده و پیروزیهای سریع ژاپنی ها شروع شد ولی ایالات متحده پس از مدتی توانست از شوک غافلگیر شدن توسط ژاپنی ها بیرون امده و به اوضاع مسلط شود در این مرحله جنگ بینابین گردید ولی با گذشت زمان منابع ژاپن که یک کشور کوچک و جزیره ای بود به اتمام رسید و اوضاع جغرافیایی این کشور که جزیره ای بود نیز مزید بر علت شد تا امریکایی ها با جلوگیری از تردد ناوگان تجاری این کشور اوضاع را بدتر کنند و کارخانه های تولید جنگ افزار با حداقل توان خود فعال بودند این در حالی بود که کارخانجات در ایالات متحده با تمام توان و بصورت ۲۴ ساعته فعال بود اوضاع با شکست المان و آزاد شدن نیروهای متفقین در اروپا بدتر هم شد سیل نیروهای بریتانیایی و فرانسوی به یاری نیروهای امریکایی شتافتند از طرفی ورود بمب افکن های غول پیکر و بلند پرواز بی -۲۹ هم اوضاع را بدتر کرد بمباران های سنگین این بمب افکن ها انچنان عرصه را بر ژاپن تنگ کرده بود که این کشورمجبور به استفاده از منازل مسکونی بعنوان کارگاه های کوچک ساخت جنگ افزار شده بود
ولی اچضاع متفقین هم خیلی خوب نبود هر پیروزی کوچک با هزینه ای گزاف برای انها همراه بود و روحیه سامورایی و جنگی سربازان ژاپنی بشدت باعث درد سر متفقین شده بود هر چقدر جنگ بنفع متفقین بجلو میرفت سربازان ژاپنی نیز سرسختی بیشتری نشان میدادند بطوریکه تنها پس از کشته شدن تمامی سربازان ژاپنی امریکایی ها موفق به تصرف یک منطقه میشدند
در اواخر جنگ نیروی هوایی ژاپن اقدام به ایجاد واحدی با نام کامیکازی نمود که خلبانان داوطلب را بخدمت میگرفت
کامیکازی ها به خلبانان داوطلب عملیات انتحاری اطلاق میشد
که پس از تجهیزهواپیماهای خود به مقدار زیادی مواد منفجره به صورت مستقیم بسمت شناورهای امریکایی رفته
و با برخورد مستقیم خودبه ناوهاو نبرد ناوهای متفقین مانند موشک های کروز امروزی سبب انفجار و اسیب دیدگی سنگین به ناو ودرمواردی انهدام وغرق ناوهاوشناورهای سبک نیروی دریایی ایالات متحده میشدند
در زبان محلی ژاپنی کامیکازی به معنای طوفان الهی میباشد
کامیکازه ها مانند موشک های کروز ضد کشتی با هدایت خلبان بودند
هر هواپیمایی که در دسترس بود میتوانست با مقداری تغییرات به هواپیمای کامیکازه تبدیل شود….
استراتژی خلبانان کامیکازا در ابتدا به این صورت بود که خلبانان هواپیماهایی که مهمات خود را پرتاب نموده بودند و هواپیما دچار آسیب دیدگی شده بود را به ناوهای امریکایی میکوبیدند ولی بعدها این روش سازماندهی گردید و بعنوان یک واحد در نیروی هوایی ژاپن ایجاد گردید
حملات کامیکازا ها در ابتدا بسیار موفق بود و تعداد چشمگیری از ناوهای ایالات متحده هدف حملات کامیکازاها قرار گرفت ولی با گذشت زمان دو عامل سبب شد که تاثیر این حملات کم و تعداد حملاتی که واحد کامیکازا انجام میدادند اغلب ناکام مانده و پیش از رسیدن به ناو منهدم میشدند وآن دلایل این بود که اولا در ادامه نیروی هوایی ژاپن بخاطر کمبود خلبانان با تجربه از استفاده از خلبانان با تجربه و اموزش دیده خود در این واحد خودداری میکرد و اغلب از نیروهای عادی داوطلبی که یک دوره بسیار فشرده و کوتاه دیده بودند و فقط قادر به پرواز با هواپیما بودند استفاده میشد ، طبعا این خلبانها از اموزش و تجربه کافی برای هدایت هواپیما در میدان رزم برخوردار نبودند و تحت تاثیر استرس و هیجان اغلب کارهای شتاب زده و عجولانه ای را انجام میدادند که باعث هدف قرار گرفتن هواپیما میشد از طرفی هر هواپیمایی که قادر به پرواز بود در واحد کامیکازا استفاده میشد و اغلب این هواپیماها از چالاکی و سرعت کافی برای عبور از میدان آتش توپخانه نبرد ناوها برخوردار نبوده و هدف گلوله های قدرتمند توپهای سنگین نبرد ناوها قرار میگرفتن دلیل دیگر هم این بود که با گذشت زمان خدمه ناوهای امریکایی به این تاکتیک ژاپنی ها پی برده و کاملا هوشیار شده بودند
در واحد کامیکازا حملات هواپیماهای حامیکازا « یاتاری » نام داشت که در زبان ژاپنی به معنای حمله به بدنه بود
ژاپنی ها از نسل و نژاد سامورایی بودن و پذیرفتن شکست برای سامورایی ها بی معنا بود و در قاموس سامورایی ها دو واژه وجود داشت پیروزی یا مرگ افتخار امیز
وبه نوعی ریشه کامیکازا ها از عمل هاراگیری و خودکشی افتخار امیز سامورایی ها بعد از شکست و برای پایان دادن به زندگی خفت بار و باداغ وننگ شکست بود برمیگشت ، پیشینیان ژاپنی ها اگر در نبردی صاحب پیروزی نمیشدند اقدام به هاراگیری میکردند که به نوعی جهت لکه دار شدن شرافت سامورایی انها بود
این حمله ها اگر چه توانست تلفات و خسارات چشمگیری به امریکایی ها وارد کند ولی به قیمت از دست دادن تعداد زیادی ازخلبانان و هواپیماهای جنگنده ژاپنی ها تمام شدو هزینه گزافی برای انها بدنبال داشت بطوریکه که پس از مدتی انجام عملیات کامیکازا توسط خلبانان باتجربه و اموزش دیده ممنوع و از داوطلبانی استفاده میشد که یک دوره بسیار کوتاه و فشرده دیده و فقط قادر به پرواز هواپیما باشند
اگرچه انجام عملیات کامیکازا برای ژاپنی ها هم هزینه های گزافی داشت ولی ژاپن برتری هوایی خود را ازدست داده و چاره ای جز این نداشت
علاوه بر این دولت ژاپن هیچ علاقه ای به تسلیم نشان نمی داد
باید تا قبل ازرسیدن متفقین به خاک اصلی ژاپن متفقین متحمل تلفات سنگینی می شدندو به این واقعیت پی میبردند که نبرد در خاک اصلی ژاپن تبعات سنگینی برای انها دارد واین ها در مجموع باعث شدندامپراتور ژاپن حملات کامیکازا ها را قبول نماید.
این حملات از اکتبر ۱۹۴۴شروع شدند.غربی هامعمولا از کامیکازه به نام حملات خودکشی نام می برند
آلمان نازی نیز چنین نیرویی با نام اسکادران لئونیداس داشت ولی فرماندهان آلمانی علاقه چندانی به استفاده از این نیرو نداشتند
موفق ترین عملیات کامیکازی مربوط به خلبان ژاپنی کیوشی اوگاوا
فردی که هواپیمای خود را در۱۱می ۱۹۴۵به ناو هواپیمابر یواس اس بانکر هیل کوبیدمیباشد
روی این هواپیماها بیشترین مواد منفجره و بمب ومخازن سوخت پر نصب می شد تا انفجار های بزرگ ایجاد کنند
اما حمله ی با دقت ، بسیار بهتر ازحملات معمولی وحمل مواد منفجره زیاد بود
مقصود از حملات کامیکازه از بین بردن کشتی های متفقین و ضربه زدن حداکثر به آنهابویژه ناوهای هواپیمابر بود
یو اس اس بانکر هیل یکی از ۲۴ ناو هواپیمابر ایالات متحده در جنگ جهانی دوم بود این کشتی در عملیاتهای موفق زیادی در اقیانوس آرام شرکت کرد ودارای ۱۱ ستاره پیروزی بود
بعد از برخورد هواپیمای کیوشی اوگاوا به آن در۱۱می۱۹۴۵تعداد۳۸۹نفر از ۲۶۰۰خدمه این ناو بر اثر این حمله کامیکازکشته شدند
کامیکازه در اصل اسم طوفان هایی است که در سال های۱۲۷۴و۱۲۸۱باعث شد کشتی های ارتش مغلوستان که درحال حرکت به سمت ژاپن برای تصرف آن بودند درهم کوبیده شده و نابود شوند
در خود ژاپن این حملات توکوبتسو کوگ کیتای خوانده می شدندکه به معنی نیروی تهاجمی ویژه بود
همچنین در نیروی دریایی امپراطوری ژاپن این حملات شینکوتوکوبتسوکوگکی نام گرفته بودند
نبرد فرسایشی و دراز مدت و همچنین نبرد ناوهای هواپیمابر امریکا ضربات سنگین و خرد کننده ای بر پیکر نیروی دریایی امپراطوری ژاپن وارد نموده بود ….
یروی هوایی و دریایی ژاپن از عقبه قوی و غنی برخوردار نبود این نیرو برای یک نبرد برق آسا و پیروزی سریع پتانسیل داشت و تدارک شده بود ولی پس از اینکه ایالات متحده توانست از شوک حملات کوبنده و غافلگیرانه ژاپنی بیرون بیاید انگاه ژاپن با نیروی عظیم با عقبه ای قدرتمند ایالات متحده مواجه شد و در حالیکه ژاپن از تعداد انگشت شماری ناوهای هواپیمابر بهره میبرد ایالات متحده دارای ۲۴ فروند ناو هواپبمابر غول پیکر بود این یک مثال کافیست تا به توان نابرابر دو کشور واقف شویم ، در نتیجه پس از تسلط ایالات متحده ژاپن وارد یک نبرد فرسایشی و دراز مدت شد
همچنین نبرد ناوهای هواپیمابر امریکا ضربات سنگین و خرد کننده ای بر پیکر نیروی هوایی و دریایی ژاپن وارد نموده بودن
فرماندهان ژاپنی برای یک نبرد کوتاه مدت وموفقیت امیزکه همه اهداف انها را محقق کند برنامه ریزی کرده بودند و پیش بینی طولانی شدن جنگ و تلفات بالا را نکرده بودن و جایگزینی تجهیزات ونفرات از دست رفته برای انها بسیار مشکل و سخت بود ژاپن کشوری جزیره ای و فاقد منابع معدنی غنی و مهم بود ، تولیدات صنعتی ژاپن وابستگی زیادی به واردات مواد اولیه از دیگر کشور ها و وابسته به ناوگان تجاری این کشور بود و پس از قطع شریان تجاری ژاپن از طریق حمله به کشتی های تجاری این کشور ژاپن به مشکل بزرگی برخورد و تولیدات آهن الات و فولاد این کشور بشدت افت نمود و جایگزین نمودن هواپیماها و کشتی های از دست رفته سخت تر و سخت تر میشد در مقابل تمامی کارخانجات اسلحه سازی ایالات متحده شبانه روزی در حال کار بودند
مشکل دیگر ژاپنی ها این بود که از نبرد میدوی به بعد بسیاری ازخلبانان ورزیده و با تجربه خود را ازدست داده بود
خلبانان فعلی که جهت جایگزینی با دستپاچگی و بطور فشرده اموزش دیده بودندکیفیت لازم جهت اجرای استراتژی وتاکتیکهای جنگ متعارف رانداشته انهم درمقابل نیروی دریایی بزرگ و قدرتمند امریکا و برخلاف اوایل جنگ که کیفیت خلبان ژاپنی نزدیک به سطح خلبانان امریکایی بود هر چه زمان میگذشت خلبانان جدید ژاپنی بهیچوجه توانایی نبرد با خلبانان امریکایی را در نبرد های تن به تن نداشتند و مغلوب میشدند
ضعف در کمیت و کیفیت ژاپن باعث شد سرعت پیشروی آمریکا به سمت ژاپن در۱۹۴۳تا۱۹۴۴ زیاد باشد
تعداد جنگنده های ژاپنی بسیار کمتر از جنگنده های ایالات متحده بود و مشکل بعدی سطح تکنولوژی صنعتی دو کشور بود که باعث شده بود جنگنده های ایالات متحده از توانایی بالاتر و تکنولوژی پیشرفته تر برخوردار بودند
بیماری های مناطق گرمسیری بسیاری از سربازان ژاپنی را بیمار و ناتوان کرده بود از ان گذشته بعلت کمبود قطعات یدکی وسوخت شرایط برای نیروی هوایی ژاپن و قسمت هوایی نیروی دریایی ژاپن بسیار سخت کرده بود مسئله زمانی برای ژاپن اسفناک تر شد که بعلت شکست المان سیل نیروهای امریکایی و متفقین که حالا از نبرد در اروپا آزاد شده بودند بسمت اقیانوس آرام روان شدند و بدتر از ان بمب افکن بلند پرواز بی -۲۹ پا به عرصه نبرد گذاشت که بواسطه ان تمامی خاک ژاپن زیر بمباران های گسترده و خرد کننده ایالات متحده قرار گرفته و کارخانجات صنعتی ژاپن شدیدا دچار صدمه شده
در نبرد دریای فیلیپین در۱۹۴۴ژاپنی ها بخاطر مواجه با کمبود شدید هواپیماهای جنگنده مجبور شدند جنگنده های قدیمی خود را با خلبانان بی تجربه را وارد مبارزه نمایند
این در حالی بود که نیروی دریایی امریکا از تجهیزاتی بسیار مدرن تر و با کیفیت تر و همچنین نفرات بمراتب زبده تر بهره میبرد بهمین خاطر فرماندهان ژاپن باید کاری میکردند و استراتژی مناسبی برای مقابله با تجهیزات مدرن و برتری کمی و کیفی ایالات متحده پیدا میکردند تا دستکم هزینه پیروزی های امریکایی ها را بالا ببرند
ابداع شیوه و استراتژی کامیکازا
کاپیتان(موتوهارو اوکامورا)مسئول پایگاه تاتیاما در توکیو بود این پایگاه در اصل یک مرکز اموزش خلبان ژاپنی بود و در ضمن گردان شکاری ۳۴۱ در این پایگاه استقرار داشت و علاوه بر اینکه یک مرکز اموزش خلبانی بود یک پایگاه شکاری نیز بحساب می امد که وظیفه دفاع هوایی از توکیو و مراکز حساس اطراف پایتخت بر عهده گردان ۳۴۱ بود و اوکامورا بعنوان فرمانده پایگاه خدمت میکرد
اوکامورا افسری بود که به طور رسمی تاکتیک و استراتژی حملات کامیکازا ها را اولین بار مطرح نمود و با توجه به نتایج معقولش بعنوان تنها استراتژی که باعث بالا رفتن هزینه نبرد برای ایالات متحده میشود مطرح کرد و در۱۵ژوئن۱۹۴۴ بصورت رسمی ان را به سرفرماندهی ارتش امپراطوری پیشنهاد کرد
البته ابتدا امپراطور با طرح وی مخالفت نمود ولی با کاهش تعداد جنگنده های ژاپن و همچنین تعداد خلبانان زبده و با تجربه ارتش به این نتیجه رسید که با امکانات موجود از راه کلاسیک و متقارن نمیتوانند در مقابل ایالات متحده مقاومت کنند لذا در نهایت بعنوان تنها راه حل موجود با ان موافقت شد
و در کل در طول جنگ ۲۰۰۰ عملیات کامیکازا انجام گرفت که البته اکثر انها موفقیت آمیز نبود بخصوص حملاتی که در اواخر جنگ انجام میگرفت ،…..
هرچقدر از زمان جنگ میگذشت توان ژاپنی ها بیشتر تحلیل میرفت بعلت محاصره شدید دریایی ژاپن ناوگان تجاری این کشور امکان تردد و نقل و انتقال کالا و مواد اولیه را نداشت ، بطور مثال میزان کالاهای نقل و انتقال شده توسط ناوگان تجاری ژاپن درسال ۱۹۴۱ به ۵۲۵۰۰۰۰ تن بود این رقم درماه مارس سال ۱۹۴۵ به ۱۵۶۰۰۰۰ تن و در ماه اوت همان سال به ۵۷۵۰۰۰ تن کاهش یافت و این برای کشوری مانند ژاپن که فاقد معادن و مواد اولیه مورد نیاز بود و مجبور به تامین نیازهای خود از مناطق دیگر جهان بود یک فاجعه بحساب می امد و این موضوع باعث کمبود مواد اولیه ، سوخت و حتی مواد غذایی مورد نیاز شهروندان شده بود
موضوع زمانی اسفناکتر شد که امریکا با تولید بمب افکن های بی -۲۹ توانست خاک اصلی ژاپن را در تیرس خود قرار دهد پس از ان سیل حملات و بمباران های سنگین و خرد کننده بر علیه مراکز صنعتی ژاپن براه افتاد و بر اثر این حملات اغلب کارخانجات عمده و مهم ژاپن دچار خساراتی سنگین شدندشرایط بد بر روی ناوگان ماهیگیری نیز تاثیر گذارده بود و درسال ۱۹۴۵ ناوگان صیادی ژاپن تنها ۲۲ درصد نسبت به سال ۱۹۴۱ توانسته بود فعالیت کند وضعیت برداشت برنج حتی از اینهم اسفناک تر بود و گرسنگی و سوتغذیه بیداد میکرد در این میان بمبارانهای سنگین امریکایی ها هم باعث نابودی اکثر کارخانجات در ژاپن شده بود در مقابل تولیدات صنعتی ایالات متحده عمدتا از ژاپن برتر بود ایالات متحده ۱۰۰۰۰۰ هواپیما در سال تولید میکرد که این رقم برای ژاپن ۷۰۰۰۰ فروند در کل طول جنگ بود و این سبب تحلیل رفتن شدید توان نظامی ژاپن شده بود جایگزینی تجهیزات از دست رفته مقدور نبود و نیروی هوایی ژاپن روز به روز کوچکتر میشد
در واقع ژاپن دیگر هیچ ابزاری برای کنترل و هدایت جنگ در دست نداشت و تنها امتیاز این کشور روحیه جنگی بالای سربازان ژاپن بود
در نهایت جمیع این شرایط دست به دست هم داد تا امپراطور نیز به این نتیجه برسد که تنها راه متوقف نمودن امریکایی ها و بالابردن هزینه آنها انجام عملیات کامیکازه هست و اینبار امپراطور با تشکیل این یگان موافقت نمود و در آگوست۱۹۴۴یک مربی پرواز به نام(تاکئو تاگاتا)مسئول آموزش خلبانان در تایوان برای ماموریت های انتحاری شد و پس از ان بسرعت روند حملات کامیکازه شروع شد و اولین بار استفاده از جنگنده ها به عنوان یک موشک هدایت شودند توسط نیروهای یگانی که توسط « آدمیرال تاکیجیرو اونیشی »فرماندهی میشد انجام گرفت لذا وی به پدر کامیکازا معروف شد
در اولین حمله موفق کامیکازیها بعد ازموافقت فرماندهان ارشد بيست و چهار خلبان جوان نيروي هوايي كه همه ازشاگردان آدميرال اونيشي بوده اندبراي اين عمليات انتخاب شدند
كه تمامي آنها نيز براي حضور موافقت برخاستند و سرانجام بيست وچهار جنگنده(میتسوبیشی زیرو)هر كدام حامل۲۵۰كيلوگرم موادمنفجره به چهار گروه تقسيم شدند كه پنج فروند آنها موفق به اصابت خودبه ناو هواپيمابر(سنت لو)اولين قرباني مهم كاميكازه
شدند و سايرين به سمت کشتی های آبی خاکی و نیرو بر نيروهاي آمريكايي هجوم بردند
در اين عمليات ناوسنت لو به كلي غرق شد و چندين كشتي آبی خاکی و اسكورت آسيب ديدند
با موفقيت اين عمليات موج حملات كاميكازه شروع شد و در عرض چند ماه بعد حدود۲۰۰۰هواپيماي ديگرچنين عملياتي را بر عليه ناوهاي آمريكا انجام دادند . و تا پايان جنگ بيش از سه هزار هواپيمابراي عمليات كاميكازه از زمين برخاستند
البته حملات کامیکازه بیشترین موفقیت خود را در اوایل شروع این استراتژی رقم زدند زیرا خدمه ناوهای امریکایی تصور چنین کاری را از خلبانان ژاپنی نداشتند و شدیدا غافلگیر شده بودند ولی با گذشت زمان امریکایی ها نیز با اشراف و اطلاع از این استراتژی ژاپنی ها روش های مقابله با ان را ابداع کردند به همین دلیل اغلب حملات کامیکازی در اواخر جنگ ناکام مانده و موفقیت آمیز نبود
در کل تعداد۳۳۱۲خلبان ژاپني تا پايان جنگ در سري عمليات هاي انتحاري كاميكازه در اين عمليات ها شركت كردند و كشته شدند
بر اساس اعلام وزارت جنگ ژاپن هدف ازمجموع اين عمليات ها در خلال سالهاي۱۹۴۴تا۱۹۴۵غرق ساختن ۸۳كشتي وآسيب رساندن به۱۹۵كشتي ديگر نيروي دريايي آمريكا بود كه البته در عمل تنها باعث غرق شدن و نابودي كامل۳۴كشتي و آسيب رسيدن به۲۸۸كشتي و ناو ديگر شد
بر اساس گزارشات ژاپنيها كه هيچ گاه مورد تاييد وزارت دفاع ايالات متحده قرار نگرفت نزديك به۸۰درصداز كل خسارات جاني و مالي آمريكا از طريق حملات انتحاري خلبانان و سربازان ژاپني بود
درمجموع اگرچه تاثيرحملات كاميكازه بر روي قدرت مانور ناوگان دريايي آمريكا وروحيه سربازان و ملوانان بسيار زياد بود ولي نتوانست تغيير چنداني در روند ونتيجه ي جنگ بدهد و تنهاخساراتی نه چندان زیاد به ناوگان ایالات متحده وارد نمود تا یکبار دیگرثابت شود چیزی که جنگ رابجلو میبرد تکنولوژی و منابع مالی وتجهیزات است نه تعصبات