مینا گلرو
در دهه ۱۹۶۰ ایالات متحده در حال توسعه نسل جدیدی از پرنده های پرسرعت خود بود
بلک برد اس آر ۷۱ پرنده سیاه و باشکوهی که سرعت آن از اغلب موشک های دفاع هوایی هم بیشتر بود و در کنار آن صحبت از توسعه دو نوع هواپیمای جنگنده دیگر بصورتی جدی مطرح بود وتقریباساخت آنها قطعی شده بود یعنی اف -۱۱۸ که یک شکاری بمب افکن تاکتیکی بود و ایکس بی ۷۰ که یک بمب افکن استراتژیک پر سرعت بود که حتی مراحل تصویب طرح وانتخاب پیمانکار هم انجام و با شروع ساخت پیش نمونه های ان دیگر هر دوپروژه درکنار اس آر ۷۱ از سطح گمانه زنی و احتمال بیرون آمده و قطعیت یافته بود و تبدیل به مثلث نمایش قدرت جاه طلبانه ایالات متحده شده بودند
ساخت این سه هواپیما در آنزمان یک چالش بسیار بزرگ بود زیرا هر سه هواگرد پروژه هایی از آینده بودند و در حقیقت دستکم یک یا دو دهه از زمان جلوتر بودند
این سه نوع هواگرد در دو موضوع کاملا مشابه بودند اول در پیچیدگی فنی و فن اوری برتر و دوم در مقدورات پروازی شگفت آور
هر سه جنگنده دارای سرعتی بسیار بیشتر از دو ماخ بودند همچنین قادر به دستیابی به ارتفاعی بودند که تا آنزمان برای هواپیماهای جنگنده دست نیافتنی بود
اقدام متقابل خرس شرقی
با توجه به حساسیت موضوع در جلسه شورای وزیران اتحاد جماهیری ( کابینه دولت شوروی ) مطرح شد هیچکدام از شکاری های عملیاتی شوروی توان رهگیری این سه پرنده را نداشتند و درنهایت تصمیم بر طراحی و توسعه یک شکاری رهگیر پیشرفته گرفته شد که قادر به مقابله با پرنده های آینده ارتش ایالات متحده باشند و بدین شکل با توجه به اهمیت و حساسیتی که ایجاد شده بود پروژه جهت طراحی و تولید به ، معتبرترین کمپانی سازنده در شوروی یعنی میگ سپرده شد و این شرکت که در آنزمان بهترین جنگنده های ساخت شوروی را طراحی کرده بود بعنوان سازنده این جنگنده انتخاب شد ( لازم به ذکر است که در آنزمان کمپانی میگ از هر لحاظ بهترین انتخاب بود زیرا در میان شرکت های فعال در عرصه هوا فضای شوروی ، شرکت در رقابت خیلی متداول نبودتمامی کارخانجات دولتی بودند
لذا کمپانی های سازنده در شوروی مانندکمپانی های چند ملیتی غرب نبودند و در واقع دفاتر طراحی بودند ، سوخو ، میگ ، یا یاکولف در آنزمان دفاتر طراحی بودند که پس از طراحی و اماده شدنپروژه برای راه اندازی خط تولید انگاه بر حسب نوع هواگرد و زیر ساخت های مورد نیاز طرح را به کارخانه های متعلق به دولت شوروی ارسال میکردند ، از طرفی سازندگان در شوروی نظامی بودند و حرفه وشغل آنها از راه طراحی هواگرد نبود بلکه این افراد همگی در استخدام ارتش شوروی بودند ، پاول سوخو ، در واقع یک ژنرال بلند پایه ارتش اتحاد جماهیر شوروی بود یا آرتم میگویان و یا سرگئی ایلیوشین افسران ارتش بودند که در دفاتر طراحی هواپیماهای جنگنده مشغول بخدمت بودند یا میخائیل کلاشینکف طراح مشهورترین سلاح تهاجمی انفرادی تاریخ از راه فروش سلاح طراحی شده توسط خود بهره مالی نبرد زیرا برابر با قانون اتحاد شوروی وی در استخدام ارتش شوروی بود و هر گونه نوآوری و اختراع وطراحی از طرف این افراد متعلق به کارفرمای آنها یعنی دولت شوروی میشد ، البته این موضوع انقدر مفصل و پیچیده است که طی یک سطر و یا چند خط نمیتوان آنرا کامل توضیح داد لذا اینشالله سعی میکنیم در اینده طی مقاله ای جداگانه به سیستم تولید و چگونگی فعالیتهای صنعتی اتحاد جماهیر شوروی و در کل کشورهای کمونیستی که دارای سیستم اقتصاد سوسیالیستی بودند خواهیم پرداخت ) بهرحال طراحی این جنگنده به دفتر طراحی میگویان ، گروویچ ارجاع گردید ولی در ادامه یک اقدام غافلگیر کننده بوقوع پیوست که کل پروژه را میتوانست تحت الشعاع خود قرار دهد و ان اینکه ، استراتژی ایالات متحده تغییر کرد
تا انزمان استراتژی امریکا در صورت وقوع یک جنگ تمام عیار با شوروی حمله برق آسای بمب افکن های بلند پرواز و پر سرعت به مناطق حساس شوروی مانند شهرهای صنعتی بود ولی پیشرفت برق آسای سامانه های پدافند موشکی سبب شد که دیگر ارتفاع زیاد و سرعت بالا سلاح موثری بحساب نمی امدندو رادارهای در خدمت شوروی اگرچه در تشخیص پرنده هایی که ارتفاع بسیار پایینی داشتند عاجز و احتمال خطای ان بسیار بالا بود ولی در ارتفاع بالا بسیار عملکرد موفقی داشتند و جنگنده های بی ۷۰ یا اف -۱۱۸ در ارتفاع بالا همانقدر آسیب پذیر بودند که جنگنده های ساده تری مانند فانتوم یا بی -۵۸ هاسلر در خطر بودند
لذا دکترین نظامی آمریکا ، بجای ارتفاع بالا تمرکز خود را روی ارتفاع پایین و ضعف سامانه های پدافندی و رادارهای پیش اخطار شوروی در این ضمینه گذاشت و شروع به کار برروی یک بمب افکن ارتفاع پست کرد ، که حاصل آن بمب افکن اف ۱۱۱ و بی ۱ لنسر شد
در اینسو اگر چه غرب طرح جنگنده های بلند پرواز و پر سرعت خود را لغو کرد ولی شوروی تصمیم به ادامه طرح خود گرفت و آنرا وارد خط تولید کرد که حاصل ان جنگنده شکاری رهگیر میگ -۲۵ فاکسبت شد
فاکسبت بسرعت موفق به ثبت رکوردهای مختلفی شد
این جنگنده موفق شد عنوان سریعترین هواپیمای جنگنده در تاریخ را بنام خود ثبت کند ، این شکاری قادر بود تا سرعت 3 ماخ پرواز کند و حتی سابقه پرواز با سرعت 3/2 ماخ را نیز ثبت نموده بود ولی مشکل این جنگنده این بود که تنها برای لحظات کوتاهی میتوانست در این سرعت پرواز کند
نزدیکترین جنگنده به فاکسبت، در غرب از نظر سرعت جنگنده اف -۱۵ است ، ایگل قادر است باسرعت معادل 2/8 ماخ پرواز کند اگرچه این سرعت ایمن نیست و اکیدا به خلبان هشدار داده میشود که از پرواز با سرعت بیش از 2/5 ماخ تا حدی که امکان دارد خودداری کند
در کل جنگنده میگ -۲۵ در نوع خود لبه فن آوری شوروی بحساب میآمد ، ولی علیرغم اینکه در برخی از ویژگی ها مانند سرعت و ارتفاع پروازی بی نظیر بود ولی در برخی از ویژگی های دیگر بواقع بد بود
این جنگنده گران و دست و پا گیر بود و به خصوص برای نبرد تن به تن بهیچوجه کارایی نداشت و بواقع دست بسته بود همانگونه که گفته شد تنها ویژگی بارز آن سرعت این جنگنده بود که البته پس از انتقال میگ ۲۵ یگان دفاع هوایی شوروی توسط ویکتوربلینکو به ژاپن غرب با واقعیتی شگفت آور دیگری از این جنگنده روبرو شد
برای غرب آشکار شد که جنگنده میگ فقط برای لحظاتی میتوانست به سرعت بیش از 2/5 ماخ وارد شود و حتی این مدت محدود و کوتاه هم بشدت باعث اصطحلاک قطعات مختلف جنگنده و بویژه وارد شدن فشار بسیاری زیادی بر موتور جنگنده میگردد
تا پیش از آن تصور غرب از سرعت بالای میگ آن را همتای اس ار -۷۱ که برای مدت طولانی میتوانست با حداکثر سرعت پرواز
کند میدانست ولی بعد از بررسی جنگنده ویکتور بلینکومتوجه اشتباه خود شدند
از نظر فنی علت این مشکل هم این بود که پرواز با سرعت ۳ ماخ فشار زیادی را به موتورها می آورد. طراحان هواپیمای لاکهید اس آر-۷۱ با قرار دادن مخروط هایی در جلوی موتورها که موجب کند شدن جریان هوا می شدند، ترتیبی داده بودند که قطعات موتور آسیب نبینند. همچنین این هوا با خروج از عقب موتور، به تولید نیروی تراست بیشتر کمک می کرد
ولی موتور توربوجت میگ با مکش هوا که به سوزاندن سوخت کمک می کرد، نیروی تراست تولید می کرد. اما پرواز با سرعتی بیش از ۲۰۰۰ مایل بر ساعت (۳۲۰۰ کیلومتر در ساعت) همه چیز را دچار مشکل می کرد. نیروی بسیار زیاد هوا بر پمپ های سوخت غلبه می کرد و سوخت بیشتر و بیشتری به موتورها می ریخت حرار ت زیاد باعث ذوب شدن موتور میشد و در همین زمان، فشار کمپرسورها به قدری زیادی می شد که شروع به مکیدن بخش هایی از فلز مذاب موتور می کردند. در واقع اصطلاحا میگ شروع به خوردن خودش می کرد
به خلبان های میگ ۲۵ هشدار داده شده بود که با سرعتی بیش از 2/8 ماخ پرواز نکنند، اما میگی که در سال ۱۹۷۱ توسط اسرائیل ردیابی شد 3/2 ماخ سرعت داشت، سرعتی که اساسا می توانست موتورهایش را نابود کند، این جت بطرز معجزه آسایی موفق شد خود را به پایگاه برساند ولی قطعا موتور آن قابلیت در خدمت ماندن را نداشته و باید با موتور جدیدی جایگزین شده باشد
مشکل دیگر جنگنده عدم مانورپذیری مناسب
در انزمان ایالات متحده در حال توسعه اف -۱۵ ایگل بود ودستیابی به اطلاعات جنگنده میگ ۲۵ به آمریکا کمک کرد تا پروژه جدید هواپیمای رهگیر نسل چهارمی خود را کامل کند که منجر به تکامل جنگنده اف ۱۵ ایگل شد. اف ۱۵ ایگل جنگنده ای بود که برای مقابله با میگ های -۲۵ شوروی توسعه یافته بود و ویژه پرواز در سرعت های بالا طراحی شده بودجنگنده بلینکو این فرصت را به مک دانل داگلاس داد تا نقاط ضعف و قوت میگ را بررسی کند که در تکامل اف -۱۵ بی تاثیر نبودامروز بعد از گذشت چهل سال، اف ۱۵ هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد
در کل پس از بررسی میگ بلینکو مشخص شد در حقیقت، هیولایی که این چنین غرب را نگران کرده بود، ببر کاغذی بیش نبود. رادار عظیم این جنگنده سال ها پشت سر مدل های آمریکایی بود، چرا که به جای ترانزیستور از لوله های خلاء قدیمی بهره می برد. همچنین موتورهای عظیم و پر مصرف توربوجت جنگنده که سوخت بسیار زیادی را میبلعید، جنگنده های میگ را به جنگنده هایی کوتاه بُرد تبدیل کرده بود. این جنگنده ها می توانستند، به سرعت از زمین بلند شوند و با سرعتی زیاد در یک خط مستقیم پرواز کنند، موشکی پرتاب کنند و یا عکس بگیرند، فقط همین
تولد فرزند میگ -۲۵
میگی که اتحاد جماهیر شوروی برای چندین سال از چشم جهان دور نگه داشته بود وازآن هیولایی هولناک برای غرب ساخته بود پس از انتقال به ژاپن بسرعت قطعه ، قطعه و بررسی شد و پس از ان دوباره مونتاژ شد و با کشتی به شوروی فرستاده شد. نکته مضحک که باعث خشم شوروی شده بود در خواست ژاپنی ها بود که در نهایت شوروی مجبور به تسلیم شد و از این درخواست تمکین کرد ، زیرا ژاپن تهدید کرد که هواگرد را توقیف خواهد کرد
ژاپنی ها از شوروری درخواست ۴۰ هزار دلار خسارت کردند، آنها این خسارت را برای هزینه حمل جنگنده و آسیبی که بلینکو به فرودگاه هاکوداته وارد کرده بود، مطالبه کردند و تا شوروی تمامی این مبلغ را پرداخت نکرد میگ را تحویل ندادند
در حقیقت جنگنده میگ که ترس زیادی را ایجاد کرده بودند، قادر به رهگیری لاکهید اس آر-۷۱ نبودند
سرطراح لاکهید مارتین ، کانر می گوید: یک تفاوت بزرگ بین میگ و اس آر-۷۱ ، این است که اس آر-۷۱ دونده ای است که علاوه بر اینکه سریع میدود توان پیروزی در یک مارتن را هم دارد ولی میگ یک دونده دوی سرعت است که فقط در مسافت های کوتاه قادر به شرکت در مسابقه میباشد
ویکتور بلینکو علاوه بر تحویل میگ -۲۵ به سازمان سیا ، خبرهای بسیار ارزشمندی در اختیار غرب قرار داد و از در دست طراحی بودن مدل ارتقایافته و توانمند تر میگ -۲۵ بهمراه موشکهایی بسیار دور برد خبر داد
بلینکو درباره یک شکاری رهگیر با نام سوپر فاکس بت صحبت کرد که رادارش ۲۰۰ کیلومتر برد و موشک هایش دو برابر ار ۴۰ برد دارندجنگنده ای که بیلینکو در موردش صحبت میکرد میگ 31 فاکس هاوند بود.
و موشکی که وی از ان صحبت میکرد آر-۳۳ ویمپل بود با ۱۶۰ کیلومتر برد ، از آن پس بلینکو به یکی از منابع با ارزش اطلاعات برای غرب تبدیل شد که خبرهایش موثق و دقیق بود ، بلینکو از طریق همکاران قدیمی و صمیمی خود به جدیدترین نقل و انتقالات در نیروی دفاع هوایی شوروی دسترسی داشت و همواره غرب تشنه چنین اطلاعات گرانقیمتی بود
روسها هیچگاه نتوانستند از تاثیر ضربه ای که بلنکو به آنها زده بود خلاصی یابند هر چند که تمامی میگ-۲۵های خود را ارتقا دادند و بعدها بهسازی شدند و میگ-۳۱ های گرانقیمت درکنارشان قرارگرفتند. در حقیقت، تصمیم درستی که درباره بهسازی میگ-۲۵ ها وتوسعه میگ-۳۱ گرفته شد هزینه ای بسیار سنگین و کمرشکن بر بودجه نظامی شوروی وارد نمود
واما به پروژه میگ 41 میرسیم ، که فرزند میگ 31 و نوه میگ 25 میتوان آنرا بحساب آورد ، البته پیشاپیش باید یک مطلب بسیار مهمی که در این زمینه وجود دارد را نیز متذکر شوم ، و آن اینکه اگر بخواهیم توان روسیه امروز را با زمان شوروی بسنجیم اشتباه بزرگی را انجام داده ایم زیرا روسیه دو ویژگی بسیار برجسته با شوروی دارد ، که این معادله را رد میکند
اول اینکه توان مالی و قابلیت های اقتصادی شوروی بهیچوجه قابل قیاس با روسیه امروزی نیست و دوم توان علمی و زیر ساخت های شوروی را هم اصلا نمیتوان با روسیه امروزی قیاس نمود ، در نتیجه اغلب طرحهایی که روسیه بعنوان برنامه های نظامی آینده خود مطرح میکنند یا طرحهایی روی کاغذ باقی میمانند و یا احتمال کمی برای عملیاتی کردن آن وجود دارد ،
در شوروی سابق نیاز ارتش این کشور بسیار بالا بود و از ان گذشته تجهیزات نظامی ساخت این کشور مشتریان زیادی داشت و اغلب طرحهای نظامی به مرحله تولید میرسید ولی امروزه مشتریان تجهیزات نظامی شوروی بین کشورهای چین ، اکراین ، بیلاروس ، روسیه و برخی جمهوریهای شوروی تقسیم شده اند واز طرفی ارتش روسیه بسیار کوچکتر از ارتش شوروی است این موضوع سبب شده که نیازهای ارتش این کشور تکافوی راه انذازی خط تولید را ندهد وبسیاری از طرحهای نسبتا کارآمد هم همچنان در انتظار رفتن به خط تولید بمانند از این دست تجهیزات میتوان به میگ -۳۵ که یک جنگنده نسل ۴/۵ بسیار کارآمد است اشاره کرد که همچنان بعد از گذشت ۲ دهه از معرفی در انتظار رفتن به خط تولید است
بهمین دلیل طرحهای روسیه اغلب تولید آن ازوسیع تر از نیاز ارتش این کشوراست و درصورتی میتواند به مرحله عملیاتی برسد کهکشورهای دیگری هم خواهان آن باشند
از طرف دیگر بخش مهمی از زیر ساخت ها و فن آوری های نظامی شوروی در جمهوری های سابق این کشور باقیماندند البته روسیه در نهایت بخشی از انها را موفق شد با استفاده از توان خود احیا کند ولی امکان ایجادبرخی از انها به دلیل گستردگی زیر ساختهاویامشکلات فنی وجود نداشت به همین علت هم پروژه های نظامی روسیه هر چقدر گسترده تر باشد احتمال عملیاتی شدن ان کمتر میشود خصوصا با توجه به بودجه نظامی روسیه و تعداد پروژه ها ، عملیاتی کردن تمامی آنها بعید به نظر میرسد در حال حاضر روسیه پروژه هایی را که بعنوان پروژه های ارتش این کشور دنبال میکند شامل طراحی و ساخت دو ناو هواپیمابر 75 هزار تنی که توان حمل 70 فروند هواپیمای جنگنده را دارد
پروژه هواپیمای جنگنده سوخو-۵۷ پاکفا که بیش از دو دهه است در انتظار تولید است (هند هم امکان دارد از شرکای این جنگنده باشد ، البته هند تردید زیادی برای پیوستن به این پروژه دارد که ناشی از بهبود روابط چین و روسیه است در سالهای اخیر هرچه چین و روسیه بیکدیگر نزدیکتر شده اند هند از روسیه فاصله گرفته ودر لیست خریدهای هند به وضوح میتوان این مسئله را مشاهده کرد هند زمانی مشتری شوروی بود و تمامیخریدهای نظامی این کشور از شوروی انجام میگرفت ولی امروزه اسراییل ، فرانسه و ایالات متحده جای شوروی را رفته رفته گرفته اند ) پروژه نسل بعدی بالگردهای ساخت کمپانی کاموف است ، پروژه هواپیمای میگ -۴۱ است ، پروژه تولید آواکس ای -۱۰۰ جهت جایگزینی آواکس های فعلی ، پروژه تولید آواکس ناو نشین کمپانی یاکولوف ، نسل جدید هواپیماهای جنگنده ناو نشین ، تولید 12 فروند ناوشکن سنگین جهت از خدمت خارج کردن ناو های کلاس کیروف و اسلاوا ، پروژه تولید 4 فروند ناو هلیکوپتر بر و پروژه های دیگری که برخی در حد شایعه هستند از جمله نسخه جدید و پیشرفته هواپیمای جنگنده عمود پرواز که احتمال نسخه متعلق به نسل 4++ جنگنده یاک باید باشد
بهرحال آنچه این پروژه را با اهمیت میکند علاقه شدید ایران به در اختیار گرفتن یک جنگنده شکاری رهگیر برد بلند است و میگ -۴۱_تمامی شرایط مورد علاقه ایران را دارا میباشد و به احتمال قوی ودر صورتیکه ایران اراده ای برای خرید جنگنده داشته باشد یقینا یکی از دو جنگنده میگ -۳۱ بصورت دست دوم و یا میگ -۴۱ میتواند در میان لیست جنگنده های درخواستی ایران باشد اینجانب بارها قبلا هم گفته ام که میگ -۳۵ در بین جنگنده های موجود بالاترین شانس را برای انتخاب توسط ایران دارد و با شرایط جدید میتواند مجصولات کمپانی میگ با شراکت ایران تولید شود
بتازگی واسیلی کشین تحلیلگر وکارشناس روس و مشاور ارشد پرزیدنت ولادیمیر پوتین در امور نظامی و دفاعی در یک مصاحبه رسانه ای تمامی کشورها را غافلگیر و سورپرایز کرد وی در حالیکه پروژه سوخو -۵۷ پاکفا هنوز هم در خط تولید انبوه قرار نگرفته ، از ورود قریب الوقوع جنگنده شکاری رهگیر بسیار توانا و قدرتمندی بخدمت یگان دفاع هوایی روسیه خبر داد به گفته آقای کشین حداکثر تا اواخر سال 2020 اولین نسخه های این جنگنده وارد خدمت در ارتش روسیه خواهد شد به گفته آقای کشین جنگنده جدید سوخو -۴۱ نام دارد و از حانواده فاکس هاوند است و بر پایه میگ -۳۱ و با گنجاندن الزامات نبردهای جدید در مرحله طراحی و ساخت گفت و اضافه کرد که جنگنده جدید از توان پنهانکاری کامل برخوردار است ، این مقام روسی در پاسخ به این پرسش که اولویت حال حاضر روسیه کدامیک از دو جنگنده سوخو – ۵۷ و یا میگ ۴۱ است گفت این دو جنگنده تاثیری بر پروژه یکدیگر نداشته و اولی سفارش و پروژه نیروی هوایی روسیه است و دومی سفارش نیروی دفاع هوایی روسیه که دو شاخه مجزا و زیر مجموعه وزارت دفاع هستند و اینگونه پروژه ها که کدام متعلق به یک شاخه از نیروهای مسلح روسیه شامل نیروی هوایی ، دریایی ، زمینی و یگان پدافند هوایی است کاملا جدا از هم هستند ( عزیزان ذکر این نکته را لازم میدانمدر ارتش روسیه دفاع هوایی نیرویی مجزا و شاخه چهارم زیر مجموعه دفاع هوایی است ، این در حالیست که در ارتش ایالات متحده یگان مرکزی دفاع هوایی آمریکای شمالی که حفاظت از حریم هوایی کشورهای امریکای شمالی را برعهده دارد زیر مجموعه نیروی هوایی ایالات متحده است و ستاد فرماندهی مرکزی ان در آلاسکا واقع شده است )
شاید بعقیده برخی کاربران تولید این جنگنده انهم در شرایطی که جنگنده پاکفا هنوز عملیاتی نشده قدری عجیب و غیر واقعی بنظر میرسد ولی بنده هم اعتقاد دارم اتفاقا برخلاف گفته آقای کشین که اعتقاد دارد هر دوجنگنده شانس تولید دارند اتفاقا این میگ -۴۱ است که اولویت بیشتری برای روسیه دارد
همانطور که در یادداشتهای قبلی هم مکررا گفتیم کمپانی میگ روسیه در خطر ورشکستگی قرار دارد البته این مشکلی است که پس از فروپاشی شوروی گریبانگیر اغلب صنایع نظامی روسیه خصوصا در عرصه صنایع هوایی شده است که دلایلی مانند تعداد بالای کمپانی های تولید کننده و کوچک سازی ارتش روسیه و در نهایت کاهش تقاضا بر اثرکاهش تعداد مشتریان خارجی بوده وزارت دفاع روسیه با سفارشات حمایتی سعی در سرپا نگه داشتن این کمپانی ها داشته در این راستا سفارش خرید بیش از صد فروند هواپیمای جنگنده یاک ۱۳۰ از کمپانی یاکالوف ، دادن سفارش تولید بمب افکن های جدید به کمپانی توپولوف ، تقسیم سفارش خرید بالگردهای تهاجمی بین دو شرکت میل و کاموف و در نهایت سفارش تولید هواپیماهای جدید ترابری به کمپانی ایلیوشین تا حدودی دستکم ظرف 5 سال آینده از نظر ظرفیت تولید برای این کمپانی ها کفایت میکندشرکت سوخو تعداد متعددی جنگنده مشتری پسند از حمله سوخو -۳۰ ، سوخو ۳۴ ، سوخو -۳۵ و در نهایت سوخو -۵۷ را در خط تولید دارد و حتی اورهال وبروز رسانی جنگنده های قدیمی تر میتواند تا مدتها نیاز این کمپانی را برطرف کند در اینمیان اما کمپانی میگ حال و روز خوشی ندارد ، این کمپانی از اوایل دهه ۱۹۸۰ کهمیگ ۲۹ را تولید کرد دیگر جنگنده جدیدی نداشته این شرکت دو نوع جنگنده دیگر را هم معرفی کرد ، میگ ۳۳ و میگ ۳۵ که اولی درواقع نسخه ارتقا یافته میگ ۲۹ بود ، در واقع میگ ۳۳ نیز سرنوشتی مانند تانک تی ۹۰ داشت
نسخه های اولیه میگ ۲۹ آنچنان کارایی پایینی داشتند که در میان جنگنده های نسل چهارمی از همه ضعیف تر بود و حتی قابل قیاس با جنگنده های نسل سومی چون فانتوم و میراژ اف -۱ هم نبود و ضعیف تر بود این جنگنده آنچنان عملکرد ضعیفی در جنگ خلیج فارس و برخی درگیری های پراکنده ای که در انها شرکت داشت از خود بجا گذاشت که کمپانی میگ با اینکه تلاش زیادی برای برای رفع این نواقص کرد معذالک بخاطر ذهنیت بدی که از این جنگنده بوجود أمده بود نسخه جدید تر آنرا باناممیگ ۳۳ عرضه و بازار یابی کرد میگ در حال کار بر روی توسعه میگ ۳۵ بود و امیدوار بود دستکم میگ ۳۳ خلا موجود تا به بازار آمدن میگ ۳۵ را پر کند و علاوه بر ارتقای نسخه های قدیمی سفارش جدید هم دریافت کند ولی خیلی این موضوع موفق نبود زیرا از یکسو جنگنده کارآمدتری چون سوخو ۲۷ در خط تولید بود و هم نسخه های جدید تر ان بزودی معرفی میشدند و میگ تنها سفارشات متفرقه ای از هند و برخی کشورهای دیگر دریافت کرد که تعداد آنچنانی نبودند علاوه بر آن میگ ۳۵ که کمپانی میکویان امیدوار بود موفقیت تجاری میگ ۲۱ را تکرار کند هم بخاطر عملکرد ضعیف میگ ۲۹ که پایه اصلی توسعه ان بود هم خیلی نتوانست موفق عمل کند
کمپانی میگویان چند سال اخیر را با ارتقای جنگنده های قدیمی و سفارشات پراکنده جلو امده ولی حالا دیگر در مرز ورشکستکی کامل قرار گرفته
این جنگنده دو محصول جدید را معرفی نموده میگ ۳۵ و میگ ۴۱ و ایننشانمیدهد ارتش روسیه بین این دوگزینه انتخاب کند ، که در نهایت میگ ۴۱ انتخاب روسها بوده ولی چرا ؟
میگ ۳۵ یک جنگنده نسل ۴/۵ است و دوره انها در حال انقضا است و دیگر برای بردن یک جنگنده نسل چهار و نیم به خط تولید دیر شده از طرفی با توجه به شرایط میگ ۴۱ پتانسیل بیشتری در جذب سفارش خارجی دارد و کشورهایی مانند ایران را میتواند مجاب به شراکت در طرح کند زیرا یک جنگنده دفاعی است و حساسیت کمتری روی فروش آن وجود دارد بهمین دلیل روسیه از امید بیشتری برای فروش ان دارد ودر بحث تجارت این معادله اولیه است که هرچه تعداد و تیراژ تولید بالا تر باشد قیمت واحد پایین تر می آید و روسیه هماگر بتواند شرکایی برای این طرح جذب کند جنگنده های خریداری شده برای تجهیز دفاع هوایی خودش بمراتب ارزانتر از آب در می آید
و تمامی این دلایل میتواند هرکدام بتنهایی هم انگیزه لازم برای انتخاب میگ ۴۱ بجای سوخو -۵۷ باشد
پروژه Izdeliye -7-01 که به توسعه جنگنده Mig-41 PAK DP منتهی شده برپایه تجاربی که کمپانی میگویان از پروژهای Mig-701 و پروژه Mig-301 و Mig-302 که میگ -۳۱ محصول همین پروژه ها هست و تلفیق آن با برخی فن آوری های جدید توسعه یافته گفته میشود این جنگنده متعلق به نسل ششم جنگنده ها میباشد ولی پنتاگون این مسئله را رد میکند و معتقد است در صورت تولید در بهترین شرایط میتوان آنرا یک جنگنده نسل ۵ دانست و یا نهایتا 5++ دانست و روسیه درحالیکه هنوز جنگنده نسل پنجم خود را بشکل عملیاتی بخدمت نگرفته نمیتوان انتظار داشت بتواند جنگنده ای نسل ششمی بصورت عملیاتی طراحی و تولید کند توسعه این جنگنده از دهه ۱۹۹۰ و بعنوان جایگزینی برای میگ ۳۱ آغاز شد
این جنگنده قرار است خلا نبود هواپیمای شناسایی را برای روسیه پر کند
در حال حاضر چین و ایالات متحده در حال توسعه هواپیماهای شناسایی هستند ولی قرار است ماموریت ثانویه این جنگنده بشمار بیاید
تا پایان سال ۲۰۱۶ خبر زیادی از این جنگنده منتشر نشده بود و روسیه بصورت چراغ خاموش آنرا توسعه میداد
اولین بار ایلیا تاراسنکو مدیر عامل شرکت میکویان پس از اینکه به مدیر عاملی شرکت هواپیمایی متحد منصوب شد خبر از توسعه رهگیر جدید در این کمپانی داد و گفت واین جنگنده بر اساس میگ ۳۱ توسعه یافته و یک جنگنده رهگیر برد بلند میباشد
از دیگر ویژگی های جنگنده توان ضد ماهواره است که این جنگنده براحتی میتواند ماهواره های مستقر در مدارهای پایین را هدف قرار دهد توانی که در حال حاضر تنها سلطان اف -۱۵ ایگل بشکل آزمایشی انجام داده و دارای آن است جنگنده توان استفاده از طیف گسترده ای از موشکهای هوا به هوا هدایت فروسرخ ، هدایت راداری و هدایت لیزری را دارد جنگندا دارای ویژگی مچ نامبر است و سرعت آن ۴/۳ ماخ برآورد میشود جنگنده مجهز به ویژگی MPKR DP است که شامل شلیک یک موشک اصلی بهمراه چند موشک ایذایی برای اطمینان از هدف قرار گرفتن جنگنده و عدم رهگیری موشک توسط سیستمهای دفاعی جنگنده است ( عزیزان سیستم دفاعی جدیدی که قرار است روی نسل جدید جنگنده ها نصب شود یک سیستم دفاعی است که اقدام به رهگیری و انهدام موشک های مهاجم میکتد زیرا نسل جدید موشکها داری امکانات الکترونیکی بسیار پیشرفته ای هستند و امکان اختلال روی آن وجود نداردو یا بسیار
اگرچه ارتش روسیه ورود بخدمت آن را سال ۲۰۲۱ اعلام نموده بود ولی تصور نمیشود تا پیش از سال ۲۰۲۵ تا 2030 وارد خدمت شود
یکی از ویژگی های جنگنده های نسل ششم پرواز با سرعت بیش از ۳ ماخ است که در این صورت خلا اول روسیه
جنگنده از دو دستگاه موتور لیولکا AL-31 بهره میگیرد که موتور بسیار اعتماد پذیر و پرقدرتی است و نسخه های مختلفی از این موتور توسعه یافته و بر روی خانواده فلانکر ، سوخو -۵۷ پکفا ، جی 10 و جی -16 ، جی -20 و جی -31 چینی هم نصب شده است البته هنوز اعلام نشده نسخه جدیدی برای این جنگنده توسعه یافته یا از نسخه های موجود استفاده خواهد کرد این موتور در نسخه نای پایه که جهت سوخو -۲۷ توسعه یافته بود از قدرت رذنش ۱۲۷ کیلو نیوتن برخوردار بود ( عزیزان این رقم اگر اشتباه نکنم 28000 پاوند است )در نسخه های Al-31 Fاین ربم به ۱۳۷ کیلو نیوتن رسید ( 31000 پاوند ) و در نسخه Al-41F-1 که ویژه سوخو -۵۷ طراحی شدن قدرت موتور به ۱۴۵ کیلونیوتن ( 33000 پاوند) میرسد و مشخص نشده که این نسخه قرار است نصب شود و یا بازهم نسخه جدیدتری توسعه خواند یافت و در جنگنده میگ -۴۱ با این موتور از توان کامل ابرکروز برخوردار است ، همچنین دارای قابلیت هایپرسونیک ( پرواز با سرعت چند برابر سرعت صوت ) برخوردار است
در کل نسخه های مختلف موتور لیولکا ، با توان رانش متفاوت بر روی جنگنده های سری فلانکر شامل سوخو ۲۷ ، سوخو۳۰ ، سوخو۳۳ ، سوخو ۳۴ ، سوخو ۳۵ ، سوخو ۳۷ و نهایتا سوخو ۵۷ و نسخه های ساخته شدا در چین روی جی ۱۰ ، جی ۱۱ جی ۱۵ ، جی ۱۶ و جی ۲۰ نصب شده است البته این موتور علیرغم قدرت مناسب ولی نسبت به موتور های غربی مصرف بالایی دارد و از عمر عملیاتی بسیار کمتری برخوردار است همچنین هزینه های تعمییر و نگهداری ان بیشتر از نسخه های غربی است احتمالا نسخه ای که برای میگ ۴۱ نصب میشود از نسخه ای است که ویژه سوخو -۵۷ توسعه یافته ولی با پیکر بندی متفاوتی تا در غلافهای موتور میگ ۴۱ جای بگیرد و جنگنده را به حداکثر 4/9 ماخ معدل 6100 کیلومتر در ساعت برساند سرعت کروز برای این جنگنده 2500 تا 3000 کیلومتر خواهد بود موتور از قابلیت کامل رادار گریزی برخوردار خواهد بود
جنگنده در بخش تسلیحات دارای دهلیز داخلی جنگ افزار در زیر بدنه است که 6 تیر موشک هوا به هوا در دهلیز جنگ افزاری خود حمل میکند همچنین دارای جایگاه های خارجی در زیر بال و بدنه است البته هنوز در مورد میزان حمل مهمات توسط این جنگنده خبری منتشر نشده ولی با توجه به توان موتور و خصوصیات جنگنده توان حمل ۷ تا ۸/۵ تن سلاح را بصورت اسمی خواهد داشت هر چند که شکاری هرگز وزن محموله جنگی آن خیلی زیاد نیست مگر قصد انجام عملیات تهاجمی را داشته باشد
در مورد سلاح ثابت جنگنده هم خبری داده نشده ولی از این نظر احتمالا مشابه سوخو ۵۷ است
از نظر ساختار بدنه احتمالا این جنگنده از تیتانیوم و الیاف کربن و مواد مرکب ساخته خواهد شد ، قدر مسلم در این جنگنده از فولاد و الومینیوم استفاده نخواهد شد زیرا علاوه بر فشار بالایی که وجود دارد این فلزات سطح مقطعی راداری را بالا میبرند قابلیت دیگر جنگنده ارتفاع پروازی بالا و است ، سقف پروازی این جنگنده را تا بحال هیج جنگنده ای به ان دست نیافته است و این جنگنده توان خروج از لایه های پایین جو را دارد جنگنده تا سطوح بین استراتوپاوز و ترپو پوز ارتقاع میگیرد یعنی حداکثر ارتفاع قابل دستیابی برای جنگنده 45000 کیلومتر است درکل بین 12000 تا 45000 متر ارتفاعی خواهد بود که متغیر پرواز جنگنده را تشکیل خواهند داد ولی بهترین ارتفاع برای پرواز جنگنده 12000 متر یا 36000 پایی است در واقع یک مینی فضا پیما بحساب می آید که با استفاده از چنین قابلیتی و به کمک موشکهای هدایت شوند با لیزر توان ضد ماهواره دارد ، توانی که پیشتر تنها سلطان اف -۱۵ ایگل بشکل آزمایشی له ان دست یافنه بود
از دیگر قابلیتهای این جنگنده قابلیت ایفای نقش پهپاد است ، جنگنده به سه شیوه قابلیت هدایت را دارد در حال عادی توسط خدمه ، ولی در صورت نیاز قابلیت کنترل از راه دور و از داخل ایستگاههای کنترل زمینی و یا پست فرماندهی هوابرد را دارد همچنین قابلیت برنامه ریزی و دادن مختصات هدف و سایر اطلاعات را در حافظه جنگنده وجود دارد
عزیران یکی از ویژگی های نسل ششم جنگنده ها قابلیت کنترل از راه دور و برنامه ریزی و اتکا به هوش مصنوعی است
به ادعای آقای تاراسنکو مدیر عامل شرکت هواپیمایی متحد جنگنده میگ ۴۱ از قابلیت رادار گریزی کامل برخوردار است و هیچکدام از رادارهای زمین پایه امروزی قادر به کشف آن نخواهند بود ( عزیران نفطه ضعف این جنگنده ها کشف توسط هواپیماهای آواکس خصوصا اگر هواپیما در ارتفاع پایین تری نسبت به آواکس در پرواز باشد زیرا میزان رادار گزیری جنگنده عمدتا در بخش زیر بدنه است و در هرچقدر به سمت بالای جنگنده برویم رادار گریزی کمتر وکمتر میشود ) دیگر ویژگی که این جنگنده بصورت مشخص جزو ماموریت های آن تعریف شده مقابله با موشکهای بالستیک با پشتیبانی هواپیماهای آواکس است و این جنگنده وظیفه رهگیری و انهدام موشک را بعد از دریافت اطلاعات از منابع راداری برعهده خواهد داشت و به این منظور با موشکهای هایپرسونیک تجهیز میگردد
عزیزان جهت اطلاع شما باید توضیح دهیم پیشرفته ترین شکاری رهگیر عملیاتی در جهان امروزه نسخه های ارتقا یافته میگ -۳۱ در خدمت ارتش روسیه است که با نام میگ ۳۱ بی ام MIG-31 BM شناخته میشوند
نقاط ضعف جنگنده :
اما در مورد نقاط ضعف جنگنده باید بگوییم که این جنگنده برپایه میگ -۳۱ طراحی شده و همانگونه که عزیزان اشراف دارند میگ -۳۱_هم بدلیل طراحی بر پایه میگ -۲۵ اگرچه سعی زیادی شده بود ضعف های میگ ۲۵ را در این نسخه رفع کنند ولی برخی از مشکلات که به طراحی جنگنده بازمیگشت هرگز بشکل کامل رفع نشدند و از قضا در میگ ۴۱ هم چنین مسئله ای وجود دارد یکی از مشکلات سنتی در خانواده فاکسبت که حالا نوه این جنگنده هم با آن درگیر است عدم جالاکی جنگنده در گردشهای ناگهانی و حرکت به طرفین است ( آناتولی کوچور ) خلبان آزمایشگرکمپانی میگ میگوید خانواده فاکس هاوند شکاری رهگیرهای برد بلند هستند وظیفه این جنگنده ها رهگیری و ساقط نمودن جنگنده های دشمن در فواصل بسیار بلند است ، این نوع شکاری رهگیر که اگر بخواهیم به همتای غربی ان اشاره کنیم باید از جنگنده موفق اف -۱۴ اسم ببریم برای نبردهای نزدیک و اصطلاحا تن به تن طراحی نشده است به همین دلیل چالاکی خیلی زیادی ندارند
عزیزان اطلاعات دیگری از این جنگنده در دسترس نیست در مقالات تکمیلی در صورت دسترسی به اطلاعات جدیدتر منتشر خواهیم کرد