مینا گلرو
از زمان اعلام موجودیت اسراییل جنگی طولانی و فرسایشی بین این کشور و جبهه اعراب متشکل از کشورهای دنیای عرب در گرفت جنگی که اعراب علیرغم برتری مطلق در همه ضمینه ها چه از حیث نیروی انسانی و چه از نظر تجهیزات و فنی و جنگ افزار و داشتن عقبه ای مطمئن در تمامی جنگها نتیجه را به صهیونیستها واگذار کردند
اسرائیل اگر چه از حیث نیروی نظامی کمتر از اعراب بود ولی مدیریت قوی و داشتن ارمان و عرق ملی باعث پوشش کمیت های این نیرو شده بود جنگ اول یعنی جنگ استقلال هر دو طرف از ارتشی تازه تاسیس و نوظهور بهره میبردند ولی تفاوت یهودیها این بود که اغلب نیروهای انها پیشتر و در جنگ دوم جهانی در قالب ارتش کشورهای متفقین جنگیده بودند و کاملا کارازموده و میدانی بودند در این جنگ اسراییل بسختی توانست اعراب را شکست دهد و این پیروزی برتری راهبردی برای این رژیم نداشت
جنگ بعدی اعراب و اسراییل در واقع جنگ مصر با سه کشور اسراییل ، بریتانیا و فرانسه بود که در نهایت علیرغم برتری میدانی این سه کشور ولی درنهایت این مصر بود که پیروز از میدان بیرون آمد
پیروزی که ایالات متحده و شوروی با مواضع مخالف خود به این کشور هدیه دادند
پیروزی در این میدان باعث ایجاد اعتماد بنفس کاذب و بسیار زیادی برای مصر شد و این موضوع ضمینه ای شد برای جنگ سوم اعراب با اسراییل یا جنگ شش روزه که علیرغم اینکه کشورهای عربی در بالاترین سطح آمادگی رزمی بودند با یک حمله هوشمندانه و پیش دستانه اسراییل موفق شد با استفاده از اصل غافلگیری کامل نیروی هوایی پر زرق و برق اعراب را در هم بکوبد و بدنبال ان یک شکست مفتضحانه را به اعراب تحمیل کند این جنگ درسهای زیادی به اعراب آموخت و علیرغم شکست تحقییر امیز اعراب تجارب گرانبهایی در اختیارشان قرار داد
یکی از درس هایی که مصر در جنگ شش روزه آموخت نیاز به سلاح های دوربرد برای هدف قراردادن عمق خاک اسرائیل بود مصر به درستی دریافته بود که از حیث توان نیروی هوایی ، اسراییل بر این کشور قالب است و این کشور باید دارای اهرمی باشد که درصورت وقوع جنگ بتواند مناطق حساس و اهداف راهبردی اسراییل را هدف قرار دهد بدست اوردن چنین سلاحی سبب آسیب پذیری اهداف حیاتی و راهبردی اسراییل میشد و به عنوان یک بازدارنده عمل می کرد دلیل عمده شکست اعراب در جنگ شش روزه حمله ناگهانی و غافلگیرانه اسراییل بود و اگر مصر از ابزار لازم برای ضربه زدن به عمق خاک اسراییل و اهداف مهم ان برخوردار بود دیگر اسراییل نمیتوانست چنین مهابا و ناگهانی حمله ای را آغاز کند
در پاسخ به این نیاز ، مصر خود را به سه نوع سلاح مجهز کرد :
1 – بمب افکن های سنگین که قادر به حمل مهمات کافی برای حمله به ا هدافی راهبردی و در عمق خاک اسراییل باشند
2 – تجهیز ارتش خود به موشک های کروزی که قادر به خنثی کردن دفاع ضدهوایی اسرائیل باشند
3 – موشک های بالستیک زمین به زمین با قابلیت شلیک از داخل خاک مصر و تحت حفاظت شبکه دفاع موشکی این کشور
بدنبال برآورد نیازهای تسلیحاتی خود مصر بسراغ متحد و تامین کننده تسلیحاتی خود یعنی اتحاد شوروی رفت و درخواست تجهیز ارتش خود را به این کشور اعلام نمود
ولی مسئله این بود که تحویل این تسلیحات به مصر باعث برهم خوردن توازن نظامی در خاورمیانه میشد و این عامل میتوانست برای شوروی تبعاتی بدنبال داشته باشد بنابراین شوروی در وهله نخست از فروش این تسلیحات به مصر خودداری نمود امری که به تنش میان دو کشور انجامید ولی درنهایت شوروی پذیرفت نسخه های ضعیف تری از تجهیزات را در اختیار مصر. قرار دهد
و پس از مدتی کشاکش سرانجام اتحاد شوروی با تحویل موشک های کروز هواپرتاب KSR-2 ، بمب افکن های توپولف – 16 باجر ( به جای توپولف – 22 مورد تقاضای مصری ها ) ، و یک یگان از موشک های اسکاد به مصر موافقت کرد
علیرغم تلاش طرفین برای محرمانه ماندن معامله و جلوگیری از افشای جزئیات ان در ژوئن سال ۱۹۷۳ موضوع موشکهای اسکاد توسط موساد کشف گردید و اسراییل درجریان خرید تسلیحاتی مصر قرار گرفت
طبق برنامه ریزی انجام گرفته در 24 آگوست موشکهای اسکاد خریداری شده توسط مصر وارد خاک این کشور میشدند
بلافاصله پس از ورود موشکها اموزش خدمه بومی ان توسط مستشاران شوروی آغاز گردید
یگان موشکی در اختیار مصر دارای 10 لانچر پرتاب موشک اسکاد بود و البته امان براورد کرده بود که تا سال ۱۹۷۴ اسراییل قادر به بهره گرفتن از این موشکها نیست ، سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل تخمین زده بود که آموزش نیروی انسانی لازم برای عملیات با این سلاح 11 تا 12 ماه طول خواهد کشید ، بنابراین در بهترین وضعیت مصر در سه ماهه اول سال 1974 قادر به استفاده از آن خواهد بود .
برخلاف برآوردی که امان از توان موشکی مصر نموده بود حقیقت این بود که استفاده محدود از اسکاد برای مصر در اکتبر 1973 امکانپذیر بود
کمیته بررسی و حقیقت یاب دلایل ناکامی های اسراییل در جنگ یوم الکیپور بعدها موشک های اسکاد را به عنوان عاملی که می توانست توازن قوا را در جنگ برهم بزند معرفی کرد .
در گزارشی که امان به ستاد مشترک ارتش اسراییل داد پیش بینی نموده بود که تا زمانیکه مصر قادر به استفاده کامل از توان موشکی خود نباشد جسارت ورود به جنگ با اسراییل را نخواهد داشت زیرا ارتش مصر بشدت از توانایی نیروی هوایی اسراییل وحشت داشته و تنها عامل بازدارنده در مقابل این نیرو را توان موشکی خود میداند
برای اشنایی با جنگ یوم الکیپور اینجا را کلیک کنید
ورود موشکها بمیدان
تیم های اطلاعاتی اسراییل اخباری مبنی بر جستجوی تیم های نظامی شوروی در روزهای 12 و 13 اکتبر به منظور یافتن مکان مناسب برای شلیک موشک های بالستیک در مناطق نزدیک به صحرای سینا، پورت سعید ، اسماعیلیه و دمیاط دریافت کرد
کارشناسان نظامی اسراییلی برآورد میکردند که اسکادهای مصری قادر به هدف قرار دادن اهدافی در نتانیا ، و حتی حیفا در عمق خاک اسرائیل هستند
بسرعت ماموریت جستجو و شناسایی پرتابگر موشکهای اسکاد مصر در دستور کار نیروی هوایی اسراییل قرار گرفت و پروازهای شناسایی در منطقه به منظور یافتن پرتابگرهای اسکاد آغاز شد و همزمان تحرکات دیپلماسی اسراییل نیز آغاز گردید و سیمچا دینیتز ، سفیر اسرائیل در ایالات متحده در مورد موشک های شوروی به هنری کیسینجر ، وزیر امور خارجه آمریکا اطلاع داد تا او نیز موضوع را با همتای خود در اتحاد شوروی در میان بگذارد…..
در نهایت اسراییل تصمیم گرفت با نفوذ به عمق خاک مصر از استقرار این موشکها جلوگیری نماید
در شب 15 اکتبر ، نیروهای اسرائیلی با عبور از کانال سوئز و رسیدن به آنسوی کانال در بخش غربی کانال اقدام به ایجاد سرپل هایی برای هجوم به عمق خاک مصر کردند .
بلافاصله عملیات نیروهای اسراییلی توسط ارتش مصر کشف و روز بعد ، انور سادات رئیس جمهور مصر برای اولین بار اسراییل را به حمله موشکی تهدید کرد و اعلام نمود در صورت هر گونه تحرک نظامی از سوی اسراییل و حمله به عمق خاک مصر این کشور اماج موشکهای بالستیک خواهد نمود و هر حمله ای را با پاسخ محکمی جواب خواهد داد از قضا تهدید سادات موثر واقع شد و موشه دایان ، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی از حمله به اهداف اقتصادی مصر صرف نظر کرد
در روز 20 اکتبر جلسه ای با حضور موشه دایان و دیوید العازر ، رئیس ستاد ارتش اسرائیل برگزار گردید و در ان جلسه حمله به شهرهای پورت سعید و پورت فواد مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت و تمامی گزینه های احتمالی در صورت حمله اسراییل در نظر گرفته شد همچنین موضوع موشک های اسکاد به عنوان یک اهرم بازدارنده مورد بررسی قرار گرفت زیرا اگر مصر موفق به استقرار پرتابگرهای خود در اطراف پورت سعید میشد انگاه تقریبا تمامی شهرهای مهم و راهبردی اسراییل در تیرس موشکهای مصری قرار میگرفتند لذا جهت جلوگیری از این اقدام باید جلوی استقرار پرتابگر های موشک گرفته میشد و انجام این ماموریت طبق معمول به نیروی هوایی بعنوان دست بلند این کشور در حمله به عمق خاک مصر محول گردید
لذا حملات هوایی به پورت سعید و اطراف ان در دستور کار نیروی هوایی اسراییل قرار گرفت و یگان های موشکی مصری در اطراف پورت سعید چندین بار هدف حملات هوایی قرار گرفتند
در 21 اکتبر مصری ها ناامید از روند جنگ یک لانچر از موشک های اسکاد را که جهت هدف قرار دادن تل آویو در ساحل شرقی نیل مستقر کرده بودند را برای در امان ماندن از حملات پر تعداد هوایی اسراییل به عقب منتقل کردند و در نهایت در 22 اکتبر شورای امنیت سازمان ملل با تصویب قطعنامه 338 خواهان اجرای آتش بس فوری در ساعت 19 همان روز شد
در انزمان اگرچه پرتابگرها و موشک های اسکاد توسط مصر خریداری شده بودند ولی این موشکها در اختیار نظامیان و مستشاران شوروی بود و شلیک این موشکها منوط به کسب اجازه از کرملین بود
مستشاران شوروی امیدوار بودند که برای اولین بار از این موشکها در یک میدان جنگ واقعی استفاده کنند و از این که جنگ بدون استفاده موثر از موشک های اسکاد در حال پایان بود بسیار ناراحت بودند لذا در ساعات پایانی منتهی به آتش بس ، سفیر شوروی سعی نمود با وزیر خارجه کشورش تماس بگیرد و از وی مجوز شلیک موشکهای اسکاد به اسراییل را بگیرد البته سفیر موفق به تماس نشد به همین دلیل با وزیر دفاع تماس گرفت و درنهایت موفق به اخذ مجوز شلیک شد و دقیقا در اخرین لحظات جنگ و بدون اطلاع یا تایید مصری ها سه فروند موشک اسکاد به سوی اهداف اسرائیلی شلیک کردند . هر موشک حامل یک تن مواد منفجره بود . یکی از موشک ها به العریش ، جایی که تدارکات ارسالی ایالات متحده به اسرائیلی ها می رسید برخورد کرد . دو موشک دیگر به سوی سرپل قوای اسرائیلی در طرف شرقی کانال سوئز شلیک شدند . یکی از موشک ها با انفجار در میان تجمع کامیون های تدارکاتی اسرائیلی منجر به کشته شدن 7 نفر از سربازان تیپ 401 ام از لشکر 600 ام ارتش اسرائیل شد . برخورد موشک اسکاد حفره ای به قطر 15 متر و عمق 4 متر ایجاد کرد البته سادات بعدها ادعا کرد که وی دستور حمله را صادر نموده است
تاثیر موشکهای اسکاد در جنگ
اسرائیلی ها که از وجود موشک های اسکاد مصری باخبر بودند در تمام مدت جنگ بر خلاف گذشته ازحملات هوایی به اهداف استراتژیک مصری ها در عمق خاک آن کشور خودداری کردند
در این میان صحبت های الی زیرا ، رئیس سازمان اطلاعات ارتش ( امان ) در این تصمیم بسیار مهم بود وی طی جلسه ای با ستاد مشترک ارتش اسرائیل برای برآورد وضعیت در روز 9 اکتبر اطلاعات و نظرات خود را در اختیار انها گذاشت
با در نظر گرفتن حملات گسترده هوایی اسرائیل به اهداف راهبردی مصری در دوره جنگ فرسایشی ( 1970-1967 ) به اهمیت این موضوع میرسیم
این حملات هزینه سنگینی به ارتش مصر تحمیل نمود و یگان پدافند این کشور را مجبور کرد بخش مهم و بزرگی از توان خود را جهت حفاظت از اهداف مهم به عمق خاک خود منتقل کند که در نتیجه بر روی کاهش توان رزمی نیروهای نظامی این کشور تاثیر زیادی گذاشت
همزمان در جنگ یوم الکیپور و در جبهه سوریه نیروی هوایی اسراییل با حملات هوایی خود به عمق خاک این کشور سبب از دست دادن تمرکز ارتش این کشور و حتی اختلال در زندگی شهروندان عادی شد و تمامی اهداف مهم و راهبردی این کشور زیر اتش حملات سنگین هوایی اسراییل قرار داشتند
نوشته شده برای سایت جنگاوران
http://jangaavaran.ir