جنگ خلیج فارس و سرکوب پدافند عراق (4)

قسمت چهارم و پایانی:

نتیجه گیری

تا قبل از جنگ خلیج فارس جهان هرگز چنین جنگی را به خود ندیده بود. این جنگ از آن جهت حائز اهمیت است که تاکتیک جنگی غرب در آن کاملا تغییر کرد. تا قبل از جنگ خلیج فارس, اغلب جنگ ها به شیوه مرحله به مرحله جلو می رفتند و بدان معنی است که اهداف مشخص شده در جنگ باید گام به گام صورت گیرند. ولی در جنگ خلیج فارس این تاکتیک به شیوه جنگ موازی تغییر کرد و تمام اهداف مد نظر به صورت همزمان مورد هجوم قرار گرفتند.

این نوع شیوه جنگ؛ مجال فرصت و تصمیم گیری مناسب را از دشمن سلب کرده و باعث می شود که دشمن هر چه زودتر در تمام جبهه ها شکست سریع خود را حس کند. با فلج شدن صنعت و زیربناهای اقتصادی کشور مقابل, و مبارزه همزمان در مرزها کار تدافعی دشمن بسیار سخت خواهد شد. آمریکا با بهره گیری مناسب از این شیوه جنگی مدرن توانست تا عراق را در کمتر از چند هفته کاملا زمینگیر کرده و به اهداف از پیش تعیین شده خود رسد.

Screen-Shot-2013-08-20-at-4.50.27-PM

یکی از مهم ترین رکن های این جنگ برای رسیدن به اهداف استفاده مناسب از پوشش هوایی بود که لازمه ی استفاده مناسب از آن بهره گیری مناسب از عملیات سرکوب پدافند یا همان SEAD بود که در این مقالات به آن پرداخته شد. اما می توان از این جنگ چند نتیجه مهم را دریافت کرد که چه از لحاظ تدافعی و چه از لحاظ تهاجمی بسیار مهم است:

برای مقابله با SEAD چه باید کرد؟ (راهکار هایی که عراق در پیش نگرفت)

  • ارتقا ندادن سامانه های پدافندی قدیمی و خرید تجهیزات جدید از مهم ترین ضعف های پدافند عراق بود.  با اینکه برخی سامانه های قدیمی نظیر سام-3 در طی جنگ هشت ساله شامل ارتقاهایی محدود شدند ولی ضعف اکثر سامانه های پدافندی عراق در برابر جمینگ قدرتمند نیروهای ائتلاف به خوبی حس می شود. چه بسا با خرید سامانه هایی مدرن تر و یا نمونه های ارتقا یافته؛ عراق می توانست منطقه را به منجلابی برای جنگنده های ائتلاف تبدیل کند.
  • از دیگر ضعف هایی که در پدافند عراق مشاهده می شد نبود یک سامانه موثر برد بلند بود. همانطور که اطلاع دارید آمریکا مجبور بود تا از هواپیماهای سنگینی نظیر B-52,EC-130,E-3,KC-135 و…. در طی جنگ استفاده کند. نبود یک سامانه برد بلند نظیر سام-5 (اس-200) در پدافند عراق؛ راه را برای این غول های عظیم الجثه و فعالیت آسانشان هموار کرد. البته لازم به ذکر است که اس-200 نیز در برابر جمینگ قدرتمند ائتلاف حرفی برای گفتن نداشت و حداقل انتظارها برای چتری مقاوم در برابر جنگ الکترونیک غرب نمونه های موجود سام-10 یا همان اس-300 بود.
  • با اینکه عراق طبق استراتژی قدیمی شوروی از پدافند انبوه استفاده می کرد. ولی دقیقا اشتباه اعراب در جنگ های سه گانه با اسرائیل و همچنین ویتنام در جنگ با آمریکا را تکرار کرد. اگرچه تعداد بسیار زیادی از سایت های پدافندی در هر منطقه موجود بودند, ولی هیچ یک از سامانه های کارایی لازم را نداشتند و کیفیت فدای کمیت شد. پس می توان نتیجه گرفت که اگر تنها یک سایت مطمئن و مقاوم در برابر جنگ الکترونیک در منطقه حضور داشته باشد بهتر از چند سایت پدافندی بدون کارایی لازم است. (این شیوه پدافندی غلط در سوریه نیز اجرا میشد)
  • نبود یک پوشش هوایی مناسب نیز پدافند عراق را دچار مشکل کرد. به عبارت دیگر حتی اگر شما بهترین سامانه های پدافندی را در اختیار داشته باشید بدون پوشش هوایی تدافعی مناسب کاری از پیش نخواهید برد. با نابود شدن رادارهای هشدار زودهنگام و همچنین تخریب فرودگاه ها (نظیر جنگ اعراب) عراقی ها هرگز نتوانستند از جنگنده های خود بهره ببرند و بدین ترتیب با از کار افتادن نیروی هوایی؛ نیروی پدافند نیز به سرعت از بین رفت. در واقع این دو نیرو نظیر چرخ دنده هایی هستند که هر یک مکمل دیگری است. (اهمیت جنگنده های عمود پرواز در این جنگ به خوبی آشکار گشت)
  •  با اینکه در دهه 90 میلادی هنوز رادارهای آرایه فازی به خوبی توسعه نیافته بودند ولی روسیه با بررسی این جنگ به سرعت به اشتباه های تاکتیکی خود پی برد و با اصلاح آنان به سرعت مشغول توسعه رادارهای آرایه فازی و همچنین استقرار سامانه های برد کوتاه در کنار سامانه های پدافندی برد بلند شد. رادارهای آرایه فازی با تغییر زیاد فرکانس ها در ثانیه, باعث می شوند که تا موشک های ضد رادار نتوانند به راحتی بر روی آنان قفل انجام دهند و از طرفی سامانه های برد کوتاه نظیر پانتسیر و سری Tor می توانند سامانه های ارزشمند برد بلند را از گزند این موشک ها و تسلیحات دور ایستا حفظ کرده و به انهدام موشک های ضد رادار و کروز بپردازند.
  • آخرین نکته و شاید مهم ترین آنان را می توان در جستجوی راهکارهای مناسب برای مقابله با جنگنده های پنهانکار دانست. با پیشروی کشورها به سمت این فناوری پنهانکاری, شرکت های توسعه دهنده سامانه های پدافندی نیز به دنبال پیدا کردن راه مبارزه مطمئنی با آنان هستند. هر چند که تا به حال پیشرفت چشمگیری حاصل نشده است ولی امید است در دهه های آتی راه مقابله با آنان پیدا شود. در این جنگ آمریکا با بهره گیری از بمب افکن های اف-117 توانستند تا قلب پدافند عراق نفوذ کنند. با عملیاتی شدن نسل جدید جنگنده های پنهانکار , نیاز مقابله با آنان بیش از پیش حس می شود.

به هر حال در جنگ خلیج فارس اهمیت سرکوب پدافند و همچنین توجه به جنگ الکترونیک و راهکارهای مقابله با آن به خوبی برای تمام کشورها مشخص شده و می توان گفت با شروع این جنگ؛ سری جدیدی از جنگاوری نوین نیز آغاز گشت.

گردآوری و تالیف: مهدی زمانی

 —–

 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن