تاریخ

نگاهی به تاریخچه تشکیل اداره نظمیه(پلیس) در ایران. بخش اول

نگاهی به تاریخچه تشکیل اداره نظمیه(پلیس) در ایران. بخش اول

زهرا صادقیان

(شاید خواندن مقاله تاریخی مربوط به دوره قاجار در نگاه اول بی ربط به سایت جنگاوران باشد. اما اگر مایل به دانستن تاریخچه تشکیل اداره نظمیه یا همان پلیس ایران خواندن مقاله خالی از لطف نیست. البته به دلیل طولانی بودن این مطلب در دوبخش تقدیم خوانندگان سایت جنگاوران می شود)

از زمان شکل گیری تمدن شهرنشینی در ایران هر سلسله ایی که به قدرت رسید نیرویی مخصوص برقراری امنیت در شهرهای بزرگ کوچک تحت فرمانش تربیت کرد. به این افراد همواره به اسامی مختلفی ملقب شدند از داروغه ، عسس ، گزمه گرفته تا شبگرد وشحنه همه بخشی از نیروهای مورد استفاده دز حفظ امنیت شهرها و راههای بین شهری بودند. اما تاریخچه تشکیل پلیس به سبک نوین و کاملا اروپایی چندان قدیمی نیست و به اوایل دوره ناصرالدین شاه قاجار بر می گردد.

139 سال پیش تهران دارالخلافه همایونی هنوز سازمان و تشکیلاتی به نام پلیس یا نظمیه نداشت. امور اداره پایتخت ناصرالدین شاه هنوز به سبک دوره صفوی به عهده گزمه ها و فراشان قدیم بود. افرادی خشن ،بی سواد و آموزش ندیده که بر اساس روابط خانوادگی به این سمت ها منصوب می شدند و کوچکترین تجربه ای در مورد نظافت شهر و برخورد با قاتلین و دزدان شهرکوچک تهران نداشتند. در سال 1251 شمسی مطابق با 1873 میلادی شاه قاجار راهی اولین سفر اروپایی خود شد. صدراعظم وقت ناصرالدین شاه در این سفر میرزا میرزا حسین خان مشیرالدوله بوداز جمله ورزای لایق سلسله قاجار در کنار امیرکبیر و قائم مقام بود. شاه خوش گذران که از پذیرایی باشکوه اروپایی ها لذت برده بود تصمیم گرفت 5 سال بعد و در سال 1256 قمری مطابق با 1878 میلادی راهی سفر دوم خود شود. اما اندکی قبل از این سفر واقعه ایی رخ داد که جرقه تشکیل پلیس را در ایران زد. سربازان همیشه گرسنه ارتش پابرهنه وقت ایران برای دریافت حقوق خود در مسیر کالسکه شاه تجمع کرده بودند. سربازانی که ماهها بود حقوق ناچیز خود را نگرفته بودند در جریان این اعتراض آرام سنگی به کالسکه شاه اصابت کرد و ناصرالدین شاه که همیشه از ترور وحشت داشت وحشت زده به کاخ گلستان برگشت و دستور دستگیری مسببان را داد. اما ماموران و فراشان شاه ده سرباز بی تقصیر دیگر از فوج اصفهان را دستگیر به کاخ آوردند هر ده نفر به مرگ محکوم شدند. البته یکی از سربازان با پادرمیانی یکی از افراد دربار نجات یافت اما بقیه سربازان بدون هیچ محاکمه ایی اصطلاحا طناب کش شدند. این جنایت وحشیانه و بی سابقه آنهم در آستانه سفر شاه اثر زیادی در مطبوعات اروپا داشت و همگی بدون استثنا از شاه ظالم ایران انتقاد کردند. میرزا حسین خان مشیرالدوله از این فرصت استفاده کرد تا شاه را برای تشکیل پلیس و محافظان به سبک جدید قانع کند.
ناصرالدین شاه در جریان سفر دوم خود در ده تیرماه 1257 به شهر وین رسید و مورد استقبال امپراتور فرانتس ژوزف قرار گرفت. مشیرالدوله عمدا تصمیم گرفت تا از کشور اتریش مستشار و مشاور نظامی استخدام کند چرا که در شرایط سیاسی آن روز ایران دو کشور روسیه و انگلستان از نفوذ زیادی برخوردار بودند و استخدام مشاور نظامی از هرکدام از این کشورها باعث اعتراض دیگری می شد

میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم لایق دوره ناصرالدین شاه
میرزا حسین خان سپهسالار صدراعظم لایق دوره ناصرالدین شاه

. در جریان دیدار با فرانتس ژوزف ناصرالدین شاه و مشیرالدوله از امپراتور اتریش تقاضای معرفی یک نظامی و مشاور کارآزموده در امور پلیس شهری برای کار در ایران کردند. بنا به توصیه امپراتور اتریش و ژنرال کارنوتا رییس پلیس وین کلنل کنت آنتوان دمونت فور به ناصرالدین شاه معرفی شد. البته کنت دمونت فور اتریشی نبود و از جمله ایتالیایی هایی بود که آن سالها در ارتش اتریش خدمت می کردند.ناصرالدین شاه شخصا به خانه کنت دمونت فور رفت و با خود او و همسر وفرزندانش آشنا شد. اگرچه همسر کنت راضی به سفر به ایران نبود اما باوعده های شاه و پیشنهاد حقوق بالا راضی شد. کنت دومونت فور بعد از استخدام توسط ناصرالدین شاه و مشیرالدوله یک گزارش مفصل از تاریخچه تشکیل پلیس در آمریکا و اروپا به شاه داد که البته شاه تنبل خواندن آن را به صدراعظمش مشیرالدوله واگذار کرد. در کنار استخدام کنت دومونت فور مشیرالدوله 14 نفر از افسران زبده ارتش اتریش راهم برای آموزش ارتش بی نظم ایران استخدام کرد. این افسران از رسته های پیاده نظام تا سواره نظام ،راه سازی، مخابرات ،موزیک و قورخانه را شامل می شدند و یک سال بعد در سال 1256 شمسی راهی ایران شدند. ورود اتریشی ها بعد از مدتها وضعیت ارتش ایران را تغییر داد و سربازان با آموزش های جدید اروپایی آشنا کرد. اگرچه به دلیل دزدی و بی لیاقتی فراوان زیر دستان شاه بیشتر از این افسران در پایان دوره سه ساله خود در ایران باقی نماندند.

کنت دومونت فور کلنل اتریشی که برای ساخت اداره نظمیه به ایران آمد
کنت دومونت فور کلنل اتریشی که برای ساخت اداره نظمیه به ایران آمد

کنت دومونت فور در پایان همان سال با خانواده خود از راه زمینی عازم ایران شد. ناصرالدین شاه در بدو وروداو به تهران باغ بزرگی را در خیابان لاله زار به آنها بخشید که بعدها به خانه کنت معروف شد.اگرچه کامران میرزا حاکم وقت تهران از استخدام این افسر اتریشی ایتالیایی راضی نبود اما از او استقبال کرد.کنت دومونت فور به محض ورود راهی خیابانهای شهر کوچک تهران شد و از وضعیت بدوی آن باعث تعجبش شد.
آخرین نقشه تهران بیست سال قبل در سال 1237 در دوره محمدشاه کشیده شده بود. مشیرالدوله بعد از تلاش فراوان موفق شد ساختمان بزرگی در میدان توپخانه به تشکیلات نظمیه اختصاص دهد.برای اولین بار از میز صندلی و کمد به سبک اروپایی در ادارات ایران استفاده شد. اگرچه کارشکنی و توطئه های مداوم روسها مدام در ایجاد نظمیه اختلال ایجاد می کرد مشیرالدوله به کنت دومونت فور توصیه کرد برای تسلط هرچه بهتر بر زیر دستان خود هرچه سریعتر فارسی یاد بگیرد.اگرچه به توصیه مشیرالدوله برخی از فارغ تحصیلان لایق دارالفنون به نام ابوتراب خان و عباسقلی خان که با زبان آلمانی آشنایی داشتند از ابتدا در تشکیل نظمیه به کنت کمک می کردند.هردونفر بعدها معاون اول و دوم نظمیه شدند. در این حین مطالعات شهرشناسی کنت دومونت فور در مورد شهر تهران هم ادامه داشت و او دریک تحقیق مفصل ایرادات شهر که کم هم نبود مشخص کرده بود. بر اساس مشاهدات کنت دومونت فور تهران آن روز از 5 محله دولت ،عودلاجان بازار و سنگلج تشکیل شده بود.

نقشه قدیمی شهر تهران متعلق به دوره محمد شاه در سال 1848 میلادی
نقشه قدیمی شهر تهران متعلق به دوره محمد شاه در سال 1848 میلادی

قرار بود 400 پلیس برای کار در نظمیه استخدام شوند. 5 کمیساریا یا کلانتری در محلات مختلف دایر و همین طور 60 پلیس سوار گشتی نیز شب ها امنیت پایتخت را تامین کنند. همچنین برای استخدام 60 کاراگاه، مفتش ،مستنطق،مدیر زندان هم برای بقیه امور استخدام شوند. البته بنا به دستورناصرالدین شاه قرار شد تعدادی جاسوس یا خفیه نویس هم به استخدام پلیس در آیند.
میرزا حسین خان سپهسالار برای باشکوه کردن مراسم از سفیران خارجی کشورهای روسیه تزاری،انگلستان ،فرانسه ،اتریش و امپراتوری عثمانی دعوت کرده بود. اگرچه بنا بود کنت دومونت فر رییس نظمیه یا پلیس تهران باشد اما به دلیل نبود نهادی مانند شهرداری پسوند احتسابیه که به معنای شهرداری بود به اسم آن افزوده شد.مردم زیادی از جمعیت آن روز تهران در محل ساختمان نظمیه جمع شدند و با حیرت و کنجکاوی نظاره گر افتتاح این نهاد جدید و اروپایی بودند . ناصرالدین شاه با قیچی طلا نوار سبزرنگ جلوی ساختمان را قیچی کرد و مارش سلطانی که به نوعی اولین سرود ملی ایران بود در این مراسم نواخته شد. . اونیفرم صاحب منصبان نظمیه شبیه یونیفرم افسران ارتش آن روزهای ایران بود با این تفاوت که یقه آن برگشته بود و روی آن قسمت یراق دوخته می شد. رنگ کت ها سرمه ایی و شلوار آبی و همین طور کلاه پوست بره سیاه از مشخصات ظاهری نیروی نظمیه بود. همچنین واکسیل بند هم شکوه خاصی به لباس این نیروی جدید پایتخت داده بود.

ساختمان نظمیه در دوره قاجار
ساختمان نظمیه در دوره قاجار

براساس مشاهدات کنت دومونت فور تهران علی رغم اینکه حدود صد سال از بنای آن نمی گذشت اصلا چهره یک شهر مدرن و جدید را نداشت. کوچه های پی در پیچ و اصطلاحا زولبیایی تهران اصلا به پایتخت جدید ایران چهره یک شهر نمی داد. تهران آن روز برخلاف اصفهان و شیراز از ساختمان های باشکوه خیابان های باصفا و دیگر نمادهای شهری برخوردار نبود. دیوار گلی و خندق دوره شهر چهره زشتی به تهران آن روز می داد. بزرگترین میدان آن روزشهر میدان توپخانه همیشه پراز گل و لای بود هیچ کدام از کوچه ها سنگفرش نبود. مشیرالدوله با تشکیل نظمیه و احتسابیه قصد داشت سروشکل جدیدی به پایتخت بدهد. کنت دومونت فور در روزهای اول فعالیت نظمیه متوجه شد هیچ قانون و مقرراتی در مورد مسائل مدنی ،قضایی و جزایی وجود ندارد. تمام احکام بر اساس موازین شرعی صادر می شد. و تنبیه مجرمان بر اساس اراده و سلیقه فراش باشی ،داروغه ها و همین طور حکام شهرها وضع می شد. همین طور مجازات جرایم شهر به شهر فرق می کرد.
بتدریج کنت دومونت فور متوجه شد برای اینکه بتواند بدون دردسر به کار در نظمیه ادامه دهد مجبور است هرازگاهی به عناوین مختلف مبالغی را به کامران میرزا حاکم وقت تهران که اسما نظمیه از ادارات زیر دست او بود پیشکش کند. این رشوه خواری و همین طور اعتقاد شدید بزرگان دربار به خرافات مختلف باعث حیرت هرچه بیشتر او شد.کنت دومونت فور برای نظافت تهران هم دست به اقداماتی زد. برای اولین بار چند گاری به همراه صدها سپور برای نظافت راهی کوچه های پیچ در پیچ شهر شدند. اما رییس نظمیه به سرعت فهمید جارو زدن به تنهایی مشکلی را برطرف نمی کند و به همین خاطر تعدادی شاطر با دلو های آب به کمک سپورها رفتند تا با آب پاشی از بلند شدن گردوغبارجلوگیری کنند.همچنین به دستور کنت آب نهرها بار دیگر در جوی کوچه ها روان شد تا کار نظافت کوچه ها راحتتر انجام شود.

وضعیت خیابان های تهران در دوره قاجاریه
وضعیت خیابان های تهران در دوره قاجاریه

اگرچه فعالیت نظمیه کمابیش ادامه داشت اما میرزا حسین خان سهسالار اصلی ترین حامی نظمیه زیر فشارهای شدید داخلی و خارجی قرار داشت. این فشارها به رییس ایتالیایی اتریشی نظمیه هم رسیده بود و وابستگان به روسیه و انگلستان هر روز شایعه و اخباری را پیرامون این کلنل فراری از ایتالیا منتشر می کردند. در واقع تنها حامی کنت دومونت فور در تهران سفارت پروس و اتریش بود.بنا به دستور ناصرالدین شاه بعد از گذشت سالها از زمان امیرکبیر نظمیه ایران جاسوسانی در سفارت خانه های خارجی تهران داشت که برخی اخبار را برای شاه می فرستادند. مخالفان نظمیه به سرعت شعرهایی در وصف کنت دومونت فور و نیروهای زیردستش ساختند. چرا که در تهران بدون روزنامه و رسانه آن روزها این شعرهای کوتاه و هجو آمیز اصلی ترین راه نشان دادن مخالفت بود.. سختگیری های نیروهای نظمیه در مورد نریختن زباله در کوچه و میادین ، آلوده نکردن جوی آب و نهرها برای مردم آن روز بسیار سخت بود به همین خاطر موجب بروز انتقاداتی از نظمیه شد.یکی از مشکلاتی که نظمیه نوپای تهران با آن مواجه بود نبود آمار دقیق در مورد ساکنان شهر تهران بود. کنت دومونت فور با حیرت متوجه شد که هیچ کدام از اهالی تهران و کل ایران مدارک شناسایی ندارند و اصلا آمار دقیقی در مورد میزان جمعیت کشور و شهرها وجود ندارد مدتی بعد از افتتاح ساختمان اصلی نظمیه کنت دومونت فور تصمیم گرفت چهار کمیساریا در 4 محله تهران ایجاد کند. تقریبا در همان روزهای شکل گیری نظمیه بود که بریگاد سوار قزاق هم با اعزام مستشاران روس در تهران تشکیل شد. بدین ترتیب رقابت پنهان بین دو نهاد اتریشی و روس پایتخت آغازشد. کنت دومونت فور برای شناخت هر چه بیشتر پایتخت به صاحب منصبان ایرانی نظمیه دستور داد نقشه دقیقی از شهر تهران تهیه کنند و خصوصا محل زندگی افراد معروف معتبر را در این نقشه مشخص کنند.همچین کنت دومونت فر به دنبال کشیدن تلگراف و تلفن بین 4 کمیساریای شهر نیز بود. این آمار گیری نسبتا دقیق از وضع شهر تهران و همین طور وضعیت زندگی مردم و بزرگان شهر انجام شد همچنین به همت میرزا ابوتراب خان و عباسقلی خان دوتن نیروهای لایق نظمیه کتابچه ایی به نام بدایع نظمیه در 58 ماده تهیه شد. این کتاب با کمک کنت دومونت فور و نیروهای ایرانی نظمیه تهیه شده بود را می توان به اولین قانون مدنی جزایی و قضایی ایران دانست. این کتاب برای تایید به نزد ناصرالدین شاه فرستاده شد و با تایید شاه تبدیل به اولین قانون جزایی پلیس وقت ایران شد. کنت در تهیه این کتاب جدیت فراوانی به خرج داده بود بسیاری از قوانین سخت گیرانه اروپایی را درآن گنجانده بود. اما اجرای این قوانین با مشکلات فراوانی مواجه شده بود چرا که بزرگان و حتی مردم عادی تهران به زندگی تقریبا بدون قانون خود عادت کرده بودند و کنت دومونت فور برای اجرای این قوانین کار بسیار سختی را پیش رو داشت. این آخرین کتاب قانون نظمیه ایران نبود و تقریبا 18 سال بعد هم کتابی به نام کتابچه تنظیمات منتشر شد.شاه بعد از خواندن کتاب بدایع از آن بسیار خوشش آمد و دستور داد 500 نسخه از این کتاب در چاپخانه دارالفنون را به چاپ برسانند.

آغاز دشمنی ها با نظمیه
بیشتر قوانین وضع شده در کتابچه تنظیمات بر اساس مشاهدات کنت دومونت فور و معاونان ایرانی اش از جامعه وقت ایران بود. اگرچه بسیاری از قوانین این کتابچه امروز بسیار عجیب به نظر می رسند اما این قوانین می توانست بسیاری از مشکلات و بی نظمی های جامعه آن روزگار ایران را حل وفصل کند.کنت دومونت فور و معاونانش با راهنمایی ها و تعلیمات میرزا حسین خان سپهسالار(مشیرالدوله) بسیاری از مجازات های مرسوم آن روز مثل چشم درآوردن،بریدن لب و بینی،شلاق زدن و سوزاندن مجرمین را با مجازات های معتدل و انسانی تری جایگزین کرده بودند. همچنین برای اولین برا برای جرایم مجازات های نقدی هم تعیین شد. همین جرایم نقدی بعد از مدتی خزانه نظمیه را به حدی پر کرد که کنت دومونت فور و دستیارانش را به بودجه دولتی کاهش داد. همچنین کنت دومونت فور متوجه شد بسیاری از ایرانی های آبرومند و معتبر بشدت از توقیف به دست پلیس هراس دارند و ترجیح می دهند با صرف مبالغ گزاف خود را از حبس نجات دهند. رییس وقت نظمیه هم که برای پرداخت حقوق 400 آژان زیردست خود به پول احتیاج داشت مجازات این افراد را تبدیل به جریمه نقدی می کرد.
اقدامات نظمیه تنها به گشت زنی در سطح شهر و جریمه کردن مردم مجرم ختم نمی شد. برای اولین بار در دوران سلطنت ناصرالدین شاه اسکورت مخصوصی از ماموران نظمیه برای شاه به وجود آمده بود. 60 آژان قوی هیکل و و رزیده به عنوان اسکورت مخصوص شاه وظیفه داشتند در مسیر کالسکه شاه صف بکشند و از نزدیک شدن مردم عادی به شاه جلوگیری کنند. همچنین سی پلیس سوار هم با کلاه خود های اتریشی و چکمه های بلند از عقب کالسکه شاه را اسکورت می کردند. همچنین به زودی در نظمیه دایره مخصوصی هم برای کشف جنایات تاسیس شد. خیاط مخصوص لباس های نظمیه مارتینو توتوانیان خیاط ارمنی و معروف آن روزهای تهران بود. تا پیش از آن لباس های رسمی نیروهای نظامی ایران جذابیت چندانی نداشت اما بعد از تشکیل نظمیه و پوشیدن یونیفرم های جدید بتدریج در بین نیروهای نظامی وقت ایران هم مرسوم شد. همچنین بعد از تلاش های گسترده نظمیه نقشه بزرگ تهران آن روز به کوشش کرشش معلم اتریشی دارالفنون تهیه و در تالار مرکزی نظمیه نصب شد. همچنین کنت دومونت فور زیر نظر استادان زبان فارسی اندکی به این زبان تسلط پیدا کرده بود که باعث خوشحالی ناصرالدین شاه شد.اگرچه افتتاح نظمیه و موفقیت های ابتدایی اش چندان باعث خوشحالی پسران شاه مثل ظل السلطان و کامران میرزا شد. خصوصا کامران میرزا که عنوان نایب سلطنه و حاکم تهران را هم یدک می کشید و افتتاح نظمیه باعث شده بود تا ماموران او مانند سابق نتوانند به عناوین مختلف از مردم باج و خراج بگیرند.

نیروهای نظمیه تهران که کار سختی برای تامین امنیت این شهر داشتند
نیروهای نظمیه تهران که کار سختی برای تامین امنیت این شهر داشتند

آموزش و تسلیحات نظمیه
کنت دومونت فور برای تامین نیروی انسانی لازم با کمک همکارانش 800 تا هزار نفر از مردان جوان شهری و ایلیاتی را برای خدمت در اداره پلیس دعوت کرد. از بین از افراد حدود 400 نفر انتخاب شدند و به مدت سه ماه تحت تعلیم قرار گرفتند. همچنین کنت دومونت فور برای تجهیز این نیروها با کمک افسران اتریشی 400 قبضه اسلحه کمری (نوغان) برای نظمیه تهیه کرد و قرار شد در سال سه دست لباس به آنها داده شود. اگرچه میرزا حسین خان مشیرالدوله تلاش زیادی برای تشکیل نظمیه و اصلاحات دیگر مانند ساخت اداره پست راه آهن و بسیاری اصلاحات دیگر داشت اما دو سال بعد از افتتاح نظمیه مشیرالدوله برکنار شد تا نظمیه و کنت دومونت فور اصلی ترین حامی خود را از دست بدهند . جانشین مشیرالدوله کامران میرزا پسر نالایق ناصرالدین شاه بود.
یکی از مشکلاتی که نظمیه در سالهای ابتدایی خود با آن روبه رو بود نفوذ عجیب رمالان و جادوگران در جامعه آن وقت ایران بود. نفوذ جادوگران و رمالان حتی دربار ناصرالدین شاه را هم در امان نگذاشته بود. بسیاری از مردم در مواقعی که دچار مشکلاتی مثل دزدی و حتی قتل می شدند به جای مراجعه به نظمیه و ماموران کاربلد آن ترجیح می دادند این مشکلات را با این افراد شیاد حل و فصل کنند. مراجعه به این افراد شیاد و دروغگو باعث دردسر ماموران نظمیه می شد.

میدان مشق در دوره ناصرالدین شاه
میدان مشق در دوره ناصرالدین شاه

وقتی نظمیه مسوول نظافت شهر می شود
در طول یک سال بعد کم کم فعالیت نظمیه سرو شکل جدی گرفت. بتدریج در تمام محلات تهران ماموران پلیس در کنار ریش سفیدان و کدخداهای هر محله مستقر شدند. کنت دومونت فور هم به زودی درجه سرتیپ دومی گرفت. همچنین قرار شد به تمامی معاونان ایرانی کنت هم درجاتی داده شود. مدتی بعد از افزایش فعالیت های نظمیه در دستگیری مجرمین و خلاف کاران کنت دومونت فور متوجه شد سرنخ بسیاری از فسادهای موجود در شهرتهران به افراد معتبر و بانفوذ دولت و دربار مربوط می شود. همچنین قرار بود هر شب روسای کمیسرها محلات شرح وقایع حوزه استحفاظی خود را به رییس نظمیه بدهند. همچنین بر اساس قوانین سه ساعت از شب گذشته عبور مرور ممنوع بود. قراول ها نظمیه از تردد مردم در ساعات ممنوعه شب جلوگیری می کردند. اگر کسی هرشبب اسم شب را نمی دانست. به زندان می افتاد و می بایست مبلغی را بابت جریمه پرداخت کند. اما کنت برای افزایش درآمد نظمیه بلیط های مخصوصی را برای متقاضیان تردد در شب تهیه کرد و به افراد ثروتمند می فروخت.
هر شامگاه در نقاره خانه میدان ارک سه نوبت نقاره زده می شد. نقاره اول به معنی غروب آفتاب، دومی به معنای گذشتن یک ساعت از شب بود که طبل خبردار خوانده می شد. کسبه با این نقاره می بایست بساط خود را جمع می کردند. و طبل سوم به نام طبل برچین بود که کسبه و مردم عادی بعد از شنیدن صدای آن باید خانه های خود می رفتند.سومین طبل بگیر وببند نام داشت و بعد از به صدا در آمدن این طبل ماموران در کوچه ها گشت زده و فریاد یا قاضی الحجات سر می دادند. اگرچه کنت دومونت فور از این حکومت نظامی دائم در تهران تعجب کرد اما بعد از مدتی متوجه شد شاه و هیات حاکمه به منظور در جهل نادانی نگه داشتن مردم این قوانین را اجرا می کنند. چند ماه بعد از آغاز فعالیت نظمیه و گشت زنی ماموران نظمیه در کوچه ها و بازار ها از میزان سرقت و جنایات کاسته شد. و بسیاری از اراذل و اوباش معروف آن روزهای تهران به دست ماموران سخت گیر نظمیه دستگیر و به زندان رفتند.
همچنین کنت دومونت فور که به دلیل پسوند احتسابیه اداره اش به نوعی شهردار تهران هم بود عده ایی رفتگر استخدام کرد و به آنها ماموریت داد تا هر روز خیابان ها را آب جارو کنند. همچنین یک پزشک به عنوان بازرس بهداشتی مغازه ها تعیین شد.. تا قبل از آغاز فعالیت رفتگران اداره احتسابیه همواره لاشه سگ و گربه های مرده در سطح خیابان ها و حتی جوی آبها و آب انبارها رها می شد و باعث بروز بیماری های مختلفی در سطح شهر می شد. ناصرالدین شاه که از اقدامات کنت دومونت فور و نظمیه در شهر تهران راضی بود به کنت دومونت فور لقب آجودانی اعطا کرد و همین طور عنوان رییس کل مستحفظین شهر را هم به او بخشید. عباسقلی خان اعتماد هم به عنوان معاون اول کنت دومونت فور انتخاب شد. اداره تامنیات که همان آگاهی امروز است هم در نظمیه برای رسیدگی به جنایات تاسیس شد.همچنین میرزا ابوتراب خان نوری نایب اول و منشی نظمیه هم لقب نظم الدوله گرفت. شکل گیری سیستم اداری نظمیه و همین طور وظایف مهم آن در طی سالهای بعدی این اداره را به یکی از مهمترین ادارات کشور تبدیل کرد.

 نیروهای کمیساریای محله ارگ تهران
نیروهای کمیساریای محله ارگ تهران

جاسوسان نظمیه چشم و گوش ناصرالدین شاه
با گسترش ادارات نظمیه ناصرالدین شاه 20 هزار تومان سکه نقره در اختیار کنت دومونت فور گذاشت تا برای دایره خفیه نویسی یا همان اداره جاسوسی نظمیه هزینه شود. نظمیه تقریبا در تمامی سفارت خانه ها،خانه شخصیت های کشوری و لشکری و حتی پسران شاه جاسوس داشت و کنت دومونت فور هفته دوبار در روزهای دوشنبه و جمعه هر هفته خلاصه این راپورت ها را به اطلاع شاه می رساند. اگرچه درباریان از این نفوذ کنت دومونت فوردر نزد شاه راضی نبودند و مدام با گفتن این که رییس فعلی نظمیه یک فراری ایتالیایی است و در کشور خودش چندان خوشنام نیست به شاه توصیه می کردند چندان به او اعتماد نکند. اما شاه به ملاقات های خصوصی خود با کنت دومونت فور ادامه داد و حتی نام جاسوسان خود در شهرهای مختلف را در اختیار کنت دومونت فور گذاشت و توصیه کرد با این افراد همکاری کند. در این ملاقات ها بود که کنت دومونت فور متوجه شد ستاره اقبال میرزا حسین خان مشیرالدوله کسی که اولین حامی اش در ایران بود رو به افول است و به همین خاطر اخباری که در مورد زندگی او نیز کسب کرده بود در اختیار شاه گذاشت. البته تمامی راپورت های مخفی جاسوسان نظمیه به فارسی نوشته می شد اما کنت دومونت فور به کمک میرزا ابوتراب خان نظم الدوله که مترجم مورد اعتمادش بود این راپورت ها را ترجمه می کرد. یکی از مسائل مهمی که جاسوسان گوش به زنگ نظمیه از آن مطلع شدند و آن را به ناصرالدین شاه گزارش دادند در مورد ظل السلطان پسر ارشد شاه بود. ظل السطان چون مادرش از قاجار نبود ولیعهد نشد اما از طرف ناصرالدین شاه حاکم اصفهان و 44 شهر ولایت جنوبی دیگر ایران بود. ظلم ستم وحشتناک او به مردم و همین طور ثروت اندوزی او از جمله مسائلی بود که به گوش ناصرالدین شاه رسید. اما اصلی ترین گزارشی که باعث نگرانی ناصرالدین شاه شد ارتش 25 هزار نفره ظل السلطان و ملاقات های مشکوک او با برخی افسران انگلیسی بود. ناصرالدین شاه فورا به این نتیجه رسید که پسر بزرگش قصد شورش و احتمالا به زیر کشیدن او از سلطنت را دارد به همین خاطر شاه فورا به پسر بزرگش را به تهران احضار کرد و به او دستور داد قشون آموزش دیده اش را منحل کند. روابط شاه با کنت دومونت فور تنها به این گزارشات محدود نمی شد. ناصرالدین شاه به سبک زندگی هارون الرشید علاقه زیادی داشت و شبهای زیادی با همراهی پسرش نایب السطنه و همین طور کنت دومونت فور به طور ناشناس به خانه رجال سیاسی می رفت. اگرچه این دیدارها اسما ناشناس بود چرا که کنت دومونت فور قبلا به معاونان ایرانی اش دستور لازم برای امنیت شاه در خیابان های تاریک پایتخت را داده بود. سخت گیری های کنت دومونت فور و همیچنین تشکیل یک اداره به سبک اروپایی باعث اعتراض بسیاری از مردم تهران به نظمیه شد. حتی شعرهای دوبیتی در تمسخر کنت دومونت فور سروده شود. اگرچه ماموران نظمیه تلاش زیادی برای دستگیری این شاعران داشتند اما به جایی نرسیدند و سرودن این شعرها کماکان ادامه داشت.

دروازه دولت
دروازه دولت

وقتی سپهسالار به داد ناصرالدین شاه رسید
بتدریج کنت دومونت فور متوجه شد شاه و بزرگان کشور ب علاقه ایی به تشکیل یک پلیس واقعی ندارند بلکه ترجیح می دهند نظمیه بیشتر حافظ جان و مال بزرگان کشور باشد تا مردم عادی.
همچنین چند ماه بعد از دستگیری ارازل و اوباش فرماندهان نظمیه متوجه شدند بسیاری از این خلاف کاران مشکلی با دستگیری و رفتن به زندان ندارند چرا که دستکم در زندان غذای کافی و محل خوبی برای استراحت وجود داشت. به همین خاطر کنت دومونت فور تصمیم گرفت شرایط زندان های نظمیه را سختتر و وحشتناکتر بکند. زندان های نظمیه به سیاه چال های مرطوب تبدیل شد و میزان غذا هم کاهش یافت. همچنین کنت دومونت فور دریک اقدام که برای جامعه آن روز ایران بسیار عجیب بود کلیه زنان و مردان بدکاره را به محله به نام چاله سیلابی در جنوب شرقی تهران آن روز منتقل کرد و حتی از همه آنها مالیات گرفت. دوسال بعد از تشکیل نظمیه میرزا حسین خان مشیرالدوله به طور کلی از تمامی مناصب خود برکنار شد. ناصرالدین شاه که به دلایل بسیار زیادی علاقه ایی به ادامه کار مشیرالدوله نداشت او را به عنوان حاکم قزوین معرفی کرد. قزوین آن روزها از شهرهای درجه سوم ایران بود و انتساب مشیرالدوله به عنوان حاکم قزوین بیشتر برای تحقیر او بود تا تشویق.
کنت دومونت فور به عنوان آخرین اقدام تشکر آمیز از اولین حامی اش در ایران به صدراعظم باکفایت اما معزول شده ایران خبر داد که کامران میرزا نایب السطنه قصد مسموم کردن او را در راه قزوین دارند.

بازگشت سپهسالار
در سال 1259 شمسی شورش عظیمی به دست عبیدالله کرد در غرب ایران آغازشد. او که از پشتیبانی مخفیانه عثمانی برخوردار بود قصد تجزیه و جدا سازی ایالات غربی ایران را داشت. نیروهای حکام محلی به سرعت شکست خوردند حتی تبریز در آستانه سقوط قرار گرفت و ولیعهد به سرعت به تهران فراخوانده شد. ناصرالدین شاه که بشدت از این شورش وسیع احساس خطر می کرد دوباره دست به دامن میرزا حسین خان سپهسالارشد و او را به عنوان فرماندهی قوا منصوب کرد. سپهسالار که دوستان فراوانی در عثمانی داشت با ارسال نامه و هدایای فراوان دولتمردان عثمانی را از حمایت شان از عبیدالله کرد منصرف کرد و بلافاصله ترتیب یک مانور نظامی به سبک اروپایی را در اطراف تهران داد . در این مانور برای اولین بار از توپخانه و شیوه های رزم اروپایی توسط ارتش ایران که توسط اتریشی ها تعلیم دیده بودند استفاده شد. عملکرد پیاده نظام تعلیم دیده توسط اتریشی ها باعث حیرت و تحسین شاه و اطرافیانش شد. البته برای اولین بار در این مانور از سواره نظام قزاق هم استفاده شد و این نیروی تازه تاسیس روسها در ایران قدرت خود را به رخ شاه کشید. ارتش ایران بعد از سال ها به همت افسران و متخصصان اتریشی و آلمانی صاحب دهها توپ و خمپاره شرپنل، و اوچاتیوس شده بود. ناصرالدین شاه به حدی از مانور راضی بود که بلافاصله خنجر الماس نشان کمرش را که ده هزار تومان ارزش داشت و هدیه مهاراجه های هندی بود به سپهسالار بخشید.
سپهسالار بلافاصله در راس نیروهای آموزش دیده و توپخانه جدید خودش راهی غرب ایران شد و به سمت میاندوآب و میانه رفت. نیروهای عبیدالله کرد با غارت شهرها هراس زیادی در دل مردم ایجاد کرده بودند. نیروهای جدید و آموزش دیده ارتش ایران به همراه توپخانه بلافاصله موفق به شکست نیروهای شورشی شدند. اگرچه ناصرالدین شاه به سپهسالار گفته بود تمامی مقصران را دم توپ بگذارد اما او برای جلوگیری از شورش های بعدی دستور عفو عمومی داد و نیروهای شورشی را به سرعت پراکنده کرد.

گارد شاهی در دوره ناصری
گارد شاهی در دوره ناصری

طرح ساخت جنگل و دریاچه مصنوعی در تهران
بعد از پایان شورش عبیدالله ناصرالدین شاه به کنت دومونت فور دستور داد طرحی را برای تبدیل تهران به یک شهر پرآب بررسی کند. کنت دومونت فور بعد از بررسی های اولیه به ناصرالدین شاه گفت 150 هزار تومان بودجه برای آوردن آب رودخانه جاجرود به تهران و همین طور کاشت درخت در اطراف شهر نیاز است.طرف کنت دومونت فور بسیار مفصل بود اگرچه شاه هم از آن خوشش آمد اما مخارج حرمسرا و دربار قاجار آنقدر سنگین بود که پولی برای اجرای نقشه و طرح کنت دومونت فور باقی نماند. اما ناصرالدین شاه برای تجهیز ماموران احتسابیه مبلغ پانزده هزار تومان در اختیار کنت دومونت فور قرار داد. یکصد عمله شهری یا سپور به همراه صدوپنجاه قاطرو تعدادی زیادی گاری چهار چرخ در اختیار ماموران احتسابیه قرار گرفت. همچنین کنت دومونت فور گزارشی در مورد عملکرد نظمیه در دوسال ابتدایی تاسیس خود به ناصرالدین شاه داد. اقدامات نظمیه در این دوسال بدین شرح بود:تاسیس 5 کمیساریا در محلات مختلف تهران،برقراری گشت شبانه و روزانه در سطح شهر،برقراری جیره و غذا در سه وعده برای پلیس ها و ماموران نظمیه ، نظارت بر قهوه خانه ها دکان های غذا و هلیم پزی و کباب پزی ها،جارو زدن خیابان ها و کوچه های شهر به وسیله سپورهای استخدام شده،عقد قرار داد با مریضخانه دولتی و پزشکان سفارت خانه های روسیه انگلیس و فرانسه به منظور معاینه اجساد کشتگان.

افزایش فساد در تهران و دردسر نظمیه
بعد از مدتی نظمیه با افزایش گزارشات راپورت نویسان در مورد ازدیاد فساد و فحشا در شهر تهران مواجه شد.بر اساس این گزارش ها دست های سه و پنج نفری زنان هر شب در مجالس شبانه ظاهر می شدند و آواز هایی در مذمت و هجو ناصرالدین شاه،کامران میرزا و مظفرالدین میرزا ولیعهد می خوانند. چون تمامی گزارشات این ماموران نزد شاه برده می شد کنت دومونت فور در وضعیت بدی قرار گرفت. اشعار هجو آمیز بشدت ناصرالدین شاه را عصبانی کرد چرا که در آن اشاره مستقیمی به تعداد زنان حرمسرا و خوش گذارنی های ناصرالدین شاه شده بود. نظمیه مدتها در مورد شاعر این اشعار که مشخص بود از فساد درباریان اطلاعات زیادی دارد تحقیق کرد. اگرچه آن سال ها سراینده اشعار مشخص نشد اما چند سالی گذشت تا مشخص شد شاعر آن اشعار که نظمیه را آن همه به دردسر انداخت یک شاهزاده قاجار به نام شیخ الرییس قاجار بود که به دلیل نارضایتی از شرایط وقت کشوردست به سرودن آن اشعار زده بود.

مجازات محکومین در دوره قاجار
مجازات محکومین در دوره قاجار

بعد از مدتی به دلیل فشار و انتقادات مردم و روحانیون کنت دومونت فور تصمیم به بازداشت زنان بدکاره شهر گرفت. البته برای دستگیری این زنان نظمیه نیاز به ماموران زن داشت به همین خاطر ماموران نظمیه عده ایی از زنان خانواده خود را به عنوان نیروی کمکی به نظمیه آوردند تا در دستگیری و شناسایی این زنان به ماموران مرد کمک کنند. بعد از دستگیری به همه آنها اخطار شد باید هر چه سریعتر شهر تهران را ترک کنند. اگرچه این زنان بعد از دستگیری توسط ماموران در بیابان های اطراف تهران رها می شدند اما بلافاصله افراد ثروتمند و خوش گذارن شهر دوباره آنها را به داخل شهر می آوردند و بدین ترتیب چرخه باطل دستگیری زنان بدکاره و بازگشت آنها به تهران به وجود آمد. بتدریج و بعد از گذشت مدتی زنانی که به استخدام نظمیه در آمده بودند آموزش های لازم برای شناسایی و دستگیری مجرمین را دیدند و بدین ترتیب اولین واحد زنان در نیروی نظمیه یا پلیس ایجاد شد.همچنین کتابچه بدایع نظمیه که اولین قانون جزایی ایران بود در اختیار تمامی ادارات کمیساریا در شهر قرار گرفت کلانتر هر محل با مراجعه به آن کیفر جریمه متخلف را تعیین می کرد.

ادامه دارد

منابع
یکصدسال فراز وفرود نیروهای انتظامی نوشته خسرومعتضد
لیلادخترکنت نوشته خسرو معتضد
آدم ها و آیین ها در ایران نوشته مادام کارلاسرنا
خاصرات اعتماد السطنه
سفرنامه ناصرالدین شاه
ایرانیان در میان انگلیسی نوشته سردنیس رایت
فصل نامه های تاریخ معاصر ایران

نوشته های مشابه

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن