جنگ ها و عملیات های نظامی

سرنگونی هواپیمای شناسایی یو2 امریکایی توسط روسها

سرنگونی هواپیمای شناسایی یو2 امریکایی توسط روسها

سرنگونی هواپیمای شناسای یو2 آمریکایی بر فراز شوروی در سال ۱۹۶۰ یکی از اتفاقات مهم و تاریخی دوران جنگ سرد و قرن گذشته است، داستانی که بر اساس آن صدها کتاب و فیلم ساخته شده است  و همیشه مناقشات زیادی را به خود دیده است

در دهه ۱۹۵۰ ایالات متحده آمریکا شروع به توسعه چندین هواپیمای شناسایی بلند پرواز کرد تا بتواند بر فراز شوروی دست به جاسوسی بزند .در آن زمان هنوز ماهواره‌های شناسایی تکمیل نشده بود  و شناسایی در عمق خاک کشور پهناوری چون شوروی عملاً تنها با هواپیما ممکن بود. نیروی هوایی شوروی نیروی هوایی بزرگی بود و با در نظر گرفتن اینکه هنوز سامانه‌های پدافندی موشکی پیشرفت آنچنانی نکرده بودند ارتفاع بالا بهترین جا برای پرواز بود .

امریکا در دهه ۱۹۵۰ معمولاً با نسخه شناسایی بمب افکن‌های بزرگ که ارتفاع پروازی بالایی داشتند دست به پرواز شناسایی بر فراز شوروی می‌زد .در آن زمان در نبود موشک‌های پدافندی جت‌های جنگی شوروی نمی‌توانستند در حالت مسلح تا ان ارتفاع برسند با وجود این چندین هواپیمای شناسایی آمریکایی بر فراز شوروی در دهه ۱۹۵۰ سرنگون شد ، زیرا به هر حال نیزروی هوایی شوروی به هر ترتیبی بود تلاش می‌کرد آنها را سرنگون کند و گهگاه به ندرت موفق می‌شد.

در این میان ایالات متحده از کمپانی لاکهید مارتین می‌خواهد تا هواپیماهای شناسایی بلند پروازی برای آنها طراحی کند که یکی از این پروژه‌ها منجر به ساخت هواپیمای شناسایی یو ۲ شد. یو 2 در سال ۱۹۵۵ نخستین پرواز خود را انجام داد و از سال ۱۹۵۶ مورد استفاده قرار گرفت .در آن زمان این هواپیما می‌توانست به سقف پرواز  ۲۴ هزار متر برسد که عملاً هیچ جت مسلح شوروی توان رسیدن به آن را نداشت. در سال ۱۹۵۸ آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا از نخست وزیر پاکستان خواست تا به آنها اجازه دهد تا هواپیماهای یو ۲ را از پاکستان بلند کرده و با عبور از افغانستان وارد شوروی کنند و اینگونه آنها با طی عرض بخشی از شوروی  از فراز مناطق کلیدی و سایت‌های موشکی شوروی رد شده و در اروپا فرود می‌آمدند. پاکستانی‌ها این اجازه را به آمریکایی‌ها دادند  .از سال 1958 چندین پرواز توسط یو2 انجام شد که معمولا حدود 200 کیلومتر در خاک شوروی نفوذ می کرد زیرا امریکا می ترسید پرواز عمقی باعث سرنگونی و رسوایی شود.

برای خواندن مقاله ای در مورد یو2 اینجا را کلیک کنید

این هواپیماها به اسم هواپیمای هواشناسی برمی‌خاستند و در مرحله اول از خلبانان انگلیسی استفاده می‌کردند زیرا این هواپیماهای بدون نام و نشان و علامت  اسما در اختیار انگلیسی‌ها برای تحقیقات علمی نزدیک جو نامیده شده بودند. این پروازها موفق شدند تا جای دقیق سیلوهای پرتاب موشک شوروی را در نزدیک مرز رصد کنند .در سال ۱۹۶۰ قرار بود اجلاس ۴ قدرت اتمی جهان یعنی آمریکا، انگلستان ،فرانسه و شوروی برگزار شود (در ان زمان همین چهار کشور تنها سلاح اتمی داشتند)آیزنهاور در این اجلاس می‌خواست شوروی را متهم به گسترش توان اتمی خود افزودن خطر جنگ اتم بکند ، ولی نیاز به اطلاعات بیشتری داشت از این رو از سیا که مسئولیت پرواز هواپیمای یو ۲ را داشت خواست تا دو پرواز دیگر البته با خلبانان آمریکایی انجام دهد

  اولین پرواز در ۹ آوریل ۱۹۶۰ انجام شد که یک 2، به خلبانی باب اریکسون از مناطق مرزی هند و پاکستان عبور کرد و بعد وارد شوروی شد .این هواپیما موفق شد که بر فراز ۴ پایگاه نظامی و موشکی که در آن به غیر موشک‌های بالستیک اتمی بمب افکن‌های توپلوف ۹۵ را در اختیار داشتند به پرواز درآید . تصاویر دقیقی از این پایگاه‌ها در ازبکستان شوروی تهیه کند  . شوروی زمانی متوجه ورود این هواپیما شد که این هواپیما ۲۵۰ کیلومتر را در عمق شوروی پرواز کرده بود. چندین تلاش برای رهگیری توسط هواپیماهای سوخوی ۹ و میگ ۱۹ شکست خورد تا اینکه این هواپیما برگشت و در زاهدان در ایران فرود آمد  پرواز مخاطره انگیز ولی موفق بود

حالا که پرواز اول موفقیت آمیز بود ایزنهاور دستور پرواز دوم را می‌دهد ولی این بار قرار بود پرواز بسیار عمقی تر باشد و 28 آوریل ۱۹۶۰ یک هواپیمای یو ۲ از ترکیه برخاسته و خود را به پیشاور پاکستان رساند.  یک هواپیمای سی ۱۳۰ سوخت مورد نظر هواپیما را به پاکستان می‌برد و یک هواپیمای حمل و نقل سی214 خدمه زمینی و خلبان هواپیما یعنی فرانسیس پاورز را به پاکستان منتقل می‌کند(هواپیما با خلبانی دیگر به پاکستان رفته بود)

قرار شد پرواز در ۲۹ آوریل انجام بشود ولی پرواز به دلیل شرایط آب و هوای بد شوروی به تعویق افتاد .در ۱ می شرایط آب و هوایی شوروی بهبود پیدا کرد و قرار شد پاورز با هواپیما یو ۲ برخواسته از پایگاه موشکی و فضایی بایکونور واقع در قزاقستان تصویربرداری کند و بعد با پرواز به درون عمق شوروی در نروژ فرود باید. در آن زمان پایگاه بایکونور دارای ۴ سکو بود که چهار موشک بالستیک قاره پیمای ار7 با کلاهک اتمی بر روی آن مستقر بود.  در آن زمان موشک ار 7 تنها موشک قاره پیمای شوروی بود که می‌توانست به آمریکا برسد ولی موشکی بسیار بزرگ با زمان آماده‌سازی چند روز بود که بر روی سکوی بسیار بزرگی نصب می‌شد

فرانسیس گری پاورز خلبان هواپیمای یو ۲ خلبان نیروی هوایی آمریکا بود .وی در اوت سال ۱۹۲۹ در خانواده معدنچی به دنیا آمد و از سال ۱۹۵۰ وارد نیروی هوایی آمریکا شد. اول به عنوان تکنسین عکسبرداری وارد نیروی هوایی شد ولی در سال 1951 دوره پرواز را گذراند در دسامبر سال ۱۹۵۲ زمانی که دوره آموزش خود را با هواپیماهای مقدماتی تمام کرد با جت آموزش تی ۳۳ و بعد از آن با جت جنگی اف ۸۰ پرواز کرد. قرار بود به کره اعزام شود که یک عمل آپاندیس اعزام آن را به عقب انداخت  .اینگونه هرگز جنگ کره را ندید و یک سال بعد به پایگاه هوایی ساندیا منتقل شد و در آنجا با درجه ستوان یکمی اموزش پرتاب بمب اتمی را از جنگنده‌های تاکتیکی گذراند در سال ۱۹۵۵ اول تصمیم گرفت از نیروی هوایی خارج شود وبه عنوان خلبان هواپیمای تجاری فعالیت کند.در آن زمان ۲۶ سال سن داشت و محدودیت‌هایی که توسط سازمان هوانوردی آمریکا اعمال شده بود باعث می‌شد وی به دلیل سن کمش اجازه پرواز به هواپیمای تجاری را نداشته باشد.  برای همین در نیروی هوایی ماند در سال ۱۹۵۶ سی‌آی‌ای برای هواپیمای جدید یو ۲ به دنبال خلبان می‌گشت  و اینگونه شد پاورز توسط سی‌آی‌ای انتخاب شد و از نیروی هوایی خارج شد و به عنوان یک کارمند غیرنظامی در سی‌آی‌ای مشغول به فعالیت شد. در آگوست سال ۵۶ دوره پرواز با طی چند ماه به پایان رساند

گری پاورز در خدمت نیروی هوایی و کنار یک اف84

حالا به ماموریت بپردازیم

هواپیما از فراز افغانستان رد شد و زمانی که بر فراز قزاقستان رسید با موفقیت از بایکونور تصویربرداری کرد.  هنگامی که هواپیما خود را به منطقه اروپایی اتحاد جماهیر شوروی رساند ، توسط سیستم دفاع هوایی شوروی کشف شد ، سپهبد  یوگنی ساویتسکی  فرمانده نیروی هوای شوروی بلافاصله دستور سرنگونی هواپیمای پاورز را داد  .ده‌ها جنگنده رهگیر شوروی به هوا برخاستند ولی هیچ کدام موفق به رهگیری یو2 نشدند  ، تا اینکه هواپیما یو2 در منطقه اورال در برد یک سایت موشکی سام ۲ شوروی قرار گرفت که در آن زمان نیز عملیاتی نبود ولی فرمانده سایت میخائیل ورونوف  دست به شلیک سه موشک اس ۷۵ متعلق به سامانه سام ۲  به سمت یو2 زد که یکی از موشک‌ها در نزدیکی یو2 منفجر شد و آن را به زیر کشید

  موشک پدافندی سام2 در آن زمان به تازگی عملیاتی شده بود این موشک نسخه ارتقا یافته موشک سام ۱ بود که دارای ارتفاع دسترسی بالاتری بود . این موشک به به شکل خاص برای رهگیری بمب افکن‌ها و هواپیماهای شناسایی بلند پرواز غربی طراحی شده بود و ۲۵ هزار متر ارتفاع عمل داشت که ۱۰۰۰ متر نیز بالاتر از ارتفاع عمل یو ۲ بود. ولی در آن زمان ایالات متحده اطلاعات چندانی از این موشک نداشت و با وجود برخی از گزارشات توانایی‌های آن را جدی گرفته نشده بود

پاورز از هواپیما یو2 خود اجکت کرد و بلافاصله اسیر شد . او یک سکه تغییر یافته با سوزنی آغشته به سمی کشنده داشت که می‌توانست بلافاصله خود را با آن بکشد ولی وی از آن استفاده نکرد . البته این حادثه برای خود شوروی هم بی تلفات نبود بعد از سرنگونی یو ۲ برای یک ساعت واحدهای پدافند و دفاع هوایی شوروی هنوز اطلاع دقیقی از ماجرا نداشتند برای همین یک موشک سام ۲ دیگر به طرف یک میگ ۱۹ خودی شلیک شد که میگ سرنگون و خلبان آن نیز کشته شد

لاشه یو2

شوروی همان روز در مورد اینکه یک هواپیمای شناسایی آمریکایی را سرنگون کرده خبررسانی کرد ولی در مورد اینکه خلبان زنده است دروغ گفت.  ۴ روز بعد ناسا اعلام کرد که یک هواپیمای تحقیقات علمی آنها در مرز ترکیه گم شده است. آنها گفتند که خلبان قبل از قطع ارتباطش اعلام کرد و دچار مشکل اکسیژن شده و آنها حدس می‌زنند که خلبان از هوش رفته و وارد آسمان شوروی شده و شوروی آن را سرنگون کرده است. آمریکایی‌ها حتی برای اینکه ثابت کنند هواپیما دچار مشکل اکسیژن شده اعلام کردند تمام هواپیماهای خود را زمین گیر کردند تا مشکل اکسیژن آنها بررسی شود.

نیکیتا خروچف رهبر وقت شوروی از این استان آمریکایی‌ها یک کمپین شرمساری ایجاد کرد . سرانجام در ۷ می ۱۹۶۰ خروچف طی یک سخنرانی اعلام کرد که خلبان یو ۲ سرنگون شده زنده است و انها از عمد سکوت کردند تا ببینند که آمریکایی‌ها چقدر حرف احمقانه می‌زنند .واقعیت این است که آمریکایی‌ها حتی فکرش هم نمی‌کردند خلبانشان زنده باشد

نکته بسیار جالب این است که همانطور که گفته شد ،این پرواز قبل از نشست ۴ قدرت اتمی شکل گرفته بود که به نام کنفرانس صلح نامیده شده بود . از آنجایی که خروچف می‌دانست که باید آیزنهاور را در این نشست ملاقات کند ،سازمان تبلیغات شوروی تغصیر را گردن رئیس سازمان سی‌آی‌ای انداخت  و گفت که وی می‌خواهد از عمد بین خورچف و آیزنهاور را خراب کند تا کنفرانس صلح را به تعطیلی بکشاند

آیزنهاور بسیار افسرده و ناراحت بود حتی بعدها گفت می‌خواسته استعفا دهد ، ولی وی در نهایت حرف مشاورینش را پذیرفت که با روس‌ها همراهی کند و دستور داد که هواپیماهای شناسایی آمریکایی که می‌خواهند بر فراز خاک دشمن پرواز کنند باید حتماً امضای رئیس جمهور را داشته باشند.این اقدام به این معنا بود که آیزنهاور از چیزی خبر نداشت

با وجود این این مسئله آیزنهاور را تبرئه نکرد بلکه مورد حمله شدید مطبوعات داخلی قرار گرفت که وی کنترل کشور را از قرار از دست داده اینگونه شد که در ۱۱ می ایزنهاور طی یک سخنرانی عمومی برای آمریکایی‌ها بیان کرد که شاید اقدام به جاسوسی هوایی از شوروی ناپسند به نظر برسد ولی امر حیاتیست  .وی با بیان اینکه جمع آوری اطلاعات از توان موشکی و اتمی شوروی یک بحث مهم و حیاتی برای امنیت ملی آمریکا است، گفت که البته شوروی هم باید اول به سابقه جاسوسی خود نگاه کند .با این سخنرانی ایزنهاور مسئولیت پرواز یو ۲ را پذیرفت ولی بدون شک باعث کاهش شانس پیشرفت در مذاکرات کاهش فعالیت‌های اتمی دو طرف در آینده شد

هنگامی که اجلاس با حضور  خورچف و ایزنهاور ، مک میلان (نخست وزیر انگلستان)و دوگل(رئیس جمهور فرانسه) انجام شد، آمریکا و شوروی در مرحله اول تلاش کردند بحث  یو 2 به میان نیاید ولی برخلاف آن چیزی که تصور می‌شد که باید بحث سقوط یو2 به ضرر آمریکا در اجلاس تمام شد، باعث تحت فشار قرار خورچف شد

داستان از این قرار است که خروشف رهبر شوروی همواره تمایل داشت تا تنش با غرب از جمله آمریکا را کم کند حتی اولین رهبر شوروی بود که از آمریکا دیدار کرد ولی کمونیست هتی افراطی در شوروی این رویکرد را نمی‌پسندیدند و وی را متهم به کوتاه آمدن در مقابل آمریکا می‌کردند .در هنگامی که خروشف در اجلاس بود رسانه‌های تندرو در شوروی سر و صدای بسیار زیادی در مورد متجاوزگر بودن آمریکا به پا کردند و این گونه خروچف تحت فشار قرار گرفت به شکلی که سفر آتی وزیر امور خارجه شوروی به واشنگتن کنسل شد.

وی مجبورشد آمریکا را به باد انتقاد بگیرد و آیزنهاور نیز گفت که واقعیت حال حاضر این است که امریکا با شوروی نمی‌تواند زندگی مسالمت آمیزی داشته باشد پس اقدام به جاسوسی یک اقدام دفاعی است .در نهایت اجلاس تنها یک روز به طول انجامید و هر دو طرف به زودی به خانه خود رفتند  . خروچف از آیزنهاور خواست تا معذرت خواهی کند و ایزنهاور نیز چنین اقدامی را انجام ندهد

پاورز که بر فراز شوروی اجکت کرده بود در دادگاه محاکمه شد و وی نقش خود را پذیرفت و به سه سال زندان و ۷ سال کار اجباری محکوم شد. وی از سپتامبر ۱۹۶۰ تا ۸ فوریه ۱۹۶۲ در زندان مرکزی ولادیمیر در ۲۴۰ کیلومتری شرق مسکو در ساختمان شماره ۲ نگهداری می‌شد. وی تنها اجازه داشت یک دفترچه خاطرات با خود نگه دارد و دارای یک همسلولی سیاسی از لتونی بود . وی از همسلولی خود قالی بافی را یاد گرفت . وی تنها در سال می‌توانست تعدادی محدودی نامه به همسرش بنویسد

ولی پاورز تنها دو سال را در زندان‌های شوروی گذراند

وی در سال ۱۹۶۲ با رودلف آبل جاسوس کا گ ب که در سال ۱۹۵۷ در آمریکا دستگیر شده بود بر روی یک پل در آلمان شرقی معاوضه شد..ولی نه به همین راحتی

پاورز در دادگاه
پاورز در دادگاه

شوروی خود در سال ۱۹۶۲ خواهان مبادله ویلیام فیشر معروف به رودولف آبل شد. وی یک جاسوس زبده کاگ ب بود ولی در آن زمان رئیس سازمان سیا نظر مساعدی به معاوضه فیشر با پاور نداشت . رئیس وقت سیا معتقد بود که احتمالاً پاورز خود را به شوروی فروخته و داستان سرنگونی هواپیما ساختگیست. جالب این است اسناد سیا در سال ۲۰۱۰ نشان می‌دهد که حتی بعد از برگشتن پاورز وی مدتی بازجویی شد، ولی همچنان رئیس سیا معتقد بود وی ریگی در کفش دارد .از طرفی رئیس سیا معتقد بود حتی اگر پاورز واقعاً سرنگون شده باشد باز احتمالاً اطلاعات مهمی را در اختیار شوروی قرار داده و از نظر آنها مهره سوخته بود در حالی که فیشر هنوز هم همه چیز را نگفته بود حتی نام واقعی خود را نیز نگفته بود

  در این میان باربارا پاورز همسر گری پاورز عادت به مشروب‌خواری داشت. در ۲۲ ژوئن سال ۱۹۶۱ در حال رانندگی در حالی که مست بود توسط پلیس دستگیر شد .سیا ترسید که دستگیری وی توسط پلیس تبدیل به تبلیغ منفی برای سیا شود زیرا شوهر وی به عنوان یک زندانی جنگی در بند شوروی بسیار مشهور بود. وی مدتی تحت نظر روانپزشک بود تا در نهایت مادرش حاضر به مراقبت از وی شد .سیا می‌ترسید اخبار مربوط به مشکلات روانی باربارا به گوش شوهرش در زندان برسد و وی در زندان‌های شوروی به دلیل فروپاشی روحی دست به اعترافات بیشتری بزند.  برای همین تصمیم گرفتم تا وی را سریع به آمریکا برگردانند . در زمانی که آنها تصمیم مبادله گرفتن رئیس سیا همچنان مخالف بود ولی جان اف کندی که در آن زمان رئیس جمهور آمریکا بود موافق بود و دستور مبادله را داد

پاورز زمانی که با امریکا بازگشت در مرحله اول با استقبال سردی مواجه شد .بسیاری‌ها در آمریکا به دلیل اینکه وی خودکشی نکرده و زنده دست شوروی افتاده از وی ناراحت بودند تا اینکه سرانجام سنا برنامه‌ای را ترتیب داد و در حضور نمایندگان وی تبرئه شد و وی به عنوان یک فرد وطن پرست معرفی شد. قبل از این حادثه در سال ۱۹۵۶  هنگامی که از نیروی هوایی به سیا رفته بود طی قراردادش قرار شد در صورتی که از سیا خارج شد با همان درجات قبلی به نیروی هوایی برگردد

وی تصمیم گرفت به نیروی هوایی برگردد ولی در نهایت نیروی هوایی نیز از آن استقبال نکرد  و وی در نهایت از سیا خارج شد تا زندگی کاری خود را در بخش غیرنظامی جستجو کند. مدتی بعد از این ماجرا وی از باربارا نیز جدا شد. باربارا مدعی بود پاورز وی را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد و گری نیز مدعی بود که باربارا دائم مشروب می‌خورد و به وی خیانت کرده . وی بعد از جدا شدن از باربارا مدتی بعد با یکی از کارمندان دفتری سیا که وی را از قبل می‌شناخت ازدواج کرد .پاورز از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۰ در شرکت لاکهید مارتین به عنوان خلبان آزمایشگر حتی با یو2 نیز پرواز کرد ،ولی هنگامی که در سال ۱۹۷۰ کتابی در مورد خود و حادثه‌ای که برایش پیش آمده بود نوشت ، اخراج شد زیرا اطلاعات مهمی در آن بود بدون اینکه در مورد درج این اطلاعات با کسی هماهنگ کند

تصویری از دو مرد تاریخ ساز . کلی جانسون طراح یو 2 و گری پاورز خلبان یو2

  وی بعد از آن به عنوان خلبان هلیکوپتر برای یک شبکه تلویزیونی کار می‌کرد و در یک آگوست سال ۱۹۷۷ زمانی که در یک پرواز خبری قرار بود یک آتش‌سوزی در نزدیکی لس آنجلس را پوشش دهد بالگرد بل ۲۰۶ وی به دلیل اتمام سوخت در نزدیکی فرودگاه سقوط کرد و این گونه گری پاورزکشته شد.  بعد از آن تحقیقات نشان داد که گیج نشان دهنده میزان سوخت بالگرد خراب شده بود و یک خدمه ناشی آن را تعمیر کرده بود بدون آنکه به پاورز اطلاع دهد و هنگامی که بالگرد سوختش تمام شده بود ، وی فکر می‌کرد هنوز سوخت دارد

پاورز و بالگرد بل206

بعد داستان سقوط هواپیما یو ۲ آمریکا هرگز دیگر پرواز عمقی بر فراز خاک شوروی انجام نداند. حتی زمانی که هواپیمای سریع و بلند پرواز اس آر ۷۱ وارد خدمت شد این هواپیما پروازهایی را در نزدیکی مرز شوروی انجام می‌داد و البته نیازی هم نبود. در دهه ۱۹۶۰ ماهواره‌های نظامی وارد عمل شدند و تصاویر با کیفیتی را تهیه می‌کردند و دیگر نیازی به هواپیماهای شناسایی برد بلند نبود

عبدالحمید تارخ

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن