از سال 1946 شرکت کانویر در حال مطالعه برای ساخت یک بمب افکن مافوق صوت اتمی بود و این در حالی بود که در ان زمان هیچ جنگنده مافوق صوتی در خدمت ارتش امریکا نبود و بوئینگ در حال کار روی طرح مادون صوت ب47 بود. در اواخر ان دهه بی 36 برترین بمب افکن امریکا در نقش اتمی بود که یک بمب افمن ده موتوره با برد بسیار بالا بود ولی در سال 1949 نیروی هوایی خواهان تحقیق در مورد یک بمب افمن مافوق صوت شده و از انجای که کانابرا سه سال بود روی چنین طراحی کار میکرد بسیار جلوتر از دیگر شرکتها در این زمینه بود.
مهندسین کانویر روی طرح یک بمب افکن بال دلتا کار می کردند. مفهوم بال دلتا در دهه 1930 توسط یک مهندس المانی در المان ابدا شد اگرچه هرگز از ان در جنگ دوم بهره برده نشد. امریکای ها خود از اواخر دهه 1930 بدون اینکه به اسناد المانی ها دستراسی داشته باشند روی بال دلتا کار می کردند. شرکت کانویر در اواخر دهه 1940 بر روی طرح بال دلتای ایکس اف92 کار میکرد که بعدها منجر به ساخت شکاری رهگیر اف102 و در نهایت اف106 شد.
بال دلتا مشکلات خود را داشت، کنترل زاویه حمله سخت بود و بارگذاری بال کم بود و همچنین در هنگام یک چرخش تند به سرعت ، سرعت هواگرد کم میشد و محدودیت چالاکی در ارتفاع پایین داشت ولی دو ویژگی بزرگ داشت اول کاهش پسا و افزایش سرعت در یک حرکت مستقیم و دیگری فضای زیاد در بال برای حمل سوخت در بال . برای همین در اکثر جت های نسل دوم که می خواستند به سرعت بیش از دو ماخ برسند بال دلتا مورد استفاده قرار میگرفت
در اوائل دهه 1950 کانویر روی طرح انگل کار میکرد. طرح انگل به معنی پرتاب یک بمب افکن کوچکتر چسبیده به یک بمب افکن بزرگتر همچون ب36 بود ولی این طرح اصلا مورد توجه قرار نگرفت و در سال 1952 نیروی هوایی از کانویر خواست یک نسخه در ابعاد واقعی از طرح که این شرکت در ان زمان با بودجه داخلی روی ان کار می کرد را بسازد
طرح کانویر شامل یک بمب افکن مافوق صوت با چهار موتور توربوجت پرات اندویتنی جی 57 بود البته قرار بود طرح نهایی از موتور جنرال الکترونیک جی 79 بهره برد که بر روی اف104 و اف4 فانتوم نیز نصب شد ولی در ان زمان هنوز در دست طراحی بود. طرح بمب افکن جدید توسط کانویر ، ام ایکس 1964 نامیده شد و نیروی هوایی به ان نام ایکس بی 58 نهاد. در همان زمان بوئینگ طرح رقیب با نام مدل 484 را به نیروی هوایی پیشنهاد داد که نیروی هوایی نیز ان را ایکس بی 59 نامید.
در اکتبر سال 1952 بدون اینکه هیچکدام از دو طرح پرواز کرده باشند نیروی هوایی طرح ایکس بی 58 کانویر را برگزید و خواهان تولید دو پیش نمونه شامل نسخه بمب افکن و نسخه شناسایی ان شد.در همان زمان ناسا متوجه شدن بود بهترین راه برای رسیدن به سرعت صوت ، صاف بودن بدنه یک هواگرد بدون داشتن هیچ برامدگی ویا تو رفتگی شدید است تا مقاومت هوا به کمترین شکل خود برسد. در سال 1953 طرح نهایی به نیروی هوایی داده شد که شامل یک بمب افکن چهار موتوره با دو موتور جنرال الکترونیک تی 171 زیر هر بال و یک توپ 20 م م ولکان برای دفاع از خود بود و دارای یک غلاف بزرگ زیر بدنه هواپیما بود که میشد در ان سلاح اتمی و سوخت قرار داد و یا به جای ان تجهیزات شناسایی نصب کرد
برنامه بسیار کشدار شد و تا سال 1955 حتی یک پیش نمونه از ایکس بی 58 ساخته نشد و در نهایت در سال 1956 حتی تردید های در ارتش در مورد اینکه اصلا نیازی به یک بمب افکن مافوق صوت اتمی است به وجود امد و حتی فرمانده وقت فرمانده ای استراتژیک ارتش امریکا متعقد بود که ایکس بی 58 نه دارای برد و نه دارای توان حمل محموله ای به اندازه ب52 است و در کل در پنتاگون بسیار معتقد بود که اینده نبرد اتمی در موشک های بالستیک اتمی است که هر دو طرح درگیر جنگ سرد چه شوروی و چه امریکا به سرعت در حال کار روی چنین پروژه های بودند.با وجود این نیروی هوایی معتقد بود تا توان کامل موشکی دست کم ده سال راه است پس باید به صورت موقت بمب افکن مافوق صوت اتمی در خدمت داشته باشد.
در سال 1955 دستور ساخت 11 پیش نمونه وای بی 58 داده شد و سرانجام اولین فروند در 11 نوامبر سال 1956 پرواز کرد. اولین نمونه دارای موتور جنرال الکترونیک جی 79 – جی ایی-1 بود ، در واقع انقدر طرح طول کشیده بود که موتور امده شده بود . هر کدام از موتور ها دارای 8900 پاوند رانش بدون پس سوز و 14500 پاوند با پس سوز تولید میکردند و هشت ماه بعد دومین پیش نمونه پرواز کرد ولی نه به عنوان نسخه شناسایی بلکه به عنوان نمونه بمب افکن
در 15 اکتبر سال 1959 در نهایت یک ب58 به سرعت بیش از دو ماخ رسید که اولین بمب افکن تاریخ با چنین سرعتی بود و 9 ماه بعد رسما وارد خدمت شد.
بی 58 که لقب هاسلر به خود گرفت (Convair B-58 Hustler) بمب افکنی بود زیبا با بدنه ای دراز و کشیده که در نهایت در نسخه تولید دارای چهار موتور توربوجت جنرال الکترونیک جی 79-جی ایی-4 ای است که بدون پس سوز دارای قدرت 9700 پاوند و با پس سوز دارای قدرت 15600 پاوند رانش است.بیشترین سرعت ان بدون مهمات 2 ماخ است ولی با سلاح اتمی سرعت ان 1.5 ماخ بود و برد انتقالی ان بدون سلاح 7500 کیلومتر بود
هواپیما دارای سه خدمه است که در سه کابین جدا پشت سر هم قرار می گرفتند که شامل خلبان در جلو، پشت سر ان ناوبرو بمب انداز و در اخر افسر سامانه های دفاعی قرار داشت که در بالای سر هر کدام دارای یک درب باز شونده رو به بیرون بود. سویچ ها نشانگر ها به دور تا دور کابین وصل بود و خلبان رو به بیرون دید مناسبی داشت ولی دو خدمه عقب تنها توسط دو پنچره کوچک به بیرون دید داشتند
تا قبل از سال 1962 خدمه روی یک صندلی پرتاب شونده قرار داشتند ولی بعد از یک حادثه که خدمه مجبور به خروج در سرعت بالای 1.8 ماخ از هواپیما شدند و هر سه کشته شدند یک کپسول پرتاب برای انها طراحی شد که خدمه در ان قرار میگرفتند و هنگام پرتاب یک روپوش از بالا امده و روی و جلوی خدمه قرار می گرفتند و خدمه را کاملا محافظت میکرد و بعد کپسول از بالا به بیرون پرتاب میشد. هر نفر یک کپسول فرار در اختیار داشتند. کپسول دارای یک کیت بقا بود که شامل توان شناور ماندن روی اب نیز میشد. این کپسول نخستین بار با قرار دادن خرسی درون کپسول ازمایش شد و چند پرتاب نخست شامل خرس بود و نه انسان. با وجود این بسیاری ترجیه به استفاده از صندلی پرتاب معمولی می دادند زیرا پیش امدن مشکلی در سرعت بالای صوت بسیار بعید و معمولا خروج های اضطراری در سرعت های زیر صوت بود
بدنه از ساخت پیشرفته ای برخوردار بود و بخشهای از بدنه با فایبر گلاس و ورقه های نازک الومینومی ساخته شده بود که ساخت ان نیاز به ساخت دستگاه های پیشرفته ای برای برش بود و همچنین بخشهای برای تحمل دمای بالا از تیتاینوم ساخته شده بود . نتیجه این روش ساخت و ساز کاهش شدید وزن و البته افزایش قیمت به صورت چشمگیر بود به شکلی که در سال 1960 قیمت یک فروتد ب58 تقریبا دو برابر یک بی52 بود
موتور دارای بخش ورودی متغییر بود که بسته به سرعت هواپیما تغییر شکل میداد تا هوایی ورودی را تامین کند. به روی کاغذ حتی توان رسیدن به سرعت 2.2 ماخ را نیز داشت ولی بدنه توان تحمل چنین سرعتی را نداشت
هواپیما دارای مخازن سوختی در درون بدنه و بال بود و میزان سوخت داخل بال 34100 لیتر و سوخت بدنه 19000 لیتر بود و میتوانست در زیر بدنه در غلاف ویژه ای سوخت نیز حمل کند با وجود این پرواز با بیشترین سوخت ممکن نبود زیرا از بیشترین وزن قابل برخواستن فراتر می رفت از این رو با سوخت کمتری برخواسته و دست به سوختگیری در اسمان می زد. دارای یک دریچه سوخت رسانی بر روی بدنه برای سوختگیری تلسکوپی بود.
دارای سه ارابه فرود بود که ارابه فرود جلوی دو چرخ و قابل هدایت بود و دو ارابه فرود عقبی هشت چرخ بودند و زیر بالها جمع میشدند.طراحی چرخ مشکلات زیادی داشت زیرا بال دلتای هاسلربسیار نازک بود و جمع شدند چرخ های بزرگ در ان مشکل ، از این رو چرخ ها نازک ساخته شدند
ب 58 تا مدتی دست کم از پیشرفته ترین تجهیزات الکترونیک زمان خود بهره می برد . دارای یک خلبان خودکار برای هدایت هواپیما در مسافت های زیاد و افزایش کنترل پذیری در سرعت های مافوق صوت بود و در کابین عقب بمب انداز دارای یک سامانه ناوبری ای اس کیو -42 وی بر مبنای اینرسی بود که می توانست با دقت بالا بمب افکن را بر اساس مختصاد از قبل داده شده به نزدیکی هدف برساند. این سیستم دارای وزن 550 کیلوگرم بود ولی در زمان خود سامانه دقیقی بود . همچنین دارای رادار ناوبری ای پی ان -113 که یک رادار داپلر در دماغه بمب افکن بود و به ان توان پرواز شبانه در در ارتفاع پست را میداد ، سامانه هدفگیری بمب کی اس 39 نیز از جمله سامانه در دست کابین دوم بود
کابین سوم از سامانه جنگ الکترونیک ای ال کیو-16 و سامانه پرتاب کننده پوشاله ال ایی-16 بهره می برد و دارای یک توپ 20 م م در قسمت عقب هواپیما مجهز به یک رادار برای هدفگیری شکاری تعقیب کننده بود که توسط کابین سوم هدایت می شد. رادار توپ در قسمت بالای توپ زیر سکان عمودی قرار داشت
هاسلردر زیر بدنه دارای غلاف استاندارد ام بی -1سی بود. این غلاف دارای 16.4 متر طول و 1.5 متر قطر بود و وزن ان 1.6 تن بود. این غلاف برای هاسلرطراحی شده بود و میتواند در درون خود یک بمب اتمی دبلیو 39 را در کنار مقداری سوخت حمل کند(بمب در داخل غلافی در درون سوخت قرار داشت). معمولا ب 58 در صوت پر بودن مخازن سوخت غلاف اول سوخت غلاف را میسوزاند و بعد به سراغ سوخت درون بدنه میرفت. همچنین می توانست یک موشک اتمی با برد 260 کیلومتری را جای این غلاف حمل کند و همچنین بین سال های 1961 تا 1963 در زیر بدنه مجهز به چهار جایگاه خارجی برای حمل تا چهار بمب اتمی شد . بی 58 توان حمل بمب متعارف را نداشت .
همچنین می توانست در زیر بدنه یک غلاف شناسایی ال ای 331 را حمل کند که نسخه تغییر یافته غلاف ام بی -1 سی بود و دارای یک دوربین پانورماتیک کی ای 56 به جای ان بمب اتمی بود. همچنین چنیدن غلاف دیگر مانند غلاف جنگ الکترونیک، غلاف نقشه بردار دو بعدی راداری و دو نمونه غلاف دیگر برای هاسلرتوسعه یافت ولی به جای نرسید و عملیاتی نشد.
در مجموع 116 فروند بی 58 تا سال 1962 تولید شد و یک سال بعد هشت فروند به تی بی 58 ای برای نقش اموزشی تغییر کرد . این نسخه دارای کابین دوم تغییر یافته برای یک مربی پرواز بود و دارای پنچرهای بزرگتر با دید بهتر برای کابین دوم بود . اولین یگانی که هاسلر را به خدمت گرفت هنگ 305 بمب افکن بود . این بمب افکن در تمرینات کارایی بسیار بالای داشت و در ارتفاع بالا سریعتر از هر شکاری بود و تقریبا هیچ شکاری روسی(و حتی امریکایی) تا میانه دهه 1960 به گرد پایش هم نمی رسید (البته در صورتی که شکاری مسلح می بود ) و همچنین نرخ بالای در سود داشت در هنگام که سوخت کمتری حمل میکرد حتی از بسیاری از جنگنده ها نیز در سود کردن پیشه می گفرت. در مجموع چندین رکورد پروازی را به نام خود ثبت کرد که برخی تا مدتها باقی ماند
با وجود همه این موارد از نظر فنی یک فاجه بود. هزینه بالای تعمیر و نگهداری داشت و به اندازه یک بی 52 برای تعمیرات نیاز به خدمه بود . همچنین در هنگام فرود دارای زاویه حمله بالای بود و سرعت فرود نیاز بسیار بالا بود و چند هاسلرنیز اینگونه از بین رفت.در سرعت بالا از دست رفتن یک موتور باعث یک انحراف بزرگ و سریع در پرواز می شد و از دست دادن هیدرولیک در پرواز بالا نیز فاجعه بود. در کل پرواز با هاسلر نیاز به اموزش بسیار بالا و تجربه زیاد داشت و در مجموع 26 فروند از 116فروند هاسلراز دست رفت
در اواخر دهه 1960 تنها یک دهه بعد از ورود به خدمت بی 58 دیگر فضا برای ان وجود نداشت. هزینه دو بی 58 برابر با هشت فروند بی 52 بود و از طرفی دیگر نفوذ در ارتفاع بالا در اسمان شوروی ممکن نبود . شوروی موشک های جدید چون سام 4 و 5 را ساخته بود و شکاری رهگیر بسیار سریعتر میگ25 در حال ورود به خدمت بود. از طرفی موشک های بالستیک اتمی سوخت جامد مینتومن در امریکا عملیاتی شده بود مه بسیار کارمدتر از هر بمب افکن در نقش اتمی بودند. از این رو درسال 1970 یعنی تنها ده سال بعد از ورود به خدمت از خدمت خارج شد و هرگز در هیچ جنگی خدمه نکرد. کانویر حتی ساخت یک جت 52 نفره مافوق صوت مسافربری را نیز بر اساس ان در دستور کار قرار داد ولی به جای نرسید
مشخصات B58 هاسلر | |
تولید کننده | امریکا،کانوی ایر |
تعداد خدمه | سه نفر |
طول و ارتفاع | 29.05 متر و 8.9 متر |
وزن خالی | 25200 کیلوگرم |
بیشترین سرعت | 2.1 ماخ برابر با 2240 کیلومتر در ساعت |
برد | برد رزمی با بمب اتم 3220 کیلومتر و برد انتقالی بدون سلاح 7590 کیلومتر با سرعت مادون صوت |
سقف پرواز | 19300 متر |
موتور | دارای چهار موتور توربوجت جنرال الکتریک J79-GE-5A با توان هر یک 15600 پاوند با پس سوز |
تسلیحات | یک توپ 20 میلیمتری. یک تا چهار بمب اتمی |
تعداد تولید شده و قیمت | 116 فروند،قیمت برای هر فروند 12 میلیون دلار به سال 1962 |
ترجمه:عبدالحمید تارخ
منابع:http://www.globalsecurity.org/wmd/systems/b-58-rec.htm