
در دهه 1960 تانک اصلی ارتش امریکا تانک ام60 و تانک اصلی ارتش المان غربی تانک لئوپارد1 بود. هر دو تانک از توپ 105 م م ال7 انگلیسی استفاده میکردند. این توپ برای مقابل با تانک تی 55 ساخته شده بود که البته از پس ان نیز بر می امد .ولی شوروی به دنبال تانک جدید با نام تی62 بود که زره بیشتری داشت و دارای توپ 115 م بود . اگرچه بعدها توپ105 نشان داد حتی از پس تی62 هم بر می اید ولی در ان زمان در غرب از تانک جدید شوروی اطلاع زیادی در دست نبود و انها تصمیم به ارتقا تانک های فعلی خود گرفتند. المان برنامه ای برای ارتقا تانک لئوپارد1 داشت ولی به زودی مشخص شد این تانک قابلیت ارتقا لازم را دست کم در ان اندازه ای که نیاز بود را نداشت
در این میان المان غربی و امریکا در سال 1964 یک تفاهم نامه برای ساخت و توسعه مشارکتی یک تانک برای جایگزینی لئوپارد1 و ام60 امضا کردند که باعث ساخت نخستین پیش نمونه در سال 1967 شد. تانک جدید با نام ام بی تی -70 شناخته می شود.
ام بی تی 70 یک طرح فوق العاده انقلابی بود که عملا برخی ویژگی های ان از زمان خود جلوتر بود . تانک دارای وزن 45 تن بود و دارای ارتفاع کمی بود. بر خلاف تانک ام60 که ارتفاع زیادی داشت این تانک فاصله کمی تا سطح زمین داشت که شامل 1.8 متر میرسید
تانک دارای سه خدمه است
راننده ، فرمانده و توپچی که هر سه در برجک قرار میگیرند حتی راننده، این مسئله به دلیل ارتفاع کم تانک بود.
رانند در سمت چپ برجک قرار داشت.خوب برجک می چرخید پس باید راننده نیز با ان می چرخید اینگونه اصلا دید به جلو نداشت اگر برجک رو به عقب بود دید به جلو نداشت. از این رو راننده و البته به همین شکل فرمانده درون یک سبد مستقل در برجک قرار داشتند که کاری به کار چرخش برجک نداشت و انها میتوانستند ثابت بمانند. بالای سر راننده یک دریچه برای ورود به تانک بود که دور تا دور ان نیز چندین پیرسکوپ برای این داشت که وقتی برجک میچرخد رانند بتواند رو به بیرون دید داشته باشد
فرمانده در سمت راست برجک قرار داشت و یک دریچه در بالای سر خودش داشت و از یک سایت پانورماتیک روی برجک استفاده میکرد که میتوانست 360 درجه را با ان ببیند این مسئله برای تانکی در ان دوران یک ابتکار جالب بود و فرمانده از یک سایت مستقل دید شبانه نیز برخوردار بود که در واقع یک سایت دید شبانه نسل اول منفعل بود
توپچی دارای یک دریچه کوچکتر در بالای سرش بود. وی نیز همانند فرمانده در جلو سمت راست قرار داشت و در جلوی فرمانده قرار میگرفت. در جلو برجک سمت راست یک سایت نشانگیری وجود داشت که این سایت دارای یک مسافت یاب لیزری نیز بود. این اولین باری بود که یک تانک به شکل عملیاتی چنین سیستمی داشت و دارای یک رایانه برای محاسبه اتش البته به شکل انالوگ بود که البته این نیز برای اولین بار در یک تانک دیده می شود. برد اتش در روز با دقت به حدود 1300 متر می رسد و بیش از این به مهارت توپچی بر میگشت اگرچه سایت اتش تا 4000 متر درجه بندی شده بود. این سایت توان اتش در شب نیز داشت
تانک دارای زره فلادی است. دو لایه 127 م م روی هم که بین انها مواد کامپوزیت قرار دارد روی برجک و بدنه قرار دارد اگرچه ده درصد نیکول و کبالت نیز درون زره است وگفته شده بود از روبروی بدنه و برجک تا فاصله 800 متری در برابر مهمات انرژی جنبشی توپ 105 م م مقاومت دارد. ولی در دوطرف بدنه و برجک زره یک تکه قرار گرفته است. این زره برای دهه 1960 کافی بود و حتی در دهه 1970 نیز به نظر کافی به نظر میرسد ولی البته اگر این طرح به جای میرسید بدون شک باز شامل ارتقا زره می شد
شاسی تانک تا حدی تحت تاثیر تانک ام 48 و ام60 بود که دارای شش چرخ در هر سمت و سه غلطک پشتیبانی در هر سمت بود . همان طور که گفته شده این تانک یک پروژه امریکای ،المانی بود. نسخه امریکای قرار بود دارای موتور دیزل 12 سیلندر AVCR-1100 با 1470 اسب بخار قدرت بود ولی نسخه المانی دارای موتور دیزل دایمر بنز MB 873 Ka-500 با قدرت 1500 اسب بخار بود. در هر دو مدل موتور در عقب قرار داشت . هر دو موتور، موتور چند سوخته بوند. انها با گازئیل و بنزین میتوانستند کار کنند و بین 72 و تا 68 کیلومتر بر ساعت سرعت داشت که از تانک های شوروی و اکثرا تانک های غربی چالاکتر و سریعتر بود .
تانک 1300 لیتر سوخت حمل میکرد و دارای سه ژنراتور برق برای استفاده در زمانی بود که موتور خاموش بود و دارای هشت باتری نیز بود
یکی از ویژگی های این تانک داشتن سیستم تعلیق هیدرولیک برای کاهش و یا افزایش ارتفاع تانک بود که به ان کمک میکرد راحتر پشت موانع طبیعی و غیر طبیعی مخفی شده و یا درون هواپیماحمل و نقل جا بگیرد . در حالی که کف تانک تا زمین 450 م م فاصله داشت ولی این سیستم میتواند باعث شود تا تانک تا 170 م م از زمین ارتفاع کم کند و یا تا 635 م م از زمین فاصله بگیرد . با وجود این ،این سیستم چندان با سیستم تعلیق تانک هماهنگ نبود بیشتر برای جابجای وحمل نقل ان مناسب بود تا در میدان جنگ
سلاح اصلی ام بی تی 70 یک توپ 152 م م XM 150E5 است که برای این پروژه ساخته شد. این توپ همواره بخش اصلی مناقشه برانگیز این پروژه بود. توپ 152 م م یک توپ برای پشتیبانی پیاده نظام بود قدرت ضد زره چندانی نداشت البته میتوانست مهمات مختلف خرج گود ضد زره حمل کند ولی در بحث مهمات انرژی جنبشی که سلاح ضد زره اصل یک تانک است بسیار مشکل داشت . در واقع بر اساس دیدگاه سازندگان قرار بود این تانک از موشک لوله پرتاب ام جی ام51 در نقش ضد زره استفاده کند که دست کم تی 62 را حریف بود ولی همان زمان المانها برنامه نصب توپ 120 م م را داشتند که بعدها نسخه تکامل یافته ان روی لئوپارد 2 نصب شود. توپ دارای سیستم بارگذار خودکار بود از این رو فاقد فرد گلوله گذار در تانک بود
موشک ام جی ام 51 اولین موشک ضد تانک لوله پرتاب هدایت شونده جهان بود که با روش هدایت در خط دید سایت هدایت با کمک امواج فروسرخ در انتهای موشک هدایت می شود و 3000 متر برد داشت. سایت هدایت این موشک در جلو سمت چپ برجک قرارداشت. در مجموع 50 مهمات درون تانک برای توپ حمل می شود که 26 عدد ان در خشاب گلوله گذاری خودکار قرار میگرفت
با وجود اینکه به نظر میرسد این توپ و این موشک یک سلاح مناسب باشد ولی در نهایت هرگز موفقیتی نداشت. این موشک عملا توان نفوذ در تانک ها پیشرفته بعدی شوروی را نداشت و از طرفی لوله کوتاه این توپ نیز توان شلیک موثر مهمات انرزی جنبشی را نداشت. این توپ بیشتر برای پشتیبانی از پیاده نظام مناسب بود و برای همین المان ها تصمیم به نصب توپ 120 م م روی نسخه خود داشتند و احتمالا اگر این تانک تولید میشد در نهایت هم این توپ تنها روی نسخه های امریکایی نصب می شد. سیستم بارگذاری همان طور که گفته شده یک سیستم بارگذاری خودکار زنجیره ای بود که از پشت برجک لود میشد. این سیستم در ازمایشات ثابت کرد قابل اطمینان است ولی به دلایلی در نهایت در طرح های بعدی این دو کشور از همان فرد گلوله گذار استفاده شد
یک مسلسل 7.62 م م هماهنگ با توپ اصلی نیز وجود داشت که 6000 گلوله حمل میکرد ولی شاید یکی از نکات جالب این تانک داشتن یک توپ دفاع هوایی 20 م م روی برجک بود. این توپ به شکل نیم مخفی در سمت چپ برجک قرار داشت و ساخت راین متال المان بود. این توپ توان اتش 880 گلوله بر دقیقه شلیک میکرد و برد موثر ان حدود 2500 متر بود اگرچه تانک 750 گلوله برای ان حمل میکرد و این توپ توسط سایت پانورماتیک فرمانده هدایت می شودو به ان اجازه درگیر با اهداف زمین را نیز میداد. توپ 360 درجه مستقل از برجک پوشش داشت و لوله ان تا 65 درجه به طرف بالا حرکت میکرد . لوله توپ تا ده درجه به طرف پایین و 65 درجه به طرف بالا حرکت میکند
اولین سری این تانک در سال 1965 تولید شد و در نهایت 14 پیش نمونه از تانک در المان و امریکا ساخته شد و ازمایشی رانندگی شاسی از سال 1966 و ازمایشات کلی از سال 1968 اغاز شد. در ازمایشات نشان داد در زمینه چالاکی از ام60 برتر است و بسیار سریعتر بود از طرفی ارتفاع کم ان باعث می شود هدفگیری ان سخت تر باشد و در احتمال هدفگیر ان به دلیل سرعت و ارتفاع کم ان 45 درصد کمتر از ام60 بود و ایمنی بیشتری داشت
با وجود اینکه تا سال 1968 به نظر همچیز خوب بود و المان اعلام کرد تمامی تانک های ام 48 خود را تا سال 1972 با این تانک تعویض میکند ولی مشکلات یکی پس از دیگری طی ازمایشات خود را نشان داد
اگرچه راننده در برجک درون یک سبد مستقل از چرخش برجک قرار داشت ولی راننده همواره به دلیل چرخش برجک و گهگاه قفل نبودن سبد در جای خود با برجک میچرخید و کنترل کار از دستش در می رفت . از طرفی اگرچه توپ120 م م که المانها دست کم روی دو پیش نمونه سوار کردند عالی بود ولی توپ152 م م واقعا کارایی کمی داشت مهمات هدایت شونده ام جی ام 51 کارایی لازم را نداشت و از همه مهمتر گران هم بود و از طرفی توپ20 م م نیز مشکلات خود را داشت. دسترسی خدمه به ان ممکن نبود الان از برجک بیرون می امدند از این رو اگر گیر میکرد عملا بلااستفاده بود
از طرفی قرار بود تانک 45 تن باشد ولی در نهایت وزنش به 55 تن رسید و انها مجبور به طراحی برخی عناصر شدند که تا وزن به 50 تن برسد که هنوز هم بالا بود و بسیار از هواپیماها توان حمل ان را نداشتند .
از دید کارشناسان ام بی تی 70 طرح انقلابی بود ولی از بسیاری از فناوری های تکمیل نشده استفاده میکرد که هنوز ازمایش پس نداده بودند. برای نمونه قرار بود نسخه امریکای از موتور توربین گازی استفاده کند این موتور هنوز تکمیل نشده بود و مشکلات بسیاری داشت . امریکا در اواخر دهه 1970 از توربین گازی روی ابرامز استفاده کردند ولی خوب همان یک دهه برای تکمیل ان کافی بود
در سال 1969 تانک ام بی تی 70 هنوز مشکلات زیادی داشت وهزینه ان فوق العاده بالا بود. قرار بود پروژه 80 میلیون دلار هزینه کرد داشته باشد ولی تا ان زمان به 303 میلیون دلار رسیده بود . سرانجام تا پایان سال 1969 المان و شش ماه بعد در سال 1970 امریکا نیز پروزه را لغو کرد. هر دو از اوائل دهه 1970 به دنبال طرح های بومی دیگری رفتند. تا پایان همان دهه المان لئوپارد2 را توسعه داد و امریکا تانک ابرامز را. هر دو طرح عملا گرانتر از ام بی تی 70 در امدند چه از نظر قیمت هر دستگاه و چه قیمت کل پروژه ولی در عوض تانکهای با فنتاوری کامل و بدرد بخور از همه لحاظ شدند نه تانکی که اگر و امای بسیار در ان بود
عبدالحمید تارخ
مطالب مشابه