جنگ ها و عملیات های نظامی

فانتوم معیوب و مادر فداکار

فانتوم معیوب و مادر فداکار

فانتوم معیوب و مادر فداکار

میناگلرو

اواخر دهه ۱۹۶۰

تعداد ۲۰ فروند جنگنده فانتوم جهت انجام ماموریت تهاجمی به سمت ویتنام حرکت میکنند و‌پس از انجام موفق ماموریت دو فروند KC-135 جهت سوخترسانی به فانتومها اعزام میگردد کی سی -۱۳۵ اول سوخت خود را منتقل و بسمت پایگاه برمیگردد ولی کی سی -۱۳۵ دوم به اتفاقی برخورد میکند که بشدت تمامی پرسنل کی سی ۱۳۵ را غمگین میکند ، یک از هواپیماهای فانتوم دچار مشکل شده و تمامی سیستمهای الکترونیکی هواپیما از کار افتاده و قفل شده کی سی ۱۳۵ هرچقدر تلاش میکند که به این فانتوم سوخت ارسال کند بعلت مشکل فنی موفق نمیشوند

و تا لحظاتی دیگر هواپیمای فانتوم سقوط خواهد کرد ، سقوط هواپیمایکسوی ماجراست منطقه سقوط هم طرف بدترماجرا بود
هواپیماها در حال حاضر درحریم هوایی و آسمان منطقه چینی تبار ویتنام بودند

برای اشنایی با کی سی135 اینجا را کلیک کنید

برای اشنایی با اف4 فانتوم اینجا را کلیک کنید

کی سی 135 ای مجهز به موتور جی 57 که دود و الودگی زیاد و سر و صدای بسیار داشت

افراد این منطقه به خشونتمشهور بودند و اگر خلبانان امریکایی در این منطقه سقوط میکردند مرگ فجیع و وحشتناکی انتظارشان را میکشید احتمالا مانند خلبان ای -۷ نیروی دریایی شکمشان را با ، چاقو پاره میکردند و بعد رهایشان میکردند تا ارام ارام زجر کش شوند حتی تصورش هم تیره پشت خلبانان را میلرزاند

در همان زمان که خلبانان فانتوم معیوب در حال اخرین سفارشات و به نوعی وصیت به دوستانشان بودند اما اتفاقی افتاد که همه را تحت تاثیر قرار داد

کادر پرواز کی سی ۱۳۵ با هم قسم خوردند یا با خلبانان فانتوم همه با هم باید برمیگردند ویا هیچکدام بلافاصله خلبانهای سایر فانتومها هم با کی سی ۱۳۵ هم قسم شدند ولی آخر چه کاری از دستشان ساخته بود ؟

خودشان هم میدانستند که اقدامشان تنها از نظر روحی دوستانشان را امیدوار میکند
خلبانان فانتوم معیوب که میدیدند همکارانشان چه وضعیت بد روحی دارند از همکارانشان خواستند که فکر انها نباشند و‌بروند

ناگهان فرمانده کی سی ۱۳۵ تصمیم عجیبی گرفت و باعجله شروع به محاسبه وزن فانتوم معیوب گرفت در همین زمان فانتوم معیوب شروع به سقوط کرد و ارام ارام در حالیکه موتورها خاموش بودند شروع به کاهش ارتفاع کرد

پر همین هنگام فرمانده تانکر به پرسنلش گفت دوستان من نقشه ای دارم که احتمال موفقیتش شاید کمتر از ۲۰ درصد باشد تازه انهم اگر شما همگی دقیق و شسته رفته کارتان را انجام دهید ولی ارزش انجام دادن را دارد

منتها قسمت بد ماجرا این است که اگر کوچکترین اشتباهی هر کدام مرتکب شوید ما هم مانند یک تکه سنگ سقوط میکنیم حاضرید این ریسک را انجام دهیم ؟


همه عوامل بدون لحظه ای تردید گفتند بله حاضریم
پس بسرعت همه سر کار خود رفتند و از فانتومهای دیگر خواستند با توجه به اینکه فانتوم معیوب ارتفاع بسیار زیادی را از دست داده بود حالا کاملا در تیرس توپهای ضد هوایی ویت کنگها بودند انها باید حدالمقدور یک موقعیت امن ایجاد میکردند تا تانکر بتواند خود را به فانتوم معیوب برساند و بدین شکل یکی از محیرالعقول ترین عملیات های امدادی تاریخ آغاز شد عملیاتی که بیشتر به یک حماقت و دیوانگی شباهت داشت تا عملیات ابتدا تمامی فانتومها دریک فضای نسبتا گسترده پراکنده شدند و تمامی فانتومها اقدام به کاهش ارتفاع تا نزدیک سطح زمین کردند حالا نوبت سخت ترین بخش کار بود که تبحر و مهارت بسیار زیادی را میطلبید

در این حالت پرسنل کادر پروازی تانکر باید اولا سرعت خود را تا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت کاهش میدادند که بتوانند سرعت خود را با فانتوم یکی کنند مشکل بزرگ این بود که اولا سرعت فانتوم ثابت نبود و حتی ممکن بود از این هم کم تر شود در وهله بعد موتور هواپیمای جت از یک سرعت مشخصی نمیتواند کند تر پرواز کند زیرا بشدت مستعد استایل میشود در همان زمان سرعت فانتوم بسیار پایین تر از حداقل سرعت استاندارد بود
جای مشکل ماجرا هنوز مانده و ان بخشی بود که باید بوم سوخت گیری را به فانتوم متصل میکردند زیرا از یکطرف فانتوم مدام در حال از دست دادن ارتفاع بود و کادر پروازی هم میبایست این هواپیمای غول پیکر را با چالاکی به فانتوم رسانده و بصورت میلیمتری تنظیم نگاه دارند

درنگ جایز نبود فانتوم لحظه به لحظه ارتفاع از دست میداد پرسنل کادر پروازی ابتدا با موفقیت سرعت هواپیمای مادر را کاهش دادند و سپس فرمانده سوخترسان مادر که سمت خلبان را هم برعهده داشت و از پرسنل قدیمی ، با سابقه و بسیار مجرب بود پس از چند خطای کوچک بزرگترین کار را انجام داد و با تنظیم دقیق سرعت و ارتفاع انهم در حالتی که سرعت کاهش ارتفاع فانتوم بیشتر شده بود یک شاهکار را تا انزمان رقم زد تا پس از ان نوبت اپراتور بوم سوخت رسانی شودکه تلاش کند این حماسه را کامل کند

مشکلی که اینجا وجود داشت این بود که در حالت عادی اتصال بوم به منبع سوخت فانتوم و قفل نمودن ان بصورت اتوماتیک انجام میپذیرد ولی فانتوم فلج شده بود و هیچکدام از لوازم الکترونیکی ان کار نمیکرد و در حال حاضر تنها امکان اتصال دستی ان وجود داشت حال شما تصورکنید که در حالت عادی هم کار دشواری محسوب میشود حال اینکه در حال حاضر فانتوم اوضاع خوبی نداشت و وضعیت ان ثابت نبود بهرحال گروه شروع کردند و همزمان خلبان فانتوم هم تمام تلاش خود را برای ثابت کردن نسبی وضعیت فانتوم انجام دهد

گروه شروع کردند ولی یک مشکل دیگر به وجود امد چراغ اخطار موتورهای تانکر روشن شده بود و این به معنای این بود که موتور در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارد کاملا همه تیم میدانستند مشکل چیست بر اثر کاهش شدید سرعت به بیش از دو برابر حداقل مجاز سرعت برای موتورهای جت ، فشار هوای وارده به موتور هواپیما کافی نبود در نتیجه عمل مکش هوا در مرحله اول کمپرسورهای موتور بخوبی انجام نمیگرفت در نتیجه تزریق سوخت بسیار بیشتر شده بود ، در نتیجه این عدم تناسب سوخت و هوا اولا بخشی از بنزین دچار احتراق کامل نمیشد و در اثر نیم سوز شدن تبدیل به نوعی گاز میشد که در عمل خروج دود و گازهای خروجی موتور اختلال ایجاد و عملیات خروج گازها بخوبی انجام نمیپذیرفت لذا بشدت خطر استایل موتورها بالا رفته و در همان زمان در بالاترین حد هشدار بود و هر لحظه ممکن بود موتورها از دست بروند ( عزیزان استال بصورت ساده مانند خفگی در موتور اتومبیل است با این تفاوت که اگر موتور جت دچار استایل شود تا زمانی که موتور تعمییر نشود دیگر مانند زمان قبل از استایل نرم و روان کار نمیدهد و باید برخی سیستمهای داخلی موتور را تنظیم کرد ) و با توجه به اینکه هنوز هم سوخت زیادی در مخازن سوخت هواپیما بود از دست دادن حتی یک موتور میتوانست خطرناک باشد البته کاسی ۱۳۵ یک هواپیمای چهار موتوره بود ولی با توجه به وزن سنگین هواپیما از دست دادن یک موتور برای مدت طولانی میتوانست باعث فاجعه شود و اگر چه هواپیما بصورت موقت میتوانست به حرکت خود ادامه دهد ولی فراموش نکنیم که هواپیما در یک منطفه جنگی حضور داشت و تا همین جا هم تمامی خلبانان KC-135 و خصوصا فرمانده هواپیما دادگاهی و مجازات میشدندزیرا یک تانکر مملو از بنزین راتا ارتفاع بسیار پایین در خاک دشمن کاهش ارتفاع داده بودند انهم آگاهانه و بدون اینکه اجباری در کار باشد و همین میتوانست انفصال از خدمت و محکومیت طولانی مدت زندان خصوصا برای فرمانده هواپیما که مجازاتش چند برابر سایر خدمه بود و مسولیت مستقیم این حادثه به گردن وی بود ، داشته باشد

 

ولی حالا زمان مناسبی برای فکر کردن به ظرافتها حقوقی و ماده تبصره های قانونی و عواقب کاری که انجام داده بودند نبود فعلا مسئله مهم دو خلبان هموطن و همکار انها بود که در خطر مرگ قرار داشتند و بین مرگ و زندگی در حال دست و پا زدن بودن وزندگیشان به مویی بسته بود و باید نجاتشان میدادند مهم فقط این بود ، حالا اگر قرار بود هزینه نجات این دو خلبان ، رفتن فرمانده سوخترسان تا پایان عمر در زندان بود ، وی با کمال میل حاضر به پذیرش این هزینه بود زیرا وی با خود فکر میکرد اگر در حال حاضر انها بجای ما و ما بجای انها بودیم این کاری بود که انها هم میکردند
اصلل مگر غیر از این بود ؟ انها همین حالا و تا همین جا هم این جانفشانی و از خود گذشتگی راعملا نشان داده بودند

تمامی کادر پروازی کی سی ۱۳۵ با انجام این عملیات روی زندگی خود قمار بزرگی کرده بودند انها تا ارتفاع ۱۰۰۰ پایی پایین امده بودند و حالا حتی مسلسل های سنگین که به وفور دست ویت کنگها بود و حتی کودکان انها کاملا توان استفاده از ان را داشتند میتوانست هواپیمای انها را که با داشتن هزاران گالن سوخت مانند یک بمب در حال پرواز بود را منهدم کنند
بدتر اینکه اگرچه هنوز هزاران لیتر سوخت در دو مخزن هواپیما باقی مانده بود ولی غیر از این دو مخزن بقیه مخازن خالی بودند اصابت حتی یک گلوله سلاح سبک هم باعث انفجار ان میشد ( عزیزانی که پمپ بنزین کار کرده باشند بهتر اطلاع دارند، مخازن سوخت زمانیکه تخلیه میشوند خطر بسیار بیشتری دارند زیرا ، زمانیکه مخازن پر هستند اگر اتش به مخازن برسد سوخت داخل ان آتش میگیرد و تا زمانیکه مهار شود و یا سوخت به اتمام برسد و اگر بنا به هر دلیلی منبع سوراخ شود مثلا بر اثر اصابت گلوله خطر انفجار بسیار پایین هست و احتمالا تنها با نشت سوخت مواجه میشویم ، ولی …..
ولی وای به زمانیکه سوخت تخلیه میشود اینجاست که مخزن از تی ان تی خطر ناک تر است پس مانده های سوخت تبدیل به بخار میشود و این بخار با کوچکترین جرقه ای که حتی چشم ما قادر به رویت ان نباشد منفجر میشود و کوچکترین جرقه ای ، دیگر اشتعالی در کار نیست بنزین تبدیل به بخار شود در هر ظرفی جرقه نزدیک کنید انفجار رخ میدهد حتی در یک قوطی کوچک‌) و دلیل هم همین خطرات گسترده بود که فرمانده تانکر قبل از آغاز عملیات ضمن هشدار در مورد میزان خطرات این برنامه امداد به کادر پروازی گفت مشروط بر اینکه تمامی افراد موافق انجام ان باشند شروع میکنند و حتی اگر یک نفر از افراد مخالف باشند منتفی است

بهرحال اپراتور سوخترسانیاز اطاقک شیشه ای عقب شدیدا در حال تلاش برای متصل کردن بوم سوختگیری بصورت دستی بود چند بار تا مرز موفق شدن رفته بود منتها فانتوم یکباره و در اخرین مرحله که بوم جا افتاده و تنها باید قفل میشد کاهش ارتفاع داده و بوم ازاد شده بود
خدمه هواپیما مانند انگشتان یک دست که از یک مغز فرمان میگیرند کاملا هماهنگ با هم در حال کار بودند و از دقایق قبل خلبانان و‌اپراتور بوم هماهنگ تر شده بودند در این لحظه مشکل دیگری بر خیل مشکلات گروه اضافه شد
هواپیماها وارد یک محدوده شدند که گروه زیادی از شبه نظامیان هواپیماها را دیده بودند و علیرغم اینکه هواگردها گروه بزرگی را تشکیل میدادند ولی همه بسوی تانکر شلیک میکردند شاید بخاطر جثه بزرگ ان تصور میکردند راحت تر هدف قرار میگیرد و شاید هم به حکم غریزه احساس میکردند اهمیت ان بیشتر از بقیه است

خلبانان فانتوم که شاهد تلاش های بی فرجام کادر پروازی سوخترسان بودند ضمن تشکر از گروه سوخترسان از انها خواهش کردند که ادامه ندهند و جان خود را بیشتر از این به خطر نیندازند
ولی مسئله این بود که کادر پروازی هم قسم شده بودند یا همه با هم برمیگردند و یا هیچکدام

حالا نوبت فداکاری گروه فانتومها بود ، بلافاصله گروه فانتومها از تانکر فاصله گرفته و به دو گروه تقسیم شدند گروه اول خود را طعمه کرده و دو به دو نزدیک به هم شده و ارتفاع خود را کاهش دادند هدف فانتومها از این کار گرفتن حالت تهاجمی بخود و تشویق شبه نظامیان به عوض کردن هدفشان و شلیک بسمت انها تا سوخترسان بتواند در ارامش به ادامه عملیات امدادی ادامه دهد و از طرف دیگر زمان برای گروه دوم بخرند

گروه دوم که یک دسته ۵ فروندی را تشکیل میدادند از انها فاصله گرفته و ارایش حمله گرفتند ، گروه فقط میخواستند بدانند گلوله ها دقیقا از چند نقطه شلیک میشوند تا پس از ان بتوانند کامل انها را خاموش‌کنند

در واقع فانتومها با نزدیک شدن به هم و پرواز در ارتفاع بسیار پایین خود را بعنوان هدفی اسان به شبه نظامیان نشان داده و اتفاقا استراتژی فانتومها که به پیشنهاد فرمانده اسکادران اتخاذ شد جواب داد تمامی تیراندازان که تصور کردن فانتومها قصد حمله به انها را دارند با تمام توان شروع به شلیک به سمت گروه فانتومها کردند ولی خیلی نتوانستند به شلیک خود ادامه دهندزیرا گروه ۵ فروند فانتومها انها را به رگبار توپ خود بستند و دستکم سه قبضه سلاح ضد هوایی انها را که شامل یک قبضه توپ ۲۳ م م دولول و دو قبضه مسلسل دفاع هوایی ۴ لوله ولادیمیر ۱۴/۵ م م بود را خاموش کردندمسئله بدتر این بود که گروه در بازگشت از ماموریت بودند و تمامی مهمات خود را پرتاب کرده بودند و تنها تسلیحات هوا به هوا در اختیار و برای حملات تهاجمی تنها روی توپ خود میتوانستند حساب کنند

در نتیجه این عملیات یک گروه دو فروندی از فانتومها مورد اصابت قرار گرفته بودند ولی گلوله به جای حیاتی اصابت نکرده بود و تنها یکی از هواپیماها تصاویر رادار خود را از دست داده بود و احتمالا رادار هواپیما که در دماغه قرار داشت آسیب دیده بود

در همین زمان که ارتفاع فانتوم دیگر از مرز خطر هم گذشته و گروه پروازی فقط دعا میکردند ناگهان بوم قفل شد و دو هواپیما بهم متصل شدند همه گروه از شادی فریاد کشیدند ، دستکم وضعیت فانتوم تثبیت شد و بیشتر از این پایین نمیرفت « هواپیمای کی سی -۱۳۵ مانند مادری فداکار که حاضر به جانفشانی برای فرزندان خود است پس از دقایق زیادی که در خیل بلایای مختلف با مرگ دست وپنجه نرم کرده بود حالا موفق شده بود فرزند خود را در آغوش بکشد و حداقل وضعیت ان را تثبیت کند »

ادامه عملیات به بخت و اقبال و البته محاسبات دقیق فرمانده تانکر گره خورده بود

فرمانده تانکر با تخمین حدودی مقاومت بوم سوختگیری و با در نظر گرفتن وزن فانتوم محاسبه کرده بود که چگونه باید فانتوم را بدنبال خود بکشند یعنی در واقع دست به کاری زده بودند که اگرچه در ظاهر یک حماقت بود ولی در میان خود سرشار از فداکاری و عرق همکاری بود

انها دست به کاری زده بودند که تا ان زمان سابقه نداشت ، در حالت عادی بهیچوجه شدنی و قابل انجام نبود و در نهایت انقدر خطرناک بود که هیچ کس تصور ان را هم نمیکرد ، چه رسد به انجام ان

فرمانده تانکر به خلبان فانتوم دستور داد که شرایط خود را طوری با تانکر هماهنگ کند که کمترین فشار به بوم بیاید زیرا اخرین روزنه نجات انهاست ، و اماده افزایش ارتفاع و کشیدن فانتوم به ارتفاع بالاتر شد ، دیگر همه چیز به مهارت خلبان کی سی -۱۳۵ و دقت محاسبات فرمانده تانکر بسته شده بود فرمانده تانکر زمانبندی های افزایش ارتفاع و میزان ارتفاعی که در هر مرحله باید صعود کنند را اعلام و از اپراتور بوم هم خواست وضعیت بوم را لحظه به لحظه گزارش کند و مراقب بوم باشد

پس از اعلام امادگی همه گروه ابتدا سیستم سوختگیری را از حالت اتوماتیک خارج میکنند زیرا در حالت اتوماتیک فشار بیش از حد استاندارد به بوم سبب میشود بوم بصورت خودکار هواپیمای دریافت کننده سوخت را رها کند
سپس نوبت به سایر اعضای گروه میرسد و‌حالا کادر پروازی شروع به افزایش ارتفاع میکنند، بوم فشار بسیار زیادی را تحمل میکند ، بر اثر کاهش بیش از اندازه ارتفاع ، فانتوم به زمین بسیار نزدیک شده و همین هم سبب میشود وزن هواگرد فشار بیشتری به بوم بیاورد هرچه ارتفاع بیشتر بود این فشار کمتر بود
بوم سوختگیری در آستانه پاره شدن است و اپراتور ان مانند اینکه بوم قسمتی از بدن اوست این فشار زیاد را با گوشت و پوست خود احساس میکند و لحظه به لحضه به فرمانده گزارش میدهد فرمانده کاملا ب اتکا به اعداد و ارقام محاسبه ای خود به پیش میرود ولی به حکم غریزه و حس ششم خود که بیکباره شروع به اخطار میکند در اخرین لحظه ترجیح میدهد که کمی زودتر وضعیت را تثبیت کند لذا از ادامه افزایش ارتفاع چشم پوشی و وضعیت را تثبیت میکند بعدها کارشناسان در گزارش خود قید میکنند که در ان لحظه بیشترین فشاری که بوم میتوانست تحمل کند وارد امده بود و اگر چند ثانیه دیگر با همان فشار ادامه میدادند بوم کنده میشد

پس از دقایقی دومین مرحله و اخرین مرحله صعود را باید شروع میکردند پس از اعلام امادگی گروه شروع کردند

مرحله دوم شروع شد اگرچه قدری ارتفاع افزایش یافته بود ولی بوم توانایی اولیه خود را نداشت و هر لحظه امکان داشت کنده شود با اعلام افراد گروه مرحله دوم هم شروع شد و بسیار عالی پیش میرفت ولی در اخرین لحظه تکان شدید فانتوم سبب ضربه شدیدی به بوم شد که بر اثر عدم توانایی در کنترل فانتوم پیش امد براثر این تکان ناگهانی بوم کاملا کج شد ولی بصورت معجزه اسایی اتفاق ناگواری پیش نیامد گویا خداوند هم نمیخواست اینهمه زحمت و فداکاری بی ثمر از بین برود ، فرمانده تانکر بلافاصله از بقیه عملیات چشم پوشی کرد و ترجیح داد ادامه مسیر را در همین ارتفاع انجام دهد با این امید که در تله پدافندی گرفتار نشوند و ، البته بدون اشکالی بقیه مسیر طی شد و پس از رسیدن به نزدیکی پایگاه به فانتوم اعلام شد اماده باشند تا آزادشان کنند تاخلبانان که چرخهایشان باز نمیشد بتواننداجکت کنند ولی گویا این عملیات مهیج قرار نبود به این زودی خاتمه پیدا کند زیرا خلبان فانتوم از فرمانده تانکر در خواست کرد اگر برایشان امکان پذیر است انها را در زاویه مناسب رها کنند تا شانس خود را برای نشاندن هواپیما امتحان کنند و پس از موافقت هواپیمای تانکر بلافاصله با محاسبات دقیق و البته اینبار با کمک پرسنل زمینی در باند متروکه پایگاه فانتوم روی شکم هواپیما فرود امد و تنها بخاطر اینکه کمی دیر به زمین نشت بخش از راه به زمینهای اطراف باند کشیده شد

تمامی فانتومهای گروه پس از رسیدن به پایگاه و قبل از نشستن به افتخار فرمانده و گروه پروازی که با جانفشانی جان همکاران انها را نجات داده بودند دو مرتبه بالای پایگاه را دور افتخار زدند تا تشکر دسته جمعی خود را از این گروه استثنایی ابراز کرده باشند

فرمانده ( متاسفانه اسم فرمانده تانکر را پیدا نکردم ) تانکر با گزارش کامل این عملیات بهمراه نفرات زیر مجموعه خود به دادگاه نظامی معرفی شدند ، اگرچه وی با عنوان نمودن اینکه پرسنل پروازی با اجبار و برای اجرای دستور وی مجبور به همکاری شده اند سعی کرد جرم انها را خود به گردن بگیرد ولی افراد همگی اقرار کردند که هیچ اجباری در کار نبوده و کاملا بر اساس میل خود همکاری کرده اند لذا انها نیز بهمراه فرمانده خود به دادگاه معرفی شدند ولی از طرفی همزمان با پروسه دادگاه نشان شماره 2 شجاعت در نیروی هوایی ارتش ایالات متحده به فرمانده تانکر اهدا ( نشان شماره 1 به افرادی که در این راه کشته شده اند اهدا میشود ) و تمامی گروه بخاطر از خود گذشتگی و شجاعتی که برای نجات همکار خود نشان دادند مفتخر به دریافت نشان افتخار شدند و البته با فشار رسانه ها و افکار عمومی در امریکا و با در نظر گرفتن اینکه عملیات بدون تلفات جانی با موفقیت به انجام رسید با فرمان فرماندهدکل قوا پرزیدنت جانسون مورد عفو قرار گرفته و استثنا از مجازات معاف شدند

نوشته های مشابه

‫16 نظرها

  1. ماجرای بسیار هالیوودی و علمی و تخیلی بود. نه منبعی داشت نه سندی. نوشته خودتون بود؟

  2. واقعاً جالب و عالی بود. ابتکار و خلاقیت و ریسک پذیری در شرایط سخت جنگی.

  3. بنام خدا با سلام واحترام به نظر حقیرنحوه ارایه این مطلب غیر واقعی و غیر علمی میباشد. شاید اصل ماجرا یعنی کمک سوخترسان به فانتوم درست بوده باشد اما نه به این شکل تخیلی ! مورد واقعی این مطلب در طول جنگ خودمان اتفاق افتاده است ودرخاطرات کادرپروازی نیروی هوایی ما هم امده است . مطالب باید واقعی مستند علمی بدور از اغراق باشد .متاسفانه نام وجزییات ان حادثه ازخاطرم رفته اما منبع ان مجله صنایع هوایی میباشد.اگر حافظه ام یاری کرد نام افسر ایرانی را برای شما ذکر میکنم .باتشکر

  4. بسیار شگفت انگیز و زیبا بود
    این کار نشون میده که ایثار و فداکاری و از جان گذشتگی فقط در مسلمانان نیست و هرجا انسانیت هست این معالفه ها هست و بعضاً این انسان چه زیبا این از خود گذشتگی رو به تصویر میکشد.
    و اینکه فداکاری به همراه تبحر و دانش هر کار غیر ممکنی رو ممکن می‌کنه.

    1. سلام واقعا تعجب کردم که بحث دین رو وسط کشیدی آخه چه ربطی داره مگه مسیحی ها و ادیان دیگه آدم نیستن، خدا ندارن و … همه ادیان مسیحیت و اسلام و … خداشون یکیه همشون هم مثل همدیگه انسان و بنده خدا هستن. انسانیت ربطی به دین نداره به ذات آدم هاست. مشکل ما مسلمونها اینه که فکر میکنیم فقط خودمون آدمیم و بقیه نه.

  5. این ماجرا را در یکی از قسمت های مستند جنگجویان آسمان که درباره ی این تانکر سوخترسان بود چند هفته پیش از شبکه منوتو نشان داد، چند ساعت پیش هم درباره سلطان آسمان F22 یک قسمت نشان داد.

  6. خب اينا كه تونستن بوم سوختگيري را وصل كنن چرا بنزين ندادن بهش ديگه اينهمه دردسر نكشن؟ و اينكه از نظر علمي ي بوم سوختگيري توان نگه داشتن و حتي بالا كشيدن ي فانتوم را داره؟؟؟

  7. در یک مورد هم یک فروند اف4 آمرییکایی به خلبانی باب پاردو ، هواپیمای همگروه خودرا با هل دادن از منطقه خطر نجات داده بود .نیروی هوایی به افتخار این عمل یک پچ ویژه ایشان با نام (pardoes push) چاپ نمود حس نجات هم وطن چیزی نیست که مختص یک کشور یا دین یا نیروی خاصی باشد .بلکه به وجدان انسانی و تربیت آدمها برمیگردد. همین انسان ممکن است دقایقی پیش دهها نفر دشمن را با بمباران از بین برده باشد !

  8. جدای از جالب بودن مطلب، نکته ای که بنظرم‌ واقعا قابل بررسی هست، تفاوت فرهنگی اونها با ما هست، فداکاری تا حد از جان گذشتن بخاطر جان دیگر هموطنان، خصلتی است که بسیار ترویج میشه در آمریکا و اینگونه تربیت میشن. نه نفع طلبی و سودپرستی شخصی.

    1. کاملا . از نکاتی که خانواده ها و دولت و دادگستری بسیار روی آن حساس هستند “پرهیز اکید از دروغگویی” است که متاسفانه در جامعه ما بسیار کمرنگ و در بعضی جاها حتی توصیه شده است !!!

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن