ارتش ها

چین وارد فاز تهاجمی می شود

چین وارد فاز تهاجمی می شود

نویسنده:سینا معصومی

تصاویر ماهواره‌ای جدید منتشر شده از طرف مرکز پژوهش‌های استراتژیک و بین‌المللی واشنگتن حاکی از آن است که سومین ناوهواپیمابر چینی‌ها در حال طی کردن مراحل ساخت و آزمایش خود است. ناوهواپیمابر جدید پکن، جهشی بزرگ در توانایی دریایی چین در مقایسه با دو ناوهواپیمابر قبلی آن‌ها به حساب می‌آید و حاکی از تحولی بزرگ در نیروی سطحی و حرکت از بعد طراحی‌های الهام گرفته از دوران شوروی به سوی سبک و سیاق غربی‌هاست. به عبارت دیگر نشان از گام بلند پکن برای تبدیل شدن به قدرت استراتژیک بی‌رقیب در آسیا.

برنامه توسعه ناوهای هواپیمابر چین نیز همچون دیگر فرآیندهای نوسازی در داخل این کشور شامل عبور از سه مرحله کپی‌برداری مستقیم، اقتباس و در نهایت ایجاد نوآوری است. و بر اساس همین رسم دیرینه، چینی‌ها در ابتدا شروع به کپی‌برداری کردند؛ آن‌ها ابتدا یک ناوهواپیمابر نیمه‌کاره از کلاس کوزنتسوف شوروی را که پس از فروپاشی در اختیار کشور اوکراین بود را خریداری کردند. ناو در آن زمان تنها یک هیولای زنگ‌زده فولادی بود و چینی‌ها با تجهیز و ساخت اجزای دیگر ناو آن را به یک ناو آبرومند، عملیاتی و کارا تبدیل کردند و نام لیاونینگ را برای آن برگزیدند. این ناو در ابتدا به منظور کسب تجربه، آموزش و آشنایی نیروی دریایی چین با ناوهای هواپیمابر به خدمت گرفته شد اما اکنون با انجام ارتقاهای سنگین بر روی آن به یک ناوعملیاتی کامل تبدیل گشته است. چین علاوه بر بدنه ناو، تمامی نقشه‌های مربوط به طراحی آن را نیز از اوکراین خریداری کرد. اما آن‌ها تنها به این نقشه‌ها  که متعلق به دوران شوروی بود بسنده نکردند و با اضافه کردن دانش فنی خود، تغییرات و پیشرفت‌های زیادی را در آن ایجاد نمودند.

ناوهای هواپیمابر شوروی در اواخر دهه 80 میلادی در مقایسه با ناوهای هواپیمابر عظیم‌الجثه ایالات‌متحده که هم‌چون پایگاه‌های هوایی متحرکی در خارج از مرزهای این کشور هستند، فلسفه فکری متفاوتی را دنبال می‌کردند. تفکر پشت طراحی ناوهای شوروی دفاع از ساحل و حومه آن در مقابل تهاجم هواپیماها و کشتی‌های جنگی دشمن بود. ناوهای شوروی کوچک‌تر بودند و بوسیله لانچرهای عظیم موشک‌های ضدکشتی برد بلند که در زیر عرشه پروازی آن تعبیه شده بود، مجهز گشته بودند. در واقع آن‌‌ها کشتی‌های جنگی بودند که چند هواپیمای جنگنده با خود حمل می‌کردند.

یکی از اولین اقداماتی که مهندسان نیروی دریایی چین انجام دادند، حذف لانچرهای پرتاب موشک‌های ضد کشتی بود. همین امر نشان داد که تفکر چینی‌ها چیزی فراتر از تفکر دفاعی شوروی است. حذف این موشک‌ها نشان از اولویت پکن بر گسترش حضور دریایی خود ورای مرزهایش است و این ناو به عنوان بازیگر اصلی برای این مقصود انتخاب شده است.

اما جاه‌طلبی‌های چینی‌ها به دلیل طراحی تاریخ گذشته ناو که مربوط به دوران شوروی و جنگ سرد بود به شدت محدود می‌گشت. به خصوص از جهت طراحی رمپ پروازی ناو که به شکل سکویی منحنی‌وار در ابتدای آن قرار داشت. این شکل از رمپ به جنگنده اجازه می‌داد بدون کمک منجنیق، در یک باند پروازی کوتاه بر روی ناو، توانایی برخاستن داشته باشد. اما این شیوه طراحی محدودیت بزرگی را بر اندازه جنگنده و هم‌چنین میزان سوخت و سلاح قابل حمل توسط آن‌ها اعمال می‌کرد و در نتیجه برای حمل و نقل محموله‌های پشتیبانی و لجستیکی به درون ناو مجبور به استفاده از هلی‌کوپترهای ترابری بود که در قیاس با هواپیماهای پشتیبانی محدودیت وزن محموله، برد و پایداری داشتند.

این طراحی رمپ منحنی‌وار در دومین ناوهواپیمابر چینی‌ها نیز که اخیرا تست‌های عملیاتی خود را پشت سر گذاشته است نیز ادامه یافت اما در سومین و جدیدترین ناو که تصاویر آن توسط ماهواره‌ها بدست آمده، این رمپ را با نمونه جدیدتر و به مراتب پیشرفته‌تری جایگزین کرده‌اند. بر اساس تصاویر ماهواره‌ای بدست آمده، نیروی دریایی چین در حال کار بر روی دو گونه متفاوت از منجنیق برای ناو جدیدش است که هر کدام دارای تکنولوژی منحصر به فرد خود می‌باشند و توانایی شتابدهی به هواپیماهای سنگین را نیز جهت برخاست از روی عرشه ناو دارند. یکی از منجنیق‌های مورد آزمایش منجنیق بخار است که هم اکنون نیز بر روی ناوهای هواپیمابر ایالات‌متحده عملیاتی است و دیگری منجنیقی با استفاده از تکنولوژی الکترومگنتیک است که بر روی جدیدترین کلاس از ناوهای آمریکا یعنی کلاس جرالد فورد مورد استفاده قرار گرفته است.

هنوز مشخص نیست که چین نهایتا کدام سیستم را به عنوان انتخاب نهایی برمی‌گزیند اما به هر روی استفاده از منجنیق بر روی این ناو، آن را به مراتب نسبت به دو نسل قبلی خود آماده به رزم‌تر و توانمندتر خواهد ساخت.

رشد روز افزون قدرت دریایی چین به همین موارد ختم نمی‌شود؛ آن‌ها در حال توسعه نسل جدیدی از هواپیماهای رادارگریز خود هستند تا بر روی این ناو دست به عملیات و نشست و برخاست بزند و در کنار آن شواهدی از یک هواپیمای آواکس دریایی که بسیار شبیه به آواکس E-2 ایالات‌متحده است، بدست آمده و نهایتا آن‌ها گام‌های اولیه برای ساخت ناوهواپیمابر با پیشرانه اتمی را برداشته‌اند.

حال سوال این‌جاست که اگر پکن در حال تلاش برای ساخت یک نیروی دریایی مشابه نیروی دریایی ایالات‌متحده است، آیا این موضوع به منزله آن است که چینی‌ها به دنبال طی کردن همان رویه مشابه واشنگتن در بعد نظامی و سیاست خارجی هستند؟ آیا پکن نیز به دنبال تبدیل شدن به یک ابرقدرت استراتژیک در سطح جهانی است که دارای متحدان، پایگاه‌های نظامی و مسئولیت‌های امنیتی مختص به خود در سرتاسر جهان است؟

رهبر فعلی حزب کومونیست چین، شی‌جین‌پینگ، به مراتب جاه‌طلب‌تر از رهبران پیشین خود است. دولت چین در تلاش است تا این پیام را به جهانیان برساند که شیوه توسعه چین می‌تواند الگویی برای دیگر کشورهای جهان باشد. فرماندهان نظامی چینی‌ها صراحتا در مورد توسعه شبکه‌ای از پایگاه‌های نظامی در خارج از مرزهای این کشور صحبت به میان می‌آورند و اولین پایگاه نظامی خارجی آن‌ها که در کشور جیبوتی و با هزینه‌ای 590 میلیون‌دلاری در سال 2017 عملیاتی شد، شروعی بر این داستان است.

با تمام این احوال، این اتفاقات بدان معنی نیست که جاه‌طلبی‌های فعلی پکن در همان سطح ایالات‌متحده است؛ در واقع سران واشنگتن باید به این امید باشند که جاه‌طلبی‌های پکن در سطح فعلی باقی بماند زیرا اگر چین به دنبال دست‌یابی به مسئولیت‌هایی در سطح جهانی باشد، این امر مستلزم داشتن توانایی و قابلیت‌هایی در حد یک ابرقدرت جهانیست. از سوی دیگر و با وجود این که چین تمایل به حضور نیروی دریایی خود ورای مرزها و سواحلش دارد و حتی به بهانه مبارزه با دزدان دریایی تا نزدیکی سواحل سومالی نیز پیشروی کرده‌اند، اما قوای اصلی آن‌ها هم‌چنان در اقیانوس آرام مستقر است و این خبر بدی برای ایالات‌متحده می‌باشد، زیرا با این کار چینی‌ها توان متمرکزسازی منابع نظامی اصلی خود را منحصرا در منطقه اقیانوس آرام دارند، جایی که از پایان جنگ سرد تاکنون، ایالات‌متحده رهبر استراتژیک و یکه‌تاز منطقه بود.

اما هر چه که پیش می‌رویم به پایان این دوره نزدیک‌تر می‌شویم. چین خود را به عنوان یک قدرت عظیم می‌بیند و خواستار آن است تا منابع نظامی و وجهه آن کشور با یکدیگر مطابقت داشته باشد. آن‌ها از این موضوع که در منطقه خود به عنوان یک بازیگر نقش دوم قلمداد شوند، راضی نخواهند بود و منابع لازم را برای به چالش کشیدن برتری ایلات‌متحده در منطقه در اختیار دارند. در حالی که دیگران و به خصوص کشورهای غربی‌و متحدانشان از سرعت و مقیاس رسد و مدرن‌سازی قوای دریایی چین در شگفت هستند  (نه تنها ناوهای هواپیمابر، بلکه شامل انواع رزم‌ناوها، ناوشکن‌ها و ناوچه‌ها)، باید به این نکته نیز توجه کنیم که آن‌ها تنها 2 درصد از تولید ناخالص ملی خود را برای مقاصد نظامی صرف می‌کنند. ( این عدد برای ایالات‌متحده 4/3 درصد تولید ناخالص ملی است).

چین مشکلات اقتصادی بسیاری دارد اما ایالات‌متحده نباید این امید را داشته باشد که هزینه‌های نظامی پکن، به همان سرانجامی دچار شود که گریبان شوروی را گرفت و در نهایت موجب فروپاشی آن‌ها شد. در عوض واشنگتن باید انتظار یک کشمکش برای رهبری منطقه‌ای و رقیبی جدید باشد که به جز قدرت هسته‌ای، در تمام زمینه‌ها بسیار قوی‌تر از هر آن چیزی است که روزی شوروی بود.

حال سوال اصلی که پیرامون منطقه آسیا و ژئوپلیتیک آن مطرح می‌شود این است که آیا براستی ایالات‌متحده خواهان این تنش و تقابل است؟

پیش‌تر و در زمان ریاست‌جمهوری باراک اوباما، زمزمه‌هایی مبنی بر کاهش حضور در منطقه آسیا وجود داشت و در دوران ترامپ نیز او با شکایت از وضعیت متحدان ثروتنمندش که برای دفاع از خودشان هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند، به این بحث‌ها دامن زد.

ناوگان در حال رشد چین، نمادی از جاه‌طلبی و سیاست جدید پکن است و اخطاری به کشورهای منطقه که چین به بزرگی و اهمیت ایالات‌متحده است. آخرین و مهم‌ترین پیامی که باید از ناوهواپیمابر جدید پکن دریافت کرد آن است که هدف از ساخت آن نه ایالات‌متحده بلکه همسایگان آسیایی چین است. چینی‌ها این ناوگان عظیم و مجهز را برای شکست ایالات‌متحده در نبردی مشابه نبرد میدوی نساخته‌اند. ناوهای هواپیمابر اکنون بیش از حد در برابر موشک‌های ضد کشتی مدرن آسیب‌پذیر هستند.

درسی که ایالات‌متحده از سال‌های پایانی جنگ سرد آموخت آن است که ناوهای هواپیمابر برای اعمال قدرت برعلیه کشورهای کوچک که توانایی تهدید کردن آمریکا و منافع آن را در دریا ندارند مفید و موثر خواهد بود.

اما برای چین، این ناوگان اکنون نمادی از جاه‌طلبی آن‌هاست؛ دیر یا زود همان‌طور که پکن انتظار آن را دارد، وقتی که ایالات‌متحده تصمیم به کاهش حمایت‌های دفاعی خود از دوستان و متحدانش بگیرد، این ناوگان، ارزش واقعی خود را نشان خواهد داد.

…………………………………………………………………………….

منابع مورد استفاده:

  • com/2019/05/10/china-carrier-new-offense-defense-navy-planavy/
  • com
  • https://www.navy.mil

مقالات مشابه

استراتژیک چین در مقابله با امریکا در منطقه اقیانوس ارام 

نیروی هوایی چین

زیر دریایی های اتمی چین

موشک های بالستیک چین

سامانه های پدافندی ساخت چین

چه کشورهای ناو هواپیمابر دارند؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن