توپخانه و راکت های توپخانه ای

توپ بابل پروژه سری عراق

توپ بابل پروژه سری عراق

نویسنده: میناگلرو

تقریبا اکثر مردم جهان با شنیدن عبارت “پرتاب ماهواره” به یاد یک موشک عمدتا بزرگ می افتند که شلیک شده و از جو زمین خارج می شود. این تعریف و نحوه استاندارد پرتاب ماهواره در جهان به شمار می آید. اما اگر بشود به شکل دیگری ، مثلا با استفاده از یک توپ یک ماهواره را به فضا پرتاب کرد چه ؟ مسلما اولین چیزی که به ذهن بسیاری از افراد می رسد این است که این روش تا حد زیادی از هزینه ها خواهد کاست. اما آیا اینچنین پروژه وجود داشته است یا خیر؟در ادامه به ماجرای چنین پروژه ای خواهیم پرداخت

دکترجرالد بول که بود؟

دکتر جرالد بول یک مهندس کانادایی بود که متخصص نظامی و طراح تجهیزات توپخانه ای واستاد دانشگاه بود این دانشمند کانادایی ایده های بزرگی داشت مانند پرتاپ محموله های فضایی با یک توپ عظیم الجثه که به اعتقاد او بسیار بهتر از پرتاب محموله با راکت بود زیرا اولا هزینه های هر پرتاب بسیار کم هزینه تر از پرتاب با راکت های فضایی بود و ثانیا از یک توپ بارها میشد برای شلیک محموله های فضایی استفاده نمود ولی راکت یکبار مصرف بود ولی متاسفانه طرحهای بلند پروازانه این مهندس طراح علیرغم دوندگی و تلاش زیاد و ارائه ان به دولتهای چند کشور مانند ایالات متحده در غرب با بی اعتنایی کشورهای غربی مواجه و با ان به سردی برخورد شد
دکتر بول بعد از دوندگی زیاد و عدم استقبال کشورش و دیگر کشورهای غربی از طرحش بسیار سرخورده شد
جرالد بول نیز مانند هر طراح و متخصص دیگری سالها برای این طرح تلاش کرده بود و در واقع طرحش را مانند فرزند مستعدی میدانست که جامعه و کشورش به ان دهن کجی کرده و اهمیت نداده بود
لذا عزم خود را جزم نمود که تحت هر شرایطی این ایده را به سرانجام برساند و در واقع با اجرایی کردن طرح خود در قدم اول حاصل سالها تلاش و کوشش خود را به سرانجام برساند و در قدم دوم پاسخی کوبنده به بی اعتنایی دولت های غربی بدهد
وهمین سرخوردگی و حس انتقام گیری این دانشمند او را وارد ماجرایی پیچیده و خطرناک نمود که باعث درگیر شدن برخی از مخوف ترین سازمانهای اطلاعاتی دنیا مانند موساد در این ماجرا شد

توپ بابل پروژه سری عراق

طرحهای دکتر بول

دکتر بول البته متخصص برجسته وشناخته شده ای بود و پیش از این طرحهای زیادی ارائه داده بود که به مرحله تولید رسیده بودند معروف‌ترین توپ طراحی شده توسط دکتربول جی‌سی-۴۵ و گلوله‌های مخصوص آن که در اوایل دهه ۱۹۸۰ در شرکت تحقیقات فضایی جرالد بول طراحی شد قادر بود اهدافی را در دایره‌ای ۱۰ متری در فاصله ۳۰ کیلومتری هدف قرار دهدو با کمی کاهش دقت برد آن به ۳۸ کیلومتر افزایش می‌یافت

به این ترتیب برد توپ وی حتی از دوربردترین توپ‌های سنگین موجود دنیا هم بیشتر می‌شد، در حالی‌که وزن آن تنها کمی بیشتر از توپ‌های متوسط بود. بول طراحی این توپ را از سال ۱۹۷۵ بر اساس طرح توپ معروف آمریکایی ام۱۰۹ آغاز کرد و اولین مدل آن با نام جی۵ در آفریقای جنوبی تولید و از سال ۱۹۸۲ وارد خدمت نظامی ارتش آفریقای جنوبی شد و به طور کاملاً مؤثری در جنگ علیه آنگولا به کار گرفته شد

مدل‌های بعدی با عنوان جی‌اچ‌ان-۴۵ در اتریش ساخته شده و هر دو کشور ایران و عراق به طور گسترده‌ای در جنگ ایران و عراق از آن استفاده کردند
تایلند، فیلیپین و کویت نیز خود را به این توپ‌ها مجهز کردندو شرکت اسلحه‌سازی نورینکو در چین نیز مدل دیگری از این توپ به نام تایپ۸۹ را تولید و به کویت و ایران فروخت
تاریخچه توسعه توپهای غول پیکر

بدون هیچ شک و شبه ای باید از جنگ اول جهانی به عنوان “جنگ توپخانه ها” یاد کرد
در طول این جنگ تمامی طرفهای درگیر انواع و اقسام توپهای گوناگون در کالیبرهای مختلف برای پشتیبانی از نیروهای خودی و حمله به مواضع دشمن استفاده می شد
با معرفی کشتی های پرنده از طرف آلمان و شروع بمباران شهرهای متفقین شکل جدیدی از جنگ به جهان معرفی شد و حالا دیگر شهرهای بزرگ که از جبهه های جنگ دور بودند نیز دچار خسارت میشدند
با ادامه جنگ نیروهای متفقین جنگنده های خود را وارد کارزار کرده و تا حد زیادی جلوی حملات هوایی آلمان را گرفتند.

آلمانی ها تصمیم گرفتند که با کمک توپخانه خود این بار شهر پاریس را هدف قرار بدهند توپهای معمول آن زمان به هیچ وجه قادر به این عمل نبودند و اینجا بود که به نوعی اولین ابر توپ در دنیای مدرن ساخته شد

توپ پاریس با کالیبر ۲۴۰ میلی متر توسط صنایع کروپ آلمان ساخته شد. طول لوله این توپ ۳۴ متر بود و گلوله ۱۰۶ کیلویی را تا فاصله ۱۳۰ کیلومتری و ارتفاع ۴۲ کیلومتری از سطح زمین می رساند و سپس با سرعتی در حدود ۱۶۵۰ متر بر ثانیه به هدف می رسد.

این توپ در سال ۱۹۱۸ میلادی بر علیه پاریس به کار گرفته شد و موجب مرگ ۳۰۰ نفر و مجروح شدن ۶۵۰ تن از اهالی پاریس شد. قدرت تخریب گلوله های این توپ کم بود و بیشتر به عنوان یک سلاح روانی و عامل ایجاد ترس استفاده میشد

جنگ دوم جهانی و معرفی کارل گوستاو

آلمان نازی در جنگ دوم جهانی همچنان به استفاده از توپهای عظیم خصوصا از نوع سوار بر روی کشنده ریلی روی آوردند
اما هیتلر به عنوان شخصی که همیشه جنگ افزارهای بزرگ تر را بهتر می دانست دستور ساخت بزرگترین توپ عملیاتی جهان تا به امروز را داد

گوستاو و دورا دو توپ ۸۰۰ میلی متری ساخت صنایع کروپ بودند که با وزنی در حدود ۱۳۵۰ تن و طول ۴۷ متر در حکم هیولاهای سنگین وزن را داشتند
برای حرکت دادن هر کدام از این توپ ها به چهار مسیر خط آهن نیاز بود که هر جفت از آنها در زیر یک طرف از این توپ قرار می گرفت.

توپ گوستاو در جریان محاصره شهر بندری سواستاپول در شوروی سابق به سال ۱۹۴۲ تنها مکانی بود که این توپ شلیک کرد و البته اثرات بسیاری مخربی بر روی شهر داشته و نهایتا موجب سقوط این بندر شد

اما یک پروژه ناتمام آلمانی نیز در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد.

پروژه (وی ۳”””v_3) آلمان طرحی بود که بر اساس یک لوله توپ بسیار طولانی بر روی یک سطح شیب دار مانند تپه یا یک رمپ قرار گرفته و در کناره لوله اصلی چندین محفظه نصب شده بود و وقتی که گلوله شلیک شده از انتهای لوله از کنار هر کدام از این بخش ها می گذشت با انجام یک شلیک در این بخش ها انرژی و شتاب بیشتری به گلوله وارد می شد و در نهایت یک گلوله ۱۵۰ میلی متری با سرعت ۱۵۰۰ متر بر ثانیه پرتاب میشد و تا فاصله ۱۶۵ کیلومتری را طی کند

هدف از ساخت این سلاح، بمباران لندن از شمال فرانسه بود که البته در سال 1944 با کشف مکان ساخت این توپ بمب افکن های انگلیسی آن را نابود کردند. البته یک توپ از این نمونه در سال 1945 آماده شده و چند شلیک به سمت لوکزامبورگ انجام داده و باعث ایجاد خسارات کمی شد
تولد توپ بابل
همانطور که پیشتر گفتیم جرالد بول به عنوان یک متخصص توپخانه ای به تکنولوژی توپخانه ای آلمان نازی و ابرتوپ ها و پروژه های بلند پروازانه آن همچون توپ وی ۳ به شدت علاقه مند بودوتلاش گسترده ای را با کمک از نبوغ خود برای استفاده از این سلاح مخوف برای کاربردهای غیرنظامی و فضایی بکارگرفت واین سیستم ها را رقیبی ارزان قیمت برای پرتابگرهای موشکی میدانست
جرالد بول تحقیقات گسترده ای را انجام داد ولی بزرگترین چالش و مشکل بول دراختیار نداشتن بودجه کافی و مناسب جهت پیشبرد اهدافش بود وبه همین دلیل ناچارا مدتی پروژه خود را مسکوت گذاشت تا بتواند راه حل مناسبی جهت حل مشکل مالی خود با پیدا نمودن یک اسپانسر و حامی مالی پروژه را ادامه دهد
در ادامه باوقوع جنگ ایران با عراق و جاه طلبی صدام حسین بستر مناسبی برای دکتر بول وگروهش بوجود امدو دعوت عراق از بول برای همکاری در زمینه توپخانه بهترین فرصت برای وی جهت تحقق اهدافش بوجوداورد

بول بدین منظورابتداجهت تحریک حس بلندپروازی صدام پروژه ابر توپ برد بلند را به مقامات عراقی و شخص صدام حسین ارائه کرد که امکان هدف قراردادن اهداف را درتمام نقاط از خاک دشمن را از عمق خاک عراق را داشت

با استقبال مقامات عراقی از پروژه پیشنهادی بول در مارس ۱۹۸۸ قراردادی به ارزش ۲۵ میلیون دلار جهت ساخت سه توپ برد بلندبا وی منعقد شد
از این سه ابر توپ دو عدد در ابعاد کامل و کالیبر ۱۰۰۰ م م تحت نام پروژه بابل و سومین توپ نمونه ای کوچک تر و آزمایشی در کالیبر ۳۵۰ م م بود

توپ بابل پروژه سری عراق

بول به عنوان یک کارشناس نخبه توپخانه میدانست این توپها بعلت ثابت بودن وعدم تحرک بسیار ضربه پذیر میباشند وبسرعت توسط جنگنده های دشمن سرکوب ونابود میشونداما با تمرکز بر نقطه ضعف مقامات عراقی که بلند پروازی و جاه طلبی انهابودپروژه ای را به آنهاتحمیل نمودکه بیش از برخورداری از ارزش عملیاتی و قابلیت رزمی برای عراقی هابستری برای توسعه تکنولوژی های مورد نیاز برای توپ های فضایی با قابلیت انتقال محموله به مدار زمین بودو در واقع بول با بهره گیری از توان مالی دولت عراق ایده های خود را به تکامل میرساند

از مارس ۱۹۸۸ تا زمان تهاجم به کویت در ۱۹۹۰ جرالد بول پروژه طراحی و ساخت سه ابرتوپ مورد نظرعراقی ها را دنبال میکرد
دو توپ اصلی پروژه بابل در صورت ساخت با استفاده از 9 تن خرج ویژه قابلیت شلیک یک پرتابه ۶۰۰ کیلوگرمی به مسافتی در حدود ۱۰۰۰ کیلومتر را داشتند.

در صورت استفاده از پرتابه های ویژه حامل با وزن ۲۰۰۰ کیلوگرم توپ های بابل از قابلیت قرار دادن محموله ای ۲۰۰ کیلوگرمی در مدار پایینی زمین با هزینه ای در حدود ۶۰۰ دلار برای هر کیلوگرم محموله برخوردار بودند

پروژه بابل با نام گذاری پوششی مجتمع پتروشیمی شماره ۲ در عراق شناخته میشد
مدیریت پروژه بر عهده یک مهندس انگلیسی با نام کریستوفر کاولی بود که از همکاران بول به شمار میرفت. پروژه بابل تحت نظارت کامل سازمان های اطلاعاتی و جاسوسی امریکا و بریتانیا دنبال میشد و غربی ها از انجام این پروژه در عراق و جوانب مختلف آن اطلاع کامل داشته و با آن همکاری میکردند

همکاری با عراق در چنین پروژه بلند پروازنه ای صرفا به دلیل موقعیت عراق در رویارویی با ایران محقق شده بود در غیر اینصورت همکاری غربی ها با یک چنین پروژه ای دور از ذهن به نظر میرسید
چنانکه پس از تهاجم عراق به کویت ورق برگشته و همکاری کامل غرب با عراق در این پروژه قطع و مصمم به از بین بردن این جنگ افزار شدند
ابر توپ پروژه بابل دارای لوله ای به طول ۱۵۶ متر در کالیبر ۱۰۰۰ م م بوداین لوله همچون ابر توپ آلمانی وی ۳ از بخش های مختلف تشکیل میشد که شامل ۲۶ قطعه ۶ متری بود.این ۲۶ قطعه در مجموع ۱۵۱۰ تن وزن داشتند که با افزودن چهار سیلندر ۲۲۰ تنی مکانیزم عقب نشینی توپ و خزانه ۱۶۵ تنی آن ، وزن توپ به ۲۵۵۵ تن میرسید.
نیروی عقب نشینی یا لگد این توپ در زمان شلیک حدود ۲۷۰۰۰ تن بود و لرزه ای ایجاد میکرد که همچون لرزه ناشی از انفجار یک بمب اتمی در داخل زمین در بخش های مختلف جهان قابل ثبت بود
این توپ امکان شلیک پرتابه ای به وزن ۶۰۰ کیلوگرم در برد ۱۰۰۰ کیلومتر را داشت که بارها از برد یک سیستم توپخانه ای معمول بیشتر بود
پیش از ساخت ابر توپ پروژه بابل قرار بر این شد که یک توپ آزمایشی با ابعاد کوچکتر و برد کمتر تحت پروژه ای با نام بچه بابل ساخته شود تا به منظور توسعه و آزمایش فناوری های مورد نیاز برای ساخت نمونه بزرگتر مورد استفاده قرار گیرد.ساخت این توپ در ماه مه سال ۱۹۸۸ در نزدیکی بغداد به پایان رسید
توپ بچه بابل با طول لوله ۴۵ متر و کالیبر ۳۵۰ میلیمتر در حدود ۱۰۲ تن وزن داشت و در دامنه یک تپه با زاویه ۴۵ درجه قرار داده شده بود.
انتظار میرفت که این توپ به بردی در حدود ۷۵۰ کیلومتر دست یابد و در چندین عملیات شامل گلوله باران برد بلند مواضع دشمن با گلوله های بیولوژیک و شیمیایی وتوسعه فناوری ضد ماهواره با ساخت یک پرتابه ویژه با قابلیت انهدام ماهواره مورد استفاده قرار گیرد مورد دوم نیازمند پرتابه های ویژه ای بود که صرفا در حد طرح بر روی کاغذ باقی ماندساخت قطعات توپ بابل و نمونه کوچکتر آن بچه بابل با سفارش عراق در بریتانیا صورت گرفت
تولید قطعات سازنده لوله این توپ در صنایع بریتانیایی تحت عنوان تولید لوله انتقال نفت برای مجتمع پتروشیمی شماره 2 عراق انجام شد که در حقیقت پوششی برای مخفی ماندن کار بود. در سال ۱۹۹۰ دو حادثه موجبات ایجاد وقفه و در نهایت توقف پروژه بابل شد.
اولین حادثه حذف مغز متفکر این پروژه ، دکتر جرالد بول بود که در ۲۲ مارس سال ۱۹۹۰ صورت گرفت.
باحذف بول از پروژه بابل این پروژه مغز متفکر و هدایتگر اصلی خود را از دست داد و دچار وقفه شد
دومین حادثه تهاجم ناگهانی و غیرقابل توجیه عراق به کویت که از مهمترین حامیان و دوستان عراق در جنگ بر علیه ایران بود در دوم اوت سال ۱۹۹۰ که خوی وحشی و غیرقابل پیش بینی صدام را به جهانیان نشان دادوموجبات اعمال تحریم بر عراق قطع همکاری های تکنولوژیکی طرف غربی در پروژه بابل و ورود به روند مقابله با آن شد
در واقع حمله عراق به کویت یک هدیه به کشورهای منطقه بود زیرا بسرعت خوی تجاوزکارانه صدام را به جهانیان نشان داد و بموقع این معضل بزرگ را که در اینده میتوانست باعث بی ثباتی و مشکلات عدیده ای برای کشورهای خاورمیانه شود را ریشه کن کردند


راه حل موساد برای مشکل جرالد بول
صدام فردی فوق العاده جاه طلب و بلندپرواز بود وپس از شروع جنگ با ایران دست به تجهیز گسترده ارتش عراق زد و در این راستا طرح های بومی فراوانی جهت تولید جنگ افزارهای جدیدیا ارتقا جنگ افزارهای موجود را شروع کرد طرحهایی مانند توسعه هواپیمای پیش اخطار عدنان ویا ارتقای تانک تی ۵۵ با نام اینگما ویا تولید تانک تی۷۲ بصورت بومی با نام شیر بابل و همچنین هماهنگ نمودن مهمات غربی بر روی جنگ افزارهای شرقی که همگی با کمک گسترده غرب و متخصصین این کشورها در حال انجام بود
ولی بی شک اگر نگوییم مهمترین پروژها ولی دستکم دو پروژه تولید توپ بابل و توسعه و تولید بومی موشک اسکاد ارتقا یافته عراقی با نام موشک العباس و الحسین که نمونه ارتقا یافته و دوربردتر موشک اسکاد شوروی بودند که با استفاده از تجارب جنگ تحمیلی بر علیه ایران طراحی و در حال تولید بودند جزو مهمترین و محرمانه ترین پروژه های تولید جنگ افزار در عراق بودند
که البته در شرایط عادی بهیچوجه کشورهای غربی اجازه تولید و همکاری همه جانبه با ان را نمیدادندولی جنگ عراق با ایران و دشمنی ایران با غرب بستر مناسبی را برای عراق فراهم نموده بود که با استفاده از دشمنی غرب با ایران و به اسم مبارزه با ایران پروژه های نظامی خودرا پیش برده و از همکاری و مساعدت همه جانبه غرب برخوردار شود
ولی در اسراییل ماجرا به شکل دیگری دیده میشد همکاری جرالد بول که از بزرگترین و شاخص ترین متخصصان پرتابه های بالستیک در دنیا بشمار می امدبا دولت عراق که همزمان با توپ بابل در حال توسعه همه جانبه موشکهای بالستیک بود و امکان استفاده و بهره بردن از مشاوره و تجارب بول را داشت یک خطر بالقوه برای امنیت و موجودیت اسراییل بشمار می امد
لذا موساد با مشارکت دیگر سازمان های اطلاعاتی اسراییل مانند امان طرح حذف و از میان برداشتن دکتر بول را ارائه و پس از دریافت موافقت مسولان بالاتر به مرحله اجرا گذاشتن
در همین دوران بود که بول با اتفاقات عجیبی در حوزه زندگی شخصی‌اش در بروکسل مواجه می‌شد
ورودهای مکرر افراد ناشناس به آپارتمان وی بدون وقوع سرقت و تعقیب‌های محسوس و نامحسوس مواردی بود که بول در ماه‌های منتهی به ترورش از آن‌ها آگاه شده بود
اما بدون توجه به این اتفاقات همکاری او با عراق ادامه پیدا کرد تا ۲۰ مارس ۱۹۹۰ که یک تیم سه نفره از جوخه‌های ترور موساد وی را پشت در منزلش در بلژیک با سه تا پنج شلیک به قتل رساندند
پس از آن تمام پروژه‌های در دست انجام توسط بول برای عراق نیمه‌تمام ماند و اجزای ساخته شده برای موشک‌های اسکاد و سلاح‌های جدید در انگلیس و کانادا توقیف شد

سه هفته پس از ترور جرالد بول بریتانیا از ارائه هشت قطعه اخر از لوله توپ بابل به عراق سرباز زده و انها را مصادره نمود و تلاشهای عراق برای تکمیل اولین ابر توپ بابل به شکست انجامید

موساد پس از این عملیات ترور عملیات روانی را در رسانه‌های تحت نفوذ خود نیز آغاز کرد تا انجام این ترور را به کشورهای دیگری از جمله ایران٬ عراق، سوریه، آفریقای جنوبی، آمریکا، انگلیس و … نیز نسبت دهد تا افکار عمومی از روی این رژیم و موساد منحرف شود اما شیوه ترور موجب رسواشدن اسراییل و این ترور نیز به نام موساد به ثبت رسید.

عاقبت پروژه توپ بابل

پس از حمله عراق به کویت که به شکست عراق از نیروهای ائتلاف ختم گردید سازمان ملل متحد و شورای امنیت علاوه بر تحریم های اقتصادی و نظامی برنامه ای ویژه را جهت انهدام توپ ۳۵۰ میلیمتری بچه بابل بر عراق تحمیل کردند که این برنامه به جز انهدام توپ بچه بابل شامل از بین بردن قطعات توپ ۱۰۰۰ میلیمتری بابل شامل ۴۴ قطعه تحویلی از لوله توپ و ۴
سیلندر ویژه مکانیزم عقب نشینی توپ در کنار خرج های ویژه پرتاب آن نیز میشد

عراقی ها در مجموع در حدود ۱۱ الی ۱۲ تن از خرج های ویژه پرتاب توپ بابل را نابود کردند

پس از اجرای این برنامه عراق اعلام کرد که دیگر در هیچ یک از سطوح مطالعات مواد مورد نیاز ، طراحی ، ساخت و توسعه ابر توپ های برد بلند و مهمات مورد استفاده آن ها فعالیتی ندارد
این مسئله در حالی از سوی عراق مطرح شد که تحقیقات انجام شده توسط سازمان ملل در سپتامبر سال ۱۹۹۵ آشکار ساخت که عراق پس از سال ۱۹۹۰ نیز همچنان به دنبال توسعه بومی یک ابر توپ در کالیبر ۶۰۰ میلیمتر بوده و پروژه ابر توپ های عراق با مرگ جرالد بول همراه با وی نمرده است
هر چند که در نهایت با وجود مشکلات تکنولوژیکی مانند ساخت برخی قطعات همچون لوله و مالی ، عراق هرگز موفق به ساخت و عملیاتی سازی ابر توپ دیگری نشد و در رویای آن باقی ماند

با تشکر از  اقای سینا نوریخانی عزیز بابت کمک به نوشتن این مقاله

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن