
تانک ام ۵۵۱ شریدان یکی از محدود محصولات نظامی آمریکاست که هرگز مشتری نداشت . این تانک قرار بود در زمان طراحی یک عنصر تعیین کننده در میدان نبرد با قدرت تحرک بالا باشد ولی در عمل هرگز سلاح موثر از آب در نیامد
ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم دست به طراحی تانک ام ۴۱ به عنوان یک تانک سبک زد که هدف از آن پشتیبانی از نیروی زمینی و قدرت بالا در جابجایی و تحرک بود تا بتوان آن را به سرعت در هر جای جهان مستقر کرد. این تانک زره بسیار کم و برد کمی داشت و به زودی ارتش امریکا فهمید که نیاز به تانک سبکی با برد بیشتر و قدرت آتش بیشتری دارد .انها بر روی چند طرح از جمله طرحهایی چون تی ۷۱ و طرح انقلابی تی ۹۲ کار کردند . تانک تی ۹۲ یک طرح انقلابی بود که در دهه ۱۹۵۰ آمریکا بر روی آن کار میکرد ولی در در همان دهه بود که شوروی تانک پی تی ۷۶ را ارائه کرد که یک تانک سبک ابی خاکی بود که میتوانست بر روی آب حرکت کند و یا با چتر از هواپیما پرتاب شود.ارتش امریکا خواهان این شد که تانکهای سبک در حال توسعهاش باید دست کم توان شناور ماندن روی آب را داشته باشد .هیچ کدام از طرحهای تی ۹۲ و تی ۷۱ چنین توانی نداشتند برای همین هر دو طرح لغو شدند
در سال ۱۹۵۹ یک سال بعد از لغو آن دو طرح ارتش آمریکا به این نتیجه رسید که شناور ماندن روی آب خیلی هم امتیاز بزرگی نیست ولی توان پرتاب آن از هواپیما به تانک اجازه میدهد سریعاً در هر جای جهان مستقر شود اهمیت بیشتری دارد
ارتش بلافاصله توسعه تانکی با توان انجام عملیات هوابرد را اعلام کرد.دو شرکت در آمریکا طرحهایی را ارائه دادند که یکی از این طرحها ساخت بخش فنی کادیلاک ،شرکت جنرال موتور با وزن ۱۵ تن از نظر ارتش امریکا طرح برگزیده بود و با نام ایکس ام ۵۵۱ شریدان به عنوان طرح برنده رقابت به مرحله آزمایش راه یافت. در سال ۱۹۶۲ ساخت ۳۰ پیش نمونه تصویب شد و بعد از اتمام ازمایشات در سال ۱۹۶۶ وارد خدمت شد

این طرح در مراحل توسعه تغییرات زیادی به خود دید در مرحله اول قرار بود بر روی آن توپ ۱۰۵ میلیمتری نصب شود که در آن زمان توپ استاندارد تانک های امریکایی بود که روی تانکهایی چون ام ۶۰ یا ام ۴۸ نصب بود ولی از آنجایی که ارتش به دنبال استفاده از این تانک در نقش پشتیبانی از نیروی زمینی بود و برای صرفهجویی در مهمات ۱۰۵ میلیمتری که بر روی تانکهای آنها نصب میشد تصمیم گرفت تا بر روی این تانک از یک توپ ۱۵۲ میلیمتری به نام ایکس ام ۸۱ استفاده کند که در آن زمان در دست توسعه بود. این توپ قرار بود یک موشک لوله پرتاب ضد تانک را نیز شلیک کند مدتی طرح توسعه توپ و موشک به تعویق افتاد و حتی ارتش نصب موشک ضد تانک تاو که خود در مرحله آزمایش بود را به عنوان سلاح اصلی و یا توپ ۷۶ میلیمتری و یا ۱۰۶ میلیمتری ام40 را نیز مورد ارزیابی قرار گرفت ولی در نهایت تصمیم گرفت همان ایکس ام ۸۱ را بر روی تانک نصب کند
ایکس ام551 که بعدها با نام ام 551 شیردان وارد خدمت شد طرحی است با وزن ۱۵.۲ تن که از یک موتور دیزل شش سیلندر ۳۰۰ اسب بخاری در قسمت عقب خود استفاده میکند که رانش به وزن ۱۷.۹ اسب بخار بر تن را برای تانک فراهم میکرد که قدرت قابل قبولی است.تانک در هر سمت دارای پنج چرخ جادهای در زیر شنی خود بود که بر روی جاده تا ۷۰ کیلومتر در ساعت سرعت میگرفت .بسیاریها معتقد بودند این تانک از نظر سرعت و تحرک چندان برتر از تانکی چون ام ۴۸ و ام ۶۰ نیست ولی با وجود این وزن کمش باعث میشد باکامیونهای متوسط قابل جابجایی باشد و از هواپیمایی چون سی 130 هرکولوس قابل پرتاب باشد
در پیش نمونه تانک توان آبی خاکی داشت و به واسطه بدنه قایق شکل و یک جت آبی توان حرکت بر روی آب را داشت ولی مشکلاتی که در ادامه در زمینه حرکت بر روی آب برای طرح پیش آمد باعث شد که در نسخههای تولیدی این بحث رها شود تانک برای عبور از رودخانه با لوله هوا از کف رودخانه متکی باشد
تانک برای پرتاب از هواپیما طراحی شده بود و دو روش برای پرتاب آن وجود داشت یکی در ارتفاع بالا رها میشد و بعد با چتر به پایین میآمد ولی روش دوم انجام یک مانور مخاطره آمیز معمولا توسط سی130 هرکولس در ارتفاع پایین بود که با باز شدن درب عقب تانک را بر روی یک صفحه رها می شد تا بعد از برخورد بر روی زمین کمی سر خورده و متوقف شود
تانک دارای ۴ خدمه بود راننده در جلو قرار میگرفت توپچی فرمانده و گلوله گذار در برجک توپچی و فرمانده در سمت راست و گلوله گذار در سمت چپ
راننده در جلوی تانک دارای یک درب روی سر خود بود که از داخل آن وارد تانک میشد در رو به عقب به شکل کشویی عقب میرفت که راننده سرش را میتوانست به طور کامل از آن بیرون بیاورد در موقعیت رزمی در بسته میشد و از طریق سه پریسکوپ به بیرون دید داشت
توپچی دارای دو سایت برای آتش است یکی سایت ام ۷۳ که در بالای برجک قرار دارد. ام ۷۳ همان سایتی است که بر روی تانک ام ۶۰ a۲ نیز نصب است زیرا ام ۶۰ a۲ نیز از همین توپ ۱۵۲ میلیمتری استفاده می کرد.این سایت یک سایت درجهبندی شده مجهز به مسافت یاب لیزری برای تعیین دقیق مسافت تا هدف برای آتش دقیق توسط توپچی است. تانک در نسخه اولیه تولیدی دارای سامانه دید شبانه منفعل و متکی به نورافکن فرو سرخ بود ولی بعدها در نسخههای ارتقا یافته ام551 ای1 مجهز به سایت دید حرارتی شد
یک سایت دیگر به نام ام ۱۲۷ در کنار لوله توپ در سمت راست قرار داشت که وظیفه هدایت موشک ضد تانک هدایت در خط دید ام جی ام51 راه داشت. این سایت به کاربر اجازه میداد تا با قرار دادن یک علامت + بر روی هدف جای هدف را به سایت هدایت موشک نشان دهد تا سایت هدایت با در یک راستا قرار دادن موشک با هدف آن را به هدف بزند
فرمانده نیز دارای یک سایت دید با توان درشتنمایی تا ۱۲ ایکس را داشت اگرچه در اطراف برجکش نیز چند پیرسکوپ ساده برای دید سریع به بیرون داشت
همانطور که گفته شد تصمیم بر این شد تا بر روی این تانک از توپ ۱۵۲ میلیمتری ام ۸۱ استفاده شود. این توپ دارای لوله کوتاهی بود و مهمات های با سرعت دهانه کمی را شلیک میکرد از آنجایی که ارتش وظیفه این تانک را پشتیبانی آتش از نیروی زمینی میدانست برای همین به دنبال این بود که تانک بتواند مهماتهایی را با قدرت انفجار و ترکش شوند بیشتر از مهماتهای ۱۰۵ میلیمتری فعلی حمل کند از این رو به سراغ کالیبر بزرگتر یعنی ۱۵۲ میلیمتری رفت .از آنجایی که طول لوله کم بود سرعت دهانه مهمات کم بود برای همین مهمات ضد زره انرژی جنبشی برای این تانک طراحی نشد که اصلیترین و موثرترین سلاح ضد تانک یک تانک است

اگرچه وظیفه این توپ پشتیبانی نزدیک از نیروی زمینی بود ولی بحث استفاده از آن در یک نبرد زرهی احتمالی نیز به میان میآمد برای همین دو مهمات ضد تانک برای آن در نظر گرفته شد .
مهمات خرج گود ام ۴۰۹ که توان نفوذ در ۳۵۰ میلیمتر زره را داشت. برد این مهمات کم بود که برمیگشت به لوله کوتاه توپ برای همین برای افزایش برد درگیری زرهی آمریکاییها موشک لوله پرتاب ضد تانک ام جی ام ۵۱ را ساختند که یک موشک هدایت در خط دید سایت با فرامین رادیویی بود
این موشک میتوانست بسته به شیب زره از ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر نفوذ کند و برد آن بسته به مدل بین ۲ تا ۳ کیلومتر بود .برد درگیری این توپ بیشتر از گلولههای شلیک شده از این تانک بود .در نهایت در چندین جنگ که این تانک حضور داشت معمولاً خدمه از مهماتهای انفجار قوی ترکش شونده استفاده میکردند که بر ضد ساختمانها و نیروهای پیاده بسیار موثر بود
به شکل معمول در یک ماموریت ۲۰ گلوله توپ ۱۵۲ میلیمتری در انواع مختلف و ۹ موشک ضد تانک حمل میشد
به غیر توپ اصلی یک مسلسل ۷.۶۲ میلیمتری هم محور با توپ اصلی در سمت چپ لوله توپ نیز وجود داشت که توسط توپچی شلیک میشد و ۳۰۰۰ گلوله داشت و معمولا نیز بر روی برجک یک مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری برونینگ که هزار گلوله برای آن در تانک حمل میشد .تانک در هر سمت دارای ۴ لوله پرتاب نارنجک دودزا در مجموع هشت لوله برای ایجاد پرده استتار داشت
شریدان زره کمی داشت زره آن ترکیبی از فولاد و آلومینیوم است ولی حتی از روبروی بدنه نیز تنها در برابر مسلسل سنگینی چون دوشکا مقاوم است و در برابر سلاحی چون آر پی جی 7 بسیار صدمه پذیر بود
هنگامی که در سال ۱۹۶۶ این تانک وارد خط تولید شد فرمانده ارتش آمریکا خواهان استقرار این تانک در ویتنام شد .در آن زمان ارتش امریکا در جنگ ویتنام درگیر بود و تانک سبکی چون شریدان میتوانست بسیار به آنها کمک کند ولی در آن زمان مهمات توپ ۱۵۲ میلیمتری در دسترس نبود زیرا این توپ تازه ساخته شده بود و پیش از آن روی هیچ تانکی نصب نشده بود برای همین فرمانده وقت آمریکا در ویتنام ، ژنرال ابرامز معتقد بود که این تانک به کار نمیآید و تنها یک سکوی مسلسل ۳۰۰ هزار دلاری است
تا سال ۱۹۶۸ مهمات کافی تولید شد و این تانک به شکل محدود در ویتنام مستقر شد ولی این استقرار تا سال ۱۹۷۰ در قالب لشکر ۱۱ پیاده مکانیزه کامل نشد
این تانک قرار بود سریع باشد.تحرک در ویتنام مهم بود.انجا پر از باتلاق و جنگلهای انبوه بود پس این می توانست جایگزین شایستهای برای تانک ام ۴۸ پاتن باشد که به شکل گستردهای در ویتنام مستقر بود .ولی هنگامی مستقر شد محاسبات درست از آب در نیامد. فرماندهان به زودی از تانک ابراز شکایت کردند. تانک در برابر مینهای زمینی و راکتهای آر پی جی ۷ بسیار صدمه پذیر بود و در مواردی که تانک مورد حملات این چنینی قرار میگرفت خدمه کشته و یا زخمی میشدند در حالی که در مورد تانک ام ۴۸ معمولا این چنین نبود
مشکلات دیگری نیز وجود داشت مهماتهای ۱۵۲ میلیمتری با مهماتهای دیگر تانک متفاوت بود و خرج پرتاب از گلوله جدا بود. خرج پرتاب در یک بستهبندی پلاستیکی ضعیف وجود داشت که گهگاه معیوب بود و شلیک نمیکرد برد توپ کم بود اگرچه میزان ترکش شوندگی گلوله مناسب عنوان شده بود .فضای درون تانک کم بود و حتی بخشی از مهمات مسلسل تانک بیرون برجک حمل میشد. جدا بودن خرج پرتاب از مهمات بارگیری را سخت و زمانبر میکرد و در حالی که یک ام ۴۸ میتوانست ۶ گلوله در دقیقه شلیک کند این مهم برای ام ۵۵۱ این میزان ۲ گلوله در دقیقه بود همچنین مکانیزم گلوله گذاری درون لوله نیز به دلیل قفلهای ایمنی نصب شده روی ان زمان بارگیری را افزایش میداد
با وجود این ، ام551 امتیازاتی نیز داشت . خدمه فنی میگفتند این تانک بسیار هزینه عملیات کمی دارد، توپ ۱۵۲ میلیمتری قدرت بالای بر ضد پیاده نظام دشمن داشت و ترکش های آن در مسافت دورتری تلفات میگرفت و از طرفی آمادگی رزمی بالای به دلیل درصد خرابی کمی داشت
در نهایت ارتش امریکا تعداد زیادی از این تانک را به ویتنام فرستاده بود و در ویتنام به سرعت صفحات فلزی در اطراف این تانک جوش داده شد تا مقاومت آن در برابر حملات دشمن افزایش پیدا کند که البته موثر هم بود
تنها کمی بیش از 10 سال بعد از ورود به خدمت در سال ۱۹۷۸ نیروی زمینی آمریکا شروع به از خدمت خارج کردن این تانک کرد بدون آنکه برای آن جایگزین وجود داشته باشد و تنها تعداد محدودی از آنها در لشکر ۸۲ هوابرد آن هم با ارتقاتی از جمله نصب یک سامانه دید حرارتی تا سال ۱۹۹۶ در خدمت بود
با وجود این ویتنام آخرین جنگی نبود که ام551 در آن حضور داشت . در سال ۱۹۸۹ طی تهاجم آمریکا به پاناما ، چهار دستگاه از این تانک از یک هواپیمای سی ۵ در ارتفاع بالا رها شد و در نزدیکی یک فرودگاه در پاناما فرود آمد .این تنها پرتاب عملیاتی این تانک در یک جنگ به شکل واقعی است .بعد از اشغال فرودگاه ۱۰ تانک دیگر با هواپیماهای سی 141 در فرودگاه پیاده شدند. جالب این است که در گزارش ارتش امریکا این تانک در پاناما بسیار موثر افتاد زیر پاناماییها اصلاً انتظار حضور تانکهای آمریکا را در میدان نداشتند و زمانی که این تانکها ظاهر شد آنها دیگر به طرف آمریکاییها شلیک نکردند. در واقع این تنها موردی بود که این تانک در نقش خود یعنی پیاده شدن سریع از هواپیما و عملیات واکنش سریع به درستی استفاده شد

جنگ خلیج فارس آخرین جنگی بود که این تانک به خود دید. قبل از ورود تانک های سنگین امریکایی به منطقه ، از انجایی که امریکای نگران بودند که بعد از اشغال کویت توسط صدام، وی به عربستان رود، ۶۰ دستگاه از این تانک از نوع ام ۵۵۱ a۱ که مجهز به سامانه دید حرارتی بودند در عربستان مستقر شدند که طی درگیری محدودی با نیروهای عراقی موفق شدند دست کم دو دستگاه تانک تی ۵۵ عراقی را با شلیک موشک ضد تانک ام جی ام ۵۱ شکار کنند
در مجموع 1662 دستگاه از این تانک بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ تولید شد. این تانک هرگز مشتری نداشت و استرالیا نیز مدتی دو دستگاه از این تانک را مورد ارزیابی قرار داد ولی به دلیل اینکه در آب و هوای گرم کارایی مناسبی نداشت آن را سفارش نداد
همانطور که گفته شد حدود ۱۰ سال بعد از ورود به خدمت ارتش امریکا شروع به خروج از خدمت این تانک کرد در آن زمان برنامههایی برای ساخت یک تانک سبک برای جایگزینی مورد ارزیابی قرار گرفت ولی این طرحها به جایی نرسید و تنها در سال ۲۰۰۲ بود که ارتش آمریکا بر اساس نفربر زرهی استریکر ، تانک سبک ام1128 را توسعه داد که برای خدمت در افغانستان مورد استفاده قرار گرفت
نبرد در افغانستان نشان داد که نیاز به تانک سبک از جمله در مناطق کوهستانی و ارتفاع بالا یا مناطقی که جادههای درستی برای انتقال تانک ندارند بسیار لازم است .همچنین انتقال تانک به مناطقی که نمیتوان آنها را با کشتی به تعداد انبوه منتقل کرد از طریق هوا بسیار لازم است و از این رو ارتش امریکا تصمیم گرفت تا یک تانک سبک جدید را طراحی کند که منجر به تولید تانک ام ۱۰ بوکر شد که در سال ۲۰۲۵ وارد خدمت شد
تانک ام ۵۵۱ تانکی بود که قرار بود تانک تاثیرگذاری باشد ولی قربانی تاثیر کم توپ 152 میلیمتری و همچنین زره ضعیفش شد. هرگز در آن نقشی که شامل استقرار سریع در منطقه نبرد بود به شکل گسترده استفاده نشد. ارتش امریکا در جنگهای مختلف موفق شد در نهایت سر وقت به هر وسیله که شده تانکهای سنگینی چون ام ۶۰ و آبرامز را در مناطق نبرد پیاده کندف ولی این به این معنی نبود که تانک سبک به کار نمیآید بلکه دست کم نبرد افغانستان نشان داد در برخی از مناطق نیاز به یک تانک سبک وزن با تحرک بالا برای پشتیبانی از نیروهای پیاده است