ماجرای مهیج تیراندازی در هالیوود شمالی
ماجرای مهیج تیراندازی در هالیوود شمالی
تیراندازی در هالیوود شمالی
نویسنده :مهرداد زائری
تجهیزات و سلاح هایی که نیروی پلیس هر کشور حمل میکند بسته به قوانین و فرهنگ آن کشور ممکن است با کشور دیگر بکلی متفاوت باشد. در برخی از کشورهای اروپایی پلیس گشتی هیچ سلاحی حمل نمیکنند.در صورتی که یک افسر پلیس گشت آمریکایی ممکن است مجهز به شاتگان یا تفنگ تمام اتوماتیک باشد. تنوع و تکامل تجهیزات و تسلیحات پلیس حاصل تجربیاتی است که طی سالها رویارویی با خلافکاران مسلح و صرف هزینه های جانی و مالی بسیار بدست آمده .در کشوری مانند آمریکا که شهروندان آن میتوانند در صورت تمکن مالی , یک تانک یا حتی یک جت جنگنده را در پارکینگ خانه خود نگهداری کنند مسلما نیروی پلیس به چیزی بیش از یک سلاح کمری برای دفاع از خود نیاز دارد.اگر لیست درگیری های خیابانی پلیس آمریکا را مرور کنید مطمعنا تیراندازی هالیوود شمالی NORTH HOLLEYWOOD SHOOTOUT) ) یکی از خشن ترین و معروفترین ها در این لیست است.رویارویی که باعث شد نیروی پلیس امریکا در انتخاب نوع و کالیبر سلاح سازمانی و همچنین قدرت و حجم آتش سلاح های خود تغییرات اساسی اعمال کند.
امیل ماتاسارئو (سمت راست) و لری فیلیپس( سمت چپ)
لری یوجین فیلیپس جونیور (Larry Eugene Phillips Jr) 27 ساله و امیل ماتاسارئوانو (Decebal Stefan Emilian Matasareanu) 31 ساله دو مجرم سابقه دار بودند که در کارنامه خود انواع جرم ها از سرقت از مغازه ها تا کلاهبرداری و حمل سلاح غیر قانونی داشتند .این دو در 20 ژوئن 1993 به یک خودرو حمل پول بانک حمله کردند و پولهای آن را به سرقت بردند.10 هفته بعد پلیس بطور اتفاقی خودرو آنها را متوقف کرد و از صندوق خودرو آنها مقادیر زیادی سلاح شامل دو اسلحه کمری , دو تفنگ نیمه اتوماتیک, ,چندین بمب دست ساز , نارنجک دودزا,مواد منفجره,بیسیم برای شنود مکالمات پلیس,جلیقه ضدگلوله ومجموعا 2800 فشنگ از داخل خودرو آنها کشف شد.آنها به جرم برنامه ریزی برای سرقت مسلحانه محاکمه شدند و در کمال تعجب مجازات آنها فقط 100 روز زندان و 3 سال حبس تعلیقی تعیین شد. بعد از آزادی از زندان دادگاه بیشتر اموال و سلاح های کشف شده را بجز سلاح های اتوماتیک به آنها برگرداند.این دو نفر کمتر از دو سال بعد با حمله به یک خودرو حمل پول دیگر پولهای آن را سرقت کرده و یکی از نگهبانها را کشته و دیگری را زخمی کردند .کمتر از یک سال بعد نیز به یک خودرو حمل پول دیگر حمله کردند و در این دو سرقت موفق شدند جمعا حدود 1.5 میلیون دلار پول نقد سرقت کنند. این سرقتها باعث شد این دو سارق اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و برای سرقت بعدی برنامه ریزی کنند .
صبح روز 28 فوریه 1997 یک خودرو شورلت سلبریتی سفیدرنگ روبروی بانک آمریکا BANK OF AMERICA شعبه هالیوود شمالی پارک کرد فیلیپس و ماتاسارئو داخل این خودرو کمین کرده و منتظر رسیدن خودرو ویژه حمل پول بانک بودند ولی به دلیل تآخیر خودرو حمل پول تصمیم گرفتند نقشه خود را به سرقت از گاوصندوق بانک تغییر دهند..
صتدوق عقب خودرو آنها زرادخانه ای شامل : سلاح نورینکو (AK-47 چینی) , سلاح هکلر کخ اچ کا 91(نسخه ای از سلاح ژ3 برای بازار غیر نظامی امریکا که دارای حالت اتش رگبار نیست) سلاح تهاجمی ام 16, مسلسل بوشمستر ایکس ام 15 , تپانچه برتا (Beretta 92FS) , چندین خشاب 30 تایی ,75 تایی و100 تایی و در کل بیش از 3000 فشنگ, بیسیم شنود مکالمات پلیس وهمچنین یک ظرف حاوی بنزین برای آتش زدن خودرو و از بین بردن مدارک جرم بعد از سرقت.بود.
از راست به چپ: نورینکو با خشاب 100 تایی-بوشمسترام 15 -هکلر کخ اچ کی 91
این دو سارق چندین ماه گذشته را مشغول شناسایی خیابانهای اطراف وبرنامه ریزی برای این سرقت بودند. قبل از حمله هردو برای کم کردن اضطراب فنوباربیتال مصرف کرده بودند نوعی آرامبخش که توسط دکتر اعصاب و روان برای ماتاسارئو تجویز شده بود.هردو ساعتهای خود را روی هشت دقیقه که زمان معمول واکنش پلیس به درخواست کمک بود تنظیم کرده بودند و ساعت مچی خود را روی دستکش خود دوخته بودند چون لباسهای آنها تمام بدنشان را پوشانده بود..
در ساعت 9:16 صبح هر دو سارق در حالی که صورتهای خود را با ماسک اسکی پوشانده بودند وارد بانک شدند و همان موقع بصورت اتفاقی توسط یک واحد گشت پلیس که در حال عبور از آن محل بود مشاهده شدند.
تصویر دو سارق از دید دوربین مداربسته داخل بانک
سارقان به محض ورود هرکدام یک خشاب کامل را به سمت سقف و باجه های بانک خالی کردند آنها کارمندان بانک را وادار کردند درب گاوصندوق را باز کنند اما بدلیل نرسیدن خودرو حمل پول آن روز موجودی گاوصندوق مبلغی حدود 300 هزار دلار بود که تقریبا نصف چیزی بود که آنها پیش بینی کرده بودند و همین موضوع باعث شد آنها بیشتر عصبانی شده و دستگاه عابربانک را به گلوله ببندند ولی موفق نشدند آن را باز کنند.کارمند بانک طبق آموزشهایی که دیده بود یک بسته پول حاوی بسته انفجاری رنگی (DYE PACK) را داخل کیسه آنها قرار داد این دستگاه الکترونیکی به محض خروج از بانک از طریق سیگنالی رادیویی که از فرستنده نصب شده در چهارچوب درب خروجی بانک دریافت میکند منفجر شده و با پاشیدن رنگ تمام پولها را غیر قابل استفاده میکند. این رنگ در صورت تماس با پوست نیز به سادگی قابل پاک شدن نیست و تا چندین روز میتواند به شناسایی سارق کمک کند.
سارقان پس از خروج از بانک متوجه شدند در محاصره پلیس هستند آنها بلافاصله شروع به تیراندازی به سمت مامورین کردند.پلیس نیز شروع به تیراندازی متقابل کرد اما نیروهای پلیس گشت خیلی زود متوجه شدند که سلاح های آنها تاثیری روی سارقان ندارد.فیلیپس و ماتاسارئو دو ماه گذشته را صرف ساختن یک لباس ضدگلوله دست ساز از جنس کولار کرده بودند که ازقسمت گردن به پایین بدن را پوشش میداد. همچنین یک ورق فولادی ضخیم در قسمت سینه نصب شده بود که وزن کلی این لباس را به بیست کیلو میرساند..یکی از افسران پلیس در خاطرات خود میگوید: از پشت سر به یکی از سارقین شلیک کردم و کتف او را هدف قرار دادم اما در کمال تعجب هیچ تاثیری نداشت و فقط او را متوجه حضور من کرد مثل این که از پشت سر با انگشت به شانه شخصی بزنید و به او بگویید: هی من اینجام .او به سمت من برگشت و رگباری از گلوله به سمت من شلیک کرد.
سلاح های پلیس در آن زمان شامل رولور 38 , شاتگان12 , اسلحه کمری کلت 9 میلیمتری
گلوله ها براحتی از بدنه خودروهای پلیس عبور میکرد و نیروهای پلیس را که پشت خودروها پناه گرفته بودند زخمی میکرد آنها حتی به سمت هلیکوپترهای شبکه های خبری که در آسمان مشغول فیلمبرداری بودند نیز شلیک میکردند. نیروهای پلیس به یک فروشگاه اسلحه در همان نزدیکی رفتند و چند قبضه سلاح AR-15 و بسته های فشنگ از فروشنده گرفتند.
یک خودرو گشت پلیس و اثر گلوله ها روی بدنه
نیروهای پلیس پشت خودروها پناه گرفته اند.تعدادی از آنها بر اثر خورد شدن شیشه خودروها آسیب دیدند
خیلی زود نیروهای ویژه SWAT نیز به محل رسیدند آنها سلاح های سنگینتری داشتند همچنین مجهز به خودروهای زرهی بودند که میتوانستند وارد محل درگیری شده و مجروحین را از محل خارج کنند.در همین حین ماتاسارئو پشت فرمان خودرو نشست و با سرعت خیلی کم شروع به خارج شدن از محل درگیی کرد .فیلیپس نیز پیاده در کنار خودرو حرکت میکرد و همزمان به سمت پلیس تیراندازی میکرد در حالی که در صندوق عقب را باز گذاشته بود تا به سلاح ها و خشاب ها دسترسی داشته باشد.
تا این لحظه فیلیپس یازده گلوله خورده بود او بی اعتنا به اصرارهای ماتاسارئو که از او میخواست سوار شود به پیاده رو رفت و پشت یک کامیون پارک شده پناه گرفت ماتاسارئو به حرکت ادامه داد و آنها از هم جدا شدند درهمین لحظه سلاح فیلیپس گیر کرد یک پوکه هنگام خروج از سلاح گیر کرده بود گرچه در چنین مواقعی تیرانداز میتواند با یک ضربه شصت پوکه را براحتی خارج کند اما فیلیپس که از ناحیه دست گلوله خورده بود قادر به این کار نبود او که میدانست دیگر راه فراری نمانده مسلسل خود را به زمین انداخت و تپانچه خود را بیرون آورده و آن را زیر چانه خود گذاشته و شلیک کرد این صحنه بصورت زنده از آسمان توسط هلیکوپترهای شبکه های خبری پخش شد . پس از کشته شدن فیلیپس پلیس به او نزدیک شد و به جسد او دستبند زدند.
فیلیپس درحالی که از دوست خود جداشده.وی چند لحظه بعد در همین محل به زندگی خود خاتمه داد.
خودرو شورلت بر اثر تیراندازی های پلیس به تایرها و شیشه جلو دیگر قابل استفاده نبود و ماتاسارئو شدیدا زخمی شده بود او یکی از چشمهایش را بر اثر برخورد گلوله از دست داده بود او به زور اسلحه یک وانت جیپ که در حال عبور از خیابان بود را متوقف کرد. راننده جیپ یک مرد میانسال بود دستهای خود را بالا برده و از خودرو خود خارج شد اما او خودرو خود را به یک سوئیچ مخفی مجهز کرده بود و قبل از ترک خودرو کلید آنرا فعال کرد .ماتاسارئو پولها را به وانت جیپ منتقل کرد اما موفق نشد آن را روشن کند.او از خودرو خارج شد و به تیراندازی ادامه داد.پلیس تصمیم گرفت به پای او شلیک کند که محافظت کمتری داشت. یک شلیک دوتایی (double tap) به پای ماتاسارئو او را به زمین انداخت. (double tap یک تکنیک در تیراندازی است که نیروهای پلیس در دوره آموزشی خود فرا میگیرند. زیرا تجربه نشان داده اگر بجای یک گلوله دو گلوله پیاپی شلیک شود دقت گلوله دوم بیشتر میشود).در مجموع بیست و نه گلوله به ماتاسارئو برخورد کرده بود .او بالاخره دستهای خود را بالا برده و تسلیم شد.
پلیس درحال دستبند زدن به ماتاسارئو.
نیروهای پلیس ویژه در همان محل به او دستبند زدند. اما او قبل از رسیدن آمبولانس از شدت خونریزی در همان محل جان خود را از دست داد. بعدها خانواده ماتاسارئو علیه پلیس لس آنجلس شکایتی تنظیم کردند و مدعی شدند که افسران پلیس برای اینکه انتقام همکاران خود را بگیرند عمدا وقت تلف کرده اند تا او از خونریزی بمیرد.
خودروی زرهی نیروهای ویژه
این درگیری در کل چهل و چهار دقیقه طول کشید و در این مدت دوهزار گلوله از هر دو سمت درگیری شلیک شد که البته تعداد گلوله هایی که سارقها شلیک کردند دوبرابر گلوله های پلیس بود اما بطور معجزه آسایی تنها تلفات درگیری فقط همان دو سارق بودند.چند نفر افسر پلیس به پاس شجاعتهایی که نشان دادند مورد تقدیر قرار گرفتند منجمله یکی از نیروها که با به خطر انداختن جان خود یک پلیس زخمی را از محل درگیری نجات داده بود. . گرچه در این حادثه هیچ نیروی پلیسی کشته نشد اما چندین افسر پلیس بر اثر برخورد گلوله و اصابت تکه های شیشه خودروها زخمی شدند و چند افسر پلیس نیز تا مدتها برای درمان آسیب های روحی تحت درمان روانپزشک قرار گرفتند دو نفر از کار خود استعفا دادند.بعدها انتقادهای زیادی به ایالت مبنی بر کافی نبودن تجهیزات پلیس وارد شد.کارشناسان پلیس تحقیقات زیادی در مورد دلایل ناکارآمدی پلیس در چنین مواقعی انجام دادند که باعث شد دولت تغییرات زیادی در نوع و کالیبرسلاح ها و همچنین کیفیت آموزش پلیس گشت اعمال کند.
در حال حاظر اکثر خودروهای گشت پلیس مجهز به تفنگهای تمام اتوماتیک , شاتگان , زره ضد گلوله از جنس آرامید و سرامیک در داخل درها و پایه و قفل نگهداری تفنگ بین صندلی ها هستند.همچنین صندلی راننده و سرنشین کناری دارای صفحه فولادی شده اند تا مجرمها نتوانند از صندلیهای عقب به افسران پلیس آسیب برسانند. خودروها مجهز به سنسورهایی در اطراف خود هستند که در هنگام پارک در صورت نزدیک شدن شخصی به خودرو چراغها را روشن کرده و شیشه ها را بالا میکشد.
سلاح های اتوماتیک پلیس در حال حاظر
مانکن های فیلیپس و ماتاسارئو در موزه جنایی پلیس در لس آنجلس
****عضویت در کانال تلگرام سایت جنگاوران برای آگاهی از آخرین اخبار نظامی و آخرین مقالات درج شده در سایت****