جنگ ها و عملیات های نظامی

جنگ های بین هند و پاکستان

جنگ های بین هند و پاکستان

شبه قاره هند  و یا سرزمین هندوستان برای سیصد  سال تحت کنترل انگلستان بود. این سرزمین ترکیبی از قومیت های  مختلف بود که به دو دین اصلی هندو و اسلام عبادت خدا میکردند(البته هند را سرزمین هزار مذهب مینامند و واقعا هم اینگونه است ولی دو دین بزرگ در انجا این دو دین هستند). همواره بین انها  اختلافات بسیار  بود ولی عملا بیشتر مسلمان هندی در غرب این کشور  زندگی میکردند. زمانی که بعد از جنگ جهانی دوم  انگلستان زیر فشار اقتصادی  بعد جنگ تصمیم به استقلال  دادن بسیاری از  مستعمارات خود از جمله  هند این جواهر شرقی امپراتوری بریتانیا  شد به سرعت دست به تقسیم این سرزمین بین هندها و مسلمانان زد

 اختلافات بین مسلمین  و هندوها باعث شد تا  انگلستان  ، هندوستان را به دو کشور یعنی هند و پاکستان  جدا کند که پاکستان  در واقع بخش مسلمانشین این کشور بود . با وجود این همه مسلمانان در پاکستان  نبودند بله یک سوم مسلمانان شبه قاره  در بخش چون کشمیر  تحت کنترل هند که مسلمان نشین بودند باقی ماندند(کشمیر دو بخش است بخشی دست پاکستان  و بخشی دست هند) و بخش از مسلمانان  در جای ک امروزه بنگلادش  شناخته می شود ماندن. بنگلادش یا پاکستان شرقی هم جزء از پاکستان  بود ولی عملا در شرق هند  یعنی حدود  1500 کیلومتر از خاک خود هند دور افتاد (خود پاکستان در غرب هند بود)

تنش بین هند و پاکستان  بر سر  کشمیر بود ولی بنگلادش  عملا پایگاه پاکستان در ان سوی هند بود  این کشور نیز این مسئله را تحمل نمیکرد و این اختلافات باعث  چند دور جنگ بین هند و پاکستان شد. این مقاله نگاهی به چندین جنگ  بین این دو کشور میاندازد

جنگ سال 1947

تنها چند ماه از استقلال هند و پاکستان میگذشت  که اولین جنگ از چهار جنگ این دو کشور انجام شد. داستان بر سر کشمیر بود.. ایالات جامو کشمیر در مرحله اول مستقل بود   و جز هیچ از دو کشور نبود. این منطقه  دارای 90 درصد مسلمان بود از این رو تمایل برای پیوستن  به پاکستن زیاد بود .حرکتهای اولیه از طرف پاکستان بود. تعدادی  از قبایل مسلمان   و اکثرا سنی مذهب  پاکستان  از وزیر اباد پاکستان خودسرانه  قیام کردند و با رد شدن از مرز رسمی  وارد  کشمیر شدند. انها خواهان الهاق  این بخش به پاکستان شدند  .در 22 اکتبر مسلمان پاکستانی  با حمله به هندوها هندی دست  به قارت و کشتن  انها زدند و  انها نیز  دولت هند تقاضای کمک کردند

در واقع اتحاد اسلامی جامو  و کشمیر که تازه تاسیس شده بود و به دنبال پیوستن این بخش به پاکستان بود پشت این برنامه بود و دولت پاکستان قرارداشت و قابلا با این اتحاد در مورد این داستان هماهنگ کرده بود و اگرچه ان حرکت قابل مسلمان از داخل پاکستان اسما خودسرانه بود ولی در عمل کاملا برنامه ریزی شده از طرف حکومت پاکستان بود .پاکستان با درک این موضوع که  اثر مسلمان ان مناطق  هم از انها حمایت  میکند از این رو دست به ارسال نیروی های قبایلی   بیشتر به رهبری ارتش  پاکستان به منطقه زدند. ان زمان ارتش پاکستان  تازه تاسیس  شده بود و حتی  برخی از افسران عالی رتبه هنوز انگلیس بودند در هند هم همین وضعیت بود با این تفاوت که هندی ها به دلیل  داشتن سربازن بیشتر در ارتش امپراتوری بریتانیا  ارتشی با تجربه تری بودند

تصویر از کشمیر که تحت مناقشه بین هند و پاکستان است

20 لشکر قبیله ای در دو دسته  به طرف جامو و کشید حرکت کردند و زمانی که پاکستان در حال لجستیک و تجهیز انها بودند ،  هند متوجه این تحرکات  شد و به سرعت دست به استقرار نیروی های هندی  در بخش هندونشین منطقه زد. ارتش پاکستان به صورت مستقیم  اول وارد میدان نشد زیرا عملا چندین لشکر نیروی قبیله ای را به جامو فرستاده بود که دست کم  با 4000 سلاح انفرادی  انها را تجهیز کرده بود ولی  افسران پاکستانی در بین انها بودند . اولین درگیر  در اکتبر  سال 1947 اغاز شد زمانی که ارتش ازاد یا همان  نیروی های  قبیله تحت حمایت پاکستان  وارد جامو و کشمیر شده و شروع به قتل و غارت کردند .انها به طرف مظفر اباد یکی از شهرهای کشمیر حرکت کردند ولی به زودی با نیروی های ارتش هند در نزدکی این شهر موضع گرفته بودند  برخورد کردند و از پیشروی باز مانند و در نهایت  پس زده شدند  ولی نیروهای قبلیه ای برخی شهرهای شمال کشمیر را به اشغال خود در اوردن.ارتش هند  نو پا بود نتواند درست عمل کند تداروکات درستی نداشت و عملکرد نامناسبی داشت از  این رو نتوانست  نیروهای قبیله  ای پاکستان را نیز کامل عقب بزند. در این میان نیروهای قبلیه ای  به نسل کشی حتی بین  مسلمانان زدند  و چند هزار زن را ربوده و به پاکستان بردند و فروختند

نبرد برای چند ماه ادامه داشت  از یک طرف ارتش  هند و از طرفی نیروی های قبیله ای ولی به زودی ارتش  پاکستان که تاکنون پشتیبانی کننده قبایل بود وارد نبرد شد. زمانی که درگیری به شمالی ترین بخش جامو و کشمیر   کشیده شد که مردم عمدتا هندو داشت. نیروی های  قبیله ای در شمال به این شهر حمله  کردند  و ارتش  هند برای اولین بار در این منطقه  کوهستان از یک تیپ تانک بازمانده از جنگ دوم استفاده کرد .نیروی های قبیله ای  در مرحله اول 20 درصد این مناطق را گرفتند ولی با حملات تیپ  زرهی هندی   انها  عقب رانده  شدند. پاکستان زمانی  که دید نیرو های  قابیله ای در برابر  حملات زرهی کاری  از دستشان بر نمی اید  یک تیپ  نیروی های نسبتا نخبه  خود را به منطقه ارسال کرد .در ده فوریه 1948 این نیروی برای اولین بار با نیروی های  هند که البته شامل چند تیپ پیاده نیز می شدند  درگیر شدند و توانستند انها را متوقف کنند .از انجایی که نیرهای هندی قبل از ورود ارتش  پاکستان شهر سکردو را اشغال  کرده بودند، سربازان پاکستانی  شهر را محاصره کردند  دو تیپ هندی  در شهر در محاصره افتادند  و با رسیدن  یک تیپ دیگر پاکستانی  محاصره تنگ تر شد. انها شش ماه در شهر ماند و در نهایت به دلیل نبودن تداروکات مجبور  شدند تسلیم  نیروی های پاکستانی  شوند و این شهر به دست انها افتاد

بعد یک  سال نبرد عملا این پاکستان بود که پیروز ماجرا بود  .دست کم 70 درصد جامو و کشمیر  به کنترل پاکستان  در امده بود. هند بد عملکرد و  ضعفهای فراوان داشت . ارتش ان نو پا بود و فرمانده ای و پشتیبانی درستی نداشت  اگرچه بسیار  خوب  نسبت به ارتش قبایلی تجهیز شده بود .  البته پاکستان نیز پیروزی را با استراتژیک موج انسانی برده بود و از نیروی های قبایلی بسیار خوب سود برده بود. با وجود این پاکستان  ها نیز تقریبا با 6000 کشته شش  برابر هند تلفات داده بودند.

در 13 اوت  سال 1948 اتش بس بین دو کشور طی قطعنامه 121 سازمان ملل امضا شد  . در این توافق ارتش پاکستان  بخشهای از مناطق  تحت کنترل خود را از دست داد و در نهایت  دو سوم از جامو و کشمیر دست هند افتاد و یک سوم ان دست پاکستان در حالی که عملا نتیجه خود جنگ چیز دیگری  بود.  دلیل این مسئله  این بود که عملا جامو و کشمیر یک منطقه  بی طرف بود و پاکستان  با اغاز جنگ این وضعیت را راه انداختند  بود.

نتیجه  این جنگ این شد که جامو و کشمیر مستقل برای همیشه از بین رفت و این  منطقه  اگرچه  اکثرا مسلمانشین بودند ولی دو سوم انها زیر پرچم هند رفتند

جنگ سال 1965

در جریان جنگ قبل پاکستان پیروزی نظامی بیشتری داشت ولی زمان تقسیم  این منطقه  به جای نرسید. ژنرال مشهور پاکستانیها ایوب خان در سال 1965 معتقد بود میتوان با یک حمله سریع هند را در کشمیر شکست داد و این منطقه  را تحت کنترل در اورد .دلیل این حرف ژنرال ایوب خان این بود که یک با در نظر گرفتن  درگیرهای مرزی بین هند و چین در سال 1962  بخش عمده نیرویهای هندی در ان سوی هند مستقر بودند و دوم  وی معقتد بود جمعیت پر تعداد مسلمانان  در کشمیر میخواهند به پاکستان بپیوندند.از این رو انها یک عملیات را طراحی کردند که تلاش  شد به شکل غافلگیرانه ای انجام شود

در 5 اوت سال 1965 حدود سی هزار نیروی پاکستانی مرز را رد کردند. انها با لباس  افراد محلی از مرز رد شدند از این رو حکومت هند  در مرحله اول ماند که دقیقا چه اتفاقی اتفاده و این همه ادم دقیقا چرا به این سوی مرز  انهم از بی راه ، راه افتادند  ولی در همان روز نقشه لو رفت و هند با گلوله باران  توپخانه ای تلاش کرد جلوی انها را بگیرد .طی 5 روز پاکستان هشت کیلومتر در کشمیر تحت کنترل هند پیشروی کرد و از اول سپتامبر انها عملیات جدید برای به دست گرفتن  کنترل شهر مهم اخنور اغاز کردن .در یک سپتامبر عملیات اغاز شد .ایوب خان  معقد بود سقوط  شهر اخنور و جامو که در کنترل دولت  هند بود  از انجای که ارتش هند باز به گفته ایوب خان روحیه ضعیفی دارد باعث نابودی  و فروپاشی این ارتش خواهد شد

ارتش پاکستان  به سرعت تعداد زیادی تانک و خودروی  زرهی را روانه اخنور کرد تا انجا را اشغال کند و موفق شد به دروازه های شهر هم برسد ..هندیها اماده جنگ نبودند خوب عمل نکردند  ولی نیروی هوایی انها طی1 تا2 سپتامبر حملات شدید به نیروی زمینی  پاکستان کردند و همچنین  توپخانه نیز گلوله باران پر حجمی  علیه نیرویهای پاکستان انجام داد تا پاکستانیها از اشغال اخنور باز بمانند

افسران هندی در جلوی یک پاسگاه پلیس پاکستانیها در حومه شهر لاهور پاکستان…

این مسئله برای هند یک فرست ایجاد کرد تا با حمله در جنوب کشمیر تلاش کردند تا فشار بر نیروهای خود را کم کنند. از انجای که  اکثر نیروهای  مستقر در کشمیر تحت کنترل پاکستان  در حال عملیات  در اخنور بدند  نتوانستند به سرعت خود را به جنوب کشمیر برسانند . از طرفی در شمال  کشمیر در گارگیل نیز که باز دست هند بود پاکستان دست به عملیات علیه هندیها زد که باز با عملیات ضد نفوذ هند، پاکستان کار از پیش نبرد(عملیات بسیار محدود)

در شش سپتامبر لشکر 15 پیاده هند به طرف مرز پاکستان جای که شهر لاهور قرار دارد پیشروی کرد. انها به سرعت موفق به شکست نیروهای پاکستانی شده و از مرز رد شد و به حومه لاهور رسیدند. لاهور دومین  شهر پر جمعیت هندپاکستان  بعد کراچی است  که کمتر از 40 کیلومتر با مرز فاصله داشت. انها توانستند  با حملات سریع در حمله لاهور  فرودگاه را شغال کنند. ارتش  پاکستان دست به حملات  هوایی شدید زد و نیروی زمینی  را برای درگیر ارسال کرد و موفق شد جلوی پیشروی هندهارا بگیرد  و در نهایت تا 21 سپتامبر نیرو های  هند به پشت مرز عقب زده شدند

در نه سپتامبر لشکر یک زرهی ارتش  هند یک حمله دیگر را باز به درون خاک  پاکستان اغاز میکند. هدف این حمله شهر  سیالکوت بود که در ایالت پنجاب هند قرار داشت.این  لشکر به دو بخش تقسیم شد و یک یورش به شهر اغاز کرد که با لشکر 6 زرهی ارتش پاکستان در افتاد  ..100 تانک هندی  از دست رفت و به دلیل  تلفات بالا انها مجبور به عقب نشینی شدند

در همان روز لشکر 1 زرهی پاکستان تلاش  در عقب راندن نیروی های هندی  که نزدیک شهر چونده مستقر شده بودند. این شهر نیز از شهرهای پاکستان بود. در این نبرد این بار این  پاکستان بود که تلفات سنگینی  داد ، تانک های  پاکستانی تانک امریکای ام47 و ام 48 بودند . ولی در این نبرد در یک مورد به دلیل  عدم شناسایی درست در یک تله زرهی هند افتاده و تلفات  بالای دادند. هند نیز از تانک چون زره کوب فرانسوی  ای ام ایکس13، تانک شرمن و تانک انگلیسی سنجورین استفاد میکرد که  نشان داد تانک بسیار موفقی  نیز است(منظور تانک سنجورین).در این نبرد پاکستان بیش از 110 تانک  را از دست داد ولی هند 32 تانک از دست داد

در این جنگ عملیات هوایی نیز بسیار چشمگیر بود. نیروی هوایی پاکستان بهترین بخش  این ارتش  بود و واقعا درخشید  انها از جنگنده امریکایی چون اف86 و اف104 استفاده میکردند ولی هند از جنگنده های انگلیس و روسی. انها  دارای میگ21 بودند که پیشرفته ترین جنگنده شوروی و هند بود .به گفته  منابع مستقل  هند 60 تا75 جنگنده از دست  داد ولی پاکستان 20 جنگنده.در میانه سپتامبر جنگ به بن بست کشیده شده بود.هند توانست  برخی مناطق  سرسبز و حاصلخیز پاکستان در کشمیر و لاهور  را بگیرد  و 3000 کشته  داده بود ولی پاکستان 3800 کشته داده بود و  بیشتر بخشهای بیابانی  از کشمیر را گرفته بود.

یک شرمن هندی که مورد هدف تانک های پاکستانی قرار گرفته و برجک ان کنده شده

در نهایت  در 23 سپتامبر هر دو طرف اتش بس را پذیرفتند و به پشت مرز های سال 1948 برگشتند. در این نبرد پاکستان بازنده اصلی بود زیرا این کشور  جنگ را اغاز کرده بود و عملا نتنها به هیچ کدوم از اهداف خود نرسید بلکه عواقب بین المللی  بسیار هم برای ان داشت و تحریمهای  نیز بر علیه ان وضع شد زیرا پاکستان اغاز کننده جنگ بود

جنگ سال 1971

داستان جنگ سوم پاکستان به هند بر میگردد و مشکلاتی که در پاکستان شرقی و یا همان بنگلادش فعلی  اتفاق افتاد. این  منطقه 1600  کیلومتر با پاکستان فاصله داشت. حکومت پاکستان  در انجا از ترس اینکه مردم به سمت خودمختاری نروند حکومت امنیتی شدید را اجرا میکرد .ولی از سال 1970 شرایط به شدت رو به  به بحران رفت. تشکل های  استقلال طلب دست به کار شدند و شروع به مبارزه با نیروهای پاکستانی کردند. پاکستان دست به موجی از دستگیری ها و شکنجه برای جلوگیری از شورش در این منطقه زد ولی وضعیت ارام نشد. پاکستان طی  یک دوره قحطی مصنوعی نیز به وجود اورد که باعث مرگ صدها هزار انسان بیگناه شد ولی این کار باعث شد تا موجی از فراری ها به طرف کشورهای همسایه از جمله هند به وجود اید.

از یک سمت هند که در دهه 1970 دچار رکود  اقتصادی شده بود این موج مهاجرت را نمیتوانست  تحمل کند از طرف دیگر میدانست که یک شانس بزرگ برای  کندن شر پاکستان شرقی به دست  اورده از این رو دست به اموزش مخالفین  بنگلادشی و تجهیز انها  زد و انها نیز به شکل هدفمند به نیروهای دولتی  در بنگلادش  حمله میکردند .

تصویری از پاکستان قبل از جدای بنگلادش… پنگلادش ان سمت هند بود ولی جز پاکستان به حساب می امد

پاکستان وهند هر دو طرف به سمت جنگ میرفتند…هند معتقد بود انها باید دست به اشغال بنگلادش و ایجاد یک حکومت مستقل در ان بزنند  که منتهی  به درگیر با  پاکستان می شود و پاکستان هم معتقد بود همه مشکلات بنگلادش زیر سر هند است و یک بار برای میشه باید سر هند به سنگ کوبید

 فرماندهان  وقت ارتش هند در اوریل سال 1971 به نخست وزیر هند(پیشنهاد داد تا یک عملیات غافلگیرانه  را بر علیه پاکستان اغاز  کنند. وی دنبال جنگ نبود و در مرحله اول نپذیرفت  و در مرحله دوم به این شرط پذیرفت که ارتش اماده بشود و دست به کار شتابزده نزند .در پاکستان هم نوامبر هزارن نفر از سیاسیون خواهان یک جنگ خورد کننده علیه هند شدند .هند دست به تجمع نیرو در مرز غربی خود زد ولی تا زمان خشک شدن زمین و پایان بارندگی صبر کرد .پاکستان که میدانست جنگ در راه است دست پیش را گرفت و در نیم شب 3 دسامبر سال 1971 نیروی هوایی این کشور  11 پایگاه هوایی  هند دست کم انها که تا 480 کیلومتری مرز با پاکستان بودند را بمب باران کرد .این حملات پیش دستانه  پاکستان به تقلید از حمله هوایی روز  نخست  جنگ شش روزه اعراب و اسرئیل  در سال 1967 انجام شد ولی بر خلاف عملیات اسرائیل که طی یک روز نیروی هوایی مصر را از بین برد در این حملات  خسارت زیادی به هند وارد نکرد

نخست وزیر اعلام کرد که این اقدام پاکستان به معنی اغاز جنگ است و فردا صبح هند  حملات هوای متقابلی  را انجام داد و بدین صورت در دسامبر سال 1971 جنگ بین هند و پاکستان شروع شد

جنگ در دریا

 در شب 4 و 5 دسامبر نیروی دریایی هند دست به حملات با کمک قایق های تندرو موشک  انداز کلاس اوسا شوروی زد. این حملات  به بندر کراچی انجام شد و این قایقها دست به شلیک موشک  ضد  کشتی پی15  و یک شناور مین رو را غرق و به چند کشتی باری خسارت  زدند .در 9 دسامبر نیروی دریایی پاکستان طی عملیاتی انتقامی  با زیر دریایی غازی خود یک ناوشکن هند را هدف قرار داد   و192 نفر را  کشت .در همان شب باز اوساهای  هند یک حمله را به کراجی ترتیب  دادند و با شلیک موشک ضد کشتی پی15 مخازن نفت را اتش زدند  چند کشتی غیر  نظامی را نیز غرق کردند .

در پاکستان شرقی یا همان بنگلادش هم کار برای پاکستان خوب پیش نرفت و  از انجای  که تنها راه ارتباطی بین پاکستان و بنگلادش دریا بود نیروی دریایی هند بنگلادش را محاصره کرد  با حملات قایقهای موشک انداز هند به بنادر بنگلادش باعث غرق شدند شماری کشتی پاکستانی و کشتی تجاری شد .تلفات پاکستان بسیار بالا بود . نیم از  نیروی دریایی  پاکستان  از دست رفت و دست کم 1900 نفر از پرسنل خود را از دست داد و ازطرفی با محاصره افتادن  بنگلادش  حدود 1400 نیروی پاکستانی  هم انجا اسیر هند شدند

زیر دریایی غازی

نبرد در هوا

نیروی هوایی هند بسیار عالی عمل  کرد. این نیرو  طی 3 روز  4000  پرواز  جنگی انجام داد که برخی از رکوردهای جهان را شکست. نیروی  هوایی پاکستان به شدت روی زمین کوبیده شده بود.بندر کراچی به شدت زیر بمب باران قرار گرفت وبندر داکا در بنگلادش نیز به شدت بمب باران شدند .نیروی هوایی پاکستان کارایی خود را از دست داده بود و عملا تنها میتوانست  دست به عملیات  رهگیر بر فراز خاک خود انهم محدود بزند. به سرعت کشور های اسلامی  به فریاد  پاکستان رسیدند   اف104 از اردن رسید، اف5 از  عربستان، میراژ3 از یک کشور اسلامی  و کمک فنی از ایران ..با وجود این پاکستان  موفق به پشتیبانی  از نیروی زمین خود نشد و تنها تلاش  میکرد از سرزمین  خود با نیروی هوایی خود دفاع کند. 45 جنگنده هند در ازاء  75 جنگنده پاکستانی از دست رفت

عملیات روی زمین

ارتش  هند در هر دو جبهه یعنی بنگلادش  و خود پاکستان به خوبی ارایش دیده بود .پاکستان تلاش در نفوذ در کشمیر  تحت کنترل هند کرد ولی اینبار هیچ موفقیت به دست نیاورد بلکه نتنها تمامی حملاتش  توسط هند دفع شد بلک هند بخشهای زیادی از کشمیر و تحت کنترل پاکستان را گرفت  و حتی به درون خاک پاکستان  نفوذ هم کرد .در جبهه شرقی هم انها به سرعت  وارد بنگلادش  شدند و داکا را محاصره کردند . نیروی های پاکستانی جنگیدند ولی چون در محاصره بودند با تمام شدن تداروکات  انها مجبور به عقب نشینی شدند … در 6 دسامبر پاکستان عملا متوجه شد که دیگر توان جنگ  ندارد ، بنگلادش  از دست رفته بود و کشمیر  نیز تحت کنترل ان نبود . از این رو اعلام اتش بس کرد .پاکستان 8000 کشته و 25000 زخمی داد  داد در حالی که هند 3000 کشته 12000 زخمی داد

 

هند و پاکستان هر دو به پشت مرزهای خود برگشتند…. ولی این بار شکست خورده واقعی پاکستان بود زیرا بنگلادش مستقل شد  و از دست پاکستان رفت. این بار  پاکستان پیش دستی کرده بود ولی باز  انها در جنگ شکست خورده بودند

جنگ سال 1999 گاریل

اخرین جنگ هند پاکستان بعد از بیش از 28 سال به نام نبرد گارگیل شناخته می شود که در سال 1999 در گرفت .گارگیل یک منطقه در شمالی ترین بخش هند و پاکستان است که مانند مناطق هیمالیا دارای   ارتفاعات  بسیار بالا و اب هوایی بسیار سرد است به شکلی که در زمستان هوا در انجا به منفی 54 درجه میرسد. در جریان جنگ سال 1965 و 1971 درگیر در گارگیل وجود دشت ولی از انجایی که این منطقه  بسیار کوهستانی  است معمولا  یگانهای کوهستانی  هر دو ارتش  درگیری محدود  در منطقه  داشتند و در واقع بزرگترین درگیر این  دو ارتش  در گارگیل به سال 1947 و اولین جنگ بین این دو کشور بر میگردد

تصویری از گارگیل در کشمیر

این منطقه دارای یک بزرگراه با نام لها است که دو شهر مشهور منطقه کشمیر تحت کنترل هند یعنی لهه و سرینگر را به هم متصل میکند .تنها سه شهر پر جمعیت دیگر غیر مرکز منطقه گارگیل در این نقطه قرار  دارد که دست کم 5000 متر از سطح دریا ارتفاع داشته و عملا از پر ارتفاع ترین شهرهای هند است .اگرچه گارگیل جزئی از منطقه جامو و کشمیر هند است ولی کمتر از مناطق  دیگر این ایالت مورد هدف  پاکستان بود زیر ارتفائات  بالا و سرمای بالا منطه باعث می شد  که معمولا پاکستان در انجا عملیاتی انجام ندهد که هند بخواهند دست به جبران عملیات بزند.از طرفی چون گارگیل در ارتفاع  قرار داشت نیاز به تعداد زیادی  مهاجم برای مقابله با مدافعین  بود از این رو پاکستان دنبال درگیر در این منطقه نبود . اگرچه  گارگیل  تنها 173 کیلومتر از شهر   سکردو پاکستان فاصله داشت. سکردو نزدیک ترین شهر پاکستان به گارگیل هند است که یک جاده قدیمی  نیز از ان به این شهر میخورد

بعد از  جنگ سال 1971 هر دو کشور تلاش بسیار کردند تا اختلافات را  کم کنند ولی مشکل این بود که اگرچه کشمیر طی جنگ سال 1947 تقسیم شده بود، ولی عملا هیچ  پیمانی بین دو کشور  وجود نداشت و عملا انها حدود نیم  قرن بود که در اتش بس قرار داشتند.پاکستان  کشمیر را کامل متعلق به خود میداند و هنوز هم از این ادعا دست برنداشته و بر نمیدارد.

با وجود این با ازمایشات اتمی  هند و پاکستان در سال 1998 هر دو با هم تنش پیدا کردند.زمستان ان سال انها تلاش کردند  با دوری از گفتگو ها با هم به تفاهم های برسند  ولی پاکستان به شکل مرموزی  دست بردار  نبود و تلاش در تقویت  و تجهیز و اموزش جدای طلبان مسلمان  کشمیری میکرد تا انها را وادار به حرکت  مسلحانه بکند تا شاید  جوامع بین الملل  را وادار به دخالت  و یک سر کرده داستان کشمیر کند.

در فوریه سال 1999 نیروی های پاکستانی مخفیانه از مرز رد شده و برخی از نقاط حساس  راه های بین لهه و سنینگر  را اشغال ردند. اینها مناطقی بودند  که در صورت اغاز یک نبرد تمام  عیار ارتش هند دسترسی خود را به شهر های ان منطقه از دست میداد .این عملیات  نفوذ تا دو هفته فاش نشد تا  اینکه یک واحد گشتی هندی با کمک  یک چوپان موفق به کشف  یک دسته از نفوذی ها شدند. اول مشخص نبود حجم نفوذ چقدر است  ولی به زودی مشخص  شد که حجم زیادی  از نیروی های  های ویژه پاکستانی  وارد گارگیل شده  و در مناطق  مختلف مخفی شده اند

نیروی های هندی طی دو ماه نبرد در کوسهتان و ارتفاعات گارگیل نیروی های پاکستانی را شکست دادند

هند به سرعت دویست هزار نیرو به منطقه  فرستاد حتی پلیس و نیروهای شبه نظامی مردمی در پیدا  کردن نیروی های پاکستانی کمک کردند  و حتی هند طی یک عملیات دریایی تلاش کرد تا عبور و مرور  به بندر کراچی را کنترل کند و هشدار داد هر اقدام  پاکستان  را به قطع واردات  نفت به بندر کراچی جبران میکند

به زودی درگیر شروع شد نیرو های هندی  در خاک خود برای کنترل جاده لهه به سنینگر وارد نبرد شدند. نیروهای پاکستانی  مجهز به سلاحهای تهاجمی مسلسل نیم سنگین  خمپاره 60 و ار پی جی بودن انها در مناطق مختلف  مختلف در ارتفائات مخفی شده بودند و هندی ها تلاش  میکردند انها را نابود کنند .به زودی نیروی هوایی هند وارد شد. برخی از مناطق  پر ارتفاع  توسط توپخانه هدف قرار داد ولی میراژ 2000 هندی مجهز به بمب لیزری بسیاری از پناهگاه های  نیروی های  پاکستانی را هدف قرار داد. البته پاکستانی ها هم موشک استینگر اورده بودند دست کم یک میگ21 و یک بالگرد  میل بر اثر اتش  استینگر از دست رفت

با وجود این برخی مناطق  دور از دسترس توپخانه و نیروی هوایی بود زیرا قابل هدفگیر به خوبی  نبود از این رو تیم های کوهستانی  هند وارد عمل شدند انها به 5500 متری سعود  کردن و تلاش  در درگیری  با پاکستانیها کردند  ولی پیشروی  در روز  خودکشی بود زیرا به راحتی کشف می شدند  از این رو در تاریکی  شب انها سعود میکردمد که دمای هوا   به -15 درجه هم میرسید

دو ماه بعد ارتش پاکستان  تحت فشار شدید بین المللی  دستور بازگشت نیروهای خود را از گارگیل داد . برای پاکستان  باز همانند دو جنگ قبلی باز  جنگ بد تمام شد. باز پاکستان اغاز کننده جنگی بود که هیچ نقطه مثبتی هم در ان نبود .4000 کشته به جا گذاشت در حالی که هند تنها 530 نفر کشته داد

از سال 1948 تا کنون این  دو کشور چندین دور با هم جنگیدند ولی خط  مرزی  هیچ تغیری نکرده است. همواره پاکستان  به نوعی اغاز کننده جنگ بوده ولی هرگز نتوانسته به اهداف خود برسد . معمولا اقتصاد ضعیف پاکستان  در میانه جنگ کم میاورد و یا تحت فشار بین المللی قرار میگرفت زیرا هند نتنها  اقتصاد بسیار قدرتمندتری دارد بلکه مشت پرتری از نظر حمایت خارجی دارد.اگرچه بعد از اتمی شدن این دو کشور درگیر کمتری  بین این دو اتفاق افتاده ولی معمولا هر ده یک درگیری کوتاه مدت بین انها اتفاق می افتد . برای نمونه در فوریه 2019 میلادی  بعد از حمله تروریستی گروه تندرو جیش المحمد که در کشمیر پاکستان حضور دارد و البته تحت حمایت پاکستان است  در خاک هند دست به عملیات تروریستی  و بمب گذاری زد که هند دست  به بمب باران مراکز این نیرو در داخل کشمیر پاکستان فردا ان روز زد  که چند زد خورد هوایی و توپخانه ای بین دو طرف در پی داشت که یک میگ21 هندی توسط یک  اف16 پاکستانی سرنگون شد. این درگیر تنها به همین موارد محدود ماند زیرا  دیگر نبرد بین هند و پاکستان یک نبرد معمولی نیست بین دو کشور دارای سلاح اتمی است ازاین رو حتی هر دو انها نیز احتیاط میکنند.جالب اینکه پاکستان هنوز دست از ادعای خود بر نداشت و معتقد است کل کشمیر چون مسلمان نشین است باید زیر نظر حکومت پاکستان باشد چیزی که هند هرگز نمی پذیرد

عبدالحمید تارخ

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن