سرنگونی اف16 نیروی هوایی امریکا بر فراز یوگسلاوی در سال 1995
سرنگونی اف16 نیروی هوایی امریکا بر فراز یوگسلاوی در سال 1995

سرنگونی و نجات اسکات اوگریدی: داستان بشِر فایو تو
یوسف ریاضی پور
سی سال پیش، در دوم ژوئن ۱۹۹۵، جنگنده F-16 نیروی هوایی ایالات متحده به خلبانی سروان اسکات اوگریدی، با کد بیسیم *بَشِر فایو تو* (Basher 52)، در جریان عملیات *دینای فلایت* بر فراز بوسنی سرنگون شد. این رویداد، یکی از برجستهترین وقایع جنگ بوسنی در دهه ۱۹۹۰، به دلیل شجاعت اوگریدی و عملیات نجات پیچیدهای که برای بازگرداندن او انجام شد، به داستانی ماندگار در تاریخ نظامی تبدیل شده است. در این مقاله، داستان سرنگونی، شش روز بقا در خاک دشمن، و عملیات نجات اوگریدی را با جزئیات بررسی میکنیم.
آغاز مأموریت و پیشزمینه
اسکات اوگریدی، سروان ۲۹ ساله نیروی هوایی ایالات متحده، در سال ۱۹۹۵ در اسکادران ۵۵۵ام نیروی هوایی، معروف به *تریپل نیکل*، مستقر در پایگاه هوایی آویانو در ایتالیا خدمت میکرد. او بهعنوان خلبان جنگنده F-16C برای گشتزنی در منطقه پرواز ممنوع بر فراز بوسنی و هرزگوین، که توسط ناتو برای جلوگیری از حملات هوایی نیروهای صرب بوسنی اعمال شده بود، اعزام شده بود. در دوم ژوئن ۱۹۹۵، اوگریدی همراه با سروان باب رایت مأموریت گشتزنی هوایی را آغاز کردند. این مأموریت شامل نظارت بر منطقه پرواز ممنوع و جلوگیری از فعالیتهای نظامی غیرمجاز بود. اوگریدی با جنگنده F-16C (شماره سریال ۸۹-۲۰۳۲) و رایت با جنگندهای دیگر، بهصورت یک تیم دو نفره از پایگاه آویانو برخاستند.
جنگنده اوگریدی مجهز به موشکهای فروسرخ برد کوتاه AIM-9M سایدوایندر، موشک رادار فعال میان برد AIM-120A آمرام، غلاف جنگ الکترونیک ALQ-131، و مخازن سوخت خارجی بود. اگرچه مأموریت به نظر روتین میآمد، منطقه بوسنی به دلیل حضور سامانههای پدافند هوایی صرب، از جمله موشکهای SA-6، خطرناک بود.
سرنگونی جنگنده
حدود ساعت ۲ بعدازظهر به وقت محلی، اوگریدی و رایت در ارتفاع ۲۷ هزار پایی (۸۲۰۰ متری) بر فراز بانیا لوکا در شمال غربی بوسنی پرواز میکردند. ناگهان، سامانه راداری جنگنده اوگریدی هشداری مبنی بر قفل شدن رادار پدافند زمینی دریافت کرد. یک سامانه موشکی SA-6 (2K12 Kub) آنها را هدف قرار داده بود. اوگریدی و رایت مانورهای دفاعی، شامل پرتاب فلر و چف، را آغاز کردند، اما دو موشک SA-6 از سایت پدافندی صرب شلیک شدند. یکی از موشکها در نزدیکی جنگنده اوگریدی منفجر شد و بدنه هواپیما را از وسط شکافت. سیستمهای حیاتی جنگنده از کار افتاد و کابین پر از دود شد. اوگریدی که دیگر کنترلی بر هواپیما نداشت، اهرم صندلی پرتاب را کشید و در ارتفاع بالا از جنگنده خارج شد.

صندلی پرتاب ACES II بهخوبی عمل کرد و او با چتر نجات در منطقهای تحت کنترل نیروهای صرب بوسنی، نزدیک شهر مرکنیچ گراد، فرود آمد. جنگندهاش در فاصلهای نهچندان دور سقوط کرد و کاملاً نابود شد. اوگریدی چتر خود را جمع کرد و به سمت پوشش جنگلی حرکت کرد تا از دید نیروهای صرب مخفی بماند. او مجهز به کیت بقای استاندارد خلبانان بود که شامل رادیوی اضطراری PRC-112، تپانچه Beretta M9، مقدار محدودی غذا و آب، نقشه، قطبنما، و تجهیزات اولیه بقا بود. اوگریدی که آموزشهای بقا، فرار، مقاومت و گریز (SERE) را گذرانده بود، از تمام مهارتهایش برای زنده ماندن استفاده کرد.
شش روز مخفی شدن در خاک دشمن
به مدت شش روز، اوگریدی در منطقهای کوهستانی و جنگلی مخفی شد. او روزها در پوشش گیاهی یا غارهای کوچک پنهان میشد و شبها حرکت میکرد. شرایط زندگی او به شدت دشوار بود. او با آب باران، گیاهان محلی، و حتی مورچهها تغذیه میکرد. شبهای سرد ژوئن بوسنی او را مجبور کرد با لباس پرواز و یک پتوی نازک از کیت بقا خود را گرم نگه دارد. نیروهای صرب بهطور فعال در جستجوی او بودند، و او چندین بار صدای سربازان و سگهای گشتی را شنید و برای جلوگیری از شناسایی، بیحرکت میماند.
اوگریدی با احتیاط از رادیوی اضطراری خود استفاده میکرد تا سیگنالهایش توسط صربها رهگیری نشود. او در فواصل کوتاه و با کدهای مخفی با هواپیماهای ناتو ارتباط برقرار کرد. این تماسها تأیید میکرد که او زنده است، اما پوشش جنگلی و تداخل سیگنال، تعیین دقیق موقعیتش را دشوار میکرد. او بعداً در کتاب خود، Return with Honor، نوشت که ایمان مذهبی، آموزشهای نظامی، و تکنیکهایی مانند تنفس عمیق به او کمک کرد تا در برابر استرس روانی مقاومت کند و امیدش را حفظ کند.
عملیات نجات
در هشتم ژوئن ۱۹۹۵، ناتو عملیات نجات جسورانهای را با نام رمز *بَشِر ۵۲* آغاز کرد. این عملیات توسط تفنگداران دریایی ایالات متحده از واحد اعزامی ۲۴ام، مستقر بر ناو USS Kearsarge در دریای آدریاتیک، اجرا شد. اوگریدی با رادیوی PRC-112 و سیگنالهای نوری، موقعیت تقریبی خود را به یک هواپیمای شناسایی ناتو (احتمالاً E-3 AWACS) اطلاع داد. تیم نجات شامل دو هلیکوپتر CH-53E Super Stallion، دو هلیکوپتر تهاجمی سوپر کبرا ، جنگندههای F/A-18 و AV-8B Harrier، و هواپیماهای جنگ الکترونیک EA-6B Prowler بود. عملیات در سحرگاه، حدود ساعت ۲ بامداد، آغاز شد تا از تاریکی برای کاهش خطر استفاده شود.
هلیکوپترهای CH-53E به همراه تفنگداران دریایی به سمت مختصات اوگریدی پرواز کردند. اوگریدی با شنیدن صدای هلیکوپترها، یک فلر دودزا روشن کرد تا موقعیت خود را مشخص کند. تفنگداران به رهبری سرهنگ مارتین برنت او را یافتند و به داخل هلیکوپتر منتقل کردند. نیروهای صرب که متوجه حضور هلیکوپترها شده بودند، شلیک ضدهوایی و موشکهای SA-7 را آغاز کردند. یکی از هلیکوپترهای CH-53E مورد اصابت آتش سبک قرار گرفت، اما آسیب جدی ندید. جنگندههای ناتو و هلیکوپترهای کبرا با شلیک فلر و مانورهای دفاعی، تیم نجات را پوشش دادند. هلیکوپترها با موفقیت از منطقه خارج شدند و به ناو USS Kearsarge بازگشتند.
بازگشت و پیامدها
اوگریدی در ساعت ۷:۳۰ صبح هشتم ژوئن به ناو رسید. او به شدت ضعیف شده بود، اما جراحت جدی نداشت. پس از معاینات پزشکی و انتقال به پایگاه آویانو، بازگشت او بهعنوان پیروزی بزرگی برای ناتو جشن گرفته شد. داستان اوگریدی در رسانههای جهانی منتشر شد و او بهعنوان قهرمان معرفی شد. او کتاب *Return with Honor* را نوشت و این ماجرا الهامبخش فیلم *Behind Enemy Lines* (2001) شد، هرچند فیلم از واقعیت فاصله داشت. این حادثه باعث بازنگری پروتکلهای بقا و نجات (CSAR) و رفع نقصهای سیستمهای هشداردهنده F-16 شد. اوگریدی تا سال ۲۰۰۱ در نیروی هوایی خدمت کرد، سپس بهعنوان سخنران انگیزشی و نویسنده فعالیت کرد.
موشک SA-6 به دلیل نقص در غلاف جنگ الکترونیک ALQ-131 و تاکتیک کمین صربها (خاموش نگه داشتن رادار تا لحظه آخر) به جنگنده اصابت کرد. عملیات نجات اوگریدی یکی از معدود عملیات CSAR موفق در خاک دشمن در جنگ بوسنی بود. این رویداد توجه جهانی را به بوسنی جلب کرد و فشارها برای مداخله ناتو را افزایش داد.
سخن پایانی
داستان اسکات اوگریدی نمونهای از شجاعت، استقامت، و هماهنگی نظامی است. او در شش روز مخفی شدن در خاک دشمن، با تکیه بر آموزشها و ارادهاش زنده ماند. عملیات نجات او نیز مهارت و تعهد نیروهای ناتو را نشان داد. این ماجرا، فراتر از یک پیروزی نظامی، داستانی الهامبخش از مقاومت انسانی است که تا امروز در خاطرهها باقی مانده است.